pcmfa-broker
آخرین مقالات
وینگومارکتس
اشتراک گذاری
برچسب‌ها

استخراج بیت‌کوین و بحران برق ایران: واقعیت یا بزرگ‌نمایی؟

زمان مطالعه: 13 دقیقه

استخراج بیت‌کوین و بحران برق ایران

خاموشی‌های مکرر برق در سال‌های اخیر، زندگی میلیون‌ها ایرانی را مختل کرده و سؤالات بسیاری را درباره دلایل این بحران به‌وجود آورده است. در حالی‌که موج گرما، کمبود سوخت نیروگاهی و زیرساخت‌های فرسوده از دلایل شناخته‌شده این وضعیت به شمار می‌روند، یک متهم تازه‌نفس نیز به میدان آمده: استخراج رمزارز، به‌ویژه بیت‌کوین. تصاویر مزارع ماینینگ در سوله‌های دورافتاده، گزارش‌هایی از کشف دستگاه‌های استخراج در نهادهای دولتی و اظهارات متناقض مسئولان، این پدیده را به کانون توجه افکار عمومی تبدیل کرده است.

اما آیا واقعاً بیت‌کوین مقصر خاموشی‌هاست؟ یا تنها به‌عنوان سوژه‌ای رسانه‌ای در میان کم‌کاری‌های ساختاری و مدیریتی بزرگ‌نمایی شده؟ این مقاله به‌جای تکرار روایت‌های رایج، تلاش می‌کند با تکیه بر داده‌ها، اظهارات رسمی، تحقیقات مستقل و تحلیل کارشناسان حوزه انرژی و فناوری، تصویری دقیق‌تر از نقش واقعی استخراج رمزارز در بحران برق ایران ترسیم کند.

ماینینگ و بحران برق: تقابل افکار عمومی با یک صنعت نوظهور

در میانه خاموشی‌های گسترده و بی‌برنامه، زمانی‌که شهروندان در گرمای تابستان و سرمای زمستان در تاریکی و بی‌برقی فرو می‌رفتند، گمانه‌زنی‌ها درباره دلایل این بحران به یکی از پرتکرارترین موضوعات رسانه‌ای و گفت‌وگوهای عمومی تبدیل شد.

در این میان، انگشت اتهام اغلب به سوی صنعت نوپای استخراج رمزارزها نشانه رفت؛ صنعتی که برای بسیاری از مردم، با تصاویر دستگاه‌های پرصدا، سوله‌های ناشناخته و سودهای نجومی گره خورده بود. هرچند مسئله ناترازی برق سال‌هاست گریبان‌گیر ایران است، اما همزمانی گسترش ماینینگ با شدت‌ گرفتن خاموشی‌ها، باعث شد این صنعت به‌سرعت در مرکز اتهامات قرار گیرد.

شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های رسمی و حتی برخی مسئولان دولتی در ایجاد این تصویر نقش داشتند. تیترهایی چون «خاموشی‌ها زیر سایه بیت‌کوین»، «دستگاه‌های ماینر زیر زمین بورس تهران» یا «سربازان خاموش برق در خانه‌ها» به فضای عمومی سمت‌وسویی دادند که ماینینگ را نه فقط به‌عنوان عامل فشار بر شبکه، بلکه به‌عنوان یک تهدید پنهان و رانت‌خوار معرفی می‌کرد. در برخی گزارش‌ها، تعداد ماینرهای غیرمجاز شناسایی‌شده با لحنی هشدارآمیز اعلام شد و مسئولان وزارت نیرو از تأثیر منفی آن‌ها بر توان شبکه برق گفتند؛ در حالی‌که کمتر به سهم نسبی آن‌ها نسبت به مصرف کل پرداخته شد.

افزایش حساسیت اجتماعی، به‌ویژه زمانی شدت گرفت که برخی افشاگری‌ها درباره فعالیت ماینینگ در ساختمان‌های متعلق به نهادهای دولتی و عمومی منتشر شد. برای بسیاری از شهروندان، این تضاد آزاردهنده بود: از یک‌سو، دولت مردم را به صرفه‌جویی در مصرف برق فرامی‌خواند، و از سوی دیگر گزارش می‌شد که دستگاه‌های پرمصرف ماینر در ساختمان‌های وابسته به دولت در حال فعالیت‌اند. همین ناهمخوانی، زمینه شکل‌گیری بی‌اعتمادی و واکنش‌های تندتر رسانه‌ای را فراهم کرد.

1000 دلار بونوس قابل ضرر دریافت کنید

بونوس 70 درصد قابل ضرر و دراودان

این بونوس ویژه مخاطبین یوتوفارکس است و همچنین قابل ضرر و از دست دادن است. برای دریافت بونوس از طریق لینک زیر ثبت نام کنید. برای جزئیات بیشتر صفحه بونوس را مشاهده کنید.

در چنین فضایی، ماینینگ به‌تدریج از یک فعالیت فناورانه یا اقتصادی، به یک مقصر سیاسی تبدیل شد. چهره‌هایی از بخش خصوصی نیز به این جدل وارد شدند و با موضع‌گیری‌های صریح، نهادهای دولتی را به استفاده گسترده از برق یارانه‌ای برای استخراج رمزارز متهم کردند. در مقابل، برخی مقامات تلاش کردند نقش ماینینگ را کمرنگ جلوه دهند یا آن را در کنار سایر عوامل قرار دهند، اما فضای دوگانه و چندقطبی ایجادشده در رسانه‌ها و جامعه، اجازه نداد تصویر روشنی از نقش واقعی این صنعت در بحران برق شکل بگیرد.

در مجموع، آن‌چه در این مرحله از ماجرا اهمیت دارد، نه فقط میزان واقعی مصرف برق ماینرها، بلکه برداشت عمومی از این پدیده است. برداشت‌هایی که گاه به دور از داده‌های دقیق، اما با قدرت بالای رسانه‌ای، ماینینگ را به آنتاگونیست بحران انرژی بدل کردند؛ مقصری که برای برخی، نماد سوءمدیریت، برای برخی دیگر، بهانه‌ای برای پنهان‌کردن ناتوانی‌ها و برای عده‌ای نیز فرصتی برای نقد کلی‌تر به ساختار انرژی کشور بود.

✔️  بیشتر بخوانید: ماینینگ بیت‌کوین چیست و چگونه کار می‌کند؟

استخراج رمزارز و چالش شفافیت: از دغدغه عمومی تا مدیریت مصرف

در کنار نگرانی‌های فنی و زیست‌محیطی مرتبط با استخراج رمزارز، یکی از ابعاد بحث‌برانگیز در افکار عمومی، موضوع استخراج غیرمجاز و پنهانی آن در برخی مراکز غیراختصاصی است. ماجرای کشف دستگاه‌های ماینر در یکی از ساختمان‌های بورس تهران در سال ۱۴۰۰، نقطه عطفی در توجه جامعه به این پدیده بود. این رویداد، که با واکنش گسترده رسانه‌ای و استعفای مدیرعامل وقت بورس همراه شد، ذهنیت‌ها را نسبت به مرز میان فعالیت مجاز و غیرمجاز تغییر داد و پرسش‌هایی را درباره بهره‌برداری از منابع عمومی برای فعالیت‌های سودآور مطرح کرد.

پس از این اتفاق، گمانه‌زنی‌هایی در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی درباره حضور برخی مراکز عمومی در حوزه استخراج رمزارز مطرح شد. اگرچه بسیاری از این ادعاها رسماً تأیید یا تکذیب نشده‌اند، اما انتشار مکرر آن‌ها در سطح عمومی، حساسیت‌هایی را نسبت به مصرف برق ارزان در فعالیت‌هایی با سود اقتصادی بالا ایجاد کرد. برخی فعالان اقتصادی نیز با استناد به داده‌های میدانی، تأکید کرده‌اند که بخش قابل‌توجهی از استخراج غیرمجاز به‌دلیل دسترسی‌های خاص به برق یارانه‌ای و فقدان چارچوب نظارتی شفاف گسترش یافته است.

این روند باعث شد نگاه جامعه به پدیده ماینینگ نه فقط از دریچه فنی یا قانونی، بلکه از منظر عدالت و شفافیت نیز مورد بازبینی قرار گیرد. شهروندان انتظار دارند در شرایطی که با خاموشی‌ها و محدودیت‌های مصرف مواجه‌اند، برخورد با همه فعالیت‌های پرمصرف بدون استثناء و با شفافیت کامل انجام شود. به‌ویژه آنکه بخشی از افکار عمومی نگران است که در غیاب اطلاعات رسمی و دقیق، زمینه برای سوء برداشت درباره بهره‌برداری‌های ناعادلانه فراهم شود.

cptmarkets

در نهایت، آنچه در این فضا بیش از هر چیز اهمیت دارد، بازسازی اعتماد عمومی از مسیر اطلاع‌رسانی شفاف و تنظیم سیاست‌هایی منصفانه است؛ سیاست‌هایی که نه‌تنها با ماینینگ غیرمجاز برخورد کنند، بلکه فعالیت‌های قانونی و مسئولانه را نیز تسهیل نمایند. تأکید بر رویکرد تعاملی، شفافیت نهادی و کاهش شکاف میان مردم و نهادهای مسئول، می‌تواند به کاهش تنش‌های اجتماعی و تقویت کارآمدی در مدیریت انرژی بینجامد.

سیاست‌های ناکارآمد و زایش اقتصاد زیرزمینی رمزارزها

با رسمیت یافتن استخراج رمزارز به‌عنوان یک فعالیت صنعتی در سال ۱۳۹۸، انتظار می‌رفت این صنعت نوظهور در مسیر شفافیت و توسعه قرار گیرد و به فرصتی برای اشتغال‌زایی، سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری بهینه از ظرفیت‌های انرژی کشور تبدیل شود. اما در عمل، برخی چالش‌های اجرایی و سیاست‌گذاری، مانع از تحقق کامل این هدف شد و بخشی از تقاضا برای ماینینگ به مسیرهای غیررسمی سوق یافت.

یکی از اصلی‌ترین عوامل این واگرایی، شکاف میان تعرفه‌های برق مصوب برای استخراج قانونی و هزینه‌های واقعی تولید رمزارز در بازار آزاد بود. برق اختصاص‌یافته به مزارع مجاز، در دوره‌هایی با تعرفه‌های نسبتاً بالا و متغیر همراه بود؛ به‌گونه‌ای که برخی فعالان این حوزه اظهار داشتند ادامه فعالیت اقتصادی با این تعرفه‌ها توجیه‌پذیر نیست. در مقابل، دسترسی به برق ارزان خانگی یا صنعتی حتی در شرایط غیرقانونی می‌توانست هزینه‌های استخراج را به شکل قابل‌توجهی کاهش دهد و انگیزه‌هایی برای فعالیت خارج از چارچوب ایجاد کند.

از سوی دیگر، فرآیند صدور مجوز نیز با محدودیت‌هایی مواجه بود. به گفته برخی کارشناسان، از میان صدها درخواست ارائه‌شده برای دریافت مجوز بهره‌برداری، تنها بخش محدودی به تصویب نهایی رسید. این در حالی است که ظرفیت بالقوه برای توسعه این صنعت در بسیاری از مناطق کشور وجود داشت. نتیجه چنین محدودیت‌هایی، انباشت تقاضای غیرپاسخ‌داده‌شده‌ای بود که بخشی از آن به ناچار به شکل غیررسمی و در قالب استخراج زیرزمینی بروز یافت.

فعالان صنعت رمزارز بر این باورند که بخشی از ماینینگ غیرمجاز نه به‌دلیل تمایل به قانون‌گریزی، بلکه به‌دلیل نبود زیرساخت‌های حمایتی و مجوزدهی شفاف شکل گرفته است.

در واقع، سیاست‌هایی که با هدف کنترل مصرف انرژی و نظم‌بخشی به فعالیت‌های این حوزه طراحی شده بودند، در برخی موارد به‌دلیل اجرای ناقص یا سخت‌گیری بیش از حد، نتیجه‌ای معکوس به همراه داشته‌اند. به بیان دیگر، عدم تعادل میان تقاضا و ظرفیت مجاز، زمینه‌ساز ایجاد یک اقتصاد پنهان شده است که در نبود چارچوب‌های اجرایی مناسب، امکان نظارت مؤثر بر آن دشوار می‌گردد.

دولت نیز در سال‌های اخیر کوشیده است با مجموعه‌ای از سیاست‌های کنترلی از گسترش این فعالیت‌های غیرمجاز جلوگیری کند. این اقدامات شامل تشویق شهروندان به گزارش مراکز غیرمجاز، تدوین تعرفه‌های پلکانی برای مصرف برق، قطع انشعاب مشترکان متخلف و وضع جریمه‌های قانونی بوده است. با این حال، تا زمانی که اختلاف محسوس میان تعرفه‌های رسمی و ارزش اقتصادی رمزارزها باقی بماند، جذابیت فعالیت‌های پنهانی از بین نخواهد رفت.

استخراج بیت‌کوین و ناترازی انرژی در ایران

در مجموع، یکی از درس‌های مهم تجربه ایران در زمینه ماینینگ آن است که مقررات‌گذاری سخت‌گیرانه بدون فراهم‌کردن زیرساخت‌های لازم، ممکن است نتیجه‌ای خلاف انتظار داشته باشد. صنعت رمزارز، اگر با سیاست‌گذاری واقع‌بینانه و حمایت هوشمندانه همراه شود، می‌تواند به‌جای بار اضافی بر شبکه، به فرصتی برای تعادل در مصرف، ایجاد اشتغال و حتی صادرات غیرمستقیم انرژی تبدیل شود. اما اگر فضا برای فعالیت شفاف و قانون‌مند فراهم نباشد، این صنعت همچنان در سایه فعالیت خواهد کرد؛ با تمام تبعاتی که این وضعیت برای شبکه برق، نظام اقتصادی و اعتماد عمومی به همراه دارد.

سهم ماینینگ در پیک مصرف؛ عامل تشدید ناترازی یا قربانی؟

شبکه برق ایران، همانند بسیاری از کشورها، در فصول خاص سال با افزایش فشار مواجه می‌شود. در تابستان، مصرف بالای وسایل سرمایشی در بخش خانگی، و در زمستان، افت تولید نیروگاه‌ها به‌دلیل کمبود سوخت گاز، منجر به ناترازی مقطعی در عرضه و تقاضای برق می‌شود. در این شرایط، حتی بارهای کوچک‌تر نیز می‌توانند فشار موجود بر شبکه را تشدید کنند؛ و ماینینگ رمزارز، به‌عنوان یک مصرف‌کننده نسبتاً مداوم و شبانه‌روزی، در مرکز تصمیم‌گیری‌های مدیریت مصرف قرار می‌گیرد.

بررسی تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد که در دوره‌های پیک مصرف، دولت از اختیارات قانونی خود برای مدیریت اضطراری شبکه بهره گرفته و فعالیت مزارع استخراج رمزارز؛ حتی مراکز دارای مجوز رسمی را به‌صورت موقت متوقف کرده است. برای نمونه، در تابستان ۱۴۰۰، به‌دلیل افزایش شدید دمای هوا و رشد ناگهانی مصرف، دستور تعطیلی کامل کلیه مراکز استخراج صادر شد. تصمیمی که پس از چند مرحله تمدید، منجر به کاهش محسوس نرخ هش (Hash Rate) ایران در شبکه جهانی بیت‌کوین شد و نشان داد بخشی از مراکز فعال در ایران همکاری کرده‌اند. در زمستان همان سال نیز، به‌دلیل محدودیت در تأمین سوخت نیروگاه‌ها، توقف موقت استخراج رمزارز در دستور کار قرار گرفت.

این اقدامات، از منظر مدیریت بار و پایداری شبکه قابل درک است؛ اما در نگاه برخی فعالان صنعت، موجب شده ماینینگ به نوعی «قربانی سریع» در سیاست‌های پاسخ به بحران تبدیل شود. از آن‌جا که مزارع استخراج معمولاً بار مشخص و مستمری به شبکه تحمیل می‌کنند و شناسایی آن‌ها آسان‌تر از بسیاری از مصارف خانگی یا صنایع است، در شرایط اضطراری نخستین گزینه برای قطع برق محسوب می‌شوند. این در حالی‌ست که سهم ماینینگ در کل مصرف کشور بسیار کمتر از بخش‌های خانگی، صنعتی یا حتی تلفات شبکه است.

در تابستان ۱۴۰۲، نمونه دیگری از این رویکرد مشاهده شد: دولت برای مقابله با موج گرمای شدید، ضمن اعمال تعطیلی موقت در برخی ادارات و مدارس، فعالیت مراکز استخراج مجاز را نیز تا پایان شهریور محدود کرد. برای تابستان ۱۴۰۴ نیز طبق ابلاغیه رسمی شرکت توانیر، محدودیت فعالیت مراکز دارای مجوز تا پایان فصل گرما تمدید شده است. چنین سیاست‌هایی گرچه برای حفظ پایداری سراسری شبکه ضروری تلقی می‌شوند، اما از منظر صنعت استخراج، چالش‌هایی در برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری ایجاد می‌کنند.

واقعیت این است که مصرف مزارع ماینینگ به‌صورت یکنواخت در طول سال ادامه دارد و تغییر فصلی چندانی ندارد. در مقابل، افزایش مصرف ناشی از بار سرمایشی در تابستان و گرمایشی در زمستان، به شکل فزاینده‌ای به شبکه تحمیل می‌شود.

طبق آمار رسمی، وسایل سرمایشی در تابستان حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد از اوج مصرف برق را به خود اختصاص می‌دهند؛ رقمی بسیار فراتر از مجموع مصرف همه مراکز استخراج رمزارز. با این حال، در نبود امکان کنترل آنی سایر مصرف‌ها، مزارع ماینینگ به عنوان بارهایی قابل‌کنترل‌تر، در اولویت محدودیت قرار می‌گیرند.

از این رو می‌توان گفت نقش ماینینگ در زمان‌های بحران، نه لزوماً به‌عنوان عامل اصلی تشدیدکننده، بلکه به‌عنوان اولین گزینه تعدیل بار مطرح می‌شود. این مسئله بیانگر یک پارادوکس ساختاری در مدیریت مصرف است: در حالی‌که سهم ماینینگ در مصرف برق کشور ناچیز است، اما در شرایط بحرانی، بیش از آنچه به سهم واقعی آن برمی‌گردد، تحت فشار قرار می‌گیرد. این وضعیت نشان می‌دهد که سیاست‌گذاری برق، نیازمند بازنگری دقیق‌تری در اولویت‌بندی بارها و تقویت ابزارهای مدیریت مصرف در سایر بخش‌هاست.

✔️  بیشتر بخوانید: نرخ هش (Hash Rate) چیست و چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟

ماینینگ زیر ذره‌بین مصرف؛ مقایسه‌ای با بازیگران اصلی برق ایران

در تحلیل بحران برق ایران، بررسی سهم استخراج رمزارز در کنار سایر عوامل مصرف انرژی، تصویر دقیق‌تری از واقعیت موجود ارائه می‌دهد. برخلاف برداشت رایجی که گاه در فضای رسانه‌ای تقویت می‌شود، داده‌ها نشان می‌دهد که مصرف برق ماینرها حتی در سناریوهای حداکثری، در مقایسه با سایر مصارف عمده، سهم محدودی دارد.

بخش خانگی، با میلیون‌ها مشترک در سراسر کشور، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده برق محسوب می‌شود. یکی از نمونه‌های بارز، سهم بسیار بالای وسایل سرمایشی در تابستان است. طبق گزارش‌ها، در فصل گرما حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد اوج مصرف برق کشور به کولرهای گازی و آبی اختصاص دارد؛ رقمی معادل ده‌ها هزار مگاوات. این عدد به‌تنهایی چند ده برابر مصرف تخمینی ماینرهاست که در خوش‌بینانه‌ترین برآوردها به ۱.۵ تا ۲ درصد از مصرف کل می‌رسد.

صنایع بزرگ نیز نقشی اساسی در فشار بر شبکه برق دارند. بخش‌هایی نظیر فولاد، پتروشیمی، سیمان و آلومینیوم، برای فرایندهای تولید خود نیاز به برق بسیار بالا دارند. طبق اعلام وزارت نیرو، سهم صنعت و کشاورزی از مصرف برق کشور حدود ۳۰ درصد است. تنها صنعت فولاد به تنهایی در برخی سال‌ها نزدیک به ۱۰ درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص داده است. در شرایطی که گاه برای کاهش مصرف، برق برخی از این واحدها در ساعات مشخص محدود می‌شود، طبیعی است که مصرف‌کننده‌ای مانند ماینینگ نیز در معرض اقدامات مشابه قرار گیرد؛ با این تفاوت که سهم ماینرها بسیار ناچیزتر است.

استخراج رمزارز و بحران برق ایران

از سوی دیگر، بخش قابل توجهی از برق تولیدشده در مسیر انتقال و توزیع به هدر می‌رود. طبق برآوردهای رسمی و غیررسمی، میزان اتلاف انرژی در شبکه برق ایران بیش از ۱۰ درصد است. این یعنی سالانه هزاران مگاوات از ظرفیت تولید به دلایل فنی و زیرساختی، بدون آنکه مصرف مفیدی صورت گیرد، از بین می‌رود. تلفات شبکه به تنهایی چند برابر مصرف مراکز ماینینگ برآورد می‌شود و به یکی از مشکلات مزمن و ساختاری صنعت برق کشور تبدیل شده است.

عامل مهم دیگر، رشد فزاینده تقاضای برق در سال‌های اخیر است که به‌دلیل افزایش جمعیت، توسعه شهرها و استفاده روزافزون از وسایل برقی رخ داده است. در حالی‌که مصرف رو به افزایش است، توسعه ظرفیت نیروگاهی به همان میزان پیش نرفته و برخی پروژه‌ها نیز به دلایل مختلف از جمله محدودیت‌های مالی یا تحریمی، با تأخیر یا توقف مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی، حتی اضافه‌بار چند درصدی می‌تواند تراز شکننده تولید و مصرف را دچار اختلال کند.

در این میان، استخراج رمزارز به‌عنوان یک فعالیت اقتصادی جدید، هرچند مصرفی مستمر دارد، اما در مقایسه با سایر بخش‌ها در حاشیه قرار می‌گیرد. تمرکز بیش از حد بر این صنعت بدون توجه به سایر عوامل ساختاری، ممکن است باعث انحراف توجه عمومی از مسائل اساسی‌تری مانند اتلاف انرژی، سیاست‌های تعرفه‌ای ناکارآمد یا نیاز به سرمایه‌گذاری در تولید برق شود.

در نهایت، استخراج رمزارز نه عامل اصلی، بلکه یکی از ده‌ها عامل فشار بر شبکه برق کشور است؛ آن‌هم در شرایطی که مصرف آن طبق داده‌های رسمی بسیار کمتر از بسیاری دیگر از مصارف پرحجم برق است. اگر قرار است راه‌حل‌های جامع برای بحران انرژی در ایران ارائه شود، این راه‌حل‌ها باید تمام اجزای پازل را در نظر بگیرند، نه فقط قطعه‌ای که بیش از دیگران در معرض دید قرار گرفته است.

ماینینگ در آینه آمار؛ پژوهش‌ها درباره مصرف برق چه می‌گویند؟

اگرچه فضای عمومی پیرامون نقش رمزارزها در بحران برق ایران با روایت‌های مختلفی همراه است، اما نگاه به داده‌های رسمی و پژوهش‌های تخصصی، تصویری شفاف‌تر از واقعیت ارائه می‌دهد. مرکز پژوهش‌های مجلس، انجمن بلاک‌چین ایران و همچنین کارشناسان مستقل صنعت برق، در سال‌های اخیر با بررسی میدانی و تحلیل آماری، تلاش کرده‌اند سهم استخراج رمزارز در ناترازی شبکه برق را با عدد و رقم روشن سازند.

بر اساس گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس در یکی از بررسی‌های تخصصی خود منتشر کرده، مصرف برق تمامی مراکز استخراج رمزارز، چه مجاز و چه غیرمجاز، در بدترین سناریو از ۲ هزار مگاوات فراتر نرفته است. این رقم معادل حدود ۱.۵ تا ۲ درصد از کل ظرفیت تولید برق کشور است که در حدود ۹۰ تا ۱۰۰ هزار مگاوات برآورد می‌شود. در این گزارش تصریح شده است که حتی با فرض خطای بالا در آمار، سهم ماینینگ از بار شبکه در مجموع کمتر از ۱۰ درصد ناترازی را توضیح می‌دهد؛ آن‌هم در شرایطی که سایر عوامل از جمله تلفات شبکه، محدودیت سوخت، افزایش بار سرمایشی و ضعف سرمایه‌گذاری در تولید، نقش پررنگ‌تری دارند.

انجمن بلاک‌چین ایران نیز در مواضع رسمی خود بارها تأکید کرده است که نقش ماینینگ در بحران برق، در نگاه فنی و آماری، حاشیه‌ای است. به گفته اعضای این انجمن، برآورد مصرف برق مراکز استخراج رمزارز در کشور بین ۷۰۰ تا ۱,۵۰۰ مگاوات متغیر است و این مقدار در مقایسه با سایر مصارف عمده مانند کولرهای خانگی یا صنایع فولاد بسیار ناچیز است. همچنین آن‌ها معتقدند تمرکز صرف بر ماینینگ به‌جای اصلاحات ساختاری در حوزه مدیریت انرژی، مسیر حل مسئله را منحرف می‌کند.

از سوی دیگر، داده‌های منتشرشده از سوی شرکت توانیر نیز نشان می‌دهد که حدود ۲۴۰ هزار دستگاه ماینر غیرمجاز در چند سال اخیر شناسایی و جمع‌آوری شده‌اند. مصرف برق این دستگاه‌ها حدود ۸۰۰ مگاوات برآورد شده است. البته برآوردهای غیررسمی حاکی از آن است که هنوز بیش از ۷۰۰ هزار دستگاه دیگر نیز ممکن است در نقاط مختلف کشور فعال باشند. با این حال، حتی اگر مجموع مصرف این دستگاه‌ها را نیز به مصرف رسمی مراکز مجاز اضافه کنیم، باز هم در مقایسه با مصرف بخش‌های پرمصرف شبکه، سهم آن محدود باقی می‌ماند.

نکته مهم دیگری که در گزارش‌های تحلیلی به آن اشاره شده، کاهش سهم ایران از توان محاسباتی جهانی شبکه بیت‌کوین در سال‌های اخیر است. طبق داده‌های ارائه‌شده توسط منابع بین‌المللی، سهم ایران در دوره اوج فعالیت خود حدود ۷ تا ۸ درصد از توان استخراج بیت‌کوین در جهان بوده است، اما این رقم در یکی دو سال اخیر به زیر ۰.۱ درصد سقوط کرده است. این کاهش عمدتاً به‌دلیل تغییرات سیاست‌گذاری داخلی، محدودیت‌های اعمال‌شده، و انتقال فعالیت‌ها به کشورهای دیگر اتفاق افتاده است.

بر پایه این داده‌ها، تحلیل‌گران انرژی معتقدند که هرچند فعالیت استخراج رمزارز ممکن است در برخی مناطق خاص یا زمان‌های پیک مصرف، فشار مضاعفی بر شبکه وارد کند، اما در مقیاس ملی نمی‌توان آن را عامل اصلی بحران برق دانست. به‌ویژه آنکه سایر مشکلات مزمن مانند نوسازی‌نشده‌بودن شبکه انتقال، پایین‌بودن راندمان نیروگاه‌ها و ضعف در مدیریت مصرف، نقش کلیدی‌تری در ایجاد ناترازی دارند.

بیت‌کوین در پرونده ناترازی برق؛ جمع‌بندی نهایی

با در نظر گرفتن مجموعه داده‌ها، روایت‌های رسمی، تحلیل‌های کارشناسی و مشاهدات میدانی، به‌سختی می‌توان استخراج بیت‌کوین را به‌عنوان عامل اصلی بحران برق ایران معرفی کرد. در بهترین برآوردها، مصرف برق مراکز ماینینگ؛ اعم از مجاز و غیرمجاز، حدود یک تا دو درصد از توان تولید کشور را تشکیل می‌دهد. حتی در بدبینانه‌ترین سناریوهای مطرح‌شده در گزارش‌های رسمی، این رقم به‌زحمت به سهمی حدود ۱۰ درصد از ناترازی می‌رسد. این در حالی است که عواملی مانند افزایش مصرف خانگی و صنعتی، بار فصلی ناشی از سرمایش و گرمایش، اتلاف گسترده در شبکه انتقال، و محدودیت سوخت نیروگاه‌ها نقش پررنگ‌تری در ناپایداری شبکه ایفا می‌کنند.

در واقع، آن‌چه باعث شد ماینینگ در کانون توجه قرار گیرد، ترکیبی از دو عامل بود: از یک‌سو، ماهیت تازه و ناشناخته این صنعت برای عموم جامعه، و از سوی دیگر، ضعف در شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی از سوی نهادهای مسئول. ماجراهایی چون کشف دستگاه‌های ماینر در برخی نهادهای عمومی و همچنین تصویری که رسانه‌ها از استخراج زیرزمینی و بهره‌برداری از برق یارانه‌ای ارائه کردند، این صنعت را به‌سرعت در موقعیت مظنون و پرحاشیه قرار داد.

اما در نگاه سیاست‌گذارانه، تمرکز بیش‌ از حد بر یک عامل فرعی، بدون بررسی جامع سایر مؤلفه‌های ساختاری، ممکن است موجب انحراف در مسیر اصلاحات اساسی شود. اگر هدف اصلی، رفع ناترازی و کاهش خاموشی‌هاست، باید نگاه کل‌نگر و چندبُعدی به مسئله مصرف انرژی داشت. مدیریت بهینه مصرف خانگی، ارتقای راندمان نیروگاه‌ها، کاهش تلفات در شبکه و به‌روزرسانی زیرساخت‌های انتقال، مسیرهایی هستند که در کنار نظارت بر فعالیت‌های پرمصرف مانند استخراج رمزارز، باید با جدیت دنبال شوند.

استخراج بیت‌کوین و ناترازی برق ایران

در این میان، آنچه اهمیت دارد اتخاذ رویکردی متوازن است؛ نه انکار نقش ماینینگ، نه بزرگ‌نمایی آن. فعالیت این صنعت، اگر در چارچوب مقررات و با رویکردی شفاف مدیریت شود، می‌تواند به‌جای بار اضافه، حتی به ابزاری برای بهینه‌سازی مصرف و درآمدزایی تبدیل شود. اما در غیاب سیاست‌های هوشمند و ساختار اجرایی کارآمد، همچنان در معرض سوء‌تفاهم، تقابل با جامعه و فشارهای مدیریتی خواهد بود.

در نهایت، پاسخ به این پرسش که آیا بیت‌کوین مقصر اصلی بحران برق ایران است، با قاطعیت منفی است. داده‌ها و تحلیل‌های معتبر نشان می‌دهد که اگرچه استخراج رمزارز یکی از اجزای پازل مصرف انرژی است، اما ریشه ناپایداری شبکه برق ایران در جاهایی عمیق‌تر و ساختاری‌تر قرار دارد؛ جایی میان چالش‌های مدیریتی، اقتصادی، زیرساختی و سیاست‌گذاری بلندمدت.

✔️  بیشتر بخوانید: بلاکچین چیست؟ | صفرتا صد بلاکچین

سخن پایانی

بحران برق در ایران پدیده‌ای چندلایه و پیچیده است که نمی‌توان آن را به یک علت واحد تقلیل داد. استخراج رمزارز، هرچند به‌عنوان یک مصرف‌کننده نوظهور وارد معادلات انرژی کشور شده، اما در قیاس با عوامل ریشه‌دار و مزمن نظیر ضعف سرمایه‌گذاری در صنعت برق، افزایش سریع تقاضا، اتلاف گسترده انرژی و ساختار تعرفه‌ای ناکارآمد، نقش فرعی و محدود دارد. نگاهی دقیق‌تر به داده‌ها و پژوهش‌های رسمی نشان می‌دهد که سهم ماینینگ از ناترازی برق، حتی در سناریوهای بدبینانه، نمی‌تواند بیش از بخشی از بار اضافه بر شبکه باشد.

در عین حال، تداوم فعالیت‌های غیرقانونی، نبود شفافیت در برخی عملکردها، و ضعف در ارتباط‌گیری با افکار عمومی باعث شده که ماینینگ به یکی از سوژه‌های پرحاشیه در گفت‌وگوی اجتماعی و رسانه‌ای تبدیل شود. مدیریت انرژی در ایران نیازمند نوسازی رویکردها و بازاندیشی در اولویت‌هاست؛ نه با تمرکز صرف بر یک فعالیت خاص، بلکه با اصلاح سیاست‌ها، توسعه زیرساخت‌ها و بهره‌گیری عادلانه از منابع. تنها در این صورت است که می‌توان هم پاسخگوی بحران‌های فعلی بود، و هم مسیر پایدارتری برای آینده انرژی کشور ترسیم کرد.

لطفا نظر و سوالات خود را درباره این مقاله ارسال کنید تا کارشناسان ما به شما پاسخ دهند.

بروکر اوتت
دوره اوراق قرضه
2 دیدگاه در “استخراج بیت‌کوین و بحران برق ایران: واقعیت یا بزرگ‌نمایی؟
  1. آواتار سروش سروش گفت:

    سلام با تشکر از مقاله میخواهم نقدی بر آن بنویسم . آیا میوه خریدین مثلا پرتقال ؟ به چه چیزی دقت کردین ؟ جواب شما قطعا در چهارچوبهای خودتان برای انتخاب یک پرتقال میباشد – اما شما قطعا به ساختار درخت پرتقال دقت نکرده اید – شما به ماهیت شکل گیری پرتقال شامل ، آب ، اقلیم ، بیماریها ، کود ، و ….. دقت نکرده اید – اقتصاد هر کشوری ماهیت مختص خود را دارد – این ماهیت ساختاری را شکل میدهد و این ساختار محصول خود را دارد – خالا قطعی برق یک محصول است ، استخراج رمز ارز یک محصول دیگر = توجیه یک محصول با یک محصول دیگر نشانه آگاهی و نبود سواد نسبت به ماهیت و ساختار یک اقتصاد است که در طی صدها سال بر تمامی ایران سیطره دارد و افراد آگاه هم توسط کل مردم ایران رد میشوند = در سال ۲۰۰۸ از طراح ال ۹۰ پرسیدند چرا این خودرو را برای ایران طراحی نکردی؟ جواب داد در فرهنگ مردم ایران و مدیران این کشور به طول و عرض کاغذ اهمیت میدهند نه به چیزی که داخل آن نوشته شده است.

    1. آواتار محمد زمانی محمد زمانی گفت:

      سلام و سپاس از توجه دقیق و دغدغه‌مند شما. کاملاً با شما موافقم که برای درک بحران‌هایی نظیر ناترازی برق، نباید تنها به علائم سطحی توجه نمود و از ساختارهای عمیق‌تر غافل شد، اما هدف این مقاله، نه ساده‌سازی مسئله و نه مقایسه سطحی میان «دو محصول» بوده، بلکه تلاشی است برای باز کردن گره‌ای رایج در افکار عمومی: اینکه آیا واقعاً ماینینگ، آن‌گونه که در رسانه‌ها بازتاب یافته، مقصر اصلی بحران برق است یا نه. مقاله بر پایه داده‌ها و پژوهش‌های معتبر داخلی نوشته شده تا سهم این عامل را در چارچوب بزرگ‌تری بررسی کند و دقیقاً همان‌طور که شما گفتید، قصد دارد از «ظاهر پرتقال» عبور کرده و حداقل بخشی از ساختار درخت را هم نشان دهد.

      در پایان، اشاره شما به ضعف‌های ساختاری اقتصاد ایران و فرهنگ تصمیم‌گیری در لایه‌های کلان بسیار ارزشمند است و امیدوارم بتوانیم در مقالات بعدی، به این ابعاد بنیادین نیز بپردازیم. باز هم از مشارکت اندیشمندانه‌تان سپاسگزارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ایکس چیف
لایت فایننس
wingomarketsbroker
zforex
آمارکتس
آلپاری