وقتی نوبت به مسائل اقتصادی میرسد، «کسل کننده» دقیقاً میتواند همان توصیفی باشد که باید بدنبال آن باشید.
بازار رمزارزها در حکم پازلی است که هنوز قطعات گمشدهی زیادی دارد، اما به مرور در حال شناسایی آنهاییم. آشفتگی چند ماه گذشته نشان داد که بیت کوین و سایر داراییهای رمزارز به چه کاری میآیند: شاید این دسته داراییها را بتوان به منزله ابزارهای پیشرفته جهانیسازی و کالاهایی لوکس برای بازارهای پیچیده و توسعهیافته قلمداد کرد؛ اما بعید است برای محافظت داراییهای افراد در برابر غارت دولتهای متخاصم چندان مناسب باشند.
یکی از روایات رایج، به ویژه در محافل لیبرال، این است که وقتی تورم بیداد میکند و دولتها شروع به مصادره ثروت بخش خصوصی میکنند، رمزارزها میتوانند یک پناهگاه امن باشند؛ روایتی که این روزها به طور فزایندهای به نظر میآید از بنیان غلط بوده است.
در ماه فوریه، جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، حسابهای بانکی بسیاری از کامیوندارانی را که در اتاوا (Ottawa) علیه فرمان واکسیناسیون عمومی تحصن کرده بودند، مسدود کرد. گرچه این اقدام سریعا لغو شد، اما پیام آن واضح بود: «دارایی مخالفان سیاسی همواره در معرض آسیب است.» این تمام ماجرا نبود؛ سرویسهای ارائهدهنده پرداخت حتی مسیر وجوه اهدایی مردم به کامیون داران را نیز مسدود کردند. حالا ممکن است انتظار داشته باشید که در این شرایط حداقل رمزارزها به عنوان جایگزین پرداخت مورد استفاده قرار گرفته باشند، اما خبر بد این است که هرگز چنین اتفاقی رخ نداد.
از آن زمان تاکنون نرخ تورم در ایالات متحده به 7.9 درصد افزایش یافت که بسیار بیشتر از آنچیزی بود که یک سال پیش پیشبینی میشد. اگر این آشفتگی فعلی در بازارهای نفت و غلات را نیز مدنظر قرار دهیم، نرخ تورم اروپا نیز در آستانه افزایش خواهد بود. با این همه، میبینیم که چه قیمت بیت کوین چه اتریوم، از نوامبر به شدت کاهش یافته و حتی این افت در ماه مارس نیز شدت بیشتری گرفته است.
از آن سو، حمله روسیه به اوکراین، شانس یک جنگ گستردهتر و حتی استفاده از سلاحهای هسته ای را افزایش داده است. با این حال، این موضوع نیز هیچ کمکی به وضعیت رمزارزها نکرده است.
چندی وقتی است که روند مصادره ثروت الیگارشهای روسیه که بیشتر در اروپا ساکن بودهاند، آغاز شده است؛ سیاستی که گویی در نزد افکار عمومی نیز طرفداران زیادی دارد. با این حال، به نظر میرسد آنچه باعث جهش اخیر بازارها رمزارزها شد، بیشتر ناشی از فرمان اجرایی نسبتاً مدارا آمیزی بوده باشد که پیشتر از سوی جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده در مورد مقررات رمزارزها صادر شد.
بنابراین به جای این که به رمزارزها به عنوان آخرین پناهگاه برای سناریوهایی از قبیل توتالیتاریسم، رستاخیز یا «مکس دیوانه» (اشاره به فیلم Mad Max) بنگریم، یک حقیقت پیش پاافتادهتر را برایتان پیشنهاد میکنم: آینده داراییهای رمزارز در پیوستن به نهادهای مالی و نظارتی نهفته است، نه شورش علیه آنها. رمزارزها در ارتباط با سایر شبکههای مالی بهترین کارایی خود را خواهند داشت و نه به عنوان جایگزین آنها.
به برخی از کارکردهای مشروع رمزارزها فکر کنید؛ شاید کارآفرینان بتوانند یک دنیای متاورس (Metaverse) آنلاین عظیم بسازند که مرزهای ملی را در نوردد و امکان تعاملات پربار از جمله تعاملات تجاری را فراهم کند. حتی برای بسیاری از تراکنشها (به ویژه پرداختهای خرد)، نقل و انتقالات رمزارزها ممکن است منطقیتر از تلاش برای پردازش تمامی معاملات از طریق شبکههای دلاری کنونی باشد؛ حداقل با این فرض که که رمزارزها سریعتر، قابل اعتمادتر و ایمن تر خواهند بود.
در چنین سناریویی، تا زمانی که شبکههای تجاری جهانی و ارتباطات اینترنتی پابرجا باشند، رمزارزها بیشترین ارزش را خواهند داشت. اما در حال حاضر آنها در جهت مخالف این سناریو حرکت میکنند و احتمالا به همین خاطر است که قیمت رمزارزها در حال کاهش است. واقعیت این است که دنیای رمزارزها از همان ابتدا یک «محصول جهانیسازیشده» بود.
حال دنیای دیفای (DeFi) یا صنعت غیرمتمرکز مالی را در نظر بگیرید. پتانسیل واقعی DeFi در این است که میتواند برای افرادی در دوردستترین نقاط جهان، امکان دریافت وام را فراهم سازد. بنابراین میتوان سرمایهها را به راحتی در اختیار بااستعدادترین کارآفرینان در آفریقا یا آسیای جنوب شرقی، یا حتی روسیه و اوکراین قرار داد. همانند دنیای متاورس، این کارکرد دیفای نیز به مانند متاورس هنوز به مثابه یک پتانسیل تحقق نیافته است، اما همچنان محتمل و دسترسپذیر است. یا میتوانید هر یک از دهها کاربردهای مفید دیگر رمزارزها را در نظر آورید که شاید در حال حاضر در مورد آنها کمتر تبلیغ شده باشد. همانند NFTها که تا همین اواخر « موضوع چندان مهمی» نبودند. واضح است که همانند موضوع وامها، این کاربردها نیز تنها در یک اقتصاد جهانی باثبات و جهانیسازیشده بهترین و بیشترین پتانسیل خود را آزاد خواهند کرد.
اینکه میبینیم بسیاری از افراد از طریق رمزارزها کمکهای بشردوستانه خود را به اوکراین میفرستند، قطعا باعث دلگرمی است؛ اما آینده واقعی رمزارزها در تجارت پایدار است نه نقل و انتقالات یکبارمصرف. همچنین بد نیست یادآوری کنم که ویتالیک بوترین، مبدع اتریوم و از نخبگان حوزه رمزارزها خود اهل اوکراین است و یک اوکراین یا روسیه باثبات، شانس بیشتری برای تربیت چنین کارآفرینانی را خواهد داشت.
توجه کنید که آنچه اشاره شد، استدلالاتی شبهانگیز علیه رمزارزها نیستند. اگر قرار باشد رمزارزها برای اهدافی متنوع (و نه فقط برای یک سناریوی آخرالزمانی) مفید باشند، باید انتظار داشت ارزش آنها در یک اقتصاد جهانی سالمتر و باثباتتر رشد بیشتری یابد و نه بالعکس. این دقیقاً همان چیزی است که رکود فعلی قیمتهای بازار رمزارزها در دنیای آشفته امروز به ما یادآور میشود.
اگر بخواهیم با خود صادق باشیم بهتر است کههمه آن سناریوهای آخرالزمانی برای رمزارزها را کنار بگذاریم. احتمالاً نهایتا هیچ چیز در چنین دنیاهایی درست پیش نخواهد رفت و این موضوع احتمالا شامل رمزارزها هم خواهد شد.
شاید روزی – اگرچه آن روز به نظر دور از دسترس است – رمزارزها به نوعی ابزار مالی خسته کننده دیگر تبدیل شوند. اگر زمانی آن روز فرا رسد، باید به یاد داشته باشید وقتی نوبت به مسائل اقتصادی میرسد، «کسل کننده» دقیقاً میتواند همان توصیفی باشد که باید بدنبال آن باشید.
منبع: Moneycontrol
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.