pcmfa-broker
آخرین مقالات
وینگومارکتس
اشتراک گذاری
برچسب‌ها

سناریوهای پیش‌روی ایران در صورت خروج از پیمان NPT

زمان مطالعه: 10 دقیقه

خروج احتمالی ایران از NPT

تنش‌های اخیر بین ایران و اسرائیل بار دیگر توجه جامعه جهانی را به برنامه هسته‌ای ایران جلب کرده است؛ موضوعی که همواره محل بحث‌های حساس سیاسی و امنیتی بوده و اکنون نیز ابعاد تازه‌ای یافته است. در میان واکنش‌ها و گمانه‌زنی‌هایی که این روزها مطرح می‌شوند، زمزمه‌هایی از احتمال خروج ایران از پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) به گوش می‌رسد؛ پیمانی که ایران سال‌هاست از اعضای مهم آن به‌شمار می‌آید و به عنوان بستری برای همکاری‌های بین‌المللی در زمینه استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و جلوگیری از اشاعه تسلیحات هسته‌ای شناخته می‌شود.

از آنجا که هرگونه تصمیم‌گیری در رابطه با این پیمان می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای ایران، منطقه و حتی نظام بین‌المللی داشته باشد، بررسی دقیق ابعاد حقوقی، سیاسی و امنیتی این موضوع اهمیت ویژه‌ای یافته است. پرسش اساسی این است که در صورت وقوع چنین تصمیمی، چه تغییراتی در چشم‌انداز سیاسی و امنیتی منطقه رخ خواهد داد؟ مقاله حاضر با هدف بررسی عمیق و چندجانبه این پرسش، به تحلیل واقع‌بینانه شرایط کنونی و تبعات احتمالی خروج ایران از NPT می‌پردازد.

چشم‌انداز تنش‌ها و بازتعریف یک تصمیم راهبردی

در هفته‌های اخیر، تحولات میدانی و سیاسی در خاورمیانه، به‌ویژه تنش میان ایران و اسرائیل، وارد مرحله‌ای بی‌سابقه شده است. درگیری‌هایی که با حملات محدود و متقابل آغاز شد، اکنون به سطحی از درگیری مستقیم نظامی رسیده که تحلیل‌گران آن را یکی از شدیدترین رویارویی‌های غیررسمی دو طرف در دهه‌های اخیر می‌دانند. همزمان با افزایش فشارهای بین‌المللی و طرح سناریوهای نظامی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، برخی مقامات ارشد ایرانی در اظهاراتی صریح یا ضمنی، امکان بازنگری در تعهدات هسته‌ای جمهوری اسلامی را مطرح کرده‌اند. در همین چارچوب، بحث خروج احتمالی ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) به یکی از موضوعات محوری در رسانه‌ها و محافل دیپلماتیک بدل شده است.

چنین اظهاراتی در شرایطی مطرح می‌شود که NPT به‌عنوان پایه‌ای‌ترین و گسترده‌ترین معاهده بین‌المللی در حوزه کنترل تسلیحات هسته‌ای، از زمان پیوستن ایران در سال ۱۹۷۰ تاکنون چارچوبی برای فعالیت‌های هسته‌ای این کشور ایجاد کرده است. خروج از این معاهده نه‌تنها یک تحول حقوقی عمده محسوب می‌شود، بلکه پیامدهای گسترده‌ امنیتی، ژئوپلیتیکی و اقتصادی نیز در پی خواهد داشت؛ از جمله افزایش نگرانی‌های بین‌المللی، بازتعریف روابط ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و حتی واکنش‌های تند احتمالی از سوی شورای امنیت سازمان ملل یا کشورهای منطقه. در چنین شرایطی، بررسی دقیق و متوازن این موضوع ضروری است؛ نه تنها برای درک بهتر موقعیت ایران، بلکه برای ارزیابی سناریوهای پیش‌رو در منطقه‌ای که هرگونه تغییر در وضعیت راهبردی بازیگران آن، می‌تواند پیامدهایی فراتر از مرزهای جغرافیایی‌اش داشته باشد.

پیمان NPT؛ ستون اصلی رژیم منع اشاعه هسته‌ای

پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، که به اختصار NPT (Non-Proliferation Treaty) نامیده می‌شود، یکی از فراگیرترین و مهم‌ترین معاهدات بین‌المللی در حوزه امنیت جهانی است. این معاهده در سال ۱۹۶۸ تدوین شد و از سال ۱۹۷۰ به اجرا درآمد.

1000 دلار بونوس قابل ضرر دریافت کنید

بونوس 70 درصد قابل ضرر و دراودان

این بونوس ویژه مخاطبین یوتوفارکس است و همچنین قابل ضرر و از دست دادن است. برای دریافت بونوس از طریق لینک زیر ثبت نام کنید. برای جزئیات بیشتر صفحه بونوس را مشاهده کنید.

NPT با هدف جلوگیری از اشاعه سلاح‌های هسته‌ای، ترویج استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و در نهایت، حرکت به‌سوی خلع سلاح کامل هسته‌ای پایه‌گذاری شد. ایران از جمله کشورهای اولیه‌ای بود که به این پیمان پیوست و در چارچوب آن، متعهد شد فعالیت‌های هسته‌ای خود را صرفاً برای اهداف صلح‌آمیز دنبال کند.

ساختار معاهده NPT بر سه رکن اصلی استوار است: عدم اشاعه، خلع سلاح، و استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای. به موجب این معاهده، کشورهای دارای سلاح هسته‌ای متعهد می‌شوند از انتقال این سلاح‌ها یا فناوری مربوط به آن به دیگر کشورها خودداری کنند، در حالی که کشورهای فاقد سلاح هسته‌ای نیز موظف‌اند از توسعه یا دستیابی به چنین تسلیحاتی اجتناب نمایند. در مقابل، این کشورها از حق دسترسی به فناوری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای برخوردارند، مشروط بر آن‌که تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) باقی بمانند.

تا امروز، ۱۹۱ کشور جهان به عضویت NPT درآمده‌اند که این امر، آن را به پرشمول‌ترین معاهده کنترل تسلیحات در تاریخ تبدیل کرده است. تنها چند کشور از جمله هند، پاکستان و اسرائیل هیچ‌گاه به آن نپیوسته‌اند و کره‌شمالی نیز در سال ۲۰۰۳، پس از سال‌ها تنش با آژانس و جامعه جهانی، به‌صورت رسمی از آن خارج شد؛ اقدامی که مسیر ساخت و آزمایش تسلیحات هسته‌ای در آن کشور را هموار ساخت و زنگ خطر جدیدی برای رژیم جهانی منع اشاعه به صدا درآورد. خروج کره‌شمالی از NPT همواره به عنوان نمونه‌ای هشداردهنده در مباحث حقوقی و راهبردی درباره احتمال خروج دیگر کشورها، از جمله ایران، مطرح بوده است.

ماده دهم NPT؛ حق خروج در سایه مخاطرات بین‌المللی

پیمان NPT در عین حال که کشورهای عضو را به رعایت اصول سه‌گانه خود متعهد می‌سازد، در بند دهم خود (Article X) امکان خروج داوطلبانه از معاهده را نیز در نظر گرفته است. بر اساس این بند، هر عضو می‌تواند در صورت آن‌که منافع عالی کشورش در معرض تهدیدی غیرعادی قرار گیرد، تصمیم به خروج از معاهده بگیرد. با این حال، این تصمیم نمی‌تواند ناگهانی باشد؛ کشور مورد نظر موظف است دست‌کم سه ماه پیش از تاریخ خروج، اطلاعیه رسمی به تمام طرف‌های معاهده و دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه دهد، و در این اطلاعیه، دلایل تهدیدزا برای منافع عالی خود را به‌روشنی بیان کند.

از منظر حقوق بین‌الملل، گرچه این ماده از منظر شکلی حق خروج را به رسمیت شناخته، اما تفسیر اصطلاح «تهدیدات غیرعادی» محل بحث است. بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند این بند نافی مسئولیت‌های بین‌المللی کشورها در قبال صلح و امنیت بین‌الملل نیست و خروج از NPT می‌تواند تبعات حقوقی، سیاسی و حتی امنیتی برای کشور خارج‌شونده به همراه داشته باشد؛ به‌ویژه در صورتی که شواهدی دال بر تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای وجود داشته باشد.

تنها مورد ثبت‌شده خروج رسمی از NPT تاکنون، کره‌شمالی در سال ۲۰۰۳ بوده است. پیونگ‌یانگ در ابتدا در سال ۱۹۹۳ خروج خود را اعلام کرد، اما تحت فشار بین‌المللی این تصمیم را به حالت تعلیق درآورد. نهایتاً در سال ۲۰۰۳، با استناد به تهدیدات امنیتی آمریکا و شکست مذاکرات دیپلماتیک، از معاهده خارج شد و بلافاصله فعالیت‌های تسلیحاتی خود را تسریع کرد. این اقدام کره‌شمالی اگرچه از نظر حقوقی طبق بند دهم انجام شد، اما در عمل باعث انزوای شدید، اعمال تحریم‌های سنگین، و آغاز یک بحران مستمر هسته‌ای در شرق آسیا شد.

در مقایسه با کره‌شمالی، شرایط ایران پیچیده‌تر و چندوجهی‌تر است. ایران بارها اعلام کرده که فعالیت‌های هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز است و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد. خروج ایران از NPT، آن هم در بستر تنش‌های منطقه‌ای و تشدید فشارهای سیاسی، می‌تواند از سوی بسیاری از کشورها به‌عنوان گامی به‌سوی نظامی‌سازی برنامه هسته‌ای تلقی شود؛ حتی اگر تهران تأکید کند که چنین تصمیمی صرفاً واکنشی به تهدیدات خارجی و زیرپاگذاشته‌شدن تعهدات دیگران است. بنابراین، گرچه ایران از منظر حقوقی حق خروج دارد، اما استفاده از این گزینه در فضای پرتنش کنونی ممکن است پیامدهایی به مراتب فراتر از چارچوب حقوقی برای این کشور به همراه داشته باشد.

چرا خروج از NPT به‌عنوان یک گزینه مطرح شده است؟

تحولات اخیر در منطقه، به‌ویژه تنش‌های فزاینده میان ایران و اسرائیل، فضای سیاسی و امنیتی کشور را با چالش‌هایی تازه مواجه کرده است. در پی برخی حملات هدفمند به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران—که مقام‌های رسمی کشور به‌صراحت مسئولیت آن را متوجه اسرائیل می‌دانند—بحث‌هایی در سطوح حاکمیتی و رسانه‌ای شکل گرفته که طی آن، امکان بازنگری در تعهدات بین‌المللی هسته‌ای، از جمله خروج از پیمان NPT، به‌عنوان گزینه‌ای روی میز مطرح شده است. این مباحث، که اغلب در واکنش به تهدیدات آشکار یا اقدامات خرابکارانه خارجی صورت گرفته‌اند، نه صرفاً موضع‌گیری‌های سیاسی، بلکه بخشی از گفتمان امنیت ملی در برابر اقداماتی ارزیابی می‌شوند که تداوم عضویت در NPT را از منظر برخی تحلیل‌گران به چالشی یک‌طرفه بدل کرده است.

در این چارچوب، تهدید به خروج از NPT را می‌توان به‌نوعی اهرم فشار دیپلماتیک نیز تعبیر کرد؛ ابزاری برای ارسال پیام به طرف‌های مقابل در مذاکرات هسته‌ای و بازیگران منطقه‌ای یا بین‌المللی. ایران طی سال‌های گذشته بارها از تعهدات خود در چارچوب برجام و NPT کاسته، اما این اقدامات را در چارچوب حقوق معاهده‌ای و در واکنش به عدم پایبندی طرف‌های دیگر به تعهداتشان اعلام کرده است. اکنون، با تشدید فشارهای سیاسی و نظامی و چشم‌انداز مبهم بازگشت به توافقات گذشته، طرح احتمال خروج از NPT می‌تواند نوعی «تنظیم مجدد» در معادلات دیپلماتیک تلقی شود؛ به‌ویژه برای رساندن این پیام که حفظ تعهدات بین‌المللی زمانی ممکن است که کشور در برابر اقدامات خصمانه، ابزار بازدارندگی یا تضمین‌های امنیتی کافی در اختیار داشته باشد.

در عین حال، واقع‌گرایانه باید گفت که چنین تهدیدهایی صرف‌نظر از مشروعیت آن‌ها در گفتمان داخلی، در نظام بین‌الملل با حساسیت بالا مواجه می‌شود. در جهانی که خروج یک‌جانبه از معاهدات ممکن است پیامدهای چندلایه سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشته باشد، استفاده از این گزینه بیش از آن‌که یک اقدام اجرایی باشد، ابزاری برای سنجش اراده طرف‌های مقابل در ارائه امتیازات متقابل یا پرهیز از تنش‌زایی بیشتر به‌نظر می‌رسد.

خروج از NPT؛ گامی با پیامدهای چندلایه داخلی و بین‌المللی

خروج از NPT تنها یک اقدام حقوقی نیست؛ تصمیمی استراتژیک است که می‌تواند پیامدهایی چندوجهی در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی به همراه داشته باشد. در ادامه، به مهم‌ترین این پیامدها پرداخته می‌شود.

قطع همکاری با آژانس؛ عبور از شفافیت به سایه

یکی از فوری‌ترین پیامدهای خروج ایران از پیمان NPT، لغو چارچوب همکاری رسمی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) خواهد بود. ایران در چارچوب این پیمان، متعهد به پذیرش نظارت‌های منظم و راستی‌آزمایی فعالیت‌های هسته‌ای خود توسط بازرسان آژانس بوده است؛ مکانیزمی که از یک‌سو ضامن شفافیت برنامه هسته‌ای ایران برای جامعه جهانی محسوب می‌شود و از سوی دیگر، برای تهران ابزاری جهت اثبات پایبندی به استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای به‌شمار می‌آمد.

در صورت خروج، این نظارت‌ها دیگر مبنای حقوقی نخواهند داشت، مگر آن‌که ایران داوطلبانه چارچوب جداگانه‌ای برای همکاری مجدد با آژانس ارائه دهد؛ موضوعی که با توجه به فضای سیاسی و امنیتی فعلی بعید به‌نظر می‌رسد.

نبود راستی‌آزمایی بین‌المللی، نه‌تنها نگرانی‌ها درباره اهداف هسته‌ای ایران را تشدید می‌کند، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز طرح مجدد پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل و اعمال فشارهای چندجانبه تازه شود. تجربه پیشین کره‌شمالی گواهی است بر این‌که خروج از NPT، در کنار قطع نظارت‌ها، می‌تواند به سرعت مسیر انزوای بین‌المللی را هموار کند.

آسیب به رژیم جهانی منع اشاعه؛ باز شدن درهای یک دومینو

از منظر ژئوپلیتیکی، خروج ایران از NPT ممکن است به‌مراتب فراتر از مرزهای ملی اثرگذار باشد. ایران نخستین کشور مهم در خاورمیانه است که از معاهده خارج می‌شود و این تصمیم می‌تواند الگویی نگران‌کننده برای سایر کشورهای منطقه باشد. عربستان سعودی، ترکیه و مصر در سال‌های اخیر بارها بر «حق برخورداری از برنامه هسته‌ای مستقل» تأکید کرده‌اند. در فضایی که نظام نظارت بین‌المللی تضعیف شود و توازن قوا به‌سوی بی‌ثباتی میل کند، خروج ایران می‌تواند به شکل‌گیری یک اثر دومینویی در خاورمیانه منجر شود؛ جایی که رقابت‌های امنیتی همواره سریع‌تر از روندهای دیپلماتیک شکل می‌گیرند.

همچنین، خدشه به اعتبار کلی NPT به‌عنوان سازوکار جهانی کنترل تسلیحات هسته‌ای، می‌تواند اعتماد به این رژیم حقوقی را در سطح بین‌المللی کاهش دهد. در شرایطی که نظام جهانی بیش از هر زمان دیگری به سازوکارهای چندجانبه نیاز دارد، خروج یکی از اعضای مؤثر منطقه‌ای، این پیام را منتقل خواهد کرد که تضمین‌های ارائه‌شده توسط چنین معاهداتی، برای همه کشورها الزام‌آور یا سودمند نیستند. این مسئله نه‌تنها به تضعیف NPT منجر می‌شود، بلکه در بلندمدت ممکن است به تجدیدنظر برخی کشورها در تعهدات خود و افزایش فشار بر شورای حکام آژانس برای اصلاح ساختارهای نظارتی بینجامد.

راه پیش‌رو؛ بین گزینه‌های سخت و فرصت‌های دیپلماتیک

با افزایش تنش‌های اخیر در منطقه و وقوع اقداماتی که گفته می‌شود برخی از تأسیسات حساس هسته‌ای ایران را هدف قرار داده‌اند، فضای تصمیم‌گیری پیرامون آینده سیاست هسته‌ای کشور وارد مرحله‌ای جدید شده است. در چنین بستری، طرح احتمال خروج ایران از پیمان NPT به‌عنوان یکی از سناریوهای محتمل، نگاه‌ها را به سمت ارزیابی راهکارهای موجود برای مدیریت بحران سوق داده است. یکی از مسیرهای پیش‌رو، تداوم تقابل و گسترش فشارهای خارجی است؛ مسیری که ممکن است با تهدیدات نظامی یا اعمال تحریم‌های مضاعف همراه شود. این رویکرد، هرچند در کوتاه‌مدت برای برخی بازیگران منطقه‌ای جذاب به نظر می‌رسد، اما در عمل می‌تواند راه را بر هرگونه بازسازی اعتماد و بازگشت به مذاکرات مسدود کرده و بی‌ثباتی گسترده‌تری را در پی داشته باشد.

در نقطه مقابل، مسیر دیپلماتیک هنوز به‌طور کامل بسته نشده است. ایالات متحده، روسیه و چین به‌عنوان اعضای دائم شورای امنیت و طرف‌های اصلی در گفت‌وگوهای پیشین، می‌توانند نقش حیاتی در کاهش تنش‌ها و احیای اعتماد ایفا کنند. در صورتی که چارچوبی مشخص و قابل اتکا برای تضمین دسترسی ایران به فناوری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای و در عین حال، پایبندی به الزامات نظارتی قابل قبول برای جامعه جهانی تدوین شود، ممکن است زمینه برای حفظ عضویت ایران در NPT و جلوگیری از تنش‌های بیشتر فراهم گردد. بازطراحی توافقاتی چون برجام با لحاظ دغدغه‌های امنیتی دو طرف و به‌روزسازی آن متناسب با تحولات منطقه‌ای، می‌تواند راهی واقع‌گرایانه برای حفظ ثبات باشد.

از منظر بلندمدت نیز، موضوع مشارکت در معاهدات جدید مانند پیمان منع کامل تسلیحات هسته‌ای (TPNW)؛ که هدف آن فراتر از NPT و در راستای خلع سلاح کامل جهانی است؛ می‌تواند به‌عنوان پشتوانه‌ای حقوقی و اخلاقی در مسیر سیاست‌ خارجی کشورها ایفای نقش کند. گرچه بسیاری از قدرت‌های هسته‌ای هنوز این معاهده را نپذیرفته‌اند، اما پیوستن به آن از سوی کشورهای غیرهسته‌ای می‌تواند نوعی تعهد مضاعف در برابر اشاعه تسلیحات و ابزاری برای فشار اخلاقی و حقوقی بر دارندگان زرادخانه‌های هسته‌ای تلقی شود. برای ایران نیز، چنین مشارکت‌هایی می‌تواند بخشی از سیاست چندلایه هسته‌ای باشد که در آن، اهداف امنیتی و دیپلماتیک به‌گونه‌ای متوازن دنبال می‌شوند.

میان ملاحظات راهبردی و فشارهای بین‌المللی؛ آزمونی برای دیپلماسی هسته‌ای

بررسی احتمال خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) نشان می‌دهد که چنین اقدامی نه‌تنها یک تصمیم حقوقی یا فنی نیست، بلکه در لایه‌های عمیق‌تر، با مسائل امنیتی، ژئوپلیتیکی و حتی حیثیتی برای جمهوری اسلامی ایران و کل نظام بین‌الملل گره خورده است. از منظر حقوقی، ایران بر اساس ماده دهم NPT این حق را دارد که در صورت مواجهه با تهدیدات غیرعادی علیه منافع عالی خود، از پیمان خارج شود. اما استفاده از این حق، فارغ از مشروعیت قانونی، تبعات امنیتی و سیاسی جدی به‌دنبال دارد؛ از جمله افزایش سوء‌ظن جهانی، قطع همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و باز شدن پرونده‌های جدید در نهادهای بین‌المللی. در سطح منطقه‌ای، این اقدام می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر در خاورمیانه، رقابت هسته‌ای میان قدرت‌های منطقه‌ای و تضعیف نظم موجود در رژیم منع اشاعه منجر شود.

در چنین شرایطی، توصیه راهبردی برای سیاست‌گذاران داخلی آن است که هرگونه تصمیم‌گیری درباره عضویت یا خروج از معاهدات بین‌المللی باید بر مبنای موازنه‌ای دقیق میان منافع ملی، هزینه‌های بین‌المللی، و پیامدهای بلندمدت آن انجام شود. حفظ فضای قابل پیش‌بینی، تعامل سازنده با آژانس، و در عین حال، پیگیری فعال حقوق ایران در چارچوب‌های چندجانبه، می‌تواند همچنان یک مسیر واقع‌گرایانه برای دفاع از امنیت ملی باشد.

همچنین، برای جامعه جهانی نیز ضروری است که نگرانی‌های امنیتی ایران را جدی بگیرد و با تقویت ضمانت‌های بین‌المللی در استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای، از کشیده‌شدن بحران به نقطه بی‌بازگشت جلوگیری کند. آزمون کنونی، نه صرفاً درباره یک معاهده، بلکه درباره ظرفیت نظام جهانی برای گفت‌وگو، تضمین و اعتمادسازی در شرایط بحران است.

✔️  بیشتر بخوانید: فردو؛ معمایی در دل کوه که محاسبات جهانی را به چالش کشیده است

سخن پایانی

در بزنگاه‌هایی چون امروز، که منطقه خاورمیانه بار دیگر با موجی از بی‌ثباتی مواجه است، تصمیمات راهبردی نظیر خروج از یک پیمان بین‌المللی، تنها در خلأ حقوقی قابل تحلیل نیستند. ایران با تکیه بر حق مسلم خود می‌تواند در واکنش به تهدیدات فزاینده، از ابزارهایی چون تهدید به خروج از NPT استفاده کند. اما مسئله اینجاست که تأثیر چنین اقدامی، به‌ویژه در فضای پرتنش فعلی، از سطح ملی فراتر رفته و ممکن است به زنجیره‌ای از واکنش‌های متقابل در سطح منطقه‌ای و جهانی دامن بزند؛ واکنش‌هایی که هزینه‌های آن شاید از مزایای آن پیشی بگیرد.

با این‌حال، راه برای خروج از بن‌بست بسته نیست. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، بازنگری در رویکردها و بهره‌‌مندی هوشمندانه از ظرفیت دیپلماسی فعال و چندجانبه است. سیاست‌گذاران داخلی اگر بتوانند میان منافع ملی و ملاحظات بین‌المللی تعادلی برقرار کنند، و جامعه جهانی نیز به‌جای رویکردهای یک‌سویه، به دنبال تضمین‌های واقعی برای همه طرف‌ها باشد، هنوز می‌توان از تعمیق بحران جلوگیری کرد. آینده NPT و امنیت منطقه، بیش از آنکه در متون حقوقی نوشته شود، در تصمیمات امروز شکل خواهد گرفت.

لطفا نظر و سوالات خود را درباره این مقاله ارسال کنید تا کارشناسان ما به شما پاسخ دهند.

بروکر اوتت
دوره اوراق قرضه
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ایکس چیف
لایت فایننس
wingomarketsbroker
zforex
آمارکتس
آلپاری