ثبات طولانی مدت بیت کوین و پذیرش جهانی آن نه تنها مفید است بلکه برای پیشرفت جوامع آزاد ضروری است. جامعه بیت کوین یکی از پرشورترین، آرمانگراترین و محرکترین جوامع مردمی در اینترنت است. علاوه بر عشق به قابلیتها و اخلاقیات خاص بیت کوین، اکثر بیتکوینرها به شدت نسبت به بیت کوین و آینده آن خوشبین هستند.
شور و شوق این افراد البته چندان هم بی دلیل نیست. قیمت بیت کوین از سال ۲۰۱۳ تقریبا هر سال دو برابر شده است. شرکتهای بزرگ این دارایی را به ترازنامه خود اضافه میکنند. جک دورسی، بنیانگذار توییتر، زندگی خود را وقف این کرده است که کشورها بیت کوین را به عنوان پول رسمی قبول کنند. با این حال، بیت کوین در خلا حضور ندارد. تعداد زیادی از نیروهای جهانی در تلاش هستند تا پروتکل بیت کوین را از بین ببرند.
واژه «از بین رفتن» برای بیت کوین میتواند معانی متفاوتی داشته باشد اما دلیلی دارد که بیت کوین تا امروز همچنان باقی مانده است. مسائل زیادی در زندگی بشر وجود دارد که بیت کوین میتواند به آنها پاسخ دهد و عده زیادی معتقدند که اگر بیت کوین نتواند به این مسائل پاسخ درست بدهد احتمالا هرگز فناوری بهتری نمیتواند چنین کند.
بهترین راه برای اینکه بدانیم بیت کوین چقدر برای ما مهم است، این است که ببینیم بدون آن چه چیزهایی را از دست خواهیم داد. از این منظر، پنج بحران وجود دارد که انتظار داریم جهان در آینده بدون بیت کوین با آن مواجه شود.
۱- حریم خصوصی از بین میرود
بیت کوین یک شبکه پولی باز و خنثی است. هرکس میتواند به آن بپیوندد، یک آدرس عمومی ایجاد کرده و از آن استفاده کند. بدون هیچگونه مجوزی و به صورت کاملا رایگان. به این ترتیب، شبکه نیازی به داشتن هیچ اطلاعاتی در مورد کاربران خود ندارد. این شبکه بین شرکت کنندگان خوب و بد در شبکه تفاوتی قائل نمیشود و به صورت ساده اجرا میشود.
این مساله را با شبکههای اجتماعی و مالی قدیمی در اینترنت مقایسه کنید. از یوتیوب گرفته تا فیس بوک و توییتر، حتی آن شبکههای اجتماعی که «دسترسی رایگان» دارند از کاربران خود میخواهند که پروفایل شخصی ایجاد کنند. موضوعی که به اشکال مختلف اطلاعات کاربر را دریافت میکند. سپس کاربر دادههای باارزشی در مورد رفتار خود را در اختیار شبکه میگذارد. رسوایی اطلاعات فیس بوک نمونه بارز این موضوع است.
شبکههای مالی بسیار بدتر هستند چرا که از نظر قانونی موظف به جمعآوری دادههای خصوصی از کاربران خود تحت عنوانین مختلفی از جمله مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم هستند. این شرکتها حساسترین و مهمترین اطلاعات شخصی افراد را جمعاوری میکنند و آنها را در اختیار دولتها قرار میدهند.
نتیجه چه میشود؟ طبق یک مطالعه، کمتر از ۰.۱ درصد از کل امور مالی جنایی در واقع تحت تاثیر چنین قوانینی قرار میگیرند. در واقع هزینه اجرای این قوانین بسیار بیشتر از میزان موفقیت آن است. در همین حال کاربران شرکتهایی که خدمات مالی از آن دریافت میکنند، باید تمام اطلاعات مالی خود را در اختیار شرکتهای خصوصی و حتی دولتی قرار دهند و عملا هیچگونه حریم خصوصی نخواهند داشت. البته ما قبل از آمدن بیت کوین چاره دیگری نداشتیم اما امروز یک جایگزین قابل اعتماد برای انتقال پول داریم.
این بدان معنا نیست که بیت کوین یک راه حل عالی است. همچنین بلاکچین یک دفتر کل عمومی است که تمام تراکنشهای تاریخ بیت کوین در آن ثبت شده است. شما میتوانید به راحتی تمام تراکنشهای بیت کوین را در شبکه ردیابی کنید. مسالهای که حتی حامیان بیت کوین مانند ادوارد اسنودن آن را آفتی برای حفظ حریم خصوصی و حاکمیت کاربر میدانند.
البته به روزرسانیهایی مانند Taproot در کنار راهحلهای پرداخت لایه ۲ مانند شبکه لایتنینگ به سختتر کردن ردیابی پول کمک میکنند.
۲-سانسور برنده میشود
همان رسانههای اجتماعی و شبکههای مالی که حریم خصوصی کاربران را نقض میکنند، اکنون به دلیل نقض آزادی بیان و حاکمیت مالی کاربران شدیدا بدنام شدهاند.
کسانی که از دیدگاههای مورد حمایت رسانههای حاکمیتی حمایت نمیکنند، ممکن است از تمام پلتفرمهای اجتماعی محروم شوند. به طور مشابه، دولتها میتوانند به راحتی مواردی را که غیرقانونی یا غیراخلاقی میدانند مسدود کرده یا پولها را در پلتفرمهای پرداخت مسدود کنند.
بیت کوین این مشکل را برطرف کرده است. بیت کوین یک شبکه پرداخت همتا به همتا است و هیچ واسطه شخص ثالثی نمیتواند مانع از رسیدن بیت کوین به مقصد شود. همچنین دولتها نمیتوانند برای جلوگیری از این انتقال کاری انجام دهند.
این موضوع فقط در کشورهای در حال توسعه مطرح نیست. پلیس اتاوا در کانادا در بحبوحه تظاهرات کامیونداران، با پلتفرم محبوب GoFundMe همکاری کرد تا کمکهای مالی معترضان کاروان آزادی را مسدود کند. به روشی مشابه، یک قاضی دادگاه عالی انتاریو به یک سایت جمعاوری کمکهای مالی مسیحی به نام GiveSendGo دستور داد که هیچ بودجهای برای جنبش توزیع نکند. در هر دو پلتفرم مجموعا ۱۹ میلیون دلار کمک مالی جمع شده بود که بر خلاف میل فرستندگان آنها مسدود شدند.
بیت کوین این مشکل را برطرف میکند و بسیاری از بیتکوینرهای کانادایی از قبل این مساله را میدانند. یک پلتفرم جمعسپاری جدید بیت کوین به نام تالی کوین ایجاد شده است که تقریبا یک میلیون دلار برای جنبش جمعآوری کرده است.
بر خلاف سایر سایتها، تالی کوین تنها برای اتصال میان اهدا کنندگان و دریافت کنندگان استفاده میشود و هیچ پرداخت میانی وجود ندارد. بیت کوین خودش به تنهایی میتواند انتقال وجوه را بدون هیچ واسطهای انجام دهد. بدون تهدید توقیف یا سانسور.
اینکه مردم از چه جنبشهایی حمایت میکنند یا نمیکنند مسالهای جانبی است. حفاظت از دارایی مساله اصلی است که یعنی دارایی تمام مردم جهان باید حفظ شود. بیت کوین این مساله را به صورت رمزنگاری شده و به روشی بیمانند تضمین میکنند.
۳- دولت بزرگ برنده میشود
افرادی که بحثها پیرامون مسائل نظارتی بیت کوین را دنبال میکنند، میدانند که این موضوع تبدیل به یک مساله حزبی شده است. جمهوریخواهان مانند وندی راجرز و سینتیا لومیس نسبت به این دارایی متعصب هستند و دموکراتها از آن به دلیل استفادههای غیرقانونی و همینطور تهدید دلار آمریکا میترسند.
تقسیم منطقی است. جمهوریخواهان معمولا طرفدار کوچک شدن دولت و آزاد شدن بازار هستند و دموکراتها اغلب طرفدار دولت نسبتا بزرگتر، محدودیت بازار و توزیع ثروت هستند. بیت کوین اساسا دیدگاه جمهوریخواهان را در نظر میگیرد و بر ضد دیدگاه دموکراتها است.
اگر بیت کوین به عنوان ارز مورد استفاده قرار گیرد، به خاطر سقف ۲۱ میلیونیاش شدیدا هزینههای هنگفت دولت را محدود میکند. دولت مجبور خواهد بود که بودجههای خود را تنها از طریق مالیات تامین کند.
در پارادایم چاپ پول، شهروندان عملا هزینه چاپ پول را از طریق تورم پرداخت میکنند. وقتی که مردم پول بیشتری برای خرید محصولات مشابه در اقتصاد داشته باشند، قیمت این محصولات به طور طبیعی افزایش خواهد یافت.
با این حال، این اثر معمولا چند ماه پس از چاپ گسترده پول ظاهر میشود. به همین خاطر شهروندان عادی اغلب نمیتوانند مسئولیت هزینههای تورم را مستقیما به تصمیمگیریهای دولت و بانک مرکزی مرتبط بدانند. به همین دلیل، پس از رسیدن تورم، مقامات میتوانند مسائل جانبی مانند زنجیره تامین و نیروی کار را به جای بیکفایتی خود، عامل اصلی تورم بدانند.
در طرف مقابل، وقتی شهروندان مالیات میدهند، میدانند که هزینه آن توسط دولت انجام میشود، مقدار دقیق آن را میدانند، میتوانند با آن مخالفت کند و سیاستمداران را در مورد آن پاسخگو کنند.
دکترسیفالدین آموس، اقتصاددان مستقل و نویسنده کتاب «استاندارد بیتکوین» به طور کامل توضیح میدهد که چگونه هزینههای دولتی از طریق چاپ پول به بهرهوری اقتصاد آسیب میرساند. او استدلال میکند که سرمایه هرگز به سمت صنایعی نمیرود که بازار علاقهای به حفظ آنها ندارد. صنعت ساخت ادوات جنگی در آمریکا اما سالها است با چاپ پول و هزینههای دولت بزرگترین صنعت این کشور بوده است.
«همانطور که میدانید، تعداد زیادی از شرکتها در تمام اقتصادهای پیشرفته، در صنعت جنگ فعال هستند، بنابراین تداوم فعالیت آنها به تداوم جنگ متکی است. این صنعت تماما توسط هزینههای دولت تامین مالی میشود و تمام وجودشان متکی به جنگهای دائمی است تا نیاز به تسلیحات همچنان وجود داشته باشد.
جدای از تمام مسائل استراتژی، فرهنگی، ایدئولوژی یا حتی امنیتی، این مهمترین دلیل برای حضور ایالات متحده در درگیریهای بزرگ در سراسر جهان است. جنگهایی که احتمالا هرگز تاثیری بر زندگی آمریکاییها نخواهد داشت اما پولی که وارد این شرکتها میشوند به آنها اجازه میدهد تا مطبوعات، دانشگاهها و اتاقهای فکر را تحت تاثیر قرار داده و مدام بر طبل جنگهای بیشتر بکوبند.» دکتر سیفالدیم آموس
به طور خلاصه تصمیمات سیاسی در استاندارد بیت کوین بسیار شفافتر و کاراتر خواهد بود. بازار منابع را بدون دخالت دولت و به صورت کاملا کارا تخصیص میدهد.
۴- بانکهای مرکزی برنده میشوند
بانکهای مرکزی از قرن هفدهم به عنوان نوعی «بانک برای بانکداران» و به عنوان خریداران بدهیهای دولتی وجود داشتهاند. حتی بسیاری از آنها انحصار صدور پول ملی خود را در اختیار داشتند که هنوز هم دارند.
در سال ۱۹۱۳ تاسیس سیستم فدرال رزرو وظایف بانکهای مرکزی در سراسر جهان را بازتعریف کرد. این نهادها اکنون نه تنها مسئول تثبیت پول یک کشور بلکه کل اقتصاد آن هستند. هدف دوم از نظر تئوری مستلزم پول بسیار «کشسان» است. کشش به این معنی است که از طرف عرضه هیچگونه محدودیتی وجود نداشته باشد. بنابراین هدف بانک مرکزی ثبات ارز میشود.
نتایج چنین سیستمی چندان دلنواز نبوده است. نیمه اول قرن بیستم دو جنگ جهانی بزرگ ایجاد شد که عدهای آن را به عدم تعادل در بانکهای مرکزی نسبت میدهند. همچنین مشخص شد که تعهد به استاندارد طلا چندان موفق نبوده است. چاپ دلار در برابر طلا به موجب معاهده برتون وودز بانک مرکزی آمریکا را در ارائه خدمات و همچنین سرعت حرکت سرمایه را محدود میکرد زیرا فدرال رزرو تنها در صورتی میتوانست دلار چاپ کند که در ازای آن طلا در اختیار داشته باشد.
این محدودیت زمانی بروز بیشتری پیدا کرد که دولت ایالات متحده ثابت کرد قصد ندارد به صورت عادلانه با شهروندان خود رفتار کند. در سال ۱۹۳۳ فرانکلین دی روزولت، رئیس جمهور وقت ایالات متحده فرمان اجرایی ۶۱۰۲ را امضا کرد که طبق آن هرگونه مالکیت خصوصی شهروندان آمریکایی بر طلا را ممنوع میکرد. روزولت مردم را مجبور کرد طلای خود را با نرخ ۲۰.۶۷ دلار به ازای هر اونس به فدرال رزرو بدهند. اما تنها یک سال بعد، با تصویب قانون ذخیره طلا، ارزش همان طلا به ۳۵ دلار در هر اونس افزایش یافت.
در واقع دولت ایالات متحده ثروت شهروندان آمریکایی را به زور دزدید تا بتواند برنامههایی را که «تحریک» اقتصاد میخواند، تامین مالی کند. در همین حال، شهروندانی که زیر بار فشارهای تورمی در حال له شدن بودند، برای مقاومت در برابر این فشارها نمیتوانستند از طلا استفاده کنند. این قانون در سال ۱۹۷۴ لغو شد. امروز همان طلا که ۲۰ دلار از شهروندان آمریکایی مصادره شد، نزدیک به ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد.
بیت کوین این مشکل را نه تنها با غیر تورمی بودن بلکه با غیر قابل مصادره بودن حل کرده است. تا زمانی که فرد کلید خصوصی کیف پول خود را بداند، دولت نمیتواند دارایی وی را حتی به زور مصادره کند. در مقابل، بیت کوین بانکهای مرکزی را مجبور میکند تا با اشکال سختتری از پول در بازار آزاد رقابت کند، نه اینکه مردم را به زور مجبور به کاهش ارزش داراییهای خود کند.
۵- گذار انرژی با شکست مواجه میشود
بیت کوین اغلب انتقادهایی از قبیل بیهوده بودن، مصرف انرژی بالا و سو استفاده از محیط زیست مورد انتقاد قرار میگیرد. فرآیند استخراج بیت کوین انرژیبر است و این مساله باعث شده است که افراد مشتاق به این دارایی به دلیل نگرانیهای ESG (زیست محیطی، اجتماعی، دولتی) از آن فاصله بگیرند. از جمله افراد مشهوری مانند ایلان ماسک مدیرعامل تسلا و اریک آدامز شهردار نیویورک.
اما در دراز مدت احتمالا آنها متوجه اشتباه خود خواهند شد. مکانیسم اثبات کار بیت کوین که اکنون به صورت سالانه بیشتر از کشور فنلاند انرژی مصرف میکند، به انتقال جهان به یک استاندارد انرژی سبزتر و تجدیدپذیرتر کمک میکند.
چگونه؟ با افزایش قیمت بیت کوین، تقاضا برای واحدهای تازه استخراج بالا میرود. امروزه با بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار ارزش بازار، استخراج بیت کوین تبدیل به یک صنعت کامل شده است. صنعتی که به سمت نوآوریهای جدید می رود.
مطالعهای که سال گذشته توسط Square و Ark Invest انجام شد، استدلال کرد که استخراج بیت کوین میتواند انگیزه تولید انرژی تجدیدپذیر باشد. از آنجایی که استخراج کنندگان بیت کوین به عنوان مصرف کننده نهایی برق شناخته میشوند میتوانند به سمت استفادههای جدید، اقتصادی و مولد از انرژی حرکت کنند و تکنولوژیهای به صرفهتر و سبزتری را توسعه دهند.
این امر به ویژه برای منابع انرژی تجدید پذیر مهم است. به عنوان مثال، انرژی خورشیدی در طول روز تولید بسیار زیادی دارد اما در شب چیزی تولید نمیکند. قدرت باد حتی از خورشید هم کمتر قابل پیش بینی است. استخراج بیت کوین میتواند انرژی اضافی تولید شده توسط این فناوریها را در زمانهای خاص جذب کند و در نتیجه سودآوری آنها را افزایش دهد.
در نهایت، بیت کوین به رفع کمبود انرژی در سراسر جهان نیز کمک خواهد کرد. توسعه دهندگان مایل به ساخت منابع انرژی بیشتری در مناطقی با تقاضای ناپایدار هستند، زیرا میدانند که میتوانند انرژی اضافی خود را از طریق استخراج بیت کوین در زمانی که تقاضا کم است، جبران کنند. به این ترتیب آنها همواره میتوانند با حداکثر توان خود کار کرده و سودآوری بالایی داشته باشند.
گرگ ابوت، فرماندار تگزاس این مساله را به خوبی تشخیص داد. سال گذشته، شبکه ایالتی او با تقاضای زیادی مواجه شد که منجر به خاموشیهایی شد که صدها کشته بر جای گذاشت. به همین خاطر او تلاش میکند تا استخراج بیت کوین را برای کمک به تثبیت شبکه خود در بلند مدت تشویق کند. در کوتاه مدت، استخراج کنندگان بیت کوین میتوانند در زمان اوج تقاضا برای توقف فعالیتهای خود غرامت دریافت کنند.
بیت کوین یک راه حل بازار آزاد برای توسعه و پذیرش انرژیهای تجدید پذیر ارائه میدهد. استخراج بیت کوین از تمام تلاشهای دولت از قبیل قانونگذاری، اجبار به استفاده از انرژیهای تجدید پذیر، مالیات بر انرژی، مالیات بر کربن و … که به اقتصاد آسیب میزند، متمایز است. با بیتکوین میتوان آیندهای سبزتر داشت بدون اینکه پول و قدرت بیشتری به دولت بدهیم.
نتیجهگیری
بیت کوین نباید از بین برود. این شبکه چیزی فراتر از راهی برای کسب درآمد، آزادی، حریم خصوصی و حفاظت در برابر دولت است. با این حال، نیروهایی که از موفقیت بیت کوین ضرر میکنند، بدون شک سعی در متوقف کردن آن خواهند داشت. با این حال، اگر شبکه آنقدر قدرتمند و امن باشد که ما فکر میکنیم هست، پس تلاشهای این افراد بی نتیجه خواهد بود. این شبکه برای دوام ساخته شده است. تهدیدی برای حکومتهای استبدادی و یک موهبت اقتصادی برای جوامع آزاد.
منبع: zerohedge