استراتژی معاملاتی لاک پشت ها
در سال ۱۹۸۳، ریچارد دنیس و ویلیام اکهارت، آزمایشی را انجام دادند تا ثابت کنند که آیا میتوان معاملهگری را آموزش داد یا خیر. این آزمایش به آزمایش لاکپشت معروف است.
آیا تصور میکنید از آن دسته معاملهگرانی هستید که با قوانین مشخص و دقیق عملکرد بهتری خواهید داشت؟ اگر نه، شما یک استثنا نیستید. بسیاری از معاملهگران مبتدی سرمایهگذاری را با استفاده از یک فرآیند معاملاتی شهودی شروع میکنند ولی چون تجربه کمی دارند، زمانی که بازارها وارد نوسان میشوند، آنها نیز آشفته میشوند.
معاملهگران موفق اغلب برای موفقیت به استفاده از روشها یا یک برنامه معاملاتی متکی هستند. با ایجاد قوانین برای معاملات، میتوانید احساسات انسانی را از معاملات خود حذف کنید. یک رویکرد سیستماتیک برای معامله، این قوانین سفت و محکم است تا در موقعیتهای احساسی دشوار، مانند از دست دادن پول ناامید نشوید.
در کتاب جادوگران بازار نوین میخوانیم که ویلیام اکهارت به دوستش ریچارد دنیس میگوید: “به نظرم معاملهگری قابل آموزش نیست و فقط کسانی سود میکنند که بتوانند امکان آنرا با تجربه و گذر زمان کسب کنند.” ولی ریچارد این حرف را نفی میکند و میگوید میتواند با یاد دادن اصول و روش معاملهگری خودش به یک گروه، ثابت کند که اگر شاگردان قوانین معاملاتی را رعایت کنند میتوانند کسب سود مستمر کنند.
این آغاز گروه لاکپشتها بود.
آیا معاملهگران غیرحرفهای میتوانند یک سیستم معاملاتی را بیاموزند؟
هدف آزمایش، تعیین این بود که آیا میتوان به یک تازهکار سیستم معاملهگری لاکپشت را آموزش داد و موفق شد یا خیر. دنیس معتقد بود که میتواند چنین سیستمی را ایجاد کند و اکهارت فکر میکرد که این معاملهگر است که سیستم معاملاتی را ایجاد میکند. سوال این بود که آیا معاملهگر استراتژی را میسازد یا استراتزی معاملهگر را.
دنیس اسم این آزمایش را از آن جهت لاکپشت گذاشت که در هنگام بازدید از سنگاپور مشاهده کرده بود محلیها با سرعت و کارآمدی خوبی در مزارع خود لاکپشت پرورش میدهند. بنابراین او نیز شاگردان خود را لاکپشت نامید.
استراتژی معاملهگری لاکپشت ها چیست؟
استراتژی ریجارد دنیس یک استراتژی معاملاتی پایه برای دنبال کردن روند بود. او به دانشجویان دستور داده بود که از قوانین مشخص و دقیق معامله گری لاکپشت استفاده کنند. به آنها گفته شد که اگر از مسیر استراتژی منحرف نشوند، موفق خواهند شد. مزیت استراتژیهای دنبال کننده روند این است که میتوان با استفاده از آن سودهای خوبی به دست آورد اما نقطه ضعف آن این است که اغلب معاملات، زیانده میشوند.
این مفهوم که شما میتوانید بارها ببازید اما همچنان موفق باشید، قلب مدیریت ریسک صحیح است. اگر در یک معامله موفق دو برابر بیشتر از یک معامله ناموفق سود کسب کنید، میتوانید در ۶۶ درصد مواقع شکست خورده و در ۳۳ درصد مواقع موفق باشید اما باز هم به نتیجه برسید. به عنوان مثال تصور کنید در هر معامله تنظیمات شما طوری است که اگر موفق شدید، ۲ دلار کسب کنید و اگر شکست خوردید یک دلار از دست بدهید. اگر ۹ معامله داشته باشید و ۳ معامله آن موفق و ۶ معامله آن ناموفق باشد. از ۳ معامله موفق ۶ دلار بدست آورده و از ۶ معامله ناموفق ۶ دلار از دست میدهید که یعنی در مجموع زیانی متحمل نشدهاید.
با این حال، بیشتر اوقات بازارها به صورت نوسانی و رینج حرکت میکنند. وقتی بازارها وارد یک روند میشوند، معاملهگران روند میتوانند با تعقیب روند، درآمد کسب کنند. هدف شما این است که وقتی روند ایجاد شد، وارد شده و هنگامی که تمام شد از آن خارج شوید. ریچارد دنیس از سرمایه خود به معاملهگران پول داد و طرح مدیریت ریسک و معاملات خود را نیز به آنها ارائه کرد.
لاکپشتها چگونه عمل کردند؟
نتیجه این آزمایش آن بود که لاکپشتها عملکرد فوقالعادهای داشتند. آنها در ۴ سال اول نرخ رشد سالانه ۸۰ درصدی را تجربه کردند. با این نرخ، این معاملهگران طی ۴ سال، ۱۰۰۰ دلار را تبدیل به ۱۰ هزار دلار کردند.
آزمایش لاک پشت
دنیس قبل از انتخاب افرادی که در آزمایش لاکپشت شرکت میکردند، غربالگری قابل توجهی انجام داد. او میخواست مطمئن شود که افراد انتخاب شده استعداد پیروی از دستورالعملهای معاملاتی را دارند. به گفته دنیس، درک استراتژی یک چیز است و اجرای دستورالعملها یک چیز دیگر.
دنیس یک آگهی در وال استریت ژورنال گذاشت و هزاران نفر درخواست دادند. پس از گذراندن یک فرآیند سختگیرانه، ۱۴ معاملهگر به اولین آزمایش لاکپشت وارد شدند. شیوه غربالگری این بود که از معاملهگران هزاران سوال درست و غلط پرسیده میشد تا در نهایت افراد نهایی انتخاب شوند. به عنوان مثال یکی از سوالها این بود:« نگاه کردن به قیمتها در بازاری که قصد معامله آن را دارید مفید نیست.» یا دیگری این بود:« اگر کسی ۱۰ هزار دلار برای ریسک دارد، باید در هر معامله ۲۵۰۰ دلار ریسک کند.»
قوانین اصلی معاملهگری لاکپشتها
لاکپشتها تفاوتهای ظریف یک استراتژی معاملاتی را یاد گرفتند. دستورالعملهای خاصی در مورد نحوه اجرای استراتژی وجود داشت. شعار «روند دوست شما است» تبدیل به شعار استراتژی لاک پشت ها شد. مفهوم ساده است و قوانین لاکپشت نیز، معاملهگری روند را سادهتر کرده بود. شما هنگامی که قیمتها در حال شکستن یک محدوده رنج هستند، وارد معامله میشوید. به عنوان مثال، هنگامی که قراردادهای آتی به بالاترین سطح در ۴ هفته گذشته رسید، بخرید یا هنگامی که به پایینترین سطح در ۴ هفته گذشته رسید بفروشید. این مفاهیم ساده همگی بخشی از سیستم معاملاتی لاکپشت بود.
این یک استراتژی تحلیل تکنیکال خاص است که در آن، قیمت بر کل فرآیند تصمیمگیری تاثیر میگذارد. دنیس به لاکپشتها گفت که نباید اجازه دهند عواملی مانند مفسران تلویزیونی یا روزنامهنگاران روزنامههای خبری بر روی آنها تاثیر بگذاریند. آنها پارامترهای مدیریت ریسک دقیقی را برای سطوح حد ضرر و حد سود خود قرار دادند تا ریسک را به حداقل برسانند.
برای تعیین حجم پوزیشن، باید نوسانات تاریخی هر دارایی را محاسبه میکردند. میانگین دامنه حقیقی یا ATR یک اندیکاتور مناسب است که میتواند نوسانات را اندازهگیری کند. به لاکپشتها دستور داده شد که وقتی نوسانات کاهش مییابند، پوزیشنهای بزرگتری بگیرند و وقتی نوسانات افزایش مییابد، حجم پوزیشنهای خود را کاهش دهند.
حداکثر حجم پوزیشنی که یک لاکپشت در هر معامله میگرفت، ۲ درصد از کل موجودی حساب بود. یکی از شعارهای کلیدی این است که بازده تابعی از ریسکی است که متحمل میشوید. اگر میخواهید بازده قابل توجهی داشته باشید، باید منتظر افتهای بزرگتر نیز در حساب خود باشید.
معاملهگری روند عمدتا به دنبال این بود که سود بیشتری در معاملات موفق داشته باشد و ضرر کمتر در معاملات ناموفق. از آنجایی که بازارها تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد مواقع دارای روند هستند، درک این نکته بسیار مهم است که پیش از ورود به یک روند، تا جایی که میتوانند ریسک را کاهش دهند.
آیا آزمایش لاک پشت ها موفق بود؟
چندین گزارش حکایت از موفقیت برنامه معاملهگری لاکپشت دارند. به گفته راسل سندرز، لاکپشت سابق، دنیس شخصا دو کلاس جداگانه برای آموزش لاکپشتها برگزار کرد. آنها مجموعا در کمتر از ۵ سال بیش از ۱۷۵ میلیون دلار درآمد داشتند. دنیس ثابت کرد که مبتدیان میتوانند با پیروی از قوانین خاص، موفقیت در معاملهگری را بیاموزند.
استراتژی لاک پشت ها را امروز نیز میتوان تقلید کرد. دنیس با استفاده از این سیستم تلاش کرد تا علائمی را که نشان دهنده شروع یک روند رو به بالا یا رو به پایین هستند، تشخیص دهد. شما نیز میتوانید با درک درست از این استراتژی آن را برای معاملات شخصی خود توسعه دهید. حتی میتوانید قوانین مدیریت ریسک آن را کمی تغییر داده تا پارامترهای ریسک شخصی شما را برآورده کند.
معاملات میتوانند کوتاه مدت یا بلند مدت باشند. در واقع میتوانید همان اصولی را که در معاملات بلندمدت پیاده میکردید، در معاملات کوتاه مدت نیز پیاده کنید.
دنیس با انجام این آزمایش میخواست به شما بفهماند که افت در سرمایه بخشی از استراتژی است اما نحوه برخورد شما با این افت به همان اندازه مهم است که سایر مولفههای معاملاتی اهمیت دارند. سیستمهای دنبال کننده روند عموما با افت سرمایه قابل توجهی مواجه میشوند، زیرا سودی که به دست میآورند، تابعی از ریسکی است که میپذیرند. این افتها به این دلیل رخ میدهند که اغلب بریک اوت، بریک اوت کاذب هستند که منجر به از دست رفتن معاملات زیادی میشوند.
لاکپشتها چه داراییهایی را معامله میکردند؟
لاکپشتها باید در بازارهایی با نقدینگی بالا معامله میکردند. حجم معاملات آنها نسبتا بزرگ بود و بنابراین، آنها باید از اسلیپیجها در هنگام ورود و خروج جلوگیری میکردند.
معاملات آتی غلات ممنوع بود، چرا که خود دنیس قصد داشت بر روی معاملات آتی آن معامله کند. اغلب معاملات قراردادهای آتی اوراق خزانهداری ۱۰ و ۳۰ ساله بود. معاملات آتی فارکس مانند پوند، ین و دلار کانادا نیز برای تنوع بیشتر پورتفو انجام میشد.
کامودیتیهای دیگری مانند نفت خام، بنزین، و نفت کوره نیز در منوی معاملاتی وجود داشتند. برخی از لاکپشتها نیز قهوه، کاکائو و شکر معامله میکردند. آنها همچنین مجاز به معامله بر روی فلزات گرانبها و پایه مانند طلا، نقره و مس بودند. قراردادهای آتی شاخصهای سهام مانند S&P 500 نیز تحت نظر بود.
حجم معامله
برای معاملهگران لاکپشت یک الگوریتم پیچیده برای حجم معامله ارائه شده بود. آنها حجم معامله خود را بر اساس نوسانات (Volatility) دارایی تغییر میدادند. حجم معامله تابعی از نوسانات بازار بود. هرچه نوسانات بیشتر باشد، پوزیشن کوچکتر میشود. فرمولی که دنیس ارائه کرد، به لاکپشتها کمک میکرد تا بفهمند برای هر معامله چه میزان پول را باید درگیر کنند.
مقدار تلاطم هر دارایی را میتوان از سایتهایی مثل Investing استخراج کرد.
با تغییر حجم پوزیشن، لاکپشتها میتوانستند بازدهی ثابتی داشته باشند. به عنوان مثال، حجم معامله برای معاملات یورو به دلار، بالاتر میرود چرا که این جفت ارز نوسانات کمتری دارد.
ورود به معامله
لاکپشتها از دو سیستم برای ورود به معامله استفاده میکردند. یک سیستم بریک اوت ۲۰ روزه بود. اگر قیمت به کف ۲۰ روز گذشته میرسید و از آن پایینتر میرفت یا به سقف ۲۰ روز گذشته میرسید و از آن فراتر میرفت، وارد معامله میشدند. همچنین اگر در آخرین معامله، موفق میبودند، از انجام یک معامله صرف نظر میکردند.
لاکپشتها همچنین از سیستم طولانی مدتتر مبتنی بر بریکاوت ۵۵ روزه استفاده میکردند. در اینجا نیز اگر قیمت از کف ۵۵ روز گذشته، پایینتر میرفت یا از سقف ۵۵ روز گذشته فراتر میرفت، وارد معامله میشدند.
افزایش حجم معامله
لاکپشتها به حجم معاملات برنده خود اضافه میکردند تا از حرکت یک روند استفاده کنند. آنها چیزی به نام pyramiding داشتند که با حرکت مطلوب قیمت، حجم معاملله را افزایش میداد.
لاکپشتها چگونه از معاملات خارج میشدند
در ابتدای هر معامله، حد ضرر بالاتر یا پایینتر از قیمت ورودی قرار میگرفت. لاکپشتها از یک سیستم مبتنی بر سطح نوسانات بازار، برای خروج از معاملات استفاده میکردند. در سیستم معاملاتی کوتاه مدت آنها از کف قیمتی ۱۰ روز گذشته بهعنوان حد ضرر در معامله خرید، و از سقف ۱۰ روزه برای حد ضرر در معامله فروش استفاده میکردند.
همچنین لاکپشتها برای سیستم معاملاتی بلندمدت به ترتیب کف و سقف ۲۰ روزه را برای معاملات خرید و فروش استفاده میکردند. کلید موفقیت لاکپشتها در نظم و انضباط آنها بود. زمانی که بازار علیه شما حرکت میکند، پذیرش اینکه طی ۱۰ تا ۲۰ روز، بازار خلاف جهت شما حرکت کند کار سادهای نیست اما این معیارها برای اطمینان از اینکه روند هنوز شکسته نشده است لازم است و نیاز است که مشاهده شوند.
آیا استراتژی لاک پشت هنوز هم کار میکند؟
سیستم معاملاتی لاکپشت که توسط ریچارد دنیس ابداع شد، برای معاملهگران دهه ۸۰ بسیار خوب عمل میکرد. اما چندین آزمایش از جمله یک آزمایش معروف که توسط Trading Blox انجام شد، نشان داد اگرچه این روش معاملاتی بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۶ بازده ۲۱۶ درصدی داشته است، اما بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۹، تقریبا بازده صفر داشته است.
بنابراین، اگرچه این سیستم در زمان خود عالی بوده است، اما در شکل اصلی خود در سالهای اخیر به خوبی جواب نداده است. اگرچه ممکن است بتوان با تغییرات کوچک در این سیستم، به بازده مطلوبی دست پیدا کرد.
در زمانی که سیستم معاملاتی لاکپشت ساخته شده بود، دسترسی به رایانههایی که میتوانستند یک استراتژی را آزمایش کنند، دشوار بود. هیچ رایانه شخصی وجود نداشت که بتواند بک تست گیری کند تا مشخص شود آیا این استراتژی کار میکند یا خیر. امروزه، معاملهگران خرد دسترسی زیادی به پلتفرمهای معاملاتی دارند که قابلیت گرفتن بکتست را در اختیار آنها میگذارد. استراتژی که توسط لاکپشتها استفاده میشد، امروزه میتواند به طور گستردهای تکرار شود.
امروزه، برای اینکه یک استراتژی تعقیب روند کار کند، باید راههای پیچیدهتری برای مدیریت ریسک خود داشته باشید. معیارهای حد ضرری که لاکپشتها استفاده میکردند، احتمالا امروز ضررهای بیشتری ایجاد میکنند. بعلاوه امروزه معاملهگران به طیف گستردهای از ابزارهای تحلیل تکنیکال دسترسی دارند که میتوانند انواع خاصی از معیارهای ورود به معامله را تعیین کند.
حتی چندین اندیکاتور بر اساس روش لاکپشت توسعه داده شده است. این اندیکاتورها میتوانند در شرایطی که بازار در روند است، موفق باشند. همچنین زمانی که بازار روند نداشته باشد، این اندیکاتورها ضرر میکنند. برای جلوگیری از این امر، میتوانید فیلتری اضافه کنید تا تنها وارد بازارهای دارای روند شوید.
به عنوان مثال اگر قصد دارید از میانگینهای متحرک استفاده کنید، میتوانید پس از عبور میانگین متحرک ۲۰ روزه از ۵۰ روزه، برای بررسی مومنتوم قیمت، اندیکاتورهای مومنتوم را ارزیابی کنید.
همچنین میتوانید از اوسیلاتورهای مومنتوم برای تعیین سطح اشباع خرید و اشباع فروش استفاده کنید تا مشخص شود آیا قیمت خیلی سریع حرکت کرده است یا خیر. این اطلاعات میتواند به شما برای تصمیم بهتر کمک کند تا در بریکاوتهای کاذب وارد معامله نشوید. برای مثال اگر هنگامی که RSI در سطح ۸۰ قرار دارد، سیگنال ورود دریافت کردید، ممکن است بهتر باشد پیش از ورود منتظر پولبک باشید.
سخن پایانی
داستان معاملهگری لاکپشت، داستان شرطبندی بین دو دوست به نامهای ریچارد دنیس و ویلیام اکهارت بود. دنیس یک معاملهگر چیرهدست بود که میگفت سیستم او میتواند هر کسی را تبدیل به یک معاملهگر کند. با این حال، اکهارت معتقد بود که معاملهگر است که سیستم را ساخته است. دنیل به معاملهگران خود روش لاکپشت را آموخت و به آنها کمک کرد تا به معاملهگرانی عالی تبدیل شوند. او در نهایت در شرطی که با اکهارت بسته بود، برنده شد.
در آزمایش دنیس، به لاکپشتها دستورالعملهای مدیریت ریسک خاصی داده شد تا معاملات خود را بر اساس تلاطم بازار و مبتنی بر فرمولی خاص محاسبه کنند. داراییهایی با نوسانات بالا، نیاز به حجم معامله پایینی داشتند. معیار ورود به معامله بر اساس بریکاوت در یک دوره زمانی خاص بود. هنگامی که مسیر روند تایید میشود، مجاز به اضافه کردن حجم معامله هستید.
از آنجایی که حجم معاملات معاملهگران لاکپشت قابل توجه بود، آنها تنها در داراییهایی که نقدشوندگی بالایی داشتند، معامله میکردند. زیرا نمیخواستند در معاملات آنها اسلیپیج رخ بدهد.
سیستم معاملاتی لاکپشت، یک سیستم تعقیب روند است که میتواند سود قابل توجهی نصیب معاملهگر بکند، اما پیش از آن معاملهگر باید آماده پذیرش شکستهای زیادی باشد چرا که در اکثر مواقع شاهد بریکاوتهای کاذبی هستیم که منجر به ضرر زیادی برای معاملهگر میشود. بنابراین معاملهگر باید قوانین سفت و سختی برای معاملات خود داشته باشد.
سیستم معاملاتی لاکپشت اگرچه امروزه دیگر کارایی زیادی ندارد اما مفاهیم آن هنوز کار میکنند. معاملهگران میتوانند با تغییر و استفاده آن در سیستم معاملاتی خود، از فواید آن استفاده کنند. در ایران کتابهایی درباره روش معاملاتی لاک پشت ها منتشر شده است که میتوانید برای اطلاعات بیشتر آنها را مطالعه کنید.