صندوق پوشش ریسک چیست؟
به بیان ساده صندوق پوشش ریسک یا هج فاند (Hedge Fund) یک شرکت سرمایهگذاری است که پول مشتریان را در ابزارهای سرمایهگذاری جایگزین (Alternative Investment) سرمایهگذاری میکند تا عملکردی بهتر از میانگین بازار داشته باشد و یا این که ریسک تغییرات غیرقابل پیشبینی بازار را پوشش دهد.
البته بدیهی است که صندوق پوشش ریسک فراتر از توضیحات بالا است. این صندوقها، به طور کلی ساختارهای قانونی مشابه، استراتژیهای سرمایهگذاری نسبتا نزدیک به یکدیگر و کارمزدی تقریبا یکسان دارند. برای درک تعریف صندوق پوشش ریسک اجازه دهید، وارد جزئیات بیشتری شویم.
پوشش ریسک یا هجینگ چیست؟
در امور مالی تعریف پوشش ریسک یا هجینگ (Hedging) این است که بیمهای خریداری کنید که اگر ارزش دارایی کاهش یافت، میزان ریسک را محدود کنید.
پوشش ریسک یک استراتژی چند معاملاتی است که ضرر یک سرمایه گذاری یا یک معاملهای را که باز است و بر خلاف جهت معامله گر حرکت میکند را بیمه میکند. پوشش ریسک استراتژی پیشرفتهای محسوب میشود و به عنوان هدف اصلی صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Funds) برای محدود کردن ریسکهای نزولی در روندهای نزولی و نوسانات، استفاده میشود.
مثال سادهای از هج یا پوشش ریسک، اقدام هرروزه ما برای خرید بیمه است چراکه با خرید بیمه، خانه خود را در برابر ریسک وقایع ناگوار پوشش میدهیم. مثالی از پوشش ریسک در بازار سهام میتواند به این شکل باشد که شما اگر تعداد زیادی سهام شرکت اپل در اختیار داشته باشید، در مقابل قراردادهای آپشن فروش (Put) این شرکت را میخرید تا در صورت سقوط سهام این شرکت، سود حاصله از قراردادهای آپشن، زیان افت قیمت سهام را جبران کند. مثالی دیگر از پوشش ریسک بدین صورت است که شما قراردادهای آپشن خرید (Call) خارج از پول با سررسید بلندمدت را میخرید تا آپشنهای فروش (Put) نزدیک به پول خود را پوشش ریسک کنید. بطور کلی پوشش ریسک با قراردادهای آپشن، ریسک ما را کمیپذیر و در صورت حرکت بازار در خلاف جهت ما، زیانمان را محدود میکند.
به وسیله هجینگ میتوان مقداری کمی پول هزینه کرد تا ریسک کلی نزولی یک معامله که بر خلاف جهت شما حرکت میکند را کاهش داد. هزینه پوشش ریسک عملکرد سرمایه گذاری شما را نسبت به زمانی که پوشش ریسک انجام نمیدهید، کاهش میدهد اما این هزینه زمانی ارزش پیدا میکند که بازار نزولی میشود یا بازار سقوط میکند و ارزش یک دارایی افت شدیدی را تجربه میکند.
منظور از Hedge Your bets این است که علاوه بر شرط بندی اصلیتان بر روی نتایج متفاوت احتمالی شرط بندی کنید تا بدون توجه به مسیر نهایی بازار، سود تضمین شدهای در یک سمت شرط بندیتان داشته باشید. البته این اصطلاح برای کاهش دادن مقدار ریسک زمانی که بازار خلاف جهت شما حرکت میکند، نیز استفاده میشود.
هجینگ ابزاری برای مدیریت ریسک است و هزینهای برای بیمه معاملات و پورتفو محسوب میشود. هدف از انجام این کار کاهش دادن ضررها است. انجام دادن پوشش ریسک در برخی مواقع میتواند موجب شود عملکرد بهتری نسبت به افرادی که پوشش ریسک ندارند، داشته باشید. البته برخی اوقات که نیازی به پوشش ریسک نیست پوشش ریسک یا هدجینگ میتواند هزینه اضافهای برای شما داشته باشد و منجر شود عملکرد سبد شما ضعیفتر شود.
تعریف صندوق پوشش ریسک
از نظر فنی یک صندوق پوشش ریسک به عنوان شرکت مختلط یا شرکت غیر سهامی (Limited Partnership) شناخته میشود. سرمایهگذاران شخص ثالث مانند صندوقهای بازنشستگی، بانکها و افراد ثروتمند به عنوان شرکای محدود سرمایهگذاری میکنند در حالی که گروه مدیریت صندوقهای پوشش ریسک به عنوان شریک تضامنی (General Partner) فعالیت میکنند.
مدیران صندوقهای پوشش ریسک پول شرکای محدود خود را به روشهای مختلفی سرمایهگذاری میکنند تا به چیزی دست پیدا کنند که به آن «آلفا» میگویند. آلفا به معنی بازدهی بالاتر از بازار است که ریسک آن تعدیل شده باشد.
برای انجام این کار، صندوقهای پوشش ریسک از طیف گستردهای از استراتژیها و تاکتیکها استفاده میکنند. آنها در بدهی (Debt)، ابزارهای مشتقه پیچیده (complex derivatives)، سهام (stocks)، اوراق قرضه (bonds)، اختیارات معامله (options)، کامودیتیها (commodities) و سایر سرمایهگذاریهای محرمانه سرمایهگذاری میکنند. برخی از صندوقهای پوشش ریسک سهم زیادی را در شرکتها خریداری میکنند و از این موقعیت برای تاثیرگذاری بر مدیریت و ایجاد تغییرات چشمگیر در شرکت استفاده میکنند. بارها شده است که این تغییرات سود کلانی برای سرمایهگذاران و صندوقها به همراه داشته است. اما صندوقهای پوشش ریسکی نیز وجود دارند که در پشت صحنه و با استفاده از مدلهای مالی تصمیمات خود را اتخاذ میکنند.
استراتژی هرچه که باشد، این صندوقها همگی با فرصتطلبی به دنبال روشهای جدید سرمایهگذاری هستند. آنها تنها به سرمایهگذاری بر روی سهام یا اوراق قرضه محدود نمیشوند. این صندوقها تانکرهای نفتی را که توانایی ذخیره میلیونها بشکه نفت خام دارد را خریداری میکنند، املاک و مستغلات خریداری میکند، و یا حتی جنگهای وکالتی علیه سایر شرکتها به راه میاندازند. این صندوقها هرکجا که فرصت کسب درآمد وجود داشته باشد سرمایهگذاری میکنند.
صندوقهای پوشش ریسک به دلیل کار و تخصصشان حقوق خوبی نیز میگیرند. کارمزدها در این صندوقها متفاوت هستند، اما معمولا این صندوقها ۲% از کل سرمایه به عنوان کارمزد سالانه برای مدیریت سبد و ۲۰% از سود سرمایهگذاری دریافت میکنند.
یک نمونه صندوق پوشش ریسک
تصور کنید شرکتی به نام Global Umbrella Investments را راهاندازی کردهاید. در اساسنامه (Operating agreement سند قانونی که نحوه مدیریت شرکت را بیان میکند) آمده است، اگر در سال توانستید بالای ۳% سود کسب کنید، ۲۵% سود مازاد بر ۳ درصد به شما تعلق خواهد گرفت. شما میتوانید در هرچیزی از جمله سهام، اوراق قرضه، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، املاک و مستغلات، شرکتهای نوپا، هنر، تمبرهای نادر، کالاهای قابل بازیافت، طلا یا مشروبات الکلی سرمایهگذاری کنید. آن ۳% به عنوان مانع (hurdle) شناخته میشود و میزان سودی است که باید کسب کنید تا به شما سودی پرداخت شود. ۲۵% نیز سود سخاوتمندانهای است که شما با اثر سودآوری بیش از “مانع” کسب خواهید کرد. همانطور که گفته شد میزان استاندارد ۲% و ۲۰% است.
حال تصور کنید یک سرمایهگذار به شما ۱۰۰ میلیون دلار پول میدهد و شما مطابق با دستورالعمل مندرج در اساسنامه آن را سرمایهگذاری میکنید. شما میتوانید این پول را خرج احداث یک رستوران یا یک شرکت جدید کنید. هدف این است که پول را در بالاترین بازده احتمالی نسبت به ریسک آن سرمایهگذاری کنید تا بیشترین سود نصیب شما شود.
حال تصور کنید که در سال اول یک سرمایهگذاری باورنکردنی انجام دادهاید و دارایی شما از ۱۰۰ میلیون به ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است. ۳% اول به سرمایهگذار تعلق دارد و از ۹۷ میلیون دلار باقی مانده ۲۵% به شما و ۷۵% به سرمایهگذار میرسد.
بدین ترتیب شما ۲۴.۲۵ میلیون دلار درآمد کسب خواهید کرد. سرمایهگذار نیز در مجموع ۷۵.۷۵ میلیون دلار کسب خواهد کرد. از سوی دیگر اگر ۲ درصد نیز به عنوان کامزد سالانه مدیریت مورد توافق بوده باشد به شما میرسد.
آیا صندوق پوشش ریسک چیز بدی است؟
از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸، صنعت صندوقهای پوشش ریسک به طور جدی مورد بررسی قرار گرفته است. در آن زمان در حالی که میلیونها آمریکایی شغل، خانه و پسانداز بازنشستگی خود را از دست دادند، چند صندوق پوشش ریسک با شرطبندی در مقابل بازار مسکن میلیاردها دلار بدست آوردند. این موضوع باعث قطع ارتباط میان شهروندان دارای مشاغل خویشفرما و کوچک (Main Street) و صندوقهای پوشش ریسک وال استریت شد و همچنین منجر به ایجاد تنفری از این صنعت شد، که البته قابل درک است.
همچنین مدیران صندوقهای پوشش ریسک به معاملات نهانی (inside-trading)، اقدامات مشکوک تجاری و رفتارهای غیر اخلاقی محکوم شدهاند. البته نمیتوان گفت، تمام مدیران صندوقهای پوشش ریسک فاسد هستند.
صندوقهای پوشش ریسک در اصل به شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری راهی پیشنهاد میدهند تا از طریق سرمایهگذاری بر داراییهای جایگزین، ریسکهای موجود در بازار را کاهش دهند. این داراییها از آنجایی که همبستگی زیادی با بازار سهام ندارند میتوانند به خوبی ریسکهای این بازار را پوشش دهند. اگر شاخص داوجونز یا S&P سقوط کنند، صندوقهای پوشش ریسک در داراییهایی سرمایهگذاری میکنند که در هنگام سقوط بازار عملکرد خوبی دارند بدین صورت خسارت کلی را کاهش میدهند.
وجود چنین صندوقهایی برآمده از نیاز بازار بوده است و وجود آن برای سرمایهگذاران بزرگ ضروری است اما بحران مالی سال ۲۰۰۸ و پیامدهای ناشی از آن موجب افزایش مقررات در این صنعت شد که آن نیز ضروری بود و به کاهش تعداد بازیگران بد در این صنعت کمک کرد.
آیا باید در صندوقهای پوشش ریسک سرمایهگذاری کرد؟
برای اکثر سرمایهگذاران خرد، سرمایهگذاری در این صندوقها نه تنها ایده بدی است بلکه احتمالا غیرممکن است. به دلیل قوانین و مقررات حاکم بر این صنعت، هر سرمایهگذار که بخواهد در این صندوقها سرمایهگذاری کند باید واجد شرایط “سرمایهگذار دارای اعتبار” (Accredited investor) باشد. این بدان معنی است که در دو سال آخر باید درآمد بالای ۲۰۰ هزار دلار داشته باشید یا اگر متاهل هستید باید مجموع خالص درآمد شما و همسرتان سالانه بالای ۳۰۰ هزار دلار باشد و دلیلی داشته باشید که مشخص کند این درآمد در آینده نیز باقی خواهد ماند. همچنین دارایی خالص شما به استثنای املاک مسکونی شخصی باید بیش از یک میلیون دلار ارزش داشته باشد.
علاوه بر شرایطی که برای سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک نیاز است، باید بدانید که این صندوقها کارمزد بالایی دارند و در اوراق بهادر متلاطم و ریسکی سرمایهگذاری میکنند. برای بسیاری از سرمایهگذاران خرد این ترکیب میتواند خطرناک باشد. بعلاوه به دلیل ساختار کارمزدی این صندوقها، از سودهای احتمالی به دست آمده سهم زیادی نصیب سرمایهگذار نمیشود. این صندوقها در شرطبندیهای پرریسک سرمایهگذاری میکنند که اغلب نتیجه نمیدهند و در نتیجه ضرر بزرگی نصیب سرمایهگذاران میشود.
علی رغم آنچه در رسانهها گفته میشود و مدیران ارشد صندوقهای پوشش ریسک را مانند سلبریتیها به نمایش میگذارند واقعیت این است که سرمایهگذاری در این صندوقها را باید به سرمایهگذاران نهادی یا افراد فوق العاده ثروتمند سپرد. چون این افراد از این صندوقها به عنوان پوششی برای جلوگیری از ضررهای احتمالی سرمایهگذاریهایشان در بورس و اوراق استفاده میکنند.