آیا پیشبینی پیامدهای ژئوپلیتیکی ممکن است؟
ریسکهای ژئوپلیتیکی فراوان است، اما سرمایهگذاران بیشتر نگران انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا هستند. در میان چشمانداز ژئوپلیتیکی مملو از عدم اطمینان، قرار است در سال آینده در بسیاری از کشورهای جهان انتخابات برگزار شود. البته همانطور که عملکرد قوی داراییهای ریسکی در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد، به نظر میرسد که سرمایهگذاران نسبت به این تحولات بیتفاوت هستند.
با این حال، یک نظرسنجی اخیر توسط تیم بازارهای نوظهور بانک سرمایهگذاری سیتی نشان میدهد که سرمایهگذاران به آن اندازه که به نظر میرسند، خوشبین نیستند. هنگامی که از مهمترین نگرانیهای آنها برای سال پیش رو پرسیده شد، ژئوپلیتیک به طور کلی و انتخابات آتی ایالات متحده به طور خاص در صدر فهرست قرار گرفتند که بیشتر از نگرانیهای اقتصادی مانند تورم، رشد و سیاست پولی بود. این یافته نشان میدهد که سرمایهگذاران بیش از آنکه نگران چالشهای قابل پیشبینیتر سیاستگذاری اقتصادی باشند، نگران شوکهای ژئوپلیتیکی هستند که میتوانند اقتصاد جهانی را مختل کنند.
این موضوع با توجه به تنشهای کنونی بین قدرتهای بزرگ و گسترش درگیریها در سراسر جهان قابل درک است. سرمایهگذاران احتمالا نتوانند به سادگی نسبت به این ریسکها واکنش بیش از حد نشان دهند و به درستی اختلالات ژئوپلیتیکی را ارزیابی کنند. تنها زمان نشان خواهد داد که این نگرانیها در ماهها و سالهای آینده چگونه اثر خواهند کرد.
سرمایهگذاران سعی میکنند برای واکنش به شوکهای ژئوپلیتیکی آماده باشند، اما واکنشهای آنها اغلب تکهتکه و تحت تاثیر عوامل مختلف است. تهاجم عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ نمونه بارز یک شوک ژئوپلیتیکی است و واکنش سریع بازار را به همراه داشت که در طی آن، شاخص S&P 500 برای مدت کوتاهی وارد بازار نزولی شد، اما پس از حل موفقیتآمیز بحران از طریق عملیات طوفان صحرا و آزادسازی کویت توسط متحدان، به سرعت رشد کرد.
با این حال، بیشتر شوکهای ژئوپلیتیکی چنین تأثیر مستقیمی ندارند. مقایسه عملکرد S&P 500 در سال ۱۹۹۰ با واکنش آن به حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ این نکته را به تصویر میکشد. هر دو رویداد عمیقا نگرانکننده بودند و پیامدهای قابل توجهی برای بازارهای انرژی داشتند. با این حال، واکنش بازار سهام به طور قابل توجهی متفاوت بود. شاخص S&P 500 در روز تهاجم روسیه افزایش یافت و ضررهای خود را جبران کرد. این انحراف از الگوی سال ۱۹۹۰ عمدتاً به افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو نسبت داده میشود که منجر به بازار نزولی در سال ۲۰۲۲ شد. علیرغم اهمیت عمیق آن، درگیری اوکراین در مقایسه با بحران کویت در سال ۱۹۹۰ تأثیر نسبتاً ضعیفی بر بازارها داشت.
دو نمونه دیگر از شوکهایی که به نظر میرسید همهچیز را در زمان وقوعشان تغییر دادند، نشان میدهند که تحلیل ژئوپلیتیک در بازار چقدر دشوار است. در سال ۲۰۱۶، همهپرسی برگزیت بریتانیا باعث کاهش شدید شاخص FTSE 100 شد، اما این شاخص ظرف چند ماه بهبود یافت. پیامدهای برگزیت، مانند افزایش بیثباتی سیاسی، تا قبل از آن به طور کامل درک نشد. در سال ۲۰۰۱، حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر باعث ریزش مختصر، اما شدید در بازارهای مالی جهانی شد. با این حال، بازارها تا حد زیادی ظرف چند هفته بهبود یافته بودند. این حملات تأثیر عمیقی بر جهان، از جمله جنگ بعدی عراق داشت، اما پیامدهای اقتصادی آن بلافاصله آشکار نشد. به عبارتی ساده، بعد از وقوع تنش، میزان کامل تأثیر آنها مشخص شد.
فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ و متعاقب آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دو سال بعد تأثیر عمیقی بر جهان گذاشت که امروزه نیز همچنان در حال بازتاب است. در مورد قتلعام میدان تیانآنمن که پیشتر در سال ۱۹۸۹ رخ داد، همین امر صادق است. هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که روسیه چگونه از حکومت بوریس یلتسین به رژیم اقتدارگرای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فعلی این کشور، منتقل میشود یا چگونه چین دورهای از آزادسازی سریع اقتصادی را در دوران دنگ شیائوپینگ آغاز میکند و به مردمش رفاه اقتصادی، در ازای سرکوب سیاسی، ارائه میدهد. از نظر اقتصادی، ورود چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ مسلماً مهمترین رویداد قرن حاضر بوده است، اما تأثیر آن در آن زمان به طور کامل مورد ارزیابی قرار نگرفت.
به طور مشابه، بدون ترور رئیس جمهور جان اف کندی، روند تاریخ آمریکا به طرز چشمگیری متفاوت میشد. به عنوان مثال، سطح مشارکت آمریکا در جنگ ویتنام احتمالاً تحت رهبری کندی به طور قابل توجهی تغییر میکرد. در سال ۱۹۶۳، درک کمی از موضع لیندون بی جانسون در مورد این موضوع وجود داشت. به طور مشابه، بازشماری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ در فلوریدا که در نهایت منجر به رئیس جمهور شدن جورج بوش شد، احتمالاً از حمله ایالات متحده به عراق جلوگیری میکرد. تصور اینکه ال گور، نامزد دموکرات، اجازه چنین اقدام نظامی را بدهد، دشوار بود. با این حال، در طول نبرد شدید انتخاباتی در فلوریدا، هیچکس نمیتوانست چنین پیامدی را پیشبینی کند.
بنابراین، پیشبینی تأثیرات ژئوپلیتیکی بر بازارها تقریباً غیرممکن تلقی میشود، اما آنقدر مهم است که برای فهمیدنش تلاش کرد.
سیاست ایالات متحده یک ریسک بزرگ است!
انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده به دلیل قطبی شدن عمیق جامعه آمریکا، ناکارآمدی بسیاری از نهادهای سیاسی و احتمال رقابت بین دو نامزد عمیقاً نامحبوب، یعنی جو بایدن، رئیس جمهور فعلی و رئیس جمهور سابق، ترامپ، میتواند به یک رویداد ژئوپلیتیکی بزرگ تبدیل شود. در واقع، نتیجه این انتخابات پیامدهای گستردهای برای اقتصاد جهانی و روابط آمریکا و چین خواهد داشت.
انتخابات میتواند با حاشیههای کم در چند ایالت تمام شود و نتیجه را به شدت غیرقابل پیشبینی کند. علاوه بر این، پروندههای حقوقی مختلف علیه ترامپ و حضور احتمالی نامزدهای دیگر، چشمانداز انتخابات را پیچیدهتر میکند. علاوه بر این، این واقعیت که هم بایدن و هم ترامپ مسنترین روسای جمهوری خواهند بود که تا به حال در سمت ریاست جمهوری آمریکا بودهاند، نگرانیهایی را در مورد مسائل پزشکی افزایش میدهد که میتواند بهطور قابلتوجهی بر رقابت یا خود ریاست جمهوری تأثیر بگذارد.
تاثیر جهانی انتخابات غیرقابل انکار است. همانطور که ایان برمر، بنیانگذار گروه اوراسیا، خاطرنشان میکند، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده بر ۸ میلیارد نفر تأثیر خواهد گذاشت و تنها ۱۶۰ میلیون آمریکایی در آن نظر دارند. دن کلیفتون، از Strategas Research Partners، معتقد است که انتخابات آمریکا با کل بازارهای سهام این کشور مرتبط است. این امر در مکزیک، جایی که ارزش سهام با پیشی گرفتن دموکراتها در نظرسنجیها و در هند، جایی که سرمایهگذاران جمهوریخواهان را ترجیح میدهند، مشهود است.
محیط سیاسی در ایالات متحده نیز بر سیاست اقتصادی تأثیر میگذارد. مارکو پاپیک، از Clocktower Group، معتقد است که تصمیم فدرال رزرو برای تسهیل سیاست پولی در سال ۲۰۲۴ ناشی از ریسکی است که از نامزدی ترامپ ناشی میشود. پاپیک میگوید که اگر ترامپ از نامزدی برای ریاست جمهوری رد صلاحیت شود، فدرال رزرو میتواند به نادیده گرفتن نظرات بازار و انجام وظیفه خود بازگردد.
تأثیر انتخابات بر روابط ایالات متحده و چین همچنان موضوع بحث است. برخی کارشناسان استدلال میکنند که پیروزی بایدن به رویکرد آشتیجویانهتری در قبال چین منجر میشود، اما برخی دیگر معتقدند انتخاب مجدد ترامپ منجر به یک موضع تقابلیتر خواهد شد. نتیجه انتخابات بدون شک تأثیر قابل توجهی بر مسیر روابط ایالات متحده و چین خواهد داشت که در حال حاضر به دلیل طیفی از مسائل از جمله تجارت، فناوری و حقوق بشر تیره شده است.
روابط آمریکا و چین چگونه است؟
برمر، یک تحلیلگر مشهور ژئوپلیتیک، درگیری آمریکا و چین را در فهرست سالانه ۱۰ ریسک بزرگ ژئوپلیتیکی خود قرار نداد. او معتقد است که فشارهای داخلی در هر دو کشور رهبران آنها را وادار میکند تا تنشها را کاهش دهند و به دقت آن را مدیریت کنند. مشکلات اقتصادی چین توانایی حزب حاکم را برای شرکت در ماجراجوییهای نظامی محدود میکند و هر دو کشور تمایل خود را برای کاهش تنشها با بازگشایی گفتگوهای نظامی در اواخر سال گذشته نشان دادند.
با این حال، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میتواند شرایط را پیچیده کند. از آنجایی که هیچ یک از نامزدها انگیزهای برای مصالحه با چین ندارند، احتمالاً لفاظیها حتی بدون تغییر سیاست مشخص، تشدید میشود. این امر میتواند ریسک تحریک غیرمنتظره چین را افزایش دهد. تیم مشاور ژئوپلیتیک لازارد معتقد است که موضوع تنشزدایی شکننده میان آمریکا و چین آزمایش خواهد شد.
انتخابات ریاست جمهوری آینده تایوان نشاندهنده یک مقطع حساس است. معاون رئیس جمهور فعلی، لای چینگ ته، یکی از اعضای حزب دموکراتیک مترقی طرفدار حاکمیت، یک رقیب قوی است. در حالی که او معتقد است که هیچ برنامهای برای برهم زدن وضعیت موجود ندارد، پیروزی او باعث نگرانی پکن خواهد شد. پاپیک بر این باور است که واکنش چین احتمالاً نمادین خواهد بود، مانند تحریمهای اقتصادی یا مانورهای نظامی تحریکآمیز، به دلیل درگیریهای مجدد آمریکا و چین و محدودیتهای داخلی. با این حال، استفان روش، کارشناس مسائل چین، دیدگاه بدبینانهتری دارد. او استدلال میکند که چین نمیتواند پیروزی قاطع لای را تحمل کند. او پیشبینی میکند که شی، رئیس جمهور چین، در مواجهه با انتخاب عقبنشینی یا عمل به وعدهاش برای متحد کردن تایوان با زور، دومی را انتخاب خواهد کرد. تا سال آینده، پکن با محاصره یا تهاجم تایوان مقابله و غرب از تایوان دفاع خواهد کرد.
حمله مسلحانه به تایوان مهمترین رویداد ژئوپلیتیکی از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی خواهد بود و اگر به درگیری مستقیم بین ایالات متحده و چین تبدیل شود، جهان با بزرگترین ریسک خود از زمان جنگ جهانی دوم روبرو خواهد شد. هر دو طرف این موضوع را درک میکنند و بسیاری را به این باورند که این اتفاق نخواهد افتاد. شی در حال حاضر به اندازه کافی در زمینه اقتصاد مشغول به کار است و حمایت ایالات متحده از اوکراین میتواند از تجاوز چین جلوگیری کند، اگرچه بحثهای جاری در مورد کمک به اوکراین در کنگره میتواند محاسبات شی را تغییر دهد.
جهانیزدایی و پیامدهای آن
جهان به سمت یک اقتصاد جهانی کندتر با جریانهای بینالمللی سرمایه کمتر پیش میرود. این امر هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی خواهد داشت، مانند کاهش نابرابری در جهان غرب و همچنین تبر به مزایای بزرگ آن، مانند روشی که نیروی کار ارزان چینی تورم را برای چندین دهه در سطوح پایین نگه داشت. این روند که میتوان آن را جداسازی، چندقطبی یا جهانیزدایی نامید، اجتنابناپذیر است و برنده ریاست جمهوری آمریکا تأثیری بر آن نخواهد داشت. جهانی شدن محکوم به شکست است و اجماع جدیدی در مورد معکوس کردن تخصیص نادرست سرمایه و تلاش برای بازسازی صنعت با سرمایهگذاری مشترک دولتی و خصوصی به وجود خواهد آمد.
دو راه وجود دارد که جهانی شدن میتواند طی کند: ریسکزدایی یا جداسازی. ریسکزدایی مستلزم انتقال نسبتا منظم سرمایهگذاری خارجی به مکانهای امنتر است. از سوی دیگر، جداسازی فرآیندی چشمگیرتر و پرریسک خواهد بود که در آن کشورها کمتر به اقتصاد یکدیگر وابسته میشوند.
مکزیک و برخی از کشورهای اروپای شرقی احتمالاً از روند جهانیزدایی سود خواهند برد. ایالات متحده و اروپای غربی نیز احتمالا شاهد افزایش مخارج سرمایه و سرمایهگذاری در تلاش برای بازسازی پایه تولید خود خواهند بود. سرمایهگذاران باید انتظار داشته باشند که نسبت قیمت به سود سهام کمتر و تورم و نرخ بهره کمی بالاتر در دنیای چندقطبی در حال ظهور باشد، اما شرایط ایجادشده به طور پیوسته در حال تغییر است. دولتها بزرگتر میشوند و سعی میکنند با نابرابری مقابله کنند که برای بازار سهام خوب نخواهد بود.
منبع: بلومبرگ
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.