اگرچه بیشتر معاملهگران از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند اما بعضی معاملهگران با استفاده از تحلیل بنیادی (فاندامنتال)، سعی میکنند درصد موفقیت خود را افزایش دهند. در این مقاله میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد تحلیل فاندامنتال کسب کرده و یاد بگیرید چگونه میتوانید از این تحلیل برای معاملات سودآورتر استفاده کنید.
مقدمهای بر تحلیل بنیادی
از نظر پیشبینی حرکات قیمت و شناسایی فرصتهای معاملات فارکس، دو رویکرد اصلی وجود دارد. اول تحلیل تکنیکال که تلاش میکند جهت قیمت را بر اساس دادهها و آمار تاریخی قیمت پیشبینی کند.
رویکرد دیگر تحلیل فاندامنتال فارکس است. این روش همانطور که از نامش پیداست مبتنی بر بنیادهای اقتصادی یک دارایی یا سهام است تا تعیین کند که آیا قیمت فعلی آن بالاتر یا پایینتر از قیمت «منصفانه» و واقعی معامله میشود (با این فرض که در نهایت، قیمت اطلاعات موجود را منعکس میکند). به عبارت دیگر، هدف نهایی تحلیل بنیادی فهمیدن این نکته است که با توجه به اطلاعات موجود، قیمت واقعی یک دارایی پایینتر، بالاتر و یا برابر با قیمت فعلی آن دارایی در بازار است یا خیر؟ و بر مبنای آن تعیین میکنند که آن دارایی را بفروشند یا بخرند.
در روش دیگر این نوع تحلیل، معاملهگر به دنبال کشف نیروهای عرضه و تقاضا در بازار فارکس است و هدف از تحلیل بنیادی کسب سود با کمک درک عوامل مؤثر بر این عرضه و تقاضاست.
معاملات بر اساس تحلیل فاندامنتال یک روش بسیار محبوب است که اغلب به جای استفاده در معاملهگری کوتاهمدت با مفهوم «استراتژی بخر و نگهدار» در ارتباط است. بعضی از بزرگترین سرمایهگذاران، مانند وارن بافت و بنجامین گراهام، مبنای تصمیمات سرمایهگذاری خود را بر تحلیل فاندامنتال قرار میدهند.
معاملهگران سهام معمولا ارزیابیهای فاندامنتال خود را بر اساس صورتهای مالی شرکتها انجام میدهند. این کار به آنها اجازه میدهد تا تعیین کنند که آیا فروش سهام مناسب است یا خرید.
اتخاذ این روش در مورد تحلیل بازار فارکس نیز ممکن است. همانطور که از صورتهای مالی یک شرکت میتوان برای تعیین قیمت منصفانه آن استفاده کرد، شاخصهای اقتصادی (که به ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور کمک میکنند) نیز میتوانند به تعیین قیمت منصفانه برای یک ارز کمک کنند. این دادهها میتواند جهت حرکت کوتاه مدت و بلند مدت ارزها را تعیین کند.
برخی از عوامل وجود دارند که باید قبل از شروع تحلیل بنیادی مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه برخی از شاخصهای اقتصادی بیشتر از سایرین در عملکرد یک ارز تاثیر دارند. این بدان معناست که انتشار برخی شاخصها یا ارقام خاص بیشتر از انتشار سایر اطلاعات یا رویدادهای مرتبط، در بازار تاثیرگذار هستند. دوم اینکه بازارها اغلب بر اساس انتظارات از آینده حرکت میکنند. بنابراین معیارها و پیشبینیهای کارشناسان و تحلیلگران در مورد هر آمار یا رویداد اقتصادی میتوانند بر میزان حرکت بازار قبل و بعد از انتشار اطلاعات (یا وقوع آن رویداد) تاثیرگذار باشد.
بنابراین، یک معاملهگر که علاقهمند به تحلیل به روش بنیادی است، نه تنها باید به ارقام و رویدادها توجه کند بلکه باید پیگیر پیشبینیهای تحلیلگران نیز باشد چرا که انتظارات میتوانند به طرز قابل توجهی واکنش بازار را تحت تاثیر قرار دهند. (منظور از انتظارات، پیشبینیها درباره رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و دیگر شاخصهای اقتصادی آینده است.)
یک مطالعه موردی: دلار آمریکا
بیایید دلار آمریکا را به عنوان یک مثال در نظر بگیریم. دلار آمریکا واحد رسمی پول ایالات متحده است و این بدان معناست که عملکرد آن با وضعیت اقتصادی آمریکا و انتظارات از آن در ارتباط است. بهعلاوه، رفتار قیمتی دلار مستعد آن است که به حوادثی واکنش نشان دهد که لزوما مربوط به خود ایالات متحده نیستند. هر رویداد خاص یا دادهای که مربوط به ارزی دیگر باشد، میتواند معاملهگران را به سمت دلار آمریکا سوق دهد. دلار به عنوان رقیب اصلی بسیاری از ارزهای مهم جهان (مانند یورو و ین) است همچنین به عنوان یک دارایی امن شناخته میشود.
از دیدگاه ارقام و شاخصهای مرتبط، چندین مورد وجود دارد که به طور منظم توسط دولت ایالات متحده و همچنین سازمانهای خصوصی منتشر میشود. به عنوان مثال شاخص قیمت مصرف کننده (که به شاخص CPI و یا نرخ تورم معروف است) توسط دپارتمان آمار کار ایالات متحده منتشر میشود. این آمار برای تخمین میزان تورم کشور در دورههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
صرف نظر از اینکه معاملهگران چه تفسیری از ارقام اقتصادی آمریکا دارند، در شرایط عادی یک CPI در حال کاهش معمولا به عنوان سیگنال مثبت از سوی بازار تلقی میشود. توجه داشته باشید که CPI پایین به معنای کاهش نرخ تورم و قدرتگیری ارز مورد نظر است. اما لزوما این موضوع برای اقتصاد خبر مثبتی نیست. معمولا ثبات نرخ تورم در حوالی ۲ درصد برای اقتصادهای توسعه یافته نقطه بهینه محسوب میشود.
انتظارات بازار از CPI اغلب در عملکرد ارز تاثیر میگذارد به همین دلیل، معمولا پیش از انتشار داده، پیشبینیها در بازار قیمتگذاری یا به عبارتی پیشخور میشوند.
به همین دلیل، هنگامی که آمار دقیقا مطابق پیشبینیها منتشر میشود، یا یک رویداد طبق انتظار پیش میرود، بازار واکنش نشان نمیدهد چرا که واقعه کاملا قابل پیشبینی بوده و معاملهگران از پیش، قیمتگذاری خود را انجام داده بودند. اما همیشه اینطور نیست. گاهی اوقات پیشبینیها نادرست هستند. در این زمان واکنش شدیدی در بازار ایجاد میشود.
به عنوان مثال، اگر فدرال رزرو کاهش غیرمنتظره نرخ بهره را اعلام کند، این اتفاق احتمالا سرمایهگذاران را به فروش داراییهای دلاری خود سوق میدهد. در نتیجه فشار رو به پایین قابل توجهی بر دلار وارد میشود. در غیر این صورت، اگر این کاهش نرخ پیشبینی شده باشد، سرمایهگذاران از قبل آن را در نظر گرفته و تغییر چشمگیری رخ نمیدهد.
علاوهبر شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ بهره که میتواند اطلاعات مهمی برای یک معاملهگر باتجربه باشد، چندین شاخص اقتصادی و رویداد دیگر نیز وجود دارد که میتواند روی عملکرد ارزهای خاصی موثر باشد. در مورد دلار آمریکا، آمار NFP، شاخصی است که در میان سایر شاخصهای اقتصادی، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
برخی از این دادهها، وضعیت واقعی و فعلی اقتصاد را نشان میدهند مانند نرخ بیکاری یا تولید ناخالص داخلی. اما بعضی دیگر از آمار، انتظارات در مورد آینده را منعکس میکنند. اعلامیههای نرخ بهره و همچنین اعلامیهها و بیانیههایی که توسط مقامات دولتی یا بانک مرکزی ارائه میشود از این نوع است.
معمولا هرآنچه در مورد یک ارز صادق است در مورد سایر ارزها نیز صدق میکند. اقزایش شاخص CPI در منطقه یورو نیز تاثیر منفی بر عملکرد یورو دارد. در حالی که ارزیابی مثبت از اقتصاد این منطقه توسط رئیس بانک مرکزی اروپا میتواند آن را تقویت کند. (باید در تحلیل بنیادی ارزها توجه داشت که الزاما افزایش تورم موجب تضعیف ارز نمیشود بلکه باید انتظارات بازار را زیر نظر گرفت. برای مثال اگر تورم افزایش یابد ممکن است انتظار بازار از بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره بیشتر شود و این انتظار میتواند آن ارز را قوی کند.)
تقویم اقتصادی فارکس
با توجه به اینکه معمولا در هنگام خرید و فروش ارز، پیگیری کلیه اطلاعات مربوط به هر ارز خاص بسیار دشوار است، نیاز به روشی کارآمد برای انجام این کار هست. اگرچه استفاده از رسانههای خبری میتواند مفید باشد اما معمولا بروکرها و سایتهای خبری فارکس امکان دسترسی به سرویسهای بروزرسانی خودکار را ارائه میکنند.
یک تقویم اقتصادی معمولا نه تنها اطلاعات کلیدی مربوط به محبوبترین ارزها را بهصورت لحظهای فراهم میکند؛ بلکه اطلاعات مربوط به هر رویداد بعدی را که ممکن است بر بازار تاثیر بگذارد، انتظارات تحلیلگران، ارقام قبلی و حتی میزان احتمال تاثیرگذاری آن را در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
بیشتر تقویمهای اقتصادی را میتوان سفارشیسازی کرد تا فقط اطلاعاتی را که معاملهگر نیاز دارد به وی ارائه شود. به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر به معامله جفت ارز EUR/JPY علاقهمند باشد، میتواند تقویم را فیلتر کند تا فقط اطلاعات مربوط به این جفت ارز برای وی نمایش داده شود.
مشهورترین تقویم اقتصادی فارکس، سایت فارکس فکتوری است. در سایت UtoFX نیز میتوانید با مراجعه به صفحه تقویم اقتصادی، دادهها را دنبال کنید.
با استفاده از دادههای ارائه شده توسط تقویم اقتصادی، یک سرمایهگذار میتواند تعیین کند که آیا یک ارز خاص دارای اصول بنیادی قوی یا ضعیف است. این امر به وی کمک میکند تا تصمیم بگیرد که آیا باید آن ارز را بخرد، بفروشد یا نگه دارد.
یک روش جایگزین یا موازی برای استفاده از تقویم اقتصادی یا تکیه بر ارزیابیهای بنیادی شخصی، این است که تحلیل خود را بر مبنای تحلیلهای یک شخص ثالث قرار دهید. برخی از سایتهای خبری، پلتفرمهای تجاری و بروکرها، ارزیابیهای بنیادی خود را به مشتریان ارائه میدهند بنابراین یادگیری نحوه خواندن تحلیل بنیادی در فارکس و تکیه بر بینش آنها میتواند یک گزینه مناسب باشد. (مجموعه UtoFX تحلیل هفتگی فارکس را بطور مرتب در اختیار مخاطبین قرار میدهد که میتواند مبنای تصمیمگیری معاملهگران باشد.)
انجام تحلیل بنیادی و بکارگیری آن
تمام ارزهایی را که بروکر فارکس به شما ارائه میدهد، لیست کنید. در تقویم اقتصادی، بین تمام دادههای مرتبط با هر ارز به دنبال دادههای اخیر باشید که ممکن است بر رفتار آنها تاثیر بگذارد. تولید ناخالص داخلی و نرخ بهره معمولا از جمله دادههایی است که برای تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرند.
در نظر گرفتن ارقام واقعی و همچنین پیشبینیهای مورد اجماع بازار مهم است. این دادهها در هر تقویم اقتصادی قابل مشاهده است. از این دادهها میتوان برای تحلیل و مقایسه روندها و بررسی اینکه آیا ارقام واقعی با پیشبینیها مطابقت دارد یا خیر، استفاده کرد. این مرحله از آنجا مهم است که تاثیر انتشار اطلاعات اقتصادی به این امر بستگی دارد که آیا رقم منتشر شده دادهها غیرمنتظره بودهاند یا خیر. اگر رقم واقعی، با اجماع بازار مطابقت داشته باشد، تاثیر انتشار آن نسبتا کمتر خواهد بود چرا که احتمالا این اطلاعات پیشتر توسط بازار قیمتگذاری شده است.
به عنوان مثال، اگر اداره تحلیل اقتصادی آمریکا گزارش دهد که تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در سه ماهه گذشته افزایش یافته، بدیهی است که این یک نشانه صعودی است چرا که یک نشانه بنیادی قوی است. با این حال اگر رقم منتشر شده با نظر تحلیلگران یکسان باشد، در لحظه انتشار دادهها تغییر زیادی در بازار مشاهده نخواهیم کرد چرا که این دادهها پیشتر خود را در قیمت دلار نشان داده است.
توجه به این نکته مهم است که در صورت استفاده از دادههای تاریخی (که در تقویمهای اقتصادی عادی نیز وجود دارند)، تحلیل شما میتواند موثرتر نیز باشد. در این حالت، میتوان از دادههای تاریخی برای تعیین اینکه آیا عملکرد اقتصادی آمریکا در یک مسیر صعودی قرار دارد یا خیر، استفاده کرد چراکه علاوه بر مقایسه ارقام منتشر شده با پیشبینیها، روند کلی داده مورد نظر نیز میتواند مهم باشد.
بهتر است تحلیل خود را با استفاده از سایر اطلاعات اقتصادی مرتبط مانند سطح تورم یا شاخص PMI تولیدی تکمیل کنید. به عنوان مثال یک PMI تولیدی در حال رشد میتواند نشان از یک اقتصاد به شدت در حال رشد باشد و به حرکت صعودی دلار کمک کند. از طرف دیگر آمار منفی میتواند معکوس عمل کرده و باعث کاهش ارزش دلار شود.
با استفاده از این روش میتوانید تمام ارزها را در سه گروه اصلی طبقه بندی کنید:
- ارزهایی با اصول بنیادی قوی: نشان میدهد که ارز مذکور باید صعودی باشد.
- ارزهایی با اصول بنیادی ضعیف: نشان میدهد که ارز مذکور باید در مقابل سایر ارزها کاهش ارزش داشته باشد.
- ارزهایی با اصول بنیادی مختلط (Mixed): نشان میدهد که باید (حداقل در حال حاضر) از معامله این ارز اجتناب کرده یا در مورد آن بیطرف باشید.
اگر اصول بنیادی یک ارز قوی و یک ارز دیگر ضعیف باشد، رویکرد رایج، فروش ارز با بنیان ضعیف در مقابل ارز با بنیان قوی است. به عنوان مثال اگر تحلیل شما نشان میدهد ین ژاپن صعودی و دلار استرالیا نزولی باشد، باید AUD/JPY را بفروشید.
معاملهگری بر اساس اصول بنیادی: یک هشدار
معاملهگری بر اساس اصول بنیادی میتواند یک روش بسیار قدرتمند برای کسب درآمد در بازارها باشد، به خصوص اگر با استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال همراه شود.
با اینحال، باید بدانید که ممکن است بازارها پس از انتشار دادههای اقتصادی، آنگونه که انتظار دارید واکنش نشان ندهند؛ حتی اگر دادهها به وضوح عملکرد مثبت یا منفی اقتصادی را منعکس کنند. همانطور که قبلا اشاره کردیم، گاهی اوقات بازارها از قبل، بر روی رویدادها قیمتگذاری میکنند و یا تصمیم میگیرد دادهها را به نحو دیگری تفسیر کند. به عنوان مثال، اگر آمار بیکاری بیش از اندازه خوب باشد، میتواند بهصورت نشانهای از رکود قریبالوقوع در بازار کار تفسیر شود. از سوی دیگر، انتشار یک داده منفی دیگر در مورد بازار کار (مانند کاهش میانگین دستمزد) میتواند توجهات را به خود جلب کرده و برای بازار جذاب باشد.
بهترین روش برای انجام تحلیل بنیادی در فارکس، داشتن یک تقویم اقتصادی همراه با تمام اطلاعات مربوط به گذشته و آینده در مورد ارزهایی است که معامله میکنید. باید به رویدادهایی که تاثیر زیادی میگذارند، توجه ویژهای داشت.چگونه در فارکس تحلیل بنیادی انجام دهیم؟
چگونه یک تحلیل بنیادی را بخوانیم؟
اصول بنیادی در فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال و بنیادی در فارکس چیست؟