موفقبودن در معاملهگری کار بسیار سخت و چالش برانگیزی است. چون برای اینکار باید سنتیمت بازار و چشمانداز فاندامنتالی یک کشور را درست درک کنید، و بتواند ارز آن کشور را با ارز کشور دیگر به درستی مطابقت دهید، و در آخر نیاز دارید که ریسکتان را مدیریت کنید. انجام دادن تمام این کارها با هم، به اندازه کافی سخت به نظر میرسد حالا فرض کنید که اگر تمام این موارد را به نحو احسن انجام دادید، هنوز یک سوال کلیدی دیگر باقی میماند. اینکه در چه زمانی و در چه نقطهای وارد معامله شوید و چطور باید نقطه ورود را مدیریت کنید بهگونهای که: الف) افت سرمایه (drawdown) زیادی را متحمل نشوید و ب) اگر تحلیلتان اشتباه بود، زیاد از معامله ضرر نکنید.
در این مقاله به این موضوع میپردازیم که در چه مواقعی باید سعی کنیم برای گرفتن تمام پیپها بجنگیم و در چه مواقعی نیاز نیست این کار را انجام دهیم.
مواقعی که نباید برای تک تک پیپها در نقطه ورود بجنگیم:
معاملهکردن براساس اخبار لحظهای
در حرفه معاملهگری، به طور قطع زمانهایی پیش خواهد آمد که اصلا نباید بیش از حد نگران نقطه ورود مناسب باشید. گاهی اوقات فقط باید هر چه سریعتر وارد معامله شوید.
منظورمان چه زمانهایی است؟ منظور اوقاتی است که سعی دارید با منتشر شدن اخبار وارد معامله شوید. برای مثال فرض کنید در مورد دو اتفاق سیاسی و اقتصادی مثل NAFTA و Brexit خبرهایی منتشر میشود که میتوانید آنها را معامله کنید.
چند هفته پیش زمانی که برای اولین بار اخباری منتشر شد که آمریکا و مکزیک اختلافاتشان در بحث قرارداد NAFTA را حل کرده اند، پزوی مکزیک واکنش سریعی به آن نشان داد و ارزشش افزایش یافت. این مورد از جمله مواردی است که شما نباید نگران نقطه ورود خود باشید، فقط باید به به سرعت ممکن وارد معامله فروش جفت ارز USDMXN شوید. در وضعیتی مشابه، مدتی پیش، میشل بارنیر (مذاکره کننده اتحادیه اروپا،) در صحبتهایش اذعان کرد که آماده است به انگلیس پیشنهادهای خوبی در رابطه با قراردادش با اتحادیه اروپا بدهد که تاکنون نظیر آن به هیچ کشور دیگری ارائه نشده است. در واکنش به همین صحبتها پوند انگلیس رالی صعودی سریعی تجربه کرد. در این مورد هم شما نباید به دنبال پیدا کردن “نقطه ورود مناسب باشید”. این خبر بسیار مهم بود و باعث شد که پوند انگلیس در واکنش به آن ۵۰ پیپ رشد کند، که چنین رشدی برای یک خبر، یک رشد خوب تلقی میشود.
معاملهکردن براساس بیانیههای غافگیرکننده
فرض کنید که بانک مرکزی قرار است نرخ بهره را اعلام کند. احتمال اینکه نرخ بهره افزایش یاید بسیار کم است، اما بانک مرکزی در اقدامی غافلگیر کننده نرخ بهره را افزایش میدهد. در چنین مواردی شما باید هر چه سریعتر وارد معامله شوید. در نمودار زیر میبینید که بانک مرکزی کانادا در اقدامی که بازار آن را پیشبینی نمیکرد نرخ بهره را افزایش داد و دلار کانادا بخاطر همین موضوع برای چندین هفته رشد کرد. در چنین موارد شما نباید نگران “نقطه ورود مناسب” باشید، و فقط باید سعی کنید وارد معامله شوید. ممکن است در ابتدا این کار سخت به نظر برسد، اما با گذشت زمان درک شما به میزانی بالا خواهد رفت که بتوانید تشخیص دهید در چه مواقعی باید هر چه سریعتر وارد معامله شوید.
مواقعی که باید برای تک تک پیپها در نقطه ورود بجنگیم:
نقاط ورود تکنیکالی
فرص کنید جفت ارزی را در جلسه معاملاتی آسیا معامله میکنید. احتمالا قصد ندارید که در تمام طول جلسه حواستان به نمودار باشد یا یکسره بیدار بمانید و در عین حال، میدانید که معمولا سشن آسیا دامنه نوسان کوچکی دارد و جفت ارزها حرکات زیادی انجام نمیدهند. در چنین مواردی بهتر است جفت ارزی را انتخاب کنید که اخبار ناحیه آسیا بر روی آن تاثیری نداشته باشد و نیز در هنگام بازگشت از یک سطح تکنیکال وارد معامله شوید. در این موارد باید حواستان باشد که نقطه ورود خود را خیلی محتاطانه انتخاب کنید، چرا که حرکتهایی که در طول شب اتفاق میافتند معمولا حرکات کوچکی هستند و اگر خبری منتشر نشود که باعث شود جفت ارز حرکت شدیدی داشته باشد، این نواحی تکنیکالی عملکرد خوبی خواهند داشت.
مواقعی که باید وارد معامله شد ولی نه به هر قیمتی!
نمونهای خوب از این موارد در مورد جفت ارز USDCAD اخیرا دیده شد. منظور زمانی است که خبر شاخص بهای مصرفکننده (CPI) برای کانادا منتشر شد و اختلاف قابل توجهی با پیشبینیها داشت. در حالی که انتظار میرفت نرخ سالانه این شاخص ۲.۵% باشد، اما عدد نهایی ۳% منتشر شد. حالا تصور کنید که نمودار را باز کردهاید و میبینید که قیمت حرکت زیادی بعد از اعلام خبر داشته است. سطوح فیبوناچی خود را رسم میکنید و در سطح اصلاحی ۳۸.۲% یعنی عدد ۱.۳۱۰۰ وارد معامله میشوید. در این شرایط شما نباید در هر قیمتی وارد معامله شوید بلکه باید برای پیدا کردن “نقطه ورود مناسب” جنگید. تنها نقطه ضعف اینطور وارد معامله شدن این است که شاید اصلاحی قیمتی تا نقطه فیبوناچی ما نرسد و همچنان به حرکت خودش ادامه دهد و ما یک فرصت معاملاتی خوب را از دست بدهیم.
زمانی که به درستی جهت حرکت ارز را پیشبینی کردهاید؛ ولی حرکت بیش از حد ادامه یافته است
مواقعی پیش میآید که جهت حرکت ارز را میتوانید به سرعت تشخیص دهید، ولی متوجه میشوید قیمت برای مدت طولانی در یک جهت، حرکت کرده است. در این موارد، نباید چشم بسته وارد معامله شوید چون همانطور که میدانید قیمت معمولا به صورت نوسانی یش میرود. فقط سفتهبازان نیستند که باعث حرکات قیمت در بازار میشوند. بلکه هر روزه به دلایل مختلف تجاری و دولتی، تراکنشهای ارزی زیادی انحام میشود. حقوق کارمندان باید پرداخت شود. ارزها باید به ارزهای دیگر تبدیل شوند و تراز تجاریها باید تنظیم شوند. بنابراین قیمتها معمولا اصلاح خواهند داشت. اگر عادت کنید که در هر قیمتی وارد معامله شوید، باید این ریسک را قبول کنید که ممکن است ضرر زیادی را تجربه کنید. همچنین باید حد ضررهای بزرگتری اعمال کنید تا درصورت حرکات اصلاحی تکنیکال (مثلا پولبک به میانگین متحرکها) ار بازار خارج نشوید. از این رو لازم است نقطه ورود خود را بهگونهای انتخاب کنید که بتوانید حد ضرر معقول و نه چندان بزرگی داشته باشید.