پنج اصطلاح اقتصادی که دانستن آنها واجب است!
هرساله بنیاد اج (Edge) یک سوال جالب از دانشمندان میپرسد. سوال امسال این بود: «کدام مفهوم علمی باید به طور گستردهتری شناخته شود؟» صدها پاسخ متنوع و جالب از این نظرسنجی بدست آمد. ما نیز در اینجا قصد داریم پنج اصطلاح اقتصادی را که افراد عادی باید بدانند، ارائه کنیم. معمولاً بیشتر واژههای اقتصادی معنای مبهمی دارند، مانند عقلایی (Rational)، تعادل (Equilibrium)، کارآمدی (Efficient) و غیره، این پنج کلمه نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
درونزایی
همه میدانند که همبستگی (Correlation) به معنای علیت نیست، اما به نظر میرسد مردم گاهی این قضیه را فراموش میکنند. درونزایی (Endogeneity)، اصطلاح اقتصادی است که میتواند به شما در به خاطر سپردن این موضوع کمک کند. وقتی نمیدانید که چیزی علت است یا معلول (یا هردو)، آنچیز درونزا (Endogenous) است. به عنوان مثال، بسیاری از مردم تصور میکنند افرادی که به دانشگاه میروند، درآمد بیشتری کسب میکنند. به دو صورت میتوان به این قضیه نگاه کرد. از یک سو میتوان دانشگاه را علت افزایش درآمد افراد دانست.
دوره مستر کلاس طلا
جامعترین دوره آموزشی طلا
این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سالها تجربه در حوزه معاملهگری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعهای از معاملهگران حرفهای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معاملهگر بهرهمند خواهید شد.
اما از سوی دیگر میتوان اینگونه فرض کرد که افراد باهوش، زحمتکش و کسانی که ارتباطات اجتماعی بیشتری دارند، به دانشگاه میروند! چنین گزارهای را درونزا میگوییم چراکه مشخص نیست کدام عامل علت دیگری است. رسانهها پر است از داستانهایی در مورد اینکه کدام تیپ شخصیتی، ازدواج بهتری دارند و یا چه رژیم غذایی به بهبود سلامتی کمک میکند. هرگاه چنین داستانهایی شنیدید، بهتر است کمی در مورد درونزا بودن آن فکر کنید.
حاشیهای در برابر میانگین
اقتصاددانان دوست دارند در مورد حاشیهای بودن (On the margin) پدیدهها صحبت کنند. اصطلاح اقتصادی حاشیهای بودن، به تغییرات کوچک به جای تاثیرات کلی بزرگ اشاره دارد. به عنوان مثال، مردم همیشه میگویند صنعت مالی یک صنعت بسیار بزرگ است. مدافعان صنعت مالی ممکن است بگویند این صنعت ارزشافزوده زیادی ایجاد میکند، در حالیکه منتقدان میتوانند بگویند، این صنعت میتواند بدون آسیب زدن به اقتصاد، کوچک شود. هر دوی این گزارهها میتواند درست باشد.
چرا آکادمی ماکروترید؟
با عضویت در آکادمی ماکروترید، شما تحلیل فاندامنتال بازار فارکس را در کنار سیگنال، آموزش و گفتگو با تحلیلگران و اعضای آکادمی دریافت خواهید کرد.
عضویت رایگان
- از طریق ثبت نام در بروکرهای معرفی شده
صنعت مالی اگرچه به طور متوسط ارزش افزوده ایجاد میکند، اما به صورت حاشیهای زیانآور است. (برای روشنتر شدن مفهوم حاشیه، تصور کنید صنعت مالی بخواهد یک درصد کوچک شود، اگر منافعی که از این یک درصد کوچکتر شدن عاید اقتصاد میشود، بیشتر از ارزش افزدهای است که کاهش پیدا میکند، یعنی صنعت مالی به صورت حاشیهای زیانآور است.) مثال دیگر میتواند اهمیت تلاش در برابر استعداد طبیعی باشد، اگرچه استعداد طبیعی ممکن است به طور میانگین بسیار مهم باشد، اما تاثیر حاشیهای تلاش کردن میتواند بسیار مهمتر باشد.
ارزش فعلی و تنزیل ارزش
چیزهایی که در آینده به دست خواهیم آورد، امروز نیز ارزش دارند. سهام، اوراق قرضه و سایر داراییهای مالی، از این دسته هستند، اما موارد بیشتری نیز در این میان وجود دارند. به عنوان مثال کار در شرکت الفابت (Google) ممکن است درآمد بیشتری نسبت به سایر شرکتها نداشته باشد، اما دانش، مهارت و رزومهای که شما از طریق کار کردن در این شرکت بدست میآورید، میتواند در آینده منجر به درآمد بالاتر شود.
اصطلاح اقتصادی ارزش فعلی (Present value) به معنای این است که بفهمید ارزش فعلی چیزهایی که در آینده کسب میشود چقدر است. برای یافتن ارزش فعلی، شما باید از تنزیل (Discounting) استفاده کنید، به این معنی که شما باید تصمیم بگیرید چه چیزهایی در آینده دور، برای شما ارزش کمتری دارند. هرچقدر چیزهایی که در حال حاضر میخواهید کوتاهمدتتر باشد، نرخ تنزیل شما بالاتر میرود و ارزش فعلی چیزهایی مانند مدارک دانشگاهی یا سرمایهگذاریهای شغلی که بازده طولانیمدت آنها بیشتر است، کمتر میشود.
مشروط در برابر نامشروط
در یک روز معمولی، احتمال بارندگی کم است. اما اگر در آن روز ابرهای سیاه در آسمان وجود داشته باشند، این احتمال افزایش پیدا میکند. اقتصاددانان در این شرایط میگویند، اگرچه احتمال نامشروط (Unconditional) بارش باران کم است، اما دیدن ابرهای سیاه، احتمال را مشروط (Conditional) کرده و احتمال بارندگی را افزایش میدهد.
یکی از نمونههای مناسب برای فهم بیشتر این مفهوم، امید به زندگی (Life Expectancy) است. امید به زندگی در قرون وسطی تنها ۳۵ سال بود. اما این امید به زندگی پایین، شامل مرگ و میر زیاد کودکان نیز میشد. اگر در قرون وسطی زندگی میکردید و به بزرگسالی میرسیدید، احتمالا بیش از ۳۵ سال زندگی میکردید. اگرچه از قرون وسطی تا به امروز امید به زندگی به صورت مشروط افزایش یافته است، اما اگر سن افراد را به صورت نامشروط محاسبه کنید، متوجه میشوید تفاوت چندانی نکرده است. تفاوت مهم در کاهش مرگ و میر نوزادان بوده است.
جمع یا فرد
چیزی که برای یک شخص ممکن است، اغلب برای همه امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، هر کشور تنها میتواند تعداد محدودی پزشک استخدام کند. در این صورت اگرچه پزشکی میتواند یک شغل خوب باشد، اما برای همه این طور نخواهد بود. اقتصاددانان میگویند چیزی که به صورت فردی موثر است، به طور جمعی (Aggregate) نمیتواند موثر باشد. مثال خوب دیگر بدهی (Debt) است.
از دید فرد، وام گرفتن و هزینه کردن، ثروت وی را کاهش میدهد. اما به صورت جمعی، بدهی ارزش کل ثروت جامعه را تغییر نمیدهد، چراکه بدهی یک شخص، دارایی شخص دیگر است. منطقی است که همه ما از دید فردی به قضایا نگاه کنیم، اما زمانیکه در مورد سیاستهای دولت بحث میکنیم، بهتر است دیدگاهی جمعی داشته باشیم.
این پنج اصطلاح اقتصادی بود که هرکس باید آنها را بداند. دانستن این اصطلاحات و درک مفهوم آنها میتواند به داشتن زندگی بهتر و فهمیدن بهتر جهان پیرامون کمک میکند.