تولید ناخالص داخلی Gross Domestic Product
شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) شامل 4 جزء میشود. این چهار جزء عبارتند از مصارف شخصی، سرمایه گذاری کسب و کار، هزینهها یا مخارج دولتی و خالص صادرات (تراز تجاری). این موارد بیانگر این موضوع هستند که کشور در تولید چه چیزی موفقتر است. تولید ناخالص داخلی در حقیقت خروجی کل اقتصاد یک کشور در هر سال است. این میزان، مقدار مخارج در طول یک دوره زمانی مشخص را به ما نشان میدهد و تنها اقتصاد زیرزمینی (بازار سیاه که در آن مالیات گرفته نمیشود) در تولید ناخالص داخلی، لحاظ نمیشود. در این مقاله تمرکز اصلی را بر روی شاخص تولید ناخالص داخلی آمریکا قرار دادهایم.
- تولید ناخالص داخلی جمع تمام هزینهها یا تمام خروجی یک اقتصاد است که در مدت زمان مشخصی محاسبه میشود.
- تولید ناخالص داخلی بازارهای زیرزمینیی را مورد محاسبه قرار نمیدهد.
- اداره تحلیلی اقتصاد آمریکا (BEA) از چهار جزء برای محاسبه تولید ناخالص ملی آمریکا استفاده میکند. این موارد شامل: مخارج مصرف فردی، سرمایهگذاری کسبوکار، مخارج دولت و خالص صادرات میشوند.
- مخارج مصرفکنندگان تقریبا 70% تولید ناخالص داخلی را شامل میشود.
- بخش خرده فروشی و خدمات، اجزای اساسی تشکیلدهنده اقتصاد آمریکا هستند.
قبل از خواندن ادامه مطالب، مشاهده مقاله زیر را در جهت کسب اطلاعات بیشتر نسبتت به شاخص GDP توصیه میکنیم.
بیشتر بخوانید: تولید ناخالص داخلی GDP چیست و چه تاثیری بر فارکس دارد؟
فرمول محاسبه تولید ناخالص داخلی
فرمول محاسبه تولید ناخالص داخلی به این صورت است.
Y= C + I + G + NX
تولید ناخالص داخلی= مصرف بخش خصوصی + سرمایهگذاری + مخارج دولت + خالص صادرات (صادرات منهای واردات).
در سال 2019 تولید ناخالص داخلی آمریکا را، 70% بخش مصرف، 18% سرمایهگذاری، 17% مخارج دولت و -5% خالص صادرات تشکیل دادهبود. در اینجا بررسی میکنیم که BEA، چطور تولید ناخالص داخلی آمریکا را به 4 بخش تقسیم میکند.
1- هزینههای مصرف شخصی (Personal Consumption Expenditures)
مخارج مصرفکنندگان تقریبا 70% تولیدات آمریکا را شامل میشود. در سال 2019 ارزش این بخش حدود 13.28 تریلیون دلار بودهاست. نکتهای که باید در نظر داشته باشید این است که این اعداد، تولید ناخالص داخلی واقعی (Real GDP) با احتساب تورم را نشان میدهند. البته ما اعداد به دست آمده را گرد کردهایم. BEA هزینه های مصرفکنندگان را به دو دسته کالاها و خدمات تقسیمبندی میکند. این شاخص با شاخص تورمی هزینههای مصرف شخصی متفاوت است. هزینه های مصرف شخصی شامل این موارد میشوند:
- کالاهای بادوام (Durable goods):
خودرو، اثاثیه و وسایل برقی بزرگ - کالاهای بیدوام (Non-durable goods):
لباس، غذا، سوخت - خدمات (Services):
سیستم بانکداری، بهداشت، آموزش و پرورش
کالا (Goods)
منظور از کالا، اشیاء قابل لمس هستند، که به دو بخش کالاهای بادوام و بیدوام تقسیم میشوند. کالاهای بادوام مثل خودرو، وسایل خانه و غیره محسوب میشوند. این وسایل عمر مفید 3 سال به بالا را دارند. کالاهای بیدوام، شامل سوخت، غذا و لباس میشوند. بخش خردهفروشی، جزء اساسی هر اقتصادی است چون وظیفه رساندن کالاها به مصرفکنندگان را بر عهده دارد.
خدمات (Services)
خدمات شامل، کمکهای مالی و غیرمالی و حتی اطلاعات میشود که اکثرا قابل لمس نیستند. BEA معمولا اجناسی را که نمیتوان آن ها را ذخیره کرد و باید در زمان خرید، مصرف شوند را جزء این بخش میداند. این بخش 45% از تولید ناخالص داخلی را شامل میشود که توسعه سیستم بانکی و بهداشت، از اجزاء اساسی این بخش هستند. بیشتر خدمات در خود آمریکا مصرف میشوند چون نمیتوان آنها را صادر کرد.
BEA از آخرین آمار شاخص خرده فروشی به عنوان منبع استفاده میکند. این گزارش به صورت ماهانه منتشر میشود و میتواند به شما پیش زمینهای از گزارش تولید ناخالص داخلی فصلی بدهد.
براستی چرا بخش مصرف شخصی، بزرگترین قسمت از اقتصاد آمریکاست؟ آمریکا جمعیت زیادی دارد و این افراد به لحاظ جغرافیایی به راحتی به بکدیگر دسترسی دارند و از این جهت آمریکا بسیار خوششانس است. هر کالای جدیدی که تولید میشود به راحتی میتواند در این بازار بزرگ خود را مورد آزمایش قرار دهد. این مزیت باعث میشود که کسب و کارهای آمریکا به راحتی و به نحو احسن بدانند که نیاز مصرفکننده چیست.
2- سرمایهگذاری کسبوکار (Business Investment)
سرمایهگذاریها شامل خریدهایی میشود که شرکتها انجام میدهند تا کالاهای خود را تولید کنند. البته هر خریدی جزء سرمایهگذاری نیست. مثلا اگر آن خرید با هدف تعویضکردن یک کالای موجود باشد، جزء سرمایهگذاری محسوب نمیشود و تاثیری در تولید ناخالص داخلی ندارد. خریدها باید به دلیل تولید کالاهای مصرفی جدید باشند تا در مبنای محاسبه GDP قرارگیرند.
در سال 2019، ارزش بخش سرمایهگذاری کسبوکار 3.42 تریلیون دلار بوده است که 18% تولید ناخالص داخلی را شامل میشد. این میزان در سال 2009 به کمترین مقدار خود رسیده بود و عدد 1.5 تریلیون دلار را ثبت کرد. همانطور که میبینید در سال 2019، این مقدار تقریبا تا 2 برابر افزایش یافتهاست. تا قبل از سال 2014، بیشترین مقدار برای سال 2006 ثبت شدهبود. اما سال 2014 با ثبت عدد 2.3 تریلیون دلار، توانست رکورد سال 2006 را نیز بشکند. BEA سرمایهگذاری را به دو بخش سرمایهگذاری ثابت و تغییر در موجودی انبار بخش خصوصی، تقسیم میکند.
سرمایهگذاری ثابت (Fixed Investment)
بیشتر سرمایهگذاریهای ثابت در بخش غیرمسکونی انجام میشود. این بخش بیشتر شامل تجهیزات مورد نیاز برای کسب و کار مثل نرم افزارها، کالاهای سرمایهای (مثل مواد خام) و تجهیزات مورد نیاز برای تولید میشود. BEA این بخش را توسط دادههای کالاهای ارسالی که از گزارشات ماهانه سفارشات کالاهای بادوام به دست میآید، محاسبه میکند. این شاخص به عنوان یک اندیکاتور پیشرو برای بررسی وضعیت اقتصاد، مورد استفاده قرارمیگیرد.
قسمت کوچک اما مهمی از سرمایهگذاری در بخش غیرمسکونی، شامل ساخت و ساز املاک تجاری میشود. BEA فقط ساخت و سازهای جدید را که به کل موجودی تجاری اضافه میشوند، مورد محاسبه قرار میدهد و فروش مجدد املاک، مورد بررسی قرار نمیگیرند. BEA تنها در سال اتمام ساخت این املاک، آنها را به تولیدات ناخالص داخلی اضافه میکند.
سرمایهگذاری ثابت، همچنین شامل ساختوساز خانه های مسکونی میشود. انواع خانهها مثل خانههای جدید مناسب برای تکخانوارها، آپارتمانها و خانههای شهری شامل این مورد از سرمایهگذاری میشوند.
فروش مجدد خانههای مسکونی همانند املاک تجاری، شامل سرمایهگذاری ثابت نمیشوند. در سال 2019 ارزش بخش ساخت و ساز خانههای جدید 594 میلیارد دلار بوده که 3% تولید ناخالص داخلی را شامل میشد. اگر املاک مسکونی و تجاری را با هم در نظر بگیریم، عدد 1.11 تریلیون دلار به دست میآید که 5.8% تولید ناخالص داخلی را شامل میشود.
بحران مالی که در سال 2008 اتفاق افتاد، باعث شد حباب مسکن بترکد. در سال 2005، ساخت و ساز خانههای مسکونی به اوج خود و به عدد 872 میلیارد دلار رسید که 6.1% تولیدات ناخالص داخلی را شامل میشد. در سال 2010 این عدد کاهش یافت و به 382 میلیارد دلار رسید و 2.6% تولید ناخالص داخلی آمریکا را شامل میشد. همچنین در سال 2005، حاصلجمع املاک تجاری و مسکونی عدد 1.3 تریلیون دلار را نشان میداد و 9.1% تولیدات ناخالص داخلی را شامل میشد. همین بخش در سال 2010 به 748 میلیارد دلار رسیدهبود که 5.1% تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد.
تغییر در موجودی انبار بخش خصوصی (Change in Private Inventory )
تغییرات موجودی حسابهای بخش خصوصی نشان میدهد که شرکتها، چه میزان تغییر در فروش کالا را در برنامه دارند. زمانی که سفارشات کالاهای موجود در انبار افزایش مییابد، به این معنی است، که شرکتها سفارشاتی برای کالاهایی دربافت کردهاند که در انبار موجود ندارند. به همین دلیل سفارشات را افزایش میدهند تا کالاها را موجود داشتهباشند. برای شرکتها و کارخانهها این امر حیاتی است که موجودی کافی در انبار داشتهباشند تا مشتریان بالقوه خود را از دستندهند. افزایش موجودی انبارها در تولیدات ناخالص داخلی تاثیر مستقیمی دارد.
از طرف دیگر کاهش در سفارشات کالاهای موجود در انبار به این معنی است که تقاضا برای آن کالاها رو به کاهش است و کارخانهها باید تولیدات خود را کاهش دهند و اگر این کاهش تقاضا ادامهدار شود، کارخانهها مجبور میشوند نیروهای خود را تعدیل کنند. با این که در سال 2018، تغییرات در موجودی انبارها کمتر از 1% تولیدات ناخالص داخلی را تشکیل داده است، اما این مورد همچنان میتواند برای ما یک شاخص پیشتاز برای پیشبینی اقتصاد کشور باشد.
3- مخارج دولت (Government Spending)
در سال 2019 مخارج دولت 3.3 تریلیون دلار بودهاست که 17% تولید ناخالص داخلی را شامل میشد. این عدد نسبت به سال 2006، 2% کاهش یافته است. به بیان دیگر، دولت در دوران رشد اقتصادی منتهی به رکود، پول بیشتری خرج کردهاست.
در سال 2019 دولت فدرال 1.28 تریلیون دلار هزینه کرده است که بیش از 60% آن مربوط به ارتش میشود. سهم ایالات و دولتهای محلی از این مخارج، 11% بودهاست. درست است که از سال 2017، این هزینهها اندکی افزایش داشتهاند، اما بخشهای دیگر اقتصاد رشد سریعتری داشتهاند.
بیشتر بخوانید: آشنایی با چرخه های بازار و چگونگی استفاده از آنها برای معاملهگران
4- خالص صادرات کالاها و خدمات (Net Exports of Goods and Services)
واردات و صادرات اثری معکوس بر شاخص تولید ناخالص داخلی آمریکا دارند. صادرات باعث افزایش و واردات باعث کاهش میزان تولیدات ناخالص ملی میشوند. کشور آمریکا همواره واردات بیشتری نسبت به صادرات دارد و به همین دلیل است که تراز تجاری این کشور منفی است. برای نمونه، در حالی که تولیدات نفت شیل آمریکا افزایش داشته است، اما همچنان واردات نفت خام خود را ادامه میدهد.
خدمات را بهسختی میتوان صادر کرد. در سال 2019، واردات حدود 3.49 تریلیون دلار از تراز تجاری ایالات متحده را کم کرد. این عدد در سال 2018 اندکی، کمتر بوده است. از طرف دیگر، صادرات مبلغ 2.53 تریلیون دلار به تراز تجاری افزود. این مقدار در سالهای پیش از آن نیز (یعنی 2017 و 2018) تقریبا یکسان بودهاند. بدین ترتیب، در مجموع در سال 2019، تجارت بینالمللی حدود 950 میلیارد دلار از تولید ناخالص داخلی این کشور کاسته است. این کاهش در سال 2018 تنها 920 میلیارد دلار و در سال 2017 حدودا 859 میلیارد دلار بود.
اجزای تشکیلدهنده GDP | مقدار ( به تریلیون دلار) | درصد |
مصارف فردی (Personal Consumption) | 13.28$ | 70% |
کالاها (Goods) | $4.76 | 25% |
کالاهای بادوام (Durable Goods) | $1.77 | 9% |
کالاهای بیدوام (non-Durable Goods) | $3.01 | 16% |
بخش خدمات (Services) | $8.56 | 45% |
سرمایهگذاری (Business Investment) | $3.42 | 18% |
سرمایهگذاری ثابت (Fixed) | $3.34 | 17% |
سرمایهگذاری ثابت در بخش غیرمسکونی (Non-Residential) | $2.74 | 14% |
ساخت و ساز املاک تجاری (Commercial Real state) | $0.54 | 3% |
کالاهای سرمایهای (Capital goods) | $1.27 | 7% |
نرم افزارها Intellectual (Software) | $0.97 | 5% |
سرمایهگذاری در بخش مسکونی (Residential) | $0.59 | 3% |
تغییرات در موجودی انبارها (Change in Inventories) | $0.07 | 0% |
خالص صادرات (Net Export) | ($0.95) | (5%) |
صادرات (Exports) | $2.53 | 13% |
واردات (Imports) | $3.49 | 18% |
مخارج دولت (Government) | $3.30 | 17% |
فدرال (federal) | $1.28 | 7% |
مخارج بخش دفاعی (Defense) | $0.77 | 4% |
ایالتها و محلات (State and Local) | $2.02 | 10% |
کل تولید ناخالص داخلی (TOTAL GDP) | $19.07 | 100% |
منبع: thebalance.com
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
بیشتر بخوانید:
- آموزش معامله نفت برای معاملهگران + عوامل بنیادی و تکنیکال موثر بر قیمت نفت
- آموزش معامله اونس طلا: عوامل موثر بر قیمت طلا و روشهای معامله آن
- شاخص اطمینان مصرف کننده (Consumer Confidence) و نقش آن در پیشبینی آینده اقتصاد
- سوگیری (Bias) در معامله گری چیست و چگونه آن را بهبود دهیم؟
PMI تولیدی (Manufacturing PMI) چیست و چه تاثیری بر بازار فارکس دارد؟
یک پاسخ
واقعا عالی بود