
فهرست مطالب
نمایش
هیچ جنگی بیپایان نیست، حتی اگر همه نشانهها خلاف این را نشان دهند. در حالیکه تقابل مستقیم میان ایران و اسرائیل از سایه بیرون آمده و منطقه خاورمیانه در آستانه یک بازآرایی نظامی و ژئوپلیتیکی قرار گرفته، این پرسش حیاتیتر از همیشه مطرح است که: آیا ممکن است از دل همین درگیری، جرقهای برای یک صلح پایدار برافروخته شود؟ یا آنکه در مسیر تنش، فقط به سوی تقابلهای بیشتر و خسارتهای عمیقتر گام برمیداریم؟
اگرچه صلح در این شرایط بیشتر به یک رویا شبیه است تا واقعیت، اما تجربههای تاریخی؛ از ویتنام تا ایرلند شمالی، نشان دادهاند که برخی از پایدارترین توافقات، دقیقاً پس از مخربترین دورههای خشونت شکل گرفتهاند. مهم آن است که شرایط، انگیزهها و بازیگران، بهتدریج به نقطهای برسند که جنگ، دیگر سود راهبردی نداشته باشد و مصالحه، نه بهمعنای شکست بلکه بهعنوان ابزاری برای حفظ منافع تعبیر شود.
در این مقاله، بدون سادهانگاری واقعیتهای پیچیده و بدون نادیدهگرفتن خصومتهای عمیق تاریخی، میکوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا چشماندازی برای صلح بین ایران و اسرائیل قابل تصور است؟ اگر آری، تحت چه شرایطی؟ و چگونه میتوان از میان دود و آتش، مسیر دیپلماسی را؛ هرچند شکننده و پرمخاطره ترسیم کرد؟ پاسخ این پرسشها نهفقط برای دو طرف درگیر، بلکه برای کل منطقه و حتی جامعه جهانی اهمیت خواهد داشت.
بررسی ریشههای تضاد: چرا ایران و اسرائیل تا این حد از هم دور شدهاند؟
روابط میان ایران و اسرائیل، در طول دهههای گذشته، از مرحلهی بیطرفی نسبی تا وضعیت تقابل جدی، مسیری پیچیده و چندلایه را طی کرده است. شناخت این سیر تحولات، برای تحلیل چشمانداز آینده، ضروری بهنظر میرسد.
1000 دلار بونوس قابل ضرر دریافت کنید
بونوس 70 درصد قابل ضرر و دراودان
این بونوس ویژه مخاطبین یوتوفارکس است و همچنین قابل ضرر و از دست دادن است. برای دریافت بونوس از طریق لینک زیر ثبت نام کنید. برای جزئیات بیشتر صفحه بونوس را مشاهده کنید.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران با اسرائیل عمدتاً در چارچوب منافع راهبردی تعریف میشد و گرچه این روابط، سطحی گسترده نداشت، اما از سوی نخبگان وقت پیگیری میشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و شکلگیری گفتمان جدید مبتنی بر عدالتخواهی، مبارزه با ظلم و حمایت از آرمان فلسطین، نگاه به اسرائیل نیز دگرگون شد. جمهوری اسلامی ایران، موجودیت اسرائیل را با نقض حقوق اولیه ملت فلسطین در تعارض دانست و در نتیجه، تقابل گفتمانی جایگزین مناسبات پیشین شد.
در ادامه، تضادهای منطقهای نیز بر این تقابل افزود. حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروههای مقاومت در منطقه، در راستای حمایت از ملتهای تحت فشار و اشغال، با حساسیت تلآویو مواجه شد. در مقابل، اسرائیل نیز تلاش کرده با اعمال فشارهای بینالمللی، شکلگیری اجماع علیه ایران را تقویت کند.
موضوع برنامه هستهای ایران، بهویژه از اوایل دهه ۱۳۸۰، به یکی از نقاط حساس در روابط ایران و غرب تبدیل شد و اسرائیل همواره در تلاش بوده است تا فضای بیاعتمادی نسبت به اهداف صلحآمیز ایران را در سطح جهانی تشدید کند. این در حالی است که ایران بارها بر ماهیت غیرنظامی برنامه هستهای خود تأکید کرده و همکاری خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز ادامه داده است.
در سالهای اخیر، تحولات ژئوپلیتیکی جدید مانند روند عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل، تلاش برای تضعیف محور مقاومت و تحرکات امنیتی مشکوک در برخی کشورهای منطقه، سطح حساسیتها را افزایش داده است. در این میان، ایران همواره تأکید داشته که سیاست منطقهایاش در چارچوب دفاع از امنیت ملی، حمایت از ملتهای مظلوم و جلوگیری از سلطهطلبی خارجی تعریف میشود.
با وجود عمق این تضادها، تجربه روابط پرتنش در نقاط مختلف جهان نشان داده که حتی عمیقترین اختلافات نیز میتوانند از مسیرهای جدیدی به سمت تعامل هدایت شوند. این موضوع، البته نیازمند درک متقابل، توقف تهدید و بازخوانی منافع ملی است.
✔️ بیشتر بخوانید: فردو؛ معمایی در دل کوه که محاسبات جهانی را به چالش کشیده است
فرصتی میان تهدیدها: آیا زمان بازاندیشی فرارسیده؟
در هر منازعهای، نقطهای وجود دارد که نه از جنس شکست، بلکه از جنس آگاهی است؛ لحظهای که بازیگران درگیر درمییابند که تداوم مسیر پیشین، نه تنها منافعشان را تأمین نمیکند، بلکه هزینههای غیرقابل جبران به همراه دارد. بهنظر میرسد در رابطه با تقابل ایران و اسرائیل، برخی نشانهها حکایت از رسیدن به چنین نقطهای دارند.
نخست، اشباع هزینههای مستقیم و غیرمستقیم این تقابل در حال بروز است. در سالهای اخیر، هر دو طرف هزینههای متعددی را در سطوح اقتصادی، امنیتی و حتی دیپلماتیک تجربه کردهاند. برای ایران، فشارهای ناشی از تحریم، همراه با نیازهای داخلی در حوزه معیشت و توسعه، باعث شده توجه بیشتری به بازتعریف اولویتهای راهبردی جلب شود. در طرف مقابل نیز، تلآویو درگیر شکافهای داخلی، افزایش تنش با همسایگان و کاهش مشروعیت بینالمللی شده است.
عامل دیگر، خستگی راهبردی است؛ حالتی که نهتنها در سطح تصمیمگیران، بلکه در بدنه اجتماعی دو طرف نیز قابل مشاهده است. وقتی تنشها برای سالها ادامه یابد، حتی افکار عمومی نیز بهجای هیجانهای کوتاهمدت، بهدنبال چشماندازی پایدار و قابل پیشبینی میگردد.
در سطح بینالمللی نیز، نشانههایی از تغییر رویکرد دیده میشود. قدرتهای جهانی، بهویژه پس از تجربه جنگهای اوکراین، غزه و سایر بحرانها، تمایل بیشتری به کنترل منازعات منطقهای و پرهیز از گسترش درگیریها دارند. در همین چارچوب، بازیگران کلیدی در تلاشند که از تبدیل جنگ ایران و اسرائیل به بحرانی غیرقابل کنترل در خاورمیانه جلوگیری کنند.
در نهایت، منطقه خاورمیانه خود نیز به نقطهای رسیده که بیش از هر زمان دیگری به ثبات نیاز دارد. از فروپاشی اقتصادهای ملی گرفته تا موج مهاجرتها و چالشهای زیستمحیطی، همهچیز بر ضرورت همکاری و کاهش درگیریها تأکید دارد.
در چنین شرایطی، بازاندیشی نهتنها یک گزینه، بلکه ضرورتی عقلانی و ملی است؛ فرصتی برای تبدیل تنش به توازن و گشودن مسیرهایی تازه، پیش از آنکه هزینهها از آستانهی بازگشت عبور کنند.
از خاکستر جنگ تا پنجره صلح: آیا مذاکره امکانپذیر است؟
با افزایش سطح تنش نظامی میان ایران و اسرائیل، بسیاری بر این باورند که فضای لازم برای گفتگو و تعامل از میان رفته است. اما تاریخ سیاست بینالملل نشان میدهد که برخی از پایدارترین توافقات، درست در اوج درگیریها و از دل بحرانها زاده شدهاند.
اکنون نیز، در میانه شعلههای یک منازعه سختگیرانه، زمزمههایی از تلاش برای باز شدن کانالهای غیررسمی میان طرفها شنیده میشود؛ هرچند محتاطانه و در سایه.
کشورهایی مانند عمان، قطر و چین که سابقه میانجیگری در بحرانهای منطقهای را دارند، بار دیگر در کانون گمانهزنیها درباره نقشآفرینی دیپلماتیک قرار گرفتهاند. تجربه میانجیگری مسقط در توافق هستهای پیشین یا ابتکار عملهای پشتپرده چین در نزدیکی تهران و ریاض، این تصور را تقویت کرده که پنجرهای برای دیپلماسی پنهان، هرچند کوچک، هنوز باز است.
در این فضا، تمرکز بر کاهش تنش، حفظ خطوط ارتباطی و آزمودن مسیرهای کمهزینه برای تبادل پیام، میتواند نقطه آغازی واقعگرایانه برای بازسازی اعتماد باشد؛ نه لزوماً برای رسیدن فوری به توافق، بلکه برای جلوگیری از ورود به یک چرخه فرسایشیِ بیپایان. گاه، حتی نشانههایی نمادین از تمایل به گفتگو، میتوانند سطحی از بازدارندگی دیپلماتیک را بهوجود آورند که در کوتاهمدت از گسترش بحران جلوگیری کند و در بلندمدت مسیرهای نوینی را پیش روی منطقه قرار دهد.
نقش بازیگران فرامنطقهای در تداوم تنش یا تحقق صلح
در تحلیل هر منازعه منطقهای، نمیتوان از تأثیر بازیگران فرامنطقهای چشمپوشی کرد؛ بهویژه زمانیکه پای پروندهای بهحساسیت نزاع میان ایران و اسرائیل در میان باشد. کشورهایی نظیر آمریکا، روسیه، چین، اتحادیه اروپا و عربستان سعودی، هر یک بهنحوی در این معادله پیچیده سهیماند؛ گاه در قامت کنشگرانی تأثیرگذار و گاه بهمثابه داورانی پنهان که قواعد بازی را بازتعریف میکنند.
آمریکا همواره نقشی تعیینکننده در تحولات این منطقه داشته و در سالهای اخیر، حمایتهای نظامی و سیاسی آن از تلآویو در موقعیت تهران بیتأثیر نبوده است. با این حال، فشارهای داخلی، دغدغههای درون حزبی و الزامات ژئوپلیتیکیِ بزرگتر، ممکن است واشینگتن را به سمت بازنگری در میزان مداخله و هزینههای درگیری سوق دهد. بهویژه اگر گزینههای دیپلماتیک برای کاهش تنش با ایران از منظر منافع ملی ایالات متحده جذابتر جلوه کند.
در مقابل، روسیه و چین با رویکردی متفاوت، بهویژه در قالب تقویت روابط دوجانبه با ایران و تأکید بر چندقطبیسازی نظم جهانی، بیشتر نقش وزنهای متقابل را ایفا کردهاند. چین، با سابقه موفق در نزدیکی روابط ایران و عربستان، میتواند بار دیگر در جایگاه میانجی ظاهر شود؛ نقشی که همسو با منافع اقتصادی و امنیت انرژی پکن نیز هست.
اتحادیه اروپا نیز اگرچه در سالهای اخیر از توان تأثیرگذاری مستقیم کاسته، اما همچنان میکوشد از طریق اهرمهای دیپلماتیک و حقوقی، فضای گفتوگو را زنده نگه دارد. در این میان، کشورهای عربی و بهویژه عربستان سعودی، نقشی کلیدی در مدیریت توازن منطقهای دارند. نزدیکی اخیر ریاض و تهران، که در سایه میانجیگری پکن حاصل شد، خود گواهی بر امکان تغییر مسیر از تخاصم به همزیستی است.
در نهایت، آینده این منازعه، نه فقط به تصمیمات داخلی ایران و اسرائیل، بلکه به جهتگیری و اراده بازیگران کلیدی جهانی نیز بستگی دارد. اگر ارادهای جمعی برای کاهش تنشها و عبور از بحران شکل بگیرد، مسیر صلح هرچند دشوار، اما قابل تصور خواهد بود.
✔️ بیشتر بخوانید: سناریوهای پیشروی ایران در صورت خروج از پیمان NPT
سناریوهای پیشرو: از بنبست تا مصالحه مشروط
با وجود تحولات پرشتاب هفتههای اخیر، اکنون فضای حاکم بر روابط ایران و اسرائیل وارد مرحلهای تازه شده که اگرچه هنوز شکننده است، اما میتواند سرآغازی برای بازاندیشی راهبردی باشد. سناریوهای پیشرو از ادامه تنش و درگیری تا امکانسنجی یک صلح مرحلهای، به مجموعهای از عوامل داخلی، منطقهای و بینالمللی گره خوردهاند. در ادامه، چهار سناریوی واقعگرایانه برای آینده این بحران بررسی میشود:
- بازگشت به چرخه تنش و درگیری:
در این سناریو، شرایط فعلی تنها بهعنوان وقفهای تاکتیکی تلقی شده و دو طرف پس از یک دوره کوتاه آرامش، مجدداً به سیاستهای تهاجمی بازمیگردند. چنین روندی میتواند به جنگی فرسایشی، پرهزینه و با دامنهای گستردهتر منجر شود که نهتنها امنیت منطقه، بلکه اقتصاد جهانی را نیز تهدید خواهد کرد. - تثبیت آتشبس و مدیریت بحران:
در این مسیر، آتشبس فعلی بهتدریج به نقطهای برای تثبیت وضعیت و مدیریت سطح تنش بدل میشود. دو طرف بدون رسیدن به توافق رسمی، تلاش میکنند از بروز بحرانهای جدید جلوگیری کنند و در پشتصحنه، از ابزارهای دیپلماسی غیررسمی برای حفظ کانالهای ارتباطی استفاده کنند. - گفتوگوهای محدود و موقت:
این سناریو شامل آغاز مذاکراتی غیرعلنی با میانجیگری کشورهایی نظیر عمان، قطر یا حتی چین است که با هدف کاهش تدریجی خصومتها و ایجاد چارچوبی برای گفتوگوی ساختاری انجام میشود. هرچند این گفتوگوها لزوماً به صلح پایدار منجر نمیشوند، اما میتوانند فضای خصومت را تعدیل کنند. - مصالحه مرحلهای و توافق مشروط:
دورترین و البته امیدوارکنندهترین سناریو، مسیر حرکت بهسوی توافقی تدریجی و چندمرحلهای است که در آن، اعتمادسازی متقابل، تضمینهای امنیتی منطقهای و مشارکت بازیگران جهانی نقش ایفا میکنند. تحقق این گزینه نیازمند تحولات عمیق در مواضع سیاسی و ایجاد چارچوبهای نوین امنیتی در منطقه است.
در مجموع، اینکه کدامیک از این سناریوها به واقعیت بدل شود، بستگی زیادی به مدیریت هوشمندانه تنشها، استقبال از نقشآفرینی میانجیها و میزان تمایل بازیگران کلیدی برای عبور از فضای تقابل به سوی توازن دارد. در چنین بزنگاههایی، فرصتها زودگذرند و تصمیمات استراتژیک میتوانند مسیر تاریخ را تغییر دهند.
درسهای تاریخ: صلحهای ناممکن دیروز، توافقهای ممکن امروز
در لحظاتی که امکان صلح بعیدتر از همیشه بهنظر میرسد، مرور تاریخ نشان میدهد که برخی از پایدارترین توافقات سیاسی، دقیقاً در بسترهایی شکل گرفتهاند که خصومت، سالها یا حتی دههها چهره غالب آن بوده است. زمانی که جنگ و بیاعتمادی تمام فضا را دربرمیگرفت، کمتر کسی تصور میکرد آشتی امکانپذیر باشد؛ اما تاریخ بارها اثبات کرده که هیچ دشمنی ابدی نیست.
- توافق مصر–اسرائیل (۱۹۷۹) شاید مهمترین مثال در خاورمیانه باشد؛ کشوری که سه جنگ تمامعیار با اسرائیل را پشت سر گذاشته بود، سرانجام تصمیم به صلح گرفت. با وجود انزوای اولیه مصر در جهان عرب، این توافق زمینهساز دههها ثبات در مرزهای جنوبی اسرائیل شد و فضای ژئوپلیتیکی منطقه را متحول کرد.
- در اروپا، صربستان و کوزوو پس از سالها منازعه خونین، از مسیر تقابل نظامی به چارچوب گفتوگوی تحت نظارت اتحادیه اروپا رسیدند. هرچند توافق نهایی همچنان دستنیافتنی است، اما کانالهای ارتباطی گشوده ماندهاند و درگیریهای نظامی کاهش یافتهاند.
- نمونهای دیگر، روابط آمریکا و ویتنام است؛ دو کشوری که در دهه ۱۹۷۰ درگیر جنگی مرگبار بودند، اما امروز در حال گسترش همکاریهای اقتصادی و حتی نظامی هستند. صلحی که زمانی محال بهنظر میرسید، اکنون به الگویی برای دیپلماسی عملگرایانه بدل شده است.
این مثالها نشان میدهند که حتی عمیقترین شکافها نیز با اراده سیاسی، میانجیگری هوشمند و طراحی سازوکارهای مرحلهای قابل ترمیماند. در خاورمیانهای که از زخمهای تاریخی پر است، بازاندیشی در خصومتها ممکن است همان نقطه آغازی باشد که به آیندهای متفاوت منتهی شود.
✔️ بیشتر بخوانید: بستن تنگه هرمز؛ تصمیمی هوشمدانه یا تاکتیکی پرهزینه
سخن پایانی
در دل هر بحران، فرصتهایی پنهان است که تنها با نگاهی ژرف و هوشمندانه قابل شناساییاند. اگرچه تنش میان ایران و اسرائیل، تاریخی، ریشهدار و پیچیده است، اما همان تاریخ به ما آموخته که حتی تلخترین خصومتها نیز میتوانند به نقطه پایان برسند. آنچه امروز در خاورمیانه میگذرد، اگر صرفاً به تداوم تقابل منجر شود، نهتنها دو طرف، بلکه کل منطقه را در باتلاقی از بیثباتی فرو خواهد برد.
اما همین شرایط بحرانی، بستری است برای بازاندیشی، برای ترسیم چشماندازی متفاوت. صلح، هرچند دور از دسترس بهنظر میرسد، هنوز یک گزینه است؛ گزینهای که نه از سر ضعف، بلکه با درک عمیقتری از منافع بلندمدت، امنیت پایدار و نقش سازنده در منطقه قابل پیگیری است. شاید مسیر دشوار باشد، اما اگر ارادهای برای عبور از دایره انتقام و ورود به عرصه گفتوگو شکل بگیرد، آیندهای کمتنشتر نه یک رؤیا، بلکه یک احتمال واقعی خواهد بود.
لطفا نظر و سوالات خود را درباره این مقاله ارسال کنید تا کارشناسان ما به شما پاسخ دهند.