سال پیش در چنین روزهایی بود که رهبران سیاسی، کسبوکارها و فعالین بازارهای جهانی به این فکر میکردند که تجمع نیروهای نظامی روسیه در مرز اوکراین چه معنایی دارد…
در حالی که دولت و سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده هشدار داده بودند که احتمال تهاجم روسیه وجود دارد، اما باز هم بسیاری از فعالین بازار هنگام وقوع آن غافلگیر شدند. بازیگران اصلی اقتصادی که تحت تاثیر ریسک تازه آشکار شده دیگری قرار گرفته بودند، تلاش کردند تا از بحران بعدی پیشی بگیرند. بسیاری نگران بودند که با زیر پا گذاشته شدن قداست مرزهای بین المللی، چین نیز به تایوان حمله کند.
البته ریسک حمله چین به تایوان در کوتاهمدت بسیار بعید است و نباید از ریسکهای ناشی از جنگ در اوکراین مانند جابجایی در بازارهای انرژی و سایر کالاها و ریسکهای مالی و سیاسی در اروپا منحرف شویم. خطسیر روابط چین و آمریکا نه تنها به مناقشات ارضی و حاکمیتی مربوط میشود، بلکه به دسترسی و کنترل محصولات و منابع حیاتی نیز ارتباط دارد؛ نیمههادیها، فلزات تصفیه شده، مواد معدنی و عناصر مورد نیاز برای انتقال پایدار انرژی از جمله این منابع حیاتی هستند.
در این مقاله جامع، سعی میکنیم آنچه را که به عنوان ریسکهای ژئوپلیتیک سال ۲۰۲۳ در نظر میگیریم برجسته کرده و فرصتهای ایجاد شده در اثر این ریسکها را بازگو کنیم.
آفریقا
نیجریه: انتخاباتی که شبیه به هیچ دوره دیگری نیست
در حالی که مدت زیادی تا انتخابات عمومی سال ۲۰۲۳ نیجریه باقی نمانده است، هیچ یک از سه رقیب اصلی ریاست جمهوری این کشور، پیشروی آشکاری نسبت به رقبای خود نداشته است. این انتخابات احتمالا اولین انتخابات پس از سال ۱۹۹۹ خواهد بود که به دور دوم کشیده میشود.
بولا احمد تینوبو، کاندیدای حزب تمام مترقی که بر کنگره نیز مسلط است، احتمالا میتواند یک مزیت قابل توجه نسبت به رقبای خود داشته باشد. با این حال، حمایت از حزب تمام مترقی اخیرا کاهش پیدا کرده است، چرا که این حزب اخیرا دو مسلمان را به عنوان معاون معرفی کرده است (آن هم در کشوری که شدیدا پیرامون مسائل دینی و هویتهای منطقهای حساسیت دارد). همچنین اتهامات مربوط به خرید و فروش مواد مخدر و نگرانیها در مورد سلامتی تینوبو، جذابیت شخصی وی را تحت الشعاع قرار داده است.
این شرایط در هر انتخابات دیگری حکمفرما بود، احتمالا نامزد حزب جمهوری دموکراتیک خلق، اتیکو ابوبکر به عنوان اپوزوسیون در مسیر پیروزی قرار میگرفت. با این حال، با توجه به ظهور طیف سوم از حزب کارگر با نامزدی پیتر اوبی، کار برای ابوبکر سختتر شده است. ابوبکر معاون سابق رئیس جمهور است و تا امروز دوبار برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده است.
با تمام این احوال، هرچقدر پیروزی نامزدها در انتخابات تضمین شده نیست، یک چیز واضح است و آن این است که این انتخابات شبیه به هیچ دوره دیگری نیست. بنابراین نمیتوان به الگوهای رایگیری گذشته اعتماد کرد. وجود سه نامزد مطرح در کنار ترکیب بیسابقهای از رایدهندگان جوان میتواند نقشه رایگیریها را برای انتخابات بعدی یکبار دیگر از نو ترسیم کند.
آفریقای جنوبی: کنفرانس احتمالا نتایج مثبتی به همراه ندارد
پس از انتشار گزارشهایی در مورد رسوایی فالا فالا، در اوایل دسامبر ۲۰۲۲، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی یعنی سیریل رامافوزا تقریبا برکنار شد. حتی اگر رامافوزا در کنفرانس انتخاباتی کنگره ملی آفریقا بر رقبای خود از جمله زولی میخیز و احتمالا پل ماشاتلیه پیروز شود، احتمالا امیدی برای استحکام جایگاه رئیس جمهور از طریق ترمیم قابل توجه کابینه وجود نخواهد داشت. به هر حال مشکلات کنگره ملی آفریقا ساختاری است، فرهنگ تصمیمگیری دولت کند و بحران محور است و فالا فالا و رسواییهای دیگر همچنان در سال ۲۰۲۳ نیز بر سر دولت ظاهر خواهند شد.
در عین حال، کنگره ملی آفریقا به سرعت در حال نزدیک شدن به انتخابات بعدی است و این ریسک وجود دارد که اکثریت پارلمانی در انتخابات سال ۲۰۲۴ از بین برود. اگر شاهد کاهش جزئی حمایت از حزب به نزدیک ۵۰ درصد یا حتی کمی پایینتر از آن باشیم، احتمالا کنگره بتواند آن را مدیریت کند، اما کاهش حمایت حزب به زیر ۴۰ درصد میتواند سناریوهای نگرانکننده و بیثباتی ائتلافی را رقم بزند. ریسک بیثباتی سیاسی در میانه فشارهای مالی عمومی و بحران انرژی میتواند افریقای جنوبی را وارد دورهای پر هرج و مرج کند.
مشکل بدهی
نگرانیها در مورد موج احتمالی نکولهای دولتی در سراسر آفریقا در حال افزایش است. اقتصادهای آفریقا با تاثیرات سه عامل مهم یعنی تضعیف بهبود اقتصادی، افزایش قیمت مواد غذایی و انرژی و بدهی عمومی بالا مواجه هستند. صندوق بین المللی پول هشدار داده است که «بدهیهای منطقهای در افریقا به سطوحی رسیده است که آخرین بار قبل از تاثیر ابتکار HIPC دیده شده بود…». گزارش UNDP معتقد است « برنامهها برای کاهش بدهی بینالمللی در آفریقا خیلی کم و خیلی دیر آغاز شده است»، در همین حال ۲۵ کشور آفریقایی از جمله کنگو، اتیوپی، گابن، غنا، کنیا، موزامبیک و زامبیا با فشارهای شدید بدهی مواجه هستند. در این میان غنا که قصد دارد در سال ۲۰۲۳ بازسازی بدهی را آغاز کند، توجه ویژه بازار را به خود جلب کرده است.
اجماع در مورد این که کشورهای با درآمد ثابت نیاز به کاهش بدهی عمومی دارند، ایجاد شده است، با این حال طیف وسیعی از طلبکاران از جمله وام دهندگان چینی، هندی، روسی و فرانسوی، پیشرفتهای آهستهای در این زمینه داشتهاند. اجلاس G20 در بالی، تمرکز مداوم بر توزیع ۱۰۰ میلیارد دلار حق برداشت ویژه (SDRs) به کشورهایی که بیشترین نیاز را دارند و همچنین اتکای به موسسات مالی بین المللی (IFIs)، به عنوان کانال اصلی برای تامین مالی کشورهای آفریقایی را پیشنهاد کرد.
در حال حاضر ابزار اصلی G20 بازسازی بدهی است. زامبیا یکی از سه مورد آزمایشی است که مذاکرات در آنجا ممکن است سابقهای مهم برای نحوه هماهنگی وام دهندگان چینی و فرانسوی ایجاد کند. کریستالینا جورجیوا، مدیرعامل صندوق بین المللی پول در این زمینه خواستار توقف خدمات بدهی در طول مذاکرات و همچنین بهبود شفافیت شده است تا اعتماد تقویت شده و مشارکت طلبکاران خصوصی تسهیل شود.
بحران بدهی به طور فزایندهای با بحرانهای اقلیمی ترکیب شده و آسیبپذیری کشورهای آفریقایی را بیشتر کرده است. بلایای طبیعی مانند سیل بیسابقه در نیجریه و آفریقای جنوبی و همچنین خشکسالی شدید در شاخ آفریقا در سال ۲۰۲۲، یکی از پارامترهایی است که نگرانی در مورد بدهی آفریقا را افزایش داده است.
آسیا
چین: تمرکز مجدد بر رشد و تثبیت روابط خارجی
پس از یک سال که تحت تاثیر تلاشهای سیاسی پیش از کنگره بیستم حزب کمونیست چین و همچنین مبارزه برای حفظ سیاست کووید صفر گذشت، چین دوباره در سال ۲۰۲۳ بر رشد اقتصادی متمرکز خواهد شد. رشد در سال ۲۰۲۲ احتمالا بسیار کمتر از هدف رسمی چین یعنی ۵.۵ درصد خواهد بود. با این حال، پس از کنگره حزب، سیاستگذاران از یک سری اقدامات برای حمایت از بازار املاک رونمایی کردند. در همین حال اعتراضات خیابانی منجر به سرعت بخشیدن به خروج چین از سیاست کووید صفر شده است.
بازارها خروج از سیاست کووید صفر را از مدتها پیش انتظار میکشیدند و اکنون این اقدام را به فال نیک گرفتهاند، اما گذار از سیاست کووید صفر احتمالا پر دستانداز خواهد بود. با توجه به اینکه این کشور به صورت سفت و سخت سیاستهای کووید صفر را اجرا کرده است، احتمالا مصونیت گلهای کمتری در چین ایجاد شده است. بنابراین خروج چین از این سیاستها ممکن است افزایش فشار بر سیستم درمان این کشور را در پی داشته باشد.
در زمینه سیاست بینالمللی، شی، سفرهای خارجی را از سر گرفته و میزبان تعدادی از رهبران خارجی در پکن بوده است. در همن حال، وی با محکوم کردن تهدید روسیه برای استفاده از سلاح هستهای، از جنگ روسیه در اوکراین فاصله گرفته است. به نظر میرسد دیدار شی جین پینگ و جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا نشان دهنده قصد هر دو طرف برای جلوگیری از بدتر شدن روابط دوجانبه باشد. تنشها بر سر تایوان همچنان ادامه دارد، اما واشنگتن و پکن هر دو متعهد شدهاند که ارتباطات، از جمله بین دو ارتش همچنان حفظ شود تا از هر گونه تشدید ناخواسته که میتواند منجر به بحران شود، جلوگیری گردد.
سالی پرمشغله برای انتخابات سیاسی در آسیای جنوب شرقی
تنها تایلند و کامبوج قرار است در سال ۲۰۲۳ انتخابات برگزار کنند، اما تاثیرات انتخابات سال گذشته مالزی و سال آینده اندونزی همچنان در چشمانداز سیاسی این منطقه بررسی خواهد شد. بالاترین ریسک در تایلند است، جایی که به نظر میرسد متحدان سیاسی نخستوزیر سابق تاکسین شیناواترا، در انتخاباتی که باید حداکثر تا ماه مه ۲۰۲۳ برگزار شود، بازگشت پرقدرتی خواهند داشت. دختر وی، پائونگ تارن، در نظرسنجیها بالاترین احتمال را برای تصدی پست نخست وزیری کسب کرده است. اما ممکن است سنایی که توسط ارتش این کشور منصوب شده است، جلوی این اقدام را بگیرد، اتفاقی که میتواند منجر به یک بنبست سیاسی در این کشور شود. در کامبوج، هون سن ممکن است پس از ۳۶ سال از قدرت کنارهگیری کند تا پسرش که در غرب تحصیل کرده، جایگزین وی شود. کسی که احتمالا چهرهای دلپذیرتر برای سیاست این کشور است.
تمرکز بر اندونزی نیز بالا است. انتخابات این کشور در سال ۲۰۲۴ برگزار خواهد شد، اما نامزدهای ریاست جمهوری در اکتبر ۲۰۲۳ مشخص میشوند. اگر گنار پراناوو، فرماندار میانهرو جاوه مرکزی نتواند موفق به کسب جایگاه خوب در نظرسنجیها شود، وزیر دفاع این کشور یعنی پرابوو سوبیانتو و فرماندار سابق جاکارتا یعنی آنیس باسودان میتوانند به عنوان افراد بالقوه معرفی شوند. در این صورت میتوان انتظار چرخش در سیاستهای این کشور را داشت. چرخش این کشور احتمالا به سمت ناسیونالیسم و فرقهگرایی خواهد بود و این موضوع میتواند خوشبینی قابل توجهی را که بزرگترین اقتصاد منطقه جنوب شرق آسیا در سال ۲۰۲۲ ایجاد کرده بود، تحت الشعاع قرار دهد. در مالزی نیز همچنان شاهد پیامدهای ناشی از انتخابات اخیر هستیم. نتیجه رایگیری بسیار نامشخص بود و کشمکشهای داخلی میان احزاب، ثبات سیاسی بلندمدت این کشور را در سایهای از ابهام قرار داده است.
آمار ناامید کننده در نظرسنجیهای ژاپن و کره
نخست وزیر فومیو کیشیدا سال ۲۰۲۳ را با اقبال کم در نظرسنجیها آغاز خواهد کرد. افشای روابط پنهان حزب حاکم لیبرال دموکرات با کلیسای بحث برانگیز Unification و همچنین افزایش فشارهای هزینههای زندگی منجر به خشمگین شدن مردم شده است. بسته ۲۰۰ میلیارد دلاری اقدامات آتی اقتصادی باید که بهبود این وضعیت کمک کند. ژاپن قرار است در پاسخ به اقدامات نظامی رو به رشد چین، تغییرات عمدهای در هزینهکرد و توانایی دفاعی خود ایجاد کند و ممکن است مالیات شرکتها را در سال مالی ۲۰۲۴ افزایش دهد تا بودجه لازم را تامین نماید. تا قبل از آوریل، کیشیدا باید رئیس بعدی بانک ژاپن را نیز انتخاب کند. این مساله میتواند سیاستهای پولی فوق العاده تسهیلی هاروهیکو کوردا را با شتاب بیشتر معکوس کند. اگر کیشیدا در نظرسنجیهای پس از اجلاس G7 ماه می در هیروشیما بتواند اقبال عمومی خود را افزایش دهد، ممکن است تقاضای انتخابات زودهنگام در تابستان کند تا جایگاه دولت خود را مستحکمتر از پیش نماید.
رئیس جمهور کره جنوبی، یون سوک یول، علاوه بر پیامدهای فاجعه هالووین ایتائوون، درگیر آمارهای ناامید کننده نظرسنجیها و محیط اقتصادی چالش برانگیز کشورش شده است. این عوامل مانع از آن شده است که بتواند برنامههای سیاست داخلی معنیداری را از طریق مجلس ملی تحت کنترل مخالفان پیش ببرد. در زمینه سیاست خارجی، سئول همکاری با ایالات متحده را در زمینه مسائل دفاعی و امنیتی افزایش خواهد داد، اگرچه انتخابهای سختی در مورد کنترل صادرات و زنجیره تامین وجود خواهد داشت (به ویژه در مورد نیمههادیها در چارچوب رژیم کنترل صادرات جدید بایدن).
در کره شمالی، پیونگ یانگ به آزمایش موشکها و حتی تسلیحات هستهای تا رسیدن به اهداف خود برای توسعه فناوری ادامه خواهد داد و رقابت تسلیحاتی را در شبه جزیره کره تسریع میبخشد. سئول، واشنگتن و توکیو قرار است در پاسخ به این تهدیدات همکاری خود را افزایش دهند.
در مرکز توجهات: انرژی جهانی
تنشهای ژئوپولیتیک زمینهساز تغییرات ساختاری در بازارهای جهانی کامودیتیها است
تحولات و تنشهای ژئوپلیتیکی با تحولات شگرفی که در بازارهای کامودیتیهای جهانی از قبل در جریان بود، ترکیب شده و آنها را تسریع کرده است.
از جمله این تحولات میتوان به تغییر قیمتگذاری بر روی LNG از اروپا به آسیا بر اثر جنگ اوکراین، ایجاد صندوق اولیه جبران خسارات اقلیمی در کاپ ۲۷ (COP27) در پاسخ به بلایای اقلیمی رو به رشد، قانون کاهش تورم ایالات متحده با هدف استقرار زنجیرههای تامین انرژی پاک با محوریت کاهش نفوذ چین و سایر تنشهای انرژی محور اشاره کرد.
نوسانات در قیمتها واکنشهای ضد رقابتی را در بازار نفت و گاز تحریک میکند
با تداوم این نوسانات و عدم قطعیت در بازارهای نفت و گاز در سال ۲۰۲۳، روابط خریداران و تامینکنندگان و سیاستهای تجاری با خطر فزاینده تداخل در بازار و سایر اقدامات ضد تجارتی روبرو خواهد شد.
این امر میتواند به بن بست بین اوپک پلاس (OPEC+) و ایالات متحده شود؛ دو طرفی که میخواهند با استفاده از ابزارهای موجود در دستان خود، اقدام به تعدیل نیروهای عرضه و تقاضا در بازار کنند. این تنشها همچنین میتواند منجر به ارزیابی مجدد روابط ایالات متحده و خاورمیانه شود و برخی اصطکاکها در نظم جهانی را ایجاد کند.
همچنین این روندها میتواند باعث ایجاد تلاشهای بیشتر از سوی خریداران برای معرفی اقدامات مدیریت بازار شود. به عنوان مثال سقف پیشنهادی اتحادیه اروپا (EU) برای قیمت گاز، ریسک دخالت غیرطبیعی در بازارها را به همراه دارد که اگر در نهایت معرفی شود، میتواند مجموعهای از پیامدها را برای تجارت جهانی گاز به همراه داشته باشد.
زنجیره تامین مواد معدنی و فلزات به عنوان یک اولویت در سال ۲۰۲۳ (و پس از آن) ظاهر میشود
رقابت برای تامین امنیت زنجیرههای تامین مواد معدنی حیاتی که زیربنای گذار جهانی انرژی خواهد بود، احتمالا مهمترین موضوعی است که بازارهای انرژی و ژئوپلیتیک در سال ۲۰۲۳ و پس از آن زیر نظر خواهند داشت.
در حالی که دوره سخت بهبود از همهگیری و اثرات جنگ روسیه در اوکراین، امنیت انرژی را بر انتقال انرژی در اولویت قرار داده است، اما تلاش برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و انرژی پاکتر در سال جدید افزایش مییابد که این موضوع تقاضا برای فلزات کلیدی و حیاتی را دوباره افزایش خواهد داد. اگرچه فشارهای نزولی قیمت میتواند همچنان بر بازار فلزات و مواد معدنی در سال آینده تاثیر بگذارد، اما سیاستهای نوظهور که ابتکارات انرژی و زنجیره تامین پاک را به ویژه در ایالات متحده و اروپا تقویت میکند، در بلندمدت میتواند از تقاضا و قیمت حمایت کند.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا شروع به جایگزین کردن چین به عنوان محرک جدید تقاضا برای فلزات کردهاند. رشد مصرف فلزات در این کشورها بر اثر برنامههای انتقال انرژی افزایش خواهد یافت و اقتصاد چین نیز با بادهای مخالف رشد مواجه میشود. طبق قانون کاهش تورم در ایالات متحده، این کشور قرار است ظرف چند سال آینده ظرفیت ذخیرهسازی انرژی بادی، خورشیدی و سایر انرژیها را به طرز قابل توجهی افزایش دهد. برآورد میشود تقاضای جهانی خودروهای الکتریکی در چند سال آینده سالانه حدود ۳۰ درصد افزایش یابد. همچنین اتحادیه اروپا به دنبال راهاندازی صندوقی جهت تامین احتیاجات مواد خام است که پیشبینی میشود در اوایل سال ۲۰۲۳، تا حدود ۱۵۰ میلیارد یورو سرمایهگذاری در بخش دولتی و خصوصی جذب کند.
این روند رقابت و تقاضا برای مس، لیتیوم، کبالت و نیکل را تقویت خواهد کرد و کمبود آن به عنوان یک ریسک واقعی و قریبالوقوع ظاهر شده است. عجله برای تامین امنیت این فلزات و مواد معدنی جایگزین و زنجیرههای تامین مربوط به آنها، نه تنها میتواند تنشهای ایالات متحده و چین را تشدید کند، بلکه میتواند باعث ایجاد اصطکاک بین طرفین اقیانوس اطلس یعنی میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا شود. هر دو طرف یکدیگر را به نقض قوانین تجارت جهانی متهم میکنند.
انتظار میرود تنشهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر سر چین و تجارت فرا اطلس بخش مهمی از بحث مواد معدنی و فلزات حیاتی در سال ۲۰۲۳ باقی بماند. سیاستهای چند جانبه و تصمیمات سرمایهگذاری مستقیما بر این بازارها تاثیر میگذارد و احتمالا به بازارهای نیابتی سرازیر میشود. همچنین میتواند بر سرمایهگذاری و پویایی ژئوپلیتیک در کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و فراتر از آن تاثیر بگذارد.
اروپا
ادامه گمانهزنیها درباره جنگ در اوکراین
از آنجایی که جنگ روسیه در اوکراین در سال ۲۰۲۳ نیز ادامه خواهد یافت، مسیر این جنگ همچنان توسط عوامل مرتبط به هر دو طرف از جمله توانایی نظامی، عزم سیاسی برای ادامه جنگ و همچنین در دسترس بودن منابع مالی و اقتصادی شکل خواهد گرفت. اگرچه هیچ یک از عوامل فوق به تنهایی برای به دست آوردن پیروزی کافی نیست، اما شکست در حفظ هرکدام از آنها میتواند طرفین را به دادن امتیازات دردناکی وادار کند.
پس از اینکه طرف روسی چند شکست تلخ در پاییز متحمل شد، شاهد افزایش درخواستها برای مذاکره توسط روسها هستیم. چنین درخواستهایی با حملات موشکی ویرانگر به اوکراین و لفاظیهای تهدید آمیز علیه غرب پشتیبانی میشود. این تاکتیکها به دنبال متقاعد کردن کیف و متحدانش است که ریسک ادامه جنگ برای همه طرفها بسیار زیاد است. این موضوع سوال دیگری را مطرح میکند و آن این است که آیا امکان مذاکره معنادار با رژیم پوتین وجود دارد؛ دولتی که آشکارا حاکمیت اوکراین را زیر سوال میبرد و ادعا میکند در حال مبارزه با غرب است. اگر پاسخ «بله» هم باشد، به خاطر اهداف استراتژیک متضاد طرفین، حتی چشمانداز یک آتشبس پایدار را دور از انتظار میکند، چه رسد به هرگونه راهحل پایدار برای توقف درگیری. (حداقل تا زمانی که پوتین و زلنسکی در قدرت هستند)
شاید مهمترین عامل تعیینکننده نتیجه جنگ، میزان حمایت مستمر بین المللی از اوکراین باشد. این نه تنها مستلزم کمکهای نظامی، مالی و بشردوستانه است، بلکه شامل حمایتهای سیاسی در جهت توافقی که برای اوکراین قابل قبول میباشد، نیز میشود. هرگونه تلاش غرب برای مذاکره با مسکو بر سر کیف یا سوق دادن زلنسی به سوی مصالحهای فاقد حمایت داخلی در اوکراین، اعتبار ائتلاف غربی را تخریب خواهد کرد.
مقامات فعلی برای بقا میجنگند
انتخابات در اروپا محل دیگری است که توجهات را به خود جلب خواهد کرد. احزاب حاکم در استونی، یونان، ترکیه، لهستان و اسپانیا برای حفظ جایگاه خود در انتخابات شرکت خواهند کرد. در استونی، انتظار میرود که حزب اصلاحات در انتخابات ماه مارس پیروز شود، اگرچه رقابت سختی با حزب راستگرای محافظهکار خلق استونی خواهد داشت. در همین حال، نخستوزیر کیریاکوس میتسوتاکیس از حزب راست میانه دموکراسی نو یونان، احتمالا با وجود رسوایی جاسوسی از مردم این کشور، مجددا در انتخابات یونان پیروز خواهد شد. با این حال، با توجه به سیستم انتخاباتی این کشور، دو رایگیری متوالی در ماه مه و ژوئن احتمالا برای به دست آوردن اکثریت پارلمانی لازم برای حزب راست میانه، ضروری خواهد بود.
در ترکیه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور فعلی احتمالا با وجود شرایط اقتصادی چالش برانگیزی که در این کشور حاکم است، در انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن دوباره برگزیده خواهد شد. در همین حال بسیار بعید است که حزب عدالت و توسعهی او اکثریت پارلمانی را کسب کند، اما همچنان میتواند با حزب جنبش ملی ائتلافی تشکیل دهد. در لهستان بلوک راست متحد حاکم، رقابت بسیاری سختتری در انتخابات ماه اکتبر خواهد داشت. احزاب مخالف هنوز بر سر تشکیل ائتلاف به نتیجه نرسیدهاند. در این مرحله، به نظر میرسد که اپوزوسیون شانس کمی بیشتری برای کسب اکثریت پارلمانی و تشکیل دولت دارد.
یکی دیگر از مقامات فعلی که باید با چالش انتخابات مواجه شود، پدرو سانچز، رئیس جمهور اسپانیا است. با توجه به حرکت قوی حزب راست میانه خلق (PP) در نظرسنجیها که اپوزوسیون حزب سانچز است، احتمالا سانچز در انتخابات اخیر با مشکل مواجه خواهد شد. با این حال، اینکه حزب PP بتواند به پیروزی قانعکنندهای در انتخابات قانونگذاری (احتمالاً در نوامبر یا دسامبر برگزار میشود) دست یابد، به توانایی آن در حفظ اختلافات درون حزبی بستگی دارد. انتخابات منطقهای و شهری ماه مه نشانه خوبی از قدرت انتخاباتی هر حزب است. در فرانسه نیز علیرغم اینکه هیچ انتخاباتی برنامهریزی نشده است، اما ماکرون اگر نتواند اصلاحات مدنظر خود را در پارلمان تصویب کند، میتواند مجلس ملی را منحل کرده و درخواست انتخابات زودهنگام کند.
دیگر نابسامانی در بریتانیا نیست
پس از حضور سه نخست وزیر در یک سال در بریتانیا، محافظهکاران تلاش میکنند تا در انتخابات عمومی سال ۲۰۲۴، ثبات را به این کشور بازگردانند. نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که رکود چقدر شدید خواهد بود. حضور لیز تراس در مقام نخست وزیر یک فاجعه بود. در همین حال، طولانیتر شدن رکود میتواند کار را برای ریشی سوناک و سایر محافظهکاران سخت کند. بودجه اعلام شده برای سال ۲۰۲۳، اولین گام بود. با این حال به نظر میرسد محافظهکاران باز هم مانند سابق قصد دارند مشکلات را به تعویق بیندازند.
در سالهای اخیر، توجیهات کوتاهمدت برای به تاخیر انداختن تصمیمات مهم مالی به دوش همهگیری و جنگ روسیه و اوکراین بوده است. با این حال، مساله اساسی در سیاست بریتانیا این است که محافظهکاران هنوز در تلاش برای تصمیمگیری درباره نقش دولت هستند، در حالی که از زمان برگزیت، جامعه رای آنها بخشی از مردم بوده است که به افزایش هزینهکرد در خدمات عمومی وابسته است نه کاهش آن.
آشفتگی بازار در سال ۲۰۲۲ ممکن است سوناک را از واکنش سریع درون حزبی علیه افزایش مالیات محافظت کند. به تعویق انداختن سختترین تصمیمها به بعد از انتخابات بعدی ممکن است سنگینی بار سر کییر استارمر را در صورت پیروزی حزب کارگر افزایش دهد. در این میان نشانه کلیدی که باید تماشا کرد این است که اپوزوسیون داخلی با چه سرعتی از حزب محافظهکار پیشی میگیرد.
آمریکای لاتین
تست تابآوری
سال ۲۰۲۳ برای آمریکای لاتین چالش برانگیز خواهد بود. این منطقه با افت شدید رشد مواجه است و تعدیل تورم به زمان نیاز دارد. رشد در دو بازار بزرگ آمریکای لاتین (برزیل و مکزیک) اندک خواهد بود، اگرچه نه به اندازهای که شیلی و کلمبیا ضعیف است. این امر برای دولتهای چپگرایی که به رای دهندگان وعدههای زیادی دادهاند، دردسرهایی ایجاد خواهد کرد. بحران سیاسی طولانی مدت در پرو ممکن است در سال ۲۰۲۳، حتی پس از کودتا علیه پدرو کاستیلو کاهش نیابد. در همین حال احتمال قطبی شدن بولیوی نیز همچنان بالا است.
بزرگترین آزمون برای انعطافپذیری در سال ۲۰۲۳ در مکزیک و آمریکای مرکزی است. در آمریکای مرکزی قوانین و هنجارهای دموکراتیک پیشتر توسط نایب بوکله، رئیس جمهور السالوادور برچیده شده است. در همین حال نیکاراگوئه به یک دیکتاتوری تمام عیار تبدیل شده است. انتخابات ماه ژوئن ۲۰۲۳ گواتمالا میتواند با پیروزی یوری ریوس، یک اقتدارگرای دیگر تمام شود. در مکزیک، میزان عقبنشینی دموکراتیک کمتر مشخص است، اما هدف رئیس جمهور آندرس مانوئل لوپز اوبرادور برای تضمین هژمونی برای جنبش بازسازی ملی خود (مورنا) نبردهای سیاسی مداومی را بر سر سیستم انتخاباتی به دنبال خواهد داشت.
در همین حال، تمایل و توانایی ایالات متحده برای مقابله با عقبنشینی دموکراتیک به دلیل فشارهای داخلی برای جلوگیری از مهاجرت و همچنین اولویتهای سخت فراتر از آمریکای لاتین، محدود خواهد بود. در همان زمان، دولتهای چپگرا تلاش خواهند کرد تا اتحادهای منطقهای را که ایالات متحده را حذف میکند، دوباره ایجاد کنند و به پذیرش و سرمایهگذاری و تجارت با چین ادامه میدهند.
برزیل زیر نظر لولا
چالش فوری برای دولت آینده برزیل تحت مدیریت رئیس جمهور سابق این کشور یعنی لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، که در ژانویه ۲۰۲۳ به قدرت میرسد، مدیریت اقتصاد خواهد بود. بر خلاف دو دوره قبلی، زمانی که لولا وضعیت مالی متعادل را به ارث برد و از یک چرخه رونق در کامودیتیها به نفع صادرات برزیل سود میبرد، این بار با یک محیط اقتصادی چالش برانگیز روبرو خواهد شد که در آن توجه به رشد و به امور اجتماعی وجود ندارد. احتمالا در اولین سال به قدرت رسیدن لولا، نرخهای بهره برزیل دورقمی باقی خواهد ماند.
احزاب همسو با ژایر بولسونارو در حال از دست دادن اکثریت کنگره هستند. با این حال، همه این احزاب متعلق به «مرکز بزرگ» هستند که به دلیل مذاکره برای اتحاد با دولت در قدرت، مشهور است. بدین ترتیب احتمالا مصالحه بر سر بودجه چندان با مشکل مواجه نشود. سیاست محیط زیستی در زمان لولا احتمالا بیشترین تضاد را با دولت بولسونارو خواهد داشت. لولا باید به وعدههای خود عمل کرده و با جنگل زدایی مقابله کند و نهادهای محیط زیستی را که در دولت قبل برچیده شده بودند، تقویت کند. مشکل اصلی لولا مخالفت بخش کشاورزی به عنوان یکی از اصلیترین بخشهای اقتصاد این کشور با برنامههای تعدیل وی است.
در زمینه سیاست خارجی انتظار میرود برزیل به نهادهای بین المللی پیشین مانند کاپ ۲۷ باز گردد. همچنین احتمال کمتری وجود دارد که لولا به اتحادیه سیاسی کشورهای بولیواری مانند ونزوئلا و نیکاراگوئه بازگردد. وی همچنین باید روابط دوجانبه با چین را که در دوره بولسونارو شدیدا تخریب شده بود، بازسازی کند.
افق انتخاباتی
مهمترین انتخابات منطقه در ماه اکتبر در آرژانتین برگزار خواهد شد. مشکلات اقتصادی، با توجه به تورمی که سرسختانه بالا است، احتمال از دست رفتن قدرت از دست حزب حاکم را افزایش داده است. دشوار است که کریستینا فرناندز بتواند با ترفندهای انتخاباتی اهرمهای قدرت ایجاد کند. با این حال، ائتلاف اصلی اوپوزیسیون نیز درگیر اختلافات داخلی است و باید یک انتخابات مقدماتی سخت را برای گزینش یک نامزد مناسب مدیریت کند. شکست جناح چپگرای حاکم میتواند این تصور را که آمریکای لاتین در حال تغییر به سمت سوسیالیسم است، از بین برده و تحولات این منطقه را صرفا واکنش در برابر حاکمیت جا بزند.
انتخابات دیگر در منطقه ممکن است چندان مورد توجه نباشد، اما نشانگرهای مهم جریانهای سیاسی خواهند بود. مکزیک انتخابات ایالتی دارد که میتواند پیش پردهای از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ این کشور باشد. در ونزوئلا فرآیند اولیه برای انتخاب نامزد ریاست جمهوری اپوزوسیون در سال ۲۰۲۳ انجام خواهد شد. در همین حال شیلی ممکن است شاهد رایگیری برای ایجاد مجلس موسسان یا رفراندوم برای رد یا تصویب پیشنویس قانون اساسی باشد. در نهایت انتخابات محلی و منطقهای در اکوادور و کلمبیا نیز آزمونهایی برای دولتهای جدید این کشورها است.
در کانون توجهات: تکنولوژی جهانی
در سالهای اخیر ایالات متحده اقدامات سیاسی را با هدف مهار برتری فناوری چین دنبال کرده است. کنترلهای صادراتی که در ماه اکتبر اعلام شد، نشان دهنده تشدید بیسابقه این سیاستها است. برای اولین بار محدودیتهای کلی بر دستهای از محصولات اعمال شد، در حالی که پیشتر خریداران و نهادها یا موسسات دولتی چین هدف قرار میگرفتند. با توجه به قوانین تولید مستقیم خارجی که فروش قطعات فناوری محور ایالات متحده را محدود میکند، این کنترلها نه تنها فروش شرکتهای نیمهرسانا و نیمههادی مستقر در ایالات متحده را محدود میکند، بلکه این کشور را در تعیین اینکه محصولات به کدام شرکتها فروخته شود (فارغ از اینکه محصول کجا تولید شده است) صاحب اختیار میکند.
پیامد فوری چنین اقداماتی، از دست رفتن درآمد برای شرکتهایی است که بیشتر از همه در معرض خرید مشتریان چینی و سازندگان تراشه قرار دارند. تخمین زده میشود که تقریبا ۱۵ درصد از درآمد تامین کنندگان اصلی تجهیزات مستقر در ایالات متحده در نتیجه این کنترلها در خطر باشد. همچنین انتظار میرود که تامین کنندگان بزرگ غیرآمریکایی کشورهای متحد نیز آسیب ببینند. مانند توکیو الکترون که در ژاپن مستقر است و ۲۵ درصد از فروش خود را به چین صادر میکند. همچنین شرکت ASML که در هلند مستقر است. در سال ۲۰۲۳ شرکتها میتوانند راهحلهایی برای ادامه فروش به چین ایجاد کنند، با این حال چنین قوانینی روح تجارت آزاد را خدشهدار خواهد کرد.
کنترل بیشتر و چندپارگی بیشتر
اگر شرکتها به سمت طراحی مسیرهای فرعی برای حفظ مشتریان چینی حرکت کنند، این مساله میتواند شرکتها را به سمت تولید با چند خط تولید سوق دهد. شرکتهایی مانند انویدیا از پیش چنین راهی را شروع کردهاند تا هم از قوانین ایالات متحده پیروی کنند و هم راهی برای فروش محصولات خود در چین پیدا کنند. تولید دو طرفه میتواند پیامدهای جدی برای آینده فناوری جهانی داشته باشد.
به عنوان مثال تولید دو طرفه کار فشرده و هزینه بالاتری میطلبد که در نهایت این هزینه به مصرف کننده منتقل خواهد شد. همچنین این چند پارگی میتواند احتمال ناسازگاری و محصولات با امنیت پایینتر را افزایش دهد و در کنار آن میتواند چالشهایی را برای قابلیت استفاده محصولات ایجاد کند. شرکتهایی که چند خط تولید فناوری محور دارند، نمیتوانند مشخصات محصولات را همخوان با یکدیگر کنند. در نتیجه کاربران نهایی محصولات متفاوتی را در اختیار خواهند داشت. این مساله کارایی استانداردهای جهانی برای فناوری و استفاده از دادههای فرامرزی و رضایت کاربران را محدود میکند. در نهایت نیز شرکتها به جای تمرکز بر روی نوآوری مجبور به تمرکز برای دور زدن موانع نظارتی خواهند شد.
آیا ایالات متحده به تنهایی پیش میرود؟
واشنگتن امیدوار بود که کنترلهای صادراتی با همراهی متحدان آسیایی و اروپایی همراه شود. با این حال اصلیترین متحد ایالات متحده یعنی اتحادیه اروپا، هنوز در این مورد تصمیمگیری نکرده است. اتحادیه اروپا به شدت با ایالات متحده بر سر نحوه برخورد با چین اختلاف نظر دارد. به عنوان مثال کشورهایی مانند آلمان و مجارستان در مورد روابط تجاری موجود و چشمانداز اقتصادی، رویکردی کمتر متخاصم دارند.
مقامات آمریکایی به دنبال یک توافق سه جانبه با هلند و ژاپن برای تقویت تلاشهای گستردهتر در جهت محدود کردن توانایی صنعت تراشه چین هستند. ممکن است در سال ۲۰۲۳ تصمیمگیری در این مورد انجام شود. در عین حال، قدرتهای بزرگ به استراتژی خود برای تقویت قابلیت تولید تراشه در داخل متعهد خواهند ماند و اتحادیه اروپا نیز قانون تراشههای خود را در نیمه اول سال آینده تصویب میکند.
تابلوهای راهنما برای سال ۲۰۲۳
در بعد سیاسی، توجه به نحوه پیشبرد شرکا در مورد این موضوع بسیار مهم خواهد بود. ژاپن و هلند به ایالات متحده ملحق شدهاند، اما سطح مشارکت آنها هنوز مشخص نشده است. در همین حال اتحادیه اروپا و ایالات متحده شورای تجارت و فناوری را تشکیل دادهاند که میتواند در سال آینده به این مساله بپردازد. در ژاپن اگرچه تمایل به واشنگتن بالا است، اما سهامداران تجاری و لابیگران قصد دارند هرگونه تمایل به جدایی کامل از پکن را مهار کنند.
در بعد فناوری، موضوعی که باید به آن توجه کرد، اعلام ایجاد تاسیسات جدید تولید تراشه در کشورهای دیگر است. این شرکتها باید سیاستها و مقررات جدیدی را که میتواند زنجیره تامین، طراحی محصول و استراتژیهای فروش آنها را پیچیدهتر کند، در نظر بگیرند. اگر تصمیم گیرندگان بخش دولتی و خصوصی نتوانند بین اولویتهای ژئوپلیتیکی و فناوری تعادل برقرار کنند، سال ۲۰۲۳ ممکن است شاهد تکهتکه شدن فناوری باشیم.
خاورمیانه و شمال آفریقا
تحولات عربستان سعودی ادامه داد
عربستان سعودی سرخوش از افزایش قیمت انرژی است. پادشاه عربستان نیز علاقه خود به تجارت و همینطور ماجراجوییهای دون کیشوتی را پنهان نمیکند. سفر بایدن به جده در ماه ژوئیه و تصمیم وی برای تمدید مصونیت حاکمیتی محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور نیز نشان داد که پادشاهی سعودی برای آمریکا بسیار برجستهتر از آن است که بتوان نادیده گرفت و نفت این کشور بسیار مهمتر از آن است که بتوان عربستان را منزوی کرد.
اشتهای رهبران عربستان پس از آن که مطمئن شدند انتقال انرژی در آینده نزدیک رخ نمیدهد، افزایش یافته است. عربستان سعودی دو دهه فرصت دارد تا اقتصاد خود را متحول کند. حفظ نظم و انضباط مالی در کشوری که پولهای بادآورده در آن بسیار زیاد است، مشکل است، اما عربستان سعودی مدیریت جدیدی دارد.
در کوتاه مدت ریسکها عمدتا در سمت اتفاقات غیر قابل پیشبینی است، نه واکنش عمومی مردم. با این حال در عربستان روند تحولات حول محور یک مرد ایجاد شده است. این مساله ریسک ظهور افراد کلیدی را برجسته میکند.
تشدید تنگههای اقتصادی در مصر
مصر ریسکهای خاص خود را دارد. جنگ اوکراین بودجه دولت را نابود کرده و دولت مجبور شد توسعه خود را که حتی جاهطلبانهتر از عربستان به نظر میرسید، متوقف کند. صندوق بینالمللی پول مصر را مجبور به کاهش شدید ارزش پوند در ماه اکتبر کرد که این امر ذخایر خارجی این کشور را نجات داد، اما هزینه بدهی دلاری و تورم را افزایش خواهد داد.
اکنون حمایت خارجی از این کشور با شرایط سختتری همراه خواهد بود. کشورهای حاشیه خلیج فارس که قبلا نزد بانک مرکزی مصر سپردهگذاری کرده بودند، اکنون خواهان سهم در شرکتهای مصری هستند. رئیس جمهور مصر، السیسی از وام دهندگان بینالمللی خواستار نرمش شد، اما وام دهندگان همدلی چندانی نداشتند. آنها از دولت به طور کلی و ارتش به طور خاص خسته شدهاند، چرا که دولت پروژههای اقتصادی ناپایداری را آغاز کرده است.
تنگناهای اقتصادی تشدید شده، سیسی را از نظر سیاسی چه در میان نخبگان و چه در میان مردم به چالش کشیده است و چهره او را به عنوان ناجی مصر خدشهدار کرده است.