انتخابات ۲۰۲۴ بریتانیا: در جستجوی یک دولت مقتدر

زمان مطالعه: 11 دقیقه

انتخابات ۲۰۲۴ بریتانیا: در جستجوی یک دولت مقتدر

سیاست در بریتانیا از سال ۲۰۱۰ که حزب محافظه‌کار توانست حزب کارگر را شکست دهد، سال به سال وضعیت متزلزل‌تری داشته است. بجز دیوید کامرون که یکی از مقتدرترین نخست وزیران بریتانیا در بیست سال گذشته بوده است، هیچ کدام از نخست وزیرانی که پا به ساختمان شماره ۱۰ داونینگ استریت گذاشتند، نتوانستند دوره نخست وزیری خود را به پایان برسانند.

در واقع طی ۱۴ سالی که حزب محافظه‌کار زمام امور در بریتانیا را به دست گرفته‌اند، پنج نخست وزیر تغییر کرده است که به طور متوسط هر نخست وزیر کمتر از ۳ سال در این سمت قرار داشته است. برای مقایسه، مدت زمانی که پنج نخست وزیر قبلی تغییر کردند بیش از ۳۴ سال بود که این مدت تقریبا به طور مساوی بین دو حزب محافظه‌کار و کارگر تقسیم شده بودند. همچنین برای تغییر پنج نخست وزیر قبل از آن بیست سال زمان لازم بود. این آمار نشان می‌دهد که وضعیت سیاسی در بریتانیا در شرایط مطلوبی به سر نمی‌برد.

مشکلات ناشی از کرونا، مشکلات ناشی از حمله روسیه به اوکراین، تورم، رکود فزاینده، کمک‌های بهداشتی ناکافی، پیری جمعیت، برگزیت، مشکلات ناشی از افت رشد اقتصادی چین، مشکلات مرتبط با مهاجران و بسیاری از مشکلات دیگر منجر به آن شده است که دولت‌ها در بریتانیا توانایی بهبود وضعیت را نداشته باشند.

حال یکبار دیگر نخست وزیر بریتانیا دستور انحلال پارلمان را صادر کرد تا با یک انتخابات زودهنگام دیگر دوباره ترکیب پارلمان تغییر کند تا شاید دولت بعدی بتواند با اجماع قوی‌تری قوانین را تصویب کرده و کشور را به پیش ببرد.

ساختار سیاسی بریتانیا به چه صورت است؟

ساختار سیاسی بریتانیا یک ساختار پادشاهی مشروطه است و قدرت اجرایی در آن متعلق به شخص پادشاه است. پادشاهی نیز موروثی و در اختیار چند خاندان نجیب زاده خاص است. در حال حاضر شاه چارلز سوم از خاندان اشرافی ویندزور به عنوان پادشاه و رئیس دولت حضور دارد.

سیستم پارلمانی بریتانیا قدرت اجرایی را که از طرف پادشاه به آنها تنفیذ شده است، اعمال می‌کنند. در واقع هر زمان که پادشاه اراده کند، می‌تواند قدرت اجرایی را از پارلمان گرفته، نخست وزیر را خلع کرده و پارلمان را منحل کند. پارلمان بریتانیا از دو مجلس تشکل شده است که به نام‌های مجلس عوام و مجلس اعیان نامیده می‌شوند. همچنین اختیارات خاصی به دولت‌های اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی اعطا شده است که می‌توانند در پارلمان محلی خود این قدرت‌ها را اعمال کنند.

قدرت پادشاه عبارت است از:

  • عزل و نصب نخست وزیر
  • عزل و نصب سایر وزرا
  • تعلیق و انحلال مجلس
  • رد یا موافق با لوایح مجلس (قانونی کردن آنها)
  • فرماندهی نیروهای مسلح بریتانیا
  • صدور و پس گرفتن گذرنامه و تابعیت بریتانیایی
  • حق مرحمت (اگرچه مجازات اعدام در بریتانیا لغو شده است اما همچنان پادشاه می‌تواند از قدرت خود برای تغییر احکام استفاده کند)
  • حق اعطای افتخار (اعطای مقام اشرافی مانند مقام شوالیه به افراد مطرح)
  • قدرت تصویب و انعقاد معاهدات
  • قدرت اعلان جنگ و صلح
  • قدرت استقرار نیروهای مسلح در خارج از کشور
  • قدرت به رسمیت شناختن دولت‌ها

نخست وزیر به عنوان بال اجرایی پادشاه خدمت می‌کند. این مقام توسط مجلس عوام و با اکثریت مطلق آرا انتخاب می‌شود. اگر حزبی نتواند اکثریت مطلق را از آن خود کند، باید با ائتلافی که با سایر احزاب برقرار می‌کند، فرد مطلوب خود را به عنوان نخست وزیر مطرح کند. اگر هیچ ائتلافی صورت نپذیرد، دوباره انتخابات انجام خواهد شد تا ترکیب پارلمان تغییر کرده و اعضا بتوانند به اجماع بر سر نخست‌وزیری یک فرد واحد برسند.

پس از انتخاب نخست وزیر، پادشاه او را تایید کرده و از آن زمان دوره تصدی وی آغاز خواهد شد. نخست وزیر مسئول تشکیل کابینه است. البته باید توجه داشت برخلاف سیستم‌های ریاستی، در سیستم‌های پارلمانی مانند بریتانیا وزیر عبارت صحیحی نیست و باید از عبارت مشاور استفاده کرد. به خاطر اینکه قدرت مشاور در سیستم‌های پارلمانی بسیار محدودتر از قدرت وزیر در سیستم‌های ریاستی است.

در بریتانیا پارلمان عالی‌ترین نهاد قانونی است. دولت توسط پارلمان تشکیل شده و به پارلمان نیز پاسخگو است. پارلمان از دو بخش مجلس عوام و مجلس اعیان تشکیل شده است.

مجلس عوام در بریتانیا از چهار کمیسیون با جمعیت برابر تقسیم شده است. هر حوزه انتخابی یک نماینده را انتخاب کرده و به مجلس معرفی می‌کند. در مجموع ۶۵۰ حوزه انتخابیه وجود دارد. پس از انتخابات، اعضای منتخب حزب خود را انتخاب می‌کنند. پس از آن احزاب برای انتخاب نخست وزیر و رهبر اپوزیسیون رای‌گیری می‌کنند. اگر حزبی نتواند اکثریت آرا را کسب کند به ائتلاف با احزاب دیگر روی می‌آورد. همچنین احزاب و افراد می‌توانند از ائتلاف یا عضویت در حزب خاصی خارج شده و به عنوان فرد مستقل عضویت خود در پارلمان را ادامه دهند. در حال حاضر ۱۱ عضو مستقل در مجلس عوام بریتانیا حضور دارند.

انتخاب نخست وزیر و رهبر اپوزیسیون در دوره مدرن عموما از مجلس عوام بوده است نه مجلس اعیان (یا مجلس لردها). آخرین نخست وزیری که از مجلس لردها تعیین شد، الک داگلاس هوم در سال ۱۹۶۳ بود و پیش از آن مارکیس از سالزبری در سال ۱۹۰۲ به نخست وزیری رسید.

باید توجه داشت که اگرچه انتخاباتی تشریفاتی در مجلس عوام برای انتخاب نخست وزیر انجام می‌شود، اما در واقع دولت با کمیسیونی که از طرف پادشاه تشکیل می‌شود، انتخاب خواهد شد. سپس پادشاه از فرد برگزیده توسط کمیسیون می‌پرسد که آیا توانایی کسب اکثریت در مجلس را دارد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، پادشاه نخست وزیر را تنفیذ می‌کند. در غیر این صورت سمت به فرد دیگری سپرده خواهد شد. در نهایت تایید نهایی نخست وزیر در مجلس عوام با رای دادن به سخنرانی «تاج و تخت» انجام می‌شود. در این سخنرانی، نخست وزیر پس از انتخاب شدن، برنامه قانونگذاری پیشنهادی دولت جدید را اعلام می‌کند و به رای می‌گذارد. اگر این برنامه بتواند اکثریت آرا را کسب کند، به معنای تایید دولت توسط مجلس است.

مجلس اعیان رکن دیگر پارلمان در بریتانیا است. این مجلس پیشتر یک مجلس اشرافی بود که مقامات در آن به صورت ارثی به نسل‌های بعد سپرده می‌شد. عمده اعضای این مجلس فئودال‌ها و لردهای اشراف‌زاده بودند. در حال حاضر و پس از قانون مجلس اعیان که در سال ۱۹۹۹ به تصویب رسید، نود و دو لرد همچنان به صورت موروثی در این مجلس حضور دارند و در کنار  آنها لردهای منصوب شده هستند که به صورت مادام العمر بدون حق ارثی برای انتصاب فرزندان در مجلس حضور دارند. همچنین برخی از مقامات مذهبی نیز در این مجلس جایگاه دائم دارند. به این مقامات لردهای معنوی (The Lords Spiritual) می‌گویند. نماینده کلیسای مستقر در انگلستان، پنج مرکز باستانی مسیحیت (کانتربری، یورک، وینچستر، لندن و دورهام) در کنار ۲۱ اسقف ارشد از جمله مقاماتی هستند که در مجلس اعیان حضور دارند.

مجلس اعیان در حال حاضر قوانین مجلس عوام را بازنگری می‌کند و قدرت آن را دارد که قوانین این مجلس را وتوی تعلیقی کند. در صورت انجام وتوی تعلیقی، اگر قانون تصویب نشود، به مدت ۱۲ ماه بررسی دوباره آن به تعویق می‌افتد. همچنین بنا به کنوانسیون سالزبری، لردها نمی‌توانند مفاد موجود در بودجه یا سایر صورت حساب‌های پولی یا وعده‌های اصلی موجود در مانیفست حزب حاکم در مجلس عوام را وتو کنند. همچنین استفاده مداوم از حق وتو نیز می‌تواند توسط مجلس عوام لغو شود. با این حال، اکثر دولت‌ها برای جلوگیری از درگیری با لردهای منتفذ و همینطور جلوگیری از تاخیر زمانی، اصلاحات لردها را می‌پذیرند.

در سال ۲۰۰۹، دادگاه عالی بریتانیا، جایگزین مجلس اعیان به عنوان آخرین دادگاه تجدید نظر در پرونده‌های مدنی شد. به این معنا که اگر بر سر یک مساله درگیری بسیار بالا بود و هیچکدام از قوا نمی‌توانستند با یکدیگر مصالحه کنند، دادگاه عالی بریتانیا حکم نهایی را صادر خواهد کرد و پس از آن همه باید به این حکم احترام بگذارند.

سه کشور نیمه مستقل ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی، اگرچه همچنان تحت نظر مجالس بریتانیا قرار دارند، اما با قدرتی که از پارلمان بریتانیا گرفته‌اند، می‌توانند در پارلمان خود در چارچوب تعیین شده قانون‌گذاری کنند. به عنوان مثال پارلمان در ولز و اسکاتلند می‌توانند بر روی برخی از اشکال مالیات‌ستانی اعمال نظر کنند.

کشور انگلستان دارای پارلمان مستقل نیست و پارلمان بریتانیا قوانین مرتبط با قوانین داخلی انگلستان را نیز وضع می‌کند. این مساله منجر به مناقشات بسیار زیادی شده است چرا که به عنوان مثال نماینده اسکاتلند می‌تواند در مورد قوانین مرتبط با کشور انگلستان اعمال نظر کند اما نماینده انگلستان حقی در پارلمان اسکاتلند ندارد. این مساله زمانی حاد شد که در سال ۲۰۱۵، گوردون براون که نماینده اسکاتلند بود، قوانینی معرفی کرد که تنها بر روی انگلستان تاثیر می‌گذاشت.

سیستم رای‌گیری در حوزه‌های انتخابی بریتانیا به این صورت است که فردی که بالاترین رای را کسب می‌کند، انتخاب خواهد شد. به رای دهندگان برگه رای حاوی لیستی از نامزدها داده می‌شود که از میان آنها می‌توانند فقط یکی را انتخاب کنند.

با این حال روش دیگری نیز وجود دارد که عمدتا در اسکاتلند پیاده‌سازی می‌شود. در این روش به رای دهندگان دو برگه رای داده می‌شود یکی برای انتخاب کاندیدا و دیگری برای انتخاب احزابی که برای یک کرسی در پارلمان رقابت می‌کنند. افراد علاوه بر فرد مد نظر خود، می‌توانند حزب مد نظر را نیز انتخاب کنند.

برخی استدلال می‌کنند که سیستم رای‌گیری در بریتانیا منجر به آن شده است که دولت نماینده خواست اکثریت مردم نباشد. در واقع از زمان دولت استنلی بالدوین در سال ۱۹۳۵، تا به امروز هیچ دولتی نتوانسته اکثریت آرای مردمی را به دست آورد و همچنین در مواقعی حزبی که دولت تشکیل داده، نه تنها اکثریت آرا را کسب نکرده (پنجاه درصد آرا بعلاوه یک رای) بلکه حتی از نظر تعداد رای، از حزب رقیب هم کمتر بوده است.

انتخابات عمومی سال ۲۰۱۰ نیز منجر به یک پارلمان معلق شد، به این معنا که هیچ حزبی نتوانست اکثریت مجلس عوام را کسب کند.

نگاهی به احزاب در بریتانیا

احزاب مختلفی در پارلمان و ساختار سیاسی بریتانیا حضور دارند. کارکرد این احزاب این است که با ائتلاف با یکدیگر دولت تشکیل داده و تلاش کنند به اهداف مد نظر خود و رای دهندگان برسند. به طور معمول در پارلمان دو دولت تشکیل می‌شود. یک دولت که دولت اصلی است و یک دولت که به دولت سایه معروف است. دولت اصلی که نخست وزیر را انتخاب می‌کند، در اکثریت قرار دارد و دولت سایه که در مقام اپوزیسیون است، تلاش می‌کند اکثریت آرای دولت اصلی را کاهش داده و همینطور با ائتلاف‌های جسته و گریخته با احزاب مستقل و اقلیت، قوانین مد نظر خود را تصویب کند. در ادامه به بررسی برخی از مهم‌ترین احزاب بریتانیا می‌پردازیم:

حزب محافظه‌کار

این حزب در سال ۱۶۶۲ و پس از جنگ داخلی انگلیس شروع به کار کرد. محافظه‌کاران عمدتا طرفدار ارزش‌های سنتی بریتانیا هستند. همچنین این حزب بیشترین همبستگی و همراهی را با ایده‌های استعماری بریتانیا داشته‌اند.

از منظر هزینه‌کرد دولت، موافق دولت کوچک‌تر هستند و به دنبال نوعی انضباط پولی و مالی با کاهش هزینه‌های دولت‌اند. اگرچه به طور متناقضی به دنبال کاهش مالیات نیز هستند.

مقررات‌زدایی، ائتلاف با نیروهای سنتی و مذهبی، ایده‌های شبه استعماری، طرفداری از دولت حداقلی و تلاش برای گسترش آزادی‌های اقتصادی (در عین حال تلاش برای محدود کردن آزادی‌های مدنی) از جمله ویژگی‌های این حزب است.

حزب کارگر

این حزب در سال ۱۹۰۰ تشکیل شد. آخرین دولت‌هایی که توسط حزب کارگر تشکیل شدند، دولت تونی بلر و گوردون براون بود. این حزب با کنار زدن حزب لیبرال در اوایل قرن بیستم به عنوان بزرگترین نیروی اپوزیسیون در بریتانیا مطرح شد.

از جمله ایده‌های این حزب، افزایش حقوق و دستمزد کارگران، بهبود شرایط بازار کار، افزایش مالیات، افزایش کمک‌های بهداشتی توسط دولت است.

حزب ملی اسکاتلند

این حزب، بزرگترین حزب در اسکاتلند است و به طور معمول یکی از گزینه‌های مناسب برای ایجاد ائتلاف برای سایر احزاب است. یکی از ایده‌های مهم این حزب، استقلال کامل اسکاتلند از بریتانیا است. با این حال، تا امروز این حزب نتوانسته با ائتلافی که ایجاد می‌‌کند، به هدف خود برسد. در صورتی که در نهایت اسکاتلند بتواند از بریتانیا مستقل شود، با توجه به سهم حدود هشت درصدی اسکاتلند در تولید ناخالص داخلی بریتانیا، این کشور با افت درآمدهای ملی مواجه خواهد شد.

حزب لیبرال دموکرات

این حزب تا اوایل قرن بیستم جزو یکی از احزاب مهم و تاثیرگذار در بریتانیا بود، اما از اوایل قرن بیستم جای خود را به حزب کارگر به عنوان یک آلترناتیو قدرتمند برای سندیکاها و اصناف بریتانیا در مقابل حزب محافظه‌کار داد.

حزب لیبرال دموکرات اگرچه از نظر مانیفست نزدیکی زیادی به حزب کارگر دارند، اما در سال ۲۰۱۰، ائتلاف خود را با حزب محافظه‌کار تشکیل داد. حزب لیبرال دموکرات عموما به ترویج آموزش رایگان ابتدایی، تخصیص بودجه به مدارس مناطق فقیر، تشویق ازدواج همجنس گرایان و افزایش مالیات بر درآمد شناخته می‌شوند.

انتخابات ۲۰۲۴ بریتانیا: باید منتظر چه بود؟

ما در حالی وارد انتخابات سال ۲۰۲۴ بریتانیا می‌شویم که حزب محافظه‌کار سال‌ها است ایده جدیدی برای بهبود وضعیت جامعه ندارد. ریشی سوناک که ایده «ارتش بابا» را مطرح کرده بود، موجی از خشم و نفرت را برای خود خرید. در واقع این طرح در واکنش به تهدید رو به رشد روسیه در اروپا ایجاد شده است و در آن قرار است همه افراد بالای ۱۸ سال (پسر و دختر) بتوانند بین یک سال تا یک سال و نیم سربازی اجباری و ۲۵ روز کار خدمات عمومی اجباری در آخر هفته انتخاب کنند. در صورتی که حزب محافظه‌کار در این انتخابات پیروز شوند، این طرج از سال ۲۰۲۵ اجرایی خواهد شد.

اما در طرف دیگر حزب کارگر که یک انشقاق بزرگ پس از جدایی جرمی کوربین، رهبر کاریزماتیک خود را تجربه کرد، اکنون با رهبری سر کی‌یر استارمر به نظر می‌رسد توانسته مانیفست جدیدی ایجاد کند که بسیاری از رای دهندگان را به سمت خود جذب کرده است.

در حال حاضر عمده تحلیلگران انتظار پیروزی حزب کارگر را دارند. در مقاله اخیری که اکونومیست منتشر کرده، ادعا شده است که حزب کارگر با برتری خیره‌کننده‌ای انتخابات را پیروز خواهد شد. اکونومیست ادعا می‌کند که حزب کارگر ۳۸۱ کرسی را به دست خواهد آورد در حالی که حزب محافظه‌کار تنها ۱۹۲ کرسی را کسب می‌کند. نظرسنجی جداگانه‌ای که بر اساس پرسش از ۱۰۰ هزار پاسخ‌دهنده ارائه شده است، نشان می‌دهد که ۹۶ درصد از رای دهندگان نسبت به انتخابات سال ۲۰۱۹ نسبت به محافظه‌کارها بدبین هستند. همچنین نظرسنجی ایپسوس نشان می‌دهد که ۷۳ درصد از رای دهندگان معتقدند که «زمان تغییر» فرا رسیده است.

انتخابات ۲۰۲۴ بریتانیا: در جستجوی یک دولت مقتدر

با این حال، حزب کارگر به اندازه اکونومیست به پیروزی خود مطمئن نیست. ۱۴ سال شکست در انتخابات باعث عدم اعتماد به نفس در بین رهبران این حزب شده است به طوری که در گردهمایی متفکران حزب در ماه مه، دیوید لامی، وزیر خارجه دولت سایه فهرستی از انتخابات اخیری که احزاب در آن پیشتاز بودند اما در نهایت شکست خوردند ارائه داد. در این فهرست شکست هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶، شکست حزب کارگر استرالیا در سال ۲۰۱۹ و حزب دموکرات مسیحی آلمان در سال ۲۰۲۱ ارائه شده است. لامی گفت:« انتخابات امسال همچنان یکی از انتخابات‌هایی است که ممکن است ببازیم.» اما چه چیز می‌تواند منجر به شکست حزب کارگر شود؟

اول اقتصاد. آقای سوناک به عنوان دولتی شناخته می‌شود که بر تورم بالا غلبه کرده است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که تورم در ماه آوریل به ۲.۳ درصد رسیده است. در همین حال رشد اقتصادی در سه ماهه اول سال نیز ۰.۶ درصد عنوان شده است. سوناک امیدوار است بریتانیایی‌ها باور کنند که همه چیز رو به جلو است.

در همین حال، بریتانیایی‌هایی که فکر می‌کنند اقتصاد در ۱۲ ماه آینده بهتر می‌شود، به بالاترین سطح از سپتامبر ۲۰۲۱ رسیده است اما این آمار هنوز نسبت به استانداردهای بلندمدت بدبینانه است. همچنین حزب کارگر در میان رای دهندگان عموما به عنوان حزبی شناخته می‌شود که در اقتصاد عملکرد بهتری دارد.

از طرف دیگر علی‌رغم پیشتازی بالای حزب کارگر در نظرسنجی‌ها، هنوز بسیاری از رای دهندگان، این حزب را به عنوان یک کنجکاوی در نظر می‌گیرند. همچنین کمپین حزب کارگر نیز مملو از تناقضات و فرضیات شکننده است. این حزب در مانیفست خود طوری وانمود می‌کند که می‌تواند بدون صرف پول بیشتر خدمات را متحول کند یا بدون فشار بر کسب و کارها قوانین کار را بهبود دهد. ناآشنایی با اعضای دولت سایه نیز یکی از مشکلات حزب کارگر است. هنوز بسیاری از رای دهندگان اعضای اصلی حزب کارگر را نمی‌شناسند و محبوبیت سر کی‌یر استارمر اگرچه به طرز معناداری از سوناک بیشتر است اما فاصله زیادی با محبوبیت سر تونی بلر دارد.

عامل دیگری که می‌تواند بر پیروزی حزب کارگر سایه بیندازد، تاثیر احزاب کوچک است. پس از پیروزی خیره کننده و عجیب حزب دست راستی افراطی هلند در انتخابات سال ۲۰۲۳، نگرانی حزب کارگر در بریتانیا موفقیت یک حزب افراطی دیگر در انتخابات پیش رو است. حزب اصلاحات بریتانیا به رهبری ریچارد تایس، با ایده‌های شدیدا رادیکال می‌تواند جریان قانون‌گذاری در بریتانیا را به شدت افراطی و ناسیونالیستی کند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که حزب اصلاحات بریتانیا ۱۱ درصد در میان رای دهندگان از محبوبیت برخوردار است که عمده آنها رای دهندگانی هستند که از پیروزی حزب محافظه‌کار در سال ۲۰۱۹ ناامید شده‌اند. چنین محبوبیتی، حتی اگر به موفقیت در کسب اکثریت پارلمان منجر نشود، این ریسک را در پی دارد که قوانین ضد مهاجرتی و همینطور ایده‌های جنگ طلبانه، انزواگرایانه و ضد چینی در پارلمان افزایش یافته و اقتصاد بریتانیا را تحت تاثیر قرار دهد.

از طرفی ائتلاف حزب کارگر نیز چندان محکم نیست. در انتخابات محلی که اخیرا انجام شده است، احزاب کوچکتر توانستند ۲۳ درصد آرا را کسب کنند و حزب سبز در بریستول و هاستینگز موفقیت چشمگیری داشتند. این احتمال وجود دارد که رای دهندگان احزاب دست چپی مانند حزب سبز در انتخابات پیش رو به حزب کارگر روی بیاورند اما هیچ تضمینی وجود ندارد.

در حال حاضر به نظر می‌رسد حزب کارگر پیشتاز نظرسنجی‌ها است. اما این پیشتازی می‌تواند شکننده باشد. همچنین ریسک بزرگ این انتخابات خروج قدرتمند احزاب دست راستی است. احزابی که ایده‌های ناسیونالیستی قدرتمندی دارند و این ایده‌ها در زمانی که هنوز بریتانیا از شوک برگزیت به طور کامل خارج نشده است، می‌تواند به بهای وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصاد، تورم بیشتر به خاطر تعرفه‌های سنگین، درگیری با اتحادیه اروپا بر سر مسائلی مانند مناقشه ایرلند شمالی، درگیری شدیدتر با روسیه در اوکراین، جنگ تجاری با چین و… شود.

همچنین در صورتی که احزاب دست چپی بتوانند قدرت را در کنترل خود بگیرند، احتمالا به سمت سیاست‌های تسهیلی مالی حرکت خواهند کرد که با افزایش مالیات، افزایش حقوق و دستمزد و مراقبت‌های بهداشتی، افزایش کسری بودجه  در نتیجه افزایش احتمالی تورم همراه خواهد بود.

در حال حاضر به نظر می‌رسد پیروزی حزب کارگر به طور کامل در بازار قیمت‌گذاری شده است چرا که پوند انگلستان در پاسخ به اعلام انتخابات زودهنگام حرکت خاصی نشان نداد.

اکثر تحلیلگران بر این اعتقاد هستند که پیروزی حزب کارگر خصوصا اگر با یک برتری قاطع همراه باشد، می‌تواند به یک دهه ناپایداری سیاسی در بریتانیا پایان داده و دوره‌ای از ثبات سیاسی را آغاز کند. این مساله برای پوند و اقتصاد بریتانیا مثبت است.

همچنین احتمالا پیروزی حزب کارگر منجر به بهبود روابط با اتحادیه اروپا خواهد شد. به طور کلی انتظار می‌رود یک پیروزی قاطع برای حزب کارگر برای پوند و سهام بریتانیا مثبت باشد اما هرگونه پیروزی غافلگیر کننده توسط راست‌های افراطی، حزب اصلاحات بریتانیا، برتری خفیف حزب کارگر و حتی پیروزی حزب محافظه‌کار (یا پیروزی ائتلاف این حزب) می‌تواند  به ضرر پوند تمام شود.

1 دیدگاه در “انتخابات ۲۰۲۴ بریتانیا: در جستجوی یک دولت مقتدر
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید