آیا رمزارزها می‌توانند هژمونی دلار آمریکا را پایان دهند؟

زمان مطالعه: 4 دقیقه

رمزارزهاارزهای دیجیتال برای شکست دادن هژمونی دلار آمریکا به چیزی بیش از تحریم های روسیه نیاز دارند

یکی از پیامدهای ناخواسته شعله‌ورشدن آتش جنگ در اوکراین می‌تواند تضعیف وضعیت دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی باشد. با سخت‌تر شدن تحریم‌ها علیه روسیه که منجر به قطع ارتباط بیشتر بانک‌های روسی از سیستم مالی جهانی می‌شود، برخی کشورها اندک اندک به فکر جایگزین ژئوپلیتیکی برای دلار خواهند بود.

برخی از تحلیلگران مالی دوباره مزایای یک رمزارز غیرمتمرکز مانند بیت کوین را که در حال حاضر حوالی ۴۷۰۰۰ دلار آمریکا معامله می‌شود، مطرح کرده‌اند. افرادی مانند ری دالیو، موسس شرکت سرمایه‌گذاری آمریکایی بریجواتر (Bridgewater)، جک دورسی، مدیر عامل سابق توییتر و ایلان ماسک، مدیر عامل تسلا، همگی در بحبوحه افزایش تورم در آمریکا، نسبت به آینده بیت کوین ابراز خوش‌بینی کرده‌اند.

بسیاری از دولت‌ها اقداماتی را برای محدود کردن استفاده از بیت کوین در داخل مرزهای خود انجام داده‌اند، اما السالوادور تنها کشوری است که بیت کوین را به عنوان ارز قانونی پذیرفته است. اما چشم‌انداز جایگزین شدن دلار آمریکا توسط رمزارزهای غیرمتمرکز با وجود نوسانات مالی جهانی چقدر واقعی است؟

به نظر می‌رسد بسیاری از علاقه‌مندان به ارزهای دیجیتال معتقدند که ارزهای فیات، به‌ویژه دلار آمریکا، از بادِ هوا ساخته شده‌اند! و خیلی ساده مکانیسم‌های نهادی مالی پیچیده پشت آن را نادیده می‌گیرند. فدرال رزرو، مانند بانک مرکزی هر کشور دیگری، به بانک‌ها در قبال وثیقه وام می‌دهد تا ارز جدیدی با پشتوانه این وام‌ها ایجاد کند.

بانک‌ها معمولا دارایی‌های بیشتری (به شکل وام، اوراق بهادار و پول نقد) نسبت به بدهی‌های خود (شامل سپرده‌های مشتریانشان) دارند.

در اصل، بدهی‌های بانک‌های مرکزی شامل تمام آن پولی است که طی فرایند وام‌دهی به بانک‌ها خلق می‌کنند. دارایی آنها نیز شامل همه وام‌ها و اوراق ‌قرضه آنها است. در حقیقت تمام پول تولید شده توسط دارایی‌ها پوشش داده می‌شود، این موضوعی است که در مورد ارزهای دیجیتال صدق نمی‌کند.

در یک اقتصاد برافروخته (overheating economy) و با تورم بالا، بانک‌های مرکزی تمایل دارند شرایط را متعادل کنند و از طریق تنظیم نرخ بهره تأثیر خود را اعمال کنند.

اکثر بانک‌های مرکزی در اقتصادهای فعال نیز تا حد زیادی مستقل از سازوکارهای سیاسی هستند. طرفداران رمزارزها عقیده دارند رمزارزها به دلیل ماهیت ارزان‌تر و غیرمتمرکز توانایی جایگزینی پول نقد را دارند.

با این حال، رمزارزهای محبوب مانند بیت کوین و اتریوم، با توجه به قیمت‌های بالایی که دارند، دیگر در مقایسه با ارزهای فیات ارزان نیستند. آنها برای اینکه به طور جدی مورد پذیرش جهانی قرار گیرند، نیاز دارند قیمتی پایین‌تر و پایدارتر داشته باشند و تا زمانی که این شرایط را برآورده نسازند، در بین سرمایه گذاران محبوب نخواهد بود.

ایجاد ارز بدون شک یک انحصار دولتی است. قانون تعیین می‌کند پول قانونی باید واجد چه شرایطی باشدتا از آن برای تسویه بدهی، پرداخت مالیات و غیره استفاده شود. شهروندانی که ارز خود را ایجاد کنند با پیگرد قانونی مواجه خواهند شد. در چین، اتهام جمع‌آوری «مقدار زیادی» کمک مالی از طریق رمزارزها می‌تواند تا ۱۰ سال حبس در پی داشته باشد.

دولت‌ها این توانایی را دارند که ارزهای جایگزین را ممنوع کرده و استفاده از آنها را به بازار سیاه محدود کنند. در سال ۱۹۳۳، دولت آمریکا دارندگان شمش طلا را مجبور به مبادله طلا با اسکناس کرد و نگهداری مقادیر زیاد طلا را غیرقانونی اعلام کرد.

بیشتر دولت‌‌ها هنوز نیاز به اقدام قاطع در مواجهه با جنبش رمزارزها را درک نکرده‌اند. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، راه مطالعات بیشتر را برای بررسی اثرات این ابزارهای مالی هموار کرده است.

برخی از حامیان رمزارزها به وضعیت کشورهایی مانند ونزوئلا اشاره می‌کنند تا شکست ارزهای فیات را برجسته کنند. با این حال به نظر می‌رسد ارزهای فیات ارتباط چندانی با فروپاشی اقتصادی ندارند و فروپاشی اقتصادی اغلب نتیجه سیاست‌های اقتصادی فاجعه‌بار است.

دولت‌ها به تنظیم سیاست‌های پولی و عرضه پول برای حمایت از سیاست‌های خود ادامه خواهند داد و قرار نیست این اهداف و سیاست‌ها صرفا به منظور تطبیق با تعریفی جدید از پول تغییر کنند.

تا زمانی که بسیاری از مشکلات عملی رمزارزها حل نشده باقی بماند، تلاش‌ها برای انتقال رمزارزها به متن جریانات مالی  محکوم به فنا هستند

برخی استدلال می‌کنند که ماهیت غیرمتمرکز رمزارزها آنها را استثنا می‌کند. غیرمتمرکز بودن رمزارزها توانایی دولت‌ها را برای ایجاد مشکل در استفاده از آنها و تصرف آنها در صورت لزوم کاهش می‌دهد.

تا زمانی که دولت‌های ملی با قدرت کافی برای اجرایی‌کردن قوانین خود وجود داشته باشند، ارزهای فیات به سلطه خود ادامه خواهند داد. ممکن است رمزارزها برای انتقال سریع و استفاده آسان‌تر ارزان‌تر باشند، اما قانونی نبودن آن‌‌ها بدین معنی است که هیچ گونه تضمینی برای محافظت در برابر کلاهبرداری وجود نخواهد داشت.

تصور کنید یک صرافی خرده‌فروش ورشکست شود  یا نتواند کالایی را که با رمزارزها پرداخت کرده‌ایم، تحویل دهد؛ در این صورت، چگونه می‌توانیم پول خود را پس بگیریم؟ اگر کلیدهای خصوصی (Private Keys) یا رمزهای عبور خود را گم کنیم چه اتفاقی می افتد؟ چگونه می‌توان با ارزهای دیجیتال وام داد تا اقتصاد مبتنی بر بدهی ما را گسترش دهند؟

بیت کوین در طول عمر خود نوسانات چشمگیری را تجربه کرده است. آیا واقعاً می‌توانیم چیزی نظیر نوسانات مشابه لیر ترکیه را در فرایندهای پرداخت‌های روزمره خود بپذیریم؟

طرفداران رمزارزها عقیده دارند که همه چیز در طول زمان بهبود خواهد یافت، اما این مسئله در مورد سیستم‌های تراکنش مبتنی بر ارزهای فیات جایگزین نیز صادق است. دولت‌ها هم‌اکنون در حال بررسی استفاده از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) هستند که بهترین ویژگی‌های ارزهای دیجیتال را بدون هیچ یک از کاستی‌هایشان در بر خواهند گرفت.

برای درک موانع موجود بر سر راه رمزارزهای غیرمتمرکز، کافی است تنها به آن دلایل فاندمنتالی توجه داشته باشید که بر مبنای آن، دولت‌ها ارزهای فیات را ترجیح می‌دهند و اینکه چرا رقبایی مانند طلا در نهایت نتوانستند خواسته‌های دنیای مدرن را برآورده کنند.

ارزهای فیات به بانک های مرکزی اجازه می‌دهند تا عرضه ارز در گردش را برای رفع نیازهای نقدینگی تنظیم کنند. این مسئله می‌تواند خطر نوسانات و عدم اطمینان اقتصادی را کاهش دهد.

سرمایه‌گذاران باید به خاطر داشته باشند که رمزارزها در شکل فعلی خود صرفا یک دارایی دیجیتال هستند. بیشتر افراد آن‌ها را فقط به خاطر پتانسیل‌شان برای ثروتمند شدن دوست دارند.

اگر رمزارزها نتوانند مزایای بیشتری نسبت به ارزهای فیات ارائه دهند، ممکن است هرگز شاهد استفاده از آنها در زندگی روزمره نباشیم. قبل از اینکه مشکلات عملی ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز حل شود، باید با احتیاط و مقدار زیادی از شک و تردید با آنها برخورد کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید