فیلیپ تتلاک در پژوهشی پیرامون پیش بینی، گروهی متشکل از ۲ هزار داوطلب غیرمتخصص را برای پژوهش خود به نام پروژه قضاوت خوب گردآوری کرد.
در این مطالعه از داوطلبان خواسته شد تا احتمال وقایع مختلف را به صورتی که تحلیلگران دادهپرداز هر روز پیش بینی میکنند، پیش بینی کنند. به عنوان مثال این که آیا عربستان سعودی با کاهش تولیدات نفت اوپک در سال ۲۰۱۴ موافقت میکند.
پیشبینیهای گروه پروژه قضاوت خوب در سال اول ۶۰ درصد دقیقتر از گروه خاصی از تحلیلگران بود که بر مبنای دادههای تخصصی پیشبینی میکردند.
تتلاک دریافت که دقیق ترین پیشبینیها توسط ۲ درصد داوطلبان انجام میشود. این افراد به روشی تصمیم میگرفتند که مردم تصمیم میگیرند و یادگیری میکنند. آنها برای برتری نسبت به تحلیلگران به دنبال دانش عمیق در موضوعات نمیروند.
این پیشبینیکنندگان بزرگ از نظر فرآیند تفکر، تقریبا همان چیزی بودند که ایزیا برلین فیلسوف در مقاله معروف خود در سال ۱۹۵۳ از آنها با نام «روباهها» توصیف کرده است.
- روباهها دیدگاه گسترده اما کم عمقی دارند، در عوض گروه دیگری هستند که برلین به آنها «خارپشت» میگوید. این افراد دارای تخصصی عمیق اما با گستره دیدگاه محدود هستند. (در زبان انگلیسی واژه FOX به انسان منعطف و کسی که سریعا نظرش تغییر میکند اطلاق میشود و واژه hedgehogs نیز به انسان ناسازگار با شرایط اطلاق میشود)
- از نظر تتلاک خارپشتها به دانش عمیق خود اطمینان دارند و اغلب توسط یک یا دو نظریه هدایت میشوند. (به عنوان مثال تئوریهای کینزی، پسالیبرالیسم، کمونیسم و…)
- روباهها در مورد چنین نظریههایی تردید داشته و در مواجهه با آنها ذهن بازتری دارند. آنها در پیش بینیهای خود محتاطتر هستند و با تغییر وقایع سریعا میتوانند ایدههای خود را تنظیم کنند.
- آنها به جای اعتماد به یک یا دو ایده برای توضیح وقایع، از پیچیدگی استقبال میکنند و با احساس تردید راحت هستند.
تفاوت دیگر این است که بهترین پیشبینیکنندگان به طور مداوم به دنبال راههایی برای بهبود پیشبینیهای خود هستند
- آنها ترکیبی از عزم راسخ، خودارزیابی (بازنگری نظرات خود) و تمایل به یادگیری از اشتباهات فردی را به نمایش میگذارند.
- برای بهبود کیفیت پیشبینیها، داشتن یک آمار صادقانه از موفقیتها و شکستهای حدسهای سابق بسیار مهم است.
- پیشبینیکنندگان بد، اشتباهات خود را نادیده میگیرند اما پیشبینیکنندگان خوب آنها را تصدیق کرده و یاد میگیرند.
تتلاک با ایجاد کار تیمی برای پیشبینیکنندگان، دقت آنها را بهبود بخشید
- نتایج نشان داد که تیمهای پیشبینیکننده به طور متوسط ۲۳ درصد دقیقتر از افراد پیش بینی کننده بودند.
- به اشتراکگذاری و بحث در مورد ایدهها میتواند دقت پیشبینیها را به طور قابل توجهی بهبود بخشد
- اما برخی از تیمها عملکرد ضعیفی داشتند. یکی از مشکلات عدم مشارکت بعضی افراد بود. مشکل دیگر تمایل به تفکر گروهی بود که تردید و فکر باز را که تتلاک تصور می کرد برای پیشبینی خوب ضروری است، تضعیف میکرد.
تتلاک دریافت که افراد میتوانند برای پیش بینی بهتر آموزش داده شوند
- برای افراد، این آموزشها بر تفکر احتمالاتی و از بین بردن سوگیریهای شناختی متمرکز بود. به عنوان مثال تمرکز بر محدودیتهای دانش شخصی و پذیرش دیدگاههای جایگزینها
- برای گروهها، این آموزشها با هدف ایجاد تعادل میان ناسازگاری و همسانی بود. تعارض زیاد، همکاری را که لازمه کار تیمی است، از بین میبرد و هماهنگی زیاد منجر به تفکر گروهی میشود.
منبع: deloitte
بیشتر بخوانید: چگونه معاملهگر بهتری باشیم: اصلاح اشتباهات و کار روی نقاط ضعف