اسیلاتور MFI چیست؟
شاخص جریان نقدینگی (Money Flow Index یا MFI) یک اسیلاتور تکنیکال است که با استفاده از قیمت و حجم معاملات مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را برای ما مشخص میکند. همچنین میتوان از این اندیکاتور برای تشخیص واگرایی نیز استفاده کرد. سیگنالهای واگرایی میتوانند به ما هشدار تغییر یا بازگشت روند را بدهند. اسیلاتور MFI بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند.
برخلاف دیگر اسیلاتورها، مثل RSI که در محاسباتشان فقط قیمت را در نظر میگیرند، اسیلاتور MFI هم از قیمت و هم از حجم معاملات برای محاسباتش استفاده میکند. به همین دلیل برخی تحلیلگران MFI را به عنوان RSI وزنی میشناسند.
فرمول محاسبه MFI بدین صورت است:
نسبت جریان نقدینگی بدین صورت محاسبه میشود:
جریان نقدینگی مثبت (Positive Money Flow): منظور حاصل جمع روزهایی است که میانگین سه قیمت بالا، پایین و بسته شدن از روز قبل بیشتر باشد.
جریان نقدینگی منفی (Negative Money Flow): منظور حاصل جمع روزهایی است که میانگین سه قیمت بالا، پایین و بسته شدن از روز قبل کمتر باشد.
جریان نقدینگی خام (Raw Money Flow) = قیمت پیوت (Typical Price) × حجم معاملات
جریان نقدینگی مثبت زمانی اتفاق میافتد که قیمت جریان نقدینگی خام نسبت به قیمت دوره قبل خود بالاتر باشد، که این قیمت به جریان نقدینگی مثبت اضافه میشود. زمانی هم که جریان نقدینگی منفی است دلیلش آن است که قیمت در آن دوره کاهش یافته است و باید آن را به جریان نقدینگی منفی اضافه کنیم.
چطور MFI را محاسبه کنیم؟
محاسبهکردن MFI چندین مرحله دارد.
1. قیمت پیوت را برای ۱۴ دوره اخیر حساب کنید.
2. برای هر دوره مشخص کنید که آیا قیمت پیوت بالاتر یا پایینتر از دوره قبل بودهاست. این کار مشخص میکند که جریان نقدینگی خام، مثبت یا منفی است.
3. با ضرب قیمت پیوت در حجم معاملات آن دوره، جریان نقدینگی خام را محاسبه کنید.
4. جریان نقدینگی مثبت در طول ۱۴ دوره را با هم جمع کنید، و سپس آن را تقسیم بر جریان نقدینگی منفی در همین ۱۴ دوره کنید، تا نسبت جریان نقدینگی را به دست آورید.
5.شاخص جریان نقدینگی (MFI) را با استفاده از نسبت نقدینگی که در مرحله ۴ محاسبه کردید، به دست آورید.
6. هر دوره که تمام میشود، محاسبات را دوباره انجام دهید، ولی فقط از ۱۴ دوره اخیر استفاده کنید.
اندیکاتور MFI چه چیزی را به ما نشان میدهد؟
یکی از مهمترین دلایل استفاده از MFI، تشخیص دادن واگرایی است. واگرایی زمانی شکل میگیرد که اسیلاتور خلاف جهت قیمت حرکت کند. واگراییها میتوانند سیگنال احتمال تغییر روند را به ما بدهند.
برای مثال زمانی که اندیکاتور MFI، از محدوده ۸۰ رو به پایین حرکت میکند، اما قیمت روند صعودی دارد، میتواند سیگنالی برای تغییر روند به نزولی باشد. و برعکس اگر MFI از محدوده ۲۰ شروع به حرکت صعودی کند ولی قیمت سهم همچنان روند نزولی داشته باشد، میتواند سیگنال احتمالی برای تغییر روند به صعودی به ما بدهد.
معاملهگران با استفاده از چندین موج الیوتی در قیمت و اندیکاتور تلاش میکنند تا واگراییهای بزرگتر را پیدا کنند. برای مثال فرض کنید سقف قیمتی سهمی ۱۰ دلار باشد و قیمت اصلاحی به ۸ دلار برسد و سپس سقف جدیدی در ۱۲ دلار تشکیل دهد. سهم در دو قیمت ۱۰ و ۱۲ دلار، دو سقف قیمتی پشت سر هم تشکیل داده است. اگر در قیمت ۱۲دلار، اندیکاتور MFI نتواند از سقفی که در ۱۰دلار تشکیل داده است، بالاتر برود، بدین معنی است که اندیکاتور روند صعودی را تایید نمیکند و میتواند پیشبینی کند که قیمت ریزشی خواهد داشت.
از مناطق اشباع خرید و فروش هم میتوان برای دریافت سیگنال استفاده کرد. به ندرت اتفاق میافتد که MFI به زیر محدوده ۱۰، یا بالای محدوده ۹۰ حرکت کند. زمانی که MFI به محدوده زیر ۱۰ میرود، معاملهگران صبر میکنند تا اندیکاتور خودش را به بالای منطقه ۱۰ برساند و آنها سیگنال خرید دریافت کنند. همچنین در محدوده ۹۰ نیز صبر میکنند، تا اندیکاتور به زیر محدوده ۹۰ برگردد، و سیگنال فروش برای آنها صادر شود..
حرکات دیگری که در خارج محدودههای اشباع خرید و فروش اتفاق میافتد، برای ما نیز میتوانند مفید باشند. برای مثال، زمانی که سهمی روند صعودی دارد، اگر MFI به زیر ۲۰ (یا حتی ۳۰) حرکت کند و دوباره به بالای این محدوده برگردد، میتواند به این معنی باشد که اصلاح قیمتی رو به پایان است و روند صعودی قیمت ادامه خواهد داشت. این مورد برای روند نزولی هم صدق میکند. مثلا در روند نزولی، اصلاح قیمتی میتواند MFI را به بالای ۷۰ یا ۸۰ برساند، اما اگر دوباره به زیر این محدودهها حرکت کند میتوانیم آماده شویم تا وارد معامله فروش شویم و منتظر نزول قیمتی جدیدی باشیم.
تفاوت بین MFI و RSI
این دو اندوکاتور بسیار شبیه هم هستند. تنها تفاوت آنها در این است که MFI حجم معاملات را در محاسباتش در نظر میگیرد اما اندیکاتور RSI این طور نیست و فقط قیمت را در نظر میگیرد. به همین دلیل طرفداران تحلیل حجم معاملات عقیده دارند که MFI یک اندیکاتور پیشتاز است. آنها عقیده دارند که سیگنالهای دریافتی از MFI از جمله سیگنالهای بازگشت روند در این اندیکاتور، بهتر از RSI عمل میکنند. البته این بدین معنی نیست که MFI نسبت به RSI بهتر است با برعکس، اما صرفا به این دلیل که دو اندیکاتور عناصر مختلفی را با هم ترکیب و محاسبه میکنند، ممکن است گاهی اوقات سیگنالهای متفاوتی به ما بدهند.
محدودیتها اندیکاتور MFI
MFI میتواند به ما سیگنال اشتباه نیز بدهد. منظور از سیگنال اشتباه، زمانی است که اندیکاتور به ما سیگنال معاملاتی خوبی میدهد اما قیمت طبق سیگنال اندیکاتور حرکت نمیکند و در نهایت باعث متضرر شدن ما میشود. حتی ممکن است سیگنالهای واگرایی که دریافت میکنیم معتبر نباشند و باعث بازگشت روند بازار نشوند.
گاهی اوقات ممکن است، اندیکاتور نتواند سیگنالهای مهم را به ما بدهد. مثلا تصور کنید که روند بازگشت کرده باشد، اما اندیکاتور به ما سیگنال واگرایی نشان نداده باشد. به این دلایل پیشنهاد میشود معاملهگران از دیگر روشهای تحلیل و مدیریت ریسک نیز استفاده کنند و فقط به اندیکاتورها بسنده نکنند.
سپاس.
سلام ممنون از سایت شما همکاران عالی شما خانم دکتر نرگس محمدی وبازهم تشکر
ممنون از شما دوست عزیز