در بخش اول این مقاله، درمورد ایدهی مدیریت پول سخن گفتیم و در ادامه، تاریخچه و قوانین آن را شرح دادیم. در بخش دوم، محبوبترین مدلهای مدیریت پول را بررسی خواهیم کرد.
برخی افراد اینگونه استدلال میکنند که یکی از حیاتیترین عناصر سیستم معاملاتی، همان سیگنالدهی جهت بازکردن معامله است. در کنار این مبحث، مدیریت پول کمک میکند تا مطابق برنامهی معاملاتی، تنها بخشی بهینه از سپرده خود را در معامله به کار گیرید.
هر یک از مدلهای مورد بحث در این مقاله، منعکسکنندهی متداولترین رویکرد معاملهگران در حوزهی مدیریت پول است. در ادامه، نگاهی به مزایا و معایب سیستمها خواهیم انداخت. باتجربهترین و ماهرترین معاملهگران گاهی ترکیبی از این مدلها را با رعایت استراتژی های معاملاتی خود به کار میگیرند.
روشهای مدیریت پول
در این بخش، محبوبترین روشهای مدیریت پول مورد قبول عموم را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
معاملهی کل سرمایه
طبق این تاکتیکها، هر معامله با حداکثر تعداد ممکن لات (حجم لات) انجام میشود. معاملهگر روی حرکت قوی فعلی یا مورد انتظار بازار حساب کرده و با افزایش سریع سپرده روبرو میشود.
مزایا
با توجه به حجم سپرده، حداکثر سود ممکن در اینجا میتواند محقق شود. به عبارت دیگر، هرچه سپرده بزرگتر باشد، حجم موقعیت باز شده بزرگتر خواهد بود، از این رو سود بیشتری نیز کسب میشود.
معایب
از سوی دیگر این مدل، به همان اندازه نیز پر ریسک است. با توجه به این که هر استراتژی معاملاتی تقریباً ۱۰۰ درصد امکان متضرر شدن را به همراه دارد، در صورت بروز زیان، سپرده در اسرع وقت افت خواهد کرد. با چنین روشی از مدیریت مالی، اولین ضرر، تمامی معاملات موفق را از بین خواهد برد. بنابراین، چنین روشی برای استراتژیهایی با امید ریاضی و سطح سود بالا و سطح ریسک کم کاربرد دارد.
لات ثابت در مدیریت پول
این روش سادهترین و محبوبترین روش مدیریت پول میباشد. ایده این است که یک حجم لات ثابت برای موقعیتهای خود انتخاب کنید. تمام موقعیتها با تعداد ثابت لاتها که از قبل تنظیم شدهاند، باز میشوند (به طور مثال ۰.۱ یا ۱، ۲، ۳، ۵ یا ۱۰ لات بدون در نظر گرفتن درآمد قیبلی معاملهگر، اندازهی فعلی سپرده یا سایر مشخصات معاملهگری).
مزایا
این یک سیستم ساده و آسان برای استفاده بوده و برخلاف سیستم قبلی (هم از جهت کاهش و هم افزایش سپرده)، هرچه سپرده بزرگتر باشد، ریسک کمتری خواهد داشت.
معایب
یک ایراد چنین سیستمی، نبود امکان واکنش در تغییر اندازهی سپرده است؛ در صورت این که سپرده خیلی کوچک شود، مقدار لات و به دنبال آن مقدار ریسک ممکن است خیلی زیاد شود؛ برعکس اگر سپرده بزرگتر شود، مقدار لات ممکن است آنقدر کوچک بماند که عملا سودآوری کاهش یابد. تا زمانی که میزان درآمد بدست آمده یا از دست رفته ثابت باقی بماند، بازده زمانی و تلاش صرفشده نیز بدون تغییر باقی خواهد ماند (به شرطی که تنظیمات را تغییر ندهید).
سهم سپردهی ثابت
در این روش، هر دفعه با باز کردن یک معامله، معاملهگر اندازهی لات را به گونهای انتخاب میکند که در صورت ضرر، میزان آنبه یک نسبت مشخص از سپرده محدود شود. میزان حد ضرر (استاپلاس)، همیشه هنگام محاسبهی مقدار لات در نظر گرفته میشود. در روش کلاسیک معاملهگری محافظهکارانه، از دست دادن ۱ تا ۲ درصد سپرده عادی تلقی میشود. در معاملهگری تهاجمی، زیان حداکثر ۱۰ درصد از سپرده مجاز تلقی خواهد شد.
به عنوان مثال، قبل از باز کردن معاملهی دوم:
الف) معاملهگر مبلغ مشخصی را که آمادگی ریسککردن آن را دارد، محاسبه میکند. اگر سپردهی فعلی ۲۵۰۰۰ دلار و درصد ثابت ۱۰ باشد، میتوانیم پوزیشنی را باز کنیم که بیش از ۱۰ درصد ۲۵۰۰۰ دلار یا همان ۲۵۰۰ دلار ریسک نداشته باشد.
ب) برای حداقل لات (یعنی ۰.۱) مبلغی که در مرحله (الف) بدست میآید، باید بر مقدار استاپلاس (مقدار پولی) تقسیم شود. به عنوان مثال، اگر برای ۰.۱ لات GBP/USD (پوند بریتانیا / دلار آمریکا) ارزش هر نقطه ۱ دلار باشد و استاپلاس اولیهی معامله، مثلاً ۵۰ باشد، برای این حداقل لات، استاپلاس ۵۰ دلار هزینه خواهد داشت. با تقسیم ۲۵۰۰ دلاری که قبلاً محاسبه کردیم بر ۵۰ دلار، مقدار ۵۰ را بدست میآوریم؛ که به این معنی است که در نزدیکترین معامله میتوانیم موقعیتی به اندازهی ۵۰ میکرو لات (یا ۵ لات عادی) را باز کنیم. در چنین شرایطی، با فرض قیمت ۵۰ دلاری هر نقطه و استاپلاس ۵۰ واحدی، نمیتوانیم بیش از ۱۰ درصد سپرده را به یکباره از دست بدهیم (نقطهی ۵۰ * ۵۰ دلار = 2500 دلار).
مزایا
استفاده از این سیستم نسبتاً آسان است. اندازهی موقعیت با اندازهی سپرده متناسب میباشد. علاوه بر این، سود کسبشده به طور خودکار در محاسبات مربوط به معاملات بعدی لحاظ میشود؛ برعکس در صورت ضرر، لات نیز به نسبت کاهش مییابد. ریسک همیشه ثابت باقی میماند.
معایب
با از دست دادن N واحد، برای جبران زیان باید سود بیشتر از N داشت. اگر سپرده در شروع نسبتاً کمباشد، ممکن است کار با یک سهم ثابت کوچک غیرممکن باشد چرا که احتمال از دست دادن همه چیز را به طور جدی افزایش میدهد. کاهش درصد ریسک به طور متناسب اندازهی حداکثر افت را کاهش میدهد، با این حال چندین پارامتر دیگر از جمله سودآوری، کاهش متناسبی را تجربه نخواهند کرد. گاهی اوقات باز کردن یک معامله مطابق با حداکثر ریسک قابل قبول غیرممکن خواهد بود.
افزایش تدریجی لات
اجازه دهید ایده را با یک مثال توضیح دهیم. تصور کنید سپردهی معاملهگر ۱۰۰۰۰ دلار بوده و حجم اولیهی لاتی که آنها میخواهند معامله کنند، ۱ باشد. با کسب ۲۰۰۰ دلار در هر روز، معاملهگر حجم لات را ۰.۲ افزایش میدهد. بر این اساس، هنگامی که میزان سپرده به ۱۲۰۰۰ دلار میرسد، معاملات با حجم ۱.۲ لات و هنگامی که سپرده ۱۴۰۰۰ دلار شد، معاملات با حجم ۱.۴ لات انجام خواهند شد و به همین روال ادامه پیدا میکند. اگر سپرده کاهش یابد، حجم لات میتواند به طور مشابه به همان نسبت کاهش پیدا کند.
مزایا
این روش ساده و روشن بوده و نیازمند هیچگونه محاسبات ریاضی نمیباشد؛ علاوه بر این، رشد سپرده را در پی خواهد داشت.
معایب
در صورت متفاوت بودن استاپلاسها و سیو سودها، سیستم ضررهای مختلفی (به عنوان درصدی از سپرده) را متحمل خواهد شد.
مارتینگل (Martingale)
ابتدا باید متذکر شویم آنگونه که مبتدیان معمولاً فکر میکنند، مارتینگل یک استراتژی نیست؛ بلکه یک روش مدیریت پول است. قطعا توهم استفاده از این روش مدیریت پول بهجای یک استراتژی سودآور باعث بروز زیانهای سنگینی خواهد شد.
ایده به این شرح است که هر بار که معامله با ضرر بسته میشود، معاملهی بعدی به اندازهی ضریبی معین از حجم معاملهی قبلی باز میشود (معمولاً این ضریب عدد ۲ میباشد). بنابراین، اگر معامله سودآور باشد، سودی که به همراه خواهد داشت، ضرر معاملهی قبل را جبران میکند.
این روش به عنوان روش ضرر معلق نیز شناخته میشود.
مزایا
احتمال موفقیت در معاملات (مجموعهای از معاملات) زیاد میباشد؛ زیرا محدودیت ضرر وجود ندارد.
معایب
احتمال از دست رفتن کل سپرده نیز زیاد است.
ضد مارتینگل (Antimartingale)
این روش معکوس روش قبلی میباشد. هر بار که سود کسب میکنیم، حجم لات را افزایش میدهیم؛ در حالی که وقتی متحمل ضرر میشویم، حجم لات را تا اندازهی اولیهی آن کاهش میدهیم.
همانند روش مارتینگل، روش آنتیمارتینگل نیز هیچ نظم ریاضیاتی مثبتی را نشان نمیدهد.
نیمه مارتینگل (Half-Martingale)
ایده این است که پس از هر معاملهی زیانده، مقدار لات را به مقدار مشخصی افزایش و بعد از هر معاملهی سودآور، آن را کاهش میدهیم. این ایده یک نقطهی ضعف دارد؛ اگر حجم لات در نزدیکی مقادیر اولیهی خود باقی بماند، شما درآمد کسب میکنید در حالی که اگر در چندین معامله پشت سر هم ضرر کنید، ممکن است سپردهی شما دیگر برای باز کردن یک معاملهی جدید کافی نباشد. در یک سری از معاملات سودآور، حجم لات بسیار کم میشود که به طور قابل توجهی سود را نیز کاهش میدهد.
شما زمانی میتوانید روشهای مدیریت پول را با یکدیگر مقایسه کنید که یک استراتژی معاملهگری کاملاً تستشده داشته باشید؛ در غیر این صورت نمیدانید که ایراد کارتان در کجاست: عملکرد مدیریت پول یا استراتژی شما؟ همهی روشها مزیتها و معایب خود را دارند؛ با این حال ما به پایدارترین روشها علاقهمند هستیم. در اینجا منظور ما از شرایط پایدار، شرایطی است که یک خط افزایش سپرده با شیب ثابت را فراهم کند.
سخن پایانی
- در صورت وجود یک استراتژی معاملهگری سودآور، وجود یک سیستم مدیریت پول ضروری است.
- تمام روشهایی که افزایش سرمایه را دربر نگیرند، کارایی خود را با گذشت زمان از دست خواهند داد.
- همهی مدلهای ضربکننده (مارتینگلها)، مستعد نوسانات متناوب هستند که نشانهی عدم ثبات تلقی میشود.
هنگامی که صحبت از انتخاب روش مدیریت پول است، اگر برای یک چشمانداز کار میکنید، روش مدیریت سهم ثابت یا افزایش تدریجی حجم لات را انتخاب کنید. با این حال، ممکن است مورد اول به دلیل محاسبات زیاد کلافهکننده باشد؛ در حالی که برای مورد دوم میتوانید فقط یک بار جدولی ایجاد کرده و طبق آن کار خود را پیش ببرید.
منبع: Roboforex