شاخص فلاکت (The Misery Index) توسط آرتور ملوین اکون، اقتصاددانی که در دهه ۱۹۶۰ برای دولت جانسون کار میکرد، ابداع شد.
این شاخص با جمع کردن نرخ بیکاری و نرخ تورم، وضعیت اقتصادی شهروندان را اندازه گیری میکند. در اینجا دادهها از اواخر دهه ۱۹۴۰ را مشاهده میکنید:
ممکن است برای برخی افراد تعجب آور باشد که ما در حال حاضر در واقع پایینتر از حد میانگین قرار داریم.
مطمئناً نرخ بیکاری زیر ۴% کمک کننده به اقتصاد است اما نرخ تورم نیز کاهش یافته است. وقتی صحبت از احساسات مردم و آنچه که دادههای اقتصادی نشان میدهند، میشود ما در موقعیت عجیبی قرار گرفتهایم.
آخرین گزارش تولید ناخالص داخلی هفته گذشته نشان داد که رشد اقتصادی در سه ماهه سوم ۴.۹% بوده است. با در نظر نگرفتن دوران بیماری همه گیری ویروس کرونا، این بالاترین رشد اقتصادی است که از سال ۲۰۱۴ تجربه کردهایم.
به سال ۱۹۴۸ برگردیم، نرخ بیکاری در ۹۰% انتشارها از ۳.۸% فعلی بالاتر بوده است.
اوضاع همیشه میتواند بهتر باشد اما، از نظر عینی، ما مدتی است که در یک اقتصاد قوی هستیم. بسیاری از مردم تصور میکردند که ما در سال گذشته در رکود بودیم، اما رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۳ شتاب گرفته است.
واگرایی بین احساسات و دادههای اقتصادی نباید تغییر چندانی نسبت به گذشته کرده باشد.
اکونومیست (Economist) این نمودار را ارائه کرده که احساسات مصرف کننده و دادههای اقتصادی را در طول زمان ردیابی میکند:
این دو معیار به مدت ۴۰ سال تا زمان همهگیری ویروس کرونا، یکدیگر را از نزدیک دنبال میکردند. از آن زمان به بعد، سنتیمنت با دادهها موافق نبوده است.
تورم مقصر آشکار این مسئله است، اما عوامل دیگری نیز موثر بودند. متوسط نرخ تورم در دهه ۱۹۸۰ به ۵.۶% رسید. تورم از سال ۲۰۲۱ به طور متوسط ۵.۷٪ بوده است. ما هنوز با دهه ۱۹۷۰ که میانگین نرخ تورم سالانه بیش از ۷% بود، فاصله زیادی داریم.
اینکه رسانهها در ۲۴ ماه گذشته به همه اعلام کردند رکود اقتصادی قریب الوقوع است، کمکی به این مسئله نکرده است. بیماری همه گیری ویروس کرونا مطمئناً به روان جمعی ما نیز آسیب وارد کرده است. اما در اینجا ما قصد داریم روی جنبه اقتصادی کرونا تمرکز کنیم تا نشان دهیم چرا روانشناسی احساسات در حال حاضر به هم ریخته است.
کل ایده «اقتصاد» هنوز یک پدیده نسبتاً جدید است. تا پس از رکود بزرگ، زمانی که اقتصاددانان به این نتیجه رسیدند که ردیابی رشد اقتصادی ایده خوبی است، تولید ناخالص داخلی واقعاً به شکلی که ما در مورد آن فکر میکنیم، وجود نداشت.
«اقتصاد» برای اکثر مردم کم و بیش مسئله شخصی یا فردی بود. اقتصاد شخصی هنوز هم برای سنجش احساسات اقتصادی اهمیت زیادی دارد، اما اکنون هر روز با اخبار ترسناک و تغییرات دائم در همه چیز، آسیب میبینیم.
هیچ کس در گذشته زمانی که تولید ناخالص داخلی یا تورم ۰.۱% کمتر از پیشبینیها منتشر میدهد، اخبار یا هشدارهای فوری دریافت نمیکرد. در بیشتر تاریخ بشریت، مردم اساساً باید حدس میزدند که اقتصاد چگونه است. اگرچه مردم در گذشته همیشه به این موارد توجه نمیکردند، اما بیشتر با نوسانات اقتصادی مواجه بودند، چرا که اقتصاد نوسانات بیشتری داشت.
دفتر ملی تحقیقات اقتصادی فهرستی از رشدها و انقباضات اقتصادی برای اقتصاد ایالات متحده را گردآوری کرده است که به دهه ۱۸۵۰ باز میگردد. دقت کنید که چگونه میانگین طول دوره رکود و رشد در طول زمان تغییر کرده است.
رشدها طولانیتر و رکودها کوتاهتر میشوند.
نه تنها رکودها در گذشته طولانیتر بودند، بلکه اندازه افتها نیز بسیار چشمگیرتر بوده است.
از سال ۱۸۵۴ تا ۱۹۴۵، متوسط کاهش تولید ناخالص داخلی در طول رکود %۲۳- بود. از سال ۱۹۴۵، به طور متوسط کاهش تولید ناخالص داخلی تنها ۳.۷% بوده است (و این شامل کاهش ۱۹.۲ درصدی در رکود کوتاه مدت سال ۲۰۲۰ ناشی از همه گیری ویروس کرونا میشود).
در دهه ۱۸۷۰، رکود طولانی (Long Depression) به مدت ۶۵ ماه ادامه داشت و تولید ناخالص داخلی به میزان خیره کننده ۳۴% کاهش یافت.
رشد پس از آن رکود خیره کننده کمتر از سه سال طول کشید تا اینکه رکود دیگری که بیش از سه سال به طول انجامید رخ داد. برای بیشتر از یک دهه است که اقتصاد ایالات متحده به ندرت سه فصل متوالی در رکود بوده است.
آیا میتوانید تصور کنید اگر امروز این اتفاق بیفتد؟! مردم عقل خود را از دست میدهند.
اکنون ما رشد اقتصادی داریم که یک دهه دوام آورده است.
قبل از رکود کوتاه ۲۰۲۰، بیش از یک دهه از پایان آخرین رکود در ژوئن ۲۰۰۹ گذشته بود. شش سال بین رکود اقتصادی سال ۲۰۰۱ و شروع بحران بزرگ مالی در سال ۲۰۰۷ فاصله وجود داشت. بین پایان رکود در سال ۱۹۹۱ و شروع رکود بعدی در سال ۲۰۰۱ یک دهه فاصله بود. بین پایان رکود ۱۹۸۲ و شروع رکود در سال ۱۹۹۰ نزدیک به یک دهه فاصله بود.
از سال ۱۹۸۳، در مجموع چهار رکود یا هر ده سال یک بار رکودی اتفاق افتاده است.
این یک خبر خوب است اما به این معنی است که ما مانند گذشته به نوسانات اقتصادی عادت نداریم.
توجه کنید که نرخ تورم در دوران قبل از ۱۹۶۰ چقدر نوسانات بیشتری داشته است:
این یک پس و پیش ثابت بین تورم بسیار بالا و تورم کاهنده استخوان خردکن ناشی از همه جنگها، رکودها و بحرانها بوده است.
افراد دوست دارند از هزینهکردهای فدرال رزرو و دولت شکایت کنند، اما اقتصاد آمریکا این روزها نسبت به گذشته بسیار با ثباتتر است.
هر نسل قدیمی فکر میکند نسلهای جوان ضعیف هستند. اکثر مردم متوجه نمیشوند که این در واقع نشانه پیشرفت است. نسلهای آینده باید ضعیفتر از نسلهای قبلی باشند، چرا که نوآوری و سختکوشی زندگی ما را نسبت به گذشته آسانتر میکند.
شاید ما کمی از خود راضی و قانع شده باشیم، چرا که در دوران مدرن، نوسانات اقتصادی به اندازهای که نسلهای قبلی مجبور به مقابله با آن بودند، وجود نداشته است. و این چیز خوبی است!
امیدواریم که نوسانات اقتصادی ناشی از بیماری همه گیری ویروس کرونا تمام شده باشد و نوسانات اقتصادی در آینده کاهش یابد.
همه در ۲۴ ماه گذشته رکود اقتصادی را پیش بینی میکردند و از وضعیت اقتصاد گلایه داشتند.
شاید بارقه امید نوسانات اقتصادی که تجربه کردهایم و واگرایی بین احساسات و دادههای اقتصادی باعث شود خانوادهها زمانی که رکود بعدی واقعاً رخ دهد، آمادهتر باشند.
منبع: awealthofcommonsense
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.