هوش مصنوعی مولد، بهعنوان یکی از پیشرفتهترین فناوریهای دهه اخیر، به سرعت در حال تغییر دنیای کار و زندگی است. با توانایی تولید محتواهای متنوع از متن و تصویر تا ویدئو و کدهای برنامهنویسی، این فناوری نویدبخش تحولات عمیقی در مشاغل مختلف است. در عین حال، سوالات مهمی درباره تأثیرات آن بر آینده نیروی کار، عدالت اجتماعی و تغییرات اقتصادی مطرح شده است. این مقاله با بررسی فرصتها و چالشهای ناشی از هوش مصنوعی مولد، تلاش میکند تا به درک بهتری از پیامدهای آن برای مشاغل و جامعه بپردازد.
ظهور ChatGPT-3.5 و آینده مشاغل در سایه هوش مصنوعی مولد
در اواخر سال ۲۰۲۲، معرفی ChatGPT-3.5 توسط OpenAI نقطه عطفی در تاریخ فناوری بود. این مدل نشان داد که هوش مصنوعی مولد میتواند به تولید محتوایی بسیار شبیه به تولیدات انسانی بپردازد؛ از جمله متن، ویدئو، صوت، تصاویر و حتی کدهای برنامهنویسی.
به همین دلیل به این نوع از هوش مصنوعی “مولد” گفته میشود زیرا توانایی تولید محتوای جدید و خلاقانه را دارد. برخلاف دیگر مدلهای هوش مصنوعی که تنها وظایف تکراری یا از پیش تعریفشده را انجام میدهند، هوش مصنوعی مولد میتواند محتوای تازهای مثل متن، تصویر، ویدئو و حتی کدهای برنامهنویسی تولید کند. این قدرت تولید محتوا بر اساس دادههای آموزشی آن است و به همین دلیل به آن “مولد” گفته میشود، یعنی توانایی خلق و تولید محتوای جدید را دارد.
با این حال، این پیشرفت سریع موجب بروز نگرانیهایی درباره تأثیرات احتمالی آن بر نیروی کار و مشاغل شده است. بسیاری از افراد معتقدند که در آیندهای نزدیک، هوش مصنوعی مولد ممکن است بسیاری از مشاغل را تحت تأثیر قرار دهد و حتی جایگزین برخی از آنها شود. بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهش پیو، بیشتر آمریکاییها نسبت به تأثیرات هوش مصنوعی مولد بر مشاغل نگران هستند و این تأثیرات را غالباً منفی تلقی میکنند. ترس از بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی یکی از نگرانیهای اصلی کارگران در مواجهه با این فناوری است.
در عین حال، هنوز هیچ اجماع کاملی درباره چگونگی تأثیر هوش مصنوعی مولد بر مشاغل و نحوه مواجهه با آن وجود ندارد. سوالات اساسی همچنان بدون پاسخ باقی ماندهاند: چگونه میتوان از هوش مصنوعی به گونهای بهرهبرداری کرد که منافع نیروی کار حفظ شود؟ چه تدابیری باید اتخاذ شوند تا کارگران از آسیبهای این فناوری در امان بمانند؟
چالشها و فرصتهای هوش مصنوعی مولد
مطالعات OpenAI نشان میدهد که بسیاری از مشاغل در حوزههای مختلف، از تولید محتوا و ترجمه تا تحلیل دادهها و حتی برخی وظایف مدیریتی، تحت تأثیر هوش مصنوعی مولد قرار خواهند گرفت. این فناوری نه تنها میتواند بهرهوری را افزایش دهد، بلکه برخی مشاغل جدید نیز ایجاد میکند. اما این به معنای حذف کامل نیروی انسانی نیست. بلکه افراد باید مهارتهای خود را به روز کنند و بر وظایفی تمرکز کنند که نیازمند خلاقیت، هوش هیجانی و تفکر انتقادی است.
در همین راستا، نقش کارفرمایان بسیار حیاتی است. آنها باید با تدوین استراتژیهای مناسب، هوش مصنوعی را به گونهای در سازمانهای خود پیادهسازی کنند که نه تنها بهرهوری را افزایش دهد، بلکه به کارکنان اجازه دهد در این فرآیند نقش فعالتری ایفا کنند. آموزش مستمر، ایجاد فرصتهای توسعه حرفهای و تشویق به نوآوری و یادگیری، از جمله اقدامات مهم در این راستا است.
نقش دولتها و سیاستگذاران
در کنار کارفرمایان، دولتها و نهادهای سیاستگذار نیز نقش مهمی در این تحولات دارند. آنها باید با تدوین قوانین و مقررات مناسب، از حقوق کارگران حمایت کنند و اطمینان حاصل کنند که هوش مصنوعی بهطور مسئولانه و اخلاقی به کار گرفته میشود. شفافیت، مسئولیتپذیری و حفاظت از دادهها از جمله موضوعاتی است که باید در چارچوبهای قانونی لحاظ شود تا اعتماد عمومی افزایش یابد.
علاوه بر این، مشارکت فعال کارگران در فرآیند تصمیمگیری و پیادهسازی هوش مصنوعی میتواند به کاهش نگرانیها و تقویت حس کنترل آنها بر آینده شغلیشان منجر شود. فضای گفتوگو میان کارفرمایان و کارکنان و تأمین فرصتهای آموزشی مرتبط، از جمله راهکارهایی است که میتواند به مدیریت بهتر این تحولات کمک کند.
پیشرفت و آینده هوش مصنوعی مولد
اگرچه هوش مصنوعی مولد چالشهای مهمی را به وجود آورده است، اما همزمان فرصتهای قابل توجهی نیز ایجاد کرده است. افزایش بهرهوری و ایجاد مشاغل جدید در حوزههای مرتبط با هوش مصنوعی از جمله این فرصتهاست. برای بهرهبرداری کامل از این فرصتها، نیاز به همکاری و هماهنگی میان همه ذینفعان وجود دارد.
بر اساس دیدگاههای ارائهشده توسط بیش از ۳۰ کارشناس در نشستهای تخصصی مؤسسه بروکینگز، راهحلهای مؤثر نیازمند یک رویکرد چندجانبه است. متخصصان از حوزههای مختلف—از سیاستگذاری گرفته تا نیروی کار و پژوهشهای دانشگاهی—گرد هم آمدهاند تا به بررسی عمیق تأثیرات هوش مصنوعی بر جامعه بپردازند. آنها معتقدند که تنها با برنامهریزی دقیق و ایجاد چارچوبهای اخلاقی و قانونی مناسب، میتوان از افزایش نابرابریها و آسیبهای احتمالی جلوگیری کرد.
اهمیت مهارتهای انسانی و آینده مشاغل
در آیندهای که هوش مصنوعی مولد بهطور فزایندهای در حال پیشرفت و جایگزینی بسیاری از وظایف تکراری و تحلیلی است، مهارتهای انسانی که بهراحتی قابل تقلید توسط ماشینها نیستند، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند شد.
مهارتهایی همچون خلاقیت، همدلی، و تفکر انتقادی نهتنها تواناییهای منحصر به فردی هستند که هوش مصنوعی نمیتواند بهصورت کامل جایگزین آنها شود، بلکه این مهارتها نیروی کار انسانی را به یک عامل متمایز و رقابتی تبدیل میکنند.
در حالی که هوش مصنوعی میتواند دادهها را تحلیل کند و الگوریتمهایی را برای حل مسائل پیچیده اجرا کند، توانایی خلاقانه افراد برای ارائه ایدههای جدید، تعامل انسانی مؤثر و درک عاطفی مسائل، نقشی حیاتی در پیشرفت سازمانها و جامعه ایفا خواهد کرد.
با توجه به این تحولات، تمرکز بر آموزش و توسعه مهارتهای نرم در کنار دانش فنی برای نیروی کار آینده بسیار ضروری است. سیستمهای آموزشی باید بهطور جدی بر روی ارتقای مهارتهای خلاقانه، تفکر انتقادی و هوش هیجانی متمرکز شوند تا افراد برای مواجهه با چالشهای جدید دنیای دیجیتال آماده شوند. همچنین، سازمانها باید برنامههای آموزشی و توسعه حرفهای را بهگونهای طراحی کنند که نهتنها به مهارتهای فنی کارکنان پرداخته شود، بلکه تواناییهای اجتماعی و شناختی آنها نیز تقویت گردد. این رویکرد میتواند به توانمندسازی نیروی کار کمک کند تا با فناوریهای پیشرفته همگام شده و از فرصتهای جدیدی که هوش مصنوعی به وجود میآورد، بهرهمند شوند.
اتوماسیون نوین: تأثیرات هوش مصنوعی مولد بر مشاغل و نیروی کار
هوش مصنوعی مولد، بهویژه با ظهور ChatGPT-4 و دیگر مدلهای پیشرفته، تأثیر عمیقی بر بازار کار خواهد داشت. تحلیلهای OpenAI و مؤسسه بروکینگز نشان میدهد که برخی مشاغل، بهویژه آنهایی که مبتنی بر وظایف تکراری و دادهمحور هستند، به شدت تحت تأثیر این فناوری قرار خواهند گرفت. این بررسیها بر بیش از ۱۰۰۰ شغل مختلف متمرکز شده و نشان میدهد که مشاغلی که به خلاقیت و تعامل انسانی وابستهاند، در برابر این فناوری مقاومتر هستند.
در عین حال، نمیتوان تمامی تأثیرات این فناوری را به دقت پیشبینی کرد. با این وجود، پژوهشها نشان میدهد که حرفههایی مانند تولید محتوا، ترجمه، تحلیل دادهها و حتی برخی از وظایف مدیریتی بهطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. این تأثیرات ممکن است در برخی موارد به حذف مشاغل منجر نشود، بلکه به تغییراتی در ماهیت وظایف و نیاز به یادگیری مهارتهای جدید بیانجامد.
از سوی دیگر، مشاغلی که نیاز به هوش هیجانی و خلاقیت بیشتری دارند، کمتر در معرض خطر هستند. در این حرفهها، هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک ابزار تکمیلی برای بهبود کارکرد انسانی عمل کند. با این حال، حتی در این حوزهها نیز لازم است کارکنان با یادگیری و تطبیق خود با فناوریهای جدید، خود را برای تغییرات آماده کنند.
این پژوهشها به سیاستگذاران و کارفرمایان بینشهایی ارائه میدهند تا با برنامهریزی صحیح، اثرات منفی این فناوری را کاهش داده و از فرصتهای ناشی از آن بهرهمند شوند. برای کسب دیدگاههای بیشتر درباره روششناسی و نتایج پژوهشها، منابع علمی بیشتری قابل دسترسی است. این دادهها به ایجاد بستر مناسبی برای فهم تأثیرات هوش مصنوعی مولد و برنامهریزی برای آینده کمک میکنند.
تفاوتهای کلیدی هوش مصنوعی مولد و قابلیتهای متمایز آن
هوش مصنوعی مولد، از زمان معرفی ChatGPT-3.5 در اواخر سال ۲۰۲۲، به دلیل قابلیتهای منحصربهفرد خود که تولید محتوای جدید است، به شهرت جهانی دست یافت. این فناوری به طور اساسی از سایر ابزارهای اتوماسیون متفاوت است. یکی از ویژگیهای اصلی آن توانایی در تولید محتوای جدید—اعم از متن، تصویر، ویدئو و حتی کد—بر اساس دادههایی است که مدل با آنها آموزش دیده است.
این توانایی، آن را از سایر فناوریهای اتوماسیون متمایز میکند؛ چرا که به جای انجام وظایف تکراری، میتواند محتوایی کاملاً جدید و نوآورانه تولید کند. مدلهای هوش مصنوعی مولد مانند DALL·E 3 و Midjourney قادر به تولید تصاویر مبتنی بر ورودیهای متنی کاربر هستند و ابزارهایی مانند Sora به تبدیل متن به ویدئو پرداختهاند. این فناوریها صنعت فیلمسازی و تبلیغات را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این فناوری، سهولت در گسترش و دسترسی آن است. برخلاف ابزارهای فیزیکی مانند رباتها، که نیاز به زیرساختهای پیچیده و تخصصی دارند، هوش مصنوعی مولد از طریق مرورگرهای وب و اپلیکیشنهای رایانهای موجود بهراحتی قابل استفاده است. کاربران میتوانند بدون نیاز به تجهیزات خاص یا دانش پیشرفته، از این فناوری بهرهمند شوند.
بهعنوان نمونه، اداره آمار ایالات متحده گزارش داده که تقریباً دو دهه طول کشید تا رایانههای شخصی پس از معرفی در اواخر دهه ۱۹۷۰ به یک فناوری فراگیر تبدیل شوند. در مقابل، گوشیهای هوشمند تنها طی شش تا هفت سال پس از عرضه اولین آیفون در سال ۲۰۰۷ به فناوریای فراگیر در ایالات متحده تبدیل شدند. با این حال، ChatGPT تنها در چهار ماه پس از عرضه در نوامبر ۲۰۲۲ به سریعترین پلتفرم تاریخ فناوری تبدیل شد و به یک میلیارد بازدید ماهانه (که بهعنوان شاخص تقریبی از تعداد کاربران محسوب میشود) دست یافت.
گسترش سریع ChatGPT و مدلهای مشابه نشاندهنده میزان استقبال جامعه از این فناوری است. ChatGPT در عرض چهار ماه پس از معرفی، به یک میلیارد بازدید ماهانه رسید، که این امر آن را به سریعترین پلتفرم تکنولوژی در تاریخ تبدیل کرد. این رشد سریع نشاندهنده علاقه بالای افراد به استفاده از فناوریهایی است که میتوانند بهرهوری و کارایی آنها را افزایش دهند.
هرچند گسترش بیشتر ممکن است در بلندمدت اتفاق بیفتد، پذیرش هوش مصنوعی در محیط کار نسبت به فناوریهای پیشین، بهدلایل زیر با موانع کمتری روبرو است:
- رابط کاربری ساده و دسترسپذیر که نیاز به تخصص خاصی در یادگیری ماشین ندارد.
- نیازهای زیرساختی کمتر پیچیده.
این عوامل میتوانند به شتاب در پذیرش و ادغام سریعتر این فناوری در محیطهای کاری منجر شوند.
چالشها و ملاحظات اخلاقی در پذیرش هوش مصنوعی مولد
با وجود مزایای چشمگیر هوش مصنوعی مولد، پذیرش این فناوری در محیطهای کاری با موانع و چالشهای خاصی روبهرو است. برخی از این موانع شامل نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و امنیت اطلاعات است. کارفرمایان هنوز در حال بررسی نحوه ادغام این فناوری در سازمانهای خود هستند و چگونگی رعایت مسائل اخلاقی در استفاده از هوش مصنوعی یکی از موضوعات اصلی است.
کارگران نیز بهطور مستقل از این فناوری استفاده میکنند، اگرچه در بسیاری از موارد این استفادهها با مقررات کاری در تضاد است. برخی از کارکنان از ChatGPT برای تسریع وظایف روزانه و ایجاد گزارشها استفاده میکنند، که این موضوع نشاندهنده پتانسیل بالای این فناوری برای افزایش بهرهوری فردی است. با این حال، استفاده غیرمجاز از این ابزارها میتواند منجر به مشکلات قانونی و اخلاقی شود.
از منظر فنی، هوش مصنوعی مولد همچنان “غیرفیزیکی” باقی مانده و بیشتر بر وظایف اطلاعاتمحور متمرکز است. اما با پیشرفت در زمینه اینترنت اشیا و مدلهای هوش مصنوعی چندوجهی، بهزودی ممکن است این وضعیت تغییر کند و شاهد ارتباط بیشتری بین هوش مصنوعی و جهان فیزیکی باشیم.
ترکیب هوش مصنوعی با اشیای فیزیکی میتواند به خودکارسازی بسیاری از صنایع منجر شود، از جمله صنایع تولیدی و خدماتی. با این حال، هنوز چالشهای زیادی در پذیرش کامل این فناوری وجود دارد و سازمانها باید با دقت برنامهریزی کنند تا بتوانند از مزایای آن بهرهبرداری کنند و چالشهای مرتبط با آن را مدیریت کنند.
قابلیتهای هوش مصنوعی مولد: تغییری بنیادین از فناوریهای پیشین
هوش مصنوعی مولد نمایانگر یک تحول عمده نسبت به فناوریهای “مهارتمحور” پیشین است که بیشتر بر جایگزینی مهارتهای تکراری در مشاغل با دستمزد پایین تمرکز داشتند. در حالی که فناوریهای گذشته مهارتهای پیچیده و غیرروتین را تکمیل میکردند، هوش مصنوعی مولد توانایی جایگزینی برخی از این مهارتها را نیز دارد. برخلاف فناوریهای پیشین، این فناوری تأثیر چشمگیری بر مشاغل یدی و فیزیکی نخواهد داشت، مگر اینکه در حوزه رباتیک تحولی شگرف رخ دهد.
فناوریهای نظیر ChatGPT، اکنون قادرند مهارتهای پیچیدهای مانند نویسندگی، تحلیلهای پیچیده، خلاقیت و حتی ابراز همدلی و برقراری ارتباط را بازآفرینی کنند. این قابلیتها به مشاغلی مربوط میشود که پیشتر کمترین خطر خودکارسازی را داشتند. هوش مصنوعی مولد اکنون میتواند بهصورت خودکار و در بسیاری از موارد بدون نظارت انسانی، وظایفی پیچیده را اجرا کند که در جدول بعدی به برخی از آنها اشاره شده است.
جدول ۱. نمونهای از قابلیتهای خودکار ChatGPT-4
کدنویسی
- نوشتن، ویرایش و تبدیل متن و کد
- عیبیابی کدها یا نرمافزارها
- برنامهنویسی به زبانهایی مانند Python و ++C
- کمک به تحلیل و پردازش دادهها
خواندن و نوشتن
- خلاصهنویسی اسناد
- خواندن متون از فایلهای PDF
- طراحی سوالات برای مصاحبهها یا ارزیابیها
- نگارش و پاسخ به ایمیلها
- تدوین برنامههای درسی
- تهیه مواد آموزشی
بازیابی، ترکیب و اشتراکگذاری اطلاعات
- ترجمه بین زبانها؛ پیادهسازی متون
- پاسخ به سوالات مرتبط با یک سند خاص
- جستجو در دانش و اطلاعات داخلی سازمانها و بازیابی دادههای مورد نیاز
- اطلاعرسانی از طریق هرگونه رسانه نوشتاری یا گفتاری
تحلیل و پژوهش
- ارائه پیشنهادات براساس دادهها یا ورودیهای نوشتاری
- تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تصمیمگیری
- انجام تحقیقات حقوقی و ارائه مشاوره در مسائل حقوقی
با توجه به این مجموعه گسترده از قابلیتهای پیشرفته (که انسانها میتوانند آنها را تنظیم و هدایت کنند تا ویژگیهایی همچون پاسخگویی و همدلی را در هوش مصنوعی بهبود بخشند) و همچنین علاقه فزاینده به استقرار این فناوری، اکنون زمان آن رسیده است که بررسی کنیم کدام صنایع و مشاغل بیشترین تأثیر را از این فناوری خواهند دید و تا چه حد آماده و توانمند هستند تا در شکلدهی به نحوه استقرار هوش مصنوعی در حوزههای خود نقش ایفا کنند.
بررسی میزان تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل مختلف
برخی مشاغل به دلیل ماهیت وظایف تکراری و دادهمحور، پتانسیل بالایی برای خودکارسازی دارند. این روند، بهویژه در مشاغلی که نیازی به تصمیمگیریهای پیچیده انسانی ندارند، میتواند منجر به تغییرات گسترده و حتی حذف کامل آنها شود. در این بخش، به بررسی میزان تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل مختلف و مشاغلی که بیشترین و کمترین پتانسیل برای اتوماسیون دارند، خواهیم پرداخت.
الف) مشاغلی با پتانسیل بالای اتوماسیون
بر اساس دادههای OpenAI، هوش مصنوعی مولد تأثیرات گستردهای بر نیروی کار خواهد داشت و بخشهای پردرآمد و تخصصی بیشترین آسیبپذیری را تجربه خواهند کرد. برآوردها نشان میدهد که بیش از ۳۰ درصد از کارکنان ممکن است با اختلال در بیش از نیمی از وظایف شغلی خود مواجه شوند. حوزههایی مانند STEM، کسبوکار، مالی، حقوق، و مهندسی که نیاز به تحصیلات پیشرفته دارند، در معرض تغییرات عمده قرار خواهند گرفت. همچنین، مشاغل دفتری و خدماتی با مهارتهای متوسط نیز به شدت تحت تأثیر قرار میگیرند، در حالی که مشاغل فیزیکی و کارگران یقهآبی تأثیر کمتری از این فناوری خواهند دید.
مشاغل در حوزههای آموزش، بهداشت و درمان، و خدمات اجتماعی با تغییرات متوسط مواجه خواهند شد. بهعنوان مثال، معلمان و پرستاران ممکن است در وظایف اداری و مدیریتی مانند نمرهدهی، برنامهریزی و مدیریت سوابق از هوش مصنوعی بهرهمند شوند و زمان بیشتری را ذخیره کنند، اما در وظایف فیزیکی یا عملیاتی، تغییرات کمتری را تجربه خواهند کرد. در نهایت، برخی حوزهها مانند امور رایانهای، مالی و مهندسی بالاترین سطح تأثیرپذیری از هوش مصنوعی مولد را خواهند داشت، که میتواند تا ۵۰ درصد یا بیشتر از زمان انجام وظایف آنها صرفهجویی کند. نمودار زیر بهخوبی این تأثیرات را بهطور دقیق نمایش میدهد.
با نگاهی دقیقتر به تأثیرات هوش مصنوعی مولد، میتوان به وضوح دید که میزان تأثیر مدلهای زبان بزرگ (LLM) بر اساس سطح درآمد مشاغل متفاوت است. نمودار زیر نشان میدهد که گروههای شغلی با درآمد بالاتر، مانند مشاغل مرتبط با رایانه، مدیریت، مهندسی و امور مالی، بیشتر در معرض تأثیر فناوریهایی مانند ChatGPT-4 و سایر مدلهای پیشرفته قرار دارند.
علاوه بر این، اندازه حبابهای نمودار، نشاندهنده تعداد فعلی کارکنان در هر یک از این گروههای شغلی است. به عبارت دیگر، برخی از بزرگترین گروههای شغلی—مانند کسبوکار، مدیریت و بهداشت و درمان—پیشبینی میشود که با تأثیرات قابلتوجهی از سوی هوش مصنوعی مولد روبهرو شوند. این موضوع بهتنهایی میتواند پیامدهای گسترده این فناوری برای بازار کار را برجسته سازد.
مشاغل اداری و خدمات دفتری به دلیل پتانسیل بالای اتوماسیون و تعداد زیادی نیروی کار، بهویژه زنان، تحت تأثیر عمده هوش مصنوعی مولد قرار دارند. بیش از ۱۹ میلیون نفر در این حوزه فعالیت میکنند که اکثر آنها زنانی هستند که فاقد مدرک دانشگاهیاند و این مشاغل فرصتهای باثباتی با درآمد مناسب برایشان فراهم کرده است. اما با پیشرفتهای فناوری، کاهش مشاغل اداری آغاز شده و هوش مصنوعی مولد میتواند این روند را تسریع کند، بهویژه برای زنان طبقه متوسط و پایین که از نظر نژادی و قومی متنوع هستند.
این امر ممکن است بسیاری از این زنان را به سمت مشاغل ناپایدارتر و کمدرآمدتر سوق دهد. همچنین، تأثیرات هوش مصنوعی بر اساس نژاد و عوامل هویتی دیگر نیز متفاوت است؛ برای مثال، برخی مشاغل در معرض اتوماسیون عمدتاً در اختیار سفیدپوستان است، در حالی که سایر مشاغل تنوع نژادی بیشتری دارند.
زنان بهطور خاص در معرض خطر بیشتری قرار دارند؛ زیرا ۳۶ درصد از زنان در مشاغلی کار میکنند که هوش مصنوعی میتواند زمان انجام وظایف آنها را تا ۵۰ درصد یا بیشتر کاهش دهد. این در مقایسه با ۲۵ درصد برای مردان است. برخلاف تصورات رایج، که معمولاً مردان یقهآبی (فعالان مشاغل فیزیکی یا یدی) را در معرض خطر اتوماسیون میداند، مشاغل زنان در حوزه اداری و دفتری به شدت تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت، مگر اینکه در حوزه رباتیک تحولاتی شگرف رخ دهد.
جدول ۲: مشاغلی با سطح تاثیر بالا و پتانسیل اتوماسیون
مشاغل | درصد مشاغل قابل اتوماسیون | درصد زنان | تعداد مشاغل در سال ۲۰۲۳ |
امور اداری و دفتری | ۷۱٪ | ۷۱٪ | ۱۸,۵۵۳,۴۵۰ |
دفترداران، حسابداران و حسابرسان | ۱۰۰٪ | ۸۶٪ | ۱,۵۰۱,۹۱۰ |
نمایندگان خدمات مشتریان | ۸۶٪ | ۶۵٪ | ۲,۸۵۸,۷۱۰ |
منشیهای عمومی | ۸۴٪ | ۸۱٪ | ۲,۴۹۶,۳۷۰ |
منشیها و دستیاران اداری (بهجز حقوقی، پزشکی و اجرایی) | ۷۸٪ | ۹۲٪ | ۱,۷۸۵,۴۳۰ |
امور مالی و تجاری | ۴۴٪ | ۵۴٪ | ۱۰,۰۸۷,۸۳۰ |
ارزیابان بیمه | ۱۰۰٪ | ۵۷٪ | ۱۰۱,۳۱۰ |
کارمندان بررسی مطالبات و پردازش مدارک بیمه | ۱۰۰٪ | ۸۰٪ | ۲۴۱,۶۵۰ |
تهیهکنندگان اظهارنامه مالیاتی | ۸۳٪ | ۶۶٪ | ۸۱,۶۵۰ |
فروش و مشاغل مرتبط | ۴۶٪ | ۴۹٪ | ۱۳,۳۸۰,۶۶۰ |
آژانسهای مسافرتی | ۸۸٪ | ۸۰٪ | ۵۸,۲۵۰ |
نمایندگان فروش اوراق بهادار و خدمات مالی | ۸۰٪ | ۲۵٪ | ۴۷۹,۶۳۰ |
نمایندگان فروش خدمات (بهجز تبلیغات، بیمه، خدمات مالی و مسافرت) | ۶۷٪ | ۳۲٪ | ۱,۱۴۲,۰۲۰ |
مشاغل حقوقی | ۴۹٪ | ۵۲٪ | ۱,۲۴۰,۶۳۰ |
منشیها و دستیاران اداری حقوقی | ۸۸٪ | ۹۶٪ | ۱۵۲,۷۹۰ |
وکلا | ۳۲٪ | ۴۰٪ | ۷۳۱,۳۴۰ |
دستیاران حقوقی و قانونی | ۵۸٪ | ۸۳٪ | ۳۵۴,۸۹۰ |
مشاغل کامپیوتر و ریاضیات | ۴۵٪ | ۲۷٪ | ۵,۱۷۷,۴۰۰ |
معماران پایگاه داده | ۶۷٪ | – | ۵۹,۹۲۰ |
تحلیلگران داده | ۶۶٪ | – | ۱۹۲,۷۱۰ |
برنامهنویسان کامپیوتر | ۶۶٪ | ۲۲٪ | ۱۲۰,۳۷۰ |
منبع: تحلیل موسسه بروکینگز بر اساس دادههای OpenAI و آمار وزارت کار ایالات متحده
به طور خلاصه، هوش مصنوعی مولد تنها یک نسخه ارتقا یافته از مجموعه فناوریهای دیجیتال و اتوماسیون نیست که طی دههها بخشهای مختلفی از بازار کار را دگرگون کردهاند. این فناوری چیزی جدید و متمایز است.
مشاغلی با پتانسیل کم برای اتوماسیون
در حالی که بسیاری از مشاغل در معرض اتوماسیون و جایگزینی توسط هوش مصنوعی هستند، برخی از مشاغل و صنایع همچنان مقاومتی نسبی در برابر این تحولات دارند. این مشاغل به دلیل نیاز به مهارتهای انسانی مانند خلاقیت، تعامل اجتماعی و فعالیتهای فیزیکی خاص، کمتر تحت تأثیر فناوریهای خودکار قرار میگیرند. دادههای ارائه شده توسط مؤسسه بروکینگز نشان میدهد که مشاغل مرتبط با ساخت و ساز، استخراج و حمل و نقل در این دسته قرار دارند.
مشاغل مرتبط با ساخت و ساز و استخراج
یکی از بارزترین نمونهها از مشاغلی که کمتر در معرض اتوماسیون هستند، مشاغل مرتبط با ساخت و ساز و استخراج است. تنها ۲٪ از وظایف این دسته مشاغل قابلیت خودکارسازی دارند. دلیل اصلی این موضوع، ماهیت فیزیکی و نیاز به حضور انسانی در محل است. در مشاغل ساخت و ساز، انجام وظایف دستی مانند نصب قطعات، حمل و جابجایی مواد، و انجام فعالیتهای تخصصی، به دلیل پیچیدگیهای محیطی و نیاز به تصمیمگیری سریع، به سختی قابل جایگزینی با ماشینها است.
- کارگران ساختمانی: این دسته از مشاغل تنها ۱.۸٪ پتانسیل اتوماسیون دارند و همچنان به نیروی انسانی برای انجام وظایف فیزیکی و اجرایی نیازمندند. وظایفی مانند حفاری، جابجایی مصالح و نصب قطعات به مهارتهای دستی و تخصصی نیاز دارند که هوش مصنوعی هنوز به طور کامل قادر به انجام آنها نیست.
- لولهکشها، لولهبُرها و تعمیرکاران سیستمهای بخار و گرمایشی: تنها ۳.۹٪ از وظایف این دسته از مشاغل قابلیت خودکارسازی دارند. کارهایی مانند نصب و تعمیر لولهها، اتصال سیستمهای آبرسانی و بررسی شرایط ساختمانها نیاز به نیروی انسانی دارد که در تصمیمگیری و حل مشکلات فنی نقش مهمی ایفا میکنند.
مشاغل حمل و نقل و جابجایی کالا
دسته دیگری از مشاغل که کمتر در معرض اتوماسیون قرار دارند، مشاغل مرتبط با حمل و نقل و جابجایی کالا هستند. بر اساس دادههای موسسه بروکینگز، تنها ۲۰٪ از وظایف در این گروه قابلیت خودکارسازی دارند. این مشاغل به دلیل نیاز به حضور فیزیکی در مکانهای مختلف و انجام وظایف دقیق، همچنان به نیروی انسانی متکی هستند.
- رانندگان ماشینهای حمل و نقل: وظایفی که این دسته از مشاغل انجام میدهند، مانند جابجایی مواد و کالاها در مسافتهای طولانی، به مهارتهای انسانی در تصمیمگیریهای لحظهای و واکنش به شرایط غیرقابل پیشبینی وابسته است. تنها ۳٪ از وظایف این دسته قابلیت خودکارسازی دارند. اگرچه در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای چشمگیری در توسعه خودروهای خودران بودهایم، اما هنوز این فناوریها به سطحی نرسیدهاند که بتوانند بهطور کامل جایگزین رانندگان انسانی شوند.
- کارگران انبارداری و مرتبسازی کالاها: این دسته از مشاغل ۲۱٪ پتانسیل اتوماسیون دارند. وظایف اصلی آنها شامل مرتبسازی کالاها، بستهبندی و ارسال محصولات است که اگرچه بخشی از این فرآیندها در انبارهای پیشرفته توسط رباتها انجام میشود، اما همچنان نیروی انسانی برای انجام بخشهای مختلف این وظایف ضروری است.
مشاغل مرتبط با خدمات انسانی
یکی دیگر از دستههای شغلی که کمتر تحت تأثیر اتوماسیون قرار میگیرند، مشاغل مرتبط با خدمات انسانی و مراقبتی هستند. مشاغلی مانند پرستاری، مراقبت از سالمندان و تدریس به دلیل نیاز به تعامل انسانی و مهارتهای نرم، کمتر قابل جایگزینی هستند. در این مشاغل، هوش مصنوعی میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی عمل کند، اما نمیتواند بهطور کامل جایگزین ارتباطات انسانی شود.
به عنوان مثال، در حوزه مراقبت از سالمندان، اگرچه هوش مصنوعی میتواند در مدیریت داروها، نظارت بر وضعیت بیماران و حتی کمک به انجام برخی وظایف فیزیکی نقش داشته باشد، اما تعامل عاطفی و توجه شخصی که توسط نیروی انسانی ارائه میشود، قابل جایگزینی نیست. همین امر در مورد تدریس نیز صادق است؛ هوش مصنوعی میتواند به معلمان در ارائه محتوای آموزشی کمک کند، اما نقش اساسی معلمان در تربیت دانشآموزان و ایجاد انگیزه در آنها همچنان به حضور نیروی انسانی وابسته است.
جدول ۳: مشاغلی با کمترین میزان تأثیرپذیری و پتانسیل کم اتوماسیون
مشاغل | درصد وظایف با احتمال بیشتر اتوماسیون | درصد زنان | تعداد مشاغل (۲۰۲۳) |
---|---|---|---|
مشاغل ساختوساز و استخراج | ۲% | ۴% | ۶,۲۲۵,۶۳۰ |
کارگران ساختمانی | ۱.۸% | ۵% | ۱,۰۱۹,۰۹۰ |
کارگران ورقهای فلزی | ۱.۵% | ۷% | ۱۱۶,۱۹۰ |
لولهکشها، تعمیرکاران سیستمهای بخار و گرمایشی | ۳.۹% | ۲% | ۴۳۶,۱۶۰ |
مشاغل تولیدی | ۹% | ۳۰% | ۸,۷۷۰,۱۷۰ |
اپراتورهای چاپ | ۲۷% | ۲۵% | ۱۵۱,۴۵۰ |
تنظیمکنندگان و اپراتورهای دستگاههای پرس، برش و پانچ فلزی و پلاستیکی | ۴.۷% | ۷% | ۱۷۹,۲۳۰ |
ماشینکارها | ۹% | ۶% | ۲۹۰,۷۲۰ |
مشاغل حملونقل و جابجایی کالا | ۲۰% | ۲۱% | ۱۳,۷۵۲,۷۶۰ |
کارگران دستی و جابجاکنندگان مواد، انبار و حملونقل | ۳% | ۲۴% | ۳,۰۰۸,۳۰۰ |
انبارداران و پرکنندگان سفارشات | ۲۱% | ۳۷% | ۲,۸۷۲,۶۸۰ |
رانندگان اتوبوس شهری و بینشهری | ۲۵.۵% | ۳۷% | ۱۸۴,۹۹۰ |
منبع: تحلیل مؤسسه بروکینگز از دادههای OpenAI و اداره آمار کار.
هوش مصنوعی و مشاغل: آنچه هنوز نمیدانیم
با وجود دادههای فعلی درباره تأثیرات هوش مصنوعی مولد، بسیاری از جنبههای این فناوری همچنان ناشناخته باقی مانده است. ما میدانیم که این فناوری میتواند بخشهای مختلفی از نیروی کار و مشاغل را تحت تأثیر قرار دهد، اما هنوز بهطور دقیق نمیدانیم این تغییرات چگونه در زندگی کاری کارگران نمایان خواهد شد. این فناوری در مراحل ابتدایی خود است و پیشبینی نحوه استفاده و تأثیرات آن بر بازار کار به دلیل نبود اطلاعات دقیق، دشوار است.
چندین سوال کلیدی همچنان بیپاسخ ماندهاند:
- هوش مصنوعی مولد تا چه اندازه و با چه سرعتی نیروی انسانی را تقویت خواهد کرد و در چه زمان و شرایطی این فناوری جایگزین، مشاغل انسانی خواهد شد؟
- هنوز مشخص نیست که آیا این فناوری عمدتاً به بهبود مهارتهای کارگران و افزایش بهرهوری منجر خواهد شد یا بیشتر به اتوماسیون وظایف و حذف مشاغل انسانی میانجامد.
- هنوز نمیدانیم که این تغییرات در چه بازه زمانی و با چه سرعتی رخ خواهند داد.
به عنوان مثال، در حرفههایی مانند برنامهنویسی، هوش مصنوعی میتواند بهرهوری را افزایش دهد، خطاها را شناسایی و رفع کند و حتی به برنامهنویسان کمک کند مهارتهای جدیدی بیاموزند. اما همزمان، این فناوری ممکن است بسیاری از وظایف روتین را خودکار کرده و در نهایت برخی از مشاغل را حذف کند. این سوالات باید مورد بررسی قرار گیرند تا بتوان فهمید که هوش مصنوعی چه زمانی و چگونه میتواند نیروی کار را تقویت یا جایگزین کند و آیا تقویت اولیه منجر به جابجایی شغلی در آینده خواهد شد یا خیر.
علاوه بر این، ضروری است که تأثیرات این فناوری بر اساس ویژگیهای جنسیت، نژاد، معلولیت و سایر عوامل هویتی بررسی شود. کارگران از پیشینههای مختلف در صنایع و مشاغل گوناگون متمرکز هستند و توانایی آنها برای انطباق با این تغییرات ممکن است متفاوت باشد. همچنین، لازم است بررسی شود که چه میزان حمایتهای اجتماعی و شغلی در اختیار این گروهها قرار میگیرد تا بتوانند با تغییرات بازار کار ناشی از هوش مصنوعی سازگار شوند.
✔️ بیشتر بخوانید: از انقلاب صنعتی تا هوش مصنوعی: چگونه فناوری بازار کار را تغییر میدهد؟
چه کسانی سود خواهند برد و چه کسانی زیان خواهند دید؟
یکی از بزرگترین سوالات پیرامون هوش مصنوعی مولد این است که چه کسانی از این فناوری بهرهمند خواهند شد و چه کسانی با ضرر و جابجایی شغلی مواجه خواهند شد. این فناوری میتواند تأثیرات متفاوتی بر گروههای مختلف نیروی کار داشته باشد. برای برخی، بهویژه کارگران کممهارت، هوش مصنوعی فرصتی برای ارتقاء عملکرد و بهبود بهرهوری ایجاد میکند. به این پدیده “ارتقاء سطح” میگویند، زیرا کارگران کمتجربه با کمک هوش مصنوعی میتوانند کارایی خود را افزایش دهند.
با این حال، ممکن است در برخی موارد، بهویژه در مشاغلی که نیاز به مهارتهای تخصصی دارند، کاهش مهارت رخ دهد. این به معنای اتکای بیش از حد به فناوری و کاهش نیاز به مهارتهای انسانی است. برای مثال، در مشاغلی مانند نویسندگی، هوش مصنوعی ممکن است توانایی نویسندگان تازهکار را افزایش دهد، اما در عین حال میتواند باعث کاهش تقاضا برای نویسندگان با تجربه شود، زیرا فناوری قادر به تولید محتوا با کیفیت نزدیک به آنها است.
نمونه نویسندگان هالیوود نمونهای از این سناریو است. نویسندگان هالیوود به توافقی با استودیوهای بزرگ دست یافتند که در آن استفاده از هوش مصنوعی پذیرفته شد، اما در عین حال از حقوق نویسندگان و مالکیت فکری آنها محافظت شد. این توافق نشان میدهد که فناوریهای هوش مصنوعی میتوانند هم فرصتهای جدیدی را ایجاد کنند و هم نیاز به حمایتهای قانونی و حقوقی برای حفظ حقوق کارکنان دارند.
در نهایت، اینکه چه کسانی از هوش مصنوعی مولد بهرهمند خواهند شد و چه کسانی زیان خواهند دید، بستگی به نحوه توزیع این فناوری و اثرات آن بر نابرابریهای موجود دارد. هوش مصنوعی مولد میتواند تأثیرات گستردهای بر درآمد، ثروت، جنسیت، نژاد و سطح تحصیلات داشته باشد و این سوالات باید بهطور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه برخی گروهها ممکن است از این فناوری بهرهمند شوند، اما برخی دیگر ممکن است با چالشهای جدی مواجه شوند، از جمله جابجایی شغلی و کاهش فرصتهای کاری.
تأثیرات هوش مصنوعی بر نابرابری و مدیریت این اثرات
هوش مصنوعی مولد احتمالاً تأثیرات گستردهای بر نابرابریهای اجتماعی مانند درآمد، ثروت، جنسیت، نژاد و تحصیلات خواهد داشت، اما هنوز بهطور دقیق نمیدانیم این فناوری چگونه این نابرابریها را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از سوالات اصلی این است که آیا هوش مصنوعی میتواند بهرهوری کارکنان با عملکرد پایین را افزایش داده و شکاف بین آنها و کارکنان “برتر” را کاهش دهد؟ و آیا این میتواند به تقویت طبقه متوسط منجر شود؟ همچنین، باید دید که کارگران چگونه از مزایای بهرهوری حاصل از هوش مصنوعی بهرهمند خواهند شد و این منافع چگونه به آنها انتقال خواهد یافت؛ از طریق سهام، پاداش یا سایر مکانیسمها؟
سوالات دیگری نیز مطرح است:
- آینده ارزش مدرک دانشگاهی و چگونگی انتقال کارگران جابجا شده به نقشهای جدید چگونه خواهد بود؟
- چه کسانی از مشاغل جدید ایجاد شده توسط هوش مصنوعی سود خواهند برد و این منافع در کدام مناطق اقتصادی بیشتر دیده خواهد شد؟
- هنوز اطلاعات کافی در دست نیست که نشان دهد هوش مصنوعی مولد چگونه ممکن است به آسیبهای جدید در محیط کار مانند نقض حقوق مالکیت فکری، نظارت بیرویه و جمعآوری دادههای شخصی منجر شود.
سه محور اصلی برای کاهش خطرات هوش مصنوعی در مشاغل
در کارگاه تابستانی موسسه بروکینگز، سه چالش اساسی که نیازمند توجه فوری هستند بررسی شد:
- تهدیدهایی که معیشت افراد را به خطر میاندازند.
- آسیبهای جسمی و روانی در محیطهای کاری
- مسائل مرتبط با نظارت و مدیریت الگوریتمی.
این مسائل کمتر از تبعیض و کنترل مورد توجه قرار گرفتهاند، اما برای کاهش آسیبهای احتمالی هوش مصنوعی نیاز به اقدامات فعالانه و فوری دارند. هدف اصلی این است که سیاستگذاران و کارفرمایان به این تهدیدها توجه کنند و اقدامات مؤثری برای کاهش نابرابریها و بهبود وضعیت نیروی کار انجام دهند.
بهرهبرداری اخلاقی از هوش مصنوعی: چگونه شرکتها میتوانند مسئولانه عمل کنند؟
یکی از مهمترین اولویتها در استفاده از هوش مصنوعی مولد، شناسایی روشهای مناسب و مسئولانهای است که شرکتها باید در پیادهسازی آن دنبال کنند. در طول سال گذشته، هوش مصنوعی مولد به موضوع داغ در محافل کسبوکار تبدیل شده است. شرکتها بهویژه تحت فشار سرمایهگذاران بهدنبال راههای خلاقانه برای استفاده از این فناوری هستند. با این حال، در اقتصاد نابرابر فعلی که بیشتر بر حداکثرسازی ارزش برای سهامداران تمرکز دارد، بحثها بیشتر حول محور صرفهجویی در هزینههای نیروی کار و افزایش کارایی میچرخند. به نیروی کار و مشارکت آنها در شکلدهی به چگونگی استفاده از این فناوری در محیطهای کاری کمتر توجه شده است.
تحقیقات نشان میدهد که مشارکت کارگران در طراحی و اجرای فناوریهای جدید، در مقایسه با روشهای از بالا به پایین که مشارکت آنها را نادیده میگیرد، نتایج بهتری بههمراه دارد. تجربیات گذشته، مانند مقایسه بین تولیدکنندگان آمریکایی و ژاپنی، نشان داده که درگیر کردن کارگران بهعنوان حلکنندگان مشکلات به مزایای رقابتی بیشتری میانجامد. نمونههایی از کارفرمایان مسئول نیز وجود دارد که با پرداخت حقوق مناسب، ارتقای کیفیت شغلی و سرمایهگذاری در آموزش، عملکرد بهتری دارند.
چالشهای استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی
چالش اساسی در حال حاضر این است که استانداردهای مشخصی برای عملکرد مسئولانه کارفرمایان در استفاده از هوش مصنوعی مولد وجود ندارد. استانداردهایی که کارفرمایان را به ارزیابی ریسکها و فرصتها و تمرکز بر منافع نیروی کار و مشارکت آنها در طراحی و اجرای این فناوری سوق دهد. این استانداردها میتوانند به کارگران کمک کنند که در انتقال به نقشهای جدید، پس از کاهش تقاضا برای برخی مهارتها، حمایت شوند.
با توجه به اینکه هنوز قوانین مشخصی برای استفاده از هوش مصنوعی تدوین نشده است، اقدامات داوطلبانه کارفرمایان میتواند زمینهای برای آزمایش استانداردهایی باشد که ممکن است در آینده به قوانین تبدیل شوند. یکی از نمونههای موفق در این زمینه، “مشارکت در هوش مصنوعی” است که اصول داوطلبانهای برای استفاده مسئولانه از این فناوری توسط کارفرمایان ارائه کرده است. این مشارکت همچنین کارگروهی برای ارزیابی ریسکها و ارائه راهحلهای مناسب تشکیل داده است.
علاوه بر این، شرکتهایی مانند مایکروسافت و اتحادیههای کارگری مانند AFL-CIO نیز در حال ایجاد همکاریهای نوآورانه هستند. این همکاریها با هدف آموزش کارگران و مشارکت آنها در توسعه هوش مصنوعی و حمایت از حقوق آنها صورت میگیرد. چنین اقدامات نشان میدهد که شرکتها و سازمانهای کارگری میتوانند با هم همکاری کنند تا استفاده از هوش مصنوعی به سود همه ذینفعان باشد.
در کنار اقدامات کارفرمایان، نیاز به تحقیقات میدانی بیشتری نیز وجود دارد. سوالاتی مانند نحوه پیادهسازی هوش مصنوعی در صنایع مختلف، فرآیند تصمیمگیری کارفرمایان و مشارکت کارگران در این تصمیمگیریها باید بهطور دقیقتری بررسی شود. در این میان، چالش اصلی این است که چگونه میتوان صدای کارگران را در صنایعی که بیشترین تأثیر را از هوش مصنوعی میپذیرند، تقویت کرد. با توجه به کاهش نرخ عضویت در اتحادیهها، بهویژه در صنایعی که بیشتر از هوش مصنوعی تأثیر میپذیرند، تقویت قدرت و صدای کارگران به یک ضرورت تبدیل شده است.
نمونهای از موفقیت کارگران در مقابل هوش مصنوعی: اعتصاب نویسندگان هالیوود
اعتصاب نویسندگان هالیوود در سال ۲۰۲۳ یکی از نمونههای برجسته از قدرت کارگران سازمانیافته در مقابله با خطرات هوش مصنوعی بود. نویسندگان با صدای جمعی خود موفق شدند محدودیتهایی را بر استفاده از هوش مصنوعی مولد در فرآیند تولید فیلم اعمال کنند. این اعتصاب نمونهای از “چانهزنی صنفی” بود که در آن مذاکرات به سطح صنعت فیلمسازی کشیده شد و نه تنها با یک کارفرما. این موفقیت نشان داد که قدرت جمعی کارگران میتواند به تنظیم استفاده از هوش مصنوعی کمک کند و از معیشت و حقوق آنها محافظت کند.
نویسندگان هالیوود توانستند نحوه استفاده از هوش مصنوعی را به نفع خود تنظیم کنند، بهطوری که هم از درآمد و معیشت خود محافظت کنند و هم از آسیبهای احتمالی فناوری جلوگیری شود. این تجربه نشان میدهد که مشارکت فعال کارگران و دفاع از حقوقشان میتواند نتایج مثبتی در مواجهه با فناوریهای جدید داشته باشد.
شکاف بزرگ: تأثیر هوش مصنوعی بر نیروی کار و نمایندگی اتحادیهها
اگرچه اعتصاب نویسندگان هالیوود موفقیت بزرگی در مقابل تأثیرات هوش مصنوعی مولد بود، این موفقیت به دلیل وجود شکاف بزرگ در میان مشاغل مختلف، بهسختی میتواند در سایر صنایع تکرار شود: صنایعی که بیشترین تأثیرپذیری از هوش مصنوعی را دارند، کمترین میزان نمایندگی اتحادیهای را در اقتصاد دارا هستند. در سال ۲۰۲۳، تنها ۱۰ درصد از کل کارگران و فقط ۶ درصد از کارگران بخش خصوصی عضو اتحادیه بودند. در بسیاری از صنایعی که بیشترین تأثیر را از هوش مصنوعی میپذیرند، این درصد حتی کمتر است؛ بهعنوان مثال، در بخش مالی تنها ۱ درصد از کارگران تحت پوشش اتحادیه هستند، در حالی که این بخش به شدت در معرض تغییرات ناشی از هوش مصنوعی قرار دارد.
در برخی بخشها، مانند آموزش، اتحادیههای کارگری قویتری وجود دارد که از حقوق کارکنان حمایت میکنند. اما در مشاغل متوسط مانند منشیهای حقوقی و کارشناسان منابع انسانی، چنین حمایتهایی کمتر دیده میشود. به عنوان مثال، کمپین معروف “مبارزه برای ۱۵” که به افزایش حداقل دستمزد در بسیاری از بخشها کمک کرد، در این مشاغل وجود ندارد. این مشاغل بزرگ و رایج که در معرض تغییرات ناشی از هوش مصنوعی هستند، اغلب فاقد حمایتهای کارگری و سازماندهی مناسب هستند. چالش اصلی این است که کارگران این صنایع، صدای قدرتمندی برای دفاع از حقوق خود ندارند، در حالی که تأثیرات فناوری بر آنها بسیار گسترده است.
دو چالش اصلی دیگر که بر وضعیت اتحادیهها تأثیر میگذارند، تراکم پایین اتحادیهها و موانع سیاسی موجود در مسیر اصلاح قوانین کار است. تصمیمات اخیر دیوان عالی ایالات متحده نیز محدودیتهایی بر قدرت فدرال اعمال کرده و روند تغییرات قانونی را دشوارتر کرده است.
نمودار زیر رابطه میان میزان نمایندگی اتحادیهها و تأثیرپذیری از هوش مصنوعی مولد را در صنایع مختلف به تصویر میکشد. حبابهای بزرگتر نشاندهنده تعداد کارکنان در هر صنعت هستند. همانطور که مشاهده میشود، بسیاری از صنایعی که تأثیرات زیادی از هوش مصنوعی مولد میپذیرند، از جمله مشاغل دفتری و امور مالی، دارای نمایندگی کارگری بسیار کمی هستند.
نگرانیهای مشترک: همکاری تکنولوژیستها و کارگران در دنیای هوش مصنوعی
با ورود هوش مصنوعی مولد به صنایع مختلف، نشانههایی از تغییر و همکاریهای جدید در این حوزه دیده میشود. یکی از این نشانهها ظهور گروهی از متخصصان برجسته فناوری است که در شرکتهای بزرگی مانند گوگل و OpenAI فعالیت داشتهاند. این افراد نگرانیهای جدی خود را درباره توسعه بدون کنترل این فناوری بیان کردهاند و برخی حتی برای نشان دادن این دغدغهها شغلهای خود را ترک کردهاند. این اقدامات نشاندهنده توجه بیشتر به اثرات اجتماعی و اقتصادی هوش مصنوعی و اهمیت کنترل دقیقتر آن است.
با توجه به این که هوش مصنوعی مولد اکنون به صنایعی با درآمد بالا نیز راه یافته، فرصتی فراهم شده تا گروههای گستردهتری از کارگران بهطور مشترک به نگرانیها درباره این فناوری بپردازند. این فرصتها میتوانند به سازماندهی بهتر و ایجاد همبستگی در میان نیروی کار منجر شوند، تا بتوانند با اثرات احتمالی هوش مصنوعی بر بازار کار مقابله کنند.
راهکارهای محلی و بینالمللی برای تقویت صدای کارگران
برخی مدلهای نوآورانه در سطح محلی، ایالتی و بینالمللی میتوانند به تقویت صدای کارگران در مواجهه با فناوریهای نوظهور کمک کنند. بهعنوان مثال، کالیفرنیا با رویکردهای نویدبخش، از جمله ایجاد “شورای فستفود” که مسئول تعیین استانداردهای کاری در این بخش است، میتواند الگویی برای سایر صنایع باشد. همچنین، در طول همهگیری، لسآنجلس برنامهای به نام “شوراهای بهداشت عمومی” راهاندازی کرد که کارگران خط مقدم را در صنایع با نرخ بالای انتقال COVID-19 بهطور مستقیم با مقامات بهداشتی مرتبط میکرد. این مدلها نشان میدهند که مشارکت کارگران میتواند منجر به نتایج مثبت شود.
علاوه بر این، اتحادیههای کارگری اروپایی نیز مدل مؤثری برای ادغام صدای کارگران ارائه میدهند که میتواند در صنایع دیگر مورد استفاده قرار گیرد. برای سازگاری این مدلها با چالشهای ناشی از هوش مصنوعی، نیاز به آزمایشهای بیشتری وجود دارد تا نمونههای موفق شناسایی و بهصورت گسترده پیادهسازی شوند.
پتانسیل تغییر از طریق سازماندهی کارگران
با افزایش تعداد صنایعی که تحت تأثیر فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی قرار میگیرند، فرصتهای بیشتری برای سازماندهی کارگران به وجود میآید. وقتی که تعداد بیشتری از کارگران متوجه اثرات منفی فناوری بر شغل و معیشت خود میشوند، امکان اتحاد و همکاری آنها برای دفاع از حقوقشان افزایش مییابد. تجربههای گذشته نشان داده است که چنین همبستگیها میتواند منجر به تغییرات مثبت شود.
علاوه بر این، مصرفکنندگان آگاه نیز میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. وقتی مردم آگاهانه از شرکتهایی حمایت میکنند که با نیروی کار خود به درستی رفتار میکنند و از فناوری بهگونهای استفاده میکنند که به ضرر کارگران نباشد، میتوانند فشار مثبتی بر کارفرمایان وارد کنند. این حمایتها میتواند باعث شود که شرکتها استانداردهای کاری بهتری را در پیش بگیرند و به بهبود وضعیت کارگران در عصر هوش مصنوعی کمک کند.
نقش سیاستگذاران در مواجهه با تأثیرات هوش مصنوعی
سومین اولویت اساسی در زمینه هوش مصنوعی، تدوین سیاستهای عمومی برای حمایت از کارگران در اقتصادی است که تحت تأثیر این فناوری قرار گرفته است. شکاف قابلتوجهی میان نگرانیهای مردم و اقدامات قانونگذاری در این زمینه وجود دارد. کنگره بیشتر بر موضوعاتی همچون اطلاعات نادرست و تهدیدات امنیتی متمرکز شده، در حالی که مشکلات معیشتی و مشاغل که برای رأیدهندگان مهم هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. بهعنوان مثال، اقدامات قانونگذاری برای کاهش آسیبهای ناشی از اتوماسیون و تأثیرات منفی هوش مصنوعی بر نیروی کار هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارند.
دستور اجرایی دولت بایدن در سال ۲۰۲۳، گامی امیدبخش بود که بر توسعه ایمن هوش مصنوعی و محافظت از حقوق کارگران تأکید کرد. با این حال، این دستور اجرایی بیشتر به جمعآوری داده و ایجاد دانش پرداخته و کمتر به ارائه راهکارهای ملموس برای حمایت از آینده نیروی کار پرداخته است. از اینرو، هنوز مشخص نیست که سیاستهای دولت چگونه باید به شکلگیری آیندهای مثبت برای کارگران کمک کنند.
در این راستا، ابزارهای مختلفی وجود دارند که میتوانند به سیاستگذاران کمک کنند. این ابزارها شامل استانداردهای حمایت از کارگران در قراردادهای دولتی، سرمایهگذاری در نوآوریهای متمرکز بر بهبود شرایط کاری و افزایش خلاقیت کارگران است. علاوه بر این، استفاده از هوش مصنوعی توسط بخش دولتی میتواند به بهبود خدمات عمومی و اجرای قوانین کمک کند.
در سطح ایالتی، برخی از سیاستهای مرتبط با هوش مصنوعی در حال توسعه هستند، اما بیشتر این سیاستها بر مسائل مربوط به تعصبات هوش مصنوعی، نظارت و حفظ حریم خصوصی متمرکز بودهاند. با این حال، توجه کافی به خطرات اتوماسیون و پیامدهای آن بر مشاغل کمتر شده است. برای نمونه، ایدههایی مانند حق کارگران برای دریافت اطلاعات و حق انتخاب اینکه به آموزش هوش مصنوعی برای جایگزینی مشاغل خود نپردازند، مطرح شدهاند.
پتانسیل بزرگ دولت: الگویی برای استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی
یک فرصت بزرگ در بخش دولتی وجود دارد:
دولت میتواند بهعنوان نمونهای برای کارفرمایان دیگر در استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی عمل کند. دولت بهعنوان خریدار بزرگ فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی، میتواند استانداردهایی برای کارفرمایان دیگر وضع کند.
علاوه بر این، دولت با نیروی کاری حدود ۲۴ میلیون نفر که بیشتر آنها در سطوح ایالتی و محلی شاغل هستند، فرصت مناسبی برای پیشبرد سیاستهای هوش مصنوعی دارد.
سخن پایانی
این گزارش بخشی از تلاشی گسترده است که هدف آن درک و شکلدهی به آیندهای مثبت در مواجهه با هوش مصنوعی مولد است. سیاستگذاران، کارفرمایان و فناوران باید با همکاری یکدیگر به تدوین راهکارهایی بپردازند که بتواند از افزایش نابرابریها جلوگیری کرده و فرصتهای جدیدی برای کارگران ایجاد کند. این امر مستلزم اقدامات سریع و تصمیمگیریهای مؤثر است تا از اثرات منفی هوش مصنوعی بر نیروی کار کاسته شود و شرایطی فراهم شود که هوش مصنوعی به ایجاد رفاه و عدالت بیشتر منجر گردد.