استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
استراتژی معاملاتی برتر فارکس سیستمی را تعریف میکند که یک معاملهگر فارکس برای تعیین زمان خرید و فروش یک جفت ارز از آن استفاده میکند. استراتژیهای مختلف معاملاتی وجود دارند که معاملهگران می توانند از آنها استفاده کنند از جمله تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال. یک استراتژی معاملاتی خوب به معاملهگر اجازه میدهد تا بازار را تحلیل کند و معاملات را با اطمینان بیشتر و با استفاده از تکنیکهای صحیح مدیریت ریسک اجرا کند.
استراتژی های فارکس؛ بررسی جامع
استراتژیهای معاملاتی میتوانند به ساختار مجزایی تقسیم شوند که به معاملهگران کمک می کند که از کاربردیترین آنها استفاده کنند. نمودار زیر نشان میدهد که چگونه هر یک از این استراتژی ها در ساختار کلی جای میگیرند و رابطه میان استراتژیهای فارکس چیست.
مقایسه استراتژیهای معاملاتی فارکس از نظر دامنه همپوشانی و گستردگی دانش لازم
استراتژیهای کارآمد معاملات فارکس
برای انجام معاملات فارکس به چند عامل نیاز است که یک استراتژی معاملاتی کارآمد را برای شما شکل دهند. استراتژیهای زیادی وجود دارند که میتوانند دنبال شوند، هر چند درک استراتژی و راحتی کار با آن اهمیت فراوانی دارد. هر معاملهگر اهداف و منابع خاصی دارد که باید به هنگام انتخاب استراتژی مناسب در نظر گرفته شود. سه معیار برای معاملهگران وجود دارد که میتوانند برای مقایسه کارآمدی استراتژی های مختلف به کار روند:
- مقدار زمان مورد نیاز
- فراوانی فرصتهای معاملاتی
- فاصله معمول تا هدف
برای مقایسه آسان استراتژیهای معاملاتی بر اساس سه معیار ذکر شده، آنها را در یک نمودار حبابی نشان دادیم. در محور عمودی «نسبت ریسک ریوارد» قرار دارد همچنین استراتژی هایی در بالای نمودار قرار دارند که پاداش (reward) بالاتری برای هر ریسک صورت گرفته در هر معامله دارند. معاملهگری پوزیشن (Position trading) یک استراتژی با بالاترین نسبت ریسک ریوارد است. بر روی محور افقی سرمایهگذاری زمانی قرار دارد؛ به این معنی که برای نظارت بر معامله چه مقدار زمان مورد نیاز است. استراتژی که بیشترین حجم از منابع زمانی معاملهگر را در بر خواهد گرفت، استراتژی اسکالپ است زیرا در این استراتژی تعداد بسیار زیادی از معاملات به صورت منظم انجام میگیرند.
مقایسه انواع استراتژی فارکس بر مبنای مدت زمان معامله و مقدار ریسک به ریوارد معاملات
8 استراتژی برتر معاملاتی در فارکس:
- پرایس اکشن (Price Action)
- استراتژی معامله در مناطق رینج (Range trading strategy)
- معامله گری روند یا ترند تریدینگ (Trend trading strategy)
- معامله گری پوزیشن (Position trading)
- معامله گری روزانه (Day Trading)
- استراتژی اسکالپ یا اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading)
- معامله گری سوئینگ یا سویینگ تریدینگ (Swing trading)
- معامله انتقالی (Carry Trade)
1. معامله بر اساس پرایس اکشن (Price Action)
استراتژی معاملاتی پرایس اکشن عبارتست از مطالعه قیمتهای تاریخی به منظور فرمولهسازی استراتژی معاملاتی تکنیکال. پرایس اکشن می تواند به عنوان یک تکنیک مجزا مورد استفاده قرار گیرد یا همراه با یک اندیکاتور به کار گرفته شود. در این استراتژی، اصول فاندامنتال بهندرت مورد استفاده قرار میگیرند ؛ با این حال، به کارگیری ترکیب چند رویداد اقتصادی به عنوان یک فاکتور اثباتکننده قابل قبول است. استراتژیهای دیگری وجود دارند که در دسته پرایس اکشن قرار می گیرند همانگونه که در بالا از آنها نام برده شد.
مدت زمان معامله:
معامله پرایس اکشن در دورههای زمانی مختلف (طولانی، متوسط و کوتاه مدت) قابل استفاده است. توانایی استفاده از چارچوبهای زمانی مختلف برای تحلیل سبب شده است که بسیاری از معاملهگران به معامله پرایس اکشن توجه نشان دهند.
نقاط ورود/خروج:
روشهای زیادی برای تعیین سطوح حمایت/مقاومت وجود دارند که بهعنوان نقاط ورودی/خروجی مورد استفاده قرار میگیرند:
- فیبوناچی اصلاحی
- استفاده از سایه کندل
- تشخیص روند
- اندیکاتور
- اسیلاتورها
پرایس اکشن تمامی استراتژیهای ذکر شده در ابتدای مقاله به غیر از Carry Trade را شامل میشود. هر کدام از این استراتژی ها با ایجاد شرایط مشخص قابل استفاده هستند و میتوان با استفاده از آنها معامله کرد. در ادامه در قالب مثالهایی روشهای مختلف معامله با این استراتژیها نشان داده میشود تا با نحوه عملکرد هر یک از استراتژی ها آشنا شویم .
- بیشتر بخوانید: چک لیست معاملاتی پیش از ورود به هر معامله
2. استراتژی معامله در مناطق رنج
استراتژی معامله در مناطق رنج شامل تشخیص نقاط حمایت و مقاومت میشود که معاملهگران معاملات را اطراف این سطوح انجام میدهند. این استراتژی در شرایطی که هیچگونه نوسان مهم و روند مشخصی در بازار وجود ندارد به خوبی عمل میکند. تحلیل تکنیکال ابزار اصلی جهت معامله با این استراتژی است.
مدت معامله:
مدت زمان هر معامله میزان مشخصی ندارد؛ چراکه استراتژی معامله در مناطق رنج (range-bound) در هر چارچوب زمانی میتوانند عمل کنند. در زمان شکست خطوط حمایتی و مقاومتی، مدیریت ریسک بخشی مهم از این استراتژی معاملاتی محسوب خواهد شد. در نتیجه یک معاملهگر رنج در مواجه با چنین وضعیتی تمایل به بستن هر معامله range-bound دارد.
نقاط ورود/خروج:
اسیلاتورها معمولا به عنوان ابزارهای زمانبندی مورد استفاده قرار میگیرند. RSI ، CCI و استوکاستیکها تعدادی از اسیلاتورهای مطرح هستند. گاهی اوقات پرایس اکشن همراه با اسیلاتورها برای تایید اعتبار سیگنالهای رنج باند یا بریکاوتها مورد استفاده قرار میگیرند.
مثال 1: معامله رنج جفت ارز USDJPY
در نمودار بالا جفت ارز USDJPY یک محدوده رنج طولانیمدت را در طی چند سال گذشته به تصویر کشیده است. نمودار بالا سطوح واضح مقاومت و حمایت را میبینید که معاملهگران به عنوان نقاط ورود/خروج از آن استفاده میکنند. اسیلاتور RSI تعیین زمان نقاط ورود و خروج را به تصویر میکشد. این نقاط با مربعهای آبی و قرمز در تصویر نشان داده شدهاند – آبی: اشباع خرید و قرمز: اشباع فروش.
معامله رنج میتواند به نسبتهای مناسب ریسک به ریوارد منجر شود، با این حال ممکن است این امر مستلزم صرف زمانی طولانیمدت در هر معامله باشد. مزایا و معایب مطرح شده در زیر را در نظر داشته باشید تا اهداف و منابع دردسترس خود را به عنوان یک معاملهگر تعیین کنید.
مزایا:
- فرصتهای معاملاتی زیاد
- نسبت ریسک به ریوارد مطلوب
معایب:
- نیاز به سرمایهگذاری مدت دار
- نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
3. استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی یک استراتژی ساده فارکس است که بسیاری از معاملهگران با سطوح مختلف تجربه از آن استفاده می کنند. این استراتژی با بهرهبرداری از شدت و شتاب (مومنتوم) جهت بازارها در دستیابی به سود مؤثر بکار گرفته میشود.
بیشتر بخوانید: آشنایی بیشتر با ترند تریدینگ
مدت معامله:
استراتژی معاملاتی مبتنی بر روند در کل در میانمدت و طولانیمدت قابل استفاده است؛ زیرا ترندها خود طولهای مختلفی دارند. معمولا تحلیل همزمان چند تایم فریم همراه با پرایس اکشن در این نوع استراتژی استفاده میشود .
نقاط ورود/خروج:
نقاط ورودی معمولا با یک اندیکاتور مشخص میشوند (RSI ,CCI, …) و نقاط خروج بر اساس نسبت ریسک-ریوارد مطلوب محاسبه میشوند. با استفاده از فاصله سطوح استاپ (stop level) معاملهگران میتوانند قیمت هدف (TP) خود را تعیین کنند تا نسبت ریوارد به ریسک مناسبی داشته باشند. برای مثال اگر SL پنجاه پیپ دورتر قرار گیرد، سطح TP در 50 پیپ یا دورتر از نقطه ورودی تنظیم میشود.
مثال 2: تشخیص روند
در مثال ساده بالا، جفت ارز EURUSD روندی رو به بالا را نشان میدهد که با سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر اعتبار یافته است. در مورد روند رو به پایین عکس این قضیه صادق است.
معامله روندی جفت ارز EURUSD
زمانی که روند قدرتمندی را در بازار می بینید، در جهت همان روند معامله کنید. برای مثال روند رو به بالای قوی در جفت ارز EURUSD که در بالا نشان داده شده است.
به هنگام استفاده از CCI به عنوان ابزاری برای تعیین زمان ورودها، توجه کنید که چگونه هربار که CCI هربار زیر 100- (رنگ آبی هایلایت) رفته است، قیمت با یک رالی صعودی واکنش نشان داده است. البته همه معاملات به این روش انجام نمیشوند، اما از آنجاکه روند دنبال میشود، هر بار کاهش، سبب میشود که خریداران بیشتری وارد بازار شوند و در نتیجه قیمتها افزایش مییابند. در نتیجه تشخیص یک روند قوی برای عملکرد مفید این استراتژی معاملاتی بسیار مهم است.
با در نظر گرفتن تعداد زیاد متغیرهای دخیل، معامله براساس استراتژی معاملاتی روندی میتواند وقتگیر باشد. این لیست مزایا و معایب میتواند در تشخیص این مطلب که آیا استراتژی معاملاتی روندی برای شما مناسب است یا نه، مفید باشند.
مزایا:
- فرصتهای معاملاتی زیاد
- نسبت ریسک به ریوارد مطلوب
معایب:
- نیاز به سرمایه گذاری مدتدار
- نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
4. معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
معاملهگری پوزیشن یک استراتژی بلندمدت است که عمدتا بر فاکتورهای فاندامنتال تمرکز دارد با این حال، روشهای تکنیکال همچون نظریه موج الیوت نیز میتوانند به کار گرفته شوند. نوسانات کوچک بازار در این استراتژی در نظر گرفته نمیشوند؛ زیرا تأثیری در تصویر وسیعتر بازار ندارند. این استراتژی در تمام بازارها چه سهام و چه فارکس میتواند بهکار رود.
مدت معامله:
همانگونه که در بالا اشاره شد، معاملات پوزیشن چشماندازی طولانیمدت دارند (هفتهها، ماهها یا حتی سالها) و برای معاملهگران با پشتکار بیشتر مناسب هستند. درک این مسئله که فاکتورهای اقتصادی چگونه بر بازارها یا تمایلات تکنیکی تأثیر میگذارند، در پیشبینی ایدههای معاملاتی ضروری است.
بیشتر بخوانید: سه استراتژی مهم برای خروج از معامله؛ چگونه میتوان از یک معامله سودآور خارج شد؟
نقاط ورود/ خروج:
سطوح کلیدی بر روی نمودارها با چارچوب زمانی طولانیتر (هفتگی/ماهیانه) با کمک دیدگاه ادراکی بازار میتوانند اطلاعات ارزشمندی را برای معاملهگران پوزیشن به همراه داشته باشند. نقاط ورود و خروج میتوانند با استفاده از تحلیل تکنیکال همچون دیگر استراتژیها تعیین شوند.
مثال 3: معاملات پوزیشن روی شاخص سهام آلمان Germany 30 یا DAX
نمودار بالا الگوی سر و شانه تقریبا دو سالهای را برای شاخص Germany 30 نشان میدهد که در آن قیمت در معرض سقوط احتمالی زیر خط گردن (خط قرمز افقی) قرار دارد. در این مثال، ریزش شاخص Germany 30 از نظر تکنیکال و فاندامنتال به همان صورتی که تصور میشد، صورت گرفت. تا پایان سال 2018، اقتصاد آلمان دچار افت شد و جنگ تجاری آمریکا/چین روی داد که به صنعت خودروسازی آسیب رساند.
مذاکرات برگزیت نیز کمکی به این مسئله نکرد زیرا احتمال جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا نیز بر اقتصاد آلمان تأثیر منفی داشت. در این مورد، درک الگوهای تکنیکال و داشتن نگاه بنیادی مناسب منجر به ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال شد که در شکلگیری ایدههای معاملاتی قوی نقش داشتند .
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بنیادی، حتما عضو کانال تلگرامی UtoFX شوید.
در زیر مزایا و معایب استراتژی پوزیشن تریدینگ، متناسب با اهداف شما بهعنوان یک معاملهگر و مقدار منابعی که در اختیار دارید عنوان شدهاند:
مزایا:
- نیاز به حداقل سرمایهگذاری زمانی
- نسبت ریسک به ریوارد بسیار خوب
معایب:
- فرصتهای معاملاتی کم
- نیاز به تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال قوی
5. استراتژی معامله گری روزانه
معاملهگری روزانه نوعی استراتژی است که به منظور معامله ابزارهای مالی در همان روز معامله طراحی شده است. به همین دلیل تمام پوزیشنها پیش از بستهشدن بازار، بسته میشوند.با این حال، در طول روز یک یا چند معامله میتوانند انجام شوند.
برای آشنایی بیشتر با معامله گری روزانه و استراتژیهای مناسب برای آن، حتما مطلب زیر را مطالعه کنید:
معامله گری روزانه چیست و چه روشهایی برای انجام آن وجود دارد؟
مدت معامله:
بازه زمانی معاملات در استراتژیهای معامله گری روزانه میتواند بین چند دقیقه تا چند ساعت باشد و معامله در همان روزی که باز میشود بسته میشود.
نقاط ورود/خروج:
در مثال زیر، معاملهگران در انتظار ورود به پوزیشنهایی هستند که طی آن قیمت خط میانگین متحرک نمایی 8 دورهای (EMA) را در جهت روند (دایره آبی) قطع میکند و بعد در نقطه ای با نسبت ریسک به ریوارد 1:1 خارج میشوند.
مثال 4: استراتژی معاملهگری روزانه جفت ارز EURUSD
نمودار بالا یک نمونه ستاپ معاملاتی (شرایط مناسب ورود به معامله) معاملهگری روزانه را نشان میدهد که در آن، با استفاده از میانگین متحرکها، روند شناسایی میشود. این روند به دلیل اینکه قیمتها بالای خطوط میانگین متحرک (قرمز و سیاه) قرار دارند، صعودی است. پوزیشنهای ورودی به رنگ آبی هایلایت شدهاند و سطوح استاپ در نقطه شکست قبلی قیمت تعیین شدهاند. فاصله سطوح TP و SL در جهت روند برابر هستند. (نقطه TP جایی است که در آن با سود از معامله خارج میشویم و SL نقطهای است که معامله در آن با زیان بسته میشود.)
پیش از استفاده از این استراتژی معاملاتی، مزایا و معایب آن باید در نظر گرفته شوند. همانگونه که در مثال بالا در مورد جفت ارز EURUSD مشاهده میکنید، معامله گری روزانه زمان بیشتر در طول روز و تلاش بیشتری برای کسب سود میطلبد.
مزایا:
- تعداد معاملات بیشتر
- نسبت ریسک به ریوارد متوسط
معایب:
- نیاز به سرمایهگذاری زمانی زیاد برای معامله
- نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
6. استراتژی اسکالپ – نوسانگیری کوتاه مدت
اصطلاح اسکالپینگ (یا نوسانگیری) در فارکس برای توصیف فرآیند سودگیری اندک بر اساس تکرار و تعدد معاملات به کار میرود. این سودگیری اندک با بازکردن و بستن چند پوزیشن در طول روز حاصل میشود. این فرآیند میتواند به صورت دستی یا از طریق یک الگوریتم انجام شود که از دستورات از پیش تعیین شده (همچون زمان و نقطه ورود/خروج از معاملات) استفاده میکند. در این استراتژی، نقدشوندهترین جفت ارزهای فارکس نسبت به بقیه برتری دارند؛ زیرا اسپرد کمتری دارند و با طبیعت کوتاهمدت این نوع استراتژی هماهنگ هستند.
بیشتر بخوانید: آشنایی بیشتر با اسکالپ تریدینگ
مدت معامله:
اسکالپینگ شامل معاملات کوتاهمدت با حداقل سودآوری میشود که معمولا بر روی نمودارهای با تایم فریم کوتاهتر مورد استفاده قرار میگیرد (1-30 دقیقه).
نقاط ورود/خروج:
همچون بیشتر استراتژی های تکنیکال، گام اول تشخیص روند است. بسیاری از اسکالپرها از اندیکاتورهایی همچون میانگین متحرک برای تشخیص روند استفاده میکنند. استفاده از سطوح کلیدی در تایم فریمهای طولانیتر میتواند تصویری بزرگتر را در اختیار معاملهگر قرار دهد. این سطوح محدودههای مقاومت و حمایت هستند.
اسکالپینگ در درون این محدودهها را میتوان در تایمفریمهای کوچکتر با استفاده از اسیلاتورهایی همچون RSI نیز تایید کرد و بعد وارد معاملات شد. استاپها فقط با چند پیپ فاصله قرار میگیرند تا از تحرکات بزرگ در خلاف جهت معامله فعلی جلوگیری شود. اندیکاتور MACD ابزار مفید دیگری است که معاملهگر برای ورود و خروج به معامله میتواند آن را امتحان کند.
مثال 5: استراتژی اسکالپینگ جفت ارز EURUSD
نمودار چارت 10 دقیقهای جفت ارز EUR/USD در نمودار بالا نمونهای معمول از استراتژی اسکالپینگ است. روند طولانی مدت با میانگین متحرک (قیمت بالای میانگین متحرک 200 دورهای) تأیید میشود. تایم فریم کوچکتر نقاط ورود/خروج را مشخص میکند. زمانبندی نقاط ورودی با مستطیل قرمز در جهت معامله خرید مشخص شدهاند. معاملهگران میتوانند پوزیشنهای خرید خود را با استفاده از MACD و در زمانی که خط MACD (آبی) از خط سیگنال (قرمز) عبور میکند، ببندند که این نواحی در تصویر به صورت مستطیل آبی هایلایت شده است.
معاملهگران که میخواهند معاملات اسکالپینگ را بصورت الگوریتمی و با ربات انجام دهند برای تنظیم الگوریتمهای خود از تئوریهایی مشابه آنچه در مثال بالا ذکر شد استفاده میکنند.
علاوه بر تمرین عملی روی تکنیک معاملهگری اسکالپ کاربردی مطابق مثال ذکر شده در بالا، لیست مزایا و معایب زیر را برای انتخاب استراتژی معامله گری مناسب خود در نظر داشته باشید.
مزایا:
- نسبت به دیگر استراتژی های فارکس تعداد معاملات بیشتری را شامل میشود.
معایب:
- نیاز به اختصاص زمان طولانیتر
- نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
- نسبت ریسک به ریوارد ضعیفتر
7. معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
این استراتژی یک استراتژی نظری است که معاملهگران درصدد کسب سود از بازارهای رنج در کنار بازارهای دارای روند هستند. متناسب با سقفها و کفهای قیمتی انتخابشده، معاملهگران میتوانند وارد پوزیشنهای خرید و فروش شوند. در واقع طی این استراتژي معاملهگر سعی دارد تا نقاط مهم برگشتی یا پیوتهای قیمتی را تشخیص دهد و براساس آنها معامله کند.
مدت معامله:
معاملات سوئینگ، میانمدت در نظر گرفته میشوند زیرا پوزیشنها برای مدتی بین چند ساعت تا چند روز میتوانند نگه داشته شوند. روندهای طولانیمدت برای معاملهگران مطلوبتر هستند زیرا در طول چنین روندهایی در چند نقطه میتوانند از روند سود ببرند.
نقاط ورود/خروج:
در این استراتژی نیز همچون استراتژی محدوده رینج، میتوان از اسیلاتورها و اندیکاتورها برای انتخاب بهترین نقاط ورود و خروج و بهترین زمان انجام معامله سود برد. تنها تفاوت این است که معاملهگری سوئینگ برای هر دو بازارهای رینج و بازارهای رونددار به کار میرود.
مثال 6: استراتژی معاملهگری سوئینگ برای جفت ارز GBPUSD
ترکیبی از اسیلاتور استوکاستیک، اندیکاتور ATR و میانگین متحرک در مثال بالا به کار گرفته شدهاند تا استراتژی معاملاتی سوئینگ را به تصویر بکشد. روند صعودی قیمت با استفاده از میانگین متحرک 50 روزه (قیمت بالای خط MA) تشخیص داده شد. در صورتی که روند صعودی باشد، معاملهگران درصدد ورود به پوزیشنهای خرید بر میآیند و این ضربالمثل را مد نظر میگیرند که «در قیمت کم بخر، در قیمت بالا بفروش».
بیشتر بخوانید: آشنایی بیشتر با سوئینگ تریدینگ
اسیلاتور استوکاستیک پس از آن، برای تشخیص نقاط ورود مورد استفاده قرار میگیرند؛ به این طریق که معاملهگر بهدنبال سیگنالهای اشباع فروش میگردد که با مستطیلهای آبی بر روی نمودار مشخص شدهاند. مدیریت ریسک گام نهایی است و ATR سطوح استاپ را تعیین خواهد کرد. عدد ATR با دایره قرمز هایلایت شده است. این عدد میزان پیپ تقریبی را که سطح استاپ باید روی آن تنظیم شود، نشان میدهد. برای مثال، اگر ATR عدد 41 را بخواند معامله گر استاپ را در 41 پیپ دورتر از نقطه ورودی قرار می دهد.
پس از مشاهده مثالی از معاملهگری سوئینگ، مزایا و معایب زیر را برای تعیین اینکه آیا این استراتژی برای شیوه معاملهگری شما مناسب است یا نه، در نظر داشته باشید.
مزایا:
- تعداد بالای فرصت های معاملاتی
- نسبت ریسک به ریوارد متوسط
معایب:
- نیاز به تحلیل تکنیکال قوی
- نیاز به سرمایهگذاری زمانی بالا
8. استراتژی معامله انتقالی (Carry Trade)
معامله انتقالی شامل قرض گرفتن یک ارز با نرخ بهره پایینتر و سرمایهگذاری آن در یک ارز با نرخ بهره بالاتر میشود. این کار در نهایت منجر به سوددهی مثبت معامله میشود. این استراتژی در درجه اول در بازار فارکس کاربرد دارد.
مدت معامله:
این معاملات به نوسانات نرخ بهره میان ارزها وابسته هستند، بنابراین مدت معامله از میانمدت تا طولانیمدت (هفتهها، ماهها و گاهی سالها) متغیر است.
نقاط ورود/خروج:
بازارهای دارای روند قوی، فرصت معاملاتی مناسبی برای پیادهسازی استراتژی انتقالی هستند زیرا این استراتژی به بازه زمانی طولانی تری نیاز دارد. پیش از تعیین محل معامله (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر و برعکس) ،روند باید تأیید شود (به مثال 1 بالا رجوع کنید).
استراتژی انتقالی دو جنبه دارد، ریسک نرخ تبادل و ریسک نرخ بهره. بهترین زمان برای آغاز پوزیشنها در آغاز روند است تا بتوان به طور کامل از نوسانات نرخ تبادل بهرهبرداری کرد. بادرنظرگرفتن نرخ بهره (فارغ از جهت روند)، شرایطهمچنان یکسان خواهد بود؛ زیرا تا زمانی که ارز اول در جفت ارز نرخ بهره بالاتری نسبت به ارز دوم داشته باشد، معاملهگر همچنان از محل اختلاف نرخ بهره، سود دریافت خواهد کرد.
آیا معامله بر مبنای جابجایی ارز از کشور دارای نرخ بهره پایین به کشور با نرخ بهره بیشتر (Carry Trade) مناسب شما هست؟ مزایا و معایب زیر را بررسی کنید و تناسب ان با شیوه معاملاتی خود را ارزیابی کنید.
مزایا:
- نیاز به اختصاص زمان کوتاهتر
- نسبت ریسک به ریوارد متوسط
معایب:
- استفاده صرفا در بازار فارکس
- فرصتهای معاملاتی کم
خلاصه:
در این مقاله به معرفی 8 استراتژی معاملاتی برتر فارکس با ذکر مثال پرداختیم. وقتی قصد دارید یک استراتژی معاملاتی مناسب برای خود انتخاب کنید، بهتر است مواردی از قبیل میزان زمانی که میخواهید پای مانیتور صرف کنید، نسبت ریسک به ریوارد و تعداد فرصتهای معاملاتی موجود براساس آن استراتژی را بررسی کنید. هر یک از این استراتژیها میتواند برای یک تیپ شخصیتی خاص مناسب باشد. بهعنوان اولین گام معاملهگر در جهت صحیح، باید بتوانید استراتژی متناسب با شخصیت معاملاتی خود را کشف کنید.
انتخاب مناسبترین استراتژی معامله برای هر شخص امری بسیار سخت و مشکل است. در آکادمی ماکروترید یوتوفارکس تمام استراتژیهای معامله در فارکس را زیر نظر بهترین اساتید بازار یاد بگیرید و آنها را در سیگنالهای روزانه ما استفاده کنید تا سود معقولی را کسب کنید.
منبع: Dailyfx
بیشتر بخوانید: آموزش استراتژیهای معامله بر اساس اخبار در فارکس
خیلی ممنون. نکات خیلی خوبی بود