مکانیزم قیمت‌گذاری در بازار اوراق قرضه: از مبانی تا تحلیل پیشرفته

زمان مطالعه: 19 دقیقه

مکانیزم قیمت‌گذاری در بازار اوراق قرضه: از مبانی تا تحلیل پیشرفته

بازار اوراق قرضه، مانند یک بازی بیس‌بال حرفه‌ای، میدان رقابتی است که در نگاه اول ممکن است پیچیده و حتی کسل‌کننده به نظر برسد. اما برای آن‌هایی که قوانین و استراتژی‌هایش را می‌شناسند، این بازار نه‌تنها هیجان‌انگیز، بلکه پر از فرصت‌های طلایی است. از اوراق خزانه‌داری آمریکا گرفته تا اوراق پرریسک شرکتی، هر ابزار مالی در این عرصه قواعد خاص خود را دارد که تعیین می‌کند چگونه قیمت‌گذاری شود و چه ارزشی برای سرمایه‌گذاران به ارمغان آورد. درک این قواعد، کلید ورود به یکی از بزرگ‌ترین و پویاترین بازارهای مالی جهان است که روزانه میلیاردها دلار در آن جابه‌جا می‌شود.

اهمیت این بازار فراتر از اعداد و ارقام است؛ اوراق قرضه نبض اقتصاد جهانی را در دست دارند. آن‌ها نه‌تنها نشان‌دهنده اعتماد سرمایه‌گذاران به دولت‌ها و شرکت‌ها هستند، بلکه به‌عنوان معیاری برای سنجش سلامت مالی عمل می‌کنند. وقتی نرخ بهره تغییر می‌کند یا اعتبار یک ناشر زیر سؤال می‌رود، این بازار اولین جایی است که واکنش نشان می‌دهد. در این مقاله، سفری به قلب مکانیزم قیمت‌گذاری اوراق قرضه خواهیم داشت تا ببینیم چگونه این ابزارها ارزش‌گذاری می‌شوند و چرا فهم این فرایند برای هر کسی که به دنیای مالی چشم دوخته، ضروری است.

طبقه‌بندی بازار اوراق قرضه: بازیگران اصلی و تنوع ابزارها

مکانیزم قیمت‌گذاری در بازار اوراق قرضه: طبقه‌بندی اوراق قرضه

بازار اوراق قرضه، مانند یک اکوسیستم مالی گسترده، از بازیگران متنوع و ابزارهای پیچیده‌ای تشکیل شده است که هر یک نقش خاص خود را در اقتصاد جهانی ایفا می‌کنند. این بازار، که حجم آن در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۱۳۰ تریلیون دلار رسیده، محلی است برای تأمین مالی دولت‌ها، شرکت‌ها و پروژه‌های زیرساختی، و در عین حال، پناهگاهی برای سرمایه‌گذارانی که به دنبال بازده مطمئن یا ریسک‌پذیری حساب‌شده هستند. تنوع اوراق قرضه، از امن‌ترین دارایی‌ها تا پرمخاطره‌ترین ابزارها، این بازار را به یکی از پویاترین عرصه‌های مالی تبدیل کرده است. در ادامه، با معرفی انواع اصلی اوراق قرضه و نقش آن‌ها، تصویری روشن از این میدان بازی ترسیم می‌کنیم.

  • اوراق خزانه‌داری ایالات متحده (U.S. Treasuries) نقطه شروع این طبقه‌بندی هستند. این اوراق، که توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا منتشر می‌شوند، به‌عنوان امن‌ترین سرمایه‌گذاری جهان شناخته می‌شوند، زیرا پشتوانه آن‌ها اعتبار دولت ایالات متحده است. از اسناد کوتاه‌مدت (T-Bills) گرفته تا اوراق بلندمدت ۳۰ ساله (T-Bonds)، این ابزارها معیاری برای نرخ‌های بدون ریسک در بازار جهانی فراهم می‌کنند و نقشی حیاتی در سیاست‌های پولی و تنظیم نقدینگی ایفا می‌کنند. در مارس ۲۰۲۵، با توجه به افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو برای مهار تورم، بازده این اوراق به سطحی جذاب رسیده و تقاضا برای آن‌ها همچنان بالاست.
  • اوراق قرضه شرکتی (Corporate Bonds)، اما، داستان متفاوتی دارند. این اوراق توسط شرکت‌ها برای تأمین مالی پروژه‌ها یا عملیات جاری منتشر می‌شوند و بر اساس اعتبار ناشر به دو دسته تقسیم می‌شوند: «درجه سرمایه‌گذاری» (Investment-Grade) و «بازده بالا» (High-Yield). اوراق درجه سرمایه‌گذاری، که از سوی شرکت‌های باثبات مانند اپل یا مایکروسافت عرضه می‌شوند، ریسک کمتری دارند و بازده متوسطی ارائه می‌دهند. در مقابل، اوراق قرضه با بازده بالا یا به اصطلاح «اوراق قرضه بنجل» (Junk Bonds)، توسط شرکت‌هایی با اعتبار پایین‌تر منتشر می‌شوند. این اوراق با وعده بازده بالاتر، ریسک بیشتری به همراه دارند و در شرایط اقتصادی ناپایدار، مانند نوسانات اخیر بازار انرژی در سال ۲۰۲۵، می‌توانند نوسانات شدیدی را تجربه کنند.
  • در گوشه‌ای دیگر، اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (Mortgage-Backed Securities – MBS) قرار دارند که مانند سبدی از وام‌های مسکن عمل می‌کنند. این اوراق جریان نقدی خود را از اقساط ماهانه وام‌گیرندگان تأمین می‌کنند و توسط نهادهایی مانند جینی می (Ginnie Mae) یا فردی مک (Freddie Mac) پشتیبانی می‌شوند. نقش آن‌ها در بازار، تأمین نقدینگی برای بخش مسکن است، اما پیچیدگی‌شان در پیش‌بینی پرداخت‌ها، آن‌ها را به ابزاری حساس به تغییرات نرخ بهره تبدیل کرده است. به همین ترتیب، اوراق بهادار با پشتوانه دارایی (Asset-Backed Securities – ABS) از جریان نقدی دارایی‌هایی مانند وام‌های خودرو یا بدهی‌های کارت اعتباری تغذیه می‌کنند. این اوراق تنوع بی‌پایانی دارند و در سال‌های اخیر، با افزایش دیجیتالی‌سازی، حتی اجاره تجهیزات فناوری نیز به پشتوانه آن‌ها اضافه شده است.
  • اوراق قرضه دولتی (Agency Bonds) و اوراق قرضه شهرداری (Municipal Bonds) نیز بازیگران مهمی هستند. اولی توسط نهادهای تحت حمایت دولت، مانند فانی می (Fannie Mae)، برای حمایت از وام‌های مسکن منتشر می‌شود و دومی توسط دولت‌های محلی برای پروژه‌های عمومی مانند ساخت پل‌ها یا مدارس استفاده می‌شود. اوراق شهرداری با مزیت معافیت مالیاتی در آمریکا، جذابیت ویژه‌ای برای سرمایه‌گذاران داخلی دارند.
  • در نهایت، تعهدات بدهی تضمین‌شده (Collateralized Debt Obligations – CDOs) به‌عنوان ابزارهای پیچیده‌تر وارد میدان می‌شوند. این اوراق، که از ترکیب MBS، ABS یا سایر بدهی‌ها ساخته می‌شوند، لایه‌ای از ریسک و بازده را به بازار اضافه می‌کنند و اغلب مورد توجه صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه قرار می‌گیرند.

هر یک از این ابزارها، با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود، بخشی از پازل بزرگ بازار اوراق قرضه را تکمیل می‌کنند. از امنیت خزانه‌داری گرفته تا ریسک‌پذیری CDOها، این تنوع نه‌تنها نیازهای مختلف سرمایه‌گذاران را برآورده می‌کند، بلکه انعطاف‌پذیری بازار را در برابر شوک‌های اقتصادی تقویت می‌کند. در بخش‌های بعدی، خواهیم دید که چگونه این ابزارها ارزش‌گذاری می‌شوند و چه عواملی قیمت آن‌ها را در این بازی پیچیده تعیین می‌کند.

✔️  بیشتر بخوانید: اوراق قرضه بنجل چیست؟ تفاوت‌ها، ویژگی‌ها و فرصت‌های سرمایه‌گذاری

دوره مستر کلاس طلا

جامع‌ترین دوره آموزشی طلا

این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سال‌ها تجربه در حوزه معامله‌گری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعه‌ای از معامله‌گران حرفه‌ای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معامله‌گر بهره‌مند خواهید شد.

مبانی قیمت‌گذاری اوراق قرضه: بازده و نرخ‌های کلیدی

بازار اوراق قرضه، با حجم چشمگیر معاملات و نقشی کلیدی در توازن اقتصاد جهانی، بر پایه محاسبات دقیقی بنا شده که به کمک آن‌ها ارزش هر ورق بهادار مشخص می‌شود. در مرکز این ساختار تحلیلی، دو مفهوم اساسی قرار دارند: بازده تا سررسید (Yield to Maturity – YTM) و نرخ‌های لحظه‌ای (Spot Rates). این دو معیار همانند نقشه و قطب‌نما، سرمایه‌گذاران را در مسیر ارزیابی ارزش اوراق هدایت می‌کنند و به آن‌ها امکان می‌دهند تصمیماتی مبتنی بر تحلیل، در بستری متغیر از نرخ بهره، ریسک اعتباری و انتظارات تورمی اتخاذ کنند. اکنون که در مارس ۲۰۲۵ با شرایطی همچون نرخ‌های بهره بالا از سوی فدرال رزرو و نوسانات پررنگ در بازارهای مالی مواجه هستیم، تسلط بر این مفاهیم برای تحلیلگران و سرمایه‌گذاران ضروری‌تر از همیشه است. در ادامه، به بررسی دقیق این دو ابزار خواهیم پرداخت.

بازده تا سررسید (Yield to Maturity – YTM)

بازده تا سررسید، یا همان YTM، شاخصی است که نرخ بازده کل مورد انتظار یک اوراق قرضه را، در صورتی که تا زمان سررسید نگه‌داری شود، نشان می‌دهد. این معیار، نه‌تنها سود کوپن‌های دوره‌ای (پرداخت‌های بهره) را در بر می‌گیرد، بلکه اصل سرمایه‌ای که در پایان سررسید بازپرداخت می‌شود را نیز لحاظ می‌کند.

در محاسبه YTM، همه این جریان‌های نقدی آتی با یک نرخ ثابت تنزیل شده و به ارزش فعلی تبدیل می‌شوند. نتیجه نهایی این فرآیند، قیمتی است که سرمایه‌گذار حاضر است امروز برای خرید آن اوراق پرداخت کند. YTM، به‌نوعی پاسخی است به این پرسش کلیدی: «اگر این اوراق را بخرم و تا پایان نگه دارم، بازده سالانه‌ام چقدر خواهد بود؟»

به عنوان مثال:
فرض کنید یک اوراق خزانه‌داری ۱۰ ساله آمریکا را با قیمت ۹۵ دلار می‌خرید، درحالی‌که ارزش اسمی آن ۱۰۰ دلار است و سالانه ۴ دلار سود (کوپن) می‌پردازد. شما هر سال ۴ دلار دریافت می‌کنید و در سال دهم ۱۰۰ دلار کامل پس می‌گیرید. حالا اگر نرخ YTM برای این اوراق ۴.۷٪ باشد، یعنی اگر با این نرخ تمام سودها و اصل سرمایه را به زمان حال برگردانیم (تنزیل کنیم)، مجموع آن دقیقاً می‌شود ۹۵ دلار—یعنی همان چیزی که امروز بابت خرید پرداخت کرده‌اید. این نرخ درواقع معیاری است برای اینکه ببینیم «آیا این اوراق، با توجه به قیمت فعلی‌اش، سرمایه‌گذاری خوبی هست یا نه».

اما این شاخص محدودیت‌هایی هم دارد. YTM فرض می‌کند که نرخ بهره در طول عمر اوراق ثابت باقی می‌ماند و همه پرداخت‌ها با همان نرخ تنزیل می‌شوند. این فرض، در دنیای واقعی با نرخ‌های متغیر و منحنی‌های بازده پیچیده، همیشه درست از آب در نمی‌آید. همینجاست که تحلیل‌گران حرفه‌ای ترجیح می‌دهند از نرخ‌های لحظه‌ای (Spot Rates) استفاده کنند تا تصویر دقیق‌تری از ارزش‌گذاری به دست آورند.

نرخ‌های لحظه‌ای (Spot Rates)

نرخ‌های لحظه‌ای، که به آن‌ها نرخ‌های بدون کوپن نیز گفته می‌شود، شیوه‌ای دقیق‌تر و چندلایه‌تر برای قیمت‌گذاری اوراق قرضه ارائه می‌دهند. این نرخ‌ها نشان می‌دهند که بازده مورد انتظار برای هر جریان نقدی خاص (مثلاً کوپن سال اول، دوم و…) چقدر است، اگر آن را به‌صورت جداگانه و بدون کوپن‌های بعدی بررسی کنیم. برخلاف YTM که همه پرداخت‌ها را با یک نرخ میانگین تنزیل می‌کند، در مدل نرخ‌های لحظه‌ای، هر پرداخت با نرخ مخصوص به زمان خودش به ارزش فعلی تبدیل می‌شود.

به عنوان مثال:
تصور کنید یک اوراق سه‌ساله با کوپن سالانه ۵٪ دارید. یعنی در سه سال آینده، سه بار ۵ دلار دریافت می‌کنید و در انتها اصل سرمایه ۱۰۰ دلار هم بازمی‌گردد. حال اگر نرخ لحظه‌ای برای سال اول ۴٪، سال دوم ۴.۲٪ و سال سوم ۴.۵٪ باشد، ما هر کدام از این پرداخت‌ها را جداگانه با نرخ مربوط به خودش تنزیل می‌کنیم. یعنی مثلاً ۵ دلار اول با نرخ ۴٪، ۵ دلار دوم با ۴.۲٪، و ۱۰۵ دلار نهایی (۵+۱۰۰) با ۴.۵٪ تنزیل می‌شود. این کار باعث می‌شود قیمت اوراق دقیق‌تر و مطابق با انتظارات بازار در زمان‌های مختلف محاسبه شود.

این روش، که به قیمت‌گذاری جریان نقدی (Cash Flow Pricing) معروف است، به‌ویژه در شرایط پیچیده‌ اقتصادی یا برای اوراق ساختاریافته مانند MBS یا CDOs اهمیت بیشتری دارد. در سال ۲۰۲۵، که بازار با ابهامات سیاست پولی و تحولات ژئوپلیتیکی مواجه است، استفاده از نرخ‌های لحظه‌ای برای مدل‌سازی دقیق ارزش اوراق، از حالت توصیه به یک ضرورت تبدیل شده است.

نرخ‌های لحظه‌ای همچنین پایه‌گذار منحنی بازده لحظه‌ای (Spot Yield Curve) هستند؛ ابزاری که رابطه بین نرخ‌های بدون ریسک و زمان سررسید را به تصویر می‌کشد. این منحنی، برخلاف YTM که تنها یک عدد ارائه می‌دهد، چشم‌اندازی پویا از ساختار نرخ‌های بهره فراهم می‌کند و به تحلیل‌گران کمک می‌کند تا تغییرات انتظارات بازار را در بازه‌های زمانی مختلف بررسی کنند. به‌عنوان نمونه، اگر منحنی شیب‌دار باشد، می‌توان پیش‌بینی کرد که بازار انتظار نرخ‌های بالاتر در آینده را دارد.

مقایسه و کاربرد

تفاوت اصلی بین YTM و نرخ‌های لحظه‌ای، در دقت و جزئی‌نگری آن‌هاست. YTM ابزار ساده‌تری برای مقایسه کلی بازده اوراق مختلف است و برای سرمایه‌گذاران معمولی یا هنگام مرور سریع بازار کارایی بالایی دارد. در مقابل، نرخ‌های لحظه‌ای امکان تحلیل دقیق‌تری را فراهم می‌کنند و برای اوراق با ویژگی‌های خاص، جریان‌های نقدی نامنظم، یا در شرایط بازار پرتلاطم، انتخاب حرفه‌ای‌تری محسوب می‌شوند.

در عمل، این دو ابزار مکمل یکدیگرند: YTM به‌عنوان نقطه شروع ارزیابی عمل می‌کند و نرخ‌های لحظه‌ای به شما اجازه می‌دهند تا نقشه‌ جزئی‌تری از آینده مالی اوراق در اختیار داشته باشید. در بخش‌های بعدی، بررسی خواهیم کرد که چگونه این مفاهیم در کنار مفاهیمی مانند اسپرد اعتباری و ارزش نسبی، نقشه‌برداری دقیق‌تری از ارزش‌گذاری اوراق را ممکن می‌سازند.

معیارهای قیمت‌گذاری: از خزانه‌داری تا منحنی‌های پیچیده

در بازار اوراق قرضه، قیمت‌گذاری صرفاً به محاسبه بازده‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه نیازمند استفاده از معیارهایی کلیدی است که همچون خط‌کش‌هایی دقیق، ارزش نسبی هر اوراق را مشخص می‌کنند و موقعیت آن را در میدان رقابت مالی تعیین می‌سازند. این معیارها، از اوراق خزانه‌داری ساده گرفته تا منحنی‌های پیچیده‌ای مانند سوآپ یا یورودلار، ستون فقرات تحلیل حرفه‌ای بازار به‌شمار می‌روند.

در مارس ۲۰۲۵، با نرخ بهره فدرال رزرو در حدود ۴.۵٪ و بازارهایی که همچنان زیر سایه سیاست‌های انقباضی و تورم مقاوم حرکت می‌کنند، نقش این معیارها در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری، حیاتی‌تر از همیشه است. در ادامه به بررسی رایج‌ترین معیارهای قیمت‌گذاری می‌پردازیم و نشان می‌دهیم چگونه مفاهیمی مانند درون‌یابی، به تکمیل تصویر کمک می‌کنند.

اوراق خزانه‌داری: معیار طلایی بازار

در صدر ابزارهای مقایسه‌ای، اوراق خزانه‌داری ایالات متحده (U.S. Treasuries) قرار دارند. این اوراق، که توسط دولت فدرال آمریکا منتشر می‌شوند، به دلیل اعتبار مالی بالا و ریسک نکول تقریباً صفر، به‌عنوان معیار «بدون ریسک» شناخته می‌شوند. بازده این اوراق، پایه‌ای برای سنجش سایر اوراق است.

برای نمونه، اوراق خزانه‌داری ۱۰ ساله، که بازده آن در حال حاضر حدود ۴.۷٪ است، اغلب به‌عنوان مرجع برای قیمت‌گذاری اوراق شرکتی با سررسید مشابه به کار می‌رود.

منطق این سنجش روشن است: اگر دولت آمریکا برای اوراق ۱۰ ساله‌اش ۴.۷٪ سود بدهد، هر شرکت یا نهادی که ریسک بالاتری دارد، باید بازدهی بیشتر از این ارائه کند تا سرمایه‌گذار را به خرید ترغیب کند. در این میان، اوراق موسوم به On-the-Run Treasuries (اوراق جدیداً منتشرشده)، به‌دلیل نقدشوندگی بالا و پذیرش گسترده، به‌ویژه محبوب‌اند.

به زبان ساده‌تر:  اوراق خزانه‌داری مثل یک متر استاندارد هستند. چون دولت آمریکا معمولاً به تعهداتش عمل می‌کند، نرخ سود این اوراق می‌شود نقطه شروع برای سنجیدن همه چیز دیگر. مثلاً اگر یک اوراق شرکتی سودی کمتر از خزانه‌داری بدهد، چرا باید کسی آن را بخرد؟

منحنی‌های معیار: نقشه‌ راه بازده‌ها

وقتی دامنه سررسیدها یا ویژگی‌های اوراق پیچیده‌تر می‌شود، استفاده صرف از یک اوراق خزانه‌داری به‌تنهایی کافی نیست. در این‌جا، منحنی‌های معیار (Benchmark Curves) وارد صحنه می‌شوند. مهم‌ترین آن‌ها، منحنی بازده خزانه‌داری (Treasury Yield Curve) است که با اتصال بازده اوراق خزانه‌داری با سررسیدهای مختلف – از سه‌ماهه تا ۳۰ ساله – ساخته می‌شود. این منحنی، نمایی از رابطه میان بازده و زمان است.

برای مثال، در مارس ۲۰۲۵، این منحنی شیب ملایمی دارد که نشان‌دهنده پیش‌بینی بازار برای حفظ نرخ‌های بهره بالا در بلندمدت است. اما چون خزانه‌داری فقط در برخی سررسیدهای خاص (مثلاً ۲ یا ۵ یا ۱۰ سال) اوراق منتشر می‌کند، برای سایر نقاط (مثلاً ۷ سال) داده مستقیمی وجود ندارد. در این موارد، از درون‌یابی (Interpolation) استفاده می‌شود؛ روشی ریاضی برای تخمین نرخ در نقاط بینابینی، که منحنی را کامل، هموار و قابل‌استفاده می‌سازد.

به عبارت ساده‌تر: منحنی بازده مثل یک نقشه است که می‌گوید سود اوراق در سال‌های مختلف چقدر است. چون همه سال‌ها اوراق مخصوص ندارند، با وصل کردن نقاط موجود، سود بقیه سال‌ها را هم تخمین می‌زنند تا نقشه کامل شود.

منحنی سوآپ و یورودلار: ابزارهای پیچیده‌تر برای بازارهای پیچیده‌تر

در گام بعد، منحنی‌هایی مانند منحنی سوآپ (Swap Curve) مطرح می‌شوند. این منحنی بر پایه نرخ‌های بهره قراردادهای سوآپ استخراج می‌شود – قراردادهایی که در آن، یک طرف نرخ بهره ثابت را با نرخ بهره شناور طرف مقابل مبادله می‌کند. منحنی سوآپ به‌ویژه در بازارهای بین‌المللی و برای اوراق شرکتی پیشرفته‌تر کاربرد دارد، زیرا بازتاب‌دهنده ریسک‌ها و انتظارات بخش خصوصی است.

برای مثال، یک اوراق شرکتی که قابل فراخوانی یا بازخرید است (Callable)، ممکن است بر اساس منحنی سوآپ قیمت‌گذاری شود تا خزانه‌داری، چون نوسانات نرخ بهره در قراردادهای سوآپ بهتر می‌توانند ریسک این نوع اوراق را منعکس کنند. همچنین، منحنی نرخ لحظه‌ای خزانه‌داری (Spot Rate Treasury Curve) که از نرخ‌های بدون کوپن مشتق می‌شود، و منحنی یورودلار (Eurodollar Curve) مبتنی بر قراردادهای فیوچرز یورودلار – نیز در این فهرست جای دارند.

به بیان ساده‌تر: منحنی سوآپ مثل یک نقشه پیشرفته‌تر است که بازار خصوصی را هم در نظر می‌گیرد. گاهی اوراق خاص مثل اوراق قابل بازخرید با این نقشه قیمت‌گذاری می‌شوند چون دقیق‌تر نشان می‌دهد که سود مورد انتظار چقدر است. منحنی یورودلار هم مخصوص بازارهای خارج از آمریکا است.

پیچیدگی‌ها و کاربردها: انتخاب ابزار مناسب برای هر اوراق

انتخاب معیار قیمت‌گذاری مناسب، بستگی به نوع اوراق دارد. اوراق شرکتی ساده معمولاً بر اساس بازده خزانه‌داری با سررسید مشابه سنجیده می‌شوند. اما برای اوراقی با ویژگی‌های پیچیده‌تر – مانند اوراق قابل بازخرید، اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (MBS) یا ابزارهای مشتقه – استفاده از منحنی‌های پیشرفته‌تری مانند منحنی سوآپ یا منحنی نرخ لحظه‌ای ضروری است.

از سوی دیگر، درون‌یابی تنها ابزاری برای پر کردن شکاف‌ها نیست؛ بلکه بستری فراهم می‌کند تا تحلیل‌گران بتوانند منحنی‌هایی پیوسته و هموار بسازند که امکان ارزش‌گذاری دقیق در هر نقطه زمانی را فراهم کند.

در سال ۲۰۲۵، با گسترش استفاده از ابزارهای مشتقه، پیچیدگی در طراحی اوراق ساختاریافته و رشد بازارهای بین‌المللی، اهمیت این معیارها بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. اما هدف نهایی تمام این ابزارها، یک چیز است: ارائه چارچوبی شفاف و دقیق برای ارزیابی ارزش اوراق، در بازاری که به‌طور مداوم در حال تحول است.

✔️  بیشتر بخوانید: اوراق قرضه شرکتی چیست؟ معرفی انواع اوراق قرضه شرکتی

اسپردها و ارزش نسبی: معیاری برای سنجش جذابیت اوراق

اسپردها و ارزش نسبی در قیمت‌گذاری اوراق قرضه

در بازاری که رقابت میان بازده و ریسک، پیوسته در جریان است، اسپردها (Spreads) به‌عنوان یکی از ابزارهای کلیدی تحلیل، نقش تعیین‌کننده‌ای در ارزیابی ارزش نسبی اوراق قرضه ایفا می‌کنند. اسپرد، تفاوت بین بازده یک اوراق با معیار مرجع آن – معمولاً اوراق خزانه‌داری با ریسک صفر – است. این تفاوت، همان چیزی‌ است که سرمایه‌گذار به‌عنوان «پاداش ریسک‌پذیری» در نظر می‌گیرد.

به بیان ساده‌تر، اگر دو اوراق از نظر سررسید یکسان باشند ولی یکی دولتی و بدون ریسک و دیگری شرکتی و پرریسک‌تر باشد، تفاوت بازده آن‌ها همان اسپرد است.

در مارس ۲۰۲۵، در شرایطی که نرخ بهره فدرال رزرو در سطح ۴.۵٪ تثبیت شده و بازارها با نوسانات ناشی از تورم، ریسک‌های ژئوپلیتیکی و فضای عدم اطمینان مواجه‌اند، تحلیل اسپردها بیش از پیش برای کشف فرصت‌های سودآور و درک ریسک‌های پنهان اهمیت پیدا کرده است.

اسپرد اسمی (Nominal Yield Spread)

اسپرد اسمی، ابتدایی‌ترین و پرکاربردترین نوع اسپرد، تفاوت میان بازده تا سررسید (YTM) یک اوراق قرضه و بازده معیار مرجع آن – معمولاً اوراق خزانه‌داری با سررسید مشابه – را اندازه‌گیری می‌کند. به عنوان مثال، اگر اوراق خزانه‌داری ۱۰ ساله بازدهی ۴.۷٪ داشته باشد و یک اوراق شرکتی ۱۰ ساله بازدهی ۵.۴۵٪، اسپرد اسمی ۷۵ واحد پایه (۰.۷۵٪) خواهد بود. این مقدار، بازده اضافی را که سرمایه‌گذار برای پذیرش ریسک ناشر دریافت می‌کند، منعکس می‌کند. به عبارت ساده‌تر، اسپرد اسمی نشان می‌دهد بازده یک اوراق قرضه نسبت به یک اوراق خزانه‌داری مشابه چقدر بیشتر است و این تفاوت، پاداش پذیرش ریسک اضافی را مشخص می‌کند.

در سال ۲۰۲۵، با افزایش نگرانی‌ها درباره پایداری مالی برخی شرکت‌های فناوری به دلیل کاهش تقاضای جهانی، اسپرد اسمی اوراق شرکتی این بخش به بیش از ۱۰۰ واحد پایه رسیده و جذابیت نسبی آن‌ها را در مقایسه با اوراق امن‌تر برجسته کرده است. این معیار، به دلیل سادگی، برای مقایسه سریع اوراق با سررسیدهای یکسان بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اسپرد بدون نوسان (Zero-Volatility Spread – Z-Spread)

اسپرد بدون نوسان یا Z-Spread، رویکردی پیشرفته‌تر از اسپرد اسمی ارائه می‌دهد. این معیار، مقداری ثابت است که با افزودن آن به هر نقطه از منحنی نرخ لحظه‌ای خزانه‌داری، ارزش فعلی جریان‌های نقدی اوراق با قیمت بازار آن برابر می‌شود. برخلاف اسپرد اسمی که تنها بازده کل را مقایسه می‌کند، Z-Spread اثر ساختار زمانی نرخ‌های بهره را در نظر می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، این اسپرد با بررسی نرخ‌های لحظه‌ای برای هر سال، بازده اضافی مورد نیاز را در هر مرحله محاسبه کرده و ارزش فعلی جریان‌های نقدی را با قیمت کنونی هماهنگ می‌کند.

فرض کنید یک اوراق شرکتی با قیمت ۹۸ دلار و کوپن ۵٪ دارید؛ اگر Z-Spread آن ۸۰ واحد پایه باشد، باید ۰.۸٪ به هر نرخ لحظه‌ای (مثلاً ۴٪ برای سال اول، ۴.۲٪ برای سال دوم) اضافه شود تا قیمت فعلی توجیه‌پذیر باشد. این روش، به‌ویژه در بازارهای متغیر سال ۲۰۲۵، برای اوراق با جریان نقدی ثابت دقت بیشتری فراهم می‌کند.

اسپرد تعدیل‌شده با آپشن (Option-Adjusted Spread – OAS)

اسپرد تعدیل‌شده با آپشن (OAS)، معیاری پیچیده است که برای اوراق قرضه قابل بازخرید یا دارای گزینه‌های خاص طراحی شده است. این اسپرد، مقداری ثابت است که پس از حذف اثر ارزش آپشن‌های نهفته (مانند امکان بازخرید زودهنگام توسط ناشر) به نرخ‌های لحظه‌ای اضافه می‌شود تا قیمت اوراق را توضیح دهد. OAS نوسانات نرخ بهره و احتمال پیش‌پرداخت را مدل‌سازی می‌کند و از میانگین‌گیری مسیرهای مختلف نرخ بهره به دست می‌آید. به عبارت ساده‌تر، این معیار با جدا کردن پیچیدگی‌های ناشی از ویژگی‌های خاص، مانند امکان بازخرید، بازده واقعی اضافی را نسبت به معیار مشخص می‌کند.

برای مثال، یک اوراق MBS با OAS ۶۰ واحد پایه در سال ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که پس از محاسبه ریسک پیش‌پرداخت وام‌های مسکن، این اوراق ۰.۶٪ بازده اضافی نسبت به خزانه‌داری ارائه می‌دهد. این معیار، برای اوراق ساختاریافته با رفتار غیرقابل پیش‌بینی، ابزاری ضروری است.

✔️  بیشتر بخوانید: اوراق قرضه قابل بازخرید چیست؟ مزایا، معایب و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری

حاشیه تنزیل (Discount Margin – DM)

حاشیه تنزیل (DM)، عمدتاً برای اوراق با نرخ شناور به کار می‌رود که کوپن‌های آن‌ها با نرخ‌های مرجع مانند SOFR تغییر می‌کند. این اسپرد، مقداری است که به نرخ پایه فعلی اضافه می‌شود تا جریان‌های نقدی آینده با قیمت بازار هم‌تراز شوند. از آنجا که کوپن این اوراق به‌طور مداوم تنظیم می‌شود، قیمت آن‌ها معمولاً نزدیک به ارزش اسمی (۱۰۰ دلار) باقی می‌ماند. به بیان ساده‌تر، حاشیه تنزیل با افزودن مقداری به نرخ پایه، بازده اضافی مورد نیاز را تعیین می‌کند تا ارزش جریان‌های نقدی با قیمت کنونی اوراق هم‌راستا شود.

برای مثال، اگر یک اوراق شناور با ۵۰DM واحد پایه معامله شود، یعنی ۰.۵٪ به نرخ پایه (مثلاً SOFR ۴٪) افزوده می‌شود تا بازده کل با قیمت فعلی منطبق شود. در سال ۲۰۲۵، با جایگزینی کامل LIBOR با SOFR، DM به معیاری حیاتی برای این اوراق تبدیل شده است.

کاربردها و ارزش نسبی

هر نوع اسپرد، بسته به ویژگی‌های اوراق، کاربرد متفاوتی دارد:

  • اسپرد اسمی برای مقایسه سریع
  • Z-Spread برای دقت در جریان‌های نقدی ثابت
  • OAS برای اوراق قابل بازخرید یا پیچیده
  • DM برای نرخ‌های شناور

در عمل، این معیارها به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهند جذابیت نسبی را ارزیابی کنند. برای مثال، اگر دو اوراق شرکتی با سررسید یکسان اسپردهای ۷۵ و ۹۰ واحد پایه داشته باشند، دومی ممکن است ارزش بهتری داشته باشد، به شرطی که سطح ریسکشان مشابه باشد. در بازار پویای ۲۰۲۵، اسپردها نه‌تنها ریسک را آشکار می‌کنند، بلکه فرصت‌های سرمایه‌گذاری را نیز برجسته می‌سازند.

رفتار انواع اوراق در قیمت‌گذاری: از اوراق خزانه‌داری تا CDOها

بازار اوراق قرضه، با تنوع گسترده‌اش، مانند یک ارکستر مالی است که هر ساز – از اوراق امن خزانه‌داری‌های تا اوراق پیچیده CDO – آهنگ خاص خود را در قیمت‌گذاری می‌نوازد. نحوه ارزش‌گذاری این اوراق به ویژگی‌های ذاتی آن‌ها، ریسک‌های مرتبط و معیارهای مرجع وابسته است. در مارس ۲۰۲۵، با نرخ بهره فدرال رزرو در محدوده ۴.۵٪ و اقتصاد جهانی که هنوز از پس‌لرزه‌های تورم و تنش‌های ژئوپلیتیکی متلاطم است، درک رفتار قیمت‌گذاری هر دسته از اوراق بیش از پیش اهمیت یافته است. در این بخش، با بررسی نحوه قیمت‌گذاری انواع اصلی اوراق و ارائه مثال‌های عملی، نشان می‌دهیم چگونه این ابزارها در میدان مالی ارزش‌گذاری می‌شوند.

  • اوراق خزانه‌داری ایالات متحده (U.S. Treasuries): اوراق خزانه‌داری، به‌عنوان معیار بدون ریسک، ساده‌ترین رفتار قیمت‌گذاری را دارند. این اوراق مستقیماً بر اساس بازده تا سررسید (YTM) و نرخ‌های لحظه‌ای ارزش‌گذاری می‌شوند و نیازی به اسپرد ندارند، زیرا خودشان مرجع هستند. برای مثال، اوراق خزانه‌داری ۱۰ ساله با ارزش اسمی ۱۰۰ دلار و کوپن ۴٪، در مارس ۲۰۲۵ با YTM ۴.۷٪ و قیمت ۹۵ دلار معامله می‌شود. به بیان ساده‌تر، قیمت این اوراق از طریق تنزیل جریان‌های نقدی (۴ دلار سالانه و ۱۰۰ دلار در سررسید) به نرخ جاری بازار محاسبه می‌شود. تغییرات نرخ بهره فدرال رزرو، مانند افزایش اخیر، مستقیماً بازده این اوراق را بالا می‌برد و قیمتشان را کاهش می‌دهد، و این پویایی آن‌ها را به شاخصی کلیدی برای سایر اوراق تبدیل می‌کند.
  • اوراق قرضه شرکتی (Corporate Bonds): اوراق شرکتی، با ریسک اعتباری بیشتر، معمولاً با اسپرد اسمی نسبت به اوراق خزانه‌داری هم‌سررسید قیمت‌گذاری می‌شوند. فرض کنید یک اوراق شرکتی ۱۰ ساله از شرکتی با رتبه اعتباری BBB، کوپن ۵.۵٪ و قیمت ۹۷ دلار دارد؛ اگر خزانه‌داری ۱۰ ساله بازده ۴.۷٪ داشته باشد، اسپرد اسمی این اوراق ۸۰ واحد پایه (YTM ۵.۵٪) است. اگر بخواهیم ساده‌تر بگوییم: این اسپرد نشان‌دهنده بازده اضافی است که برای جبران ریسک ناشر پرداخت می‌شود. در سال ۲۰۲۵، با افزایش عدم اطمینان در برخی صنایع، اسپرد این اوراق ممکن است گسترده‌تر شود و قیمت را تحت فشار قرار دهد.
  • اوراق قرضه با بازده بالا (High-Yield Bonds): اوراق با بازده بالا، یا «بنجل»، به دلیل ریسک بالای نکول، رفتار متفاوتی دارند. این اوراق اغلب با اسپرد اسمی قیمت‌گذاری می‌شوند، اما در شرایط بحرانی، ممکن است به قیمت دلاری فروخته شوند. مثلاً، یک اوراق با کوپن ۸٪ و سررسید ۵ سال، که ناشرش با مشکلات مالی روبه‌روست، ممکن است به جای اسپرد ۵۰۰ واحد پایه بالای خزانه‌داری (مثلاً ۹.۲٪)، به ۷۵ دلار معامله شود. به زبان روشن‌تر، در زمان افزایش ریسک، بازار به جای تمرکز بر بازده، قیمت نقدی را مبنا قرار می‌دهد که نشان‌دهنده تخفیف برای جبران مخاطره است.
  • اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (Mortgage-Backed Securities – MBS): MBSها به دلیل جریان نقدی متغیر (ناشی از پیش‌پرداخت وام‌ها)، با اسپرد تعدیل‌شده با آپشن (OAS) قیمت‌گذاری می‌شوند. فرض کنید یک MBS با عمر متوسط ۷ سال و OAS ۶۰ واحد پایه نسبت به منحنی خزانه‌داری دارید؛ این یعنی پس از محاسبه ریسک پیش‌پرداخت، بازده آن ۰.۶٪ بیش از خزانه‌داری است. به‌طور خلاصه‌تر، OAS اثر پیش‌پرداخت را جدا می‌کند تا بازده واقعی نمایان شود. در سال ۲۰۲۵، با نرخ‌های بهره بالا، پیش‌پرداخت‌ها کاهش یافته و این اوراق پایداری بیشتری نشان می‌دهند.
  • اوراق بهادار با پشتوانه دارایی (Asset-Backed Securities – ABS): ABSها، که به دارایی‌هایی مانند وام خودرو وابسته‌اند، اغلب با اسپرد اسمی نسبت به منحنی سوآپ قیمت‌گذاری می‌شوند. مثلاً، یک ABS با عمر متوسط ۳ سال و اسپرد ۷۰ واحد پایه نسبت به سوآپ ۳ ساله، بازده ۴.۸٪ (با فرض سوآپ ۴.۱٪) دارد. به بیان دیگر، این اسپرد بازده اضافی را با توجه به ریسک دارایی پایه تعیین می‌کند. افزایش تقاضا برای ABSهای مرتبط با فناوری در سال ۲۰۲۵، اسپردها را کمی فشرده کرده است.
  • اوراق قرضه دولتی (Agency Bonds): اوراق دولتی، مانند اوراق فانی می، معمولاً با اسپرد اسمی نسبت به خزانه‌داری قیمت‌گذاری می‌شوند، اما اگر قابل بازخرید باشند، از OAS استفاده می‌شود. یک اوراق دولتی ۵ ساله با اسپرد ۳۰ واحد پایه ممکن است بازده ۵٪ داشته باشد (خزانه‌داری ۴.۷٪). اگر بخواهیم به زبان ساده‌تری توضیح دهیم: این اسپرد ریسک اندک نهاد دولتی را نشان می‌دهد و OAS برای ویژگی‌های خاص تنظیم می‌شود.
  • اوراق قرضه شهرداری (Municipal Bonds): اوراق شهرداری، به دلیل معافیت مالیاتی، گاهی با بازده تا سررسید یا قیمت دلاری ارزش‌گذاری می‌شوند، اما نسبت بازده آن‌ها به خزانه‌داری معیاری رایج است. مثلاً، یک اوراق ۱۰ ساله با بازده ۳.۸٪ نسبت به خزانه‌داری ۴.۷٪، نسبت ۸۱٪ دارد. بنابراین، نسبت ارزش نسبی را با در نظر گرفتن مزیت مالیاتی مشخص می‌کند، که در سال ۲۰۲۵ همچنان جذابیت آن‌ها را حفظ کرده است.
  • تعهدات بدهی تضمین‌شده (Collateralized Debt Obligations – CDOs): CDOها، به دلیل پیچیدگی، با ترکیبی از OAS یا منحنی یورودلار قیمت‌گذاری می‌شوند. یک CDO با OAS ۱۲۰ واحد پایه ممکن است بازده ۵.۹٪ داشته باشد، که ریسک بالای دارایی‌های پایه را نشان می‌دهد. به زبان ساده‌تر، OAS ریسک‌های چندلایه را جدا می‌کند تا بازده واقعی آشکار شود. در سال ۲۰۲۵، تقاضا برای CDOهای باکیفیت‌تر افزایش یافته و اسپردها را متعادل کرده است.

بطورکلی، رفتار قیمت‌گذاری هر نوع اوراق، از سادگی خزانه‌داری تا پیچیدگی CDOها، به ریسک، جریان نقدی و معیار مرجع بستگی دارد. این تفاوت‌ها، در بازار متغیر ۲۰۲۵، ابزارهایی حیاتی برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند تا ارزش واقعی را تشخیص دهند و تصمیمات آگاهانه بگیرند.

روندهای اخیر بازار اوراق قرضه در سال ۲۰۲۵

بازار اوراق قرضه در سال ۲۰۲۵ تحت تأثیر عوامل کلیدی اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم و سیاست‌های پولی قرار دارد. تا مارس ۲۰۲۵، با توجه به داده‌های موجود و شرایط فعلی، این بازار شاهد پویایی‌هایی است که هم فرصت‌ها و هم چالش‌هایی را برای سرمایه‌گذاران به همراه داشته است. در این بخش، روندهای اخیر را با تمرکز بر نرخ بهره فدرال رزرو در محدوده ۴.۲۵٪ تا ۴.۵٪، تورم بالاتر از هدف ۲٪ فدرال رزرو و سیاست‌های پولی محتاطانه بررسی می‌کنیم.

نرخ بهره و تأثیر آن بر اوراق قرضه

فدرال رزرو در مارس ۲۰۲۵ نرخ بهره را در محدوده ۴.۲۵٪ تا ۴.۵٪ حفظ کرده است، پس از کاهش‌هایی که از سپتامبر ۲۰۲۴ آغاز شد. این تصمیم نشان‌دهنده رویکرد محتاطانه فدرال رزرو برای متعادل کردن رشد اقتصادی و کنترل تورم است. بازده اوراق خزانه‌داری ۱۰ ساله ایالات متحده، که معیاری کلیدی برای بازار اوراق قرضه است، در این ماه حول ۴.۲۵٪ تا ۴.۷٪ نوسان داشته است. افزایش بازده‌ها از اواخر ۲۰۲۴، که تا حدی به انتظارات تورمی و سیاست‌های پیشنهادی دولت جدید آمریکا (مانند تعرفه‌ها و کاهش مالیات) نسبت داده می‌شود، فشار نزولی بر قیمت اوراق قرضه وارد کرده است، زیرا قیمت و بازده رابطه معکوس دارند.
بطورکلی، نرخ‌های بهره بالاتر به معنای بازده بیشتر برای اوراق جدید است، اما ارزش اوراق موجود با کوپن پایین‌تر کاهش می‌یابد. این روند در سال ۲۰۲۵ سرمایه‌گذاران را به سمت اوراق با سررسید کوتاه‌تر یا اوراق با بازده بالا سوق داده است.

تورم و انتظارات بازار

تورم در ایالات متحده، بر اساس شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص PCE، همچنان بالای هدف ۲٪ فدرال رزرو قرار دارد و در محدوده ۲.۸٪ تا ۳.۲٪ نوسان می‌کند. گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که کاهش نرخ تورم متوقف شده و حتی نشانه‌هایی از فشارهای تورمی جدید، به‌ویژه به دلیل سیاست‌های تجاری پیشنهادی مانند تعرفه‌ها، مشاهده می‌شود. این شرایط انتظارات سرمایه‌گذاران را تغییر داده و تقاضا برای اوراق محافظت‌شده در برابر تورم (TIPS) را افزایش داده است، هرچند بازده واقعی اوراق TIPS (حدود ۲.۳٪ برای ۱۰ ساله) جذابیت آن‌ها را برای سود سرمایه محدود کرده است.
اگر بخواهیم ساده‌تر بگوییم، تورم بالاتر از حد انتظار، سرمایه‌گذاران را نگران کاهش قدرت خرید بازده ثابت اوراق کرده و آن‌ها را به سمت دارایی‌هایی با بازده تعدیل‌شده با تورم هدایت می‌کند.

سیاست‌های پولی و جهت‌گیری فدرال رزرو

فدرال رزرو در نشست مارس ۲۰۲۵ پیش‌بینی خود را برای رشد اقتصادی کاهش داده (از ۲.۱٪ به ۱.۷٪) و انتظارات تورمی را افزایش داده (از ۲.۵٪ به ۲.۸٪)، اما همچنان دو کاهش نرخ ۲۵ واحدی را برای سال پیش‌بینی می‌کند. این رویکرد محتاطانه، همراه با توقف صدور بدهی جدید خزانه‌داری به دلیل محدودیت سقف بدهی در اوایل ۲۰۲۵، نقدینگی موقتی به بازار تزریق کرده و بازده‌ها را اندکی کاهش داده است. با این حال، انتظار می‌رود با رفع محدودیت سقف بدهی در ماه‌های آتی، عرضه اوراق افزایش یابد و فشار صعودی بر بازده‌ها وارد شود.
به‌طور مختصر، سیاست پولی فدرال رزرو فعلاً در حالت انتظار و مشاهده است، اما افزایش عرضه اوراق در آینده می‌تواند بازده‌ها را بالا نگه دارد.

رفتار بازار اوراق در بخش‌های مختلف

  • اوراق خزانه‌داری: بازده ۱۰ ساله که از ۳.۹٪ در ابتدای ۲۰۲۴ به ۴.۷٪ در اوج خود رسید و اکنون حول ۴.۲۵٪ است، نشان‌دهنده ثبات نسبی اما با نوسان است. منحنی بازده تقریباً صاف شده و دیگر به شدت معکوس نیست، که نشان‌دهنده کاهش نگرانی از رکود قریب‌الوقوع است.
  • اوراق شرکتی: اسپردهای اعتباری اندکی فشرده شده‌اند (مثلاً ۷۵ تا ۱۰۰ واحد پایه برای رتبه BBB)، اما تقاضا برای اوراق باکیفیت بالا به دلیل رشد اقتصادی پایدار ادامه دارد.
  • اوراق با بازده بالا: این اوراق با بازده حدود ۷.۳٪ جذابیت دارند، اما ریسک نکول در بخش‌های خاص (مثل فناوری) افزایش یافته است.
  • MBS و ABS: اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (MBS) به دلیل کاهش پیش‌پرداخت‌ها در نرخ‌های بالا، عملکرد بهتری داشته‌اند و OAS آن‌ها (حدود ۶۰ واحد پایه) ارزش نسبی را نشان می‌دهد.
  • CDOها: تقاضا برای CDOهای باکیفیت بالا افزایش یافته، اما پیچیدگی و ریسک آن‌ها نیازمند تحلیل دقیق است.

بطور خلاصه: اوراق امن‌تر مثل خزانه‌داری ثبات دارند، اوراق شرکتی باکیفیت محبوب‌اند، و اوراق پرریسک‌تر مثل CDOها برای کسانی که ریسک‌پذیرند، جذابیت بیشتری پیدا کرده‌اند.

روندهای کلی و پیش‌بینی

بازار اوراق قرضه در سال ۲۰۲۵ تاکنون در محدوده‌ای مشخص نوسان داشته، با بازده ۱۰ ساله خزانه‌داری که احتمالاً بین ۴٪ تا ۴.۷٪ باقی می‌ماند، مگر اینکه شوک تورمی یا رشد اقتصادی شدید رخ دهد. سرمایه‌گذاران به دلیل بازده‌های بالاتر نسبت به دهه گذشته (حدود ۵٪ برای اوراق اصلی)، به اوراق به‌عنوان جایگزینی برای پول نقد نگاه می‌کنند، اما ریسک افزایش نرخ‌ها یا تورم همچنان آن‌ها را محتاط نگه داشته است. در این شرایط، تنوع‌بخشی به سررسیدها و بخش‌ها، از کوتاه‌مدت تا اوراق با پشتوانه دارایی، استراتژی غالب است.

✔️  بیشتر بخوانید: اوراق قرضه قابل تبدیل چیست؟ بررسی ماهیت، کاربردها و استراتژی‌های معاملاتی

سخن پایانی
بازار اوراق قرضه، مانند یک بازی بیس‌بال پیچیده، قوانینی دارد که در نگاه اول شاید دشوار به نظر برسند، اما با درک اصول اولیه‌اش، به ابزاری قدرتمند برای سرمایه‌گذاری و تحلیل اقتصادی تبدیل می‌شود. از اوراق امن خزانه‌داری‌ گرفته تا اوراق پر ریسک CDO، هر اوراق قرضه داستان خاص خود را از طریق معیارهای قیمت‌گذاری، اسپردها و بازده روایت می‌کند. در سال ۲۰۲۵، با نرخ بهره‌ای که در محدوده ۴.۵٪ نوسان می‌کند، تورمی که هنوز بالای هدف فدرال رزرو است و سیاست‌های پولی که با احتیاط پیش می‌روند، این بازار به سرمایه‌گذاران نشان داده که درک این قوانین نه‌تنها ضروری، بلکه سودآور است. این اصول، از بازده تا سررسید و نرخ‌های لحظه‌ای گرفته تا منحنی‌های سوآپ و OAS، چارچوبی را فراهم می‌کنند که ارزش واقعی هر اوراق را در میان آشوب‌های اقتصادی آشکار می‌سازد.

در نهایت، آنچه بازار اوراق قرضه را جذاب و در عین حال چالش‌برانگیز می‌کند، تعادل دائمی بین ریسک و بازده است. در مارس ۲۰۲۵، این تعادل بیش از هر زمان دیگری به چشم می‌آید: اوراق خزانه‌داری ثبات را نوید می‌دهند، اوراق شرکتی فرصت رشد را، و ابزارهای پیچیده‌تر مانند MBS و CDOها، پاداش‌هایی را برای ریسک‌پذیران. با این دانش، سرمایه‌گذاران می‌توانند با اطمینان بیشتری در این میدان گام بردارند، تصمیماتی آگاهانه بگیرند و از نوسانات بازار به نفع خود بهره ببرند. درست مانند یک بازیکن بیس‌بال که با تسلط بر قوانین، لحظات پیروزی را خلق می‌کند، تسلط بر قیمت‌گذاری اوراق قرضه نیز می‌تواند به موفقیت مالی منجر شود – به شرطی که بازی را به‌خوبی یاد بگیرید.

لطفا نظر و سوالات خود را درباره این مقاله ارسال کنید تا کارشناسان ما به شما پاسخ دهند.

بازده تا سررسید (YTM) چیست و چه اطلاعاتی به سرمایه‌گذار می‌دهد؟

YTM نرخ بازده سالانه‌ای است که سرمایه‌گذار در صورت خرید اوراق به قیمت فعلی و نگه‌داشتن آن تا تاریخ سررسید، همراه با سرمایه‌گذاری مجدد کوپن‌ها با همان نرخ، دریافت خواهد کرد. این معیار، کل جریان‌های نقدی آینده (کوپن‌ها و اصل سرمایه) را به ارزش فعلی تنزیل کرده و نشان می‌دهد که اوراق چقدر بازدهی دارد. هرچند YTM برای مقایسه اولیه ابزار مناسبی است، اما دقت آن در شرایط تغییر نرخ بهره محدود است.

تفاوت YTM با نرخ‌های لحظه‌ای (Spot Rates) در چیست؟

YTM از یک نرخ ثابت برای تنزیل تمام جریان‌های نقدی استفاده می‌کند و بنابراین تصویر کلی از بازده می‌دهد. اما نرخ‌های لحظه‌ای، برای هر پرداخت نقدی آتی، نرخ متناظر و جداگانه‌ای را در نظر می‌گیرند. به همین دلیل، Spot Rates بازتاب‌دهنده دقیق‌تری از ساختار زمانی نرخ بهره و انتظارات بازار در دوره‌های مختلف هستند و برای ارزش‌گذاری اوراق پیچیده‌تر ترجیح داده می‌شوند.

اسپرد اسمی، Z-Spread و OAS چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟

اسپرد اسمی ساده‌ترین نوع اسپرد است و تنها اختلاف بین بازده اوراق و خزانه‌داری هم‌سررسید را نشان می‌دهد، بدون در نظر گرفتن ساختار زمانی نرخ‌ها. Z-Spread دقت بیشتری دارد و با استفاده از نرخ‌های لحظه‌ای، جریان‌های نقدی را دقیقاً تنزیل می‌کند. در مقابل، OAS علاوه بر این موارد، اثر آپشن‌های تعبیه‌شده در اوراق (مثل امکان بازخرید زودهنگام) را حذف می‌کند و بازده تعدیل‌شده‌تری از ریسک اعتباری ارائه می‌دهد.

چرا اوراق خزانه‌داری به‌عنوان معیار بدون ریسک در بازار استفاده می‌شود؟

چون این اوراق توسط دولت فدرال ایالات متحده منتشر می‌شوند که از بالاترین سطح اعتبار مالی برخوردار است و احتمال نکول آن تقریباً صفر در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل، بازده آن‌ها به‌عنوان نرخ «بدون ریسک» در نظر گرفته می‌شود و مبنای محاسبه اسپردها و قیمت‌گذاری سایر انواع اوراق قرار می‌گیرد.

چه زمانی استفاده از منحنی سوآپ یا نرخ‌های لحظه‌ای ضروری می‌شود؟

هنگامی که اوراق دارای ویژگی‌های خاص مانند قابلیت بازخرید، جریان نقدی متغیر یا ساختار پیچیده باشند، استفاده از منحنی‌هایی مانند نرخ‌های لحظه‌ای یا منحنی سوآپ ضروری می‌شود. این منحنی‌ها امکان تحلیل دقیق‌تری از ریسک، بازده و ارزش‌گذاری واقعی اوراق را فراهم می‌کنند و به‌ویژه در شرایط نوسانی بازار بسیار کاربردی هستند.

اوراق CDO چیست و چرا به آن‌ها ابزارهای پیچیده گفته می‌شود؟

CDO نوعی اوراق بهادار ساختاریافته است که پشتوانه آن مجموعه‌ای از بدهی‌ها مانند وام‌های مسکن، کارت‌های اعتباری یا اوراق شرکتی است. این اوراق به بخش‌های مختلف با سطح ریسک و بازده متفاوت تقسیم می‌شوند. پیچیدگی CDOها در تحلیل جریان‌های نقدی، تعیین ریسک هر بخش و وابستگی به کیفیت دارایی‌های پایه نهفته است، که تحلیل آن‌ها را برای سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای دشوار می‌سازد.

در شرایط تورمی سال ۲۰۲۵، کدام نوع اوراق جذابیت بیشتری دارد؟

در دوره‌های تورمی، اوراق محافظت‌شده در برابر تورم مانند TIPS گزینه‌ای جذاب محسوب می‌شوند زیرا بازده آن‌ها با افزایش شاخص قیمت مصرف‌کننده تعدیل می‌شود. همچنین اوراق با نرخ شناور یا سررسیدهای کوتاه‌تر نیز مورد توجه‌اند، زیرا نسبت به افزایش نرخ بهره حساسیت کمتری دارند و در کاهش ریسک کاهش ارزش سرمایه مؤثرتر عمل می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید