تعریف قمار یا همان «گمبلینگ» ، شرطبندی روی رخدادی احتمالی است که خروجیاش تصادفی بوده و در اغلب موارد بازده انتظاری منفی دارد. با این وجود تعیین مرز بین معاملهگری یا قمار، ساختاری بسیار پیچیدهتر خواهد داشت. بسیاری از معاملهگران بدون اینکه خبر داشته باشند در حال قمار هستند، معامله کردن به روش یا دلیلی خاص که کاملا متفاوت از موفقیت در این بازار است. اما تفاوت معاملهگری با قمار در چیست؟
معاملهگری و قمار دو اصطلاحی هستند که با واکنشهای گستردهای از سوی مردم روبهرو هستند. از طرفی معاملهگران نمیخواهند که با قماربازان مورد مقایسه قرار گیرند و از طرف دیگر قماربازان حرفهای کارشان را مشابه معاملهگری میدانند. نوسانات بالا دربازار رمزارزها باعث شده که خیل عظیمی از معاملهگران برای کسب بازدهی بالا در مدتی کوتاه به قمار روی بیاورند. فقدان علم تکنیکال و استراتژی مشخص در کنار اعتیاد به کسب بازدهی سریع، مشخصههای یک معاملهگر قمارباز است.
فرض کنید پلت فرم معاملاتی بایننس یا کوینبیس خود را باز میکنید و یک ارز دیجیتال را خرید میکنید و برنامه را میبندید، در ادامه شبی را با بیخوابی و ترسولرز زیاد و چک کردن مداوم صفحه گوشی سپری میکنید. وقتی بالاخره صبح از خواب بیدار میشوید کاملا خوابآلود و خسته هستید.
علت این احساس و رفتار چیست؟ آیا طبیعی است که چنین حسی داشته باشید؟ آیا همه سرمایهگذاران بعد از خریدوفروش چنین احساسی را تجربه میکنند؟ آیا این رفتار میتواند همانند اعتیاد خطرناک باشد؟ یا به علت حجم بالای سرمایه درگیر، معامله در بازار ارز میتواند قمار باشد؟
سؤالات بسیاری میتوان پرسید اما پاسخ به آنها چندان آسان نیست. در ادامه ریشه این موضوع را بررسی میکنیم. در این مقاله به راههای پنهانی میپردازیم که معاملهگری را به قمار تبدیل میکنند، همچنین به محرکهایی که شخص را وادار به انجام معامله (و احتمالا قمار) میکنند، اشاره خواهیم داشت.
نکات کلیدی: افرادی که در معاملات خود به قمار کشش دارند دو ویژگی اصلی دارند:
|
معاملهگری در برابر قمار (Trading Vs Gambling)
قمار (گمبلینگ) ، شرطی است که نتیجه آن مشخص نیست. برای اینکه عملی قمار محسوب شود سه شرط باید احراز شود، پول درگیر باشد، ریسک وجود داشته باشد و در صورت وقوع رویدادی خاص جایزهای به دست بیاید.
قمار از ابتدای تاریخ وجود داشته است. ابتداییترین قمار با طاسی ۶ وجهی، حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در بینالنهرین انجام میشد. حدودا از قرن ۹ بازیهای کارتی رواج یافتند و باعث خلق بازیهای کارتی مدرن امروزی شدند. در طول تاریخ قمار شکلهای مختلفی به خود گرفته است، نظیر شرطبندی روی بازیها، شرطبندی متقابل (نفرات برتر برنده هستند، نظیر مسابقات اسبدوانی) و شرطبندی در کازینوها.
معاملهگری اما شامل خریدوفروش ابزارهای معاملاتی نظیر سهام، اوراق، جفت ارزها، ارزهای دیجیتال و غیره است. انواع متفاوتی از معاملات مانند معاملات با فرکانس بالا، معاملات روزانه و غیره وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خود را دارند.
ازنظر تاریخی معامله ابزارهای مالی در قرن ۱۷ پس از توافق بازرگانان بهمنظور تشکیل شرکتهای سهامی آغاز شد. در سال ۱۶۰۲ شرکت هند شرقی هلند اولین سهام کاغذی قابل معامله را ثبت کرد. این حرکت انقلابی بهتدریج در سراسر جهان گسترش یافت و منجر به ایجاد بورس اوراق بهادار لندن در سال ۱۷۷۳ شد.
تمایلات پنهان به قمار
پذیرش تمایل به قمار در افرادی که اعتقادی به چنین رفتاری در خود ندارند اما نشانههای آن را بروز میدهند، بسیار سخت است. در این موارد کشف انگیزه نهفته در پشت اعمال، میتواند در تغییر روش تصمیمگیری بسیار مؤثر باشد.
قبل از پرداختن به تمایلات قمارگونه حین معاملات، گرایشی واضح در بسیاری از افراد حتی قبل از اینکه معاملهای باز کنند، وجود دارد. تاثیر این گرایش روی معاملهگران تا زمانی که تجربه کسب کنند و به عضوی عادی در بازار تبدیل شوند، ادامه خواهد داشت.
تایید اجتماعی
برخی افراد ممکن است حتی علاقهای به معامله یا سرمایهگذاری در بازارهای مالی نداشته باشند، اما فشار اجتماعی آنها را به این کار وادار میکند. مخصوصا زمانی که همه در مورد بازار صحبت میکنند (که اغلب در فاز نهایی صعود رخ میدهد). فرد برای اینکه در حلقه اجتماعی خود مورد تائید باشد تحتفشار قرارگرفته و درنهایت تن به این امر میدهد تا به عقاید دیگران بیتوجهی نکرده و احساس تنهایی نکند.
معاملهگری برای آرام کردن فشارهای اجتماعی بهخودیخود قمار نیست، به شرطی که فرد بداند که در حال انجام چهکاری است؛ اما انجام معاملات بدون داشتن کوچکترین درکی از دنیای سرمایهگذاری قمار است. چنین فردی دانش لازم برای ارزیابی سودآوری انتخابهایش را در اختیار ندارد.
متغییرهای بسیاری در بازار وجود دارد و درک نادرست معاملهگران و سرمایهگذاران از آنها به قمار منتهی میشود. تا زمانی که فرد به دانش لازم برای غلبه بر احتمال شکست دست نیافته، هر معامله او حکم قمار را خواهد داشت.
شباهتهای بین مفاهیم و احتمالات
مشخصا شباهتهایی بین معامله و قمار وجود دارد. یکی از کلیدیترین شباهتها الگوی روانشناختی مربوط به این دو مفهوم است. شانسی بودن هر دو مفهوم هم وجه اشتراک خوبی است اما نمیشود بیشازحد روی آن تأکید داشت. شانس ابزاری برای محاسبه احتمال رخدادی خاص است. در معاملهگری و قماربازی هر تصمیم بر اساس احتمال رخدادی خاص است و در انتخاب بین گزینهها نقش مهمی دارد.
هر شخص قماربازی قبل از تصمیمگیری باید شانس رخداد هر انتخاب را بداند؛ هرچه شانس آن انتخاب بیشتر باشد احتمال وقوع هم به نسبت بیشتر خواهد بود. شانس نشاندهنده پاداش قابل دریافت نیز است. هرچه شانس بالاتر باشد پاداش دریافتی هم بیشتر خواهد بود و برعکس. در معاملهگری اما هرچه احتمال موفقیت معاملهای بیشتر باشد پاداش دریافتی کمتر خواهد بود و اگر احتمال موفقیت معامله کم باشد پاداش دریافتی احتمالا بالا خواهد بود.
پس شانس عنصر جداییناپذیر در معاملهگری و قماربازی است و افراد قبل از ورود به معامله یا شرطبندی باید گزینههایی که شانس مطلوبی دارند را شناسایی کرده باشند.
برای اینکه شانس برنده شدن شما بیشتر شود، در معاملهگری توصیه میشود معاملات کمتر با احتمال موفقیت بیشتری را داشته باشید؛ اما قماربازان کهنهکار توصیه میکنند که به بازیهایی ورود کنید که نسبت به میزبان (شخص یا سازمان برگزارکننده) برتری داشته باشید. معاملهگران و قماربازان باید منضبط و پایبند به استراتژی باشند و بدانند که در کجا باید جلوی ضرر بیشتر را بگیرند.
تفاوت بین معاملهگری و قمار
علیرغم شباهتهای معاملهگری و قمار، این دو مفهوم تفاوتهایی نیز دارند. برجستهترین تفاوت این دو، مقدار انتظارات منفی در قمار است. مقدار انتظارات منفی بدین معناست که در بلندمدت همواره میزبان (موسسه شرطبندی) برنده است، حتی اگر در برخی موارد بازنده باشد.
اما در معاملهگری یک استراتژی اثباتشده این پتانسیل را دارد که مقدار انتظارات منفی را به مقدار انتظارات مثبت تبدیل کند. به همین دلیل است که بعضی از معاملهگران از یک ابزار معاملاتی خاص در مدتی مشخص، سودی دائم کسب میکنند. امکان استفاده از استراتژی معاملاتی و کسب مقدار انتظارات مثبت وجه تمایز اصلی معاملهگری و قمار است.
عوامل مؤثر در قمار
زمانی که فرد درگیر بازارهای مالی میشود، مقدار یادگیریاش از یک منحنی تبعیت میکند، که بر اساس بحث تایید اجتماعی که در بالا مطرح شد، شاید فرد در حال قمار به نظر برسد. این مطلب ممکن است برای تمام افراد صدق نکند. نحوه رفتار فرد در برابر بازار تعیین میکند که آیا این فرد به معاملهگری موفق تبدیل خواهد شد یا یک قمارباز دائم خواهد بود. این ویژگیها بهراحتی نادیده گرفته میشوند اما بر گرایش معاملهگر به قمار تاثیر دارند.
قمار (معامله) برای ایجاد هیجان
معاملات ضررده نیز حتی میتوانند احساس رضایت یا قدرت را در فرد برانگیزانند، بهخصوص وقتیکه در مورد تایید اجتماعی صحبت میکنیم. اگر همه افراد حاضر در حلقه اجتماعی ضرر کنند، شخص میتواند با داستان خاص ضرر خود، وارد گفتگو شود.
زمانی که فرد برای هیجان یا تایید اجتماعی معامله میکند، بهاحتمال بسیار بالایی بجای روشی هدفمند و آزمایششده در حال قماربازی است. معامله در بازارهای مالی هیجانانگیز است و باعث میشودکه این شخص به شبکه جهانی معاملهگران و سرمایهگذاران با ایدهها، باورها و پیشینه مختلف متصل شود. درجا زدن در مفهوم معامله، هیجان یا امواج احساسی، مسلما میتواند از دستیابی به روشی سیستماتیک و هدفمند جلوگیری کند.
نکته: سفتهبازی یا معاملهگری، انجام معاملات متعدد با ریسک بالا است که بازده کلیاش مثبت است. اما بازده قمار همواره منفی است، حتی اگر برخی در کوتاهمدت خوششانس بوده و سود ببرند. |
قمار و سوگیریهای روانشناختی
سوگیری شناختی در بین قماربازان بسیار رایج است که میتواند تفکر منطقی را مختل کند. مهمتر از این خوشبینی بیش از اندازه است که باعث میشود قمارباز احتمال رخدادی را بیش از اندازه تخمین بزند. همچنین سوگیری بیمیلی منجر به آن میشود که معاملهگر برای شرطبندی علیه نتیجه دلخواه خود مردد شود.
عدم تمایل به شرطبندی علیه نتیجه دلخواه، دیگر به احتمالات وابسته نبوده و ترجیحات قمارباز است که آن را تعیین میکند، مانند شرطبندی روی برد تیمهای موردعلاقه. در اینجا فرد چون به یک تیم علاقه احساسی دارد، نمیتواند بر روی باخت آن شرطبندی کند.
قماربازان دچار سوگیری مثبت، تمرکز خود را بر روی آخرین اطلاعات میگذارند که به اشتباه مونتکارلو نیز معروف است. این سوگیری بیان میکند که اگر رخدادی بیشازحد تکرار شود احتمال وقوع آن کم میشود. این اشتباه در واقعه مونتکارلو در سال ۱۹۱۳ بهخوبی اثبات شد و با همین نام از آن یاد میشود. در رویداد مونت کارلو، هنگام بازی رولت روسی توپ چند بار پیاپی در خانه سیاه میافتد. درنتیجه قماربازان فکر میکنند که بهزودی نوبت خانه قرمز خواهد شد و روی آن شرط میبندد. در ادامه توپ ۲۷ بار دیگر هم در خانه سیاه فرود میآید و قماربازان میلیونها دلار از دست میدهند.
سایر سوگیریهای روانشناختی مرتبط با قمار شامل ترجیح نتایج محتمل و سوگیری تناسب است که باعث میشوند قمارباز در یک نمونه بسیار بزرگ، گزینههایی که احتمال بسیار پایینی دارد را انتخاب کند.
معاملهگری برای سود، نه بر اساس سیستم معاملاتی
معامله بر اساس روشی سیستماتیک در تمام سناریوهای مبتنی بر شانس اهمیت دارد. معامله برای سود به نظر منطقیترین دلیل ممکن برای معامله است. اگر سود کسب نمیکنید اصلا چرا معامله میکنید؟ اما این اعتقاد و معامله به این دلیل، یک نقص اساسی پنهان دارد.
اگر کسب سود نتیجه کلی مطلوب برای ما باشد، معامله برای کسب سود در عمل میتواند ما را از کسب سود دورتر کند. اگر انگیزه اصلی در معامله فقط کسب سود باشد احتمال بروز این سناریو بسیار بالا است:
تیلور احساس میکند که سهمی در وضعیت اشباعفروش است و آن را میخرد. سهم همچنان به سقوط خود ادامه داده و او وارد ضرر میشود. تیلور بجای اینکه متوجه اشتباه خودش شود، به ماندن در معامله ادامه میدهد تا سهم برگردد و کسب سود کند (یا حداقل سربهسر خارج شود). تمرکز این فرد بر برنده شدن او را در موقعیتی قرار داده که نمیتواند از معامله ضررده خود خارج شود، چراکه این کار به معنای اعتراف به شکست است.
آیا به جای معامله کردن قمار می کنید؟
همانطور که گفته شد، با توجه به شباهتهای دو مفهوم قمار و معاملهگری، یک معاملهگر بهآسانی میتواند بجای معامله درگیر قمار شود. برای اینکه متوجه شوید در حال چهکاری هستید چند نشانه وجود دارد.
نخست، ورود به معاملات بر اساس داغ بودن بحث آن بین عموم مردم شاخص خوبی است، بخصوص اینکه اگر خود معاملهگر هم نتواند تصمیم درستی بگیرد.
نشانه دوم تصمیمگیری بر اساس احساسات و بیتوجهی به منطق است. ورود به معامله باهدف همیشه برنده بودن ممکن است نشانه قمار باشد. همیشه برنده بودن استدلالی غیرمنطقی است چرا که باعث مخدوش نمودن قضاوت معاملهگر و ماندن در معاملهای ضررده میشود. اگر مقدار ضرر اندک باشد و از آن درس گرفته شود، ضرر کردن تبدیل به بخش جداییناپذیر یک سیستم معاملاتی خوب میشود.
یکی دیگر از نشانههای اینکه بجای معاملهگری در حال قمار هستید عدم توجه به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال است. چنین معاملهگری اغلب اشتباهات یک قمارباز را انجام میدهد. اشتباه مونتکارلو یا تقدم ترجیحات شخصی بر تحلیل تکنیکال و فاندامنتال نمونههایی از این دست هستند.
معاملهگران خوب ضررهای بسیاری متحمل میشوند، آنها بهاشتباه خود اعتراف کرده و ضررهای خود را کوچک نگه میدارند. عدم نیاز به برنده بودن در تمام معاملات و قبول زیان در شرایط منطقی باعث میشود که در مجموع معاملاتشان سودده باشد. نگهداری معاملات زیانده پس از تغییر شرایط ورود اولیه به این معناست که معاملهگر در حال قمار است و روش سیستماتیک درستی ندارد.
ریسک بازار رمزارزها یکی از مهمترین سؤالاتی است که اخیرا در بین سرمایهگذاران مطرحشده است.
جیک هیل، مدیرعامل شرکت DebtHammer، معتقد است که این بازار توسط عواملی مصنوعی مثل توئیتهای یک شخص میلیاردر قابل جهتدهی است.
مایکل شی، مشاور مالی شرکت Applied Capital، به علت نوسانات بالای این بازار به سرمایهگذاران خرد توصیه میکند از این بازار دوری کنند.
اینکه عملکرد قمارگونه در معاملات مسلما به زیان فرد است یک واقعیت اثباتشده است. یکی از بازارهایی که این رفتار بهکرات یافت میشود بازار رمزارزها است. رواج این رفتار منجر به بحران قمار اعتیادگونه در این بازار میشود که هزینه سنگینی برای معاملهگران خواهد داشت. با توجه به سهولت دسترسی و باز بودن ۲۴ ساعته بازار کریپتوکارنسی، این پدیده بهعنوان «ترویج کوکائینگونه قمار» توصیف شده است. همچنین عدم وجود موانع کافی، ورود افراد به این بازار را بسیار آسان کرده و به بیثباتی آن دامن زده است.
طبق اظهارات تونی مارینی، مشاور اول بخش اعتیاد به رمزارزها در بیمارستان Castle Craig شهر Peebles، تخمین دقیق افراد معتاد به این بازار کاری غیرممکن است. مارینی خاطرنشان کرد که همه در مورد سودهای خود در این بازار صحبت میکنند و مردم از کسانی که سرمایه خود را ازدستدادهاند چیزی نمیشنوند.
در انتها
معاملهگری و قمار شاید همانند سیبی باشند که از وسط به دو نیم قسمت شده اما تفاوتهایی دارند که آن را از هم متمایز میکند.
مواردی نظیر برنده بودن میزبان (موسسه یا شخص) و مقدار انتظارات منفی در قمار که با استفاده از استراتژی قدرتمند و پایبندی به آن در معاملهگری به مقدار انتظارات مثبت تبدیل میشود، از جمله تفاوتهایی است که این دو مفهوم از یکدیگر دارند.
اگر معاملهگر زیان بالایی در معاملات خود دارد ممکن است به دلیل رفتار قمار گونه وی باشد. چشمپوشی از تحلیل بنیادی و تکنیکال و معامله بر اساس شایعات یکی از شاخصترین نشانههای معاملات قمار گونه است. یک معاملهگر باید به سوگیریهایی که در ذات قمار وجود دارد، توجه کند.
تمایل به قمار بسیار عمیقتر از چیزی است که فکر میکنید و این مساله در چارچوب تعاریف استاندارد نمیگنجد. قمار میتواند برای تایید اجتماعی یا مقبولیت در حلقه اطرافیان باشد که منجر به ورود شخص به دنیایی میشود که اطلاعات کمی نسبت به آن دارد.
قمار در بازارهای مالی در افرادی که به دنبال هیجان بالای نوسانات و واکنشهای بازار هستند کاملا مشخص است. درنهایت، اتکا به رفتاری احساسی و نگرش همیشه برنده بجای دستیابی به روشی سیستماتیک، نشان میدهد که فرد در حال قمار بوده و در طولانیمدت موفق نخواهد بود.
سلام.از نظر فنی بسیار جالب بود که فاصله قمار ومعامله تجاری را توضیح دادین وای کاش از نطر شرعی نیز تفاوت این دو را توضیح میدادین