مطالب پیشنهادی
اشتراک گذاری
برچسب ها

معامله گری یا سرمایه گذاری؟ این دو چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

معامله گری یا سرمایه گذاری

معامله گری یا سرمایه گذاری؟ این سوالی است که اکثر فعالین بازارهای مالی دارند. در این مقاله این دو رو تعریف خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد که این دو چه فرقی با هم دارند.

معمولا دو واژه‌ی معامله‌گری و سرمایه‌گذاری (Trading and Investing)، به اشتباه جای یکدیگر به‌ کار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌درستی فرق این دو را می‌دانند؛ این دو مفهوم کاملا از یکدیگر مجزا هستند. شاید یکی از دلایل اشتباه در تشخیص این دو مفهوم آن است که هر دوی آنها از یک هدف مشترک برخوردار هستند؛ یعنی کسب درآمد از بازار سهام.

اما وجه تمایز این دو قشر در آن است که رویکردهای آنها در راستای دستیابی به این هدف مشترک متضاد است. به ساده‌ترین بیان می‌توان گفت که معامله‌گران بورس، سهام خرید و فروش می‌کنند و سرمایه‌گذاران، در شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. در ادامه این مقاله به نوشته مجموعه یوتوفارکس، تفاوت‌ها و شباهت‌های این دو روش فعالیت در بازار سهام، بررسی شده است.

سرمایه‌گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری یک استراتژی بلندمدت «خرید و نگهداری» یک دارایی است، مانند سهام یک شرکت، صندوق سرمایه‌گذاری مشترک و یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF)، تا در طول زمان از رشد قیمت دارایی بتوان کسب سود کرد. از آنجایی که اکثر مردم برای اهداف بلندمدت مانند خرید خانه، پرداخت هزینه برای دانشگاه یا پس‌انداز برای دوران بازنشستگی سرمایه‌گذاری می‌کنند، تمایل دارند این دارایی‌ها را برای مدت طولانی نگهداری کنند.

سرمایه‌گذاران، اغلب با هدف ایجاد سودهای کلان از افزایش قیمت دارایی‌ها و هرگونه درآمد حاصل از دارایی‌ها، آنها را برای سال‌ها یا حتی دهه‌ها نگهداری می‌کنند.

افق زمانی دقیق یک سرمایه‌گذار (مدت زمان مورد انتظار برای سرمایه‌گذاری)، به اهداف مالی آنها بستگی دارد. به عنوان مثال شخصی که با هدف بازنشستگی سرمایه‌گذاری می‌کند، ممکن است افق زمانی 20 ساله یا بیشتر را مد نظر داشته باشد. از سوی دیگر، شخصی که برای سپرده تسهیلات مسکن سرمایه‌گذاری می‌کند، ممکن است افق زمانی پنج ساله داشته باشد.

سیگنال فارکس و طلا

یکی از اصول بنیادی سرمایه‌گذاری این است که هر چه بازده بالقوه یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن نیز بیشتر است. این اصل به عنوان توازن بین ریسک و بازده (risk-return tradeoff) شناخته می‌شود. ریسک، به این احتمال اشاره دارد که ممکن است بازده واقعی سرمایه‌گذاری با بازده مورد انتظار آن متفاوت باشد.

هر چه افق زمانی یک سرمایه‌گذار (time horizon) طولانی‌تر باشد، بیشتر می‌تواند روی سرمایه‌گذاری‌هایی با رشد و ریسک بالاتر تمرکز کند؛ زیرا آنها زمان بیشتری برای کنترل نوسانات بازار دارند. سرمایه‌گذار با افق زمانی کوتاه‌تر باید در انتخاب‌های سرمایه‌گذاری محافظه‌کارانه‌تر عمل کند؛ در غیر این صورت ممکن است به اهداف مالی خود دست نیابد.

اکثر سرمایه‌گذاران از این واقعیت مطمئن هستند که بازارهای مالی در کوتاه مدت، تمایل به رشد و نزول دارند. در نتیجه، آنها اغلب دوره‌هایی با عملکرد ضعیف را تحمل می‌کنند و انتظار دارند که قیمت دارایی‌ها در نهایت بعد از نزول، مجددا رشد کند و هرگونه زیان کوتاه‌مدت جبران شود.

سبک‌های سرمایه‌گذاری

معامله‌گری و سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری فعال (active trading)

در این رویکرد، سرمایه‌گذاران به طور فعال اوراق بهادار را برای پرتفوی خود خرید و فروش می‌کنند تا در طول زمان از عملکرد شاخص معیار سرمایه‌گذاری پیشی بگیرند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ممکن است 30 سهم جداگانه را با هدف کسب عملکرد بهتر از شاخص S&P 500 (شاخص بازار سهام که از 500 شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است)، خریداری کند.

سرمایه‌گذاری غیرفعال (passive trading)

هدف سرمایه‌گذاری غیرفعال، عملا مطابقت با عملکرد یک بازار یا یک شاخص معیار در طول زمان است. در این رویکرد، سرمایه‌گذاران سهام مشخصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند، در عوض آن‌ها در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مانند صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) و صندوق‌های شاخص، سرمایه‌گذاری می‌کنند که هدفشان ردیابی عملکرد یک بازار است.

سرمایه‌گذاران در درجه‌ی اول از دیدگاه فاندامنتال به بازار سهام نگاه می‌کنند. هنگام انتخاب یک سهم، سرمایه‌گذاران کاملاً روی آن‌چه شرکت انجام می‌دهد و قرار است در آینده نیز انجام بدهد، سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن‌ها بیشتر به نتیجه نهایی اهمیت می‌دهند و گزارش‌های مالی شرکت را بررسی می‌کنند که شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و سایر اسنادی می‌شود که شرکت موظف است برای سهامداران خود افشا کند.

این گزارش‌ها، میزان بدهی شرکت نسبت به جریان نقدی کل، سهم شرکت از بازار نسبت به رقبا، میزان رشد و پیش‌بینی‌ها و از همه مهم‌تر میزان سودآوری آن‌ها را به سهامداران نشان می‌دهند. سرمایه‌گذران کنفرانس‌های عمومی شرکت را در طول فصل انتشار گزارشات درآمد، دنبال می‌کنند. از دیگر اطلاعات مورد توجه سرمایه‌گذاران میزان سود تقسیمی و هرگونه اطلاعات مفید دیگری است که برای تصمیم‌گیری درمورد خرید سهام شرکت می‌تواند مؤثر واقع شود.

معامله‌گری چیست؟

معامله‌گری چیست؟

در مقایسه با سرمایه‌گذاری، معامله‌گری یک استراتژی فعال‌تر و کوتاه مدت‌تر محسوب می‌شود و به معنای خرید و فروش کوتاه‌مدت دارایی‌های مالی مانند سهام شرکت‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، اوراق قرضه، کالاها و موارد دیگر است. معامله‌گران می‌توانند چندین بار در روز، هفته یا ماه دارایی‌های مختلفی را معامله کنند.

معامله‌گران، اغلب سهام را با هدف کسب سود از تغییرات کوتاه‌مدت قیمت طی هفته‌ها، روزها یا حتی ساعت‌ها، خرید و فروش می‌کنند.

در حالی که سرمایه‌گذاران عمدتاً به دنبال کسب سود از افزایش قیمت دارایی‌ها هستند، معامله‌گران به دنبال سود هم از افزایش و هم از کاهش قیمت دارایی‌ها هستند. معامله‌گران به‌جای تمرکز بر چشم‌انداز رشد بلندمدت دارایی، روی این موضوع تمرکز می‌کنند که جهت احتمالی قیمت دارایی به کدام سمت است و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت نهایت استفاده را ببرند.

سرمایه‌گذاران اغلب دوره‌های عملکرد ضعیف دارایی را تحمل می‌کنند، اما معامله‌گران از سفارشات «حد ضرر»، برای بستن خودکار معاملات ضررده در سطح قیمتی از پیش تعیین‌شده استفاده می‌کنند. این کار به محافظت از سرمایه معاملاتی آنها کمک می‌کند.

در مقایسه با سرمایه‌گذاری، معامله‌گر معمولا برای فعالیت به زمان بیشتری نیاز دارد. یک سرمایه‌گذار می‌تواند یک سهام یا صندوق را خریداری کرده و برای مدتی نسبت به نوسانات آن بی‌اعتنا باشد؛ ولی یک معامله‌گر باید دائماً تحولات بازار را تحت نظر داشته باشد.

سبک‌های معاملاتی

سبک‌های معاملاتی

اسکالپ (scalp)

این روش یک استراتژی معاملاتی است که هدف آن کسب سودهای کوچک در بازار به صورت مکرر است. این کار شامل نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی برای مدت زمان بسیار کوتاه است؛ شاید برای تنها چند دقیقه یا حتی کمتر.

معامله‌گری روزانه (day trading)

این رویکرد معاملاتی به معنای ورود و خروج از موقعیت‌های معاملاتی در یک روز کاری است. خروج از معامله قبل از بسته شدن بازار، ریسک متضرر شدن به دلیل اخبار نامطلوب طی نیمه شب را کاهش می‌دهد.

پوزیشن تریدینگ (position trading)

هدف از پوزیشن تریدینگ، کسب سود از روندهای غالب در قیمت دارایی است. یک روند زمانی شکل می‌گیرد که قیمت دارایی برای مدت زمانی طولانی در یک جهت حرکت کند.

معامله‌گری سویینگ (swing trading)

هدف از معاملات سویینگی، به جای شناسایی شروع و پایان روند، تمرکز بر حرکات بزرگتر قیمت است. در این استراتژی، موقعیت‌های معاملاتی ممکن است برای روزها تا هفته‌ها نگهداری شوند.

معامله‌گران در درجه‌ی اول از دید تکنیکال، بازارهای مالی را تحلیل و از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند که سرمایه‌گذاران کمتر از آن‌ها بهره می‌گیرند. یکی از این ابزارها، اسکنر (دیده‌بان دارای فیلتر) سهام می‌باشد؛ ابزاری حیاتی که به معامله‌گران کمک می‌کند تا در هر لحظه با فیلتر کردن دیده‌بان با تنظیمات خاص و دلخواه، سهم مورد نظر خود را پیدا کنند. با اسکنر سهام معامله‌گران می‌توانند هر سهمی را، خواه رو به بالا و خواه رو به پایین باشد، چه ارزش بازار آن کوچک و چه بزرگ باشد و چه دارای حجم زیاد یا کم و شناوری بالا یا پایین باشد، انتخاب کنند.

این‌ها اصطلاحات تکنیکال هستند که احتمالاً سرمایه‌گذاران به دنبال آنها نیستند. نکته مهم این است که معامله‌گران به دنبال شکار این حرکات بزرگ در نوسانات قیمت با هدف کسب سودهای احتمالی هستند و فیلترهای درون اسکنر سهام می‌تواند کمک کند تا به این مقصود برسند. (سایت finviz یک نمونه برای پیگیری دیده‌بان بازار سهام آمریکا است)

در حالی که سرمایه‌گذاران گزارش‌های مالی یک شرکت را رصد می‌کنند، معامله‌گران با دقت نمودار سهام شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. در این نمودارها، معامله‌گران بسیاری از اندیکاتورهای مورد مطالعه در برنامه معاملاتی خود را اعمال می‌کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را کشف کنند. آن‌ها شاخص‌هایی مانند میانگین‌های متحرک (ابزاری برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن روند سهام) و یا اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی RSI (ابزاری برای تعیین اشباع فروش یا خرید سهام) را مورد استفاده قرار می‌دهند.

اما قبل از این‌که معامله‌گران شروع به معامله یک سهام کنند، درصدد تشخیص الگوهای خاصی در آن نمودار برمی‌آیند. هر معامله‌گر یک استراتژی مخصوص به خود را دارد و از این رو، به دنبال الگویی است که در حوزه استراتژی او جای بگیرد. پس از آن، معامله‌گران سطح حمایت یا مقاومت شکسته‌شده را پیدا می‌کنند.

بیشتر بخوانید: بهترین مسیر یادگیری تحلیل تکنیکال

آن‌ها تعداد بیشماری از فاکتورها مانند فاصله قیمت خرید و فروش، نوع معاملات انجام‌ شده در حال حاضر و نوع کندل ایجاد شده در زمان ورود به معامله خرید را بررسی می‌کنند. هر یک از این ابزارها به طور ویژه‌ای برای معامله‌گران روزانه با اهمیت به شمار می‌روند.

سوشال تریدینگ (معامله‌گری اجتماعی) چیست؟

سوشال تریدینگ (social trading)، شکل مبتکرانه‌ای از معامله‌گری است که افراد را قادر می‌سازد تا استراتژی‌های معاملاتی همتایان خود یا معامله‌گران با تجربه‌تر را مشاهده و به طور بالقوه این استراتژی‌ها را در حساب معاملاتی خود تکثیر کنند.

سوشال تریدینگ، یکی از برجسته‌ترین پیشرفت‌های صنعت مالی در سال‌های اخیر است که معامله‌گران با پیشینه‌های مختلف را گرد هم می‌آورد و به آنها اجازه می‌دهد تا با یکدیگر همکاری کنند و از معاملات یکدیگر کپی کنند.

مزایای سوشال تریدینگ

  • این روش به افرادی که دانش مالی محدودی دارند، اجازه می‌دهد تا از تخصص معامله‌گران با تجربه‌تر استفاده کنند. مبتدیان می‌توانند با معامله‌گران با استعداد یا با تجربه تعامل داشته باشند و یاد بگیرند که چگونه بازارها را تجزیه و تحلیل کرده و برای خود استراتژی‌های سودآور ایجاد کنند.
  • معامله‌گران را قادر می‌سازد تا به طور بالقوه عملکرد خود را با همکاری با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری ایده‌ها بهبود بخشند.
  • این کار می‌تواند از اتلاف زمان زیاد برای تحلیل جلوگیری کند؛ زیرا همه معامله‌گران اطلاعات تحلیلی خود را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از این روش در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، صندوق‌ها، ارزها، کالاها و کریپتوکارنسی استفاده کرد.

شباهت‌های سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

در نگاه اول، معامله‌گری و سرمایه‌گذاری بسیار مشابه یکدیگر هستند. هر دو شامل افتتاح یک حساب برای خرید و فروش دارایی‌های مختلف هستند و هر کدام از این روش‌ها، این فرصت را به شما می‌دهد که طیف وسیعی از انواع سرمایه‌گذاری را برای دستیابی به اهداف شخصی خود انتخاب کنید. در ادامه شباهت‌های دیگر بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری مطرح شده است:

فرصتی برای کسب سود مرکب

سود مرکب (Compounding) زمانی است که شما از سرمایه‌گذاری خود کسب سود می‌کنید، سپس آن سود را با سرمایه‌گذاری مجدد رشد می‌دهید. وقتی پولی را در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید، در واقع پتانسیل دریافت سود مرکب از ارزش یک سرمایه‌گذاری را ایجاد کرده‌اید و با گذشت زمان، قدرت سود مرکب افزایش می‌یابد.

اما سود مرکب همیشه به نفع شما عمل نمی‌کند، به ویژه در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر. وقتی قیمت سهام نزول می‌کند، ضرر شما در حال افزایش است. برای جبران سرمایه از دست رفته، باید نسبت به پولی که از دست داده‌اید، درصد سود بیشتری کسب کنید. به عنوان مثال، اگر یک سرمایه‌گذاری 100 دلاری با 10٪ ضرر به 90 دلار کاهش یابد، بیشتر از 10٪ سود لازم است تا سرمایه خود را به 100 دلار اصلی بازگردانید.

شباهت‌های سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

در حالی که مزایا و معایب سود مرکب هم بر سرمایه‌گذاران و هم بر معامله‌گران تأثیر می‌گذارد، سود مرکب ممکن است برای معامله‌گران، ریسک بیشتری به همراه داشته باشد؛ زیرا در این روش زمان کوتاه‌تری برای جبران زیان‌ها در دسترس است. سرمایه‌گذاری بلندمدت به دارایی شما این فرصت را می‌دهد که پس از یک دوره زیان، دوباره بهبود یافته و رشد کند.

پتانسیل کسب درآمد حاصل از سود سهام

برخی از سرمایه‌گذاری‌ها مانند برخی از سهام و صندوق‌ها، پرداخت‌های دوره‌ای به نام سود سهام (dividends) را ارائه می‌کنند. (همه شرکت‌ها یا صندوق‌ها این کار را انجام نمی‌دهند؛ برخی ترجیح می‌دهند سود حاصل را برای رشد و توسعه خود شرکت یا صندوق، سرمایه‌گذاری کنند.) پرداخت سود سهام معمولاً به صورت سه ماهه انجام می‌شود و این سود در طول سال می‌تواند بین 0.5 تا 3 درصد از ارزش سهام باشد.

نکته: سود سهام در کشور آمریکا به صورت سه ماهه پرداخت می‌شود؛ اما در ایران به صورت سالانه و بعد از مجمع عمومی سالیانه، به سهامداران پرداخت می‌شود.

برای برخی از سرمایه‌گذاری‌ها، سود سهام می‌تواند بخش قابل توجهی از بازده کل سرمایه‌گذاری باشد. از سال 1930 تا 2021، درآمد حاصل از سود سهام، 40 درصد از بازده کل شاخص S&P 500 را تشکیل داده است.

نکته: اگر سود سهام خود را مجدداً سرمایه‌گذاری کنید؛ یعنی به طور خودکار از سود سهام خود برای خرید تعداد بیشتری از همان سهام استفاده کنید، می‌توانید بازدهی بالاتری کسب کنید. از سال 1960، حدود 84 درصد از بازده S&P 500 از سود سهام (و بازده مرکب آنها) بوده است. سرمایه‌گذاری مجدد سود سهام، می‌تواند به سرمایه‌گذاران بلندمدت کمک کند تا بازدهی بالاتری کسب کنند، اما باید درنظر داشته باشید عملکرد گذشته تضمینی برای نتایج آینده نیست.

هدف غلبه بر تورم

تورم (Inflation) مانند یک مالیات پنهان بر پول نقد عمل می‌کند و با ایجاد تورم، قیمت‌ها رشد می‌کنند و قدرت خرید مصرف کننده کاهش می‌یابد. در زمان‌های «عادی» در آمریکا، تورم هر سال حدود 2.3 درصد افزایش می‌یابد، اما از تاریخ ژوئن 2021 تا ژوئن 2022، این تورم به 10 درصد (دقیقاً 9.1 درصد) افزایش یافته است و این امر، قدرت خرید دلار را به شدت کاهش داده است. باید به این نکته توجه داشت که هنگام معامله و سرمایه‌گذاری، هدف کسب یک بازده مثبت است. اگر این بازده به اندازه کافی بالا باشد، می‌تواند تورم را خنثی کرده و به معامله‌گر یا سرمایه‌گذار در ایجاد ثروت کمک کند.

از آنجایی که معامله‌گری طیف گسترده ای از تکنیک‌ها و گزینه‌های سرمایه‌گذاری را در بر می‌گیرد، نتیجه‌گیری جامع در مورد بازده و توانایی آن برای حفظ قدرت خرید شما می‌تواند دشوار باشد. اما این نکته حائز اهمیت است که اکثر معامله‌گران کوتاه‌مدت، پول خود را از دست می‌دهند و این امر، غلبه بر تورم را حتی سخت‌تر می‌کند.

محاسبه اینکه سرمایه‌گذاران بلندمدت با سرمایه‌گذاری در صندوق‌های متنوع و گسترده بازار، نسبت به افزایش قیمت‌ها چه عملکردی دارند، آسان‌تر است. در نظر بگیرید که در 100 سال گذشته، شاخص S&P 500 متوسط بازدهی سالانه نزدیک 10 درصد را در هر سال داشته است (با احتساب سرمایه‌گذاری مجدد سود سهام). این بازده برای غلبه بر تورم و ایجاد ثروت در یک سال «عادی» با تورم در حدود 2%، کافی است. حتی در زمان تورم بالا، این میانگین بازده سالانه به شما کمک می‌کند قدرت خرید خود را حفظ کنید.

به یاد داشته باشید که اینها نتایج بلندمدت هستند و شما نباید پولی را که برای پوشش هزینه‌های فوری به آن نیاز دارید، برای مقابله با تورم سرمایه‌گذاری کنید. بازار سهام طی ماه‌ها و سال‌ها، صعود و نزول‌های زیادی را تجربه می‌کند. اگر برای پوشش هزینه‌های کوتاه‌مدت مجبور به فروش سرمایه‌گذاری خود شوید، ممکن است حتی ضرری بیشتر از هزینه تورم را متحمل شوید.

تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری

خطر از دست دادن سرمایه

هر نوع سرمایه‌گذاری، ریسک از دست دادن پول را به همراه دارد. دو چالشی که معامله‌گران اغلب با آن مواجه هستند بدین صورت است: هنگام خرید و فروش دارایی هر چه زمان سرمایه‌گذاری کوتاه‌تر باشد و هر چه قسمت اعظم سرمایه خود را در تعداد معدودی از دارایی‌ها متمرکز کنید، ریسک‌ معاملات بیشتر می‌شود.  بازار سهام از لحاظ تاریخی پس از هر رکودی که تجربه کرده، بهبود یافته است؛ اما همیشه به این سرعت یا قابل پیش‌بینی نبوده است. این بهبود ممکن است سال‌ها طول بکشد؛ یعنی معامله‌گرانی که سهامی‌ را خریداری کرده‌اند که ارزش آنها کاهش یافته، ممکن است زمان انتظار کافی برای بازگشت سهام را نداشته باشند.

هنگامی‌ که به طور کلی بازار سهام بهبود می‌یابد، این امر ممکن است شامل سهام همه شرکت‌ها نشود. خرید یک سهام منحصربه فرد، مانند معاملات بسیاری از معامله‌گران، ریسک از دست دادن پول سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد. در همین حین سرمایه‌گذاری متنوع، می‌تواند پول شما را بین صدها شرکت تقسیم کند. این کار کمک می‌کند تا هر گونه افتی که ممکن است بعضی شرکت‌ها تجربه کنند، با بازده قوی‌تر سایر شرکت‌ها جبران شود.

علاوه بر این، معامله‌گران برای کسب سود سریع‌تر، ممکن است انواع دارایی‌های پیچیده‌تری مانند قراردادهای فیوچرز، آپشن و سوآپ خریداری کنند و همچنین از مارجین بیشتری استفاده کنند (نوعی وام که بروکرها به معامله‌گران ارائه می‌کنند). اگرچه این تکنیک‌ها به طور فرضی ممکن است سود بالقوه بیشتری را برای معامله‌گران به ارمغان بیاورند، اما ریسک بالاتری را نیز به همراه دارند که ممکن است منجر به زیان بیشتر شود.

پیامدهای مالیاتی

تقریباً هر زمان که سودی به دست می‌آورید، مشمول پرداخت مالیات خواهید شد. همین امر در مورد سرمایه‌گذاری و معامله‌گری نیز صادق است؛ اگرچه سرمایه‌گذاری ممکن است به شما کمک کند مالیات کمتری بپردازید. زیرا هر سودی که از سهام و یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری دریافت می‌کنید بر اساس مدت زمانی که آنها را نگه می‌دارید، مشمول مالیات می‌شوند. برای سرمایه‌گذاری‌هایی که کمتر از یک سال مالک آن هستید، مانند بسیاری از معاملات کوتاه مدت، احتمالاً درصدی برابر با مالیات بر درآمد، پرداخت خواهید کرد. برای دارایی‌هایی که حداقل یک سال و یک روز مالک آن هستید، مانند سایر سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، واجد شرایط پرداخت نرخ مالیاتی کمتری به نام «نرخ سود سرمایه بلندمدت» می‌شوید.

روش‌های تحلیل و بررسی

تفاوت دیگر سرمایه‌گذاران و معامله‌گران، روشی است که آنها در مورد بازارهای خود تحقیق می‌کنند و به دنبال فرصت هستند. به طور معمول، سرمایه‌گذاران بر تحلیل بنیادی تمرکز می‌کنند.

این نوع تحلیل شامل بررسی تمام اطلاعات موجود در رابطه با یک دارایی به منظور تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش آن دارایی است. به عنوان مثال، در مورد یک سهام، سرمایه‌گذار ممکن است میزان رشد درآمد و سود اخیر شرکت، ترازنامه، تهدید رقبا و شرایط اقتصادی را بررسی کند تا تشخیص دهد آیا سهام ارزش خرید دارد یا خیر.

از سوی دیگر معامله‌گران تمایل دارند بیشتر بر تحلیل تکنیکال تمرکز کنند. در این نوع تحلیل، معامله‌گران نمودارهای قیمت را بررسی می‌کنند و روندها، الگوها و شاخص‌ها را در تلاش برای پیش‌بینی حرکات قیمت آتی دارایی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند. ایده پشت تحلیل تکنیکال این است که از حرکات تاریخی قیمت می‌توان برای پیش بینی حرکات آینده قیمت استفاده کرد.

زمان مورد نیاز

به دلیل حجم بالای تحلیل و تراکنش‌هایی که انجام می‌شود، معامله‌گری موفق می‌تواند یک شغل تمام وقت به شمار آید. در همین حال، در سرمایه‌گذاری بلندمدت اغلب ذهنیتی غالب است که توصیه می‌کند: «سرمایه‌گذاری کنید و آن را فراموش کنید». با خرید یک صندوق سرمایه‌گذاری متنوع یا ترکیبی از سرمایه‌گذاری‌ها، می‌توانید با اندکی تلاش، از بازده بلندمدت بازار سهام بهره‌مند شوید.

این امر بدین معناست که احتمالاً تمام فراز و نشیب‌های کل بازار را تجربه خواهید کرد؛ برخلاف معامله‌گران که در لحظه به رویدادهای بازار واکنش نشان می‌دهند تا از حرکات کوتاه‌مدت، بازدهی کسب کنند.

سرمایه‌گذاران برخلاف معامله‌گران تمایلی ندارند تا به حرکات روزانه‌ و یا حتی حرکات هفتگی قیمت‌ها توجه کنند و آنها را مورد بررسی قرار بدهند. آن‌ها به اندازه‌ی یک معامله‌گر به نوسانات بازار توجه ندارند. سرمایه‌گذاران اساساً چشم‌انداز بلندمدت‌‌تری نسبت به معامله‌گران دارند؛ این چشم‌انداز مطمئناً بیشتر از یک سال بوده و می‌تواند حداقل 5 سال باشد. از دیدگاه این گروه، زمان‌بندی کردن بازار کاری اشتباه است.

با این حال، از دیدگاه یک معامله‌گر، زمان‌بندی بازار همه‌چیز است. معامله‌گران سوئینگ در تایم‌فریم‌های متفاوت با بهره‌گیری از نوسانات قیمت به دنبال خرید در قیمت کم و فروش در قیمت بالا (و یا خرید در قیمت بالا و فروش در قیمت کم) هستند؛ نکته‌ای که یک سرمایه‌گذار معمولاً اهمیتی به آن نمی‌دهد و فقط آرام نظاره‌گر بازار است. یک معامله‌گر روند، سعی دارد در قیمت بالا خرید کند و در قیمت بالاتر بفروشد (و یا در قیمت پایین بفروشد و در قیمت پایین‌تر معامله را با سود ببندد). به عبارت دیگر یک معامله‌گر، سهام را با دید کوتاه‌مدت یا میان‌مدت و یک سرمایه‌گذار، همان سهام را با دید طولانی‌مدت خریداری خواهد کرد.

تشخیص نوع معامله‌گری فرد نیز مهم است. یک معامله‌گر روزانه، سهام را در همان روز ظرف چند ساعت، چند دقیقه یا حتی چند ثانیه خریداری می‌کند و می‌فروشد؛ در حالی که یک معامله‌گر سوئینگ، سهام را حداقل برای یک روز نگه می‌دارد. (برای آگاهی از انواع استراتژی‌های معاملاتی در بازار این مقاله را بخوانید)

انواع ریسک و روش‌های مدیریت آن

انواع ریسک و روش‌های مدیریت آن

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری، هرکدام ریسک‌های منحصر به فرد خود را دارند. این بدان معنی است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران باید ریسک را به روش‌های مختلف مدیریت کنند.

ریسک‌های اصلی که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند عبارتند از:

  • ریسک سیستماتیک: این ریسک، شامل نزول ارزش کل بازار است.
  • ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک، به معنای کاهش ارزش یک دارایی مشخص مانند سهام یا ارز دیجیتال است.

سرمایه‌گذاران می‌توانند با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود، این ریسک‌ها را کاهش دهند. این فرآیند، یک روش توزیع پول در بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های مختلف است تا سرمایه شما بیش از حد در معرض ریزش یک دارایی قرار نگیرد.

یک پرتفوی که شامل طیف وسیعی از سرمایه‌گذاری‌ها است، مانند بسیاری از سهام مختلف، تعدادی صندوق سرمایه‌گذاری، اوراق قرضه، کالاهایی مانند طلا و نقره و برخی از ارزهای دیجیتال، ریسک کلی بسیار پایین‌تری نسبت به یک پورتفوی تک دارایی خواهد داشت.

ریسک‌های اصلی که معامله‌گران با آن مواجه هستند عبارتند از:

  • ریسک نوسان: این ریسک مربوط به نوسانات کوتاه‌مدت قیمت است.
  • ریسک اهرمی: این ریسک مربوط به استفاده از اهرم است. اهرم مانند یک شمشیر دو لبه عمل کرده و می‌تواند همزمان هم سود و هم ریسک شما را افزایش دهد.

استراتژی‌های مدیریت ریسک برای معامله‌گران عبارتند از:

  • تعیین بهینه حجم معاملاتی
  • استفاده از حد ضرر برای به حداقل رساندن ضرر ناشی از موقعیت‌های اشتباه
  • اجتناب در استفاده از اهرم بیش از حد

در خاتمه

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری هر دو مزایا و معایب منحصر به فرد خود را دارند. هیچ‌کدام نسبت به دیگری برتری ندارد و هر دو ثابت کرده‌اند که راهی موفق برای کسب سود در بازارهای مالی جهان محسوب می‌شوند.

صرف نظر از رویکرد شما نسبت به بازار سهام، بدون شک برای انجام هر کار تحقیقات گسترده‌ای لازم است. یک معامله‌گر باید بسیاری از شرایط تکنیکال را بررسی کند تا سهامی را که ارزش معامله دارد، پیدا کند و یک سرمایه‌گذار باید ریز و درشت‌ شرکت را مطالعه کرده تا متوجه پایداری یا عدم پایداری فلسفه‌ی مالی، محصول نهایی و یا خدمات شرکت در بلندمدت شود.

در نهایت اینکه کدام استراتژی برای شما مناسب است به عوامل مختلفی بستگی دارد از جمله:

  • اهداف مالی شما
  • میزان تحمل ریسک شما
  • شناخت شما از یک بازار یا کلاس دارایی
  • مقدار زمانی که قادر هستید برای تحلیل و نظارت بر دارایی‌های خود اختصاص دهید
  • مقدار سرمایه‌ای که برای شروع در دسترس دارید
اولین نفر از اخبار و اطلاعیه ها با خبر شو

ایمیل خود را وارد نمایید تا از اطلاعیه ها و تخفیفات ما زودتر باخبر شوی…

2 دیدگاه در “معامله گری یا سرمایه گذاری؟ این دو چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟
  1. مرتضی ابراهیمی گفت:

    بسیار ممنون از زحمات تون

    1. روزبه خانجانی گفت:

      سپاس از توجه شما دوست عزیز…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟