انواع استراتژی‌ های صندوق های پوشش ریسک

زمان مطالعه: 8 دقیقه

انواع استراتژی‌ های صندوق های پوشش ریسک

انواع استراتژی‌ های صندوق های پوشش ریسک

در این مقاله قصد داریم تا انواع استراتژی‌‌های صندوق پوشش ریسک را برای شما توضیح دهیم. در این مقاله انواع استراتژی هایی که توسط صندوق های پوشش ریسک استفاده می‌شوند را آموزش خواهید دید.

بسیاری از معامله‌گران خرد تصور می‌کنند، هج فاندها یا صندوق‌های پوشش ریسک و سایر بازیگران بزرگ به خاطر اطلاعات زیادی که در اختیار دارند، در بازار موفق هستند. اما دو نکته مهم را باید توجه داشت، این شرکت‌ها به خاطر استراتژی‌های خاص در بازار موفق هستند و شاید برایتان جالب باشد که بدانید اکثر هج فاندها آنقدرها هم که تصور می‌شود سودده نیستند. در واقع در ایالات متحده اکثر هج فاندها تنها به اندازه بازده شاخص‌ها سود کسب می‌کنند.

اما ما در اینجا نمی‌خواهیم سودآوری صندوق‌های پوشش ریسک را زیر سوال ببریم بلکه قصد داریم استراتژی‌های آنها را با هم بررسی کنیم. استراتژی‌های صندوق‌های پوشش ریسک عبارت است از مجموعه‌ای از اصول و دستورالعمل‌ها که توسط این صندوق‌ها اجرا می‌شوند تا آنها را در برابر حرکات سهام یا اوراق بهادار محافظ کند و با سرمایه در گردش بسیار اندک (نسبت به کل سرمایه صندوق) و بدون ریسک بر روی تمام بودجه، کسب سود کنند.

استراتژی‌های خرید/فروش (لانگ/شورت) سهام

در این نوع استراتژی، مدیر سرمایه‌گذاری پوزیشن‌های خرید و فروش در سهام و اوراق مشتقه قرار می‌دهد.

مدیران این صندوق‌ها سهامی را که احساس می‌کنند کم ارزش هستند، خریداری کرده و سهامی را که تصور می‌کنند بیش از حد ارزشگذاری شده‌اند به فروش می‌رسانند.

این مدیران از طیف گسترده‌ای از تکنیک‌ها برای رسیدن به یک تصمیم سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند که شامل هر دو روش بنیادین و تکنیکال می‌شود.

این استراتژی می‌تواند صنایع گسترده‌ای را در بر بگیرد یا در برخی صنایع خاص متمرکز شود. همچنین این استراتژی می‌تواند از نظر سرمایه در معرض ریسک، اهرم، دوره نگه‌داری سهام، غلظت سرمایه بازار و ارزش بازار بسیار متنوع باشد.

این صندوق‌ها معمولا در دو شرکت رقیب یک صنعت پوزیشن‌های لانگ و شورت می‌گیرند. اما مدیران کل سرمایه‌ای را که خرید کرده‌اند، با پوزیشن فروش پوشش نمی‌دهند.

مثال:

اگر شرکت تاتا موتور نسبت به هیوندای ارزان به نظر برسد، یک معامله‌گر ممکن است ۱۰ هزار دلار تاتا موتور بخرد و به همان میزان سهام هیوندای را شورت کند. در چنین شرایطی خالص سرمایه در معرض ریسک برابر با صفر است.

اما اگر تاتا موتورز از هیوندای بهتر عمل کند، صرف نظر از آنچه به طور کلی در بازار اتفاق می‌افتد، سرمایه‌گذار سود کسب می‌کند.

فرض کنید هیوندای ۲۰ درصد و تاتا موتور ۲۷ درصد افزایش داشته باشند. این معامله‌گر تاتا موتور را به قیمت ۱۲۷۰۰ فروخته و پوزیشن فروش خود را که به ۱۲۰۰۰ دلار رسیده است خریداری می‌کند. در این صورت ۷۰۰ دلار سود می‌کند.

حال اگر هیوندای ۳۰ درصد سقوط کند و تاتا موتور ۲۳ درصد سقوط داشته باشد، او تاتا موتو را به قیمت ۷۷ هزار دلار می فروشد و پوزیشن شورت خود را با ۷۰۰۰ دلار می‌خرد. در این حالت نیز همچنان ۷۰۰ دلار سود کسب می‌کند.

تنها در صورتی این معامله‌گر ضرر می‌کند که در تحلیل خود اشتباه کرده باشد و هیوندای از تاتا موتور بهتر عمل کند.

استراتژی بازار خنثی

در استراتژی بازار خنثی، صندوق‌های پوشش ریسک به دنبال رسیدن به هدف خالص سرمایه در معرض ریسک صفر هستند، که یعنی پوزیشن‌های خرید و فروش آنها ارزش بازار یکسانی دارد.

در چنین شرایطی، مدیران تمام سود خود را از انتخاب سهام به دست می‌آورند. این استراتژی نسبت به استراتژی اول ریسک کمتری دارد در عین حال بازده مورد انتظار کمتری نیز دارد.

مثال:

یک مدیر صندوق ممکن است ده میلیون دلار از سهام  یک شرکت بیوتکنولوژی را که انتظار دارد عملکرد بالاتری داشته باشند، خریداری کرده و ده میلیون دلار از سهام یک شرکت بیوتکنولوژی را که ممکن است عملکرد پایین‌تری داشته باشند، به فروش برساند.

در چنین شرایطی، سود و زیان با با توجه به عملکرد واقعی بازار، یکدیگر را جبران می کنند. در این معامله حتی اگر این بخش به هر جهتی حرکت کند، سود سهام خریداری شده با ضرر سهام فروخته شده جبران می‌شود. اگر کل صنعت بیوتکنولوژی افت کند یا صعود کند، به هرحال معامله‌گر سود خواهد کرد. تنها در صورتی این معامله‌گر ضرر می‌کند که در تحلیل خود برای انتخاب سهام پربازده و کم بازده اشتباه کرده باشد.

استراتژی اربیتراژ ادغامی

در این استراتژی، صندوق پوشش ریسک، سهام دو شرکت در حال ادغام را به طور همزمان هم می‌خرد و هم می‌فروشد تا سود بدون ریسک ایجاد کند. ریسک این استراتژی آن است که معامله ادغام به موقع یا اصلا بسته نشود.

در این استراتژی، سهام شرکت هدف با قیمت تخفیفی به شرکت دیگر فروخته می‌شود. به تفاوت این قیمت‌ها اربیتراژ ادغامی می‌گویند. در این استراتژی بسته شدن معامله در زمان درست بسیار مهم است.

به عنوان مثال دو شرکت الف و ب را در نظر بگیرید.

فرض کنید شرکت الف در بازار به قیمت ۲۰ دلار معامله می‌شود. این شرکت قرار است با شرکت ب که در بازار۳۰ دلار معامله می‌شود، ادغام شود.

قیمت شرکت الف به یکباره جهش کرده اما به زودی به قیمت تعادلی جدید می‌رسد. قیمتی که بالاتر از ۲۰ دلار و پایین‌تر از ۳۰ دلار است. این قیمت تعادلی تا زمانی که ادغام صورت بگیرد حفظ می‌شود.

تصور کنید انتظار می‌رود معامله ادغام در ۳۰ دلار بسته شود و سهام شرکت الف در ۲۷ دلار معامله می‌شود.

برای استفاده از این آربیتراژ ریسک، معامله‌گر سهام شرکت الف را در قیمت ۲۸ دلار خریداری می‌کند، سهام را نگه می‌دارد و زمانی که ادغام دو شرکت در قیمت ۳۰ دلار انجام شد، سهام را می فروشد.

بنابراین معامله‌گر به ازای هر سهم ۲ دلار یا ۴ درصد سود کسب کرد که البته جدای از هزینه‌های معامله مانند کمیسیون و… است.

استراتژی آربیتراژ تبدیلی

این استراتژی ترکیبی از معامله بر روی اوراق قرضه قابل تبدیل و معامله بر روی اختیارات سهام است. اوراق قرضه قابل تبدیل اوراق قرضه‌ای است که دارنده آن می‌تواند ادعا کند که معادل اوراق قرضه، سهام در اختیار بگیرد.

این استراتژی تنها در صورتی سود می‌دهد که در قیمت‌گذاری برای ضریب تبدیل خطا صورت گرفته باشد. یعنی بین اوراق قرضه قابل تبدیل و سهام اصلی آن قیمت‌گذاری به درستی صورت نگرفته باشد.

اگر اوراق قرضه قابل تبدیل ارزان باشد یا نسبت به سهام پایه ارزش‌گذاری کمی صورت گرفته باشد. می‌توان از آربیتراژ خرید اوراق قرضه قابل تبدیل و فروش سهام سود کسب کرد.

برعکس، اگر اوراق قرضه قابل تبدیل نسبت به سهام پایه گران باشد، می‌توان از آربیتراژ فروش اوراق قرضه قابل تبدیل و خرید سهام سود کسب کرد.

در چنین استراتژی، مدیران سعی می‌کنند پوزیشن دلتای خنثی را حفظ کنند تا با نوسانات بازار، نوسانات در اوراق قرضه و سهام یکدیگر را خنثی کنند.

(پوزیشن دلتای خنثی یک استراتژی یا پوزیشن است که در آن به دلیل اختصاص مناسب پورتفو، ارزش آن در صورت نوسان بازار بدون تغییر باقی می‌ماند.)

آربیتراژ تبدیلی به طور کلی در نوسانات زیاد بازار ایجاد می‌شود. هرچقدر سهام افزایش بیشتری داشته باشد، فرصت بهتری برای صندوق‌های پوشش ریسک است تا سود کسب کنند.

 مثال:

شرکت ویژن تصمیم می‌گیرد یک اوراق قرضه یک ساله منتشر کند که نرخ کوپن آن ۵ درصد است. پس، در روز اول معاملات، ارزش اسمی آن ۱۰۰۰ دلار است و اگر آن را تا سررسید یک ساله نگه دارید، ۵۰ دلار سود کسب می‌کنید.

هر زمان که دارنده اوراق قرضه بخواهد این سهام را تبدیل کند، این اوراق به ۵۰ سهم شرکت ویژن قابل تبدیل است. (قیمت سهام در آن زمان ۲۰ دلار بوده است)

اگر قیمت سهام ویژن تا ۲۵ دلار افزایش یابد، دارند اوراق قرضه می‌تواند از امتیاز خود استفاده کرده و اوراق را به سهام تبدیل کنند. با توجه به این که آنها هنوز ۵۰ سهام دارند، ارزش اوراق مساوی با ۱۲۵۰ دلار خواهد بود. بنابراین اگر معامله‌گری اوراق قرضه قابل تبدیل این شرکت را خریده باشد اکنون ۲۵۰ دلار سود کسب کرده است. اگر این معامله‌گر قصد فروش اوراق را داشته باشد، می‌تواند ۱۲۵۰ دلار طلب کند.

اما اگر قیمت سهام به ۱۵ دلار کاهش پیدا کند چه می‌شود؟ قیمت اوراق به ۷۵۰ دلار کاهش پیدا می‌کند (۱۵ دلار ضرب در ۵۰ سهم). در این حالت عاقلانه نیست که از حق خود برای تبدیل اوراق به سهام استفاده کنید. پس صبر می‌کند تا سررسید اوراق برسد و قیمت اصلی اوراق در کنار ۵ درصد سود کوپن را دریافت کنید.

آربیتراژ ساختار سرمایه

در این استراتژی، دارایی شرکتی که ارزش‌گذاری آن پایین است خریداری شده و هنگامی که ارزش آن به حد واقعی یا بالاتر از آن رسید، به فروش می‌رسد.

هدف از این استراتژی، کسب سود از قیمت‌گذاری ناکارآمد در ساختار سرمایه شرکت است. این استراتژی توسط بسیاری از صندوق‌های پوشش ریسک  استفاده می‌شود.

این استراتژی شامل خرید یک دارایی در ساختار سرمایه یک شرکت و فروش همزمان یک دارایی دیگر در ساختار سرمایه همان شرکت است. به عنوان مثال، خرید اوراق قرضه غیر مرجح و اوراق قرضه ارشد یا خرید سهام و فروش CDS.

مثال:

تصور کنید اخباری در مورد عملکرد ضعیف یک شرکت خاص منتشر شده است. در چنین حالتی احتمال افت قیمت اوراق قرضه و سهام آن بسیار زیاد است اما قیمت سهام به دلایل زیر افت بیشتری را تجربه می‌کند.

  • به دلیل اولویت دارندگان اوراق قرضه، احتمال انحلال شرکت وجود دارد و سهامداران در معرض ریسک بیشتری هستند.
  • در صورت عملکرد بد شرکت، سود سهام احتمالا کاهش می‌یابد. بازار سهام به دلیل واکنش شدیدتر به اخبار، معمولا دارای نقدینگی بیشتری است. در حالی که پرداخت سالانه اوراق قرضه ثابت هستند و تحت هر شرایطی پرداخت می‌شوند.

یک مدیر صندوق هوشمند از این واقعیت که سهام نسبت به اوراق قرضه ارزان‌تر می‌شود، استفاده کرده و سود کسب می‌کند.

آربیتراژ با درآمد ثابت

این استراتژی از آربیتراژ میان نرخ بهره اوراق بهادار کسب سود می‌کند. رایج‌ترین آربیتراژ درآمد ثابت، آربیتراژ سواپ-اسپرد است. در استراتژی آربیتراژ سواپ-اسپرد، پوزیشن‌های مخالف خرید و فروش در یک اوراق قرضه سواپ و اوراق خزانه‌داری گرفته می‌شود.

نکته قابل توجه این است که چنین استراتژی‌هایی بازدهی نسبتا ناچیزی دارند و می‌توانند گاهی خسارات زیادی به بار آورند. از این رو چنین استراتژی‌هایی مخصوص صندوق‌های پوشش ریسک است و نیاز به دقت بسیار بالایی دارد.

مثال:

یک صندوق پوشش ریسک پوزیشن زیر را در اختیار گرفته است: خرید ۱۰۰۰ برگه اوراق مشارکت ۲ ساله شهرداری در قیمت ۲۰۰ دلار.

۱۰۰۰برگه*۲۰۰ دلار=۲۰۰۰۰۰ دلار ریسک (بدون پوشش)

این اوراق سالانه ۶ درصد سود پرداخت می‌کنند (یا هر نیم سال ۳ درصد)

مدت زمان سررسید ۲ ساله است، بنابراین شما پس از دو سال اصل و فرع اوراق را دریافت می‌کنید.

پس از سال اول، مبلغی که شما به دست می‌آورید عبارت است از:

۲۰۰۰۰۰دلار * ۰.۰۶= ۱۲۰۰۰ دلار

به طریق مشابه پس از ۲ سال شما ۲۴ هزار دلار خواهید داشت.

اما سرمایه شما در تمام این مدت در معرض ریسک است. به عنوان مثال شهرداری نکول کرده و اوراق قرضه را از شما خریداری نکند یا سود آن را پرداخت نکند.

بنابراین باید سرمایه خود را پوشش دهید.

در اینجا مدیر صندوق پوشش ریسک نرخ بهره سواپ دو کمپانی را که ۶ درصد سود سالانه که مشمول پنج درصد مالیات می‌شوند را به فروش می‌رساند.

۲۰۰۰۰۰ دلار * ۰.۰۶=۱۲۰۰۰ دلار *(۰.۹۵)=۱۱.۴۰۰ دلار

و برای دو سال داریم ۲۲۸۰۰ دلار.

این مبلغی است که مدیر باید پرداخت کند و این مبلغ را از سود دریافت شده از شهرداری پرداخت می‌کند. در این صورت داریم:

۱۲۰۰دلار=۲۲۸۰۰ دلار-۲۴۰۰۰ دلار

پس برای دو سال ۱۲۰۰ دلار سود کسب می‌کند.

استراتژی رویداد محور

در این استراتژی، مدیران سرمایه‌گذاری پوزیشن‌هایی را در شرکت‌هایی که درگیر ادغام، بازسازی، پیشنهادات مناقصه، بازخرید سهام، مبادلات بدهی، صدور اوراق بهادار یا سایر تغییرات در ساختار سرمایه هستند، اخذ می‌کنند.

مثال:

یک مثال از استراتژی رویداد محور، اوراق بهادار به اصطلاح پریشان (distressed bonds) است. در این استراتژی‌ها، صندوق‌های پوشش ریسک، بدهی شرکت‌های در مضیقه مالی یا شرکت‌های ورشکسته را خریداری می‌کنند یا اینکه اگر شرکت هنوز درخواست اعلام ورشکستگی نکرده باشد، مدیر ممکن است سهام را شورت کند و بر روی ریزش بیشتر سهام شرط بندی کند.

استراتژی بنیان‌های جهانی

در این استراتژی مدیر صندوق قصد دارد با تمرکز بر شرط بندی روی نرخ بهره، اوراق قرضه دولتی و ارزها، از تغییرات گسترده اقتصادی و سیاسی در کشورهای مختلف سود ببرد. مدیران سرمایه‌گذاری متغیرهای اقتصادی و تاثیر آنها بر بازارها را تحلیل می‌کنند و بر این اساس استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود را توسعه می‌دهند.

مدیران چگونگی تاثیر روندهای اقتصاد کلان بر نرخ بهره، ارزها، کالاها یا سهام در سراسر جهان را بررسی کرده و دارایی‌ها را در طبقات مختلف دسته‌بندی می‌کنند.

انواخ مختلفی از روش‌های تحلیلی مانند تحلیل سیستماتیک، تحلیل کمی و بنیادی، تحلیل دوره سرمایه‌گذاری بلند یا کوتاه مدت و… در این روش استفاده می‌شود.

مدیران سرمایه‌گذاری که چنین استراتژی را استفاده می‌کنند، معمولا دارایی‌هایی که نقدینگی زیادی دارند مانند اوراق آتی یا ارزها را ترجیح می‌دهند.

مثال:

یک مثال عالی از این استراتژی جورج سوروس است که در سال ۱۹۹۲ پوند استرلینگ را شورت کرد. وی سپس پوزیشن شورت خود را تا ۱۰ میلیارد پوند افزایش داد.

در نتیجه او از بی میلی بانک انگلیس برای افزایش نرخ بهره خود در مقایسه با سایر کشورهای اروپا که نرخ ارز شناور داشتند سود برده و در نهایت بیش از ۱.۱ میلیارد پوند سود کسب کرد.

استراتژی فقط فروش

این استراتژی شامل فروش سهامی است که پیش‌بینی می‌شود در آینده ارزش آنها کاسته خواهد شد.

برای اجرای موفقیت آمیز این استراتژی، مدیران باید صورت‌های مالی، رقبا یا تامین کنندگان را به خوبی بررسی کنند تا در صورت وجود دردسر برای شرکتی خاص، سهام آن شرکت را بفروشند.

صندوق‌های پوشش ریسک چه استراتژی‌هایی را انتخاب می‌کنند؟

طبق آمار حدود ۷۵ درصد از صندوق‌های پوشش ریسک از استراتژی خرید و فروش سهام استفاده می‌کنند. ۱۰ درصد آنها استراتژی آربیتراژ تبدیلی را دنبال می‌کنند و ۱۵ درصد مابقی، از استراتژی‌های دیگر مانند رویداد محور یا بنیاد کلان استفاده می‌کنند.

استراتژی‌های صندوق‌های پوشش ریسک چه تفاوتی با استراتژی‌های معمولی سرمایه‌گذاری دارد؟

صندوق‌های سرمایه‌گذاری پوشش ریسک معمولا در استراتژی‌های خود از اهرم، فروش استقراضی و سرمایه‌گذاری‌های جایگزین استفاده می‌کنند. آنها معمولا در استراتژی‌های خود سعی می‌کنند ریسک‌ها را تا حد امکان با ابزارهای مختلف پوشش دهند.

آیا استفاده از استراتژي‌های صندوق‌های پوشش ریسک می‌تواند پرریسک باشد؟

بله. نباید عبارت پوشش ریسک شما را فریب بدهد. استراتژی‌های استفاده شده توسط این صندوق‌ها معمولا ریسک بالایی دارد و دقیقا به همین خاطر است که این صندوق‌ها تلاش می‌کنند با ابزارهای مختلف ریسک خود را پوشش دهند. همچنین این صندوق‌ها معمولا از ابزارهای پیچیده مانند اهرم‌ها، مشتقه و... برای کاهش ریسک خود استفاده می‌کنند.

آیا استفاده از استراتژی‌های صندوق‌های پوشش ریسک برای همه سرمایه‌گذاران مناسب است؟

بله. هرکس می‌تواند از این استراتژی‌ها استفاده کند به شرطی که درک عمیقی از استراتژی‌های به کار گرفته شده داشته باشد و تحمل ضررهای احتمالی را نیز در خود حس کند.

ترتیبی که یوتوفارکس برای خواندن مطالب سری صندوق‌ها به شما پیشنهاد می‌کند:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید