نسبت طلا به نقره معیاری است که نشان میدهد چند اونس نقره برای خرید یک اونس طلا لازم است. این شاخص برای کسانی که با بازارهای فلزات گرانبها آشنا هستند، مفهومی رایج و پرکاربرد است. اما برای سرمایهگذارانی که به تازگی وارد این حوزه شدهاند، ممکن است بهعنوان یک مفهوم پیچیده و دور از دسترس به نظر برسد.
در واقع، این نسبت به عنوان ابزاری برای تحلیل و پیشبینی تغییرات بازار طلا و نقره استفاده میشود. برخی از استراتژیهای شناختهشده معاملاتی، بر اساس نوسانات این نسبت، پتانسیل کسب سود قابلتوجهی را برای سرمایهگذاران فراهم میکنند.
به همین دلیل، درک و تحلیل نسبت طلا به نقره میتواند برای معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای یک ابزار قدرتمند باشد. تغییرات این نسبت میتواند فرصتهایی را برای بهرهبرداری از تفاوتهای قیمت میان این دو فلز فراهم کند و بهعنوان بخشی از یک استراتژی جامع مالی مورد استفاده قرار گیرد.
نسبت طلا به نقره چیست؟
نسبت طلا به نقره، که به عنوان “نسبت سکه” نیز شناخته میشود، معیاری است که ارزش نسبی یک اونس طلا را در مقایسه با یک اونس نقره نشان میدهد. به زبان ساده، این نسبت مشخص میکند که برای خرید یک اونس طلا به چند اونس نقره نیاز است. این شاخص برای معاملهگران فلزات گرانبها یک ابزار مهم محسوب میشود و به آنها امکان میدهد تا سبد سرمایهگذاری خود را متنوعتر کنند.
نحوه کارکرد این نسبت چگونه است؟ فرض کنید قیمت هر اونس طلا ۵۰۰ دلار و قیمت هر اونس نقره ۵ دلار باشد؛ در این صورت، نسبت طلا به نقره ۱۰۰ به ۱ خواهد بود. اگر قیمت طلا به ۱۰۰۰ دلار و نقره به ۲۰ دلار افزایش یابد، این نسبت به ۵۰ به ۱ کاهش مییابد. این مثالها نشان میدهند که نسبت طلا به نقره پویاست و میتواند به شدت نوسان کند.
دوره مستر کلاس طلا
مشاهده رایگان دوره آموزشی طلا
قسمت 1 تا 3 دوره مستر کلاس طلا، جامعترین و کاملترین دوره آموزشی طلا را از طریق لینک زیر مشاهده کنید
دلیل این نوسانات این است که قیمتهای طلا و نقره به صورت روزانه و تحت تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشوند. با این حال، در طول تاریخ و در برخی مناطق، دولتها گاهی این نسبت را برای ایجاد ثبات مالی بهصورت رسمی تعیین و کنترل کردهاند.
درک و پیگیری نوسانات نسبت طلا به نقره برای سرمایهگذاران اهمیت زیادی دارد. این نوسانات میتوانند فرصتهایی برای کسب سود ایجاد کنند؛ بهویژه زمانی که معاملهگران از اختلاف قیمت میان این دو فلز گرانبها بهرهبرداری میکنند و استراتژیهای سرمایهگذاری خود را بر اساس آن تنظیم مینمایند.
تاریخچه نسبت طلا به نقره
نسبت طلا به نقره در دوران معاصر بهطور مداوم تغییر کرده و نوسانات چشمگیری داشته است. این نوسانات عمدتاً به دلیل تغییرات روزانه در قیمت این دو فلز گرانبها است که در بازارهای آزاد معامله میشوند. با این حال، پیش از قرن بیستم، بسیاری از دولتها این نسبت را به عنوان بخشی از سیاستهای ثبات مالی خود بهطور رسمی تعیین میکردند.
برای قرنها، نسبت طلا به نقره اغلب توسط حکومتها بهمنظور حفظ ثبات اقتصادی تنظیم و کنترل میشد. بهعنوان مثال، امپراتوری روم این نسبت را ۱۲:۱ تعیین کرده بود، به این معنا که ارزش ۱۲ اونس نقره برابر با یک اونس طلا بود. ایالات متحده نیز در سال ۱۷۹۲ طی تصویب “قانون ضرب سکه”، نسبت ۱۵:۱ را بهعنوان بخشی از “استاندارد دو فلزی” خود به کار برد. این رویکرد به دولتها اجازه میداد که ارزش پولی خود را بر پایه طلا و نقره تعیین کنند.
در طول قرن نوزدهم، بسیاری از کشورها از استاندارد دو فلزی استفاده میکردند که بر اساس آن ارزش پول ملی بر پایه هر دو فلز طلا و نقره تعیین میشد. اما با آغاز قرن بیستم، استانداردهای مالی تغییر کرد و بسیاری از کشورها به تدریج از این نظام خارج شدند. در نهایت، با کنار گذاشته شدن استاندارد طلا در اقتصاد جهانی، نسبت طلا به نقره بهطور کامل از کنترل دولتی خارج و به نوسانات طبیعی بازار سپرده شد. از آن زمان، قیمتهای طلا و نقره مستقل از هم در بازارهای آزاد جهانی تعیین میشوند.
در طول تاریخ، نقاط عطف مهمی در نسبت طلا به نقره ثبت شده است:
- ۲۰۲۲: در این سال نسبت طلا به نقره با نوسانات شدید بین ۶۵ تا ۹۵ در حرکت بود.
- ۲۰۲۰: نسبت به ۱۱۴.۷۷ رسید، که بالاترین سطح خود از سال ۱۹۱۵ تاکنون بود.
- ۱۹۹۱: وقتی قیمت نقره به پایینترین سطوح تاریخی خود رسید، این نسبت به نزدیک ۱۰۰ افزایش یافت.
- ۱۹۸۰: در اوج رونق بازارهای طلا و نقره، نسبت حدود ۱۵ بود.
- ۱۸۳۴–۱۸۶۲: کنگره آمریکا تلاش کرد نسبت را از ۱۵ به ۱۶ تغییر دهد.
- ۱۷۹۲–۱۸۳۴: ایالات متحده از استاندارد دو فلزی با نسبت ۱۵:۱ استفاده میکرد.
- امپراتوری روم: نسبت طلا به نقره ۱۲:۱ تعیین شده بود.
این نقاط عطف تاریخی نشاندهنده تاثیر عمیق سیاستهای مالی و تحولات اقتصادی بر نسبت طلا به نقره در طول زمان است.
✔️ بیشتر بخوانید: استاندارد طلا چیست؟
چرا نسبت طلا به نقره برای سرمایهگذاران اهمیت دارد؟
نسبت طلا به نقره، علیرغم نوسانات دائمیاش، همچنان یکی از ابزارهای پرکاربرد برای معاملهگران و سرمایهگذاران فلزات گرانبها است. این نسبت به آنها اجازه میدهد تا ریسکهای خود را مدیریت و پوزیشنهای معاملاتی متنوعی در این دو فلز ایجاد کنند. معاملهگران حرفهای معمولاً زمانی که نسبت بالا است و پیشبینی میکنند که کاهش خواهد یافت، نقره را خریداری میکنند و همزمان پوزیشن فروش (شورت) در طلا اتخاذ میکنند. این استراتژی به آنها امکان میدهد از تغییرات در این نسبت سود ببرند.
این نسبت به ویژه برای سرمایهگذارانی که در تلاش برای پیشبینی نوسانات بازار هستند، اهمیت زیادی دارد. سرمایهگذاران ماهر با تحلیل دقیق رفتار گذشته این نسبت و روندهای بازار، میتوانند تغییرات آینده را پیشبینی کنند. اگر جهت حرکت نسبت، به درستی تشخیص داده شود، آنها میتوانند در هر دو حالت افزایش یا کاهش قیمت طلا و نقره، سود قابلتوجهی کسب کنند.
نمودار زیر تغییرات قیمتی این دو فلز گرانبها را در طول زمان مقایسه میکند. با توجه به نمودار، در دورههایی که نسب طلا به نقره به مقادیر بالایی میرسد، معاملهگران معمولاً اقدام به فروش طلا و خرید نقره میکنند و برعکس، هنگامی که نسبت طلا به نقره به مقادیر پایینی میرسد، استراتژی معکوس را اعمال میکنند، یعنی نقره میفروشند و طلا میخرند. این نقاط مشخص شده در نمودار به عنوان نقاط مهم برای اتخاذ این استراتژیها در نظر گرفته شدهاند.
از دیگر مزایای این ابزار، توانایی استفاده از آن برای متنوعسازی پرتفوی سرمایهگذاری است. با ترکیب پوزیشنهای خرید و فروش در طلا و نقره، سرمایهگذاران میتوانند تعادل بهتری در مدیریت ریسک ایجاد کنند و از فرصتهای مختلفی که نوسانات نسبت طلا به نقره ارائه میکند، بهرهبرداری کنند. این رویکرد، به ویژه در شرایط ناپایدار بازار، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
معامله بر اساس نسبت طلا به نقره
ترید بر اساس نسبت طلا به نقره، اغلب توسط سرمایهگذارانی انجام میشود که به داراییهای فیزیکی مانند طلا و نقره علاقه دارند. این گروه که بهطور معمول از جمعآوری این فلزات به جای تمرکز بر سودآوری دلاری استقبال میکنند، بیشتر به دنبال افزایش حجم داراییهای فیزیکی خود هستند. این استراتژی مخصوصاً برای افرادی جذاب است که نگرانیهایی از قبیل کاهش ارزش ارز، تورم، و بیثباتی اقتصادی دارند.
برای درک بهتر این شیوه معامله، به مثال زیر توجه کنید: فرض کنید نسبت طلا به نقره به عدد ۱۰۰ رسیده است. یک معاملهگر که یک اونس طلا در اختیار دارد، طلای خود را میفروشد و ۱۰۰ اونس نقره خریداری میکند. سپس، زمانی که این نسبت به رکورد تاریخی دیگری مانند ۵۰ کاهش مییابد، معاملهگر ۱۰۰ اونس نقره خود را میفروشد و به جای آن ۲ اونس طلا خریداری میکند. به این ترتیب، او با استفاده از نوسانات نسبت طلا به نقره، میتواند به تدریج داراییهای خود را افزایش دهد.
این استراتژی بهویژه برای کسانی مناسب است که تمایل دارند داراییهای خود را در برابر نوسانات و خطرات اقتصادی حفظ کنند. فلزات گرانبها مانند طلا و نقره، به دلیل سابقه تاریخی طولانی در حفظ ارزش خود در شرایط بحرانی، بهعنوان پوششی مطمئن در برابر تورم و کاهش ارزش ارزهای فیات شناخته میشوند. از این رو، سرمایهگذاران در هنگام نوسانات شدید نسبت طلا به نقره، میتوانند از این فرصتها برای تقویت داراییهای فیزیکی خود استفاده کنند.
استراتژیهای معامله بر اساس نسبت طلا به نقره
معاملهگری با استفاده از نسبت طلا به نقره میتواند از چندین روش مختلف انجام شود که هر یک از آنها با سطح مشخصی از ریسک و بازده همراه است. سرمایهگذاران میتوانند بر اساس تحلیلهای خود از این نسبت و پیشبینی تغییرات آن، روشهای مختلفی را برای بهینهسازی سود خود انتخاب کنند. چند مورد از محبوبترین استراتژیهای معاملاتی در ادامه بررسی میشود.
سرمایهگذاری در قراردادهای فیوچرز
در این روش، سرمایهگذار میتواند قراردادهای فیوچرز طلا یا نقره را خریداری کند. این استراتژی به سرمایهگذاران امکان میدهد که بر اساس پیشبینی خود از تغییرات نسبت طلا به نقره، یکی از این دو فلز را خریداری کرده و دیگری را بفروشند. استفاده از قراردادهای فیوچرز به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که با استفاده از لوریج، پوزیشنهایی بزرگتر از دارایی واقعی خود را باز کنند. مزیت اصلی این استراتژی در قدرت لوریج آن است؛ اما همزمان این ویژگی، ریسک بالایی نیز به همراه دارد.
استفاده از لوریج میتواند سودهای چشمگیری ایجاد کند، اما باید توجه داشت که در صورت اشتباه در پیشبینی، همین لوریج میتواند به زیانهای بزرگی منجر شود. بهطور خاص، اگر نسبت طلا به نقره در خلاف جهت مورد انتظار حرکت کند، سرمایهگذار ممکن است در زمان کوتاهی با زیانهای سنگینی مواجه شود. بنابراین، موفقیت در این استراتژی نیازمند دانش عمیق از بازار و تجربه کافی در استفاده از ابزارهای مالی پیچیده است.معاملهگران حرفهای معمولاً از این روش برای استفاده از نوسانات کوتاهمدت در نسبت طلا به نقره استفاده میکنند. آنها میتوانند با تحلیل دقیق روندها و استفاده از ابزارهای پیشبینی، از فرصتهای موجود برای کسب سود بهرهبرداری کنند. با این حال، برای معاملهگرانی که تجربه کمتری در استفاده از لوریج دارند، این استراتژی ممکن است خطرناک باشد و به دقت و مدیریت دقیق ریسک نیاز دارد.
بهطور کلی، استراتژی سرمایهگذاری در قراردادهای فیوچرز زمانی کارآمد است که سرمایهگذار بتواند با دقت بالا تغییرات آینده نسبت طلا به نقره را پیشبینی کند و از ابزارهای مدیریت ریسک مناسب استفاده کند. در غیر این صورت، این روش میتواند به نتایج زیانبار و حتی از دست دادن سرمایه منجر شود.
معامله با استفاده از ETFها (صندوقهای قابل معامله در بورس)
استفاده از صندوق ETF یکی از سادهترین و قابلدسترسترین روشها برای معامله بر اساس نسبت طلا به نقره است. سرمایهگذاران میتوانند بهراحتی از طریق خرید صندوقهای ETF مربوط به طلا یا نقره در بازار بورس، از این نسبت بهرهبرداری کنند. این روش بهخصوص برای کسانی که تمایلی به خرید مستقیم فلزات فیزیکی ندارند، جذاب است، زیرا ETFها امکان خرید و فروش داراییهای مبتنی بر طلا و نقره را بهراحتی فراهم میکنند.
سرمایهگذاران میتوانند هر دو ETF طلا و نقره را در پرتفوی خود نگه دارند و با توجه به تغییرات نسبت طلا به نقره، به تدریج پوزیشنهای خود را تنظیم کنند. به عنوان مثال، وقتی نسبت طلا به نقره افزایش مییابد، سرمایهگذاران ممکن است ETF نقره را خریداری کنند تا از افزایش ارزش نقره نسبت به طلا بهرهمند شوند. در مقابل، هنگامی که این نسبت کاهش مییابد، میتوانند بهجای نقره، به خرید ETF طلا بپردازند.این استراتژی به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که بدون نیاز به پیشبینی دقیق نقاط اوج یا کف نسبی، از نوسانات طبیعی بازار استفاده کنند.
این روش ساده اما موثر میتواند به کاهش ریسک کمک کرده و سرمایهگذار را قادر سازد که از فرصتهای موجود در نوسانات نسبت طلا به نقره بهرهبرداری کند.مزیت اصلی این رویکرد در سهولت و دسترسپذیری آن است. معاملهگران نیازی به مدیریت فیزیکی داراییها ندارند و میتوانند با استفاده از ابزارهای مالی مدرن مانند ETFها بهسادگی در بازار فلزات گرانبها حضور داشته باشند. این ویژگی، معامله با استفاده از ETFها را به یکی از روشهای محبوب در بین سرمایهگذاران تبدیل کرده است.
استراتژیهای معامله با قراردادهای آپشن
سرمایهگذاران میتوانند از استراتژیهای مختلف قراردادهای آپشن برای معامله در بازار طلا و نقره بهره ببرند. به عنوان مثال، زمانی که نسبت طلا به نقره بالا است، سرمایهگذاران میتوانند قرارداد آپشن فروش (Put) برای طلا و آپشن خرید (Call) برای نقره بخرند و بالعکس. هدف این استراتژی این است که با گذشت زمان و با تغییر نسبت طلا به نقره، قیمتها به نفع معاملهگر تغییر کنند، حتی در شرایطی که نسبت طلا به نقره در سطح بالایی یا پایینی قرار دارد. همچنین، این روش میتواند در قراردادهای فیوچرز نیز به کار گرفته شود.
با این حال، باید توجه داشت که قراردادهای آپشن دارای یک مؤلفه مهم به نام “کاهش ارزش زمانی” هستند. این به این معناست که هرچه به تاریخ انقضای آپشن نزدیکتر میشویم، احتمال کاهش ارزش قرارداد بیشتر میشود، که میتواند سود احتمالی معامله را تحت تأثیر قرار دهد. برای مقابله با این ریسک، استفاده از آپشنهای بلندمدت یا LEAPS (قراردادهای آپشن بلندمدت) میتواند گزینهای مناسب باشد.قراردادهای آپشن بلندمدت به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که زمان بیشتری برای تحقق سود داشته باشند و تأثیر کاهش ارزش زمانی را کاهش دهند. این ویژگی بهویژه برای سرمایهگذارانی که نمیخواهند درگیر نوسانات کوتاهمدت بازار شوند، مفید است و به آنها فرصت میدهد که از تغییرات بلندمدت نسبت طلا به نقره بهرهبرداری کنند.
حسابهای اشتراکی (Pooled Accounts)
حسابهای اشتراکی به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که در داراییهای بزرگی از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره، سهم داشته باشند. این حسابها معمولاً توسط نهادهای مالی یا خصوصی مدیریت میشوند و به واحدهای کوچکتر برای سرمایهگذاران تقسیم میشوند. استراتژیهایی که در معاملات ETF استفاده میشوند، مانند خرید و فروش بر اساس نسبت طلا به نقره، میتوانند در این حسابها نیز اجرا شوند.
مزیت کلیدی حسابهای اشتراکی نسبت به ETFها، امکان دریافت فلزات فیزیکی در هر زمان است. در حالی که ETFهای فلزی معمولاً این قابلیت را ندارند مگر با سرمایهگذاریهای بسیار کلان، در حسابهای اشتراکی سرمایهگذار میتواند بهصورت مستقیم درخواست تحویل فلز فیزیکی داشته باشد. این ویژگی برای سرمایهگذارانی که به دنبال دسترسی به فلزات فیزیکی و حفظ کنترل مستقیم بر داراییهای خود هستند، یک مزیت مهم محسوب میشود.
این حسابها همچنین انعطافپذیری بیشتری به سرمایهگذاران میدهند، چرا که آنها میتوانند استراتژیهای مشابهی با ETFها را دنبال کنند، اما در عین حال از امکان تحویل فلز فیزیکی نیز بهرهمند شوند. این ویژگی حسابهای اشتراکی را به گزینهای جذاب برای سرمایهگذارانی تبدیل میکند که تمایل دارند از مزایای هر دو نوع سرمایهگذاری بهرهبرداری کنند: سرمایهگذاری استراتژیک بر پایه نسبت طلا به نقره و همچنین دسترسی به فلزات فیزیکی.
سکهها و شمشهای طلا و نقره
معامله بر اساس نسبت طلا به نقره با استفاده از طلای فیزیکی، به دلایل متعددی مانند نقدشوندگی پایین، راحتی کمتر و مسائل امنیتی، توصیه نمیشود. اگرچه خرید و نگهداری طلای فیزیکی برای سرمایهگذاران بلندمدت که به دنبال حفظ ارزش داراییهای خود هستند، مناسب است، اما معاملهگری با طلا و نقره فیزیکی به دلیل هزینههای بالای مرتبط با خرید، فروش و نگهداری این فلزات، بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود.معاملات کوتاهمدت یا معاملاتی که مبتنی بر نوسانات نسبت طلا به نقره انجام میشوند، معمولاً به استفاده از فلزات فیزیکی نمیپردازند، چرا که این روش مشکلات متعددی از جمله هزینههای اضافی حمل و نقل، ذخیرهسازی، و مسائل امنیتی را به همراه دارد.
همچنین، نقدشوندگی پایینتر سکهها و شمشهای طلا و نقره در مقایسه با سایر ابزارهای مالی، انجام این نوع معاملات را پیچیدهتر میکند.به جای استفاده از فلزات فیزیکی برای معاملات کوتاهمدت، ابزارهای مالی مانند ETFها، قراردادهای فیوچرز و آپشن، راههای سادهتر و موثرتری برای سرمایهگذاری بر اساس نسبت طلا به نقره ارائه میدهند. این ابزارها نه تنها مشکلات مربوط به نگهداری و نقدشوندگی را برطرف میکنند، بلکه به سرمایهگذاران امکان میدهند که با هزینههای کمتری در بازارهای مالی فعال باشند و از نوسانات این نسبت بهرهبرداری کنند.
نسبت طلا به نقره چگونه محاسبه می شود؟
محاسبه نسبت طلا به نقره به سادگی با تقسیم قیمت فعلی طلا بر قیمت فعلی نقره انجام میشود. این فرمول به سرمایهگذاران و معاملهگران نشان میدهد که چند اونس نقره برای خرید یک اونس طلا مورد نیاز است. این نسبت بهعنوان ابزاری برای مقایسه ارزش نسبی این دو فلز گرانبها بهکار میرود و به سرمایهگذاران کمک میکند که تغییرات قیمتی هر فلز را در مقایسه با دیگری تحلیل کنند.
زمانی که این نسبت افزایش مییابد، به این معنا است که قیمت طلا سریعتر از قیمت نقره افزایش یافته یا قیمت نقره با سرعت بیشتری کاهش یافته است. بهعبارت دیگر، در این شرایط طلا نسبت به نقره ارزش بیشتری پیدا کرده است. در مقابل، کاهش نسبت نشان میدهد که نقره در حال تقویت شدن در برابر طلا است و ارزش نسبی بیشتری به دست آورده است.
این نسبت علاوه بر کمک به سرمایهگذاران برای درک رفتار بازار طلا و نقره، به آنها این امکان را میدهد که از فرصتهای معاملاتی بر اساس نوسانات قیمت این دو فلز استفاده کنند و استراتژیهای سرمایهگذاری خود را بر اساس آن تنظیم نمایند.
محدودیت های استفاده از نسبت طلا به نقره چیست؟
یکی از محدودیتهای اصلی در استفاده از نسبت طلا به نقره، دشواری در شناسایی دقیق ارزشهای افراطی میان این دو فلز است. به عنوان مثال، اگر این نسبت به ۱۰۰ برسد و سرمایهگذار تصمیم بگیرد طلا را با نقره مبادله کند، اما نسبت به جای کاهش، همچنان افزایش یابد و برای چندین سال در محدوده ۱۲۰ تا ۱۵۰ باقی بماند، این استراتژی برای سرمایهگذار مشکلساز خواهد شد. در این حالت، بازگشت به طلا در این دوره به معنای کاهش ارزش داراییهای فلزی او و زیان احتمالی است.
این چالش نشان میدهد که پیشبینی دقیق حرکتهای آینده نسبت طلا به نقره ضروری است، اما تضمینی برای بازگشت این نسبت به سطوح قبلی وجود ندارد. سرمایهگذار ممکن است همچنان نقره را به داراییهای خود اضافه کند و به انتظار کاهش نسبت بنشیند، اما اگر این کاهش اتفاق نیفتد، سرمایهگذاری بر اساس این نسبت میتواند به زیان منجر شود. این ریسک یکی از چالشهای اصلی برای افرادی است که به معاملات بر اساس این نسبت اعتماد میکنند.
این محدودیت بر اهمیت رصد دقیق تغییرات نسبت طلا به نقره در کوتاهمدت و میانمدت تأکید دارد. سرمایهگذاران باید قادر باشند نقاط افراطی را بهموقع شناسایی کنند و استراتژیهای خود را بهموقع تنظیم کنند تا از ریسکهای ناشی از نوسانات بلندمدت اجتناب کنند. عدم توانایی در این امر میتواند به از دست رفتن فرصتهای سودآوری و یا حتی زیانهای سنگین منجر شود.
✔️ بیشتر بخوانید: چگونه در طلا سرمایه گذاری کنیم: راهنمای جامع سرمایهگذاری در طلا
سخن پایانی
در نهایت، سرمایهگذاران نسبت طلا به نقره از گزینههای متنوعی برای معامله و سرمایهگذاری بهرهمند هستند. این استراتژیها شامل استفاده از ابزارهای مالی مانند قراردادهای فیوچرز، آپشنها، ETFها و حتی داراییهای فیزیکی مانند سکهها و شمشها میشود. نکته کلیدی این است که هر سرمایهگذار باید استراتژیهای خود را با توجه به تحمل ریسک و اهداف مالی خود انتخاب کند.
برای آن دسته از سرمایهگذارانی که به داراییهای فیزیکی علاقهمند هستند و نگران کاهش ارزش ارزهای فیات میباشند، معامله بر اساس نسبت طلا به نقره میتواند اطمینان و آرامش خاطر ایجاد کند. این رویکرد به آنها امکان میدهد که همواره مالک فلزات ارزشمند و باارزش باشند و از داراییهای خود در برابر نوسانات بازار و شرایط اقتصادی نامساعد محافظت کنند.
بهطور کلی، شناخت دقیق این نسبت و استفاده از ابزارهای متنوع مالی به سرمایهگذاران کمک میکند تا استراتژیهای بهینهتری اتخاذ کنند و در طولانیمدت از فرصتهای ایجادشده توسط نوسانات بازار طلا و نقره بهرهبرداری کنند.