خط مقاومت چیست؟
خط مقاومت Resistance level یا سطح مقاومت به سطحی از قیمت یک دارایی گفته میشود که در آن فشار فروشندگان افزایش پیدا میکند. سطح مقاومت یا به صورت ناگهانی ایجاد میشود که در این حالت انتشار اطلاعات تازه میتواند رفتار بازار را تغییر دهد و یا به صورت بلند مدت ایجاد میشود که یعنی معاملهگران انتظار ندارند ارزش دارایی از این مقدار فراتر رود. در تحلیل تکنیکال، میتوان سطح مقاومت ساده را با کشیدن یک خط در امتداد بالاترین سقفها در تایم فریمهای مختلف پیدا کرد. خط مقاومت میتواند صاف یا شیبدار باشد. همچنین میتوان از روشهای دیگری مانند میانگین متحریک و خط روند برای شناسایی مقاومت استفاده کرد.
خط مقاومت به ما چه میگوید؟
سطوح حمایت و مقاومت دو مورد از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. تحلیل تکنیکال روشی برای تجزیه و تحلیل سهام است که در آن فرض میشود اکثر قریب به اتفاق اطلاعات موجود در مورد سهام، اوراق خزانه، کالا یا ارز به صورت لحظهای در قیمت آن منعکس میشود. این روش تحلیل، مورد استفاده قشر عظیمی از تحلیلگران فعال در بازارهای سهام، اوراق قرضه، کالا و ارز است. بنابر نظر معاملهگران تکنیکال، معامله بر اساس اطلاعات موجود در بازار سودآور نیست چرا که در هر لحظه این اطلاعات در قیمت لحاظ شده است در عوض این معاملهگران تلاش میکنند تا با مشاهده حرکت قیمت و تطبیق آن با رفتار آن در گذشته، حرکات آینده قیمت را پیشبینی کنند.
معاملهگران تکنیکال از خطوط مقاومت و حمایت برای شناسایی زمان خرید و فروش در هر دو حالت بریکاوت (به شکست سطوح، بریک اوت میگویند) یا معکوس شدن روند استفاده میکنند. علاوهبر شناسایی نقاط ورود و خروج، معاملهگران میتوانند از این خطوط برای مدیریت ریسک نیز استفاده کنند. معاملهگران میتوانند از این خطوط به عنوان حد ضرر و یا نقطه ورود به معامله استفاده کنند. اگرچه میتوان خطوط مقاومت را به سادگی رسم کرد اما از سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک نیز استفاده کرد؛ در این حالت زمانی که قیمت در یک روند نزولی زیر خط میانگین متحرک در حرکت است، میتوان میانگین متحرک را به عنوان مقاومت استفاده کرد.
نمونهای از نحوه استفاده از سطوح مقاومتی
تصور کنید شما در حال مطالعه تاریخچه قیمت سهام شرکت مونترال تراکینگ هستید. قصد دارید زمان ایدهآل برای فروش این شرکت را شناسایی کنید. در طول ۱۲ سال گذشته قیمت این شرکت بین ۷ تا ۱۵ دلار نوسان داشته است. در طی ماه دوم دورهآی که شما در حال مطالعه آن هستید سهام به ۱۵ دلار صعود کرده اما تا ماه چهارم به ۷ دلار سقوط کرده است. در ماه ۷ دوباره به ۱۵ دلار صعود کرده است. در ماه ۹ به ۱۰ دلار کاهش یافته و در ماه ۱۱ دوباره به ۱۵ دلار افزایش قیمت داده است و ماه بعد ابتدا به ۱۳ دلار کاهش یافته و سپس به ۱۵ دلار افزایش یافته است.
در اینجا ما یک سطح حمایتی در قیمت ۷ دلار و یک سطح مقاومتی در قیمت ۱۵ دلار داریم. اگر هیچ دلیلی برای شکست خط مقاومت مشاهده نمیکنید، وقت آن است که سفارش فروش خود را در قیمت ۱۵ دلار تنظیم کنید. چرا که احتمالا در این نقطه فروشندگان وارد شده و با عرضه بالا، رشد سهم را متوقف میکنند. البته باید مواظب بود چرا که ممکن است عوامل بنیادین مانند رونق اقتصادی، افزایش درآمد شرکت یا صنعت و… نیروهای تکنیکال را تحت فشار قرار داده و مقاومت شکسته شود.
تفاوت سطوح حمایت و مقاومت
همانطور که گفته شد، سطح مقاومت سطحی است که قیمت سهام از آن بالاتر نمیرود. در نقطه مقابل سطح حمایت سطحی است قیمت از آن پایینتر نمیرود. به سطوح حمایتی کف و به سطوح مقاومتی سقف گفته میشود. هنگامی که حرکات قیمت، از حمایت یا مقاومت عبور کند، یک فرصت معاملاتی محسوب میشود.
محدودیتهای استفاده از سطوح مقاومت
خط مقاومت بیشتر از آنکه یک اندیکاتور تکنیکال باشد، یک مفهوم بازاری است. بسیاری از اندیکاتورها هستند که این مفهوم را برای ما منعکس میکنند معروفترین آنها میانگین متحرک (moving averages) و اندیکاتور PBV است. استفاده از این اندیکاتورها بسیار مفید است چراکه احتمال اجرا نشدن سفارش معامله را کاهش میدهند (گاهی پیش از رسیدن قیمت به سطح مقاومت روند برمیگردد و ممکن است سفارش شما که روی خط مقاومت گذاشته اید باز نشود.).