تحلیل درون زنجیرهای (یا تحلیل آنچین On-chain) یک حوزه در حال ظهور در تحلیل رمزارزها است که عوامل فاندامنتال رمزارزها را برای بهبود تصمیمات سرمایهگذاری و معاملهگری بررسی میکند.
توسعه و کاربرد این ایدهها برای معاملهگرانی که میخواهند استراتژی معاملاتی خود را بهبود داده و درصد موفقیت خود را در معاملات افزایش دهند، مفید است.
شاید غالبترین روش برای تحلیل رمزارزها مطالعه پرایس اکشن یا همان تحلیل تکنیکال باشد. اما استفاده از اطلاعات فراوانی که درون بلاکچینهای عمومی مانند بیت کوین و اتریوم وجود دارد، میةواند چشمانداز منحصر به فردی را برای معاملهگران فراهم کند. چشماندازی که به هیچ وجه در دیگر داراییهای سنتی سابقه نداشته است.
تحلیل درون زنجیرهای چیست؟
رمزارزها اولین داراییهایی هستند که در آن میتوان فعالیت تمام سرمایهگذاران را در مجموعه عظیمی از دادهها مشاهده کرد. تمامی اقدامات درون زنجیره ثبت میشوند و هرگز از بین نمیروند.
از آنجا که بلاکچین گنجینهای از دادههای مالی با منبع باز و غیرقابل تغییر است، میتوان فعالیتها را در این شبکه به طور دقیق ردیابی کرد. همچنین معاملهگران میتوانند از طریق جمعآوری و مطالعه این دادهها، احساسات و رفتار سرمایهگذاران را اندازهگیری کنند.
تحلیل آنچین بیشتر براساس یک رویکرد فاندامنتال است تا هیجانات، سنتیمنت یا تحلیل تکنیکال. این نوع تحلیل منحصرا بر روی یک دارایی رمزنگاری شده قابل اجرا است.
به عنوان مثال برای ارزشگذاری یک رمزارز مانند بیت کوین ما میتوانیم دو نوع ارزشگذاری برای آن در نظر بگیریم. ارزش سفتهبازانه و ارزش مطلوبیت. تحلیل آنچین به شما ابزاری حیاتی میدهد تا به کمک آن ارزش سفتهبازانه را از ارزش مطلوبیت جدا کنید. به عنوان مثال میتوانید با میزان پذیرش کاربران و فعالیت ماینرها که در دادههای بلاکچین وجود دارد، بررسی کنید که آیا قیمت فعلی با فاندامنتالهای اولیه همسو است یا خیر.
تاریخچه مختصر تحلیل آنچین
تحلیل آنچین مانند خود بلاکچین عمر زیادی ندارد. میتواند شروع پیدایش آن را به سال ۲۰۱۱ نسبت داد. یعنی زمانی که برای اولین بار، شاخص CDD (Coins Days Destroyed) بیت کوین به عنوان معیار ارزشگذاری بیت کوین ایجاد شد. این شاخص عمر آدرسهای کیف پول و بیتکوینهای داخل آن را اندازهگیری میکرد.
یکی از اولین معیارهای متداول و درون زنجیرهای که پس از آن ایجاد شد، نسبت ارزش شبکه به تراکنشها (NVT) بود. این معیار توسط CoinMetrics ، Chris Burniske و Jack Tatar محبوبیت یافت. شاخص NVT در تابستان ۲۰۱۷ ایجاد شد تا ارزش مطلوبیت یک رمزارز و میزان تمایل بازار برای استفاده از بلاکچین آن برای تراکنش را مشخص کند.
با مقایسه ارزش شبکه با حجم تراکنشهای ثبت شده در بلاکچین، میتوان تشخیص داد که چه زمانی یک رمزارز بیش از حد ارزشگذاری شده است. هنگامی که NVT نسبتا بالا است، یعنی تراکنشها نسبت به ارزش شبکه کمتر است بنابراین ارزشگذاری رمزارز بالا بوده است. این شاخص را گاهی با نسبت P/E در بازار سهام مقایسه میکنند.
بعدها این شاخص توسعه پیدا کرد و سیگنال نسبت ارزش شبکه به تراکنشها یا NVTS ایجاد شد. این معیار میانگین متحرک ۹۰ روزه حجم معاملات را در نظر میگیرد. اخیرا کوین متریکس با استفاده از عرضه شناور آزاد در محاسبات خود این معیار را اصلاح کرده است. این پیشرفتهای تدریجی نشان میدهد که چگونه روشهای ارزشگذاری بنیادین بر روی یک رمزارز به طور مداوم در حال تکامل است.
یکی دیگر از معیارهای دیگر تحلیل آنچین که میتواند خلاء ناشی از تحلیلهای تکنیکال در بازارهای مالی را پر کند، ارش بازار یا مارکت کپ است که توسط تعداد زیادی از وبسایتها برای مقایسه رمزارزها به کار میرود.
با این حال استفاده از ارزش بازار برای یک رمزارز مناسب نیست. رمزارزها بیشتر از اینکه شبیه سهام باشند، شبیه پول یا کامودیتی هستند بنابراین استفاده از معیار ارزش بازار برای آنها گمراه کننده است. شاخص ارزش بازار میتواند به روشهای مختلفی دستکاری شود. مثلا میتوان یک توکن با میزان عرضه در گردش ۱ تریلیون دلار ایجاد کرد، حال اگه تنها چند کوین با قیمت تنها یک دلار فروخته شود، در این صورت، مارکت کپ توکن مورد نظر از یک تریلیون دلار فراتر خواهد رفت. این در حالی است که حجم معاملات واقعی توکن ممکن است حتی به چند دلار هم نرسد. این دسته ضعفها باعث شد مجموعه جدیدی از ابزار برای ارزیابی دقیقتر ارزش و سلامت شبکههای بلاکچین ایجاد شود.
بسیاری از این معیارها بر مفهومی به نام UTXO (خروجی خرج نشده تراکنش) در تراکنشهای بیت کوین استوار هستند. این شاخص میزان بیت کوینهای باقی مانده در کیف پول را پس از آخرین تراکنش محاسبه میکند. همچنین مدت زمانی که یک آدرس کوینهای خود را نگهداری کرده است، سن، اندازه و تعداد UTXOها بر روی بلاکچین خاص میتواند سیگنالهای موثری برای عملکرد آن زنجیره ارائه کند که از میان آنها میتوان به ارزش تحققیافته، موج هودل و درصد عرضه در سود یا زیان اشاره کرد.
یک روش دیگر که به عنوان راهی برای تحلیل بنیادین رمزارزها توسعه داده شده (و معایب اشارهشده درمورد مارکت کپ را نیز ندارد)، ارزش تحقق یافته یا Realised capitalisation است. این معیار که توسط نیک کارتر و آنتوان لو کالوز توسعه داده شده است، تمام UTXO ها را جمعآوری کرده و به هر UTXO ارزشی بر اساس آخرین باری که منتقل شده اختصاص میدهد.
در اکتبر سال ۲۰۱۸، محمود ماروف و دیوید پوئل نسبت ارزش بازار به ارزش تحقق یافته (MVRV) را توسعه دادند. نسبت MVRV را میتوان یک اوسیلاتور دانست. از نظر تاریخی هنگامی که این نسبت به سطوح خاصی میرسد، میتوان فرض کرد که ارزش بیت کوین به محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش رسیده است. بعدها این شاخص را با کمک مفاهیمی از جمله Z-SCORE، نسبت هولدرهای بلندمدت/کوتاه مدت و سایر روشها اصلاح کردند.
علاوه بر بیت کوین، در اتریوم نیز روشهایی برای ارزشگذاری توسعه داده شده است. اما از آنجایی که اتریوم مبتنی بر مدل حساب-محور است نمیتوان مدلهای مبتنی بر UTXO را در مورد اتریوم پیاده کرد. به عنوان مثال، به دست آوردن سن کوینها برای اتریوم کمی دشوارتر است در مدلهای مبتنی بر UTXO بر خلاف مدل مبتنی بر حساب، صاحب یک کیف پول میتواند دارای چندین UTXO متفاوت باشد و آنچه کیف پول در نهایت به عنوان موجودی نهایی نشان میدهد جمع جبری مقادبر موجود در تمامی این UTXOهاست.
چگونه معیارهای درون زنجیرهای به معاملهگران رمزارز کمک میکند؟
مزیت اصلی معیارهای درون زنجیرهای این است که رفتار سرمایهگذاران را در لحظه نشان میدهد. دو معیار مهم آنچین که باید بر روی آنها تمرکز کرد عبارتند از: تعداد آدرسهای فعال و تعداد تراکنشها. این دو شاخص برای برآورد میزان تقاضا (و استفاده) از یک شبکه بلاکچین استفاده میشوند. زمانی که تعداد آدرسها و تراکنشهای فعال به شدت افزایش یابد، معمولا شاهد افزایش قیمت هستیم.
رشد سریع تعداد آدرسهای فعال در کنار افزایش قیمت رمزارز LINK
از آنجایی که دادههای موجود در شبکه بلاکچین ساده هستند، بسیاری از نسبتهای خاص برای تخمین بازار و رفتار سرمایهگذاران توسعه داده شدهاند. به عنوان مثال، ما میتوانیم ارزش بازار را به عنوان میزان مشارکت همه معاملهگران در نظر بگیریم، در حالی که سرمایه تحقق یافته را میتوان به عنوان مشارکت سرمایهگذاران بلند مدت در نظر گرفت.
اگر این دو معیار در جهت مخالف یکدیگر توسعه پیدا کنند، میتوان نتیجه گرفت که حباب در بازار شکل گرفته است و افزایش قیمت عمدتا به خاطر سفتهبازی کوتاه مدت است. با این حال، معمولا به طور دورهای واگرایی بین این دو معیار کاهش مییابد و باعث میشود معاملهگران بتوانند مناطق بهینهای برای خرید و فروش پیدا کنند.
به طور مشابه،ما میتوانیم با بررسی مدت زمانی که یک آدرس بیت کوین، کوینهایش را جابجا نکرده است، بینشی در مورد رفتار سرمایهگذار کسب کنیم و ببینیم چه تعداد سرمایهگذار در حال هولد کردن هستند. اگر تعداد فزایندهای از سرمایهگذاران در حال هولد کردن باشند، میتوان فرض کرد که عرضه در گردش کاهش یافته که این موضوع میتواند منجر به افزایش قیمت در آینده شود.
رابطه بین قیمت بیت کوین و تعداد هولدرهای بالای یک ساله
به طور خلاصه، معیارهای آنچین بینشی شگفتانگیز از وضعیت شبکه بلاکچین ارائه میدهد. با آگاهی از این معیارها، معاملهگران میتوانند از فرصتهایی که این ابزار ارائه میکنند برای سرمایهگذاری و تقویت تحلیل خود استفاده کنند.
به دست آوردن دادههای درون زنجیرهای
در تحلیل آنچین یک رویکرد وجود دارد به نام «خودت انجام بده». شما میتوانید برای جمعآوری دادههای یک زنجیره بلاکچین، خودتان یکی از نودها یا گرههای آن زنجیره باشید. در این حالت، شما یک کپی از دفتر کل را ذخیره و نگهداری خواهید کرد و در کنار آن اطمینان حاصل میکنید که تراکنشها به درستی انجام شوند. تمام تراکنشها که در شبکه انجام میشود، برای شما نیز ارسال خواهد شد و شما نیز مانند سایر نودها تطابق این تراکنش را با قوانین بررسی میکنید. این بدان معنی است که شما میتوانید به دادههای بلاکچین سریعتر از واسطهها دسترسی پیدا کنید.
البته در کنار آن، وبسایتهای تحلیلی نیز برای به دست آوردن دادههای آنچین وجود دارد. این پلتفرمها با استفاده از تحلیل دادهها از طریق یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی، دادههای خام را به دادههای قابل استفادهتر تبدیل میکنند.
در ادامه چند وبسایت را که میتوانید با استفاده از آن دادههای بلاکچین را بدست آورید، میآوریم:
کوین متریکس (CoinMetrics)
این پلتفرم به صورت آزادانه دادههای ۳۷ رمزارز از جمله معیارها و همبستگیهای درون زنجیرهای را فراهم میکند. این وبسایت در استفاده و کاربرد معیارهای درون زنجیرهای پیشگام است. شما میتوانید جدیدترین رویکردها را در وبلاگ آنها دنبال کنید.
Look Into Bitcoin
منبعی رایگان برای تماشای مدلهای موجود چرخههای بیت کوین و معیارهای درون زنجیرهای.
گلسنود (Glassnode)
در گلسنود میتوانید به معیارهای اولیه درون زنجیرهای دسترسی داشته باشید اما برخی از اندیکاتورها در طرح عضویت رایگان با تاخیر به نمایش درمیآیند. برای دریافت اندیکاتورهای پیشرفتهتر و سریهای زمانی با فرکانس بالا (به عنوان مثال دادهها در تایمفریمهای ساعتی) مجبورید هزینه کنید.
IntoTheBlock
در این پلتفرم طیف گستردهای از ابزارهای تحلیلی از جمله تحلیل آنچین برای انواع مختلفی از رمزارزها در کنار دادههای سفارشگذاری و تحلیل سنتیمنت ارائه میشود.
Santiment/Sanbase
سانتیمنت مجموعهای چشمگیر از معیارها، توضیحات و مدلهای درون زنجیرهای را ارائه میدهد. همچنین شما میتوانید با توسعه معیارهای درون زنجیرهای، آنها را برای خود بهینه کنید.
در سانتیمنت نیز مانند سایر پلتفرمها، امکان عضویت رایگان و پولی فراهم شده است. همچنین این سایت افزونهای به نام Sanbase تعبیه کرده که به شما امکان میدهد با دادههای آنچین در بستر Google Sheets تعامل کنید.
CQ.Live
هر معاملهگری باید این وبسایت را در فهرست بررسی خود جای دهد؛ زیرا ابزار مفیدی برای تحلیل جریانات ورودی و خروجی صرافیها، جریانهای استخراج کنندگان و جریانهای نهادی است. این وب سایت همچنین دادههایی در مورد سایر معیارهای آنچین برای بیت کوین، اتریوم و استیبل کوینها ارائه میدهد.
محدودیتهای تحلیل آنچین چیست؟
علیرغم مزایای متعدد تحلیل آنچین، اما این روش تحلیل هنوز در مراحل اولیه خود است و با توجه به سابقه محدود دادهها ممکن است مدتی طول بکشد تا معیارهای موجود تکامل یابند، روندهای جدید برجسته شوند و به طور کلی، این صنعت به بلوغ کافی برسد.
مقایسه معیارهای درون زنجیرهای نیاز به تفسیر دقیق دارد. همه بلاکچینها با هم برابر نیستند. به عنوان مثال معاملهگران بیت کوین عموما آن را طلای دیجیتال میدانند در حالی که معاملات اتریوم برای طیف وسیعی از برنامهها استفاده میشود. در ادامه به برخی از محدودیتهای تحلیل آنچین اشاره میکنیم:
- کمتر از یک دهه داده تاریخی برای بیت کوین وجود دارد (برای سایر رمزارزها این مقدار کمتر هم هست)
- برخی از معیارها ممکن است در طول زمان، کمتر قابل اعتماد باشند و یا تفسیر آنها به دلیل دادههای متناقض تغییر کند.
- راهحلهای مقیاسپذیری لایه ۲ (مانند شبکه لایتنینگ و سایدچینها برای بیت کوین یا پلاسما و zkRollups برای اتریوم) پتانسیل این را دارند که حجم تراکنشها بازسازی کنند و کاربری اندیکاتورهای تعریفشده در فضای آنچین را تحت تاثیر قرار دهد. تفسیر چنین رخدادهایی نیاز به گذر زمان و مشخص شدن تاثیر تغییرات دارد.
- تحلیل آنچین برای معاملهگران کوتاه مدت و اسکالپرها ارزش چندانی ندارد، زیرا این معیارها عموما سیگنالهایی برای چرخه بلندمدت بازار هستند. با این وجود، معاملهگران کوتاه مدت ممکن است از این دادهها برای ترکیب دیدگاههای آنچین با دفاتر سفارش و نحلیلهای تکنیکال استفاده کنند. به عنوان مثال میتوانند با مقایسه پوزیشنهای آنچین و دفتر سفارشات مناطق حمایت و مقاومت مهم را شناسایی کنند. همچنین میتوان با کمک تحلیل تکنیکال وارد معاملاتی شد که قبلا براساس دادههای بلاکچین تحلیل شدهاند.