معاملهگران انتظار اتفاقات مایوسکنندهای را دارند، اما این شرایط میتواند مثل انفجار یک دینامیت بازار را تکان دهد.
از زمانی که روسیه در فوریه به اوکراین حمله کرد، سیاست انرژی آمریکا دو هدف بزرگ و به ظاهر متناقض را دنبال کرده است. اولین هدف این است که عرضه جهانی نفت را به اندازه کافی بالا نگه دارد تا قیمتها در سطح قابلقبولی قرار بگیرند و حمایت عمومی از تحریمها علیه روسیه قوی بماند. دومین هدف در رابطه با محدود کردن جریان دلارهایی است که روسیه با فروش بشکههای نفت به دست میآورد، چراکه آمریکا میخواهد ماشین جنگی ولادیمیر پوتین را از کار بیاندازد. رسیدن به این دو هدف کاری بسیار دشوار است، زیرا با توجه به کمبود در تولیدات جدید، عرضه جوابگوی تقاضا نبوده و حذف هر مقدار نفت از بازار به طور خودکار باعث تورم میشود. با این وجود، غرب سعی کرده است با ایجاد مجموعهای رو به رشد از اقدامات برای مداخله در بازارهای نفتی، از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری کند.
کارهایی که تاکنون انجام گرفتهاند، اغلب به صورت مقطعی بوده و شامل مصالحه و سازشهای ناخوشایند بودهاند. آمریکا با نادیده گرفتن تحریمهای خود علیه ونزوئلا، در 26 نوامبر به شرکت نفتی بزرگ آمریکایی شورون، اجازه داد تا تولید نفت خود را در آنجا افزایش دهد. آمریکا همچنین حجم عظیمی از ذخایر نفت خام استراتژیک خود را آزاد کرده است. این ذخایر در حال حاضر در پایینترین سطح خود از سال 1984 رسیدهاند. بیثمرترین تلاش کاخ سفید، وادار کردن کشورهای حاشیه خلیج فارس برای تولید بیشتر نفت بوده است. طی چند ماه پس از اینکه رئیس جمهور جو بایدن و محمد بن سلمان حاکم واقعی سعودی در ماه ژوئیه برخورد سردی با یکدیگر در ریاض داشتند، عربستان و متحدانش در اوپک اعلام کردند که در عوض تولید خود را کاهش خواهند داد. در 4 دسامبر اعضای اوپک دوباره ملاقات میکنند و همچنان بعید به نظر میرسد که در حال حاضر با افزایش تولید به غرب کمکی بکنند.
با این حال، دقیقترین کارزار غرب برای پیشی گرفتن از پوتین هنوز اجرایی نشده است. در ماه ژوئن، اتحادیه اروپا اعلام کرد که در 5 دسامبر، واردات نفت خام روسیه از طریق دریا را که حدود 2 میلیون بشکه در روز یا 40 درصد از صادرات نفت خام این کشور در یک سال گذشته را تشکیل میدهد، ممنوع خواهد کرد. سپس اظهار داشت که مانع ارائهدهندگان خدمات دریایی، نفتکشها و بیمه کنندههای اروپایی برای دادن خدمات به خریدارانی میشود که عضو اتحادیه اروپا نبوده و به دنبال خرید نفت از روسیه هستند. این اقدام با توجه سلطه این شرکتها بر بازار جهانی کشتیرانی، ابزاری بسیار قدرتمند محسوب میشود. طولی نکشید که آمریکا متوجه شد این دو اقدام باهم، امکان کاهش در عرضه جهانی نفت را به وجود میآورد، بنابراین بر ارائه یک بند تضعیفکننده پافشاری کرد که به موجب آن: در صورتی که خریداران نفت روسیه موافقت کنند که حداکثر قیمت تعیین شده توسط کشورهای گروه هفت (G7) را برای نفت روسیه بپردازند، خریداران غیر غربی میتوانند به خرید بیمه اروپایی ادامه دهند.
زمانی که این خبر رسانهای شد، هنوز سطح این «سقف قیمت» در میان اروپاییها مورد بحث بود. برخی کشورها، به رهبری لهستان و کشورهای بالتیک، خواهان کاهش سقف قیمت تا سطحی بودند که به منابع مالی روسیه آسیب برساند. برخی دیگر که نگران صنایع کشتیرانی خود یا اقدامات تلافیجویانه روسیه هستند، میخواهند آن را نزدیک به سطح قیمت بازار نگه دارند. شایعاتی که از مذاکرات به بیرون درز پیدا کردهاند، حاکی از آن هستند که سقف قیمت نفت روسیه ممکن است نزدیک به 60 دلار در به ازای هر بشکه برسد؛ کاهشی نزدیک به 30 درصد نسبت به قیمت فعلی نفت برنت (معیار جهانی 85 دلار در هر بشکه) که روسیه نفت خود را این روزها تقریبا در همین قیمت میفروشد. نتیجه هر چه باشد یک چیز قطعی است؛ پیش از این هرگز به یکباره چنین مجموعهای از اقدامات دشوار و پیچیدهای در بازار جهانی نفت رخ نداده است. بسیاری از آنها به قدری در رسانهها مطرح شدهاند که ممکن است امواج کوچکی ایجاد کنند، اما دلایلی وجود دارد که باعث ترس از وقوع بحرانی هر چند کوتاهمدت، شده است.
در یک سناریوی خوشبینانه، تحریمها میتوانند تناقض موجود بین دو هدف غرب را برطرف کنند. تحریمها تضمین میکنند که اروپا دیگر سوخت لازم برای جنگ پوتین را فراهم نمیکند؛ ماه گذشته این اتحادیه همچنان 2.4 میلیون بشکه در روز نفت خام و محصولات پالایش شده از روسیه خریداری کرد. در همین حال، یکی از مقامات وزارت خزانهداری آمریکا میگوید که سقف قیمت به عنوان یک «سوپاپ تخلیه فشار» عمل میکند، به طوری که با اجازه دادن به کشورهای در حال توسعه برای خرید نفت روسیه با قیمت پایینتر، بازار جهانی را متعادل نگه میدارد. چه این کشورها به این طرح بپیوندند و یا اینکه تصمیم دیگری بگیرند، روسیه پول کمتری دریافت خواهد کرد، زیرا صرف وجود سقف قیمتی برای نفت روسیه، حتی اگر آمریکا تنها چنین نظری داشته باشد، قدرت بیشتری به این کشورها برای چانهزنی میدهد.
در غیاب یک سقف قیمتی به اندازه کافی پایین که احتمالاً چنین هم خواهد شد، هزینه برای روسیه واقعی اما متوسط خواهد بود. این شرایط قیمتی میتواند آسیب بیشتری را به آنچه که توسط تحریمهای گستردهتر غرب ایجاد شده است، اضافه کند. شاید تحریمهای غرب در درازمدت به اقتصاد روسیه صدمه بزنند، اما تاکنون کشنده و لاعلاج نبودهاند. در هفتههای اخیر تخفیفهایی که روسیه نسبت به معیارهای منطقه اعمال کرده، افزایش یافته است، اما بسیار کمتر از آن چیزی است که پس از تهاجم به اوکراین مشاهده شده بود. حداقل این تحریمها بازارهای نفت خام را متلاطم نمیکند و بازار کامودیتیها نیز به چنین چیزی اشاره میکند. معاملات فیوچرز برنت که در ماه ژوئن، قیمت نفت در سال آینده را بیش از 100 دلار در هر بشکه نشان میداد، اکنون به 85 دلار نزدیک شده است (به نمودار زیر مراجعه کنید). اکثر معاملهگران انتظار دارند که سرعت تغییر در جریان خرید و فروش نفت که تاکنون در سال جاری دیده شده است، افزایش پیدا کند، زیرا هند و چین در حال پر کردن جای خالی اروپا به عنوان بزرگترین مشتری نفت روسیه هستند.
این سناریوی خوشبینانه فرض میکند که هیچ مشکل لجستیکی نمیتواند الگوهای معاملاتی ده ساله را تحت یک تحول ملایم اما سریع قرار دهد. با این حال، یک سناریوی کمتر خوشبینانه، میتواند پیشبینی کند که تحریمها با ایجاد تنشهای ناخواسته، باعث ایجاد هرجومرج شوند. در این حالت سه محدودیت برجسته به وجود خواهد آمد: بحران نفتکشها، ممنوعیت پوشش بیمه و کاهش ریسکپذیری در جهان.
با کمبود شدید نفتکش شروع میکنیم. قبرس، یونان و مالت در حمل و نقل دریایی آنقدر بزرگ هستند که ممنوعیت اروپا در ارائه خدمات دریایی به کشورهایی که سقف قیمت نفت را امضا نمیکنند، میتواند کمبود بزرگی در نفتکشهایی که قادر به حمل نفت خام روسیه هستند، ایجاد کند. بسیاری از این کشورها که مخالف مداخله آمریکا در بازار کامودیتیها هستند، اشاره کردهاند که قرارداد سقف قیمت نفت را امضاء نخواهند کرد. کلودیو گالیمبرتی از شرکت Rystad Energy، کمبود 70 نفتکش با ظرفیت حمل 750 هزار بشکه نفت در روز را پیشبینی میکند که دو تا سه ماه دوام خواهد داشت.
در نهایت این مشکل به خودی خود حل خواهد شد. اشخاص دارای اطلاعات محرمانه در این صنعت به یک «ناوگان تاریک» رو به رشد اشاره میکنند که نفتکشهای دور زننده تحریم مستقر در ایران و ونزوئلا را جذب میکند. شرکتهای روسی نفتکشهای از دور خارج شده را دوباره به خدمت میگیرند. مالکان کشتی در اتحادیه اروپا نیز داراییهای خود را به اپراتورهای خارج از گروه G7 منتقل میکنند. یک تاجر بزرگ انرژی بر این باور است که تا ماه فوریه، نفتکشهای کافی برای انتقال نفت خام روسیه وجود خواهد داشت، اما کشتیهایی که محصولات پالایشی مانند گازوئیل را در مسیرهای کوتاهبرد در اروپا منتقل میکردند، حالا باید به مشتریان جدید خود در دوردست سرویس ارائه دهند که کمبود این کشتیها میتواند برای مدت زمان بیشتری دوام داشته باشد.
یک مشکل بالقوه بزرگتر، بحران در پوشش بیمه است. اینطور نیست که کشورهای خاورمیانه یا آسیایی که مشتاق نفت روسیه هستند، شرکتهای داخلی با قدرت مالی برای بیمه کردن نفتکشها و محمولههای خود نداشته باشند. چیزی که ممکن است به زودی توانایی پوشش آن را نداشته باشند، ریسکهای بسیار بزرگتری مانند نشت نفت در دریا است که تعهدات بیمهگر برای آن به راحتی میتواند به 500 میلیون دلار برسد. یک تاجر کهنهکار نفت میگوید؛ تعداد کمی از شرکتهای بیمه که تازه وارد بازار شدهاند، مشتاق خواهند بود یک کشتی قدیمی ونزوئلایی را که باید از تنگههای دانمارک به عمق 15 متر بگذرد، بیمه کنند.
مشکل این است که پیدا کردن این نوع پشتوانه (بیمه اتکایی)، مستلزم استخرهای عمیقی از سرمایه خصوصی است که به سختی در خارج از غرب یافت میشوند. شاید بتوان دولتهای چین و هند را متقاعد کرد که بیمه اتکایی مستقلی ارائه بدهند، اما اشخاص دارای اطلاعات محرمانه در بازار تردید دارند که این دو کشور جرأت انجام آن را داشته باشند. در واقع برخی از معاملهگران بر این باورند که خریداران آسیایی با اجرایی شدن ممنوعیت بیمه، به جای اینکه نفت بیشتری را از روسیه بخرند، نفت کمتری خواهند خرید.
محدودیت سوم میتواند فقدان ریسکپذیری لازم برای کشورهای خارج از گروه G7 در دور زدن تحریمهای غرب باشد. بسیاری باور نمیکنند که اگر کشوری تصمیم به دور زدن تحریمها بگیرد، آمریکا دخالت نخواهد کرد. آمریکا در جدیدترین اقدامات تحریمی خود، به عنوان مثال بر علیه ایران، مجازات خلاف تحریمها عمل کردن را به گونهای مبهم نگه داشته است تا کسی جرأت نداشته باشد با دشمنان آمریکا معامله کند.
همه این محدودیتها میتوانند باعث کاهش بخشی از صادرات نفت روسیه شده و منجر به جهش قیمتها شوند. اما احتمال وقوع یک سناریوی بسیار بدتر نیز وجود دارد که در آن روسیه داوطلبانه صادرات نفت خود را کاهش دهد. باید در نظر داشت که در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، قیمتها از کنترل خارج خواهند شد. اگر چین که مجبور است خریدهای خود از سایر کشورها را به منظور خرید بیشتر نفت از روسیه کنار بگذارد، سعی کند خیلی چانه بزند، این سناریو محتمل است. به احتمال زیاد این تصمیمی یکجانبه از آقای پوتین خواهد بود. در این صورت ممکن است روسیه به دلیل اتخاذ چنین تصمیمی، مجبور شود هزینههای هنگفتی را متحمل شود، چراکه این کشور 40 درصد از درآمد صادراتی خود را از فروش نفت به دست میآورد. اما در صورت بروز این شرایط که باعث میشود غرب آسیب ببیند و قیمتهای جهانی بالاتر بروند، روسیه قادر خواهد بود که بدون وارد کردن خسارت قابلتوجه به چاههای نفت خود، در مذاکره با خریداران اهرم فشار بیشتری در دست داشته باشد. به نقل از Energy Intelligence، تصمیم روسیه برای توقف موقت در تولید نزدیک به 2 میلیون بشکه نفت خام در روز در طول همهگیری کرونا، منجر به کاهش ظرفیت بلندمدت تنها 300 هزار بشکه در روز شد.
تاکنون سیاست انرژی گروه G7 تنها در واشنگتن و بروکسل با جزئیات دقیق مورد بررسی قرار گرفته شده است. اما به قول مایک تایسون، بوکسور سابق آمریکایی، همه تا زمانی که به صورتشان مشتی نخورده باشد، برنامهای عالی دارند و با شکستهایی که پوتین در میدان جنگ متحمل شده است، در حال حاضر قدرتی برای مشت انداختن ندارد. اگر سقف قیمت نفت عملی شود، میتواند ضربه سنگینی برای پوتین باشد.
منبع: economist
برای پیگیری دقیق وضعیت سنتیمنت بازارهای مالی، اخبار روز و فوری فارکس به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید
بیشتر بخوانید:
3 پاسخ
عالی بود تحلیل جامع و البته به زبان ساده و قابل فهم برای افراد مبتدی و کسانی که اطلاعات کمتری دارند
سلام و وقت بخیر،گذاشتن کتاب صوتی به مدت سی دقیقه کار بسیار فوق العاده ای هست،کاش این کار رو ادامه بدین،
عالی بود
لطفا کتاب صوتی رو در دستور کار بذارید