بازار بین بانکی در فارکس چیست و چگونه کار می‌کند؟

زمان مطالعه: 10 دقیقه

بازار بین بانکی در فارکس چیست و چگونه کار می‌کند؟

بازار بین بانکی فارکس (The forex interbank market)، عرصه‌ای برای معاملات ارز در سطح گسترده ایجاد کرده است که در آن معامله‌گران مؤسسات بانکی بزرگ، با یکدیگر معامله می‌کنند. شرکت‌کنندگان دیگری مانند صندوق‌های پوشش ریسک یا شرکت‌های معاملاتی که تصمیم به انجام معاملات بزرگ دارند نیز بخش دیگری از بازار بین بانکی را تشکیل می‌دهند.

هدف بازار بین بانکی، تأمین نقدینگی برای سایر فعالان بازار و جمع‌آوری اطلاعات مربوط به جریان پول است. مؤسسات مالی بزرگ می‌توانند به طور مستقیم و یا از طریق پلتفرم‌های الکترونیکی بین بانکی فارکس، معاملات خود با یکدیگر را انجام دهند. EBS یا همان خدمات کارگزاری الکترونیکی (Electronic Broking Services) و معاملات تامسون رویترز (Thomson Reuters Dealing)، رقبای اصلی این فضای الکترونیکی هستند که در مجموع، بیش از هزار بانک را به هم متصل می‌کنند.

جریان نقدینگی معاملاتی که در بازار بین بانکی فارکس وجود دارد، تقریباً ۵۰ درصد از ۵ تریلیون دلاری است که روزانه در بازار فارکس جابجا می‌شود. شرکت‌کنندگان در این جریان شامل بانک‌های تجاری، بانک‌های سرمایه‌گذاری، بانک‌های مرکزی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و کارگزاران می‌شوند. درک نقش شرکت‌کنندگان مختلفی که در بازار بین بانکی وجود دارند، می‌تواند کمک کند تا شناخت کامل‌تری از نحوه تعامل بازیگران بزرگتر بازار داشته باشید.

معاملاتی که در بازارهای بین بانکی انجام می‌شوند؛ یا مستقیماً بین مؤسسات مالی بزرگ انجام می‌شود و یا از طریق کارگزارانی که معاملات را برای مشتریان خود انجام می‌دهند. برخی از معامله‌گران به طور ویژه با اهداف سوداگری معاملات خود را انجام می‌دهند، در حالی که برخی دیگر از آن‌ها نقدینگی ایجاد کرده تا ریسک معاملات ارزی خود را پوشش دهند.

دوره مستر کلاس طلا

مشاهده رایگان دوره آموزشی طلا

قسمت 1 تا 3 دوره مستر کلاس طلا، جامع‌ترین و کامل‌ترین دوره آموزشی طلا را از طریق لینک زیر مشاهده کنید

بازیگران بازار بین بانکی و آشنایی با بازار های بین بانکی در فارکس

بازیگران بازار بین بانکی، شامل بانک‌های تجاری، بانک‌های سرمایه‌گذاری، بانک‌های مرکزی، صندوق‌های پوشش ریسک و شرکت‌های معاملاتی می‌شوند. به جز بانک‌های مرکزی که دارای یک هدف نهایی جایگزین هستند، اکثر بازیگران دیگر صرفاً برای کسب سود و اطلاعات در بازار بین بانکی حضور دارند.

اکثر این نقدینگی، تقریباً در میان ده تا پانزده مؤسسه مالی جریان پیدا می‌کند. بزرگترین بازیگران بازار بین بانکی، بانک‌های تجاری نظیر سیتی‌بنک (Citibank)، بانک دویچه (Deutsche)، بانک یونین (Union) سوئیس و بانک هنگ‌کنگ شانگهای (Hong Kong Shanghai) چین هستند. این بانک‌ها، عملیات‌ مربوط به معامله ارزهای خارجی را به خود اختصاص می‌دهند که از واسطه‌گران بین بانکی خارجی خودشان پشتیبانی می‌کند.

بانک مرکزی کشورهای مستقل با مشارکت در عملیات‌های مربوط به بازار پول، نقدینگی خود را تأمین می‌کنند. بانک‌های مرکزی عموماً به عنوان آخرین وام‌دهنده در نظر گرفته می‌شوند؛ آن‌ها وام‌هایی که به معامله‌گران اصلی اختصاص می‌یابند را به بانک‌های تجاری اعطا می‌کنند. همچنین بانک‌های مرکزی از نرخ ارز یک کشور حمایت کرده و مسئول ذخیره ارزی آن هستند.

ذخایر ارزی، بخشی از ترازنامه بانک مرکزی بوده و به عنوان بدهی محسوب می‌شوند. در حالی که بانک‌های مرکزی سعی می‌کنند تا از مداخله در بازار ارز اجتناب کنند، اما ممکن است که گاهی اوقات انجام این کار ضروری به نظر برسد. به عنوان مثال هنگامی که یک ارز تحت فشار است و یا ارزش آن فراتر از یک سطح از پیش تعیین‌شده افزایش می‌یابد، بانک مرکزی ممکن است که به منظور حفظ تعادل در آن ارز مربوطه مداخله کند.

دریافت رایگان سیگنال فارکس

با عضویت در آکادمی ماکروترید، شما سیگنال، آموزش و گفتگو با تحلیلگران و اعضای آکادمی دریافت خواهید کرد.

هنگامی که یک بانک مرکزی تشخیص می‌دهد که باید در بازار ارز مداخله کند، با چندین معامله‌گر اصلی معامله می‌کنند تا اثر معاملات خود را به حداکثر برسانند. به طور کلی، آن‌ها بیشتر نگران اطلاعاتی هستند که در سراسر بازار انتشار می‌یابد و پس از آن، خرید یا فروش یک جفت ارز مورد توجه آن‌ها قرار می‌گیرد.

بانک‌های تجاری، بانک‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌های تجاری و صندوق‌های پوشش ریسک عموماً به عنوان بازارساز در بازار بین بانکی شرکت می‌کنند. بازارساز، معامله‌گری است که قیمت را برای معامله‌گر دیگر ایجاد می‌کند. بازارسازان مایل به پذیرش ریسک‌های مربوط به حفظ موقعیت در یک جفت ارز برای یک دوره زمانی هستند تا به اطلاعات و همچنین سود بالقوه دست پیدا کنند.

آشنایی با بازار های بین بانکی در فارکس

آشنایی با بازار های بین بانکی در فارکس

به طور کلی در یک عملیات بین بانکی، تنها یک یا دو معامله‎‌گر برای هر جفت ارز وجود دارد. معمولاً یک معامله‎‌گر (واسطه‌) بین بانکی اولیه و یک معامله‎‌گر ثانویه وجود دارد. هر منطقه در سراسر جهان، دارای مکانی خواهد بود که در آن یک معامله‎‌گر اصلی وجود دارد که مسئول یک جفت ارز است. به عنوان مثال یک بانک تجاری بزرگ، یک معامله‎‌گر برای انجام معامله جفت ارز یورو/دلار آمریکا (EUR/USD) در ژاپن، لندن و نیویورک خواهد داشت.

این واسطه‌گران، دفترچه سفارشات را از منطقه‌ای به منطقه دیگر ارسال می‌کنند، چرا که آن منطقه اولیه دارای نقدینگی کمتری است. بنابراین در ساعت ۳ بعد از ظهر به وقت لندن، معامله‎‌گر جفت ارز یورو/دلار آمریکا (EUR/USD)، مسئولیت‌های خود را به معامله‎‌گر نیویورکی انتقال می‌دهد. مؤسسات مالی بزرگ برای هر جفت ارز به متخصصانی نیاز دارند؛ در نتیجه به جای داشتن چهار یا پنج معامله‎‌گر که ۲۰ جفت ارز را پوشش می‌دهند، به احتمال زیاد یک یا دو معامله‎‌گر برای هر یک از آن‌ها در اختیار خواهند داشت.

برای معامله‌گری در بازارهای نوظهور، معامله‎‌گران به طور کلی بر روی یک منطقه تمرکز می‌کنند. این امر بدان معناست که ممکن است یک یا دو معامله‎‌گر وجود داشته باشند که به طور خاص بر روی منطقه آمریکای جنوبی تمرکز دارند و به عنوان مثال، نرخ ارز را به پزوی (Peso) شیلی و همچنین رئال (Real) برزیل اعلام می‌کنند.

کسب سود از طریق اسپرد Bid-Offer

بازارسازان با خرید یک جفت ارز بر روی نرخ bid و فروش آن بر روی نرخ offer، درآمد کسب می‌کنند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا از طریق اسپرد، در بازار بین بانکی فارکس درآمدزایی کنند. bid، قیمتی است که در آن معامله‌گران مایل به خرید یک جفت ارز هستند، در حالی که offer قیمتی است که معامله‌گران در آن به فروش یک جفت ارز تمایل دارند.

بازارسازان در حالی که ریسک معاملات خود را پوشش می‌دهند، سعی دارند تا با خرید در bid و فروش در offer، سود ایجاد کنند. یک معامله‌گر در بسیاری از مواقع باید یک پوزیشن را برای مدت طولانی حفظ کند؛ به خصوص اگر اندازه تراکنش به قدری بزرگ باشد که نتوان به یک‌باره آن را بست.

همچنین موجودی یک فروشنده بین بانکی نیز تعیین‌کننده نرخ ارز خواهد بود. اگر یک معامله‌گر روی موقعیت خرید (long) جفت ارز یورو/دلار آمریکا (EUR/USD) باشد و بخواهد از معامله خود خارج شود، احتمالاً پوزیشن خود را در قیمتی کمتر از حد مطلوب ترک می‌کند.

واسطه‌گران نیز نگاهی به بازار دارند و این سوگیری بر نرخ ارز بین بانکی تأثیر می‌گذارد. اگر یک معامله‌گر معتقد باشد که جفت ارز یورو/دلار آمریکا (EUR/USD) طی چند ساعت آینده رشد خواهد داشت، به احتمال زیاد به جای این که از روی بی‌تجربگی روی قیمت bid از پوزیشن خود خارج شود، منتظر رسیدن بازار به قیمت offer و قیمت‌های مد نظر خود می‌ماند.

یکی دیگر از دلایلی که بازارسازان نرخ ارز را ارائه می‌دهند، دستیابی به اطلاعات است. با ایجاد نقدینگی برای مشتریان و سایر بازارسازان، آن‌ها می‌توانند معاملات بزرگی که می‌توانند بازار را به حرکت درآورند را مشاهده کنند. از آنجایی که در بیشتر اوقات، هیچ سابقه‌ای از تراکنش که دیگران از آن آگاه باشند وجود ندارد، این نوع از اطلاعات می‌توانند بسیار مفید واقع شوند. هنگامی که یک سهم در بورس معامله می‌شود، سابقه‌ای از معامله وجود دارد که برای همه قابل مشاهده است. این موضوع در مورد معاملات آتی (futures) نیز صدق می‌کند؛ اما معاملات ارزی خارج از بورس نیازی به ثبت سابقه ندارند.

دسترسی به عمق بازار

به طور کلی می‌توان گفت که یک معامله‌گر بین بانکی، هزاران مشتری در سراسر جهان دارد. بسیاری از این مؤسسات مالی مشتریانی دارند که علاوه بر انجام معاملات، در تمام جنبه‌های کسب‌و‌کار خود نیز از آن‌ها مشاوره می‌گیرند. به عنوان مثال، یک بانک تجاری بزرگ ممکن است که علاوه بر اعطای وام به مشتری خود، ‌مشاوره سرمایه‌گذاری و امور مالی شرکتی را نیز به همراه عملیات‌های مربوط به معاملات ارزی ارائه دهد. یک بانک تجاری با ارائه خدمات گسترده خود می‌تواند سرمایه‌گذاران را جذب کند.

همچنین این مؤسسات ممکن است که عملیات معاملاتی دیگری مانند معاملات نرخ بهره را هم برای سواپ نرخ بهره  (interest rate swaps) و هم سواپ نکول اعتباری (credit default swaps) ارائه دهند. فرصت‌های مرتبط با انجام این نوع از معاملات، یک بانک را به مکانی جذاب برای معامله‌گری در بازار فارکس بین بانکی تبدیل می‌کند.

آنچه که برای یک کارگزار فارکس بین بانکی مهم است، دسترسی داشتن به عمق بازار (Market Depth) می‌باشد. عمق یک بازار مانند بازار ارز، سطوح مختلفی که مشتریان می‌خواهند به آن وارد شده و یا از آن خارج شوند را به معامله‌گر نشان می‌دهد. بسیاری از مشتریان کارگزاران فارکس بین بانکی، نگران این نیستند که بخواهند تمام پیپ‌های موجود را به دست آورند و بیشتر ممکن است که نگران ورود به یک معامله و یا پوشش ریسک در یک سطح خاص باشند.

عمق بازاری که یک معامله‌گر می‌تواند آن را ببیند، نه تنها شامل نرخ ارز مشخصی است که انتظار می‌رود یک سفارش در آن اجرا شود، بلکه حجم معامله را نیز شامل می‌شود. این اطلاعات از آن جایی که می‌توانند نکات کلیدی در مورد سطوح حمایت و مقاومت را در اختیار معامله‌گر قرار دهند، دارای اهمیت بسیاری هستند. هر سطح نشان‌دهنده عرضه (offer)، تقاضا (bid) و همچنین تعداد و اندازه معاملات است. هر دفترچه سفارش (order book) متفاوت بوده و حجم را همراه با قیمت به معامله‌گر نمایش می‌دهد.

با دسترسی به عمق بازار، یک معامله‌گر بین بانکی می‌تواند به منظور کسب درآمد، حول همان اطلاعات موجود در دفترچه اقدام به معامله کند. معمولاً در نزدیکی قیمت فعلی نرخ ارز، معاملات زیادی با حجم کوچک‌تر انجام می‌شوند، در حالی که هرچه پیش برود، حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند.

هنگامی که قیمت‌ها به یک سطح خاص می‌رسند، یک معامله‌گر بین بانکی می‌تواند برای تعیین این که آیا بازار در آن سطح حمایت می‌شود و یا روند مومنتوم آن ادامه پیدا می‌کند، از دفترچه سفارش خود استفاده کند. در بسیاری از مواقع، معامله‌گران بین بانکی از خطوط حمایت و مقاومت و یا میانگین‌های متحرک استفاده می‌کنند تا تلاقی تکنیکال با دفترچه سفارش عمق بازار خود را تعیین کنند.

اطلاعات دریافتی از مشتریان نیز یکی دیگر از کلیدهای موفقیت در معاملات بین بانکی محسوب می‌شود. به عنوان مثال اگر یک معامله‌گر، معامله بزرگی با یک صندوق پوشش ریسک داشته باشد، جهتی که بازار به دنبال معامله او می‌گیرد در مقایسه با جهتی که بازار پس از معامله مشتری چند ملیتی که عمدتاً برای پوشش ریسک پورتفوی خود معاملاتی را انجام می‌دهند، می‌تواند متفاوت باشد.

این شرکت‌ها ممکن است که بخواهند پوشش ریسک پرتفوی خود را در پربازده‌ترین زمان ممکن انجام دهند، اما از آن جایی که این معامله‌گران معمولاً در زمان‌بندی بازار حرفه‌ای نبوده و درآمد خود را بر اساس عملکرد پوشش‌دهی ریسک دریافت نمی‌کنند، این امر دارای احتمال بسیار کمتری است که معامله در راستای برنامه مدیر صندوق پوشش ریسک که اساساً بر معامله‌گری در سطح کلان جهانی تمرکز داشته و بازار را در بلندمدت رصد می‌کند، به یک حرکت پایدار منجر شود.

بنابراین اگر یک معامله‌گر بین بانکی، یک معامله بزرگ با یک خزانه‌دار شرکتی انجام دهد، ممکن است فرض کند که این معامله به طور اختصاصی به منظور ایجاد درآمد انجام نشده است. در واقع یک معامله‌گر در این شرایط ممکن است تشخیص دهد که این نوع از معاملات، بازار را برای هیچ دوره زمانی ثابتی در جهت معاملات ارز سوق نخواهد داد. اما از سوی دیگر، اگر معامله توسط یک صندوق پوشش ریسک انجام شود، معامله‌گر بین بانکی ممکن است تصمیم بگیرد از آن جایی که صندوق پوشش ریسک می‌داند بازار در کدام جهت حرکت می‌کند، از این اطلاعات به نحوی به منظور ایجاد درآمد برای خود استفاده کند.

یک معامله‌گر بین بانکی اغلب تلاش می‌کند تا ریسکی را که به صورت روزانه متحمل می‌شود، کاهش دهد. باید در نظر داشت که درآمد این دسته از تریدرها با انجام معامله و ارائه اطلاعات به دیگران در سازمان معاملاتی ایجاد می‌شود. قبل از بحران مالی سال ۲۰۰۸، معامله‌گران بین بانکی آزاد بودند تا حجم قابل توجهی از ارزها را معامله کرده و پوزیشن‌های روزانه، هفتگی و یا حتی ماهانه را بگیرند، اما امروز آزادی عمل برای ایجاد پوزیشن‌های طولانی مدت، بسیار کاهش یافته است.

جبران ریسک پوزیشن

هنگامی که یک معامله‌گر اصلی موقعیتی را اتخاذ کرد، باید ریسک آن را جبران کند. در بسیاری از مواقع نمی‌توان ریسک را به یک‌باره پوشش داد و معامله‌گر باید از بسیاری از روش‌های دیگر معامله‌گری برای کاهش آسیب‌پذیری ارزی خود استفاده کند.

در اینجا باید به این نکته اشاره کنیم که معامله‌گران بین بانکی از دو پلتفرم اصلی استفاده می‌کنند؛ یکی از آن‌ها سیستم معاملاتی رویترز (Reuters) است و دیگری خدمات کارگزاری الکترونیکی (EBS). سیستم بازار بین بانکی، امکان دسترسی را تنها برای معامله‌گرانی فراهم می‌کند که از اعتبار لازم برای مشارکت در این سیستم برخوردار باشند.

این سیستم صرفاً بر اساس روابط اعتباری عمل می‌کند که آن‌ها با یکدیگر برقرار کرده‌اند. هر چه یک معامله‌گر دارای روابط بیشتری باشد، می‌تواند با شرکای تجاری بیشتری همکاری کند. بدیهی است که هر چه بانک بزرگتر باشد، احتمالاً دارای کانال‌های ارتباطی بیشتری خواهد بود. روابط اعتباری، بین بخش‌های اعتباری که میزان آسیب‌پذیری در آن‌ها در قالب یک عدد بیان می‌شود، به وجود می‌آیند. روال کار به این صورت است که بانک‌ها از ISDA یا همان قرارداد بین‌المللی معامله‌گران سواپ (International Swaps Dealers Agreement) برای تعریف رابطه اعتباری بین بانکی خود استفاده می‌کنند.

ذکر این نکته حائز اهمیت است که بحران مالی، نمونه‌ای از سناریویی است که در آن نکول اعتباری می‌تواند از کنترل خارج شود. زمانی که شرکت‌هایی مانند لمان برادرز (Lehman Brothers) شروع به نکول کردند، بسیاری از طرف‌های معاملات با موجی از مشکلات روبرو شدند. به عنوان مثال اگر بانک آمریکا (Bank of America)، جفت ارز یورو/دلار (EUR/USD) را به مبلغ ۱ میلیارد دلار با یک مشتری معامله کرده و این ریسک را با لمان برادرز پوشش می‌داد، ریسک بازار مرتبط با این معامله صفر می‌شد، چراکه این دو معامله یکدیگر را خنثی می‌کردند. از سوی دیگر، ریسک اعتباری با هر دو طرف معامله همراه بود و با پوشش نکول اعتباری لمان، بانک آمریکا در یک پوزیشن که دارای ریسک بازار است باقی ماند؛ زیرا دیگر این ریسک توسط لمان پوشش داده نمی‌شد. این اتفاق همچنین در بازار ارز بین بانکی نیز رخ داد و زمانی که کارگزاری ام‌اف گلوبال (MF Global) در سال ۲۰۱۱ ورشکست شد، تکرار گشت.

جفت ارزهای کراس (فرعی) می‌توانند برای معامله‌گران بین بانکی که معاملات خود را در اندازه‌های بزرگ انجام می‌دهند، مشکلاتی را ایجاد کنند؛ زیرا اکثر سیستم‌های الکترونیکی، نرخ کراس را ارائه نمی‌دهند. کاری که یک معامله‌گر ارز متقاطع باید انجام دهد آن است که نرخ را بر اساس اجزای جداگانه محاسبه کند. برای مثال، اگر شما یک معامله‌گر جفت ارز یورو/ین (EUR/JPY) هستید، برای ایجاد نرخ کراس مربوط به آن، باید به نرخ فارکس بین بانکی جفت ارزهای یورو/دلار آمریکا (EUR/USD) و جفت ارز دلار آمریکا/ین ژاپن (USD/JPY) توجه کنید.

آشنایی با بازار های بین بانکی در فارکس

آشنایی با بازار های بین بانکی در فارکس

همچنین معامله‌گران بین بانکی با میزهای معاملاتی فعال در زمینه نرخ بهره، همکاری بسیار نزدیکی دارند. هنگامی که مشتری قصد دارد تا برای مدت طولانی‌تری معامله کند، می‌تواند نرخ را از یک میز معاملاتی که در بازار آتی فعال است، دریافت کند. در بسیاری از مواقع که یک صندوق پوشش ریسک قصد انجام معامله‌ای را دارد، اما نمی‌خواهد پوزیشن خود را طی دو روز کاری آینده ببندد، یک تراکنش لحظه‌ای ارز انجام می‌دهد و پس از تکمیل شدن آن، مشتریان پوزیشن خود را به تاریخ تحویل بعدی منتقل می‌کنند.

بسیاری از میزهای معاملاتی دارای سیستم قیمت‌دهی خودکار هستند که از آن‌ها برای انجام معاملاتی که اندازه آن‌ها کمتر از مقدار مشخص است، استفاده می‌شوند. اسپرد bid-offer ثابت است، اما زمانی که بازار نوسانات بسیاری را تجربه می‌کند، می‌توان آن را تغییر داد.

سخن پایانی

تمرکز معامله‌گر بین بانکی، تامین نقدینگی برای مشتریان بانک‌ها است. اکثر حجم بازار بین بانکی تقریباً بین ده تا پانزده بانک بزرگ تجاری و سرمایه‌گذاری جریان دارد. معامله‌گر بین بانکی همچنین قصد جمع‌آوری اطلاعات را دارد. آگاهی داشتن از عمق داده‌های بازار که منعکس‌کننده سفارشات یک جفت ارز است، می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا آگاهانه‌تر تصمیم گرفته و درآمد بیشتری ایجاد کنند.

به دست آوردن سود متداوم از معاملات، کار آسانی نیست. یک بازارساز حرفه‌ای باید در قیمت bid خرید کرده و در قیمت offer بفروشد، در حالی که همیشه باید ریسک معاملات خود را نیز پوشش دهد. معامله‌گران بین بانکی از طریق سیستم‌های الکترونیکی و تلفنی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. در بسیاری از مواقع، حجم معامله برای انجام معاملات در سیستم معاملاتی به دلایلی بسیار بزرگ است. گاهی اوقات که یک معامله‌گر نمی‌خواهد سایر تریدرها از پوزیشن او باخبر شوند، از انجام معامله در سیستم معاملاتی اجتناب می‌کند.

برای دسترسی به اکثر سیستم‌های معاملاتی بین بانکی، بانک مورد نظر باید «دارای اعتبار» تلقی بشود. این اعتبار، خارج از عملیات معاملاتی فارکس بین بانکی تعیین شده و به طور کلی مراحل اعطای آن توسط ISDA انجام می‌شود.

میز معاملاتی بین بانکی همراه با سایر میزهای معاملاتی از جمله میزهای معاملاتی نرخ بهره بلندمدت و کوتاه‌مدت به صورت همزمان فعالیت دارد. علاوه بر این، یک میز معاملاتی بین بانکی به منظور ارائه مظنه به مشتریان خود، با میزهای معاملاتی مربوط به ارزهای فرعی و بازارهای نوظهور در تعامل خواهد بود. میز معاملاتی بین بانکی، در مرکز عملیات معاملات ارزی که جریان معاملات را برای بزرگترین مشتریان بانک‌ها فراهم می‌سازد، فعالیت می‌کند.

ترتیبی که یوتوفارکس برای خواندن مطالب سری فارکس به شما پیشنهاد می‌کند:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید