بروکر ارانته
مطالب پیشنهادی
دوره اوراق قرضه
دوره طلا
اشتراک گذاری
برچسب ها

آنچه باید درباره‌ی تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) و مهمترین شاخص‌های آن بدانیم!

تحلیل بنیادی خبر

معامله در بازارهای مالی به لطف در دسترس بودن اینترنت و پلتفرم‌های معاملاتی آنلاین، بیش از هر زمان دیگری گسترش یافته است. پیشرفت‌های فن‌آوری باعث افزایش معامله‌گران در بازار و در نتیجه افزایش سرمایه‌گذاری شده است. با این وجود، افزایش سود نهایی همچنان هدف اصلی در این بازی قدیمی معاملاتی است. باید توجه داشت که تجزیه و تحلیل مبانی بازار، اینکه دارایی اساسی، سهام، اوراق قرضه، کالا یا جفت ارز فارکس است، سنگ بنای نحوه تصمیم‌گیری معاملات برای بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و خرده فروش است.
برای کسانی که صرفا تکنیکال نیستند، انجام تحلیل بنیادی ( fundamental analysis) بازار قبل از شروع معامله می‌تواند تفاوت قابل توجهی در موفقیت کلی یک موقعیت معاملاتی ایجاد کند. این کار به ویژه برای معامله‌گرانی که به صورت بلند‌مدت (Position Traders) معامله می‌کنند بسیار مناسب است.

به عنوان مثال، دانستن اینکه چگونه یک جفت ارز ممکن است به یک تصمیم مهم بانک مرکزی قبل از انتشار آن واکنش نشان دهد، و اینکه بازار انتظار دارد با گذراندن فرآیند تحلیل بنیادی فارکس چه اتفاقی بیفتد، می‌تواند برای معامله‌گر در باز کردن و یا بستن معامله، بسیار مفید باشد.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یکی از دو روش اصلی برای ارزیابی و پیش‌بینی تغییرات نرخ ارز و همچنین قیمت اوراق بهادار، کامودیتی‌ها، هر دارایی یا مشتقات مالی عمومی قابل معامله است.

روش اصلی دیگری که توسط معامله‌گران استفاده می‌شود، تحلیل تکنیکال (technical analysis) است که بر روی موارد قابل مشاهده‌ بازار مانند نرخ ارز یا قیمت دارایی، حجم معاملات و قراردادهای باز تمرکز دارد.

مهارت اساسی در تحلیل بنیادی در معاملات فارکس مستلزم آن است که یک تحلیل‌گر تعیین کند که چگونه یک ارز به رویدادهای کلان اقتصادی، تغییرات سیاست پولی بانک مرکزی و اخبار سیاسی و اجتماعی از کشور مبدأ ارز در مقایسه با یک ارز دیگر در یک جفت ارز، واکنش نشان می‌دهد. در مورد یک واحد پول منطقه‌ای مشترک مانند یورو، علاوه بر تجزیه و تحلیل هر کشور عضو، تحلیل اقتصاد منطقه‌ای به عنوان یک موضوع کلی نیز مورد نیاز است تا ارزیابی بنیادی دقیق برای آن ارز انجام شود.

اساسا جفت ارزها تمایل دارند به انتشار داده‌های اقتصادی و رویدادهای خبری محلی و ژئوپلیتیکی به شدت واکنش نشان دهند، به ویژه زمانی که نتایج به طور قابل توجهی با آنچه که در ابتدا توسط اجماع فعالان بازار انتظار می‌رفت متفاوت باشد. این امر باعث می‌شود تا هنگام تعیین جهت بازار و نرخ ارزها، تحلیل بنیادی و تأثیر آنها بر قیمت ارزها از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار باشد.

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال، کدامیک؟

تحلیل بنیادی و تکنیکال روش‌های اصلی هستند که معامله‌گران برای بررسی شرایط بازار و اقتصاد به منظور تعیین مسیر آینده قیمت، از آنها استفاده می‌کنند. در حالی که تمرکز تحلیل بنیادی به طور کلی بر اخبار، سنتیمنت و انتشار شاخص‌های اقتصادی است، تحلیل تکنیکال بر حرکت قیمت یک دارایی یا نرخ مبادله یک جفت ارز متکی است.

تحلیل‌گران تکنیکال علاوه بر جستجوی الگوها در نمودارهای نرخ ارز، تعدادی دیگر از شاخص‌های تکنیکال مرتبط را برای تعیین جهت روند و حرکت قیمت محاسبه و استفاده می‌کنند که شامل اوسیلاتورها، میانگین‌های متحرک، اندیکاتورهای حجم و قراردادهای باز (در معاملات آتی) می‌شوند.

تحلیل تکنیکال به طور قابل توجهی با تحلیل بنیادی متفاوت است و ممکن است دیدگاه متفاوتی نسبت به جهت حرکت یک جفت ارز داشته باشد، اما واقعیت این است که تحلیل تکنیکال یکی از بهترین ابزارهای عینی موجود برای معامله‌گران است که امکان ارزیابی سریع بازار و انجام معاملات کوتاه‌مدت را فراهم می‌کند. با این وجود، تحلیل تکنیکال معایبی نیز دارد، از جمله این واقعیت که تقریباً همه معامله‌گران دیگر در جهان به داده‌های مشابه نرخ ارز نگاه می‌کنند. هنگامی که یک الگوی کلاسیک در نمودار ایجاد می‌شود، می‌تواند اثری گله‌ای ایجاد کرده و باعث شود در صورت شکست  آن الگو، حد ضررها فعال شوند.

تحلیل بنیادی به طور سنتی برای معامله‌گرانی که در بازه زمانی طولانی‌تری فعالیت می‌کنند، مناسب‌تر بوده است. این روش شامل تحلیل وضعیت اقتصادی یک کشور، نرخ بهره، سیاست پولی بانک مرکزی، عرضه پول، تجارت و تراز حساب جاری و همچنین ثبات کلی سیاسی آن کشور می‌شود. با این وجود، برخی از معامله‌گران بنیادی از استراتژی‌های کوتاه‌‌مدت برای معامله بر اساس خبر استفاده می‌کنند که عموماً بلافاصله پس از انتشار یک داده اقتصادی، تصمیم بانک مرکزی، خبر یک رویداد مهم ژئوپلیتیکی مانند جنگ یا بلایای طبیعی، وارد عمل می‌شوند.

صرف نظر از اینکه کدام روش تحلیل به بهترین وجه با استراتژی معاملاتی یک معامله‌گر مطابقت دارد، تحقیق کردن یک عنصر کلیدی در موفقیت معاملات بر اساس تحلیل بنیادی یا تکنیکال به شمار می‌رود و اکثر معامله‌گران کسب دانش در هر دو روش تحلیلی را مفید می‌دانند.

در حالی که تحقیق و تحلیل تنها یکی از موارد اصلی است که در معاملات فارکس باید به آن توجه داشت، مدیریت پول با هدف حفظ سرمایه می‌تواند به همان اندازه برای موفقیت طولانی مدت یک معامله‌گر مهم باشد.

تقویم اقتصادی

ابزارهای تحلیل فاندامنتال

مفیدترین ابزار برای تحلیل بنیادی شامل تقویم اقتصادی، رسانه‌های خبری در حوزه مالی و داده‌های بنیادی تاریخی است. تقویم اقتصادی، زمان و تاریخ برنامه‌ریزی‌ شده انتشار داده‌های اقتصادی کلی و جزئی را که می‌تواند بر پول یک کشور تأثیر بگذارد، به معامله‌گر اطلاع می‌دهد.

پخش اخبار معاملاتی از رسانه‌های خبری مالی، معامله‌گران را از هرگونه تحولات اقتصادی یا ژئوپلیتیک مهمي که می‌تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر بازار تأثیر بگذارد، مطلع می‌کند.

داده‌های بنیادی تاریخی می‌توانند برای تعیین روند شاخص‌های فاندامنتال مفید باشند، همچنین مي‌توانند در تحلیل واکنش یک ارز به انتشار يك شاخص اقتصادی خاص پس از بررسی رفتار آن در گذشته هم زمان با انتشار همان شاخص، یا مثلا تصمیم بانک مرکزی و تاثير آن بر ارز كمك كنند.

 

بیشتر بخوانید: چگونه تقویم اقتصادی فارکس را بخوانیم؟

تولید ناخالص داخلی

شاخص‌های تحلیل بنیادی

برخی از شاخص‌های اصلی تحلیل بنیادی که توسط معامله‌گران ارز برای تعیین قدرت کلی اقتصاد یک کشور و پیش بینی نرخ بالقوه ارز استفاده می‌شوند عبارتند از تولید ناخالص داخلی (GDP)، داده‌های اشتغال، تراز تجاری، خرده‌فروشی و اعداد تورمی مانند شاخص قیمت مصرف کننده (CPI). برخی از اين شاخص‌ها همچنین ممکن است به معامله‌گران يك ایده‌ كلی در مورد اینکه انتشار داده‌ در آینده چگونه می‌تواند باشد، بدهد، مانند تولید ناخالص داخلی اولیه یا نتیجه نظرسنجی‌ها.

علاوه بر این، برخی از شاخص‌های اقتصادی اغلب می‌توانند زودتر از بقیه شاخص‌ها نشان دهند که اقتصاد افت کرده است یا در حال رشد است. شاخص‌های اقتصادی اصلی شامل نظرسنجی از مدیران خرید، شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و نتیجه سفارش کالاهای بادوام می‌شوند.

در ادامه برخی از شاخص‌های اقتصادی اصلی که توسط معامله‌گران فارکس استفاده می‌شوند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

گزارش‌های اشتغال: شامل نرخ بیکاری، تعداد متقاضیان یا افراد بیکار متقاضی شغل، سطح حقوق و دستمزد و سایر داده‌های مرتبط با مشاغل می‌شوند.

تراز تجاری: تفاوت بین واردات و صادرات یک کشور که تأثیر مستقیم بر تقاضای پول آن کشور دارد. اصطلاح کسری به این معنی است که کشور بیشتر از صادرات، وارد می‌کند، در حالی که اصطلاح مازاد به معنی صادرات بیشتر از واردات است.

حساب جاری: یکی از دو جزء تراز پرداخت‌های یک کشور است. حساب جاری شامل تراز تجاری و انتقالات نقدی خالص آن کشور است. مازاد نشان می‌دهد که ارزش دارایی‌های خارجی یک کشور بیشتر از بدهی آن است، در حالی که کسری نشان‌دهنده عکس آن است.

تولید ناخالص داخلی (GDP): تغییرات در تولید ناخالص داخلی یک کشور می‌تواند اثرات قابل توجهی بر پول آن کشور داشته باشد. افزایش شدید تولید ناخالص داخلی، نشان دهنده قدرت اقتصادی است که می‌تواند افزایش ارزش پول آن کشور را تحریک کند، به خصوص اگر بازار احتمال افزایش نرخ بهره را پیش‌بینی کند.

شاخص قیمت مصرف کننده (CPI): سطح قیمت محصولات را در سطح مصرف کننده نمایش می‌دهد و یکی از شاخص‌های کلیدی تورم است. کنترل تورم یکی از اولین وظایف بانک‌های مرکزی بزرگ است، بنابراین تغییرات CPI می‌تواند مستقیما بر سیاست پولی تأثیر بگذارد. افزایش تورم می‌تواند نشان‌دهنده افزایش نرخ بهره باشد، در حالی که کاهش قیمت‌های مصرف‌کننده حاکی از نرخ‌های بهره پایین‌تر است.

شاخص قیمت تولیدکننده (PPI): میزان هزینه‌ای را که تولیدکنندگان برای مواد مورد نیاز قبل از ساخت محصول نهایی پرداخت می‌کنند، اندازه‌گیری می‌کند. این عدد بر واحد پول کشور تأثیر می‌گذارد، زیرا عدد PPI بالاتر نشان‌دهنده تورم مصرف‌کننده در آینده است، در حالی که عدد پایین‌تر نشان‌دهنده عکس آن است.

شاخص مدیران خرید (PMI): فعالیت‌های مرتبط با خرید مدیران را بررسی می‌کند و می‌تواند یک شاخص اقتصادی پیشرو باشد. مدیران خرید عموماً اولین کسانی هستند که از افزایش یا کاهش تولید آتی مطلع می‌شوند که می‌تواند نشان دهنده قدرت یا ضعف در بخش تولید باشد.

قیمت کامودیتی‌ها: قیمت کامودیتی‌ها می‌تواند تأثیر بسزایی بر ارز کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده داشته باشد و مستقیماً با چرخه‌های تورمی و تورم‌زدایی مرتبط است. قیمت‌های پایین‌تر کالاهایی مانند نفت خام مستقیما بر حمل‌ونقل و در نتیجه هزینه کالاها تأثیر می‌گذارد و در نتیجه تورم را کاهش می‌دهد، در حالی که قیمت‌های بالاتر نفت معمولا منجر به افزایش هزینه‌های حمل و نقل و تورم بالاتر می‌شود.

کیفیت اعتبار ملی: دلایل دیگر برای ارزیابی مجدد پول یک کشور این است که کیفیت اعتباری کشور مطابق با یک آژانس رتبه‌بندی بزرگ، بهتر یا بدتر شود یا اینکه اعلام کند قصد بازپرداخت یا عدم پرداخت وام‌های خود را دارد.

سری مقالات منتخب شاخص‌های اقتصادی در UtoFX:

هر اقتصاد بزرگی یک بانک مرکزی دارد که معمولاً ارز، نرخ بهره و عرضه پول را مدیریت می‌کند. فعالیت‌های بانک مرکزی و سخنرانی‌های مقامات بانک مرکزی توسط معامله‌گران بنیادی برای پیدا کردن سرنخ‌هایی درباره تغییرات سیاست‌های پولی آتی به دقت زیر نظر گرفته می‌شوند.

تصمیمات در مورد نرخ بهره: میزان بهره‌ای که بانک مرکزی دریافت می‌کند، برای ارزیابی پول یک کشور بسیار مهم است. اگر بانک مرکزی یک کشور نرخ بهره بالایی تعیین کند (به استثنای عوامل دیگر مانند بی‌ثباتی سیاسی)، پول آن کشور تمایل به جذب دارایی‌های خارجی از کشورهایی با نرخ بهره پایین‌تر دارد.

بیانیه‌های بانک مرکزی در مورد نرخ بهره: اکثر بانک‌های مرکزی پس از انتشار نرخ بهره، بیانیه‌ای صادر می‌کنند که در آن رأی کمیته، سیاست پولی خود، و دلایل تغییر یا عدم تغییر نرخ‌ها را شرح می‌دهد. در صورتی که رای سیاست‌گذاران غیرمنتظره باشد یا اگر بانک مرکزی برای تصمیم‌گیری‌های آتی نرخ‌ها، رفتاری هاوکیش (Hawkish) یا داویش (Dovish) داشته باشد، این بیانیه می‌تواند بر بازار تاثیر بگذارد.

سخنان سیاستمداران و مقام‌های بانک مرکزی: محتوای سخنرانی رئیس جمهور، رئیس کل یا سایر مقامات یک بانک مرکزی بزرگ گاهی اوقات می‌تواند نشانه‌هایی از سیاست پولی آینده بانک باشد که اغلب بر پول آن کشور تأثیر می‌گذارد. دیگر سیاستگذاران کلیدی شامل اعضای رای‌دهنده کمیته سیاست پولی بانک مرکزی هستند، اگرچه ممکن است سخنان آنها تاثیری به اندازه‌ی سخنان رئیس بانک مرکزی نداشته باشند اما بسته به محتوای سخنرانی می‌تواند بر پول کشور تأثیر بگذارد.

خرید دارایی و تسهیل کمی: شامل مقدار پولی می‌شود که بانک مرکزی برای خرید اوراق بدهی و سایر دارایی‌ها برای حمایت از اقتصاد ضعیف، استفاده می‌کند. افزایش یا کاهش محرک‌های اقتصادی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر پول یک کشور داشته باشد زیرا تغییرات در خرید دارایی می‌تواند نشان دهنده تغییر در نرخ بهره و عرضه پول باشد.

سری مقالات مرتبط با فدرال رزرو و سیاست‌های پولی بانک مرکزی:

رویدادهای ژئوپلیتیک

جنگ: شروع جنگ یا آتش بس به طور قابل توجهی بر ارزش ارزهای کشورهای در حال جنگ تأثیر می‌گذارد و گاهی اوقات بسته به کشورهایی که درگیر هستند، بر بازار ارز نیز اثرگذار است. جنگ همچنین می‌تواند قیمت کامودیتی‌ها و سایر دارایی‌های تولید شده در کشورهای درگیر را تحت شعاع خود قرار بدهد و در نتیجه بر ارز سایر کشورهایی که دارایی‌های مشابه تولید می‌کنند، نیز تاثیرگذار است.

انتخابات: تغییر رژیم یا اکثریت سیاسی می‌تواند به طور چشمگیری ارزش پول یک کشور را تحت تأثیر قرار دهد. اگر دولت آتی از مشوق‌های سرمایه و نرخ‌های بهره پایین‌تر حمایت کند، ارزش پول می‌تواند افت کند. انواع دیگر آرای مردمی نیز می‌توانند به مقدار زیادی بر ارزش‌گذاری یک ارز موثر باشند. به عنوان مثال، همه‌پرسی در مورد خروج یک کشور از منطقه یورو ممکن است به طور قابل توجهی بر ارزش یورو تأثیر بگذارد.

تغییر قدرت: کشوری که کودتا یا تغییر رژیم اجباری را تجربه کند، ممکن است ارزش پول خود را بطور کامل از دست بدهد و یا از قدرت آن کاسته شود.

بلایای طبیعی: زمانی که کشوری با یک بلای طبیعی بزرگ مواجه می‌شود، معمولاً به دلیل نیاز به بازگرداندن پول برای امدادرسانی، در کوتاه‌مدت ارزش پول آن افزایش می‌یابد. با این وجود، در درازمدت، اگر بلایای طبیعی اثر منفی قابل توجهی بر اقتصاد آن کشور داشته باشند، احتمالا تأثیر نامطلوبی بر پول آن کشور خواهد داشت.

سنتیمنت (احساسات) بازار

ریسک‌پذر و ریسک‌گریز: ریسک‌پذیری و ریسک‌گریزی آخرین اصطلاحات ساخته شده در بازار هستند که به تمایلات سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری بر روی ارزهایی با بازده و ریسک بالاتر در مقابل ارزهای کم ریسک، اشاره می‌کنند. به عنوان مثال، زمانی که بازار محیطی ریسک گریز داشته باشد، سرمایه‌گذاران به دنبال ثبات اقتصادی و سیاسی هستند، بنابراین ارزش ین ژاپن و دلار آمریکا به طور کلی نسبت به ارزهای اصلی اروپایی و ارزهای کالایی (کامودیتی) مانند دلار استرالیا، دلار نیوزلند و دلار کانادا افزایش می‌یابد. اما اگر ریسک‌پذیری بالا باشد، معمولاً ارزش ارزهای کالایی با بازدهی بالاتر و سایر ارزهای جزئی پرریسک افزایش می‌یابند.

نظرسنجی‌های مالی: علاوه بر ریسک‌پذیری و ریسک‌گریزی که بر کل بازار تأثیر می‌گذارند، هر اقتصاد بزرگی معمولا شاخص‌های احساسات بازار را در قالب نظرسنجی‌، به صورت ماهانه منتشر می‌کند. نظرسنجی‌های شاخص اطمینان مصرف‌کننده و مدیران خرید از جمله این موارد هستند.

شاخص‌های احساسات: نمونه‌هایی از شاخص‌های احساسات رایج شامل گزارش تعهد معامله‌گران یا COT است که موقعیت آتی انواع مختلف شرکت‌کنندگان در بازار را نشان می‌دهد. شاخص نوسان CBOE یا VIX  بیان کننده سطح ترس سرمایه‌گذاران است.  نسبت CBOE Equity Put/Call حاکی از آنست که آیا سرمایه‌گذاران در بازار آپشن، روند صعودی را به روند نزولی ترجیح می‌دهند یا بالعکس.

معامله کردن در زمان اخبار

برخی معامله‌گران بنیادی از اخبار و انتشار داده‌های اقتصادی برای انجام معاملات کوتاه‌مدت بر اساس نتایج آنها استفاده می‌کنند. در حالی که ممکن است معامله‌گری در زمان اخبار ساده به نظر برسد، اما معمولا بازار آنطور که انتظار می‌رود واکنش نشان نمی‌دهد، یا در بسیاری از موارد در جهتی کاملا مخالف با آنچه معامله‌گران انتظار دارند حرکت می‌کند.

علاوه بر این، استراتژی‌های نوسانی که شامل خرید و فروش آپشن‌ها می‌شوند، می‌توانند برای باز کردن یک موقعیت خنثی در بازار مفید باشند که با حرکتی قابل توجه در هر جهت افزایش می‌یابد. راه دیگر برای استفاده از نوسانات شدید مربوط به اخبار هنگام معامله فاندامنتال، ایجاد هر دو موقعیت خرید و فروش در یک جفت ارز و سپس معامله از هر طرف، پس از انتشار اخبار یا گزارش اقتصادی است.

اکثر معامله‌گران حرفه‌ای سعی می‌کنند از باز کردن یا نگه داشتن یک پوزیشن بزرگ بلافاصله قبل از انتشار داده اقتصادی خیلی مهم اجتناب کنند، به این دلیل که نوسانات شدید پس از انتشار این نوع از داده‌ها عمدتا می‌تواند باعث فعال شدن حد ضرر در هر دو طرف بازار شود. علیرغم نوسانات، حرکت سریع قیمت و رسیدن آن به سطح مورد نظر، به معامله‌گر اجازه می‌دهد تا از نوسانات استفاده کند. معامله‌گر می‌تواند پوزیشن خود را با سود ببندد و حتی در جهت معکوس پوزیشن جدیدی باز کند تا از حرکت قیمت ایجاد شده پس از انتشار اخبار، استفاده کند.

تحلیل بنیادی، درک عمیق‌تری به معامله‌گر فارکس از واکنش بازار به انواع رویدادها می‌دهد. با این وجود، تسلط بر تحلیل تکنیکال به همراه اصول بنیادی می‌تواند به یک معامله‌گر برتری قابل توجهی نسبت به معامله‌گری که فقط از یک روش استفاده می‌کند، بدهد.

انجام معاملات بنیادی می‌تواند به صورت کوتاه‌مدت نیز باشد، البته با یک برنامه معاملاتی که امکان نوسان‌گیری گسترده در بازار را فراهم کند. برخی از معامله‌گران ممکن است به صورت ترکیبی در بازار خرید و فروش کنند تا از نوسانات مختصری که اغلب بلافاصله پس از انتشار یک داده مهم مشاهده می‌شود، سود کسب کنند.

معامله‌گران بلندمدت در فارکس (Position Trader)، انتشار داده‌های اقتصادی یک کشور را در مدت زمان طولانی‌تری ارزیابی می‌کنند. این به معامله‌گر فارکس کمک می‌کند تا ارزیابی دقیق‌تری از سلامت اقتصادی، محیط اجتماعی-سیاسی و سیاست‌های پولی کشور به منظور انجام معاملات بلند‌مدت در بازار داشته باشد.

بنابراین صرف نظر از اینکه شما یک معامله‌گر کوتاه‌مدت یا بلند‌مدت هستید، استفاده از تحلیل بنیادی به شکل صحیح می‌تواند برای شما مفید باشد.

درصورت علاقه به برخورداری از مزایای یک منبع رایگان با دسترسی 24 ساعته به کلیه اطلاعات دنیای فاندامنتال، عضویت در کانال UtoFX را از دست ندهید!

 

منبع: forextraininggroup

 

اولین نفر از اخبار و اطلاعیه ها با خبر شو

ایمیل خود را وارد نمایید تا از اطلاعیه ها و تخفیفات ما زودتر باخبر شوی…

3 دیدگاه در “آنچه باید درباره‌ی تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) و مهمترین شاخص‌های آن بدانیم!
  1. Sirwan گفت:

    تشکر از زحماتتون عالی بود

  2. alirezaba گفت:

    عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟