شاخص اقتصادی، بخشی از دادههای اقتصاد کلان است که توسط تحلیلگران برای تفسیر شرایط اقتصادی به منظور سرمایهگذاری فعلی یا آتی استفاده میشود. این شاخصها همچنین به قضاوت درباره سلامت کلی یک اقتصاد کمک میکنند. هر کشور شاخصهای اقتصادی بسیار متفاوتی منتشر میکند، اما دادههای خاص منتشر شده توسط دولت و سازمانهای غیرانتفاعی، به طور گسترده دنبال میشوند. چنین شاخصهایی شامل شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، تولید ناخالص داخلی (GDP)، دادههای بیکاری و غیره هستند.
نکات مهم در مورد شاخصهای اقتصادی ایالات متحده
- شاخص اقتصادی، یک معیار اقتصاد کلان است که توسط تحلیلگران برای درک فعالیتها و فرصتهای فعلی و آتی اقتصادی استفاده میشود.
- پرکاربردترین شاخصهای اقتصادی از دادههای منتشر شده توسط دولت و سازمانهای غیرانتفاعی یا دانشگاهها به دست میآیند.
- بعضی شاخصها میتوانند «پیشرو» باشند که نسبت به روندها مقدم هستند و مسیر احتمالی فعالیتهای اقتصادی آتی را پیشبینی میکنند. برخی «پسرو» هستند که روندها را تأیید میکنند. برخی شاخصها «منطبق» یا همزمان هستند که که وضعیت فعلی اقتصاد را گزارش میدهند.
- شاخصها میتوانند به سرمایهگذاران، بینشی در مورد نحوه انجام معاملات ارائه دهند، اگرچه عدم اطمینان دادهها و ناسازگاری متغیرها ممکن است کاربرد آنها را کمتر کند.
- افرادی که فعالیتهای اقتصادی را اندازهگیری و مسیرهای آینده را پیشبینی میکنند، بر تجزیه و تحلیل اجزای کلیدی دادههای اقتصاد کلان تکیه میکنند.
- شاخصهای اقتصادی همه چیز را از رشد اقتصادی گرفته تا تغییرات قیمتها و بیکاری اندازهگیری میکنند.
- بازارها میتوانند توسط اخبار مربوط به شاخصهای اقتصادی حرکت کنند.
- اطلاعات ارائه شده توسط شاخصهای اقتصادی میتواند به افراد پیرامون تصمیم گیری در مورد سرمایهگذاریهای خود کمک کند.
انواع شاخصهای اقتصادی
شاخصهای اقتصادی را میتوان به دستهها یا گروههای مختلفی تقسیم کرد. اکثر گزارشها، یک برنامه زمانبندی مشخص برای انتشار دارند که به سرمایهگذاران اجازه میدهد برای مشاهده اطلاعات در زمانهای خاصی از ماه و سال برنامه ریزی کنند.
شاخصهای پیشرو
شاخصهای پیشرو، مانند منحنی بازده، مصرف کالاهای بادوام و قیمت سهام، برای پیشبینی حرکتهای آتی اقتصاد استفاده میشوند. اعداد یا دادههای موجود در این گزارشهای مالی، زودتر از اقتصاد حرکت میکنند، بنابراین به آنها شاخصهای پیشرو گفته میشود. اطلاعات حاصل از این شاخصها باید بادقت بررسی شود، زیرا ممکن است نادرست باشند.
سرمایهگذاران اغلب به شاخصهای پیشرو علاقهمند هستند، زیرا استفاده درست از یک شاخص پیشرو میتواند روندهای آینده را بهدقت پیشبینی کند.
شاخصهای پیشرو ممکن است فرضیههای اقتصادی گستردهای داشته باشند. برای مثال، بسیاری از سرمایهگذاران منحنیهای بازده آیندهنگر را دنبال میکنند تا متوجه شوند چگونه نرخهای بهره آینده ممکن است عملکرد سهام یا اوراق قرضه را تعیین کند. این تحلیل بر دادههای تاریخی تکیه دارد. بر اساس نحوه انجام سرمایهگذاریها روی عملکرد گذشته منحنی بازده، ممکن است همان سرمایهگذاریهای قبلی عملکرد خود را تکرار کنند.
شاخصهای منطبق (همزمان)
شاخصهای همزمان که شامل معیارهایی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، سطح اشتغال و شاخص خردهفروشی است، فعالیتهای اقتصادی کنونی را گزارش میدهند. این دسته از معیارها فعالیت یک منطقه یا بخش خاص را نشان میدهد. بسیاری از سیاستگذاران و اقتصاددانان این شاخصهای همزمان را دنبال میکنند، زیرا بیشترین بینش را در مورد آنچه در حال حاضر اتفاق میافتد، ارائه میدهند. این نوع شاخصها به سیاستگذاران اجازه میدهند تا بدون تأخیر از دادههای فعلی برای تصمیمگیری آگاهانه استفاده کنند.
شاخصهای منطبق ممکن است کمتر برای سرمایهگذاران مفید باشند، زیرا وضعیت اقتصادی نیز با انتشار این شاخصها به طور همزمان آشکار میشود. برخلاف یک پیشبینی، شاخص همزمان به سرمایهگذاران از وضعیت فعلی اقتصاد اطلاع میدهد؛ بنابراین، شاخصهای همزمان ممکن است فقط برای کسانی مفید باشد که میتوانند بهدرستی چگونگی تأثیر شرایط اقتصادی امروز (به عنوان مثال کاهش تولید ناخالص داخلی) بر دورههای آینده را تفسیر کنند.
شاخصهای پسرو
شاخصهای پسرو، مانند تولید ناخالص ملی (GNP)، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، نرخ بیکاری و نرخ بهره، تنها پس از وقوع یک فعالیت اقتصادی خاص مشاهده میشوند. همانطور که از نام آن پیداست، این مجموعه دادهها اطلاعاتی را پس از وقوع رویدادها نشان میدهند.
یکی از اشکالات شاخصهای پسرو این است که استراتژی توسعه یافته در پاسخ به چنین شاخصهایی ممکن است دیرتر از حد مطلوب به نتیجه برسند. برای مثال، زمانی که فدرال رزرو دادههای CPI را تفسیر میکند و تصمیم میگیرد که چگونه بهترین سیاست پولی را برای مهار تورم اعمال کند، اعدادی که مشاهده میکند ممکن است کمی قدیمی باشند. اگرچه شاخصهای پسرو هنوز توسط بسیاری از دولتها و موسسات استفاده میشوند، اما به دلیل فرضیات نادرست در مورد اقتصاد امروزی، ریسک تصمیمگیری نادرست را نیز به همراه دارند.
تفسیر شاخصهای اقتصادی
یک شاخص اقتصادی تنها زمانی مفید است که بهدرستی تفسیر شود. تاریخ، یک همبستگی قوی بین رشد اقتصادی (که با تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود) و رشد درآمد شرکتها نشان داده است.
نمیتوان منکر اهمیت عینی نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی، شاخص فروش خانههای موجود یا سایر شاخصها شد. این شاخصها هزینه پول، مخارج، سرمایهگذاری و سطح فعالیت بخش عمدهای از کل اقتصاد را منعکس میکنند.
مانند بسیاری از معیارهای مالی یا اقتصادی، شاخصهای اقتصادی در مقایسه با یک دوره زمانی مشخص، ارزش فوق العادهای پیدا میکنند. به عنوان مثال، دولتها ممکن است مشاهده کنند که نرخ بیکاری در پنج سال گذشته چگونه نوسان داشته است. یک نمونه واحد از نرخ بیکاری ارزش چندانی به همراه ندارد. با این حال، مقایسه این نرخ با دورههای قبل به تحلیلگران اجازه میدهد تا موضوع را به عنوان یک روند کلی، بهتر درک کنند.
علاوه بر این، بسیاری از شاخصهای اقتصادی دارای یک معیار مشخص هستند که توسط یک سازمان دولتی یا نهادهای دیگر تعیین میشود. به عنوان مثال، هدف نرخ تورم فدرال رزرو معمولاً ۲% است. در چنین شرایطی فدرال رزرو سیاستهایی را بر اساس اندازه گیریهای CPI برای دستیابی به این هدف اعمال میکند.
بازار سهام به عنوان یک شاخص اقتصادی
شاخصهای پیشرو، پیشبینی میکنند که مسیر احتمالی اقتصاد به کدام سو است. یکی از شاخصهای پیشرو، بازار سهام است. از آنجایی که عملکرد آتی اقتصاد در قیمت سهام بازتاب میشود، اگر برآوردهای سود سهام دقیق باشد، بازار میتواند جهت اقتصاد را نشان دهد.
یک بازار قوی ممکن است نشان دهد که برآوردهای سود افزایش یافته است که ممکن است نشان دهنده رشد کلی فعالیت اقتصادی باشد. برعکس، نزول بازار ممکن است نشان دهنده این باشد که انتظار میرود درآمد شرکتها کاهش یابد. بااینحال، محدودیتهایی برای سودمندی بازار سهام بهعنوان یک شاخص وجود دارد، زیرا رابطه بین عملکرد سهام و برآوردهای سود تضمین نشده است.
سهام همچنین در معرض دستکاریهای قیمتی ناشی از مداخله شرکتها و معاملهگران والاستریت هستند. دستکاریها میتواند شامل افزایش قیمت سهام از طریق معاملات با حجم بالا، استراتژیهای مشتقات مالی پیچیده و حسابداری خلاقانه بهصورت قانونی و غیرقانونی باشد. بازار سهام همچنین در برابر ظهور «حبابها» آسیبپذیر است (به معنای رشد کاذب در یک بازار).
اگر به دنبال پیگیری یک شاخص اقتصادی خاص هستید که هر ماه توسط دولت منتشر میشود، توجه داشته باشید که گزارشها اغلب در همان روز از هر ماه و در همان زمان منتشر میشوند.
مزایا و معایب شاخصهای اقتصادی
مزایای شاخصهای اقتصادی
- ممکن است بر اساس دادههای منتشر شده، وضعیت آینده را بهدقت پیشبینی کنند.
- اغلب از اطلاعات در دسترس عموم استفاده میکنند.
- ممکن است بهدفعات با استفاده از یک فرآیند یکسان محاسبه شود، بهویژه زمانی که توسط دولتها منتشر میشود.
- معمولا در یک بسامد ثابت و قابل پیشبینی منتشر میشوند.
شاخصهای اقتصادی برای اثبات پیشبینیهایی که در آینده اتفاق میافتد، بر دادهها تکیه میکنند. وقتی این دادهها بهدرستی تجزیهوتحلیل شوند، سرمایهگذاران میتوانند از آنها برای انجام معاملات موفق یا ارزیابی صحیح شرایط بازار استفاده کنند.
شاخصهای اقتصادی اغلب رایگان و در دسترس عموم هستند. علاوه بر این، شاخصهای اقتصادی گزارششده توسط دولتها اغلب دارای یک شیوه ثابت اندازهگیری هستند. این بدان معنی است که میتوان به روش محاسبه یک شاخص و زمان انتشار آن اتکا کرد.
معایب شاخصهای اقتصادی
- ممکن است آینده را بهدرستی پیشبینی نکنند.
- بر بسیاری از مفروضات تکیه دارند که برخی از آنها ممکن است غیرقابل پیشبینی باشند.
- می توانند به روشهای مختلفی تفسیر شوند.
- همواره برای تفسیر و درک نیاز به تخصص دارند.
نقطه ضعف شاخصهای اقتصادی، به ویژه شاخصهای پیشرو یا همزمان، این است که آنها بر درجاتی از پیشبینی متکی هستند. در حالی که شاخصهای پیشرو پیشبینیهایی برای آینده محسوب میشوند، حتی شاخصهای همزمان نیز بر برخی مفروضات تکیه میکنند. چنین شاخصهایی همیشه آینده را بهدرستی پیشبینی نمیکنند و اقداماتی که آنها توصیه میکنند ممکن است آنطور که انتظار میرود انجام نشوند.
زمانی که شاخصهای اقتصادی به یک عدد خلاصه شوند، ممکن است واقعیتهای پیچیده را نشان ندهند. به عنوان مثال، تمام متغیرهایی را که در نرخ بیکاری نقش دارند در نظر بگیرید. این متغیرها میتواند شامل طیف گستردهای از تأثیرات، از شرایط اقتصاد کلان تا جزئیات کوچکی مانند الگوهای آب و هوا باشد. به عنوان یک شاخص، نرخ بیکاری ممکن است به طور کامل تمام عوامل موثر در یک موضوع را در بر نگیرد.
در نهایت، شاخصهای اقتصادی تا حدودی قابل تفسیر هستند. به عنوان مثال فرض کنید که تورم از ۴.۶ درصد به ۴.۵ درصد کاهش یافته است. آیا این تغییر خوبی در نظر گرفته میشود یا باید بیشتر کاهش مییافت؟ اقتصاددانان و سیاستگذاران اغلب درباره رویکرد مناسب برای تفسیر دادههای اقتصادی اختلاف نظر دارند. اگرچه اعداد ممکن است ملموس باشند، اما تفاسیر مختلف ممکن است به نتایج کاملاً متفاوتی منجر شود.
مهمترین شاخصهای اقتصادی کداماند؟
شاخصهای اقتصادی اطلاعاتی را در مورد وضعیت اقتصادی کشور ارائه میدهند. بیشتر شاخصها ماهانه توسط ادارات و سازمانهای دولتی منتشر میشود. در ادامه، ۱۰ مورد از مهمترین شاخصهای اقتصادی ایالات متحده بررسی شده است:
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی یک اقتصاد، ارزش کلی کالاها و خدماتی را که اقتصاد تولید میکند، محاسبه و ارائه میکند و نشان میدهد که در حال رشد یا کاهش است.
چشمانداز وزارت بازرگانی نسبت به تغییرات سه ماهه در تولید ناخالص داخلی، فعالیتهای اقتصادی را به تغییرات در مخارج مصرفکننده، سرمایهگذاری تجاری و مخارج دولتی و همچنین تأثیر خالص تجارت خارجی تقسیمبندی میکند. دولت ابتدا یک تخمین اولیه را ارائه میکند سپس با تجدیدنظر دوم و با دریافت ورودی بیشتر، گزارش را بهروزرسانی میکند و سپس گزارش سوم و نهایی را ارائه میکند.
آمار اشتغال (Employment Figures)
وزارت کار، یک گزارش ماهانه در مورد اشتغال منتشر میکند که شامل تعداد مشاغل ایجاد شده در ماه گذشته توسط دولت، بخش خصوصی و برخی صنایع خاص است. این گزارش همچنین شامل نرخ بیکاری ملی است. نرخ پایین بیکاری میتواند به یک اقتصاد قوی اشاره کند، اما میتواند تورم فزاینده را نیز پیشبینی کند.
تولید صنعتی (Industrial Production)
تولید صنعتی، معیاری است برای اندازهگیری بازده صنایع مبتنی بر تولید، از جمله صنایع تولید کننده کالا برای مصرف کنندگان و مشاغل. این گزارش ماهانه از سوی فدرال رزرو منتشر میشود که در مورد استفاده از ظرفیت در بخش کارخانجات گزارش میدهد.
هزینهکرد مصرفکننده (Consumer Spending)
شاخص مخارج مصرفکننده، دو سوم تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را تشکیل میدهد و معیار خوبی برای سلامت مخارج مصرفکننده است. انتشار گزارش ماهانه وزارت بازرگانی در مورد درآمد و هزینههای شخصی، دادههایی را در مورد مخارج مصرفکننده ارائه میدهد. همچنین از طریق یک شاخص قیمتی که منعکس کننده تغییرات در میزان مخارج مصرف کنندگان برای خرید اقلام خاص است، اطلاعاتی در مورد تورم نیز ارائه میکند.
تورم (Inflation)
تورم، افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است. تورم بیش از حد میتواند به افزایش بیش از حد تقاضا باشد در حالی که تورم بسیار پایین میتواند به معنای رکود اقتصادی باشد.
بسته به مجموعه سبد انتخابی کالاها و خدمات مورد استفاده، انواع مختلفی از مقادیر تورم محاسبه و به عنوان شاخصهای تورمی دنبال میشوند. رایجترین شاخصهای تورمی مورد استفاده، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) هستند. شاخص قیمت تولید کننده (PPI) نیز برای اندازهگیری تورم در ارتباط با تولیدکنندگان استفاده میشود.
✔️ بیشتر بخوانید: شاخص CPI چیست؟ چرا CPI برای معامله گران فارکس اهمیت دارد.
فروش مسکن (Home Sales)
شاخص فروش مسکن، نشانگر یک خرید بزرگ برای اکثر مردم محسوب میشود. بنابراین، گزارش ماهانه اداره سرشماری در مورد فروش مسکنهای نوساز از احساسات مصرفکننده اطلاعات میدهد. این گزارش بر اساس قراردادهای خرید خانههای نوساز، دادههای خرید خانههای تک خانواری را به صورت منطقهای و ملی ارائه میدهد. همچنین در مورد میانگین قیمتهای فروش گزارش میدهد.
انجمن ملی مشاوران املاک (NAR) که یک انجمن خصوصی معاملات ملکی است، گزارشی ماهانه در مورد فروش خانههای موجود بر اساس معاملات انجام شده، ارائه میدهد.
ساختوساز مسکن (Home Building)
تعداد خانههایی که سازندگان شروع به ساخت کردهاند و همچنین تعداد مجوزهایی که برای شروع ساخت خانه دریافت شده، نشان دهنده سطح اعتماد سازندگان املاک و مستغلات به اقتصاد است. انتشار گزارش ماهانه اداره سرشماری در مورد ساخت و سازهای مسکونی جدید، این اطلاعات منطقهای و ملی را ارائه میدهد.
اداره سرشماری ایالات متحده بخشی از وزارت بازرگانی ایالات متحده است.
هزینههای ساخت و ساز (Construction Spending)
یکی دیگر از شاخصهای مبتنی بر ساخت و ساز، تغییر در هزینههای ساخت و ساز ماهانه(به دلار) در سطح ملی است. این هزینه شامل مخارج مختلف مربوط به ساخت و ساز، مانند نیروی کار و مصالح و فعالیتهای مهندسی است. گزارش اداره سرشماری، ساخت و سازهای دولتی و خصوصی مسکونی و غیرمسکونی را ارائه میدهد.
تقاضای تولید (Manufacturing Demand)
گزارش مربوط به محمولهها، موجودیها و سفارشهای تولیدکنندگان، نشاندهنده تقاضا برای اقلام تولیدی است. اداره سرشماری یک گزارش اولیه ماهانه و یک گزارش طولانیتر را به عنوان تجدیدنظر صادر میکند. هر دو، کالاهای تولیدی را بر اساس انواع آنها و صنایع مختلف، از ابزار الکترونیکی گرفته تا ماشین آلات صنعتی و کالاهای مصرفی، تجزیه میکنند.
خردهفروشی (Retail Sales)
انتشار ماهانه اداره سرشماری در مورد خردهفروشی کالاها و فروش خدمات غذایی، نشان دهنده سلامت مخارج مصرفکننده است. این گزارش فروش خردهفروشی در بخشهای مختلف مانند فروشگاههای بزرگ، فروشگاههای مبلمان و اثاثیه منزل را نشان میدهد.
سخن پایانی
شاخصهای اقتصادی، دادههایی پیشرو، همزمان یا پسرو هستند که شرایط مختلفی را نشان میدهند. شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، بیکاری، تورم یا برخی قیمتها به سیاستگذاران، افراد، شرکتها و سرمایهگذاران نهتنها اطلاع میدهند که اقتصاد امروز کجاست، بلکه مسیر احتمالی آینده را نیز نشان میدهند. از شاخصهای اقتصادی میتوان برای هدایت سیاستهای دولت یا تعیین استراتژیهای سرمایهگذاری استفاده کرد.
هیچ یک از شاخصهای اقتصادی تصویر کاملی از وضعیت اقتصاد ارائه نمیکند. با این حال، ترکیبی از شاخصهای مختلف مانند ۱۰ شاخص اصلی اقتصادی که در بالا توضیح داده شد، میتوانند برای درک انواع تصمیمات اقتصادی و سرمایهگذاری استفاده شوند.
ادامه بدید ، مفید و جامع هستند .
با سپاس