در دنیای مالی و سرمایهگذاری، نامهایی هستند که صرفاً نماد یک شرکت یا برند تجاری نیستند، بلکه به اسطورههایی در ساختار اقتصادی جهان تبدیل شدهاند. «برکشایر هاتاوی» یکی از این نامهاست؛ شرکتی که از دل صنعتی رو به زوال در قرن بیستم سر برآورد و امروز در قلب ساختار سرمایهداری مدرن میتپد. این شرکت آمریکایی که زمانی کارخانهای نساجی با آیندهای مبهم بود، حالا یکی از بزرگترین هلدینگهای جهان با سهامداران میلیونر، سرمایهگذاریهای افسانهای و نفوذی گسترده در بازارهای جهانی است.
اهمیت برکشایر هاتاوی فقط در اندازه ترازنامه مالیاش یا سبد پرزرقوبرق سرمایهگذاریهایش نیست، بلکه در شخصیت منحصربهفردی نهفته است که روح آن را شکل داده: وارن بافت. برای بسیاری از فعالان بازار، درک مسیر رشد برکشایر بهمعنای آشنایی با فلسفهای عمیق در سرمایهگذاری، مدیریت ریسک و خلق ثروت است. این مقاله با نگاهی جامع و بهروز به ساختار، تاریخچه، عملکرد و آینده برکشایر هاتاوی، تصویری شفاف از یکی از تأثیرگذارترین نهادهای اقتصادی عصر ما ارائه خواهد داد.
تاریخچه تأسیس و تحول برکشایر هاتاوی
داستان برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway)، که امروز بهعنوان یکی از بزرگترین نامهای عرصه سرمایهگذاری شناخته میشود، از نقطهای کاملاً متفاوت آغاز شد: صنعت پارچهبافی آمریکا در قرن نوزدهم. ریشههای این شرکت به سال ۱۸۸۹ بازمیگردد، زمانی که «شرکت تولید پنبه برکشایر» در ایالت ماساچوست پا به عرصه گذاشت. این مجموعه در دهههای بعد با زنجیرهای از ادغامها و گسترشها رشد کرد تا اینکه در سال ۱۹۵۵ با «شرکت تولید هاتاوی» یکی شد و نام برکشایر هاتاوی را به خود گرفت. اما در میانه قرن بیستم، این شرکت به یکی از کارگاههای پارچهبافی رو به زوال تبدیل شده بود که در برابر فشار رقابت جهانی، پیشرفتهای فناوری و هزینههای رو به افزایش، توان ایستادگی خود را از دست داده بود.
در دهه ۱۹۶۰، برکشایر هاتاوی با دشواریهای مالی و افت کارایی دستوپنجه نرم میکرد؛ اما همین وضعیت، نگاه تیزبین وارن بافت (Warren Buffett)، سرمایهگذار فرصتشناس و پیرو مکتب ارزشمحوری، را به خود جلب کرد. بافت که در آن زمان به دنبال خرید سهام شرکتهایی با ارزش واقعی بالاتر از قیمت بازار بود، ابتدا سهام برکشایر را بهعنوان یک فرصت کوتاهمدت خرید. اما پس از چالشهایی با مدیران وقت و در تصمیمی غیرمنتظره، بهجای واگذاری سهام، در سال ۱۹۶۵ کنترل کامل شرکت را به دست گرفت. این لحظه، سرآغاز چرخشی بزرگ در مسیر برکشایر هاتاوی بود.
بافت بهزودی دریافت که صنعت پارچهبافی آیندهای ندارد. او با نگاهی نو، جریان نقدی شرکت را از سرمایهگذاری در کسبوکاری رو به افول، به سوی خرید بنگاههای سودآور و پایدار هدایت کرد. نخستین گامهای او در این راه، خرید شرکت بیمه «نشنال ایندمنیتی» (National Indemnity) و سپس «جیکو» (GEICO) بود. این شرکتها نهتنها سود خوبی داشتند، بلکه «فلو» — یعنی پول نقدی که از حق بیمهها جمع میشد و هنوز بهعنوان خسارت پرداخت نشده بود — را فراهم میکردند. این منبع مالی، مانند سوختی برای موتور سرمایهگذاریهای بافت در سالهای بعد عمل کرد و پایههای امپراتوری امروزی برکشایر را شکل داد.
برکشایر هاتاوی بهتدریج از پوسته یک کارگاه پارچهبافی بیرون آمد و به یک هلدینگ بزرگ و چندجانبه تبدیل شد که در زمینههایی مانند بیمه، انرژی، راهآهن، تولید، خوراکیها و حتی فناوری حضور دارد. نامهای شناختهشدهای چون «دری کوئین» (Dairy Queen)، «دوراسل» (Duracell)، «بیاناساف ریلوی» (BNSF Railway) و «فروت آو د لوم» (Fruit of the Loom) اکنون بخشی از داراییهای این شرکت هستند. رشد چشمگیر برکشایر در بیش از پنج دهه، تنها در آمار و ارقام خلاصه نمیشود؛ این پیشرفت، بازتابدهنده یک فلسفه مدیریتی ویژه است: تمرکز بر کسبوکارهایی با برتری رقابتی پایدار، دادن خودمختاری به مدیران و نگاه بلندمدت به حفظ سرمایه.
اکنون، برکشایر هاتاوی چیزی فراتر از یک شرکت است؛ نمادی از یک روش خاص در سرمایهگذاری و خلق ارزش در گذر زمان. این مسیر از یک کارگاه پارچهبافی در آستانه نابودی آغاز شد و به شرکتی با ارزش بازار چند صد میلیارد دلاری رسید؛ روایتی که نهتنها یکی از برجستهترین نمونهها در تاریخ کسبوکار است، بلکه نشاندهنده هنر وارن بافت در تبدیل فرصتهای پنهان به دستاوردهایی ماندگار است.
دوره مستر کلاس طلا
جامعترین دوره آموزشی طلا
این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سالها تجربه در حوزه معاملهگری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعهای از معاملهگران حرفهای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معاملهگر بهرهمند خواهید شد.
✔️ بیشتر بخوانید: وارن بافت کیست و چگونه ثروتمند شد؟
وارن بافت: معمار افسانهای موفقیت برکشایر
وارن بافت، که اغلب با لقب «اوراکل اوماها» شناخته میشود، تنها یک سرمایهگذار موفق نیست؛ او تجسمی از اندیشه مالی مبتنی بر صبر، تحلیل، و باور به ارزش ذاتی داراییهاست. متولد ۱۹۳۰ در اوماها، ایالت نبراسکا، بافت از همان دوران نوجوانی علاقهاش به پول و تجارت را نشان داد. او در سن ۱۱ سالگی نخستین سهام خود را خرید و در نوجوانی دهها مدل کسبوکار از فروش آدامس تا اداره دستگاههای بازی در مغازهها را تجربه کرد. اما آنچه او را از دیگران متمایز ساخت، ذهن تحلیلی و گرایش ذاتیاش به یافتن فرصتهایی بود که دیگران از آن غافل بودند.
تحصیلات بافت در دانشگاه نبراسکا و سپس در مدرسه کسبوکار کلمبیا، جایی که زیر نظر استاد افسانهای سرمایهگذاری یعنی بنجامین گراهام تحصیل کرد، نقش کلیدی در شکلگیری سبک سرمایهگذاریاش داشت. او به شدت تحت تأثیر نظریه «سرمایهگذاری ارزشمحور» گراهام قرار گرفت، که بر خرید اوراق بهادار پایینتر از ارزش ذاتی آنها تأکید دارد. اما با گذشت زمان، بافت این رویکرد را با نگاهی عمیقتر به کیفیت کسبوکارها ترکیب کرد. بهجای تمرکز صرف بر قیمت، او به دنبال شرکتهایی با مزیت رقابتی پایدار، مدیریت قابلاعتماد، و قابلیت رشد در بلندمدت رفت؛ مفهومی که بعدها چارلی مانگر، شریک دیرینهاش، آن را «سرمایهگذاری در شرکتهای عالی با قیمت منصفانه» توصیف کرد.
موفقیت بافت در هدایت برکشایر هاتاوی ریشه در همین فلسفه دارد. او هیچگاه به دنبال سودهای سریع یا رفتارهای هیجانی بازار نبود. برعکس، سرمایهگذاریهایش مبتنی بر تحلیل عمیق، درک مدل کسبوکارها و نگهداری طولانیمدت بود. بافت بهجای تنوعبخشی افراطی، پورتفویی متمرکزتر ایجاد کرد و روی شرکتهایی مانند کوکاکولا، آمریکن اکسپرس و بعدها اپل، سرمایهگذاری سنگین انجام داد. نتایج این رویکرد، حیرتانگیز بود: از سال ۱۹۶۵ تا ۲۰۲۱، سهام برکشایر هاتاوی بیش از ۳٬۶۴۰٬۰۰۰ درصد بازدهی انباشته ثبت کرده است؛ رقمی که چندین برابر رشد شاخص S&P 500 در همان دوره است.
در کنار نبوغ سرمایهگذاری، سبک مدیریت بافت نیز خاص و منحصربهفرد است. او برخلاف بسیاری از مدیران اجرایی، از تمرکز بر جزئیات عملیاتی شرکتها اجتناب میورزد و به مدیران کسبوکارهای زیرمجموعهاش استقلال کامل میدهد. بافت معتقد است مدیران بزرگ نیاز به کنترل ندارند، بلکه به اعتماد و افق بلندمدت برای تصمیمگیری نیاز دارند. او همچنین همواره بر حفظ نقدینگی بالا، سرمایهگذاری محافظهکارانه، و عدم استفاده از بدهی سنگین تأکید داشته است؛ اصولی که برکشایر را در بحرانهای مالی مختلف، از جمله بحران ۲۰۰۸، به یکی از امنترین پناهگاههای سرمایه تبدیل کرد.
وارن بافت فقط یک چهره اقتصادی نیست؛ او به الگویی فرهنگی نیز بدل شده است. زندگی ساده، خانهای معمولی، خودروی ارزانقیمت و غذاهای فستفودی، بخشهایی از تصویری است که میلیونها نفر در سراسر جهان به آن احترام میگذارند. در دنیایی که اغلب با درخشش ظاهری و طمع تعریف میشود، بافت یادآور این حقیقت است که ثروت واقعی میتواند نتیجه نظم ذهنی، انضباط مالی، و باور به اصول پایدار باشد.
ساختار عملیاتی و شرکتهای تابعه برکشایر
برکشایر هاتاوی برخلاف بسیاری از شرکتهای بزرگ که تنها در یک صنعت یا حوزه تخصص دارند، یک هلدینگ با ساختاری بینظیر از لحاظ تنوع عملیاتی است. این شرکت، مجموعهای متشکل از دهها کسبوکار بزرگ و کوچک در حوزههای مختلف است که بهطور مستقیم تحت مالکیت آن قرار دارند. برکشایر نهتنها در صنایع سنتی مانند بیمه، راهآهن، تولید کالاهای مصرفی و انرژی حضوری پررنگ دارد، بلکه بهمرور زمان رد پای خود را در فناوری، خدمات مالی و خردهفروشی نیز گسترش داده است.
در قلب این ساختار، بخش بیمه قرار دارد که نهتنها یکی از اصلیترین منابع درآمدی برکشایر محسوب میشود، بلکه با تولید «فلو»؛ یعنی وجوه پرداختشده توسط بیمهگذاران پیش از تسویه خسارتها، سرمایهای کمهزینه برای سرمایهگذاریهای گسترده شرکت فراهم میکند. شرکتهای بیمهای تحت مالکیت برکشایر شامل نامهای بزرگی چون «جیکو» GEICO (شرکت بیمه خودرویی با بیش از ۳۰ میلیون بیمهنامه فعال)، «نشنال ایندمنیتی» National Indemnity و «جنرال ری» General Re هستند که هرکدام در حوزه خود از رهبران بازار محسوب میشوند.
علاوه بر بخش بیمه، برکشایر مالک کامل یا عمده شرکتهایی در حوزههای متنوع است. BNSF Railway یکی از بزرگترین شرکتهای حملونقل ریلی در آمریکای شمالی و از زیرساختهای حیاتی اقتصاد ایالات متحده است که در سال ۲۰۱۰ با یک معامله ۴۴ میلیارد دلاری به برکشایر پیوست. در بخش تولید و کالاهای مصرفی، برندهای معتبری چون «دوراسل» Duracell (باتریسازی)، Fruit of the Loom (پوشاک)، Pampered Chef (لوازم آشپزخانه)، و «بنجامین مور» Benjamin Moore (رنگ و پوششهای ساختمانی) زیر چتر این هلدینگ قرار دارند.
حضور برکشایر در صنعت غذا نیز با برندهای شناختهشدهای چون «دری کوئین» Dairy Queen؛ زنجیره بستنیفروشی و فستفود با هزاران شعبه در سراسر جهان، جلوهگر میشود. در حوزه هواپیمایی خصوصی نیز، «نتجتز» NetJets بهعنوان یکی از پیشگامان ارائه خدمات جت شخصی، بخشی از داراییهای برکشایر است. همچنین شرکت «برکشایر هاتاوی انرژی» Berkshire Hathaway Energy در بخش انرژیهای سنتی و تجدیدپذیر فعالیت دارد و میلیاردها دلار در پروژههای برق و گاز طبیعی سرمایهگذاری کرده است.
نکته قابلتوجه در ساختار عملیاتی برکشایر آن است که تمامی این شرکتها با استقلال قابلملاحظهای اداره میشوند. وارن بافت و تیم مدیریتیاش به جای مداخله مستقیم در امور روزمره، با انتخاب مدیران شایسته و اعتماد به آنها، ساختاری منعطف و پویاتر ایجاد کردهاند. همین شیوه مدیریت غیرمتمرکز باعث شده بسیاری از مدیران شرکتهای زیرمجموعه برای دههها در جایگاه خود باقی بمانند، وفادار بمانند و با انگیزه بالا به رشد و بهرهوری شرکت کمک کنند.
تنوع ساختاری برکشایر، آن را به مدلی منحصربهفرد در دنیای کسبوکار تبدیل کرده است؛ مدلی که نهتنها انعطافپذیری فوقالعادهای در برابر بحرانها دارد، بلکه ظرفیت رشد پایدار در صنایع مختلف را نیز فراهم کرده است. این ساختار، قلب تپنده یک امپراتوری اقتصادی است که ریشه در تصمیمهای هوشمندانه و نگاه بلندمدت دارد.
پرتفوی سرمایهگذاریهای عمومی برکشایر هاتاوی
اگر ساختار عملیاتی برکشایر هاتاوی را ستون فقرات این شرکت بدانیم، پرتفوی سرمایهگذاریهای بورسی آن را میتوان مغز متفکر یا قلب تپنده آن دانست. این سبد سهام، که تحت مدیریت مستقیم وارن بافت و دو تن از مدیران سرمایهگذاری ارشدش، تاد کامبز و تد وِشلر، اداره میشود، بازتابی از فلسفه سرمایهگذاری ارزشمحور و بلندمدت بافت است: تمرکز بر شرکتهایی با برند قوی، مزیت رقابتی پایدار و جریان نقدی قابل پیشبینی.
در رأس این پرتفوی، نام اپل (Apple Inc.) خودنمایی میکند؛ شرکتی که امروز بیشترین وزن را در سبد سهام برکشایر دارد. بافت که سالها از سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری اجتناب میکرد، در سال ۲۰۱۶ با دیدگاهی متفاوت وارد اپل شد و بهسرعت این پوزیشن را گسترش داد. تا پایان سال ۲۰۲۳، حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از ارزش کل سهام بورسی برکشایر به اپل اختصاص داشت. این سرمایهگذاری، نهتنها سود کلانی به ارمغان آورده، بلکه نشاندهنده انعطاف بافت در تطبیق با تحولات دنیای کسبوکار است. او اپل را نه صرفاً یک شرکت فناوری، بلکه کسبوکاری مصرفمحور با مشتریانی وفادار، درآمد تکرارشونده و برندی بیرقیب میبیند.
دومین دارایی بزرگ برکشایر در بازار عمومی، بنک او امریکا (Bank of America) است. این پوزیشن که در پی بحران مالی ۲۰۰۸ و از طریق اوراق قرضه قابلتبدیل شکل گرفت، بعدها به سهامی عادی تبدیل شد و اکنون سهم قابلتوجهی از پرتفوی برکشایر را تشکیل میدهد. سرمایهگذاریهای مالی بافت در دهههای گذشته، از جمله در «امریکن اکسپرس» American Express و «مودیز» Moody’s، گواهی بر اعتماد او به مدلهای کسبوکاری با جریان نقدی قابل اتکا در بخش خدمات مالی هستند.
در کنار این دو غول، برکشایر همچنان مالک یکی از قدیمیترین و موفقترین سرمایهگذاریهای خود یعنی کوکاکولا (Coca-Cola) است. بافت از دهه ۱۹۸۰ تاکنون سهام این شرکت را نگه داشته و همواره آن را یکی از مثالهای کلاسیک برند با مزیت رقابتی پایدار معرفی کرده است. سود سهام دریافتی از کوکاکولا، سالانه صدها میلیون دلار برای برکشایر درآمد ایجاد میکند و نمونهای زنده از اثر ترکیببهره در سرمایهگذاری بلندمدت است.
از دیگر سهامهای کلیدی میتوان به «شِورون» Chevron و «اکسیدنتال پترولیوم» Occidental Petroleum در بخش انرژی، «کرافت هاینز» Kraft Heinz در حوزه صنایع غذایی، و «اچپی» HP Inc. در بخش فناوری اشاره کرد. در مجموع، برکشایر هاتاوی تا پایان سال ۲۰۲۳ مالک بیش از ۵۰ موقعیت بورسی فعال بود که مجموع ارزش بازار آنها به بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار میرسید.
ویژگی بارز این پرتفوی، تمرکز بالا و اعتماد به کسبوکارهای محدود اما با کیفیت بالا است. بافت برخلاف مدیران صندوقهای سرمایهگذاری سنتی، به جای تنوعبخشی گسترده، به «تمرکز بر برترینها» معتقد است؛ رویکردی که شاید پرریسک به نظر برسد، اما در طول زمان نتایج خیرهکنندهای به همراه داشته است.
پرتفوی عمومی برکشایر نهتنها بخش قابلتوجهی از ارزش شرکت را تشکیل میدهد، بلکه به عنوان یک الگو برای میلیونها سرمایهگذار عمل میکند؛ الگویی از تفکر بلندمدت، تحلیل دقیق و وفاداری به اصول پایهای سرمایهگذاری؛ حتی در روزگاری که بازارها بیش از همیشه اسیر نوسانات کوتاهمدت و هیجانات مقطعی هستند.
✔️ بیشتر بخوانید: اوراق قرضه قابل تبدیل چیست؟ بررسی ماهیت، کاربردها و استراتژیهای معاملاتی
سهام کلاس A و B برکشایر: تفاوتها و ویژگیها
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد برکشایر هاتاوی، ساختار دوگانه سهام آن است: سهام کلاس A یا (BRK.A) و سهام کلاس B یا (BRK.B) که هر دو در بورس نیویورک معامله میشوند. اما تفاوت میان این دو کلاس تنها در قیمت یا نماد معاملاتی خلاصه نمیشود؛ بلکه در دل ساختار مالکیت، حق رأی، فلسفه مدیریتی و حتی تاریخچه صدور آنها ریشه دارد.
سهام کلاس A یا (BRK.A) که از ابتدای فعالیت برکشایر بهعنوان یک شرکت سهامی عام منتشر شد، هرگز دچار تقسیم سهام (stock split) نشده است. این تصمیم آگاهانه از سوی وارن بافت اتخاذ شد تا از نوسانات کوتاهمدت، معاملات پرریسک و ورود سفتهبازان به سهام برکشایر جلوگیری کند. نتیجه این سیاست، خلق گرانترین سهم تاریخ بورس آمریکا بود؛ بهطوریکه در اواخر سال ۲۰۲۳، هر سهم کلاس A بیش از ۵۲۰٬۰۰۰ دلار قیمت داشت. این قیمت نجومی نهتنها نشاندهنده رشد ترکیبی مستمر سهام برکشایر در بیش از نیمقرن است، بلکه بازتابی از فلسفهای است که بافت همواره بر آن تأکید داشته: سهام، باید نشاندهنده مالکیت واقعی در یک کسبوکار باشد، نه وسیلهای برای سوداگری.
در مقابل، سهام کلاس B یا (BRK.B) در سال ۱۹۹۶ برای پاسخ به نیاز سرمایهگذاران خرد منتشر شد؛ کسانی که توانایی خرید سهام کلاس A را نداشتند اما مایل بودند در موفقیت برکشایر شریک باشند. سهام کلاس B در ابتدا با نسبت ۱ به ۳۰ از ارزش و حق رأی کلاس A منتشر شد، اما در سال ۲۰۱۰، همزمان با برنامه خرید شرکت BNSF، نسبت آن به ۱ به ۱۵۰ تغییر کرد تا امکان استفاده از این سهم برای تبدیل به ابزار مبادله سهام در معامله فراهم شود. قیمت هر سهم BRK.B اکنون معمولاً بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ دلار نوسان دارد و دسترسی به آن برای عموم سرمایهگذاران بسیار سادهتر است.
تفاوت کلیدی دیگر میان این دو کلاس، در حق رأی است. هر سهم کلاس A دارای یک رأی کامل است، در حالیکه هر سهم کلاس B تنها معادل ۱/۱۰٬۰۰۰ از حق رأی کلاس A را دارد. این ساختار با هدف حفظ کنترل مدیریتی و عدم نفوذ سرمایهگذاران کوتاهمدت در تصمیمگیریهای کلان طراحی شده است. بافت همواره تأکید کرده که سهامداران برکشایر باید دیدگاهی بلندمدت داشته باشند و ساختار کلاس A بهخوبی این نگرش را تقویت کرده است.
یکی دیگر از نکات قابلتوجه، عدم پرداخت سود نقدی توسط برکشایر است. برخلاف بسیاری از شرکتهای بزرگ، برکشایر ترجیح میدهد سود حاصل را مجدداً سرمایهگذاری کند، نه توزیع میان سهامداران. همین سیاست نیز موجب شده ارزش ذاتی سهام، بهویژه کلاس A، در طول زمان بهطور چشمگیری افزایش یابد.
در مجموع، ساختار دوگانه سهام برکشایر بازتابی از دیدگاه منحصربهفرد وارن بافت نسبت به سرمایهگذاری، حاکمیت شرکتی و مالکیت واقعی است. سهام BRK.A با قیمت فوقالعاده بالا و فلسفه نگهداری بلندمدت، تبدیل به نمادی از تعهد به اصول سرمایهگذاری شده است؛ در حالیکه BRK.B راهی برای مشارکت گستردهتر عموم در موفقیت این امپراتوری مالی فراهم کرده است.
ارزش بازار، عملکرد مالی و بازده تاریخی برکشایر
در دنیای سرمایهگذاری، عملکرد بلندمدت برکشایر هاتاوی یک معیار طلایی به شمار میرود؛ معیاری که نهتنها برای ارزیابی کیفیت مدیریت و تصمیمگیریهای سرمایهگذاری، بلکه برای سنجش قدرت ترکیببهره و دیدگاه بلندمدت نیز بهکار گرفته میشود. رشد مداوم ارزش بازار برکشایر طی بیش از پنج دهه، آن را به یکی از غولهای بدون نیاز به تبلیغ در بازارهای مالی جهان تبدیل کرده است.
تا پایان سال ۲۰۲۳، ارزش بازار برکشایر هاتاوی از مرز ۸۰۰ میلیارد دلار فراتر رفت و این شرکت را در میان ۱۰ شرکت بزرگ بازار سهام ایالات متحده قرار داد. این رشد خیرهکننده نهفقط به دلیل تملک شرکتهای بزرگ و ایجاد پرتفوی متنوع از داراییهای مولد بوده، بلکه بیش از هر چیز، حاصل ترکیبی از سودآوری پایدار، مدیریت محافظهکارانه و استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت بوده است.
اما آنچه بیش از همه توجه تحلیلگران را جلب میکند، بازده تاریخی سهام برکشایر از زمان آغاز مدیریت وارن بافت در سال ۱۹۶۵ تاکنون است. طبق نامههای سالانه بافت به سهامداران، از سال ۱۹۶۵ تا پایان ۲۰۲۱، سهام برکشایر هاتاوی بازده انباشتهای معادل %۳٬۶۴۱٬۶۱۳ داشته است؛ یعنی رشد متوسط سالانه حدود %۲۰.۱. در همین دوره، شاخص S&P 500 (با در نظر گرفتن سودهای مجدد سرمایهگذاریشده) بازدهی انباشته %۳۰٬۲۰۹ یا نرخ رشد متوسط %۱۰.۵ را ثبت کرده است. این تفاوت در بازده، نهتنها در نمودارها چشمگیر است، بلکه نشاندهنده قدرت بیرقیب استراتژی سرمایهگذاری بافت است.
از منظر عملیاتی، برکشایر یکی از معدود شرکتهایی است که از انتشار صورتهای مالی پیچیده، شفاف نمیهراسد. ترازنامه این شرکت حاوی صدها میلیارد دلار دارایی در قالب شرکتهای تابعه، سهام عمومی، جریان نقدی و اوراق خزانه است. درآمد عملیاتی سالانه برکشایر که سود خالص بدون اثر نوسانات بازار سرمایه را منعکس میکند، در سال ۲۰۲۳ بیش از ۳۵ میلیارد دلار برآورد شد، در حالیکه سود خالص در برخی فصلها به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار نیز رسید (به دلیل افزایش ارزش سهام در سبد سرمایهگذاری).
نکته حائز اهمیت در تحلیل عملکرد برکشایر آن است که این شرکت همواره به دنبال حفظ ثبات در درآمد و نقدینگی بوده، نه صرفاً نمایش سودهای ظاهری. همین سیاست است که باعث شده برکشایر در بحرانهایی نظیر سقوط بازار در سالهای ۲۰۰۰، ۲۰۰۸ و حتی شوک کووید-۱۹، نهتنها دچار بحران نشود، بلکه به عنوان خریدار فرصتها وارد میدان شود.
در نهایت، عملکرد مالی و ارزش بازار برکشایر نه صرفاً مجموعهای از اعداد، بلکه تجسمی از فلسفهای عمیق در مدیریت ثروت، مدیریت ریسک و سرمایهگذاری پایدار است. تفاوت فاحش میان بازدهی برکشایر و شاخص S&P 500 در بلندمدت، گواهی است بر اینکه اصول بنیادین، صبر و انضباط میتوانند در دنیایی که اغلب تحت سلطه هیجان و نوسان است، نتایجی استثنایی خلق کنند.
✔️ بیشتر بخوانید: ترازنامه چیست؟ و چگونه باید ترازنامه را بخوانیم
جانشینی و آینده رهبری شرکت پس از بافت
مسئله جانشینی در برکشایر هاتاوی، سالهاست که در صدر دغدغههای سهامداران و تحلیلگران قرار دارد؛ چرا که بخش بزرگی از موفقیت افسانهای این شرکت، با نام وارن بافت گره خورده است. او نهتنها مدیرعامل، بلکه روح راهبردی، سرمایهگذار ارشد، و چهره نمادین برکشایر است؛ شخصیتی که برای بیش از نیم قرن، با ترکیبی از نظم فکری، اعتماد به اصول و نبوغ مالی، این هلدینگ را از یک کارخانه نساجی به امپراتوری مالی تبدیل کرده است. اما با توجه به اینکه بافت در سال ۲۰۲۴ به ۹۴ سالگی رسیده، این پرسش جدیتر از همیشه مطرح است: برکشایر هاتاوی بدون وارن بافت چگونه خواهد بود؟
پاسخ رسمی به این پرسش، نخستینبار در سال ۲۰۱۰ ارائه شد؛ زمانی که بافت اعلام کرد رهبری آینده برکشایر بهصورت ترکیبی از یک مدیرعامل اجرایی و چند مدیر سرمایهگذاری خواهد بود. در این چارچوب، گرگ آبل (Greg Abel) به عنوان جانشین بالقوه مدیرعاملی معرفی شد. آبل که از سال ۲۰۰۸ ریاست شرکت Berkshire Hathaway Energy را بر عهده دارد، در سال ۲۰۱۸ به سمت معاون مدیرعامل برای امور غیر بیمهای ارتقا یافت. او بهخاطر درک عمیق از ساختار عملیاتی، رویکرد محافظهکارانه و وفاداری سازمانیاش، مورد احترام بافت و هیئتمدیره است. در مه ۲۰۲۱، چارلی مانگر در جلسه سهامداران، بهطور غیررسمی اما صریح تأیید کرد که پس از بافت، گرگ آبل سکاندار اصلی شرکت خواهد بود.
در حوزه مدیریت سرمایهگذاری نیز، دو چهره کلیدی دیگر وارد میدان شدهاند: تد وِشلر (Ted Weschler) و تاد کامبز (Todd Combs) که از اوایل دهه ۲۰۱۰ به تیم برکشایر پیوستند. این دو، که سابقه موفق در صندوقهای سرمایهگذاری مستقل دارند، اکنون مدیریت بخش قابلتوجهی از پرتفوی بورسی شرکت را بر عهده دارند. آنها در سالهای اخیر، با انجام خریدهایی مانند سهام اپل، آمازون و Snowflake، نشان دادهاند که قادرند مسیر سرمایهگذاری برکشایر را با ظرافتی مدرن و البته هماهنگ با اصول دیرینه هدایت کنند.
با این حال، چالشهای جانشینی تنها در تعیین افراد خلاصه نمیشود. پرسشهای مهمتری در پس این انتقال وجود دارد: آیا ساختار فرهنگمحور و انعطافپذیر برکشایر، پس از کنار رفتن چهره کاریزماتیک بافت، همچنان پابرجا خواهد ماند؟ آیا اعتماد بازار و سرمایهگذاران به این هلدینگ در غیاب مؤسس افسانهایاش حفظ خواهد شد؟ آیا رویکرد محافظهکارانه در تخصیص سرمایه و عدم پرداخت سود نقدی ادامه خواهد یافت؟
در عین حال، فرصتهایی نیز در این تغییر نهفته است. ترکیب تجربه گرگ آبل در مدیریت عملیاتی، همراه با دیدگاه سرمایهگذاری تد و تاد، میتواند نوعی تقسیم کار هوشمندانه برای اداره شرکتی به بزرگی و پیچیدگی برکشایر باشد. از سوی دیگر، این تغییر میتواند دریچهای برای ورود رویکردهای فناورانهتر، دیجیتالمحورتر و سازگار با تحولات قرن بیستویکم باشد؛ حوزههایی که برکشایر تاکنون با احتیاط وارد آن شده است.
در مجموع، هرچند وارن بافت میراثی دشوار برای جانشینانش بر جای میگذارد، اما تیمی که طی بیش از یک دهه بهدقت انتخاب، آزموده و آماده شدهاند، این پتانسیل را دارند که اصول بنیادی برکشایر را حفظ کرده و آن را در مسیر رشد بلندمدت جدیدی هدایت کنند. آینده بدون بافت ممکن است متفاوت باشد، اما اگر چیزی از گذشته این شرکت آموختهایم، آن است که ریشههای عمیق، حتی در نبود درخت، میتوانند به حیات ادامه دهند.
تحلیل استراتژی سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی
استراتژی سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی را نمیتوان صرفاً در چارچوب قواعد متداول بازار سهام تحلیل کرد؛ این استراتژی، ترکیبی از اصول کلاسیک، شهود مالی، و صبر افسانهای است. در رأس این رویکرد، فلسفهای قرار دارد که «سرمایهگذاری ارزشمحور» نامیده میشود؛ مکتبی که توسط بنجامین گراهام بنیانگذاری شد و وارن بافت آن را با اصلاحات و تکامل شخصی، به سطحی نو ارتقا داد. جوهره این فلسفه ساده است: خرید کسبوکارهایی که قیمت بازار آنها کمتر از ارزش ذاتیشان است، و نگهداری آنها تا زمانی که بازار، ارزش واقعیشان را بشناسد.
برکشایر هاتاوی در پی فرصتهایی است که از دید بازار پنهان ماندهاند؛ شرکتهایی با مزیت رقابتی پایدار، مدل درآمدی قابل پیشبینی، مدیریت قابل اعتماد و ترجیحاً بدون نیاز به سرمایهگذاری سنگین مستمر. این فلسفه، باعث شده برکشایر بارها برخلاف جریان بازار حرکت کند و در شرایطی که اکثر سرمایهگذاران دچار ترس یا طمع افراطی هستند، تصمیمهایی جسورانه اما منطقی اتخاذ کند.
یکی از جنبههای متفاوت استراتژی برکشایر، عدم تمایل به تنوعبخشی بیش از حد در پرتفوی بورسی آن است. برخلاف بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری که با پراکندگی داراییها بهدنبال کاهش ریسک هستند، بافت معتقد است ریسک واقعی نه در تمرکز، بلکه در نداشتن درک عمیق از آنچه مالک آن هستید نهفته است. او با اعتماد به توان تحلیل خود، بخش زیادی از پرتفوی شرکت را به تعداد محدودی از سهام اختصاص میدهد؛ برای نمونه، در سالهای اخیر، تنها اپل سهمی بالغ بر ۴۰٪ از ارزش کل پرتفوی سهامی برکشایر را تشکیل داده است. این تمرکز بالا، تنها زمانی امکانپذیر است که مدیر سرمایهگذاری با درک کامل از کسبوکار، به چشمانداز آن ایمان داشته باشد.
اما شاید بزرگترین مزیت رقابتی برکشایر در حوزه سرمایهگذاری، چیزی فراتر از فلسفه و تحلیل باشد: استفاده از “فلو” بیمهای بهعنوان منبع سرمایه ارزانقیمت. فلو (Float)، سرمایهای است که از محل دریافت حق بیمه به دست میآید ولی هنوز بهصورت خسارت پرداخت نشده است. این منابع، که در زمان حال در اختیار شرکت قرار دارند اما در آینده باید تسویه شوند، برای برکشایر بهمثابه نوعی “وام بدون بهره” عمل میکنند. با رشد شرکتهای بیمه تحت مالکیت برکشایر مانند جیکو و ژنرال ری، این فلو بهمرور افزایش یافته و سوخت لازم برای بسیاری از سرمایهگذاریهای موفق شرکت را فراهم کرده است، بدون آنکه نیاز به استقراض یا صدور سهام جدید باشد.
در کنار این مزیتها، رویکرد بلندمدت و اجتناب از نوسانگیریهای کوتاهمدت از دیگر مؤلفههای کلیدی این استراتژی است. بافت معتقد است بازار در کوتاهمدت یک ماشین رأیگیری است، اما در بلندمدت تبدیل به یک ترازو میشود. او شرکتهایی را انتخاب میکند که مایل است برای سالها یا حتی دههها مالک آنها باشد، نه فقط برای یک فصل مالی.
در مجموع، استراتژی سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی الگویی است از پیوند فلسفه فکری با ساختار مالی منحصربهفرد؛ ترکیبی که به این شرکت اجازه داده، در بازهای بلندمدت، بازدهیای خلق کند که فراتر از انتظارات بازار بوده است. برکشایر، بیش از هر چیز، اثبات این اصل است که سرمایهگذاری موفق لزوماً به سرعت یا پیچیدگی نیاز ندارد؛ بلکه به انضباط، درک، و وفاداری به اصول نیاز دارد.
چالشهای پیش روی برکشایر در عصر جدید
با وجود موفقیت تاریخی و عملکرد چشمگیر برکشایر هاتاوی در طول دههها، این شرکت نیز همانند هر سازمان دیگری، از فشارهای محیطی و چالشهای ساختاری در امان نیست. تغییرات شتابگیر فناوری، تحول رفتار مصرفکننده، دگرگونی در بازارهای جهانی سرمایه و همچنین انتظار نسل جدید سرمایهگذاران، همگی شرایطی را رقم زدهاند که ادامه مسیر برکشایر را پیچیدهتر از گذشته کرده است.
یکی از مهمترین چالشها، شتاب تکنولوژی و دگرگونی صنعت است. برکشایر هاتاوی بهطور سنتی سرمایهگذار و مالک شرکتهایی در صنایع سنتی مانند بیمه، راهآهن، انرژی، کالاهای مصرفی و خدمات مالی بوده است. این مدل در دورانهای ثبات اقتصادی عالی عمل کرده، اما در دهه اخیر با ظهور پلتفرمهای دیجیتال، هوش مصنوعی، بلاکچین و فناوریهای نوین، زیر سوال رفته است. بسیاری از منتقدان بر این باورند که برکشایر دیر وارد عرصه تکنولوژی شده و تنها سرمایهگذاری جدی آن در این حوزه اپل بوده است. نبود حضور پررنگ در شرکتهایی چون گوگل، آمازون، مایکروسافت یا تسلا، برای برخی نشانهای از محافظهکاری بیش از حد یا عدم سازگاری سریع با روندهای جدید تلقی میشود.
از سوی دیگر، تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی نیز چالشی جدی ایجاد کرده است. نرخهای بهره پایین (یا منفی) در سالهای گذشته، سودآوری صنعت بیمه و بانکداری سنتی را تحت فشار قرار داده و از طرفی، رشد سریع صندوقهای سرمایهگذاری غیرفعال (مانند ETFها) بهنوعی رقابت غیرمستقیم با مدل فعال و گزینشی برکشایر ایجاد کردهاند. علاوه بر این، تمرکز شدید بر ملاحظات ESG (محیط زیست، مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی) نیز باعث شده برخی از پوزیشنهای سنتی برکشایر بهویژه در حوزه نفت و انرژیهای فسیلی، مورد انتقاد قرار گیرد.
یکی دیگر از انتقادات مکرر به برکشایر، نگاه محافظهکارانه و تمایل به انباشت نقدینگی است. در مقاطع مختلف، از جمله در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲، سطح نقدینگی شرکت از ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیارد دلار فراتر رفت. این تصمیم با وجود ثبات مالی قابل تحسین، بهنوعی از دست رفتن فرصتهای سرمایهگذاری تلقی شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند بافت و تیمش در برخی برههها بیش از حد محتاط عمل کردهاند و در نتیجه از رشد انفجاری برخی از شرکتهای نوظهور، بهویژه در دوران پساکرونا، جا ماندهاند.
در کنار این چالشها، مقوله جانشینی نیز همچنان یک دغدغه روانی برای بازار است. اگرچه گرگ آبل، تد و تاد به عنوان مدیران آینده معرفی شدهاند، اما شخصیت وارن بافت چنان در تار و پود برند برکشایر تنیده شده که نبود او میتواند تأثیر روانی جدی بر اعتماد سهامداران داشته باشد؛ بهویژه در دورانهایی که بازار با نوسانات شدید یا بحرانهای غیرمنتظره مواجه میشود.
با این حال، برکشایر همچنان یکی از امنترین، پرنقدشوندهترین و متنوعترین شرکتهای سهامی عام جهان باقی مانده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این شرکت اگرچه ممکن است در عصر جدید دیگر بازده خارقالعاده دهههای گذشته را تکرار نکند، اما همچنان بهعنوان سنگ بنای سرمایهگذاری محافظهکارانه و بلندمدت، جایگاه خود را حفظ خواهد کرد.
میراث برکشایر و درسهایی برای سرمایهگذاران
برکشایر هاتاوی، فراتر از یک شرکت یا پرتفوی سرمایهگذاری، به پدیدهای فرهنگی در دنیای مالی تبدیل شده است؛ نمادی از سرمایهگذاری خردمندانه، انضباط فکری و تعهد به ارزشهای بنیادین. مسیری که از یک کارخانه رو به زوال در صنعت نساجی آغاز شد، امروز به امپراتوری عظیم مالی ختم شده که در آن، اصول سادهای چون «درک کسبوکار»، «صبر»، «مدیریت ریسک» و «مستقل ماندن از هیجانات بازار» به نتایجی خارقالعاده منجر شدهاند.
میراث برکشایر در تاریخ بازارهای مالی، بیش از آنکه به بازدهی چند میلیون درصدی یا ارزش بازار صدها میلیارد دلاریاش محدود باشد، در نگاه و فلسفهای نهفته است که پشت آن ایستاده است. فلسفهای که به سرمایهگذاران میآموزد بهجای پیشبینی نوسانات کوتاهمدت بازار، باید به دنبال درک ارزش ذاتی داراییها و حفظ آنها در طول زمان باشند. بافت بارها تأکید کرده است که سرمایهگذاری موفق نه به هوش خارقالعاده نیاز دارد، نه به اطلاعات محرمانه، بلکه به شخصیت، صبوری و وفاداری به اصول نیاز دارد.
در دورانی که سرعت، نوسان و طمع، اغلب قواعد بازی بازار را دگرگون کردهاند، برکشایر یادآور این حقیقت است که موفقیت واقعی، ریشه در تصمیمگیریهای منطقی، بلندمدت و پایدار دارد. این شرکت با ساختار غیرمتمرکز، مدیرانی مستقل، پرتفویی متمرکز اما تحلیلشده، و انباشت سرمایه حاصل از “فلو” بیمهای، به الگویی بیهمتا برای نسلهای متوالی سرمایهگذاران بدل شده است.
اگرچه آینده بدون وارن بافت برای بسیاری نگرانکننده است، اما سیستم فکری، تیم جانشینی و ساختار عمیقاً نهادینهشدهای که او بر جای گذاشته، نوید ادامه راهی را میدهد که نهتنها برای برکشایر، بلکه برای هر سرمایهگذار بلندمدت، ارزشمند و الهامبخش است.
✔️ بیشتر بخوانید: تفاوت میان سهام رشدی و سهام ارزشی چیست؟
سخن پایانی
برکشایر هاتاوی نمونهای نادر از شرکتی است که نهتنها از دل بحرانها و شکستهای صنعتی زاده شد، بلکه با تکیه بر اندیشهای متفاوت و رهبری بینظیر، به یکی از ستونهای اصلی بازار سرمایه جهانی تبدیل گشت. این شرکت، تجسم یک فلسفه سرمایهگذاری منضبط، جسورانه و در عین حال محافظهکارانه است؛ فلسفهای که بافت و تیمش طی دههها با صبوری و دقت پرورش دادهاند. از ساختار پیچیده و متنوع شرکتهای تابعه تا پرتفوی متمرکز سهام عام، از استفاده هوشمندانه از فلو بیمهای تا اعتماد به مدیران مستقل، همه و همه اجزایی از الگویی هستند که همچنان الهامبخش سرمایهگذاران در سراسر جهان است.
در نهایت، مطالعه داستان برکشایر هاتاوی صرفاً مرور تاریخچه یک شرکت موفق نیست؛ بلکه مواجهه با یک نگرش است؛ نگرشی که در زمانهی نوسانات شدید، وعدههای سریعالسیر ثروت و بازارهای هیجانی، یادآور میشود که ثروت پایدار از مسیر درک، تحلیل و صبر میگذرد. چه سرمایهگذار تازهکار باشید و چه مدیر مالی با تجربه، آنچه از برکشایر میآموزید، فراتر از اعداد و نمودارهاست: درسهایی درباره نظم ذهنی، فروتنی در برابر بازار، و اهمیت چسبیدن به اصول در هر شرایطی.
لطفا نظر و سوالات خود را درباره این مقاله ارسال کنید تا کارشناسان ما به شما پاسخ دهند.
برکشایر هاتاوی چه نوع شرکتی است؟
عاری شدن