وقتی که همه افراد فعال در امورمالی از سرمایهگذاران گرفته تا کارآفرینان به طور مطلق باور دارند که همه چیز بر وفق مراد است و مشارکتکنندگان در بازار به خوبی در حال ایفای نقش هستند، دقیقاً زمانی است که بازی اعتماد در امور مالی آغاز میشود.
بانکهای مرکزی سالها است که متوجه این موضوع شدهاند. بانکهای خصوصی به بهترین شکل ممکن وظایف خود را انجام میدهند تا از سلب اعتماد مشتریان نسبت به خود جلوگیری کنند، همچنین فعالان اصلی بازار با پوشیدن لباسهای گرانقیمت و جدیت تمام سعی دارند که اعتماد شما را با عباراتی مثل به من اعتماد کن یا میتوانی به من اعتماد کنی جلب کنند.
اما زمانی که اعتمادمان را از دست میدهیم چه اتفاقی میافتد؟ هجوم بانکی!
زمانی که اعتماد از بین میرود، مشتریان بانک شروع به درخواست وجوه خود میکنند و اگر بانک مرکزی در جلب اعتماد مردم شکست بخورد، افراد زیادی فروش ارز آن کشور را آغاز خواهند کرد. این سناریو بسیار پرتکرار و آسیبزا بوده است.
این اتفاق صرفاً به بانکها محدود نمیشود
از بین رفتن اعتماد و تبعات آن در بازار کریپتوکارنسی هم دیده میشود. جدیدترین نمونه در صرافی FTX بود که مشتریان درخواست برداشت میلیاردها دلار از این صرافی را داشتند. برخی از افراد قادر به وصول پول خود بودند، اما عدهای دیگر با متوقف شدن پروسه برداشت از FTX به مطالبه خود دست نیافتند. در واقع زمانی که هجوم بانکی آغاز میشود، شرکتها گزینههای زیادی پیشروی خود نمیبینند.
بسیاری از رسانهها بهخوبی اخبار مربوط به آخرین تحولات را پوشش میدهند و شما میتوانید در مورد وضعیت صرافی FXT به تفصیل مطالعه کنید. اما سوال مهمتر و جالبتر اینجاست:
چه اتفاقی میافتد وقتی که یک صنعت در جلب اعتماد مشتری ناکام میماند؟
صنعت کریپتو از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۴ صرفاً با یکهتازی بیتکوین (bitcoin) همراه بود و سپس از سال ۲۰۱۴ به بعد، دهها هزار دارایی کریپتویی ایجاد و راهاندازی شد. با وجود اینکه بیتکوین هنوز هم پادشاه ارزهای رمزنگاری شده به شمار میرود، اما بسیاری از ارزهای دیگر نیز توانستند توجهات و سرمایهها را به سمت خود جلب کنند.
با رونق بازار کریپتوکارنسی و ورود فعالین حرفهای به این بازار، فرآیند قانونیشدن آن نیز آغاز شد. فعالیت سرمایهگذاران نهادی و مدیران صندوقهای پوشش ریسک با بودجههای میلیارد دلاری، پوششهای روزانه خبری در برنامههای تلویزیونی مرتبط با اخبار مالی، ورود اسپانسرها و افراد مشهور و ورزشکاران به این حوزه، برگزاری کنفرانسهای بزرگ در مکانهایی مجلل، همگی حاصل گسترش این صنعت بود. این بزرگترین نمایشی بود که دنیای دیجیتال تا به حال به خود دیده بود.
اما همه این اتفاقات بزرگنمایی بود و تقریباً همه توکنها در نهایت بیارزش خواهند شد. میتوان گفت که بهجز طرفداران اصلی کریپتو، هیچ فرد دیگری وجود ندارد که با عقاید آنها هم نظر باشد.
آیا از صنعتی که آشکارا در مورد طرحهای پانزی صحبت میکرد، انتظار دیگری داشتید؟ صنعتی که نامگذاری داراییها در آن به گونهای بود که گویا کودکی ۴ ساله که تازه رنگآمیزی کردن را یاد گرفته است، عهدهدار نامگذاری آنها است و یا افرادی که صراحتاً در تلاش بودند تا داراییهای جعلی ایجاد کنند که اصلا وجود خارجی ندارد. با این تفاسیر چه انتظار دیگری از این صنعت میتوان داشت؟
مدتی قبل صنعت کریپتوکارنسی به شدت خودنمایی میکرد، اما اکنون بزرگترین شرکتهای تامین سرمایه میدانند که این نمایشهایی که در کریپتو شاهد آن بودیم، با واقعیت فاصله داشت. علیرغم تمام زرق و برقها و بدون وجود سرمایهگذاری خارجی، بیتکوین نزدیک به ۱۵ سال به درخشش خود ادامه داده است و تافتهای جدابافته از صنعت کریپتو به شمار میرود. این ارز دیجیتال غیرمتمرکز توسط ۲۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است. بیتکوین دارای قویترین شبکه محاسباتی در جهان (یکی از بزرگترین شاهکارهای مهندسی در تاریخ بشر) است که از آن پشتیبانی و محافظت میکند.
زمانی که اعتماد در صنعت کریپتو شروع به رنگ باختن میکند، بازار به بیتکوین پناه میبرد. راه فرار دیگری وجود ندارد؛ چرا که مقوله هجوم بانکی برای بیتکوین صادق نیست. در زمان هرجومرج و عدم اطمینان حاکم بر جو بازار، مردم امنیت و اعتماد میخواهند و بیتکوین این اعتماد را جلب میکند. هر روز شاهد آن هستیم که به تعداد ماکسیمالیستهای بیتکوین اضافه میشود و تعداد افرادی که سعی در بدست گرفتن تمامیت کنترل در داراییهای دیجیتال خود را دارند (روش خود حضانتی)، هر لحظه در حال افزایش است. امروز مردم به طرح سوالی مانند «ارز X چقدر میتواند صعود کند؟» رغبت ندارند، بلکه میپرسند چقدر اطمینان وجود دارد که «بیتکوین برای Y سال دیگر دوام خواهد آورد؟»
در تاریکترین لحظات، بیتکوین زمام امور را بهدست میگیرد و این یک بخش طبیعی از چرخه است. بیتکوین راه حل را ارائه میدهد، آتش بحران اعتماد را خاموش میکند و اعتبار بلوکها را تایید کرده و پرونده آن بلوک را میبندد. شبکه پرداخت دیجیتال همچنان به ارائه یک فناوری پسانداز بلندمدت محور ادامه میدهد و این فرصت را ایجاد میکند که افراد طی دههها از قدرت خرید خود محافظت کنند.
با این حال شاید برخی این نکته را متذکر شوند که «قیمت بیتکوین هم پایین آمده است!». این گزاره کاملا درست است. اما باید دقت کنید که با وجود سیاستهای انقباضی فدرال رزرو، قیمت همه داراییها کاهش مییابد، چرا که باعث صدمه در سمت تقاضا خواهد شد. شاید فدرال رزرو هنور در کنترل تورم به موفقیت چشمگیری دست نیافته باشد، اما مطمئناً در پایین آوردن قیمت داراییها بسیار خوب عمل کرده است.
اگر بتوانید قیمت بیتکوین را نادیده بگیرید و نگاهی به اصول فاندامنتالی آن بیاندازید، متوجه خواهید شد که بیتکوین به رشد خود ادامه خواهد داد. نرخ هش (Hash rate) به بالاترین سطوح خود رسیده است. آدرسهای بیتکوین درون شبکه با موجودی ۰.۱ و ۰.۰۱ بیتکوین، در حال رسیدن به بالاترین سطوح تاریخی هستند. در چنین شرایطی، بیتکوین قوی و غیرمتمرکز، توجه جهانی را به خود معطوف میکند.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که سیاستهای پولی نیز تاکنون چراغ سبزی نشان ندادهاند. هیچ تغییرِ مبتنی بر برنامهای در طول قرنطینه سال ۲۰۲۰ اتفاق نیفتاد. در طول بحران نقدینگی مارس و آوریل ۲۰۲۰، هیچ تحولی حاصل نشد. هیچ دگرگونی در حباب داراییها که به دنبال این مشکلات اتفاق افتاد، مشاهده نشد. زمانی که فدرال رزرو مسیر سیاستهای خود را عوض کرد، تغییری ایجاد نشد. زمانی که حکم انحلال شرکت Three Arrows Capital صادر شد، هیچ اتفاق خاصی روی نداد. زمانی که صرافی FTX تحت فشار قرار گرفت، تغییر خاصی صورت نگرفت و همچنین در روزهای اخیر با کاهش بیشتر قیمت نیز انقلابی حاصل نشد.
اما بیتکوین به این مسائل اهمیتی نمیدهد. این رمز ارز، بلوکهایی از تراکنشها را برای افراد در جهان ایجاد میکند تا به آن دسترسی داشته باشند. به وسیله بیتکوین شما میتوانید بدون کسب مجوز از شخص ثالث، ارزش اقتصادی مورد نظر خود را به هرکسی که به اینترنت دسترسی دارد، ارسال و دریافت کنید. وعده پول نقد الکترونیکی همتا به همتا یا P2P هنوز پا برجاست. بیتکوین برنده بازی اعتماد است. ما باید هدف خود را به یاد بیاوریم و بدانیم چرا در این بازار فعالیت میکنیم.
نکته: ارزش اقتصادی ارزشی است که فرد برای یک کالا، بر اساس سودی که از آن کالا بدست میآورد، قائل است. اغلب بر اساس تمایل فرد به پرداخت کالا، که معمولاً در واحد پول اندازهگیری میشود، تخمین زده میشود. ارزش اقتصادی را نباید با ارزش بازاری که قیمت بازار برای یک کالا یا خدمات است (میتواند بالاتر یا پایینتر از ارزش اقتصادی باشد که هر شخص برای یک کالا قائل است)، اشتباه گرفته شود.
بیت کوین واقعا یک شاه کار است.