در بازار گفته میشود که “اگر سیستم مدیریت سرمایه داشته باشید، محکوم به موفقیت هستید”.
تعریف کلاسیک مدیریت سرمایه، روند مدیریت پول (سرمایه) است که شامل استفاده از ابزارها و روشهای پسانداز و افزایش داراییها میشود. همچنین باید گفت که این مفهوم شامل مجموعهای از قوانین و فنون، با هدف به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود به طور همزمان میشود.
معاملهگران مبتدی معمولاً مدیریت سرمایه را کاری بیهوده میدانند؛ چرا که فریب دادن خود و غلبه بر بازار برای یک سود کوتاه مدت بسیار جالبتر به نظر میرسد. سودهای کوتاه مدت، با اینکه احساس پیروزی را در شما ایجاد میکنند اما بسیار اندک هستند. چنین رویکردی در نهایت به شکست منجر میشود زیرا در اصل، یک رویکرد سیستماتیک جدی نبوده و صرفا با بازار بازی میکند؛ پس از آنکه معاملهگران متوجه شدند که معاملات به استراتژی و برنامه نیاز دارند، به بررسی برخی از روشهای مدیریت پول میپردازند.
سرمایه چیست؟
سرمایه ممکن است از نقطهنظرها و زوایای دید مختلفی توصیف شود. به طور کلی، سرمایه، ارزش کل منابع و تلاش صرف شده میباشد. همچنین، در تعریف سرمایه، ممکن است منظور هر دارایی بازار باشد که جدا از منابع عادی مورد استفاده، جمع شود و برای شخصی که آنها را در اختیار دارد، سود به همراه داشته باشد. به عبارت دیگر، سرمایه با ارزش مادی، مالی یا معنوی بیان میشود که به شما این امکان را میدهد که تجارت خود را انجام دهید. سرمایه، منبع اصلی ثروت صاحب آن میباشد. پویایی سرمایه تنها ملاک و شاخص اصلی بازدهی یک شرکت و همچنین قیمت بازار آن میباشد.
تاریخچه آکادمیک مدیریت سرمایه (پول)
اصول اساسی مدیریت سرمایه، در ابتدا برای بازیها ابداع شدند.
با انتشار مقالهای توسط «دنیل برنولی» در سال 1738 که نظریهی مطلوبیت انتظاری را بررسی میکرد، ایدهی مدیریت پول خلق شد. نظر این نویسنده در مقالهی خود این بود که تابع لگاریتمی مطلوبیت از ویژگیهای افراد تشکیل میگردد. وی خاطرنشان کرد؛ هنگامی که سود برداشت نشود و مجددا سرمایهگذاری گردد، برای ارزیابی ریسک پذیری معامله، باید میانگین هندسی احتمالات هر نتیجهی ممکن برای معامله (سطح ریسک هر پروژه)، جداگانه ارزیابی شود.
در سال 1936، «دی.جی. ویلیامز» در مقالهی «سفته بازی و آربیتراژ» در توصیف تجارت پنبه، اظهار داشت که سفته باز باید بر روی قیمتی که در آینده معرفی میشود قمار کند. وی اظهار داشت که در صورت سرمایهگذاری مجدد سود و زیان معاملهگران در بازار، چنین قیمتی به عنوان میانگین هندسی کلیه ارزیابیهای ممکن در شرایط فعلی محاسبه میگردد. به عنوان مثال، توزیع احتمال هر مقدار قیمت در آینده ممکن است به شرح زیر باشد: بعد از یک دورهی معین، 20 درصد احتمال این وجود دارد که قیمت X باشد و 30 درصد احتمال این که قیمت Y و 50 درصد احتمال این که قیمت Z باشد.
در سال 1944، «جان فون نویمان» ریاضیدان و «اسکار مورگنسترن» اقتصاددان، «تئوری بازیها و رفتار اقتصادی» را منتشر کردند که تئوری بازی مدرن نیز بر اساس آن استوار میباشد. در این مقاله، تابع مطلوبیت به صورت امید ریاضی مطلوبیت مجموعهای از کالاها با احتمالات تخصیص یافته، شرح داده شده است. این بدان معنی است که مطابق توزیع احتمالات، مطلوبیت نیز خطی میباشد.
در سال 1956، «لری جان کلی جونیور»، دانشمندی از «آزمایشگاههای بل»، «تفسیر جدیدی از میزان اطلاعات» را منتشر کرد. اگر بخواهیم در مورد قمار صحبت کنیم، وی در این مقاله نشان داد که برای رسیدن به حداکثر رشد درآمد، بازیگر باید اندازهی لگاریتم مورد انتظار سرمایهی خود را به حداکثر برساند. فرض بر این است که سرمایه بصورت بینهایت تقسیم میشود و سود نیز مجددا سرمایهگذاری میگردد. این سیستم پیچیده است زیرا عملکرد مناسب آن نیاز به ارزیابی احتمالات نتیجه دارد. به عبارت دیگر، فرمول او به این سوال که برای هر معاملهگر ضروری است پاسخ میدهد: «چگونه میتوان معاملهای را با انتظار سودی مثبت انجام داد؟»
f = b * (p-q) / b
که در آن، b شانس خالص دریافتی شخصی که شرطبندی میکند، p احتمال برد و q احتمال باخت میباشد.
در سال 1962، «ادوارد او. ثورپ»، استاد آمریکایی ریاضیات، نویسنده و بازیکن بلکجک، اثری با نام «دیلر را شکست بده» نوشت که اولین کتاب کلاسیکی است که از نظر ریاضی ثابت میکند میتوان با محاسبهی کارتها در بازی بلکجک برنده شد.
در سال 1976، «هری مکس مارکوویتز» اظهار داشت که فرمولهسازی دنبالهی یک وضعیت بازی و معیار حداکثرسازی لگاریتم مورد انتظار برای سودآوری پورتفوی قابل قبول نیستند زیرا با این ایده که شکل استاندارد بازی نیاز به مقایسهی استراتژیها دارد، در تناقض هستند.
معیار تشکیل پورتفوی «مارکوویتز»، همان نسبت سودآوری به ریسک (کارایی مدیریت پورتفوی) میباشد؛ که این مفهوم با معیار «کلی» که نرخ افزایش سرمایه را با پیشبینی سرمایهگذاری مجدد درآمد تعریف میکند متفاوت است. به دلیل تأثیر سرمایهگذاری مجدد، مدیریت وجوه «کلی» ممکن است در شرایط خاص خسارات جدی را به همراه داشته باشد.
در سال 1990، «رالف وینس»، «فرمولهای مدیریت پورتفوی» را نوشت تا با رواج و گسترش فرمول های «کلی»، آنها را تحت عنوان روش تعریف اندازهی موقعیتها با نام «F بهینه» ارائه دهد.
در سال 1992، «وینس» کتاب «ریاضیات مدیریت پول» را منتشر کرد که در آن F بهینهی خود را با توجه به اندازهی موقعیت، با مدیریت بهینهی پورتفوی متحد ساخت.
در سال 1995، «وینس» سومین کتاب خود را در زمینهی مدیریت پول نوشت که در آن به شرح جزئیات F بهینه پرداخت و مدل جدیدی را برای تشکیل پورتفوی توصیف کرد.
در سال 1996، «براون» و «ویت»، تئوری بیزی در مورد قمار و سرمایهگذاری را تحلیل کردند که در آن فرایند تصادفی اساسی دارای مقادیر متغیرهای تصادفی غیرقابل مشاهده میباشد. همچنین، آنها معیار «کلی» را نیز تعمیم دادند. فرض کنید چمن به دو دلیل خیس شده است؛ یا دستگاه آبیاری راه اندازی شده و یا این که باران باریده است. همچنین تصور کنید که باران بر عملکرد دستگاه آبیاری تأثیر بگذارد (در صورت بارندگی نمیتوان آن را راه اندازی کرد). در این صورت، میتوان با نشان دادن یک شبکهی بیزی، برای این وضعیت یک مدل ساخت. هر سه متغیر ممکن است T (درست) و یا F (نادرست) باشند.
در سال 2002، «اوستیگنیف» و «شنکهاپ» ثابت کردند که هر استراتژی سرمایهگذاری که شامل سرمایهگذاری مجدد بخش ثابتی از سرمایه باشد، منحنی نمایی کاملاً مثبتی از نرخ رشد ثروت سرمایهگذار در بازار را خواهد داشت. همچنین، قیمتها به عنوان یک فرآیند تصادفی ثابت توصیف میشوند و روابط قیمت تخریب نمیشوند (به شرطی که سرمایهگذار حداقل دو دارایی را معامله کند).
در سال 2004، «اندرسون» و «فاف» معاملات خود را به سادگی و با قابلیت دسترسی برای همهی قوانین در پنج بازار آتی انجام دادند و سود خود را با استفاده از روش F بهینه که توسط «وینس» توصیف شد، دوباره سرمایه گذاری کردند. آنها نتیجه گرفتند که در معاملات سودآور آتی، سودآوری داراییها برای مدیریت پول حیاتیتر هستند؛ آنها تفاوتهای مهمی در موفقیت معاملهگران را با توجه به میزان پشتکارشان نشان دادند.
قوانین مدیریت پول
تا زمانی که معاملهگر از سرمایه (سپرده)ی خود به عنوان ابزاری برای کار استفاده میکند، مدیریت سرمایه نقش مهمی را در معامله ایفا خواهد کرد. مدیریت مناسب پول، به اندازهی بهکارگیری یک استراتژی حیاتی است. کلیهی قوانین و اصول مدیریت پول را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
مدیریت سپرده
محاسبهی حجم معاملات
قوانین معاملهگری
مدیریت سپرده
قوانین مدیریت سپرده مشخص میکند که چه مبلغی میتواند از حساب برداشت شود و چه مقدار از سود قرار است برای معاملات آینده باقی بماند. مدیریت سپرده به شما این امکان را میدهد که اهداف مشخصی را تعیین کنید. اندازهی سپرده به عنوان شاخصی است که به معاملهگر کمک میکند تا بداند چه موقع از این روشها استفاده کند. در اینجا، معاملهگر سطوح مشخصی از درآمد را تعریف میکند که قصد دارد از آنها به عنوان نقاط کلیدی رشد شخصی خود استفاده کند.
به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگر کار خود را با سپردهی 1000 دلاری آغاز میکند. طبق استراتژی مدیریت سپردهی خود، با رسیدن به سپردهی 2000 دلاری، معاملهگر یک چهارم را برداشت میکند و باقی را داخل سپرده میگذارد تا یک حساب موازی باز کرده و یا معاملات خود را با شدت بیشتری انجام دهد.
محاسبهی حجم معاملات
این بخش از مدیریت سرمایه با مدیریت ریسک در ارتباط است. معاملهگر به منظور به حداکثر رساندن سود و جلوگیری از ضرر جدی در صورت وقوع شکست، اندازهی لات را به نسبت اندازهی سپرده میسنجد.
ضرر یا افت یک روند تصادفی نیست بلکه یک روند طبیعی است. حتی هنگامی که معاملهگر از استراتژی خود به طور موثر استفاده میکند، ممکن است در برخی از معاملات ضرر کند. برای اینکه یک سری از معاملات ضررده سپردهتان را از بین نبرد؛ حجم معاملات بعدی باید نه برای 4-5 معامله بلکه برای 20-30 معامله کافی باشد. در این صورت، قانون احتمالات به نفع شما بازی خواهد کرد.
محاسبهی کارآمد اندازهی معاملات به شما این امکان را میدهد که حتی اگر نیمی از معاملات با ضرر مواجه شده باشند، همچنان با سود از بازار خارج شوید. این روش با تکنیکهای مختلفی از جمله کاهش مقدار لات در زمان رکود و افزایش آن در زمان همسوبودن معاملهگر با بازار به دست میآید. بنابراین، سود حاصل از چند معامله به تنهایی تمام ضررهای یک سری معاملات مرا جبران خواهد کرد.
علاوه بر این، میزان ضرر و زیان پس از فعالشدن حد ضرر (استاپ لاس) نیز به میزان لات بستگی دارد. به طور معمول، میزان ضرر به اندازه یک سوم سود تعریف میشود، اما این قانون با توجه به ابزار، نوسانات و استراتژی میتواند متغیر باشد.
محاسبات ممکن است به روشهایی مختلف انجام شوند:
بر اساس اندازهی سرمایه
بر اساس قوانین استراتژی انتخاب شده
بر اساس ضرر احتمالی
به عنوان مثال، مقدار لات ممکن است همراه با سپرده افزایش یابد، بهگونهای که که منجر به افزایش سرمایه پیوسته و سریع شود. اگر سپردهی معاملهگر 1000 دلار باشد و مقدار لات 1٪ آن باشد، مبلغ معامله 10 دلار میشود. با این حال، اگر مبلغ سپرده 20 هزار دلار باشد، لات به 200 دلار تبدیل میشود.
قوانین معاملهگری مدیریت پول
معاملهگر بر اساس استراتژی و سبک معاملاتی خود، مجموعهای از قوانین خود را ایجاد میکند؛ به گونهای که بتواند اثر منفی ایرادات استراتژی را پوشش دهد.
نمونههایی از این قوانین عبارتند از:
اگر 2 تا 3 معاملهی زیانده پشت سر هم اتفاق بیفتند، در آن روز، دیگر معاملهای انجام نشود.
اگر سپرده بیش از 20 درصد در این ماه کاهش یافته باشد، باید به مدت 2 تا 3 هفته استراحت صورت بگیرد.
اگر سود روزانه به 2 تا 5 درصد برسد، دیگر هیچ معاملهای در این روز انجام نمیشود.
اگر معاملهگر بیش از 3 بار در طول روز قوانین مدیریت پول را نقض کرده باشد، معاملات باید بلافاصله متوقف گردند و حداقل تا فردا از سر گرفته نشوند.
بیش از 2 معامله نباید به طور همزمان انجام شود و بیش از 5 معامله نباید در یک روز باز شوند.
همهی این قوانین با توجه به تجربهی معاملهگر و شرایط معامله قابل تنظیم هستند.
جنبههای روانشناختی مدیریت سرمایه
رعایت قوانین مدیریت سرمایه به معاملهگر کمک میکند تا نظم خود را افزایش داده و احساس امنیت کند. اول از همه، معاملهگر باید لات به اندازهای تعریف کند تا کار کردن برایش راحت باشد و افت موقتی باعث از دست دادن روحیه نشود.
مدیریت دقیق پول با جلوگیری از وسوسهی انجام یک معاملهی بزرگ به امید خوششانسی، از معاملهگر در مقابل عواقب طمع محافظت میکند.
بعلاوه، مدیریت سرمایه به مقابله با ترس در مواقعی که معاملهگر قصد تغییر استراتژی خود را دارد (از بی حوصلگی یا به دلایل دیگر) و معاملات را به صورت آشفته صورت میدهد، کمک میکند. مدیریت پول به معاملهگر اجازه نمیدهد که سپردهی خود از دست بدهد.
معاملهگر باید بداند که نمیتوان از افت جلوگیری کرد اما میتوان آنها را بهینه ساخت. این درک، اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد و کمک میکند تا از اقدامات عجولانه جلوگیری کنند و احساسات خود را تحت کنترل بگیرند.
توصیهی عملی در زمینهی مدیریت پول
وظیفهی اصلی معاملهگر حفظ و سپس افزایش سرمایهی خود است. بنابراین، عملکرد مدیریت سرمایه با ایجاد یک استراتژی کلی برای مدیریت داراییهای آنها آغاز میشود.
برای هر عملیات، معاملهگر ابتدا باید ریسک و پس از آن سود بالقوه را ارزیابی کند. اگر معاملهگر موفق ظاهر شود، میتواند مقدار لات را یک درصد افزایش دهد، اما اگربا یک سری افت سرمایه روبرو شود، این لات باید کاهش یابد. همچنین داشتن یک حساب موازی و عدم معاملهی کل سرمایه توصیه میگردد.
نباید تعداد معاملات بسیار زیادی انجام داد مگر این که این امر از سوی استراتژی شما (مثلا استراتژی اسکالپینگ) مجاز شمرده شده باشد. اگر تعداد معاملات بیش از حد باشند، ریسک افزایش یافته و همچنین بار روانی معاملهگر و احتمال بروز اشتباه نیز افزایش مییابد.
مهارتهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی به یک یا دو مورد محدود نمیشوند و برای حرفهای شدن در معاملهگری باید فوتوفنهای ترید را بلد بوده و تمرین کرده و مسلط باشید. معاملهگران برتر ما در آکادمی ماکرو ترید فارکس با آموزش این مهارتها، به شما در کسب سود منطقی و بیشتر کمک میکنند.