خرید در کف (Buy The Dips) به معنای خرید یک دارایی است، زمانی که قیمت آن کاهشی قابل توجه داشته است. اعتقاد بر این است که قیمت ارزان جدید که به عنوان کف شناخته میشود یک تغییر موقتی است، و در طی زمان احتمالا دارایی اعتبار پیدا کرده و قیمت آن بالا میرود.
نکات مهم:
- خرید در کف به معنای باز کردن پوزیشن خرید در یک دارایی یا اوراق قرضه است، بعد از اینکه در کوتاهمدت قیمت آن کاهش یافته باشد.
- خرید در کف در روندهای صعودی طولانی مدت سودده خواهد بود. اما باید توجه داشت زمانی که روند برای مدتی طولانی نزولی باشد، این کار بسیار دشوار و بیثمر خواهد بود.
- خرید در کف میتواند باعث کاهش قیمت میانگین دارایی شود و به این دلیل باید بطور دائم سود و زیان خرید در کف بررسی شود.
معنای خرید در کف
خرید در کف یا همان «بای د دیپ» عبارتی رایج است که سرمایهگذاران و معاملهگران هنگامیکه قیمت در مدت زمان کوتاهی افت میکند آن را میشنوند. زمانیکه ارزش یک دارایی از قیمت بالا، کاهش مییابد، سرمایهگذاران و معاملهگران آن را فرصتی برای خرید و یا اضافه کردن به داراییهایشان میدانند. مفهوم خرید در کف بر پایه نظریه امواج قیمتی بنا شده است. زمانیکه سرمایهگذار یک دارایی را در زمان کاهش قیمت میخرد، امیدوار است که در صورت افزایش دوباره قیمت، سود کند.
به توجه به شرایط بازار، خرید در کف پیچیدگیها و احتمالات متعددی برای سوددهی دارد. برخی معاملهگران زمانی در کف خرید میکنند که قیمت آن دارایی در یک روند صعودی بلندمدت ریزش داشته باشد، به این امید که قیمت روند صعودی خود رو دوباره از سر بگیرد.
دوره مستر کلاس طلا
جامعترین دوره آموزشی طلا
این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سالها تجربه در حوزه معاملهگری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعهای از معاملهگران حرفهای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معاملهگر بهرهمند خواهید شد.
دیگران زمانی در کف خرید میکنند که یک روند صعودی پیوسته وجود ندارد اما معتقدند در آینده روند صعودی رخ میدهد. بنابراین زمانی که قیمت کاهش مییابد به امید سود بردن در آینده، خرید میکنند.
اگر سرمایهگذاری از قبل معامله خرید داشته باشد، معمولا به دنبال کاهش ضرر با خرید دوباره در کف هست. این یک استراتژی سرمایهگذاری به شمار میرود که شامل خرید سهام بیشتر بعد ازکاهش قیمت است و نتیجه این کار کمتر شدن میانگین قیمت خرید آن سهام خواهد بود. به هر حال اگر بعد از خرید در کف، روند صعودی نشود، این کار یعنی اضافه کردن به پوزیشن معاملاتی بازنده و ضرر بیشتر.
محدودیتهای خرید در کف
خرید در کف مانند سایر استراتژهای معاملاتی، تضمینی برای سوددهی نیست. یک دارایی به دلایل زیادی، مانند تغییرات در ارزشهای اصلی آن، میتواند افت قیمت پیدا کند. فقط به این خاطر که قیمت نسبت به قبل ارزانتر شده است، لزوما به این معنا نیست که آن دارایی ارزش خریدن دارد.
مشکل اینجاست که سرمایهگذاران کم تجربه نمیتوانند تشخیص دهند که آیا کاهش قیمت موقتی است یا اینکه هشداری است برای ریزش بیشتر قیمت. با وجود ارزش ذاتی که یک سهم ممکن است داشته باشد، اما خریدن سهم بیشتر تنها با هدف کاهش میانگین قیمت خرید آن سهام، نمیتواند دلیل خوبی برای افزایش پورتفوی حساب سرمایهگذار باشد. طرفداران این استراتژی اعتقاد دارند این کار راهی مقرون به صرفه برای افزایش ثروت است، در حالیکه مخالفان نتیجه این کار را فاجعهبار میدانند.
سهمی که از ۱۰ دلار به ۸ دلار کاهش یافته است شاید فرصت خوبی برای خرید باشد یا اینکه نباشد. شاید دلیل مناسبی برای این کاهش قیمت وجود دارد، مثل تغییر در درآمدها، چشم انداز ناامیدکننده رشد، تغییر در مدیریت، شرایط اقتصادی بد، لغو یک قرارداد مهم و غیره. اگر شرایط همچنان بدتر شود، ممکن است قیمت آنقدر کاهش یابد تا به صفر برسد.
مدیریت ریسک هنگام خرید در کف
همه استراتژیهای معاملهگری و روشهای سرمایهگذاری باید دارای نوعی از کنترل ریسک باشند. هنگام خرید یک دارایی بعد از کاهش قیمت آن، بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران، یک قیمت را برای کنترل ضررشان تعیین میکنند. به عنوان مثال اگر یک سهام از ۱۰ دلار به ۸ دلار کاهش یابد، معاملهگر با تعیین قیمت ۷ دلار به عنوان حد ضرر تلاش میکند در صورت افت بیشتر قیمت جلوی ضرر را بگیرد. او فرض میکند که ارزش سهام از ۸ دلار بالاتر میرود، و دلیل خریدن او همین است، اما در صورتیکه اشتباه کرده باشد و افت قیمت دارایی ادامه یابد، هدف او محدود کردن ضرر است.
خرید در کف ترجیحا در داراییهایی که روند صعودی دارند بهتر عمل میکند. کفها ، که نام دیگر آنها پولبک (Pullback) نیز است، بخشی عادی از یک روند صعودی هستند. تا زمانی که کف جدید بالاتر از کف قبلی و سقف جدید بالاتر از سقف قبلی قرار بگیرد، روند صعودی دست نخورده باقی خواهد ماند.
زمانی که قیمت شروع به ساختن کفهای جدیدتر کند، قیمت وارد روند نزولی میشود، و با هر کف جدید کاهش قیمت ادامه پیدا میکند و ارزان و ارزانتر میشود. اکثر معاملهگران علاقهای به نگه داشتن یک دارایی رو به افول ندارند و از خرید در کف در روند نزولی اجتناب میکنند. به هر حال، ممکن است خرید در کف در روندهای نزولی برای سرمایهگذاران بلندمدت که خرید در قیمت پایین را با ارزش میدانند، مناسب باشد.
مثالی از خرید در کف
در دوران بحران اقتصادی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، سهام بسیاری از شرکتهای مالی و اعتباری سقوط کردند، بطوریکه بانک سرمایهگذاری Bear Stearns و صندوق سرمایهگذاری املاک و مستغلات New Century Mortgage بزرگترین ضربه را خوردند. آن دسته از سرمایهگذارانی که به طور دائم از فلسفه خرید در کف استفاده میکردند، تا جایی که امکان داشت سهام این شرکتها را با این فرض که قیمتها در نهایت به سطوح قبل از سقوط باز میگردند، خریداری کردند.
اما این اتفاق هرگز نیفتاد. هر دو شرکت در پی کاهش شدید ارزش سهام خود، تعطیل شدند. سهام New Century Mortgage چنان سقوط کرد که سازمان بورس نیویورک، معاملهگری را به حالت تعلیق درآورد. سرمایهگذارانی که فکر میکردند سهام ۵۵ دلاری را با کاهش قیمت، در ۴۵ دلار خریدند متحمل ضرر شدیدی شدند چرا که فقط بعد از چند هفته قیمت هر سهم به زیر یک دلار کاهش یافت.
در عوض، بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۰، سهام شرکت اپل از ۳ دلار به ۱۲۰ دلار افزایش یافت. مشخص است که در طی این دوره استراتژی خرید در کف، پاداش سخاوتمندانهای به سرمایهگذاران داده است.
منبع: investopedia