ایران با حملات هوایی آمریکا به حوثیها در یمن پیروز شد
تصمیم آمریکا و انگلیس برای حمله به اهداف حوثیها در یمن، تصمیمی پیچیده با دو دیدگاه متناقض است. از یک سو، این حملات برای جلوگیری از اقدامات خصمانه آینده ایران و نیروهای نیابتی آن اجتنابناپذیر بود، اما از سوی دیگر، ریسک تشدید تنشها را به همراه داشت که میتواند مانع از اهداف و راهبردهای آمریکا در منطقه شود. هدف اصلی ایالات متحده از حمله به اهداف حوثیها در یمن، بازگرداندن جریان آزاد تجارت از طریق دریای سرخ است. حملات حوثیها به کشتیهای تجاری این مسیر حیاتی را که برای اقتصاد جهانی مهم تلقی میشود، تهدید کرده است. هدف از این حملات نیز جلوگیری از تبدیل شدن جنگ بین حماس و اسرائیل در غزه به یک درگیری منطقهای گستردهتر است.
با این حال، این حملات ریسک تحریک انتقامجویی بیشتر از سوی حوثیها و ایران را نیز به همراه دارد. حوثیها قبلاً حملات هوایی گذشته را با حملاتی به عربستان سعودی تلافی کردهاند و اکنون ممکن است حملات خود را به یمن و منطقه افزایش دهند. این موضوع میتواند منجر به درگیری گستردهتری شود که میتواند اهداف ایالات متحده در خاورمیانه را تضعیف کند.
علاوه بر این، حملات ممکن است در بازدارندگی حوثیها از حملات آینده مؤثر نباشد. حوثیها زرادخانه موشکی قابل توجهی دارند و برخی از موشکهای آنها متحرک هستند و هدف قرار دادن آنها دشوار است. این امکان وجود دارد که حوثیها پس از این حملات به سادگی تواناییهای موشکی خود را بازسازی کنند. این اعتصابات بر بازارهای جهانی نفت نیز تأثیر گذاشته است. حوثیها هنوز نفتکشها را هدف قرار نداده، اما این حملات نگرانیهایی را در مورد ایمنی کشتیها در دریای سرخ ایجاد کرده است. این امر منجر به افزایش قیمت نفت شده است که میتواند تأثیرات زیادی بر اقتصاد جهانی داشته باشد.
شورشیان حوثی در یمن متعهد شدهاند که به خاطر حملات هوایی که منجر به کشته شدن دهها غیرنظامی از جمله کودکان شد، اقدامات ایالات متحده را تلافی خواهند کرد. اندیشکده آمریکایی اولویتهای دفاعی وابسته به رند پل گفت که حملات هوایی ممکن است واقعاً مورد استقبال رهبران حوثی قرار گیرد و با دو برابر شدن آنها، آمریکا را به تشدید تنشها دعوت خواهد کرد. علاوه بر این، این اتاق فکر گفت که تهدید واقعی که به آن پاسخ داده میشود، آنقدرها برای تجارت جهانی فلجکننده نیست. به گفته این اندیشکده، تهدید واقعی حوثیها برای تجارت جهانی آنقدر بزرگ نیست و آمریکا نباید وارد درگیری شود که فقط به نفع حوثیها باشد.
حزبالله، نماینده ایران در لبنان نیز حملات هوایی آمریکا را محکوم کرده و گفته است که این حملات تاییدی بر این است که آمریکا شریک کامل در فجایع و قتل عام اسرائیل در غزه است. حماس که بر غزه حکومت میکند، همچنین از حوثیها به دلیل اقدامات آنها تمجید کرده و گفته است که آنها از مردم فلسطینی رنجدیده غزه دفاع میکنند.
یک نظرسنجی از ۸۰۰۰ نفر در ۱۶ کشور عربی که در ۱۰ ژانویه منتشر شد، نشان داد که ۳۶ درصد از پاسخدهندگان معتقدند که تعلیق روابط با اسرائیل، موثرترین راه برای تحت فشار قرار دادن این کشور برای پایان دادن به جنگ خود با غزه است. از هشت گزینه دیگر ارائهشده، محبوبترین گزینه، کمکرسانی به غزه بدون تایید اسرائیل بود. به طور کلی، جنگ در غزه نظر اعراب را علیه ایالات متحده تغییر داده است، به طوری که ۸۹ درصد از پاسخدهندگان مخالف به رسمیت شناختن اسرائیل هستند و ۷۷ درصد آمریکا یا این کشور را بزرگترین تهدید امنیتی منطقه میدانند. جالب اینجاست تنها ۷ درصد از پاسخدهندگان، ایران را بزرگترین تهدید برای ثبات میدانستند.
قدرت نرم در سیاست خارجی اهمیت دارد و نفرت از آمریکا و اسرائیل، آنچه را که رهبران عرب میتوانند بگویند و انجام دهند، محدود میکند. اگرچه هیچ مدرکی دال بر تحریک حماس در ۷ اکتبر توسط ایران وجود نداشته، اما این گروه تاکنون از واکنشهای اسرائیل و آمریکا سود برده است. این واقعیت که اسرائیل از همه کشورها اکنون به اتهام نسلکشی در دادگاه بینالمللی دادگستری سازمان ملل در لاهه محاکمه میشود، پیروزی دیگری برای مخالفان دولت این کشور است. در واقع، عدم اقدام نظامی علیه حوثیها توسط ایالات متحده و متحدانش، کارساز نبوده است.
حوثیها که از فقدان عواقب جرأت یافتهاند، حملات خود را علیه کشتیهای بینالمللی، از جمله کشتیهای نیروی دریایی که وظیفه حفاظت از تقریباً ۱۲ درصد تجارت جهانی را که روزانه از دریای سرخ عبور میکنند، تشدید کردهاند. حوثیها علیرغم مقاومت هولناکشان به عنوان یک نیروی جنگی، شکستناپذیر نیستند.
هدف از حملات ایالات متحده به پرتابگرها و انبارهای موشک حوثیها، متوقف کردن حملات حوثیها نیست، بلکه به منظور مجازات آنهاست. در واقع، تحمیل هزینه کافی بر قابلیتهای موشکی حوثیها احتمالا در نهایت اراده آنها برای ادامه کار را از بین ببرد. این موضوع همچنین باید به ایران و حزبالله نشان دهد که وقتی ایالات متحده خطوط قرمزی را در برابر گسترش جنگ غزه تعیین میکند، آنها اعمال خواهند شد. ایالات متحده همچنین با متحدان خود برای ارائه کمکهای بشردوستانه به مردم یمن که سالها از یک بحران انسانی رنج میبرند، تلاش میکند. حملات نظامی آمریکا به پرتابگرها و انبارهای موشک حوثیها گامی ضروری برای حفاظت از کشتیرانی بینالمللی و جلوگیری از تجاوز بیشتر حوثیهاست. ایالات متحده متعهد به همکاری با متحدان خود برای پایان دادن به درگیری در یمن و ایجاد صلح و ثبات در منطقه است.
ریسکهای دریای سرخ برای متحدان آمریکا افزایش مییابد
دریای سرخ، یک مسیر تجاری حیاتی که اروپا و آسیا را به هم متصل میکند، به دلیل حملات حوثیها به طور فزایندهای خطرناک شده است. در حالی که سایر اعضای اتحادیه اروپا اخطار نهایی به رهبری ایالات متحده را به حوثیها امضا کردهاند، اما فرانسه و اسپانیا غایب هستند. فرانسه، با داشتن بزرگترین نیروی دریایی اتحادیه اروپا، برای پیوستن به ائتلاف به رهبری ایالات متحده مردد بوده و ترجیح میدهد مسیر خود را مستقل از ناتو ترسیم کند. رئیس جمهور فرانسه، امانوئل ماکرون، گفت که در صورت افزایش اختلال، واکنشهای قویتر محتمل خواهند شد. با این حال، مقامات فرانسوی این سوال را مطرح میکنند که آیا اقدامات ایالات متحده باعث بیثباتی بیشتر منطقه میشود یا خیر.
از سوی دیگر اسپانیا به دلیل روابط نزدیک با فلسطینیها و مخالفت با سیاستهای اسرائیل، تمایلی به پیوستن به ائتلاف ندارد. یکی از وزیران دولت اسپانیا گفته است که عجله برای محافظت از تجارت در کنار تعداد کشتهشدگان غزه، ریاکارانه به نظر میرسد.
دریای سرخ ۴۰ درصد تجارت اروپا و آسیا را تشکیل میدهد و با جنگ اوکراین که اتحادیه اروپا را بیش از پیش به واردات گاز طبیعی مایع وابسته کرده است، منافع حیاتی این بلوک در معرض ریسک است. با این حال، به نظر میرسد پیشفرض هنوز هم تکیه بر دستوری است که توسط ایالات متحده اجرا میشود. به گفته دیک زاندی از مؤسسه کلینگندیل، یک اندیشکده هلندی، درگیری کنونی برای عملیات تحت رهبری ایالات متحده و عملیات موازی به رهبری فرانسه میتواند در صورت وجود هماهنگی کافی، مؤثر باشد. با این حال، همانطور که در مناطق دیگری مانند تنگه هرمز دیده میشود، به نظر میرسد واکنش فعلی کمتر از یک مأموریت مشترک اتحادیه اروپا مؤثر است. این موضوع باید یک فرصت طلایی برای اروپاییها باشد تا حضور دریایی خود را افزایش دهند و شرایط تعامل را قبل از اینکه هزینههای اختلال در تجارت بسیار بیشتر شود، تعیین کنند.
ماکسیم بریشو، نویسنده کتابی درباره ژئوپلیتیک دریایی، میگوید که یک رویکرد درجهبندیشدهتر میتواند یک بازدارندگی قوی را با خطوط باز برای دیپلماسی ترکیب کند. ادغام تلاشهای اروپایی نه تنها برای اراده، بلکه برای پرداختن به موضوع بلندمدت توانایی نیز مهم است. میراث جنگ سرد، برتری آمریکا در دریا بوده است، در حالی که بریتانیا، فرانسه و ژاپن به مراتب از آن عقب هستند. ممکن است برخی از نیروی دریایی اروپایی بیش از حد تحت فشار و کمبود بودجه به نظر برسند و اکنون با وجود تهدیدات نامتقارن، نسبت به این موضوع آگاه شدهاند. الساندرو مارونه، از اندیشکده IAI، بر این باور است که تقسیم بار سرمایهگذاری دفاعی در سراسر اتحادیه اروپا، راه موثری برای جبران عقبماندگی است. اتحادیه اروپا باید برای تامین منافع دریایی خود در دریای سرخ اقدام کند. یک جبهه متحد، چه از طریق یک مأموریت مشترک یا با هماهنگی تلاشهای فردی، برای جلوگیری از حملات حوثیها و تضمین امنیت مسیرهای تجاری ضروری است.
تاخیرهای حملونقل دریای سرخ را میتوان مدیریت کرد، البته فعلا!
درست زمانی که به نظر میرسید تورم در حال کاهش است، مانع دیگری هم برای خردهفروشان و هم برای بانکهای مرکزی پدید آمده است: مشکل دسترسی به کانال سوئز. شورشیان حوثی مورد حمایت ایران حمله به کشتیها را در دریای سرخ آغاز کردهاند و کشتیهای کانتینری را مجبور میکنند از کانال سوئز، مسیر اصلی محمولهها از آسیا به اروپا و مسیری مهم برای تحویل به سواحل شرقی ایالات متحده، اجتناب کنند.
این امر منجر به افزایش نرخ حملونقل و زمان تحویل طولانیتر شده است. خردهفروشان باید این اختلال را با دقت مدیریت کنند تا از تکرار اشتباهات سال ۲۰۲۱، زمانی که بسیاری نسبت به کمبود احتمالی واکنش بیش از حد نشان دادند و شش ماه بعد با کوهی از موجودی مواجه شدند، جلوگیری شود. کانال سوئز ۱۲ درصد تجارت دریایی جهانی را اداره میکند، بنابراین هرگونه درگیری که بر آن تأثیر میگذارد، میتواند تأثیر قابل توجهی بر زنجیرههای تأمین طیف گستردهای از کالاها از جمله مد، کفشهای کتانی، اثاثیه منزل، اسباب بازی، لوازم الکترونیکی، بستهبندی و حتی شراب داشته باشد.
به دلیل تشدید نگرانیهای امنیتی در دریای سرخ، تاخیرهای حملونقل حدود ۲ تا ۲.۵ هفته به تحویل از آسیا به اروپا و آمریکای شمالی اضافه میکند. این امر باعث شده تا خردهفروشان بزرگی مانند Next، Marks & Spencer و Ikea نسبت به کمبود احتمالی کالاهای بهاره هشدار دهند. علاوه بر این، افزایش نرخهای حملونقل بیشتر به افزایش هزینهها دامن میزند.
سلسله حملات اخیر به کانتینرهای حملونقل باعث اختلال در زنجیره تامین جهانی شده است. با این حال کارشناسان بر این باورند که تاثیر این حملات در کوتاهمدت قابل مدیریت خواهد بود. سیمون ولفسون، مدیرعامل Next، معتقد است که تأثیر این حملات بیش از ۱ درصد بر قیمتها در فروشگاههای این شرکت نخواهد بود. وی همچنین خاطرنشان کرد که شرایط آب و هوایی در اروپا و آمریکا تفاوت چندانی با ورود مدهای بهاری که پیشبینی میشود چند هفته به تعویق بیفتد، نخواهد داشت.
ولفسون همچنین معتقد است که این وضعیت به انبوه موجودی ارجحیت دارد، زیرا مصرفکنندگان همچنان در هزینهکرد خود محتاط هستند. وی خاطرنشان کرد که به نظر میرسد تاکنون هیچ تهدیدی از مسدود شدن بنادر آمریکا برای پردازش واردات وجود نداشته است که یکی از عوامل مسدود شدن خطوط عرضه در سال ۲۰۲۱ بود. با این حال، هرچه حملات طولانیتر شود، تأثیر آن جدیتر خواهد بود. در واقع، کانتینرها ممکن است مانند سال ۲۰۲۱ در مسیر اشتباهی قرار بگیرند. در کوتاهمدت، خردهفروشان میتوانند از حملونقل هوایی برای کالاها استفاده کنند که گرانتر از حملونقل از طریق دریاست، اما سریعتر است. خردهفروشان همچنین میتوانند به جای چین کالاها را از کشورهای دیگر مانند ترکیه تهیه کنند.