وقتی با یک دیدگاه کاملا متفاوت از خود روبرو می شویم به دو طریق می توان به آن نگاه کرد: یا ما نگاهی متعصبانه داریم یا طرف مقابل.
حدس زدن اینکه افراد به طور غریزی کدام گزینه را انتخاب می کنند آسان است.
خوبی بازارها این است که کارت امتیاز دارند. شما باید آن قدر بر موضع خود مصر باشید که حاضر باشید مبلغ قابل توجه ای روی آن شرط بندی کنید. اما اگر خیلی لجوج باشید زیاد دوام نمی آورید.
بازار ها وسیله ای برای رسیدن به رشد شخصی هستند.
هیچ کس برای توسعه ی شخصی معامله نمی کند همه ی ما برای پول درآوردن معامله می کنیم. اما پول وسیله ای برای رسیدن به هدف است. هدف غایی به ناچار رسیدن به آزادی است. رهایی از بدهی، آزادی انجام آنچه می خواهیم، رهایی از اضطراب.
اینکه چقدر این سفر تجاری می تواند بر روی شخص تاثیر بگذارد را دست کم نگیرید. تواضع اوج سعادت است و هیچ چیزی نمی تواند به اندازه ی بازار فردی را فروتن کند.
کلیشه ای همیشگی در مورد معامله گران وجود دارد و فکر می کنم یکی از خطر ناک ترین موارد موجود تقلید آن است. تصور رایج این است معامله گر موفق باید کسی مثل گوردون گکو یا دیوانه ای دیگر که ریسک را به جان می خرد باشد.
من با معامله گران بزرگی ملاقات کرده ام و واقعا هر کدامشان با دیگری متقاوت هستند. بسیاری از آن ها وسواسی اند اما عمدتا بسیار فروتن و روشنفکر هستند.
کتاب های Wizards Market را بخوانید و خواهید دید که هیچ گوردون گکویی در آن ها یافت نمی شود. به عقیده ی من یکی از بزرگترین معامله گران حال حاضر Ray Dalio است. سرمایه ی او ۱۵.۴ میلیارد دلار ارزش دارد و اصل کارش بر مبنای گوش دادن و به چالش کشیده شدن است.
در اینجا به ذکر چند نقل قول از او می پردازیم:
” من عقاید خود را با پیدا کردن باهوش ترین افراد، به چالش می کشم تا بفهمم اشتباهاتم چه بوده است. چندان نتیجه گیری دیگران برایم مهم نیست بلکه دلایلی که منجر به آن نتیجه گیری شده برایم اهمیت بیشتری دارد. آن استدلال باید به عقلم بچسبد. بدین طریق، شانس تصمیم گیری درست خود را بالا می برم و از بسیاری از افراد بزرگ نکات خوبی آموختم. “
” همیشه نسبت به اینکه بیش از حد از خود مطمئن نباشم مراقب بوده ام و به طور موثری یاد گرفتم چطور با ندانسته های خود کنار بیایم: یا از طریق جمع آوری اطلاعات تا بالاخره به درجه ای از اطمینان برسم و یا از طریق از بین بردن قرار گرفتن در معرض خطرات ناشی از عدم آگاهی … من با واقعیت های خود دست و پنجه نرم کردم، در مورد پیامد های تصمیماتم تامل کردم و از این روند یاد گرفتم و خودم را بهتر کردم.”