بروکر ارانته
مطالب پیشنهادی
دوره اوراق قرضه
دوره طلا
اشتراک گذاری
برچسب‌ها

مصاحبه با شما: سرمایه اولیه کم، عاملی برای کال مارجین شدن!؟

margincall - کال مارجین

هر گاه که در بازار صحبتی از کال مارجین شدن می‌شود، عده‌ای با تاسف و یادآوری خاطرات بد گذشته به آن گوش می‌دهند و عده‌ای نیز با اطمینان خاطر، در ذهن خود مرور خواهند کرد که من کال مارجین نخواهم شد! چه بخواهیم و چه نخواهیم باید با این واقعیت روبه‌رو شد که ضرر، جزئی از فعالیت در بازارهای مالی است. اما آیا برای آن برنامه‌ای داریم؟ چطور می‌شود که یک ضرر کوچک، جای خود را به ضرری بزرگ می‌دهد؟ آیا کسانی که دانش خوبی از بازار دارند، در معرض خطر کال مارجین شدن قرار دارند؟ راهکارهای جلوگیری از کال مارجین شدن و یا از دست دادن حساب چیست؟

برای پاسخ عملی به این سوالات، قرار است این بار از خود شما کمک بگیریم!
تیم بزرگ یوتو اف ایکس UtoFX افتخار همکاری و مصاحبه با شما معامله‌گران عزیز را دارد و قرار است از تجربه شما در این راه استفاده کنیم. در ادامه این مقاله، از تجارب یکی از دوستان شما که به تازگی کا مارجین شده است، استفاده کرده و سوالاتی را از ایشان پرسیده‌ایم. این اولین مقاله از مصاحبه‌های شما با موضوع کال مارجینی است. در قسمت نظرات سایت، به ما در بهبود و بالا بردن کیفیت این مقاله کمک کنید. اگر سوال خاصی را برای مصاحبه مناسب می‌دانید، در قسمت نظرات یادداشت کنید. باتشکر

سرمایه اولیه کم، عاملی برای کال مارجین شدن!؟

میزان سابقه شما در بازارهای مالی؟ (میزان تجربه در هر بازاری به تفکیک)

اگه بخوام در حالت کلی بگم، از زمان آشنایی من با بازارهای مالی تا الان شاید بیشتر از 7 سال گذشته باشه ولی سابقه حضورم در بازار فارکس حدود 4 تا 5 سال است. در این بین مدتی هم در بازار بورس و ارزهای دیجیتال هم فعالیت کردم ولی هیچ وقت نتونستم با اونها ارتباط برقرار کنم. حدود 6 ماه در بازار ارز دیجیتال  و 9 ماه در بازار بورس.

 

میزان بالانس حساب شما که کال‌مارجین شد، چقدر بود؟

اکثر حساب هایی که از دست دادم معمولا زیر 500  دلار بالانس داشتند. فکر می کنم یکی از دلایل کال شدنم هم همین بود. چیزی که در این مدت متوجه شدم، اکثر افرادی با مبالغ بسیار کم وارد بازار می شوند در حالی که انتظار درصد بالایی سود را دارند. برای برآورده کردن این منظور تریدر چاره ای جز قمار کردن برای خودش نمی ذاره. سعی می کنم در ادامه بیشتر در این مورد توضیح بدم.

 

معامله در چه ابزار معاملاتی موجب کال‌مارجین شدن شما شد؟ (طلا-نفت-سهام-یک جفت ارز خاص و …)

یادم میاد چند معامله نفت انجام دادم. خیلی خوش شانس بودم که دو سه معامله اول من با سود بسته شد. این موجب طمع بیشتر من شد. یکی از حساب هامو سر معامله نفت از دست دادم. یک بار هم با معاملات مکرر و خلاف جهت روند روی جفت ازر GBPUSD حسابم کال شد. بقیه مواقعی که کال شدم روی انس طلا بود. یک بار هم روی جفت ارز BTCUSD کال شدم. به نظرم بروکرهای فارکس مکان خوبی برای ترید ارزهای دیجیتال نیست.

قبل از آخرین کال‌مارجینی، آیا تجربه کال‌مارجین شدن را داشته‌اید و چند بار؟

بله. متاسفانه چندین چند بار  کال شدم. شاید تا به حال 6 یا 7 بار این اتفاق افتاده. اکثرا حساب هام بالانس پایین در حدود 100 یا 200 دلار داشتند. ولی یک بار حساب بالای 1200 دلار را به خاطر انس طلا از دست دارم. یادم میاد همه چی خوب پیش میرفت ولی در عرض یک ربع کل حساب از دست رفت و من ماه ها دچار افسردگی شدم. احساس عجز و ناتوانی داشتم و فکر می کردم من نمی تونم موفق بشم ولی از طرفی هی به خودم میگفتم تمام این پول هایی که از دست دادم هزینه تجربه ای بوده که بدست آوردم. نمی تونستم این تجربه با ارزش رو به  همین راحتی رها کنم. سه چهار سالی که من درگیر یادگیری و تمرین و از دست دادن پول بودم، هزینه های زندگی رو همسرم اداره می کرد. از لحاظ روانی به شدت تو فشار بودم. این فشار به قدری بود که به آستانه خودکشی هم رفتم. در صورت لزوم در این مورد بیشتر توضیح میدم. یک حساب 5000 دلاری رو هم به خاطر BTCUSD از دست دادم.

قبل از کال‌مارجین شدن و زمانی که حساب شما در ضرر شدید قرار گرفته‌بود، اقدام به واریز نقدینگی و شارژ مجدد حساب کردید؟

شاید یکبار این کار را کرده باشم. ولی اغلب اوقات در اون حد پول نداشتم که بتونم حساب رو به اندازه کافی شارژ کرده باشم.

تعداد معاملات باز شما در لحظه کال‌مارجین شدن، چند عدد بود؟

اغلب بالای 5 معامله باز داشتم. یکی دیگر از دلایل کال شدن من هم همین مورد بود. تعداد معاملات زیادی باز میکردم و از عهده مدیریت آن بر نمی آمدم. ولی الان نهایتا سه معامله در روز باز می کنم. با بستن یک معامله سراغ معامله بعد میرم. سعی می کنم بیشتر از دو معامله باز در لحظه نداشته باشم. اغلب تکلیف هر معامله رو در پایان همان روز مشخص می کنم و موقع استراحت معامله بازی ندارم. شاید این یک ایراد باشه ولی فکر می کنم این روش برای تیپ روحی من مناسبه.

آیا از روش مارتینگل (کم کردن میانگین) در زمان کال‌مارجینی استفاده کردید؟

بله. از روش مارتینگل استفاده می کردم ولی اسم استراتژی رو نمیدونستم. کم کردن میانگین ذهنیتی بود که از بازار بورس در من مونده بود. ولی خیلی وقته دیگه این کار رو نمی کنم. ترجیح میدم از معامله با ضرر منطقی خارج بشم ولی از مارتینگل استفاده نکنم.

استیتمنت معامله گر

استیمنت معامله‌گر

در ریز معاملات این معامله‌گر، یکی از نکاتی که به چشم می‌خورد، تعداد معاملات سود‌ده با میزان سود‌های زیر 10 دلار، و ضرر‌های حتی بالای 100 دلار که باعث شده حتی وین ریت (Win Rate درصد معاملات سودده به ضررده) معاملات این معامله‌گر از 50 درصد هم بیشتر باشد!
نکته دیگر این استیمنت، رعایت حجم در تعداد زیادی از معاملات در یک دوره مشخص و عدم رعایت آن در چند معامله که از اتفاق همان معاملات موجب ضررهای سنگین این معامله‌گر شده است.

سیستم معاملاتی شما چیست؟ (کدام روش تکنیکال و یا ترکیبی از تکنیکال و فاندامنتال و …)

داستان سیستم معاملاتی من کمی جالبه. من قبل از اینکه روی سیستم معاملاتی و تحلیلی کار کنم متوجه مشکل در مدیریت ریسک و سرمایه شدم و توانستم یک استراتژی بسیار ساده برای خودم ایجاد کنم. با این کار با اینکه استراتژی خاصی  نداشتم و صرفا از چند ابزار تکنیکال کلاسیک استفاده میکردم حسابم با سرعت کمی در حال رشد بود. من بعد از ایجاد سیستم مدیریت ریسک و سرمایه سراغ کتاب پرایس اکشن آقای لنس بگز رفتم و به جرات می تونم بگم 4 بار این کتاب رو خوندم. (هنوز هم دوست دارم اونو بخونم چون حاوی نکات ریز بسیاری هست) و با این روش پرایس اکشن کار می کردم. الان در حال مطالعه و تمرین روی سیستم  های RTM و ICT هستم. که البته ارتباط برقرار کردن با این دو برام سخته. مخصوصا بحث استاپ هانتینگ که در چهار چوب این سوال نیست.
بسیار علاقه مند بودم و هستم که تحلیل فاندامنتال رو یاد بگیرم ولی احساس می کنم نمیتونم با اصطلاحات اون ارتباط بگیرم و برام خیلی سخته یاد گرفتنش. سعی می کنم اخبار مهم روز و شدت اهمیت اخبار رو از کانال UTOFX بخونم. قصد دارم بعد از تکمیل استراتژی معاملاتی (تکنیکالی) سراغ فاندامنتال برم و در حد توانم مطالعه کنم.

معاملاتی که به وسیله آن کال مارجین شدید، با تحلیل خود گرفتید و یا سیگنالی از دیگر تحلیل‌گران؟ (توضیح دهید از میزان اعتماد خود به تحلیلی که منجر به کال‌مارجینی شد)

به جرات می تونم بگم تا بحال 90 درصد معاملاتم رو خودم تحلیل کردم (حتی با غریزه و اشتباه) و سعی کردم از جایی سیگنال نگیرم. ولی خب بعضی وقت ها نتونستم جلو خودمو بگیرم و از سیگنالهای دیگران هم استفاده کردم. ولی ترجیح میدم تحلیل اشتباه خودم رو به اجرا در بیارم ولی از کسی سیگنال نگیرم. شاید کار خوبی نمی کنم ولی تا الان از این کارم پشیمان نشدم. با اینکه با تحلیل اشتباه کال مارجین شدم. مورد دیگه ای که دوست دارم بهش اشاره کنم این هست که همیشه با اندیکاتور ها مشکل داشتم و قبول اینکه اونا می تونن درست سیگنال بدن برام منطقی نبوده و نیست.

معاملاتی که به وسیله آن کال مارجین شدید، چقدر با معاملات قبلی شما همخوانی داشت؟ (معاملات قبلی شما نیز خطر کال مارجین شدن را داشت و یا اینکه با نظم خاصی معامله می‌کردید؟)

همخوانی 100 درصدی داشت. همه تکرار اشتباهاتی بود که قبلا انجام میدادم و اصرارم به اینکه با یک حساب صد دلاری هم میشه میلیونر شد. در اون دوره معاملات من نظم خاصی نداشت. توجهی به روانشناسی نداشتم. مدیریت ریسک و سرمایه نداشتم. از همه مهمتر قبول SL برام بسیار سخت بود.

آیا ژورنال معاملاتی دارید و اقدام به ثبت مستمر معاملات خود می‌کنید؟

بله. مدتی هست که ژورنال مینویسم ولی متاسفانه این کار رو مرتب انجام نمیدم.  یکی از ایرادات الان من همینه

آیا سیستم معاملاتی مشخص (سیستم تحلیلی و برنامه مدیریت سرمایه) دارید؟ در معاملات به آن عمل می‌کنید؟

بله. از مدیریت سرمایه استفاده می کنم و به شدت به آن مقید هستم و تحت هیچ شرایطی از آن خارج نمی شوم. ولی در مورد سیستم تحلیلی همچنان در حال تحقیق هستم و در حال تکمیل آن هستم. به زودی کار نوشتن اون رو تموم میکنم. هر روز چند دقیقه مدیتیشن می کنم. تا قبل از باز شدن بازار لندن بازار رو بررسی می کنم و یا سعی می کنم کارهای خارج از خونه رو انجام بدم. سعی می کنم موقع سشن لندن پشت سیستمم باشم.

 

در ادامه، فایل صوتی از این معامله‌گر می‌شنوید که حاوی نکات خوبی برای معامله‌گران خواهد بود:

مهم‌ترین عامل ضرر و کال‌مارجین شدن خود را چه می‌دانید؟

عدم شناخت درست از ماهیت مارکت/ نداشتن آمادگی روانی برای ترید/ تصور اشتباه از شغل معامله گری/ نداشتن برنامه مدیریت ریسک و سرمایه/ نداشتن حداقل مقدار سرمایه اولیه/عدم تسلط کافی به یک استراتژی معامله گری

در مورد لحظه‌ها و روز‌های بعد از کال‌مارجینی بگویید. (توقف در معاملات برای مدتی یا اقدام سریع به شارژ مجدد حساب و یا واکاوی دلایل ضرر و کال‌مارجینی و …)

همه چیز اول از یک خوش بینی احمقانه شروع شد. حاضر نبودم برا معاملاتم استاپ لاس بذارم. وقتی حساب می رفت تو ضرر همچنان امیدوار بودم که قیمت برگرده. ولی هیچوقت بر نمی گشت. تازه یک فکر احمقانه هم به افکار قبلی اضافه میشد که الان می تونم دوباره یک پوزیشن با سایز بیشتر باز کنم که بعد از اینکه قیمت برگشت سریع تر وارد سود بشم ولی باز هم برنمی گشت. اگه اسم هدجینگ به گوشم نخورده بود شاید زودتر کال می شدم و می تونستم شکست رو قبول کنم ولی یه چیز هایی از هدجینگ هم شنیده بودم و یک پوزیشن بزرگتر در خلاف جهت گرفتم. اینبار قیمت برگشته بود و ضرر و زیان من روی یک عددی فریز شده بود. مشکل این بود که من فقط هدجینگ رو تا اینجاش بلد بودم و نمیدونستم چطوری باید مدیریت کنم. به محض اینکه یکی از پوزیشن ها وارد سود میشد از ترس اینکه همین سود کم رو از دست بدم اونو می بستم و دوباره حساب وارد ضرر سنگین تر شد. حالا گیج و حیرون بودم. خشم و عصبانیت هم اضافه شده بود. بلاخره یک لحظه ای فرا میرسه که یا شکست رو قبول می کنم و تمام معاملات رو دستی می بندم و شاید چند دلاری ته حسابم مونده باشه و در اغلب مواقع تا آخرین لحظه می مونم تا بروکر تمام معاملات رو ببنده و بعد کار مارجین میشم.
بهت زده به مانیتور خیره شدم و توان حرکت ندارم. خسته ام ولی خوابم نمیبره. دنبال مقصر می گردم و مقصری پیدا نمی کنم. نمی تونم یقه کسی رو بگیرم. جواب خانمم رو چی بدم؟ من که این همه از رشادت ها و موفقیت هام براش گفتم برای اون هم دنیای خیالی ساختم. شاید این شروع یک دوره  افسردگی باشه. این داستان رو میشه ادامه داد. من ساعت ها می تونم از حال بعد از کال شدم بگم…  با یک استاپ لاس در ناحیه منطقی و رعایت میزان حجم معامله می تونست هیچ کدوم از این اتفاقات نیافته.

چه توصیه‌ای برای سایر معامله‌گران دارید؟

قرار نیست هر چیزی رو که من تجربه کردم دوستان و مخاطب های من هم تجربه کنند. باور کنید این داستان پر غصه و پر تکراره. باور کنید هزاران نفر این راه رو رفتن و همه هم تجربه هاشونو رایگان در اختیار بقیه گذاشتند ولی نمی دونم چرا همچنان فکر می کنیم ما با بقیه فرق داریم./ باور کنید هر خبری ارزش خوندن نداره. خوندن بعضی مطالب برای روان یک تریدر سمه. هر مطلبی رو نخونیم ، وارد هر کانال مدعی آموزش نشید و هر فیلم آموزشی رو نگاه نکنید. قبل از هر چیزی در مورد تیمی که در پشت اون  کانال یا مجموعه هست تحقیق کنید. ترید کردن هم مثل باقی مشاغل هست و برای کسب مهارت باید تلاش و تمرین کرد. / تریدر شخص خوش باور و ساده لوحی نیست. به دنبال  یک دید منطقی در بازار می گرده و خیال بافی نمیکنه. ترید راه یکشبه پولدار شدن نیست. تریدر برای موفقیت نیاز به دانش، صبر داره. تریدر قمارباز نیست.
با سرمایه منطقی وارد بازار بشین. با یک یا دو هزار دلار نهایتا میشه در حد حداقل های زندگی درآمد کسب کرد نه بیشتر. به نظر من با مبلغی کمتر از 10000 دلار نمیشه به درستی کار کرد و حساب رو مدیریت کرد.
من با کمک همسرم تونستم تا اینجا ادامه بدم. اگر شغل ایشون توان تامین نیازهای اولیه زندگی نداشت، من نمی تونستم تمام وقت روی یادگیری و کار تمرکز کنم. پس تا زمانی که از بابت حداقل های زندگی خیالتون راحت نشده معامله گر فول تایم نشید.
اول تمام بدهی ها و قرضاتونو بدین بعد اگر پولی موند باهاش ترید کنید. ترید ساده است ولی اصلا راحت نیست.

به نظر شما می‌توان به معامله‌گری به عنوان یک شغل به عنوان درآمد اول نگاه کرد؟

با در نظر گرفتن بعضی پارامترهایی که در بالا گفتم و بعد از کسب تجربه کافی میشه به ترید به عنوان یک شغل و درآمد اول نگاه کرد. امروزه برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک، به حداقل 500 میلیون تومان سرمایه نیاز داریم. معامله گری هم برای شروع حرفه ای نیاز به سرمایه کافی داره.

با تشکر از معامله‌گر عزیز  بابت این مصاحبه و تشکر از شما، بابت مطالعه این مقاله. در بخش نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.

اولین نفر از اخبار و اطلاعیه ها با خبر شو

ایمیل خود را وارد نمایید تا از اطلاعیه ها و تخفیفات ما زودتر باخبر شوی…

12 دیدگاه در “مصاحبه با شما: سرمایه اولیه کم، عاملی برای کال مارجین شدن!؟
  1. نوید گفت:

    من حدود ۸ و ۹ بار کال شدم و ۵ و ۶ بار اولش بخاطر نداشتن شناخت و تحلیل از بازار بود و بعدش موفق شدم که دانش مورد نیاز را کسب کنم.
    همه چی درست پیش میرفت تا اینکه مشکلات بیرونی مثل خانواد‌گی و روانی باعث شد کال شم، من فکر میکنم که داشتن روح و روان آرام رو ترید یک تریدر بیشتر از هر چیز دیگری تاثیر میذاره.‌
    ممنون

  2. rahmat-fxma گفت:

    ممنون از دوستان سایت و کانال بابت مطالب عالی و زیبا . و ارزوی موفقیت برای دوست عزیزمان . امیدوارم بعد ترتیب بندی دوباره یه نیم نگاه به پراپ فرم داشته باشه و اونجا بتونه تمام و کمال مدیریت سرمایع و مدیریت ریسک رو که اجبار میکنه پراپ فرم به تریدر رعایت کنه و به سرمایه های بالا با پراپ فرم میتونه دستیابی داسته باشه . جدا از پراپ فرم های خارجی الان ایران هم صاحب پراپ شده از سرمایه گزار برتر بگیر تا پراپی و پارسیا تجارت و تریدر میتونه حساب های سنگین ازشون بگیره .

  3. طاها گفت:

    سلام.به نظرم کنترل احساسات ، وقتی که تو یه معامله ضرر میکنیم خیلی مهمه ، معمولا تا وقتی دچار تنش نشدیم راحت نظم وانظباط و رعایت میکنیم

  4. محمد گفت:

    یه لحظه فکر کردم با من مصاحبه کردید،این قدر که مشابه تجارب خودم بود

  5. مهرداد گفت:

    خیلی ممنون
    واقعا مفید بود
    باز هم از این مدل مطالب که توسط تریدر ها و تجربه هاشون هست بذارید

  6. حسین گفت:

    سلام
    برخی از نظراتشون رو به عنوان یک تریدر فارکس قبول ندارم . به نظرم اگه این کار براشون یک حرفه ی ثابت هستش و می‌خوان سالها در بازار باشند باید تغییرات اساسی در دیدگاهشون داشته باشند

    1. علی پسندیده گفت:

      در مورد مواردی که باید تغییرات اساس در مرودش بدن برای رسیدن به موفقیت
      بیشتر بنویسید

      1. نوید گفت:

        بنظرم بدون تحلیل بنیادی اصلا نباید ترید کرد
        باید ازترکیبی هر سه تحلیل استفاده کرد
        البته ابتدا باید در حد اعلی رو هر یک باید رو هر کدام مسلط شد

  7. مصیب گفت:

    خیلی مفیدبود بازهم ازاین مصاحبه هابزارید لطفأ.

  8. م.آ گفت:

    از شکست های بقیه بیشتر میشه چیزی یاد گرفت تا موفقیت هاشون
    ممنون

  9. Bir گفت:

    مرسی از بیان تجربیاتتون، الان دیگه استاپ میذارید یا هنوز همون راه قبل رو ادامه میدید؟

  10. ali گفت:

    خوب بود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟