دنیای معاملهگری برای معاملهگرهای تازهکار، با روشهای مختلف و گسترده، ممکن است بسیار دلهرهآور به نظر برسد. با این حال، واقعیت این است که اکثر این روشها را میتوان در دو دسته تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال طبقهبندی کرد. در حالی که برخی از معاملهگران از هر دو روش استفاده میکنند، اما امروزه اکثر معاملهگرها به دلایل بسیار مهمی که در ادامه این مقاله متوجه خواهید شد، بیشتر روی تحلیل تکنیکال تمرکز میکنند.
همچنین در این مقاله یاد خواهید گرفت که چگونه خودتان تحلیل تکنیکال انجام دهید، بهترین نرم افزار برای این کار چیست و موارد بسیار دیگر! تمرکز این مقاله روی تحلیل تکنیکال فارکس خواهد بود، با این حال، به سایر بازارهای مالی نیز خواهیم پرداخت تا شما را در مسیر تبدیل شدن به یک استاد تحلیل تکنیکال یاری کنیم!
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال مطالعه الگوهای قیمت یک دارایی به منظور شناسایی روندها و پیشبینی حرکات آتی قیمت است.
روش های زیادی برای شناسایی الگوها در بازارهای مالی وجود دارد، اما اکثر تحلیلگران تکنیکال روی موارد زیر تمرکز میکنند:
- الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال:
- در این روش، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از ابزارهای رسم مانند خطوط افقی، خطوط روند و سطوح فیبوناچی، الگوهای نموداری شناختهشده مانند الگوهای مثلث متقارن را شناسایی میکنند. این الگوها پس از شناسایی، قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان را در بازار مربوطه روشن میسازند.
- الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال:
- در این روش، معاملهگران از نمودارهای قیمتی مانند نمودارهای شمعی استفاده میکنند که سطوح قیمتی باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت را در یک دوره زمانی خاص نشان میدهد. معاملهگران از این نمودارها برای شناسایی سرنخهایی در مورد رفتار خریداران و فروشندگان در مدت زمان کوتاه، استفاده میکنند.
- اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال:
- در این بخش، معاملهگران برای درک شرایط بازار از اندیکاتورهای تکنیکال استفاده میکنند. به عنوان مثال، بسیاری از اندیکاتورها سیگنالهایی را در مورد نواحی اشباع خرید یا فروش بیش از حد بازار ارائه میدهند. سایر اندیکاتورها میتوانند سرنخهایی در مورد افزایش یا کاهش حرکت (مومنتوم) به معاملهگران ارائه کنند.
همانطور که گفته شد، روشهای زیادی برای انجام تحلیل تکنیکال یک دارایی وجود دارد. در همه موارد، تحلیلگر تکنیکال از دادههای تاریخی قیمت برای شناسایی الگوهای قابل تشخیص و تکرارشونده استفاده میکند. سپس این الگوها برای کمک به معاملهگران در شناسایی وضعیت صحیح بازار و همچنین نقاط احتمالی برای ورود و خروج از بازار تجزیه و تحلیل میشوند.
دوره مستر کلاس طلا
جامعترین دوره آموزشی طلا
این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سالها تجربه در حوزه معاملهگری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعهای از معاملهگران حرفهای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معاملهگر بهرهمند خواهید شد.
آغاز تحلیل تکنیکال به کجا برمیگردد؟
تحلیل تکنیکال بازارهای مالی قدمتی به اندازه وجود بازارهای مبتنی بر عرضه و تقاضا دارد. اولین سوابق تاریخی شناختهشده مربوط به بازرگانان هلندی در قرن هفدهم و تجار برنج ژاپنی در قرن هجدهم است. در اواخر قرن نوزدهم، تحلیل تکنیکال با پیشگامی چارلز داو، بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال، در میان عموم معاملهگران رواج پیدا کرد.
همدورهایهای او، پیشگامان دیگر تحلیل تکنیکال بودند، از جمله رالف نلسون الیوت، بنیانگذار تئوری امواج الیوت؛ ویلیام دلبرت گن، بنیانگذار تئوری زوایای گن؛ و ریچارد دیمیل وایکوف که احتمالاً اولین روانشناس بازار بود که نظریه تکذهنی بودن بازار با توجه به تمام دادههای تاریخی ثبتشده را مطرح کرد و آموزههای او هنوز در برخی از برترین دانشگاههای ایالات متحده تدریس میشود.
در بیشتر قرن بیستم و در طول تاریخ، تحلیل تکنیکال به دلیل عدم امکان محاسبات آماری حجم عظیمی از دادههای تاریخی، به نمودارگری محدود میشد. این بدان معناست که هیچ اندیکاتور تحلیل تکنیکی در دسترس نبود. همچنین به این معناست که اکنون، عصر دیجیتال میتواند عصر طلایی تحلیل تکنیکال و زمان مناسبی برای یادگیری بیشتر در مورد آن در نظر گرفته شود.
تحلیل بنیادی، مطالعه دادههای اقتصادی (مانند آمار خردهفروشی، گزارشهای تورم، دادههای اشتغال و غیره) یا اخبار شرکتها و اعلامیههای درآمد برای شناسایی روند بازار و نقاط احتمالی تغییر جهت بازار است. در حالی که تحلیل بنیادی هنوز در برخی از بازارها مانند بازار سهام مفید تلقی میشود، تحلیل تکنیکال امروزه بسیار رایجتر است.
یکی از دلایلی که تحلیل تکنیکال میتواند مؤثر باشد، این است که افراد بیشتری از آن برای کمک به تصمیمات معاملاتی خود استفاده میکنند و این امر باعث میشود تا از همیشه کارآمدتر گردد. با این حال، اکثر معاملهگران از ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده خواهند کرد، زیرا اگر هر دو زمینه مطالعه به یک حرکت بازار اشاره کنند، به طور کلی یک فرصت معاملاتی با احتمال بالا در نظر گرفته میشود.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی: مزایا و معایب
تحلیل تکنیکال | تحلیل فاندامنتال |
مطالعه نمودار قیمت و الگوی قیمت | مطالعه داده های اقتصادی |
مزایای تحلیل تکنیکال:
- تحلیل تکنیکال فارکس تنها به چند ابزار اساسی نیاز دارد که با پلتفرم متاتریدر به صورت رایگان در اختیار شما قرار میگیرد.
- تحلیل تکنیکال فارکس گاهی اوقات میتواند با احتمال زیاد جهت بازار و نقاط ورود و خروج از بازار را به شما نشان دهد.
- طیف وسیعی از ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال وجود دارد که میتواند به شناسایی موقعیتهای معاملاتی احتمالی کمک کند.
معایب تحلیل تکنیکال:
- به دلیل استفاده گسترده، تحلیل تکنیکال فارکس میتواند در صورتی که بسیاری از معاملهگران به نتایج مشابه برسند، باعث ایجاد نوسانات شدید بازار شود.
- در برخی از بازارها، تحلیل تکنیکال همیشه باید با تحلیل بنیادی ترکیب شود.
مزایای تحلیل بنیادی:
- میتواند به شما در درک چرایی بالا و پایین رفتن بازار کمک کند.
- ترکیب آن با تحلیل تکنیکال میتواند به شناسایی روندهای بلندمدت منجر شود.
معایب تحلیل بنیادی:
- ابزارهای زیادی برای تحلیل بنیادی وجود دارد که میتواند منجر به تضاد شود، زیرا وجود برخی از دادههای خوب و برخی دادههای بد میتواند باعث سردرگمی شود.
- پیگیری تمام اخبار و رویدادهای اقتصادی میتواند زمانبر باشد.
- تحلیل بنیادی قطعیت ندارد. به عنوان مثال، اگر دادههای اقتصادی ایالات متحده ضعیفتر از انتظارات باشد، به این معنی نیست که دلار آمریکا کاهش خواهد یافت. اگر همه ارزهای دیگر ضعیف باشند، معاملهگران ممکن است همچنان به دلار آمریکا پایبند باشند، زیرا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان، به احتمال زیاد ارز آن سریعتر از سایرین بهبود مییابد.
- تسلط بر پیامدهای دادههای اقتصادی مختلف مانند گزارش تورم و گزارش مالی شرکتها زمان زیادی میبرد.
اصول اولیه تحلیل تکنیکال
در این بخش، به برخی از اصول اولیه و اساسی تحلیل تکنیکال که باید بدانید، نگاهی خواهیم انداخت.
قیمت همهچیز را در نظر میگیرد
چارچوب منطقی تحلیل تکنیکال از تئوری داو نشأت میگیرد که ادعا میکند قیمت فعلی بازار به طور دقیق تمام اطلاعات مرتبط موجود را منعکس مینماید. بنابراین، هر عاملی که بر عرضه یا تقاضا تأثیر بگذارد، به ناچار در نمودار منعکس خواهد شد. در واقع، تحقیق در مورد رویدادهای خارج از قیمت، یا حتی آگاهی از آنها، عمدتاً بیفایده است زیرا ممکن است نتایج غیرقابل اعتمادی ارائه دهند.
قیمت با روند حرکت میکند.
طرفداران تحلیل تکنیکال، مشابه با تئوری داو، تمایل دارند ماهیت روندگونه بازارهای مالی را ترجیح دهند. بازارها میتوانند در روند صعودی حرکت کنند، بازاری گاوی که به طور مداوم قلههای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد میکند. رفتار معکوس بازار که با کفهای پایینتر و قلههای پایینتر نمایان میشود، یک روند نزولی یا بازار خرسی را تشکیل میدهد.
یک بازار بدون جهت، رنج نامیده میشود و برای یک معاملهگر مبتنی بر روند، مکان مطلوبی برای معامله نیست. این امر به این دلیل است که در دورههای رنج، به سختی میتوان با قطعیت در مورد اتفاقات بعدی نظر داد. بازار بدون جهت به این معنی است که گاوها و خرسها کم و بیش از نظر قدرت برابر هستند. هیچ یک از طرفین به اندازه کافی برای ایجاد روند، قدرت غلبه بر دیگری را ندارند. شایان ذکر است بازارها تمایل دارند در اکثر مواقع بدون جهت باشند که شناسایی روندها را بسیار مهم میکند.
لازم به یادآوری است که تحلیل تکنیکال فارکس به طور خاص به چرایی رویدادها نمیپردازد. به عنوان مثال، ممکن است تعجب کنید که “چرا روندها رخ میدهند؟” با این حال، برای یک معاملهگر تکنیکال، پاسخ کاملاً بیاهمیت است، زیرا برای آنها، وجود روندها به سادگی یک واقعیت اثباتشده تجربی به شمار میرود.
تاریخ تکرار میشود.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که سرمایهگذاران و معاملهگران به طور کلی طبق الگوها عمل میکنند. به دلیل این رفتار، تحلیلگران بر این باورند که قادرند الگوها را به طور دقیق شناسایی کرده و معاملاتی با احتمال بالاتر انجام دهند. تنها چیزی که آنها نیاز دارند، یک مزیت آماری کوچک است که با تکرار و اهرم چند برابر میشود.
در حالی که تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، مانند تحلیل تکنیکال فارکس، به تنهایی محبوب است، بسیاری از معاملهگران از تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل بنیادی یا تحلیل احساسات بازار استفاده میکنند. تحلیلگران ممکن است در شناسایی و تأیید روندها برتری داشته باشند، اما این تغییرات بنیادی است که شرایط را برای ادامهدار بودن آن روندها فراهم میکند.
تحلیلگران تکنیکال از روش بک تست (Back Testing) استفاده میکنند. این روشی است که توسط معاملهگرانی که از دادههای تاریخی برای آزمایش یک استراتژی معاملاتی استفاده میکنند، به کار گرفته میشود که عمدتاً بر تحلیل تکنیکال فارکس متکی است. شایان ذکر است همه یافتههای آماری در هر زمینهای از فعالیتهای انسانی، دادههای گذشته تضمینی برای تداوم الگو یا احتمال وقوع مجدد آن نیست، بلکه فقط یک ابزار است. مهمترین چیز شروع کردن و یادگیری از طریق تمرین است.
بهترین نرمافزار تحلیل تکنیکال
از آنجایی که تحلیل تکنیکال به مطالعه نمودارهای قیمت میپردازد، اولین قدم برای شروع، یافتن بهترین نرمافزار تحلیل تکنیکال است. مجموعه پلتفرمهای معاملاتی متاتریدر توسط بسیاری به عنوان بهترین نرمافزار موجود در دنیای معاملهگری شناخته میشود. با متاتریدر، دارندگان حساب دمو و همچنین حساب واقعی، به نرمافزارهای معاملاتی زیر دسترسی رایگان دارند:
- متاتریدر ۴
- متاتریدر ۵
- متاتریدر تحت وب
پلتفرم متاتریدر ۴ برای سالها پلتفرم مورد علاقه معاملهگران تحلیل تکنیکال فارکس بوده است. پلتفرم متاتریدر ۵ این امکان را به معاملهگران میدهد تا از مهارتهای تحلیل تکنیکال خود در تعداد بیشتری از بازارها مانند سهام، شاخصها و کالاها استفاده کنند. این دو پلتفرم و پلتفرم تحت وب از قبل دارای ابزارهای خاص تحلیل تکنیکال هستند که در ادامه مقاله به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت. در بخشهای بعدی، ما به چهار نوع مختلف ابزار تحلیل تکنیکال که میتوانید در تحلیلهای خود به کار ببرید، نگاهی خواهیم انداخت. سپس یاد خواهیم گرفت که چگونه تحلیل تکنیکال را برای بازارهای مختلف مانند فارکس، سهام، شاخصها، کالاها و ارزهای دیجیتال اعمال کنیم. این چهار نوع ابزار تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- نمودارها
- الگوهای نموداری
- الگوهای کندل استیک
- شاخصها(توصیه میشود پلتفرم متاتریدر خود را دانلود کنید تا بتوانید نمونههای تحلیل تکنیکال زیر را دنبال کنید.
انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال
نمودارهای تحلیل تکنیکال اولین نکته در مسیر تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال، تصمیمگیری در مورد نوع نموداری است که میخواهید تحلیل تکنیکال خود را روی آن انجام دهید. چه تحلیل تکنیکال بازار سهام باشد، چه فارکس، از یک نوع نمودار میتوان در بازارهای مختلف استفاده کرد. انواع نمودارها شامل خطی، میلهای و کندل استیک میشود. پس از دانلود نرمافزار تحلیل تکنیکال متاتریدر، میتوانید با کلیک راست بر روی یک نمودار باز و انتخاب از سه گزینه مختلف، بین این انواع نمودارها جابجا شوید. بیایید به هر نوع نمودار با جزئیات بیشتر نگاه کنیم.
نمودار خطی به سادگی قیمتهای پایانی بازه زمانی که مشاهده میکنید را به هم وصل میکند. برای مثال، هنگام مشاهده یک نمودار روزانه، خط، قیمت پایانی هر روز معاملاتی را به هم وصل میکند. معاملهگران، چه از تحلیل تکنیکال فارکس و چه از تحلیل بنیادی استفاده کنند، عمدتا از نمودارهای خطی برای شناسایی روندهای بلندمدت استفاده مینمایند، زیرا این نوع نمودار، اساسیترین نوع نمودار موجود است.
نمودار میلهای OHLC (مخفف باز شدن، بالاترین، پایینترین، بسته شدن) برای هر بازه زمانی که معاملهگر مشاهده میکند، یک میله عمودی واحد را نشان میدهد. به عنوان مثال، هنگام مشاهده نمودار روزانه، هر میله عمودی نشاندهنده یک روز معاملاتی است. نمودار میلهای اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به نمودار خطی ارائه میدهد. این نمودار به ما مقادیر قیمت باز شدن، بالاترین، پایینترین و بسته شدن برای یک بازه زمانی خاص را به تصویر میکشد.
در اینجا برخی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال برای نمودار میلهای OHLC آورده شده است:
- خط تیره سمت چپ قیمت باز شدن است.
- خط تیره سمت راست قیمت بسته شدن است.
- بالاترین نقطه میله بالاترین قیمتی است که در طول دوره زمانی انتخابشده در آن معامله انجام شده است.
- پایینترین نقطه میله پایینترین قیمتی است که در طول دوره زمانی انتخابشده در آن معامله انجام شده است.
- میلههای سبز نشان میدهند که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است و به عنوان میلههای خرید شناخته میشوند.
- میلههای قرمز نشان میدهند که قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن است و به عنوان میلههای فروش شناخته میشوند.
نمودارهایی مانند نمودار میلهای OHLC به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا تشخیص دهند که آیا خریداران یا فروشندگان بر بازار تسلط دارند.
نمودارهای کندل استیک اولین بار در قرن هجدهم توسط تاجران برنج ژاپنی مورد استفاده قرار گرفت و آنها محبوبترین نوع نمودار برای تحلیل تکنیکال فارکس هستند. مشابه میلههای OHLC، کندلها نیز مقادیر باز شدن، بالاترین، پایینترین و بسته شدن قیمت را در یک دوره زمانی انتخابشده نشان میدهند.
تفاوت اصلی این است که کندلها دارای یک محیط بین مقادیر قیمت باز و بسته شدن هستند که به عنوان “بدنه” کندل شناخته میشود و به طور معمول به رنگ قرمز یا سبز است. بدنه قرمز نشان میدهد که قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن است، در حالی که سبز نشاندهنده برعکس این موضوع است.
بسیاری از معاملهگران نمودارهای کندل استیک را از نظر بصری جذابترین میدانند که یکی از دلایل محبوبیت آنها در تحلیل تکنیکال فارکس است.
تحلیل تکنیکال فارکس: الگوهای نمودار
نرمافزار معاملاتی متاتریدر دارای طیف وسیعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که میتواند به شناسایی الگوهای نمودار کمک کند. این موارد شامل ابزارهای رسم مانند:
- خطوط – خطوط افقی، خطوط روند، خطوط چرخه، خطوط زاویه.
- کانالها – کانال موازی، کانال انحراف استاندارد، کانال رگرسیون، چنگال اندروز.
- گن – خط گن، فن گن، شبکه گن.
- فیبوناچی – ریتریسمن، اکستنشن، کانال، منطقه زمان، قوس و غیره.
- موج الیوت – موج حرکتی، موج اصلاحی.
اینها را میتوان با انتخاب “Insert” در منوی بالا و سپس “Objects” پیدا کرد. برای مثال، بیایید ابزار محبوب تحلیل تکنیکال، کانال موازی را در نظر بگیریم که به صورت زیر قابل دسترسی است:
بعد از انتخاب این ابزار، کاربر به سادگی باید نقاط اوج (Swing Highs) یا نقاط کف (Swing Lows) قیمت را به هم وصل کند تا الگوی کانال موازی را ترسیم نماید. این کار با مراحل زیر انجام میشود:
۱. کلیک چپ ۲. نگه داشتن کلیک ۳. رها کردن کلیک در ناحیه دیگری از نمودار
در مثال زیر، الگوی کانال صعودی و الگوی کانال افقی را مشاهده میکنید که با استفاده از این ابزار تحلیل تکنیکال هایلایت شدهاند.
بسیاری از الگوهای نمودار مختلف توسط معاملهگران در تحلیل تکنیکال آنها استفاده میشود. گاهی اوقات بهترین الگو به بازاری که در حال معامله در آن هستید، بستگی دارد. به عنوان مثال، برخی از الگوهای نمودار با تحلیل تکنیکال فارکس بهتر عمل میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است برای تحلیل تکنیکال بازار سهام ترجیح داده شوند. این موضوع در ادامه این مقاله با جزئیات بیشتری بررسی خواهد شد.
تحلیل تکنیکال فارکس: الگوهای کندل استیک
وقتی صحبت از نمودارهای کندل استیک میشود، الگوهای مختلفی وجود دارد که توسط معاملهگران در تحلیل تکنیکال از آنها استفاده میشود. قبل از اینکه به سراغ نمونههایی از الگوهای تشکیلشده توسط کندل استیکها برویم، اجازه دهید نگاهی به دو نوع مختلف کندل استیک بیندازیم.
اگر در نمودار قیمتی خود تایم فریم روزانه را مشاهده میکنید، هر کدام از این کندلها نشاندهنده یک روز کامل معاملات هستند و اطلاعات مفید زیادی را در اختیار ما قرار میدهند، مانند:
- بالاترین و پایینترین قیمت روز معاملات
- کندل نزولی، که معمولا با بدنه سیاه یا قرمز نشان داده میشود، به این معنی است که فروشندگان نبرد روز معاملات را بردند. در واقع، قیمت پایانی پایینتر از قیمت ابتدایی است.
- کندل صعودی، که معمولا با بدنه سفید یا سبز نشان داده میشود، به تحلیلگر اطلاع میدهد که خریداران برنده نبرد معاملات شدهاند. در واقع، قیمت پایانی بالاتر از قیمت ابتدایی است.
این اطلاعات سپس میتواند همراه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شروع به ترسیم تصویری از شرایط بازار و سناریوهای احتمالی آینده استفاده شود. برای مثال:
- اگر بعد از یک کندل نزولی، کندل بعدی به قیمت پایینتری برسد، نشانهای است از اینکه فروشندگان تمایل دارند به فروش (یا همان Short کردن) بازار ادامه دهند. این امر باعث میشود برخی از معاملهگران موقعیتهای فروش (Short) را آغاز کنند یا موقعیتهای فروش فعلی خود را نگه دارند.
- اگر بعد از یک کندل صعودی، کندل بعدی به قیمت بالاتر برسد، نشانهای است از اینکه خریداران تمایل دارند به خرید آن دارایی ادامه دهند. این قدرت باعث میشود برخی از معاملهگران موقعیتهای خرید (Long) را آغاز کنند یا موقعیتهای خرید فعلی خود را نگه دارند.
الگوهای کندلی مختلفی در معاملات استفاده میشود. یکی از این الگوها به Shooting Star (ستاره دنبالهدار) معروف است.
الگوی ستاره دنبالهدار یک سیگنال نزولی به شمار میرود که نشان میدهد احتمال ریزش بازار نسبت به رشد آن بیشتر است. در این الگو، خریداران بازار را به بالاترین سطح جدید سوق میدهند، اما نمیتوانند قیمت را در آنجا نگه دارند. در واقع، برخی از خریداران موقعیتهای معاملاتی خود را میبندند که باعث پایین آمدن قیمت میشود و منجر به ورود فروشندگان به بازار میگردد. در این الگو، باز و بسته شدن بدنه کندل باید در نیمه پایین آن باشد.
در تصویر زیر برخی از نمونههایی از الگوی کندل استیک ستاره دنبالهدار در نمودار روزانه GBPUSD آورده شده است:
یک تحلیلگر تکنیکال از ابزارهای دیگری برای ترسیم تصویری کامل از شرایط بازار و شناسایی مناطق احتمالی برای ورود و خروج استفاده میکند.
شاخصهای تحلیل تکنیکال با استفاده از فرمولهای مختلفی با استفاده از مقادیر قیمت باز شدن، بالاترین، پایینترین و بسته شدن قیمت یک دوره زمانی خاص تنظیم میشوند.
به طور کلی، چهار گروه از این اندیکاتورها وجود دارد. محبوبترین آنها عبارتند از:
- اندیکاتورهای روند:
- میانگین متحرک (MA)
- شاخص جهتگیری میانگین (اندیکاتور ADX)
- ایچیموکو کینکو هیو
- همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (اندیکاتور MACD)
- اندیکاتور سهموی پارابولیک (SAR)
- مومنتوم:
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- اسیلاتور استوکاستیک
- دامنه درصد ویلیامز (%R)
- نوسانات:
- میانگین محدوده واقعی (اندیکاتور ATR)
- اندیکاتور باندهای بولینگر (BB)
- انحراف استاندارد
- حجم:
- شاخص جریان نقدی (MFI)
- خط تجمع/توزیع
- حجم تعادلی
در حالی که اکثر اندیکاتورها، به ویژه در تحلیل تکنیکال فارکس، محبوب هستند، شاخصهای حجم برای بازارهایی مانند سهام مناسبتر هستند، زیرا حجم معاملات منبع اصلی داده برای این اندیکاتورها است. بررسی کل حجم معامله برای معاملهگران مالی در بازار سهام، بازار آتی و بازار کالا مفید است، زیرا قیمتهای خرید و فروش از این بازارها از طریق یک صرافی مرکزی مانند بورس لندن یا بورس کالای شیکاگو عبور میکند.
بازار نقدی فارکس به صورت غیرمتمرکز (OTC) معامله میشود، بنابراین حجم کل بسته به اینکه کارگزاران قیمت خود را از کدام بانکها و صندوقهای پوشش ریسک دریافت میکنند، از کارگزاری به کارگزاری دیگر متفاوت خواهد بود. این بدان معناست که برای بازار فارکس، اندیکاتورهای تکنیکال که از حجم استفاده میکنند، تنها بخشی از حجم کل را نشان میدهند. اینکه چه مقدار از دادهها در اندیکاتورهای حجم نمایان میشود، موضوع بحث است.
با وجود چنین طیف گستردهای از شاخصهای تحلیل تکنیکال در دسترس، به نظر میرسد استفاده از آنها در ابتدا دلهرهآور است. اما نگران نباشید! ما در ادامه این مقاله به بررسی پرکاربردترین اندیکاتورها برای بازارهای مختلف خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال برای بازارهای مالی مختلف
حالا که در مورد الگوهای نمودار، الگوهای کندل و اندیکاتورها بیشتر میدانید، بیایید نگاهی به کاربرد تحلیل تکنیکال در طیف وسیعی از بازارهای مختلف بیندازیم:
تحلیل تکنیکال فارکس
نقیدنگی بالای بازار فارکس همه نوع معاملهگری را از اسکالپرها تا معاملهگران نوسان به خود جذب میکند. تحلیل تکنیکال فارکس توسط بسیاری از این شرکتکنندگان مختلف در بازار به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد.
بیایید نگاهی به یکی از انواع اندیکاتورهای حرکت (مومنتوم) که قبلا ذکر شد و اینکه چگونه میتوان از آن در تحلیل تکنیکال فارکس استفاده کرد، بیاندازیم. اسیلاتور استوکاستیک یک اندیکاتور مومنتوم بسیار محبوب و پرکاربرد است که میتواند برای شناسایی نقاط احتمالی تغییر جهت در بازار مورد استفاده قرار گیرد.
برای افزودن اسیلاتور استوکاستیک به نمودار قیمت متاتریدر خود، به سادگی این مراحل را دنبال کنید:
- پلتفرم MetaTrader 4 یا MetaTrader 5 خود را باز کنید.
- در گزینه های بالا Insert -> Indicators را انتخاب کنید.
- در بخش Indicators، Oscillators -> Stochastic Oscillator را انتخاب کنید.
- دکمه تأیید را فشار دهید.
حال چگونه از اسیلاتور استوکاستیک در تحلیل تکنیکال فارکس استفاده میشود؟ در حالی که روشهای زیادی برای استفاده از آن وجود دارد، رایجترین استفاده شناسایی نواحی اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) است.
- هنگامی که خطوط استوکاستیک بالاتر از سطح ۸۰ باشند، نشان میدهد که بازار ممکن است در ناحیه اشباع خرید باشد.
- هنگامی که خطوط استوکاستیک پایینتر از سطح ۲۰ باشند، نشان میدهد که بازار ممکن است در ناخیه اشباع فروش باشد.
در نمودار روزانه زیر از AUDUSD، خطوط استوکاستیک بالاتر از سطح ۸۰ قرار دارند که نشان میدهد بازار میتواند در ناحیه اشباع خرید باشد و احتمالا یک ریزش را شاهد خواهیم بود.
از این نقطه، برخی از معاملهگران ممکن است منتظر بمانند تا خطوط از زیر سطح ۸۰ عبور کنند و سفارش فروش را برای پیشبینی سقوط بازار ثبت نمایند. برای ثبت سفارش فروش، معاملهگران میتوانند:
- کلیک راست کرده، Trading و New Order را انتخاب کنید
- کلید F9 را روی صفحه کلید خود فشار دهید
- روی تب New Order در پنجره بالا کلیک کنید
پس از باز شدن تیکت معاملاتی، معاملهگران میتوانند جزئیات معامله خود مانند نوع سفارش، حجم، قیمت ورود، حد ضرر و غیره را وارد کنند. به طور معمول، معاملهگران از مقادیر حداکثر و حداقل کندل قبلی برای سطوح قیمت ورود و حد ضرر استفاده میکنند.
پس از آنکه معاملهگر معامله خود را تنظیم کرد، با کلیک بر روی دکمه “ثبت” یک سفارش ایجاد میشود. سطوح معاملاتی اکنون به صورت خطوط افقی در نمودار نمایش داده میشوند:
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم بازارهای نسبتاً جدیدی هستند که هماکنون به طور گسترده برای معامله در دسترس قرار دارند. در واقع، شما میتوانید به صورت ۲۴ ساعته و هفت روز هفته روی ارزهای دیجیتال در برابر یورو یا دلار آمریکا معامله کنید!
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، با وجود تازگی این بازار، همچنان در شرایط مناسب بازار به خوبی عمل میکند. این امر به این دلیل است که الگوهای نمودار همچنان از فعالیت خرید و فروش معاملهگران در بازار شکل میگیرند.
در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، معاملهگران میتوانند از الگوهای نمودار، الگوهای کندل استیک یا اندیکاتورها استفاده کنند. یک اندیکاتور محبوب برای ارزهای دیجیتال، از جمله برای تحلیل تکنیکال لایت کوین، ATR است، زیرا ATR یک اندیکاتور نوسانات است و بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان به شمار میرود.
برای گذاشتن اندیکاتور ATR روی نرمافزار تحلیل تکنیکال متاتریدر خود، این مراحل را دنبال کنید:
- پلتفرم MetaTrader 4 یا MetaTrader 5 خود را باز کنید.
- در گزینههای بالا Insert -> Indicators را انتخاب کنید.
- در بخش Indicators، Oscillators -> Average True Range را انتخاب کنید.
- دکمه OK را بزنید.
خط آبیرنگ در نمودار بالا ATR کندلهای قیمت نمودار روزانه برای جفتارز بیت کوین و دلار آمریکا (BTCUSD) بین ژوئیه ۲۰۱۷ تا ژوئیه ۲۰۱۹ را نشان میدهد. معاملهگران ارزهای دیجیتال با استفاده از تحلیل تکنیکال، دورهای پرنوسان و کمنوسان را برای تعیین سطوح حد ضرر و حد سود شناسایی میکنند.
در زمان نوسانات بالا، زمانی که ATR بالاتر از حد معمول است یا افزایش مییابد، بدین معناست که کندلهای روزانه بزرگتر میشوند. برخی از معاملهگران ممکن است تصمیم بگیرند برای بهرهمندی از این نوسانات به تایم فریمهای پایینتر بروند.
برعکس، در زمان نوسانات پایین، زمانی که ATR پایینتر از حد معمول است یا کاهش مییابد، بدین معناست که کندلهای روزانه کوچکتر میشوند. این به نوبه خود به این معنی است که معاملهگران ممکن است مجبور شوند مدت بیشتری در معاملات باقی بمانند تا به سطوح هدف خود برسند.
تحلیل تکنیکال بازار سهام
به طور سنتی، معاملهگران و سرمایهگذاران بازار سهام برای تصمیمگیری در مورد خرید سهام یک شرکت از تحلیل بنیادی استفاده میکردند. با این حال، از آنجایی که بازار اکنون با شدت بالاتری از معاملهگران الگوریتمی که از اندیکاتورهای تکنیکال و الگوهای نمودار استفاده میکنند، سر و کار دارد، تعداد معاملهگران بازار سهام که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است.
برای معاملهگران بازار سهام رایج است که روی شاخصهای بازار سهام مانند S&P 500 یا DAX 30 نیز معامله کنند. از آنجایی که S&P 500 یکی از شناختهشدهترین شاخصهای بازار سهام در جهان است، استفاده از تحلیل تکنیکال برای معامله در S&P 500 میتواند در شرایط مناسب بازار بسیار خوب عمل کند.
به عنوان مثال، بسیاری از معاملهگران بازار سهام دوست دارند روندهای بلندمدت را ببینند و روی آنها معامله کنند که اغلب هفتهها یا ماهها در یک روند باقی میمانند. برای انجام این کار، معاملهگران اغلب از الگوهای نمودار، الگوهای کندل و اندیکاتورهای S&P 500 برای ایجاد دیدگاهی در مورد سلامت کلی بازار سهام ایالات متحده و همچنین برای معامله بر اساس نوسانات قیمت در نمودار این شاخص استفاده میکنند.
رایجترین ابزارهایی که استفاده میشوند، خطوط روند و خطوط افقی هستند که به عنوان سطح حمایت و سطح مقاومت تکنیکال شناخته میشوند. برای دسترسی به ابزارهای رسم رایگان در پلتفرم متاتریدر خود، به سادگی روی “Insert” از تبهای بالا در پلتفرم کلیک کنید و سپس “Objects” و “Lines” را انتخاب کنید.
برای رسم یک خط روند، معاملهگران میتوانند به سادگی گزینه «خط روند» را انتخاب کنند. هدف از خط روند در تحلیل تکنیکال، اتصال قلههای پایینتر در یک روند صعودی و قلههای بالاتر در یک روند نزولی است. هنگامی که نقاط شروع این چرخهها مشخص شد، معاملهگران میتوانند در ابتدای چرخه اول کلیک چپ را نگه داشته و سپس، در حالی که نگه داشته شده، خط روند را به سمت چرخه بعدی با قله پایینتر بکشند. این کار باعث میشود تا خطی رسم شود که خط روند را نشان میدهد و در آن احتمال برخوردهای قیمتی وجود دارد.
در نمودار ماهانه شاخص S&P 500 در بالا، خط سیاه خط روند را نشان میدهد. برای ایجاد خط روند، تنها به نقاط یک و دو نیاز است و سپس معاملهگران باید به دنبال جهشهایی در قیمت در برخوردهای بعدی با خط روند باشند، همانطور که نقاط سه و چهار نشان میدهند.
البته، در برخی مواقع قیمت از خط روند عبور خواهد کرد، به همین دلیل است که معاملهگران موفق همچنین اصول مدیریت ریسک صحیح را در معاملات اعمال میکنند.
تحلیل تکنیکال کالاها
بسیاری از معاملهگران هنگام معامله کالاها، به ویژه با کالاهای کلیدی مانند طلا و نفت خام، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
دو الگوی شمعی رایج، الگوهای شمعی اینگالف (Engulfing) صعودی و نزولی هستند. الگوهای شمعی Engulfing اغلب میتوانند نقاط عطف کلیدی در بازار را نشان دهند.
الگوی شمع Engulfing صعودی زمانی رخ میدهد که یک شمع نزولی به دنبال یک شمع صعودی بیاید و بدنه (قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن) شمع صعودی به طور کامل بدنه شمع قبلی را در بر بگیرد.
الگوی شمع Engulfing نزولی زمانی است که یک شمع صعودی به دنبال یک شمع نزولی بیاید و بدنه شمع نزولی به طور کامل بدنه شمع صعودی را در بر بگیرد.
بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.
در نمودار قیمت طلای بالا، باکسهای آبی الگوهای کندل Engulfing صعودی را نشان میدهند، در حالی که باکسهای زرد الگوهای کندل Engulfing نزولی را به تصویر میکشند. در برخی موارد، اما نه همه، بازار به حرکت در جهت کندلهای Engulfing صعودی یا نزولی ادامه داده است. معاملهگران طلا که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، برای داشتن تصویری روشنتر از آنچه ممکن است در آینده رخ دهد، به سایر اندیکاتورها و الگوهای نموداری مانند MACD یا Bollinger Bands نیز توجه خواهند کرد.
در نمودار بالا، باکسهای آبی الگوهای کندلی Engulfing صعودی را مشخص میکنند، در حالی که باکسهای زرد نشانگر الگوهای کندلی Engulfing نزولی هستند. همانطور که در نمودار قبلی طلا مشاهده کردید، در برخی موارد (نه همه)، بازار به حرکت در جهت کندل Engulfing صعودی یا نزولی ادامه داده است. معاملهگران نفت خام که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، برای داشتن تصویری روشنتر از اتفاقات بعدی، علاوه بر الگوهای نموداری و خط روند، به سایر اندیکاتورها و همچنین عوامل بنیادی نیز توجه میکنند.