شاخص RPI و CPI: کدام شاخص معیار بهتری برای تورم است؟

زمان مطالعه: 7 دقیقه

شاخص RPI و CPI: کدام شاخص معیار بهتری برای تورم است؟

اندازه‌گیری تورم یکی از مهم‌ترین ابزارها برای تحلیل وضعیت اقتصادی هر کشور است. تورم نه تنها بر قدرت خرید مردم تأثیر می‌گذارد، بلکه نقش حیاتی در تصمیم‌گیری‌های سیاست‌گذاران، سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها دارد. دو شاخص اصلی برای اندازه‌گیری تورم، شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص قیمت خرده‌فروشی (RPI) هستند. هر یک از این شاخص‌ها با روش‌ها و اهداف خاصی محاسبه می‌شوند و تفاوت‌های آنها می‌تواند به تحلیل‌های مختلفی منجر شود. در این مقاله، به بررسی و مقایسه این دو شاخص پرداخته می‌شود تا درک بهتری از کاربردها و محدودیت‌های هر یک حاصل شود.

تعریف شاخص‌های تورم RPI و CPI

RPI (Retail Price Index)

تعریف و تاریخچه

شاخص قیمت خرده‌فروشی (RPI) یک معیار اندازه‌گیری تورم است که تغییرات در هزینه‌های مجموعه‌ای از کالاها و خدمات را که توسط خانوارها خریداری می‌شوند، محاسبه می‌کند. RPI در سال ۱۹۴۷ در بریتانیا معرفی شد و هدف اصلی آن اندازه‌گیری تغییرات در هزینه زندگی و ارائه راهنمایی برای تعدیل دستمزدها و مزایا بود. این شاخص در طول زمان تکامل یافته و شامل مجموعه‌ای گسترده‌تر از کالاها و خدمات شده است.

روش محاسبه

روش محاسبه RPI شامل جمع‌آوری قیمت‌های مجموعه‌ای از کالاها و خدمات است که در سبد مصرفی خانوارها قرار دارد. این سبد به طور منظم بروزرسانی می‌شود تا تغییرات در الگوهای مصرفی را منعکس کند. قیمت‌ها از فروشگاه‌های مختلف و از طریق نظرسنجی‌ها جمع‌آوری می‌شوند. سپس، میانگین وزنی قیمت‌ها محاسبه شده و تغییرات در طول زمان برای تعیین نرخ تورم استفاده می‌شود.

کاربردها و محدودیت‌ها

RPI به عنوان یک ابزار برای تعدیل حقوق بازنشستگی، دستمزدها و قراردادهای اجاره مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شاخص به دلیل گستردگی سبد کالاها و خدمات، می‌تواند نماینده خوبی برای تغییرات هزینه زندگی باشد. با این حال، RPI دارای محدودیت‌هایی است؛ از جمله این که شامل هزینه‌های مسکن است که می‌تواند باعث افزایش نرخ تورم نسبت به سایر شاخص‌ها شود. همچنین، روش‌های آماری مورد استفاده در محاسبه RPI ممکن است به تغییرات دقیق‌تر تورم اشاره نکند.

CPI (Consumer Price Index)

تعریف و تاریخچه

شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) یکی از متداول‌ترین شاخص‌های تورم است که تغییرات در قیمت کالاها و خدماتی را که توسط خانوارهای شهری خریداری می‌شوند، اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص برای اولین بار در ایالات متحده در دهه ۱۹۱۰ معرفی شد و به عنوان ابزاری برای اندازه‌گیری قدرت خرید و تغییرات در هزینه زندگی استفاده می‌شود. CPI در بسیاری از کشورها برای مقاصد مشابه استفاده می‌شود و یکی از اصلی‌ترین معیارهای تورم جهانی است.

روش محاسبه

CPI با جمع‌آوری قیمت‌های مجموعه‌ای از کالاها و خدمات از سبد مصرفی خانوارها محاسبه می‌شود. این سبد شامل اقلامی نظیر غذا، مسکن، پوشاک، حمل‌ونقل و مراقبت‌های بهداشتی است. قیمت‌ها به صورت ماهانه جمع‌آوری و با وزن‌دهی مناسب میانگین‌گیری می‌شوند تا تغییرات کلی در هزینه زندگی را نشان دهند. CPI به طور منظم بازنگری می‌شود تا تغییرات در الگوهای مصرفی و نوآوری‌های جدید را منعکس کند.

کاربردها و محدودیت‌ها

CPI به طور گسترده برای تعیین نرخ‌های بهره، تعدیل دستمزدها و حقوق بازنشستگی، و همچنین برای تحلیل‌های اقتصادی و سیاست‌گذاری استفاده می‌شود. یکی از مزایای CPI این است که به دلیل استفاده از تکنیک‌های آماری دقیق، تغییرات قیمت را به طور دقیق‌تری منعکس می‌کند. با این حال، CPI نیز دارای محدودیت‌هایی است؛ به عنوان مثال، ممکن است تاثیرات محلی و منطقه‌ای قیمت‌ها را به طور کامل منعکس نکند و همچنین هزینه‌های مسکن را به طور کامل در نظر نگیرد.

✔️  بیشتر بخوانید: شاخص CPI چیست؟ چرا CPI برای معامله گران فارکس اهمیت دارد

مزایا و معایب استفاده از هر یک از شاخص‌ها

مزایای RPI:

  1. شمول هزینه‌های مسکن: RPI شامل هزینه‌های مسکن مانند بهره وام مسکن و هزینه‌های نگهداری است که می‌تواند تصویر دقیق‌تری از هزینه‌های واقعی خانوارها ارائه دهد.
  2. تاریخچه طولانی: به دلیل استفاده طولانی‌مدت از RPI، داده‌های تاریخی گسترده‌ای برای تحلیل روندهای بلندمدت تورم در دسترس است.
  3. کاربرد در قراردادها: RPI به طور گسترده‌ای در قراردادهای اجاره، دستمزدها و مزایا به کار می‌رود، که به تنظیم دقیق‌تر این پرداخت‌ها با توجه به تغییرات هزینه زندگی کمک می‌کند.

معایب RPI:

  1. نوسانات بیشتر: به دلیل شمول هزینه‌های مسکن، RPI ممکن است نسبت به تغییرات نرخ بهره حساس‌تر و نوسانات بیشتری داشته باشد.
  2. روش‌های محاسباتی قدیمی: برخی از روش‌های آماری مورد استفاده در RPI قدیمی هستند و ممکن است تغییرات دقیق‌تری در قیمت‌ها را منعکس نکنند.
  3. محدودیت در کاربرد جهانی: RPI عمدتاً در بریتانیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و در مقایسه با CPI، کمتر در سطح بین‌المللی شناخته شده است.

مزایای CPI:

  1. دقت آماری بالا: CPI از تکنیک‌های آماری دقیق‌تری استفاده می‌کند که باعث می‌شود تغییرات قیمت‌ها را به طور صحیح‌تری منعکس کند.
  2. کاربرد گسترده جهانی: CPI یکی از پرکاربردترین شاخص‌های تورم در سطح جهانی است و توسط بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  3. تاثیر کمتر از نوسانات نرخ بهره: به دلیل عدم شمول هزینه‌های مسکن، CPI کمتر تحت تاثیر نوسانات نرخ بهره قرار می‌گیرد.

معایب CPI:

  1. عدم شمول هزینه‌های مسکن: CPI شامل هزینه‌های مستقیم مسکن مانند بهره وام مسکن نیست که می‌تواند تصویری ناقص از هزینه‌های واقعی خانوارها ارائه دهد.
  2. تفاوت در سبد کالاها: ترکیب سبد کالاها و خدمات در CPI ممکن است به طور کامل نمایانگر الگوهای مصرفی همه خانوارها نباشد.
  3. محدودیت در بازتاب تغییرات محلی: CPI ممکن است تاثیرات محلی و منطقه‌ای قیمت‌ها را به طور کامل منعکس نکند.

شاخص RPI و CPI: کدام شاخص معیار بهتری برای تورم است؟

نظرات متخصصان و تحقیقات علمی

در بحث‌های مرتبط با انتخاب بهترین شاخص برای اندازه‌گیری تورم، دو مساله اصلی مطرح می‌شود. مورد اول محتوا است. همه معیارهای اندازه‌گیری باید انتخابی باشند و بنابراین برخی موارد مهم را شامل نمی‌شوند. در حالت ایده‌آل، یک معیار بهینه می‌تواند شامل تمام تغییرات قیمت در همه زمان‌ها باشد، اما این کار دشوار است. برای مثال، قیمت دارایی‌هایی که در پایین نگه داشتن نرخ تورم زمانی که نرخ بهره پایین است و برعکس آن زمانی که نرخ بهره بالا می‌رود، به طور معمول از بیشتر اندازه‌گیری‌ها کنار گذاشته شده‌اند.

مسئله دوم این است که صرف نظر از محتویات سبد، باید مشخص شود که آیا RPI یا CPI معیار بهتری برای تورم هستند. اولین نکته‌ای که باید توجه داشت این است که شاخص CPI معمولاً به طور میانگین حداقل ۱٪ کمتر از RPI است. دلیل اصلی این تفاوت، نحوه محاسبه آنها است. RPI از میانگین حسابی و CPI از میانگین هندسی استفاده می‌کند. میانگین هندسی تغییرات ارزش پول را کمتر برآورد می‌کند و با یک محاسبه ساده با اعداد مشابه می‌توان هم به نرخ تورم ۲۵ درصد و هم به نرخ صفر درصد رسید.

برای مثال، اگر دو محصول با قیمت ۴ یورو داشته باشیم، میانگین حسابی برابر ۴ خواهد بود. حالا اگر قیمت یک محصول دو برابر و محصول دیگر نصف شود، میانگین حسابی ۲۵ درصد افزایش خواهد یافت، اما میانگین هندسی هیچ تغییری را نشان نمی‌دهد. این تفاوت در محاسبه باعث می‌شود که RPI معیار دقیق‌تری برای تورم باشد و CPI تورم را کمتر در نظر بگیرد.

سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا دولت‌ها از ابزار CPI برای اندازه‌گیری تورم استفاده می‌کنند. دولت بریتانیا اعلام کرده است که هم راستا با اتحادیه اروپا حرکت می‌کند، اما همچنین از ثبت پایین‌تر نرخ تورم به دلایل سیاسی نیز خوشحال است. همانطور که مایکل فوت گفته، “بیشتر دولت‌ها، شامل دولت‌های چپ‌گرا، بیش از هر دلیل دیگری به علت شکست در مقابله با تورم از قدرت خارج شده‌اند.”

علاوه بر این، دولتی که بازپرداخت پس‌اندازها و مزایای بازنشستگی آن وابسته به شاخص‌های تورمی است، به این نتیجه می‌رسد که با پایین اعلام شدن نرخ تورم، ارزش بازپرداخت‌ها در سطحی پایین‌تر از آنچه واقعاً باید باشند برآورد می‌شود. این تفاوت در طول زمان می‌تواند تأثیرات قابل توجهی داشته باشد.

برای نمونه، یکی از اعضای با سابقه بانک انگلستان در یکی از سخنرانی‌هایی که در مورد ضرر کارمندان دولت با محاسبه حقوق بازنشستگی با شاخص CPI به جای RPI برگزار شده بود، به من گفت که حقوق بازنشستگی کارکنان بانک انگلستان همچنان وابسته به RPI است. به نظر می‌رسد که دولت‌ها به دلایل سیاسی و اقتصادی مایل به استفاده از شاخصی هستند که تورم را کمتر نشان دهد تا بار مالی کمتری بر دوش خود بگذارند.

چند سال قبل در ویمبلدون، از آقای مروین کینگ رئیس بانک انگلستان پرسیده شد که چگونه کارمندان بانک هنوز حقوقی وابسته به RPI دریافت می‌کنند و او توضیح داد که برنامه حقوق بازنشستگی بانک به صورت مخفی انجام می‌شود و او نمی‌خواهد با تغییر محاسبات به CPI باعث ضرر کارکنان بانک شود. این مورد می‌تواند به عنوان یکی از نمونه‌های استفاده مصلحتی از شاخص‌های تورم در سیاست‌گذاری‌ها در نظر گرفته شود.

مطالعات و تحقیقات زیادی در مورد مزایا و معایب استفاده از RPI و CPI انجام شده است. برخی از متخصصان اقتصادی معتقدند که RPI به دلیل شمول هزینه‌های مسکن، می‌تواند نمایانگر دقیق‌تری از هزینه‌های زندگی باشد. از سوی دیگر، پژوهش‌های مختلف نشان داده‌اند که CPI به دلیل تکنیک‌های آماری مدرن‌تر و دقیق‌تر، برای تحلیل‌های اقتصادی و سیاست‌گذاری مناسب‌تر است.

مطالعه‌ای که توسط دانشگاه اقتصاد لندن انجام شده نشان می‌دهد که نوسانات RPI به دلیل شمول هزینه‌های مسکن بیشتر است و این موضوع می‌تواند به تحلیل‌های نادرست منجر شود. در مقابل، تحقیقاتی از سوی صندوق بین‌المللی پول (IMF) نشان داده‌اند که CPI به دلیل استفاده گسترده در سطح جهانی، به تحلیل‌های اقتصادی جامع‌تری منجر می‌شود.

همچنین، برخی از کارشناسان پیشنهاد کرده‌اند که ترکیبی از هر دو شاخص می‌تواند تصویر کامل‌تری از وضعیت تورم ارائه دهد. به عنوان مثال، استفاده از RPI برای تحلیل هزینه‌های مستقیم خانوارها و CPI برای تحلیل‌های کلان اقتصادی می‌تواند مزایای هر دو شاخص را در بر گیرد.

در نهایت، انتخاب شاخص مناسب بستگی به هدف تحلیل و نوع داده‌های مورد نیاز دارد. برای سیاست‌گذاری‌های اقتصادی کلان، CPI به دلیل دقت و گستردگی بیشتر توصیه می‌شود، در حالی که برای تحلیل‌های دقیق‌تر هزینه زندگی خانوارها، RPI ممکن است مناسب‌تر باشد.

سخن پایانی

در نهایت، انتخاب شاخص مناسب برای اندازه‌گیری تورم بستگی به اهداف و نیازهای اقتصادی دارد. RPI به دلیل استفاده از میانگین حسابی، تغییرات قیمت را بهتر نشان می‌دهد و در نتیجه، نرخ تورم بالاتری نسبت به CPI که از میانگین هندسی استفاده می‌کند، به دست می‌دهد. با این حال، دولت‌ها اغلب از CPI استفاده می‌کنند زیرا این شاخص نرخ تورم پایین‌تری را گزارش می‌کند که می‌تواند در پرداخت‌های مرتبط با تورم و بازنشستگی‌ها تأثیر گذار باشد.

استفاده از هر دو شاخص برای تحلیل‌های مختلف می‌تواند دید بهتری از وضعیت اقتصادی و تغییرات قیمتی ارائه دهد. درک تفاوت‌های این دو شاخص می‌تواند به سرمایه‌گذاران، تحلیلگران و سیاست‌گذاران کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و تاثیر تورم بر اقتصاد را به‌طور دقیق‌تری ارزیابی کنند. در نهایت، اهمیت شفافیت و دقت در گزارش‌های اقتصادی نمی‌تواند نادیده گرفته شود، زیرا این اطلاعات نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی ایفا می‌کنند.

سؤالات متداول

تفاوت اصلی بین RPI و CPI چیست؟

RPI از میانگین حسابی برای محاسبه استفاده می‌کند که نرخ تورم را بالاتر نشان می‌دهد، در حالی که CPI از میانگین هندسی استفاده کرده و نرخ تورم کمتری را گزارش می‌کند. این تفاوت باعث می‌شود RPI تغییرات قیمت را دقیق‌تر نشان دهد.

چرا دولت‌ها بیشتر از CPI استفاده می‌کنند؟

دولت‌ها اغلب از CPI استفاده می‌کنند زیرا این شاخص نرخ تورم پایین‌تری را گزارش می‌کند. این موضوع می‌تواند در کاهش هزینه‌های مرتبط با پرداخت‌های تورمی و بازنشستگی‌ها به دولت کمک کند و تصویری مثبت‌تر از اقتصاد ارائه دهد.

آیا RPI معیار دقیق‌تری برای تورم است؟

بله، RPI به دلیل استفاده از میانگین حسابی و در نظر گرفتن تغییرات قیمت‌ها به‌صورت دقیق‌تر، معیار دقیق‌تری برای اندازه‌گیری تورم محسوب می‌شود. این شاخص نسبت به CPI تغییرات قیمتی را بهتر منعکس می‌کند.

چگونه انتخاب شاخص تورم می‌تواند بر حقوق بازنشستگی تأثیر بگذارد؟

انتخاب شاخص تورم می‌تواند تأثیر مستقیم بر حقوق بازنشستگی داشته باشد. اگر حقوق بازنشستگی براساس CPI تنظیم شود، افزایش کمتری نسبت به RPI خواهد داشت که ممکن است منجر به کاهش قدرت خرید بازنشستگان شود. به همین دلیل، دقت در انتخاب شاخص تورم بسیار مهم است.

ترتیبی که یوتوفارکس برای خواندن مطالب سری داده‌های اقتصادی به شما پیشنهاد می‌کند:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید